مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
سکاها
حوزه های تخصصی:
سکاها یکی از اقوام بزرگ بیابانگرد بودند که به دلیل شغل دامداری از سرزمینی به سرزمین دیگر درحال کوچ بودند منشا اولیه آنها خیلی روشن نیست، ولی با توجه به اشارات نویسندگان سکاها تا قرن هشتم قبل از میلاد در جنوب روسیه و کوبان کاملا مستقر شده بودند مهمترین آثار معماری سکاها که تا کنون باقی مانده است و بیانگر هنر سکاهاست، به ما در شناخت اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و جهان بینی آنها کمک شایان می کند، گور تپه یا کورگان های آنهاست. گور تپه های سکایی چه از لحاظ روش ساخت و چه از نظر شیوه تدفین و قرار گرفتن اشیا در کنار فرد متوفی بازتابی از مذهب و عقاید سکاها می باشد. در این مقاله سعی شده با توجه به منابع تاریخی و بیشتر با توصیف یافته های سکایی از قبیل گورتپه ها و اشیای قرار گرفته در داخل آنها به شناختی روشن تر از مذهب و اعتقادات سکایی دست یافت.
معبد سکایی تاکسیلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرزمین سند از قرن ششم ق.م تا قرن دوم میلادی پذیرای اقوام ایرانی و یونانی بود که این سرزمین حاصلخیز را یکی پس از دیگری به تصرف خود در آوردند. هر یک از این اقوام، سعی نمودند تا پس از استقرار در منطقه ی، مظاهر تمدنی و دینی خود را به نوعی در آنجا گسترش دهند. از بارزترین عناصر فرهنگی اقوام بیگانه در منطقه ی سند می توان به شهر باستانی تاکسیلا اشاره نمود که توسط یونانی ها و بر اساس سبک شهرسازی آنان بنیاد گذاشته شد. پس از یونانی ها، اقوام سکایی(هند و سکایی و هند و پارتی)این شهر را به عنوان پایتخت برگزیدند. سکاها ضمن پیروی از عناصر معماری، هنر و شهرسازی یونانیان، برخی از عناصر ایرانی را نیز به آن افزودند. چنان که معبد جندیال، واقع در دروازه ی شمالی تاکسیلا دارای شکلی ترکیبی از عناصر معماری یونانی و ایرانی گردید.
شواهد باستان شناختی جدید از حضور تاریخی اقوام سکایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکاها به عنوان یکی از مهم ترین اقوام، در هزاره اول قبل از میلاد، در مطالعات تاریخی و باستان شناسی ایران اهمیت بسزایی دارند. این قوم در برهه ای از تاریخ ایران، یعنی دوره مادها، وارد ایران شدند و برای مدتی کوتاه، قسمت هایی از شمال غرب ایران را تحت تسلط خود درآوردند. مطالعات میدانی باستان شناختی، در مطالعات سکا شناسی دنیا، نقش مهمی ایفا می کنند. چندی پیش یکی از اولین مدارک متقن از حضور تاریخی اقوام سکایی در ایران، از یک حفاری علمی در گورستان خرم آباد مشگین شهر، در استان اردبیل به دست آمده است. این مقاله به بررسی نتایج و کشف های این حفاری پرداخته است؛ سپس به واسطه آن ها حضور سکاها را در ایران، با در نظر گرفتن منابع تاریخی، تبیین کرده است. این کشف ها مربوط به آیین تدفین سکایی و اهمیت تدفین اسب، به همراه اشیای منحصر به فرد نوع سکایی، به عنوان هدایا برای بزرگزاده سکایی هستند. این کشف ها نشان می دهند که گفته های هرودوت درباره آیین تدفین باشکوه سکایی، در ایران نیز رایج بوده است؛ همچنین، سلطه سکاها را بر غرب آسیا که برخی از پژوهشگران در نوشته های خود، با شک و تردید بدان نگریسته اند، اثبات می کند؛ پس می توان نتایج این کشف ها را با نتایج سایر کشف های مراسم تدفین سکایی، در نقاط مختلف دنیا مقایسه کرد.
تأثیر سکاها و پارت ها بر حماسه ی ملی ایرانیان با تکیه بر شاهنامه
حوزه های تخصصی:
سکاها از کهن ترین اقوام بشری در منطقه ی آسیا می باشند که دارای فرهنگ و هنر غنی و تمدن با شکوه بوده اند. این قوم بدلیل این که سده های متمادی بر تمدن های بزرگ مجاور خود چون مادها نفوذ داشته اند، بسیاری از مظاهر زندگی آن ها در این تمدن ها و اقوام همسایه تبلور یافته و با شکل دیگری به حیات خود ادامه داده است. بنابراین نشانه های فرهنگ و تمدن سکاها را می توان در فرهنگ ایرانی مخصوصاً ادبیات فارسی کهن یافت که مهم ترین اثر در این زمینه شاهنامه ی فردوسی است که به صراحت از سکایی بودن یا سگزی بودن رستم و خاندانش یاد کرده است. در این پژوهش به این پرسش، پاسخ خواهیم داد، که سکاها و پارت ها چه تأثیراتی بر حماسه ملی ایرانیان (شاهنامه) داشته اند؟ سکاها در پهنای وسیعی از سرزمین های باستانی پراکنده شدند و به علت هجوم به اطراف، معمولاً از قبایل پر نفوذ و با ظرفیت های جنگاوری بالا بودند. آن چه که اشارات تأثیر قوم سکا را بر جوامع اطراف خود قابل پذیرش می کند، این است که یکی از این مؤلفه های اصلی و اساسی جغرافیای گسترده حضور و نفوذ این بیابانگردان و تعدد نام هایی است که در هر منطقه ی جغرافیایی به ایشان اطلاق می شده است. اهمیت تحقیق حاضر که به روش کتابخانه ای و به شیوه ی توصیفی-تحلیلی است در این است که با استفاده از منابع دست اول که اطلاعاتی از سکاها و پارت ها می پردازد.
مظاهر فرهنگ و تمدن سکاها در شاهنامه ی فردوسی
حوزه های تخصصی:
شاهنامه از دو نوع «مظاهر مادی» و «مظاهر غیر مادی» سکاها تأثیر فراوان یافته است که در این پژوهش به بررسی این موضوع در دو بخش اسطوره ای و حماسی شاهنامه پرداخته شده است. در قسمت مظاهر مادی به بررسی «سوگواری»، «میگساری»، «اسب» و «مال دوستی» سکاها در ابیات شاهنامه پرداخته شده است و در قسمت مظاهر غیر مادی از «کینه و نفرت»، «جادو و افسونگری»، «سگزی» و «اعتقاد به مظاهر طبیعت» آن ها در ابیات این کتاب سخن رفته است. در این پژوهش بدین پرسش پاسخ خواهیم داد که مظاهر مادی و غیرمادی سکاها در شاهنامه چه مسایلی هستند؟ آیین ها، مراسم، اعتقادات و دیگر مظاهر قوم سکایی چگونه باعث اعتلا و غنای ادبی، تاریخی و قوم شناسی شاهنامه شده است؟ حماسه ی ملی (شاهنامه) نه تنها بازتاب دهنده فرهنگ دینی زرتشتی، بلکه فرهنگ همه ی قومیّت های ایرانی از جمله سکاها است. در این پژوهش به روش کتابخانه ای و به شیوه ی توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از منابع دست اول که اطلاعاتی از مظاهر فرهنگ و تمدن سکاها را بیان نماییم.
واکاوی چگونگی ورود اقوام ایرانی و غیرایرانی به گذرگاه های قفقاز (از سدة 12 ق.م تا سدة 5م.) و آثار ماندگار آنان بر این منطقه تا به امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأملی در تاریخ پر فراز ونشیب سرزمین قفقاز، نشان می دهد که تاریخ این سرزمین با چنان پیچیدگی ای همراه است که هر پژوهشگری را در نگاه اول، متحیر و سردرگم می کند. درهم پیچیده شدن ده ها قوم از نژادها و تیره های مختلف با آداب و رسوم متفاوت در گستره ای از وسعت سرزمینی، کار پژوهش را بسیار دشوار می کند؛ اما این پیچیدگی معماگونه، نگارنده را بیش از پیش، کنجکاو کرد تا روند حضور اقوام مختلف در این سرزمین را دنبال کند و پاسخی مناسب برای پرسش های خود بیابد. پرسش هایی مانند چه اقوامی (اعم از ایرانی و غیر ایرانی) از سدة 12ق.م به این سو وارد سرزمین قفقاز شده اند؟ مسکن اولیه این اقوام کجا بوده و چرا زادگاه اصلی خود را ترک گفته اند؟ تأثیرات حضور آنان بر منطقه قفقاز چگونه بوده است؟ در همین زمینه، این نوشتار با کاربرد روش تحلیلی، بر آن است تا در گام نخست به معرفی برخی از اقوام ناشناخته یا کمتر شناخته شده ای بپردازد که در سده های 12ق.م تا 5م. از دو گذرگاه مشهور سرزمین قفقاز، یعنی گذرگاه های دربند و باب اللان، عبور کرده اند. گام دوم این نوشتار نیز بیان تأثیر ماندگار حضور آنان در این سرزمین، تا به امروز است.
نقد و بررسی کتاب جنگجویان سکایی در سیبری باستان A Review of Scythians warriors of ancient Siberia(مقاله علمی وزارت علوم)
تیره سَکایی را تیره ای از مردمان ایرانی دانسته اند که در مرغزارهای خوارزم، خاستگاه ایرانیان، خانه به دوش زندگی می کردند. آنان از مرغزارهای خوارزم و سیبری غربی روی به سوی جنوب نهادند و در پایین دست ها سکنی گزیدند و سپس دسته ای از آنان به شمال غرب ایران وارد شدند. این تیره در حماسه های ایرانی همچون شاهنامه و نیز در دوره های گوناگون تاریخی ایران همچون عصر آهن، هخامنشی و اشکانی نقش مهمی داشته اند. حضور آنان در جنوب شرقی ایران در دوره اشکانی چنان بوده است که دست کم نام یکی از شهرهای ایران یعنی درنگیانا به خاطر آنان به نام سیستان مرده ریگی تغییر می یابد. نیز یافته های باستان شناسی چندی از محوطه های گوناگون در ایران به این تیره بازخوانده شده است که هنوز هم درباره آن یافته ها قلم فرسایی می شود. درباره این تیره کتاب ها و مقاله هایی در سال های گذشته براساس یافته های باستان شناسی به زبان های گوناگون انتشار یافته است. به تازگی نیز کتابی تحت عنوان Scythians warriors of ancient Siberia منتشر شده است که اگرچه بر سرزمین سیبری تمرکز دارد و به دیگر سرزمین ها نپرداخته است، ولی با وجود این نقصان، آگاهی های ارزنده ای از این تیره بر پایه جستارهای تاریخی و یافته های باستان شناسی می دهد. در این مقاله، کتاب مورد بحث معرفی و نقاط قوت و ضعفش بیان می شود.
تحلیلی بر نقوش جانوران ترکیبی در آثار زرین سکاها، موجود در گنجینه طلایی موزه ارمیتاژ روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
323-308
حوزه های تخصصی:
سکاها اقوامی کوچ نشین و جنگجو بودند که در سده های ابتدایی هزاره اول ق.م در بخش غربی و شرقی دریای کاسپین سکنی گزیدند. اینان به زبان ایرانیان آن دوره سخن می گفتند و در منابع و متون کهن به سکاهای ایرانی معروف شدند. فرهنگ و هنر این قوم متناسب با نوع زندگی آنان، بیشتر در حوزه فلزکاری، به ویژه ساخت گنجینه آثار زرین بوده است. نوع تزیینات، تکنیک ساخت و فرم این آثار در مقایسه با سایر تمدن های هم عصر، دارای شاخصه های خاص است. یکی از این ویژگی ها، به کارگیری نقوش جانوران ترکیبی است که بر هنر دیگر جوامع تأثیر گذار بوده است. موزه ارمیتاژ روسیه، مجموعه آثار زرین چشمگیری از سکاها در اختیار دارد که در سال های اخیر رونمایی شده و فاقد مطالعات تخصصی برای شناسایی نقوش و کیفیت تصویری آثار است. این مجموعه تنوعی از گنجینه آثار زرین باکیفیت و با قابلیت های کاربردی متفاوت را نمایش می دهد که با نقوش جانوران ترکیبی مزین شده است. در این پژوهش به دنبال آن بودیم تا بدانیم ویژگی های بصری این آثار چگونه بوده است و نقوش جانوران ترکیبی با چه کیفیتی طراحی و اجرا شده اند؟ جامعه بررسی این پژوهش را ۲۲ اثر زرین مربوط به سکاها موجود در موزه ارمیتاژ تشکیل می دهد. نتایج به دست آمده نشان از به کارگیری فرم، تکنیک های دقیق و رویکردهای متنوع در طراحی و اجرای نقوش جانوران ترکیبی دارد که این آثار را دارای ارزش بصری ممتازی می کند. جانوران ترکیبی ۳۱ درصد از مجموع نقوش جانوری این مجموعه را به خود اختصاص داده اند که شامل نقوش ترکیبی حیوان-حیوان، حیوان-انسان و انسان-حیوان است. شناخت آثار این قوم، به عنوان قومی ایرانی و به ویژه تأثیر نقوش جانوران ترکیبی آنان در دوره های مهم هنر ایران می تواند ما را در یافتن و کشف بسیاری از راز و رمزهای آثار گذشتگان مانند هخامنشیان و اشکانیان یاری کند. این پژوهش به روش تاریخی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای- اسنادی انجام شده است.
منبع شناسی پرسیکای کتسیاس: در جست وجوی منابع ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع منابع ایرانی استفاده شده کتسیاس، در طول دو سده گذشته همواره محل مناقشه بوده است. این منابع در دو گروه مکتوب و روایی، قابل مطالعه هستند. موضوع استفاده احتمالی کتسیاس از منابع ایرانی در این پژوهش، ذیل چهار عنوان واکاوی شد: ابتدا منابع ایرانی کتسیاس را بررسی کرده ایم، سپس از اهمیت نقش بلخ و بلخیان و سکاها در روایت کتسیاس سخن رفته است، در گام سوم نیز، به اهمیت و نقش سرزمین ماد پرداخته ایم، در چهارمین گام، سه نام اُکسوآرتس، اسپیتاماس و داماسپیا از میان نام های اشخاص با ریشه زردشتی که از طریق روایات منقول از کتسیاس- مانند فُتیوس و دیودُر- به دست ما رسیده، برگزیده و مطالعه شده اند. همچنین شاهد یا شواهد تاریخی موجود درباره و یا مرتبط با آن نام های اشخاص، در اسناد تاریخی جست وجو شده است. این نام ها در بسیاری از متون کلاسیک، سنت دینی زردشتی و نیز اسناد رسمی دستگاه اداری هخامنشیان تأیید شده اند. همچنین به روابط میان این نام های اشخاص با سرزمین های مذکور، یعنی بلخ و ماد، اشاره شده است. نتیجه پژوهش حاضر، در نهایت، نشان دهنده وجود منابع مکتوب و روایی ایرانی استفاده شده کتسیاس هستند و نشان می دهند که کتسیاس در مدعای خود مبنی بر استفاده از اسناد رسمی و بهره مندی از منابع شفاهی، احتمالاً بر حق بوده است.