مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
امارت
حوزه های تخصصی:
ترکمانان سلجوقی زمانی در عرصة قدرت خواهی گام نهادند که ایران تجربة تاریخی وسیعی از تحولات سیاسی و تشکیل حکومت های نو به نو در دورة خلافت عباسی را پشت سر می گذاشت. این دولت ها تجربة ارزشمندی از ساختار و مشروعیت سیاسی را برای دولت سلجوقی به یادگار گذاشتند تا به کمک آن اولین امپراتوری اسلامی را در تاریخ میانة ایران تشکیل دهند. دولت سلجوقی با تکیه بر شیوه ای مرکب از آداب و رسوم قبیله ای و دیوان سالاری ایرانی، ساختار جدیدی از قدرت را ایجاد کرد که توانست نزدیک به یک قرن و نیم بر قلمروی گسترده ای از ماوراءالنهر تا مدیترانه حکومت کند. این مقاله با توجه به تعریف ماکس وبر از مشروعیت و انواع آن، به بازنگری ساختار دولت سلجوقی از زمان تشکیل امپراتوری سلجوقی تا پایان حکومت سلطان ملکشاه (485-431ق) می پردازد تا نوع ویژه ای از مشروعیت سیاسی را معرفی کند که سلجوقیان با تکیه بر کنشگران و نهادهای مؤثر در جامعه و تقسیم قدرت در میان ایشان در تاریخ ایران رقم زدند.
مناسبات وزیران و امیران در عصر تیموری (بررسی موردی رابطه غیاث الدین پیر احمد خوافی با امیران و وزیران تیموری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره تیموری، امیران اغلب ترک- مغول، و وزیران ایرانی بودند. عدم تمایز بین امور لشکری و کشوری و قدرت و اقتدار امیران و کوشش دیوانسالاران ایرانی برای حفظ منافع خود، زمینه کشمکش و رقابتی دائم را بین آنان فراهم ساخته بود. دوره طولانی وزارت خواجه غیاث الدین پیراحمد خوافی(م857ق)، از وزرای معروف شاهرخ تیموری، که توانست در برابر امیران موقعیت خود را حفظ کند، در تاریخ تیموریان حایز اهمیت بسیار است. در این مقاله مناسبات دو نهاد وزارت و امارت، با تأکید بر وزارت خواجه غیاث الدین پیراحمد، مورد بررسی خواهد گرفت.
جایگاه سیاسی امارت در همگرایی جامعه و حکومت ایرانی در دوره اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امارت به عنوان ساختاری سیاسی در ایران دوره اسلامی، که از وجوه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز برخوردار بود، با بهره گیری از بسترهای نوظهور پس از اسلام و با به کارگیری سنت های سیاسی ایرانی، انسجامی را که لازمه یک سازمان سیاسی وحدت بخش بود در جامعه ایرانی تحقق بخشید. این نوشتار با در نظر داشتن سهم امارت های سامانی، غزنوی و آل بویه در استمرار هویت ایرانی و بهره گیری کارآمد از سنت های سیاسی پیشین ایران، بر آن است با رویکرد توصیفی تحلیلی معمول در پژوهش های تاریخی به این پرسش مهم پاسخ دهد که این امارت ها چه اثری در تحقق نظام سلطنت با رویکرد ایرانی اسلامی داشته اند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که همگرایی سیاسی و اجتماعی ایران دوران اسلامی و کوشش ایرانیان برای استمرار بخشیدن به هویت خویش، برآمده از عملکرد آگاهانه نظام های امارتی مذکور بود و امیران این عصر، میان پرده تاریخ ایران تا زمان تکوین نظام سلطنتی با رویکرد ایرانی اسلامی را به خوبی پوشش داده اند.
جستاری در کاربرد «امیرالمؤمنین» در فرهنگ و تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
در مطالعات تمدنی اسلام، «امیرالمؤمنین» یکی از واژه های پرکاربرد و مهم است و عموماً بر کسی اطلاق می شود که رهبری سیاسی جامعه اسلامی را بر عهده دارد، اما آیا در وضع اولیه به همین معنا بود یا تغییری در آن رخ داده؛ آیا دارای مصداق معینی بوده یا درگذر زمان و تابع نیاز جامعه اسلامی پدید آمده است، همیشه مباحثی را به خود معطوف داشته است. این مقاله با رویکردی علمی و جدای از نگره های عقیدتی بر آن است تا جایگاه آن را درگذر زمان به اجمال نشان دهد با این فرضیه که به رغم دینی بودن منشأ آن، در عهد حاکمیت اسلامی معنای سیاسی یافته که حتی از سوی امامان نیز مورد استناد و تأیید قرارگرفته است، چنانکه به زودی در معنای سومی نیز به کاررفته است، اما همه این ها با یکدیگر قرابت مفهومی دارند.
زمینه ها و دلایل به کارگماری و برکناری عماربن یاسر از فرمانروایی کوفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی فهم زمینه ها و علت های مؤثر در انتخاب امیران کوفه و همچنین برکناری آنها در دوران خلافت عمربن خطاب است. برای انجام این پژوهش فرمانروایی یکی از امیران مشهور کوفه، یعنی عماربن یاسر، بررسی می شود که به دستور خلیفه وقت، عمربن خطاب، انتخاب شد و پس از یک سال عزل شد. ازآنجاکه دربارﮤ این موضوع به صورت پراکنده و متناقض گزارش هایی در منابع اسلامی آمده است و پژوهش های معاصر یا بیشتر رویکرد توصیفی داشته اند یا به ابعاد مختلف آن کمتر توجه کرده اند، ضرورت پژوهش بیشتر دریافت می شود. پژوهش کتابخانه ای حاضر از نوع مطاﻟﻌﮥ تاریخی و توصیفی و تحلیلی است. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که وضعیت اجتماعی و فرهنگی حاکم بر کوفه و جاﻣﻌﮥ اسلامی، به علاوه ویژگی های شخصیتی و سلوک مدیریتی عمار و ضرورت حفظ و ادارﮤ عراق و تقویت دستگاه خلافت باعث انتصاب او بر کوفه شد. چنان که پدیدارشدن دگرگونی های سیاسی اجتماعی پس از رحلت رسول الله(ص)، ظهور و بروز عصبیت های عربی و پایداری اعراب بر حفظ سنت های فرهنگی قبیله ای، اتفاق نظر رهبران و اشراف قبیله ای و متحدان حکومت قریشی برای پیشبرد خلافت عربی، در کنار پیوستگی عمار با اهل بیت(ع)، مقاومت او در برابر تفرقه افکنی و رشدنایافتگی جاﻣﻌﮥ قبیله ای، تلاش برای اجرای آموزه های وحیانی و سنت رسول الله(ص) و درنهایت راهبردهای دستگاه خلافت برای حفظ آرامش ایالات و حراست از تمامیت خلافت عربی برخاسته از سقیفه در برکناری عمار سهم بسزایی داشت. درنتیجه در انتخاب و برکناری عمار سه عامل اوضاع زمانه، نظام سیاسی و طبقات مختلف اجتماعی نقش داشتند.
دولت اموی؛ تعصب قبیله ای و مصلحت حکومتی
حوزه های تخصصی:
امویان از سال 41 تا 132 بر تمام جهان اسلام مقتدرانه حکومت کردند اگر مدت زمان محدودی شورش ابن زبیر، عاصی شدن عبدالرحمن بن محمد بن اشعث و یا قیام حارث بن سریج این اقتدار را کم رنگ نمود، در نهایت آنان موفق به سرکوب این جریانهای مخالف شدند در قیام ابومسلم و نهضت عباسی شرایط متفاوت بود دولت اموی غیر از طرز مقابله با نهضت و قیام عباسی در مقابله با جریانهای خطرساز و جدی مدبرانه عمل می نمود و تعصب قبیله ای را نادیده می انگاشت و در همین راستا فرماندهی ها و امارت ها و انتخاب افراد برای مناصب حساس با دقت زیاد و براساس شایستگی افراد صورت می گرفت انتخاب و صید زیاد بن ابیه مخالف سرشناس قدیمی معاویه برای کنترل شیعیان کوفه و بصره ، تعیین حجاج بن یوسف فرزند چاه کن ثقیف برای ریشه کن نمودن فتنه 7 ساله ابن زبیر ، تاکید بر امارت مهلّب ازدی یمانی برای سرکوب شورش های هولناک خوارج ،استفاده از نبوغ قتیبه بن مسلم باهلی برای توسعه فتوح در آسیای مرکزی در جهت تحکیم قدرت امویان و براساس حس مصلحت قدرت و حکومت آنان صورت می گرفت. این موضوع باعث تسلط همه جانبه و مستقیم امویان بر تمام جهان اسلام از مرزهای چین تا اسپانیا می گردید. البته در دوره هایی که خطر و نگرانی از بین رفتن و نابودی دولت اموی نبود تعصب قبیله ای جای مصلحت قدرت و حکومت امویان را می گرفت و خویشاوندان خلیفه و هم طایفه ای های وی همه مناصب مهم را به خود اختصاص می دادند.
قاعده فقهی «کلُ امارهٍ اَمانهٌ»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در راستای ضابطه مندشدن زندگی مسلمانان بر اساس آموزه های دینی، قاعده نگاری از اقدامات متداول عالمان مسلمان بوده و هست. قاعده فقهی «کل اماره امانه» که در این نوشتار تدوین و تأسیس شده است، به نوعی تلاش برای رسیدن به گفتمان فقهی سیاسی در امر حکومت داری در اسلام است. این امر، با ضرورت نظام سازی در فقه حکومتی به انجام رسیده است که مخصوصاً پس از تشکیل حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی1 بیش از پیش مهم جلوه می کند. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی توصیفی و با رجوع به آیات امانت در قرآن کریم و بررسی آرای مفسران در دلالت و انطباق آن بر موضوعات و مسائل حکومت است؛ به طوری که به صورت رفت و برگشت های متعدد به تفاسیر و در نهایت با جمع بین نظرات آنان، دلالت نهایی به عنوان مدرک قاعده فرض شده و سپس با مسائل فقه الامانات تطبیق داده می شود. شرایط و ویژگی های حاکم و مردم، میزان مسؤولیت و ضمان در برابر حکومت که امانتی الهی است، شرایط دفاع از آن و ... از نتایج این جستار است.
درآمدی بر طرح «اتحاد امامت و امارت»
منبع:
نظام ولایی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
29-44
حوزه های تخصصی:
یک نظام مدیریتی آنگاه سعادت مجموعه تحت نفوذ خود را تامین می کند که مبتنی بر سه امر باشد: یک) همسو و منطبق بر قوانین حاکم بر عالم؛ دو) مجریان متعهد و متخصص؛ سه) ناظرانی بصیر و بینا. از سوی دیگر، در یک تقسیم کلی قوانین حاکم بر جوامع بشری از سه حال خارج نیستند: یک) تماماً الهی؛ دو) تماماً بشری؛ سه) ترکیبی از قوانین الهی و بشری. بر اساس ادله و شواهد فراوان عقلی، و بر اساس تجربه بیش از هزار ساله، نوع دوم و سوم از قوانی پیش گفته (بشری و ترکیبی) ناقص بوده و نوعاً برای اداره جامعه انسانی مخرب بوده است. اما ارمغان قوانین الهی برای پیروان و تابعان آن -به شرط اجرا و نظارت صحیح- به طور قطع حیات طیبه و سعادت دنیا و آخرت خواهد بود. اگر چنین است که هست، پس چرا بعد از گذشت سه دهه از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، و هزینه های سنگینی که برای به ثمر نشستن آن دادیم، هنوز کام جانمان شهد شیرین قوانین حیاط بخش اسلام ناب را آنگونه که باید و شاید نچشیده است؟ و حتی گاهی در اولیّات و ابتدائیات وامانده ایم؟! چرا این همه مفاسد، چرا این هم تفرقه، و هزاران چرای دیگر؟! آیا کشور ایران از این قانون مستثنی است؟! به حول و قوه الهی در این مقاله به دنبال پاسخ و راه حل این سؤال هستیم.
مقایسه تحلیلی اندیشه سیاسی شیعه و سلفی با تمرکز بر مدل ولایت فقیه و مدل امارت اسلامی طالبان
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
33 - 62
حوزه های تخصصی:
همچنین در فقه سیاسی، جایگاه زنان، مشروعیت حکومت، مفهوم جهاد، جایگاه قانون اساسی، عقلانیت، جمهوریت و اسلامیت، نحوه تفسیر متون دینی و تکفیر سایر فرق تفاوت اساسی دارند.مدل ولایت فقیه یکی از روشهای حکومت داری درجهان اسلام است که با تکیه بر منابع و متون دینی (قران و سنت) به وسیله امام خمینی باز تبیینی مجدد شد. نظام جمهوری اسلامی عمر چهل ساله خود را مدیون این مدل است. هدف پژوهش حاضر بررسی وجوه تشابه و تمایز اندیشه سیاسی سلفیه مدل امارت اسلامی طالبان با ولایت فقیه در حکومت جمهوری اسلامی ایران است. روش مورداستفاده در این مقاله، روش مقایسه ای باتکیه بر منابع اینترنتی و کتابخانه ای می باشد. ظهور تفکر سلفی در عرصه سیاسی کشورهای جهان اسلام و تجربه عملیاتی نظریه ولایت فقیه دلیل نگارش پژوهش فعلی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اندیشه سیاسی سلفیان معاصر در بازگشت به اسلام، تقابل و مبارزه با تمدن غرب دارای شباهت هایی با نظریه ولایت فقیه می باشد.
بازخوانی انتقادی دیدگاه جان داناهیو دربارۀ علل سیاسی تثبیت آل بویۀ عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۱
47 - 77
حوزه های تخصصی:
ظهور قدرتی ناهمگون با ساختار قدرت خلافت در اوایل سده چهارم قمری، دوره ای با ویژگی های منحصربه فرد را برای تاریخ اسلام رقم زد. سلسله آل بویه شاخه عراق با خصوصیاتی که برای بخش بزرگی از جامعه تحت امرش بیگانه می نمود، با پیگیری سیاست هایی هوشمندانه، و با استفاده از شرایط خاص حاکم بر قلمرو خلافت، توانست برای بیش از یک سده بر دستگاه خلافت مسلّط شود و تأثیر به سزایی بر جنبه های مختلف تمدن اسلامی، ازجمله تشکیلات حکومتی و پیشرفت علوم، به ویژه علوم دینی شیعی برجای گذارد. بازخوانی انتقادی دلایل سیاسی پایداری این سلطه غیرقابل پیش بینی، از دیدگاه جان داناهیو[1] موضوع این پژوهش است. داناهیو علی رغم برشمردن برخی از دلایل مرتبط با ویژگی های ذاتی و سیاست های اعمال شده از سوی آل بویه، بیشتر بر شرایط خاص حاکم بر قلمرو خلافت، مقارن با به قدرت رسیدن آن ها تأکید می کند. در این پژوهش سعی شده است، ضمن مقایسه انتقادی آراء مکتوب داناهیوبا منابع نخستین و رجوع به پژوهش های متأخر، دیدگاه های متفاوتی ارائه شود. در این پژوهش مشخص شده است، تثبیت حکومت آل بویه باوجود ناکامی حکومت هایی همچون زیاریان در سلطه بر خلافت، بیش از هر چیز به خصوصیات ذاتی و سیاست های اعمال شده از سوی آن ها مربوط است. [1] . John J. Donohue.