مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
اصولی
حوزه های تخصصی:
مسألة اعتبار مطلق یا مشروط روایاتی که در کتاب¬های چهارگانه حدیث شیعه (کافی، فقیه، تهذیب و استبصار) گردآوری شده مهمترین چالش میان اخباریان و اجتهادگرایان است. مجتهدان اصولی که جملگی در عدم اعتقاد به اعتبار همه روایات کتب اربعه اشتراک¬نظر دارند در مورد دایره اخبار معتبر یکسان نمی¬اندیشند. برخی از آنها به اعتبار اغلب روایات این کتب تمایل دارند, و گروهی دیگر روش سخت¬گیرانه را برگزیده و اکثر این روایات را دچار آفت ضعف سند می¬دانند. در این مقاله ضمن بررسی این نظریات، نظریة چهارمی ارائه شده است. بر اساس این نظریه ملاک اعتبار سندی خبر، "مقبولیت عرفی" آن است. نتیجة این نظریه این است که همة روایات کتب چهارگانه واجد معیار مقبولیت عرفی بوده و از نظر سند معتبرند و صحت آنها نیازی به اثبات وثاقت راویان ندارد, ولی حجیت و اعتبار مطلق آنها به نبود موانعی که غالبا به متن مربوط است مشروط خواهد بود.
جستارى در باب اخباریگرى و نسبت آن با رهیافت و منظومه معرفتى میرزا مهدى غروى اصفهانى (بخش یکم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: نگارنده سه معنا براى کلمه اخبارى بیان مى کند: یکى معناى قرن چهارم که تمام مورخان از جمله طبرى سنّى و برقى امامى را در برمى گیرد. دوم اطلاق کلى که هر محدّثى را شامل مى شود و مانند صدوق و مجلسى و حرّ عاملى. سوّم جریانى که در برابر علم اصول فقه ایستاده که در طول قرن یازدهم تا سیزدهم بر حوزه هاى شیعى اثرگذار بودند. این دوره با مولى محّمد امین استرآبادى آغاز شده و به شیخ یوسف بحرانى پایان مى گیرد. نگارنده که آراى استرآبادى را بر اساس کتابش "" الفوائد المدینة "" بررسى و گزارش مى کند، بر آن است که میرزا مهدى اصفهانى به عنوان شاگرد میرزا محمّد حسین نایینى نظام معرفتى فقاهتى داشته و نمى توان او را اخبارى به معناى سوم دانست.
نکاتى در باب فقهاى اصولى و اخبارى شیعه و تعامل آنها
حوزه های تخصصی:
بحث و نزاع علمى بین دانشمندان اصولى واخبارى، از دیرباز مطرح بوده و در این میان افراد نادانى نیز بوده اند که در جهت طعن و لعن گروه دیگر کوشیده اند.
اختلاف مردم در درجات ایمان و مراتب نورانیّت، از اختلاف در اصل طینت مى باشد و این اختلاف درجات در باب اصول، معارف و فروع احکام نیز مشاهده مى شود. برخى در حدّ فقیه و گروهى افقه بودند. فقها در عصر غیبت با مشکلاتى چون تقطیع روایات، اغتشاش اسناد و حدوث تعارض بین روایات مواجه هستند. علما و فقهاى اخبارى، به نصوص اخبار اعتماد و اکتفا کردند و علما و فقهاى اصولى، قواعداصولى را براى تدبّر و ژرف نگرى در احکام و روایات مطرح کردند. حق آن است که بین بزرگان این دو گروه اختلافى نیست و در این میان گروهى جاهل در هر دو طرف سخنانى ناروا گفتند. البته برخى دانشمندان اصولى از طریق اعتدال خارج شده و به حجیّت ظن معتقد شدند و برخى دانشمندان اخبارى نیز شیوه اعتدال را رها کرده به قطعیّت تمام روایات واخبار معتقد شدند، در حالى که وجه اختلاف اخبارى با اصولى، اختلاف فقاهت با افقهیّت است که از دوره حضور امامان معصوم : مطرح بوده است.
بازکاوی ملاک تقسیم فقها به اخباریان و اصولیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقسیم فقها به اخباریان و اصولیان مهم ترین تقسیمی است که فقهای امامیه را دو گروه می کند. در کتب فقهی و اصولی نسبت دادن اخباری یا اصولی به یک فقیه زیاد به چشم می خورد، اما آن چه در این تقسیم بندی مهم است، ملاک تقسیم است. آن چه در نگاه ابتدایی به عنوان ملاک تقسیم رخ می نماید، اظهار نظر خود فقیه در مورد اخباری یا اصولی بودنش، و بعد اخباری یا اصولی بودن اساتید یا شاگردان یک فقیه، است. با بررسی اولیه، عدم کارایی این ملاک ها آشکار می گردد. اما ملاک احتمالی دیگری که در این نوشته به نحو گسترده به آن پرداخته شده، تفاوت هایی است که بین اخباریان و اصولیان ذکر شده که بیش از صد فرق است. در صورت واقعی و مهم بودن این تفاوت ها می توان ملاک به دست آورد و تشخیص داد یک فقیه از فقهای کدام دسته است. اما با بررسی و دسته بندی این فرق ها فهمیده می شود که این فرق ها ملاک تقسیم فقها نیست و ملاک دقیقی هم برای این تقسیم وجود ندارد.
واکاوی اندیشه های اعتقادی میرزامحمد اخباریاز دیدگاه میرزا اسداللّه شهرخواستی مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مورخان و تراجم نگاران طرح دیدگاه های میرزامحمد نیشابوری اخباری در اوایل قاجاریه را تلاش نافرجام اخباری گری افراطی می دانند، اما بر اساس گزارش های برجای مانده از میرزا اسدالله شهرخواستی اندیشمند سده سیزدهم، نیشابوری یک صوفی بی اعتقاد و چندچهره بود که باوری به اخباری گری نداشت و از آن برای درهم شکستن اقتدار فقیهان اصولی سود می جست. او در این زمینه می کوشید از مساعدت قاجاریان و ممالیک عراق هم بهره مند شود و با غرب نیز مراوده داشت. از دستاوردهای این پژوهش در بررسی و تبیین دیدگاه شهرخواستی، دستیابی به مستنداتی هم سو با بیشتر دعاوی وی است. بر اساس این یافته ها، نیشابوری با اقدام به تحرکات سیاسی و ترویج افراطی نگرش تلفیقی اخباری-صوفی، به دشمنی با مجتهدان شیعه پرداخت و سرانجام در 1232ق. در کاظمین کشته شد. صدور فتوای قتل وی که فقیهان عتبات عالیات آن را صادر کردند از عوامل اصلی این حادثه به شمار می رود.
دو نگاه و دو رویکرد: بازخوانی روشی دو کتاب «بعض مثالب النواصب» عبدالجلیل رازی و «مثالب النواصب» ابن شهرآشوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«مثالب نویسی» گونه ای از نگارش تاریخی - جدلی است که بر نقاط ضعف، کاستی ها و عیب ها تأکید دارد و مطاعن افراد یا گروه های مخالف و رقیب را در نگارش، به صورت برجسته و یکجا مطرح می کند. ادبیات مثالب نگاری، که از قرن دوم با اوج گیری نزاع های ملی و مذهبی آغاز شد، روند رو به رشدی را پیمود و تا قرن ششم، بیش از 40 کتاب با عنوان «مثالب» پدید آمد. دو نمونه از این کتاب ها، که در قرن ششم نگارش یافتند، بعض «مثالب النواصب» اثر عبدالجلیل رازی (م 585 ق) و «مثالب النواصب» اثر ابن شهرآشوب (م 588ق) است. این نوشته با بررسی تطبیقی این دو کتاب، درصدد یافتن تشابه ها و تفاوت های آنهاست. دیدگاه و رویکرد عبدالجلیل رازی دیدگاه تقریبی، اصولی و کلامی است و تلاش کرده با مشی تقریبی میان اهل سنت و شیعه، به گونه ای تفاهم برقرار سازد، بر خلاف دیدگاه و رویکرد ابن شهر آشوب که رویکرد اخباری، حدیثی و به دور از رویة تقریب است. با توجه به این دیدگاه ها، هریک از این نویسندگان روش و شیوة خاص خود را برای تدوین مطالب برگزیده است. روش عبدالجلیل مبتنی بر اقناع، تحلیل، دفاع و همراه با ادبیات محترمانه است، اما روش ابن شهرآشوب بر پایه اسکات، استناد، هجوم و همراه با ادبیات تحریک کننده است.
بررسی آراء حدیثی – رجالی میرزا محمد اخباری با تکیه بر کتاب صحیفه اهل الصفاء فی ذکر اهل الاجتباء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
319-340
حوزه های تخصصی:
بدون تردید کتاب صحیفه اهل الصفاء فی ذکر اهل الاجتباء نشان دهنده عمق تفکرات اخباری گری محمد بن عبدالنبی نیشابوری مشهور به میرزا محمد اخباری است؛ زیرا در این کتاب مبانی رجالی و حدیثی وی به خوبی انعکاس یافته است. سودجویی او از مباحث رجالی به دلیل تقابلی است که در این موضوع با جریان اصول گرای هم عصر وی پدید آمده بود. وی در این اثر کوشیده است تا از کیان احادیث در مقابل جریان اصول گرای عصر خویش دفاع کند. وی از سویی با بازخوانی آرای عالمان متقدم رجالی و از سوی دیگر با نقد آرای رجالی متأخران، درصدد است نظریه ای بدیع را در علم رجال و در عین حال مخالف با نظریه اصولیان عرضه کند. جستار پیش رو سعی نموده با بررسی کتاب میرزا محمد به مبانی رجالی وی دست یابد و از رهگذر این بررسی، تقابل های گفتمانی عصر وی را پی جویی نماید. در ادامه با تمرکز بر روش شناسی اثر، مزیت های آن از جمله توثیقات رجالی، صحت طرق روایات، نقد آرای مخالفان اصول گرا را مورد کاوش قرار دهد.
نقش عقل در حجیت خبر واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبانی حجیت خبر واحد به عنوان یکی از ارکان استنباط و اجتهاد فقه شیعی عرصه ای مشترک بین علم حدیث و دانش اصول فقه است. از جمله مستندات مهم اعتبار اخبار آحاد که برخلاف سایر ادله تا حدود زیادی مورد اتفاق است، دلالت عقل برحجیبت آن است، از آنجا که این مطلب از ناحیه سه دیدگاه مختلف حدیثی، اخباری و اصولی مورد توجه قرار گرفته، دست یابی به گفتمان مشترک بین ایشان را سخت می نماید. نظریّه طرفداران اعتبار عقلی اخبار آحاد، به هر دو معنای آن یعنی قرائت شیخ طوسی مبنی بر قرینه گی عقل و قرائت محقق حلّی که مصلحت عقلیه را مستند اعتبار عقلی می شناسد، پس از ایشان به خصوص میان متأخران دچار قبض و بسط فراوان گردید و بین متأخران و معاصران در قالب سه نظریه علم اجمالی به صدور اخبار آحاد و تاکید بر عمل وفق این اخبار به اقتضای منجزیّت علم اجمالی، نظریه لابدیّت فاضل تونی مبنی بر ناگزیر بودن از استناد به خبر واحد برای حفظ تکالیف و احکام و نظریّه تمسک به ظنون شیخ محمدتقی اصفهانی که با توجه به انسداد باب علم و عدم امکان تحصیل حکم قطعی از یک سو و ضرورت عمل به تکالیف از دیگر سو الزام عمل به خبر واحد را لازم دانسته است. پس از نقد و بررسی هر سه نظریّه دیدگاه شهید سیدمحمد باقر صدر و سیدمحمدکاظم یزدی مبنی بر اعتبار عقلی خبر واحد در صروت نبود منع عقلی مستدل گردیده است.
بررسی تطبیقی حجیّت عقل در دیدگاه محدث استرآبادی، شیخ انصاری و میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۷ «ویژه باور شناخت»
۱۵۴-۱۳۸
حوزه های تخصصی:
نقل گرایی افراطی برخی از اخباریان و کم رنگ شمردن جایگاه عقل توسط برخی از ایشان، سبب شده تا این مکتب متهم به عقل گریزی گردد و تصوّر اوّلیه از اندیشه آنان این باشد که اخباریان عقل را به کلّی حجت نمی شمارند. از سوی دیگر انتقادات مبنایی میرزا مهدی اصفهانی _ به عنوان مؤسس مکتب معارفی خراسان_ به مفهوم شناسی عقل فلسفی سبب شده تا برخی آن را در کنار اخباریان در یک جبهه و در مقابل اندیشه اصولی قرار دهند و هر دو را منکر حجت عقل به شمار آورند، تا جایی که برخی مکتب معارفی خراسان را اخباری یا نواخباری خوانده اند. این مقاله بر آن است که با استفاده از منابع دسته اوّل ابتدا دیدگاه این سه مکتب را در خصوص حجیت عقل به درستی تبیین کند و سپس رابطه بین این سه دیدگاه و نقدهایی را که هر یک از این مکاتب بر دیگری دارند، طرح و نقد نماید.
گونه های اثرمُهر مقام اَصولی اورارتویی در بسطام
حوزه های تخصصی:
اورارتوها از حدود سده نهم تا ششم پیش ازمیلاد، در اطراف دریاچه های ارومیه، سوان، چیلیدر و وان حکومت می کردند. از زمان پادشاهی «روسا دوم» استفاده از گوی ها و نوشتن الواح و ممهور کردن آن ها رواج یافت و از اثرمُهرهای مسطح و استوانه ای به دست آمده اورارتویی می توان اطلاعات بسیاری درباره آن ها کسب کرد. ازمیان انواع اثرمهرهای استوانه ای اورارتویی به نوعی از آن ها می توان پرداخت که متعلق به مقامی با نام «اَصولی» (aṣuli) بوده است. ذکر مقام یا نام اصولی ها بر اثرمهرهای گوی ها و الواح از محوطه های اورارتویی مانند: بسطام، آیانیس، انزاف و کارمیربلور در ترکیه دیده شده است. پیش تر پژوهشگرانی برروی این اثرمهرها پژوهش های محدودی انجام داده و حدس هایی درباره مقام اصلی از این قبیل که اصولی شاهزاده، ولیعهد یا مقامی دیگر است زده اند. نگارنده در این نوشته تلاش کرده است که انواع مهر اصولی ها را در همه محوطه ها با تأکید بر اثرمهرهای بسطام بررسی و به هفت گروه تقسیم بندی کند. درواقع، جزئیات نقش موجودات اساطیری در دو سوی درخت مقدس با توجه به متن و جاسازی کتیبه میخی در بالا و پایین صحنه اثرمهرها تمایزاتی ایجاد می کند. برخی از اثرمهرهای اصولی ها برای نخستین بار انتشار می یابند. پیش تر از این پیشنهادهایی درباره این که اصولی می توانسته شاهزاده، ولیعهد یا مقام دیگری باشد، ارائه شده است. در این نوشته، نگارنده دلایل و احتمالاتی برای این که اصولی مقامی اداری و احتمالاً مهردار بوده ارائه می کند که شاید گاهی می توانسته شاهزاده نیز باشد؛ چراکه اصولی هایی که نام پدرهایشان قابل قرائت هستند، شاه نبودند؛ بلکه مهر آن ها جهت رسمیت بخشیدن استفاده می شده است. هم چنین این احتمال وجود دارد که مهرهای کاملاً مشابه که در محوطه های مختلف به دست آمده احتمالاً به این دلیل است که گوی یا لوح ممهور به مهری خاص از یک محوطه به دیگری ارسال می شد.