مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
اخباری
حوزه های تخصصی:
مسألة اعتبار مطلق یا مشروط روایاتی که در کتاب¬های چهارگانه حدیث شیعه (کافی، فقیه، تهذیب و استبصار) گردآوری شده مهمترین چالش میان اخباریان و اجتهادگرایان است. مجتهدان اصولی که جملگی در عدم اعتقاد به اعتبار همه روایات کتب اربعه اشتراک¬نظر دارند در مورد دایره اخبار معتبر یکسان نمی¬اندیشند. برخی از آنها به اعتبار اغلب روایات این کتب تمایل دارند, و گروهی دیگر روش سخت¬گیرانه را برگزیده و اکثر این روایات را دچار آفت ضعف سند می¬دانند. در این مقاله ضمن بررسی این نظریات، نظریة چهارمی ارائه شده است. بر اساس این نظریه ملاک اعتبار سندی خبر، "مقبولیت عرفی" آن است. نتیجة این نظریه این است که همة روایات کتب چهارگانه واجد معیار مقبولیت عرفی بوده و از نظر سند معتبرند و صحت آنها نیازی به اثبات وثاقت راویان ندارد, ولی حجیت و اعتبار مطلق آنها به نبود موانعی که غالبا به متن مربوط است مشروط خواهد بود.
تاثیر شخصیت شیخ طوسی بر فقه و آرای فقهای پس از خود
حوزه های تخصصی:
فقه از جمله علوم اسلامی است که با تاریخچه بیش از هزار ساله، پویایی و تحول خود را در بستر زمان حفظ کرده و پاسخگوی نیازهای جامعه بوده است. با این حال، در برهه هایی از زمان، بنا به علل و عوامل خاصی دچار وقفه و رکود نسبی گشته از سرعت رشد و بالندگی آن کاسته شده است. در میان این عوامل، جاذبه و تاثیر شخصیت فقها، عامل مهمی به شمار می رود که کمتر بدان توجه شده است. این مقاله به تبیین نقش این عامل در رکود نسبی و کندی سرعت رشد و بالندگی فقه و اجتهاد در عصر «مقلده» می پردازد که شامل حدود یک صد سال از زمان وفات شیخ طوسی (ره) تا زمان ابن ادریس حلی است. نویسنده بر این نکته تاکید می کند که فقها در عین بهره گیری از نظریات علمای سَلَف، هیچ گاه نباید تحت تاثیر نام و شهرت و عظمت مقام علمی آنان قرار گرفته، از تفکر اصولی و اجتهادی و پاسخ گویی به نیازهای جامعه در چهار چوب شرایط زمان و مکان خود باز مانند؛ چرا که باب اجتهاد برای آگاهان به این فن، همواره مفتوح و هر فقیهی هر چند ماهر، فقیه زمان خود و نه زمان آینده است.
اصطلاح «اخباری» در سیر تحول مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، کاربردهای گوناگون اصطلاح «اخباری» در گذر زمان بررسی شده است. مفهوم آغازین اصطلاح «اخباری» تا سده ششم، قصه-پرداز یا تاریخ نویس بود. پس از سده ششم، «اخباری» علاوه بر مفهوم پیشین، در مفهومی نزدیک به حدیث گرایی به کار رفت. این اصطلاح از سده یازدهم به پیرو مکتب استرآبادی اطلاق گردید و از همان زمان با نوعی ابهام رو به رو بود. در ادامه مقاله، پس از بررسی این ابهام به پیامدهای آن در تطبیق مصادیق اخباریان اشاره شده است.
جستارى در باب اخباریگرى و نسبت آن با رهیافت و منظومه معرفتى میرزا مهدى غروى اصفهانى (بخش یکم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: نگارنده سه معنا براى کلمه اخبارى بیان مى کند: یکى معناى قرن چهارم که تمام مورخان از جمله طبرى سنّى و برقى امامى را در برمى گیرد. دوم اطلاق کلى که هر محدّثى را شامل مى شود و مانند صدوق و مجلسى و حرّ عاملى. سوّم جریانى که در برابر علم اصول فقه ایستاده که در طول قرن یازدهم تا سیزدهم بر حوزه هاى شیعى اثرگذار بودند. این دوره با مولى محّمد امین استرآبادى آغاز شده و به شیخ یوسف بحرانى پایان مى گیرد. نگارنده که آراى استرآبادى را بر اساس کتابش "" الفوائد المدینة "" بررسى و گزارش مى کند، بر آن است که میرزا مهدى اصفهانى به عنوان شاگرد میرزا محمّد حسین نایینى نظام معرفتى فقاهتى داشته و نمى توان او را اخبارى به معناى سوم دانست.
نکاتى در باب فقهاى اصولى و اخبارى شیعه و تعامل آنها
حوزه های تخصصی:
بحث و نزاع علمى بین دانشمندان اصولى واخبارى، از دیرباز مطرح بوده و در این میان افراد نادانى نیز بوده اند که در جهت طعن و لعن گروه دیگر کوشیده اند.
اختلاف مردم در درجات ایمان و مراتب نورانیّت، از اختلاف در اصل طینت مى باشد و این اختلاف درجات در باب اصول، معارف و فروع احکام نیز مشاهده مى شود. برخى در حدّ فقیه و گروهى افقه بودند. فقها در عصر غیبت با مشکلاتى چون تقطیع روایات، اغتشاش اسناد و حدوث تعارض بین روایات مواجه هستند. علما و فقهاى اخبارى، به نصوص اخبار اعتماد و اکتفا کردند و علما و فقهاى اصولى، قواعداصولى را براى تدبّر و ژرف نگرى در احکام و روایات مطرح کردند. حق آن است که بین بزرگان این دو گروه اختلافى نیست و در این میان گروهى جاهل در هر دو طرف سخنانى ناروا گفتند. البته برخى دانشمندان اصولى از طریق اعتدال خارج شده و به حجیّت ظن معتقد شدند و برخى دانشمندان اخبارى نیز شیوه اعتدال را رها کرده به قطعیّت تمام روایات واخبار معتقد شدند، در حالى که وجه اختلاف اخبارى با اصولى، اختلاف فقاهت با افقهیّت است که از دوره حضور امامان معصوم : مطرح بوده است.
بازکاوی ملاک تقسیم فقها به اخباریان و اصولیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقسیم فقها به اخباریان و اصولیان مهم ترین تقسیمی است که فقهای امامیه را دو گروه می کند. در کتب فقهی و اصولی نسبت دادن اخباری یا اصولی به یک فقیه زیاد به چشم می خورد، اما آن چه در این تقسیم بندی مهم است، ملاک تقسیم است. آن چه در نگاه ابتدایی به عنوان ملاک تقسیم رخ می نماید، اظهار نظر خود فقیه در مورد اخباری یا اصولی بودنش، و بعد اخباری یا اصولی بودن اساتید یا شاگردان یک فقیه، است. با بررسی اولیه، عدم کارایی این ملاک ها آشکار می گردد. اما ملاک احتمالی دیگری که در این نوشته به نحو گسترده به آن پرداخته شده، تفاوت هایی است که بین اخباریان و اصولیان ذکر شده که بیش از صد فرق است. در صورت واقعی و مهم بودن این تفاوت ها می توان ملاک به دست آورد و تشخیص داد یک فقیه از فقهای کدام دسته است. اما با بررسی و دسته بندی این فرق ها فهمیده می شود که این فرق ها ملاک تقسیم فقها نیست و ملاک دقیقی هم برای این تقسیم وجود ندارد.
بررسی مبانی فلسفی جایگاه «عقل» و «عرف متشرعه» در حقوق با تمرکز بر آراء علامه طباطبایی و استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران به عنوان سرآغاز ورود دین در اداره جامعه در دوران معاصر، نیاز شدیدی به نظریه پردازی در مورد چگونگی استفاده از منابع مختلف دینی و بشری در علوم اجتماعی دارد. حکمت متعالیه ملاصدرا با جمع و مبرهن کردن منابع مختلف معرفت راه را برای استفاده از عقل و عرف هموار کرده است ولی دقت ها و تقریرهای گوناگون اندیشمندان صدرایی موجب تفاوت در میزان استفاده از عقل و عرف می شود. این تحقیق نشان می دهد که نظر علامه طباطبایی در اعتباری دانستن گزاره های حقوقی و نظر استاد مصباح یزدی در حقیقی دانستن آن ها، تأثیر روشنی در میزان استفاده از منابع مختلف حقوقی خواهد داشت، به نحوی که اعتبارات مورد تأیید علامه، موجب رونق عرف و موضع استاد مصباح موجب کم رنگ شدن عرف و قوت برداشت های ثابت و عقلانی در حقوق خواهد شد. با اثبات امکان و مطلوبیت استفاده از عقل و عرف، مکتب حقوقی ما از مکاتب طبیعی و واقع گرایی فاصله گرفته و به مکتب اجتهادی نزدیک می شود.
واکاوی اندیشه های اعتقادی میرزامحمد اخباریاز دیدگاه میرزا اسداللّه شهرخواستی مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مورخان و تراجم نگاران طرح دیدگاه های میرزامحمد نیشابوری اخباری در اوایل قاجاریه را تلاش نافرجام اخباری گری افراطی می دانند، اما بر اساس گزارش های برجای مانده از میرزا اسدالله شهرخواستی اندیشمند سده سیزدهم، نیشابوری یک صوفی بی اعتقاد و چندچهره بود که باوری به اخباری گری نداشت و از آن برای درهم شکستن اقتدار فقیهان اصولی سود می جست. او در این زمینه می کوشید از مساعدت قاجاریان و ممالیک عراق هم بهره مند شود و با غرب نیز مراوده داشت. از دستاوردهای این پژوهش در بررسی و تبیین دیدگاه شهرخواستی، دستیابی به مستنداتی هم سو با بیشتر دعاوی وی است. بر اساس این یافته ها، نیشابوری با اقدام به تحرکات سیاسی و ترویج افراطی نگرش تلفیقی اخباری-صوفی، به دشمنی با مجتهدان شیعه پرداخت و سرانجام در 1232ق. در کاظمین کشته شد. صدور فتوای قتل وی که فقیهان عتبات عالیات آن را صادر کردند از عوامل اصلی این حادثه به شمار می رود.
دو نگاه و دو رویکرد: بازخوانی روشی دو کتاب «بعض مثالب النواصب» عبدالجلیل رازی و «مثالب النواصب» ابن شهرآشوب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«مثالب نویسی» گونه ای از نگارش تاریخی - جدلی است که بر نقاط ضعف، کاستی ها و عیب ها تأکید دارد و مطاعن افراد یا گروه های مخالف و رقیب را در نگارش، به صورت برجسته و یکجا مطرح می کند. ادبیات مثالب نگاری، که از قرن دوم با اوج گیری نزاع های ملی و مذهبی آغاز شد، روند رو به رشدی را پیمود و تا قرن ششم، بیش از 40 کتاب با عنوان «مثالب» پدید آمد. دو نمونه از این کتاب ها، که در قرن ششم نگارش یافتند، بعض «مثالب النواصب» اثر عبدالجلیل رازی (م 585 ق) و «مثالب النواصب» اثر ابن شهرآشوب (م 588ق) است. این نوشته با بررسی تطبیقی این دو کتاب، درصدد یافتن تشابه ها و تفاوت های آنهاست. دیدگاه و رویکرد عبدالجلیل رازی دیدگاه تقریبی، اصولی و کلامی است و تلاش کرده با مشی تقریبی میان اهل سنت و شیعه، به گونه ای تفاهم برقرار سازد، بر خلاف دیدگاه و رویکرد ابن شهر آشوب که رویکرد اخباری، حدیثی و به دور از رویة تقریب است. با توجه به این دیدگاه ها، هریک از این نویسندگان روش و شیوة خاص خود را برای تدوین مطالب برگزیده است. روش عبدالجلیل مبتنی بر اقناع، تحلیل، دفاع و همراه با ادبیات محترمانه است، اما روش ابن شهرآشوب بر پایه اسکات، استناد، هجوم و همراه با ادبیات تحریک کننده است.
جریان شناسی تاریخی علم کلام دینی - شیعی در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم کلام از الزامات جداناپذیر دین و مذهب است و همواره نقش تعیین کننده ای در قوام سازی بنیادهای فکری و ایمانی آن ایفاء کرده است. متولیان این علم با رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران عصر صفوی در طول تقریباً دو و نیم قرن این فرصت را بدست آوردند تا به بازاندیشی در آراء کلامی پیشینیان بپردازند. در این جستار فرایند تحول تاریخی علم کلام تحت تأثیر دو مشرب عقلی و اخباری از حیث دستاوردهای کمی با تکیه بر منابع همان دوران و به روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد تاریخی مورد استفاده در این پژوهش نشان می دهد که در نیمه اول حکومت صفوی تا زمان شاه عباس اول متکلمان شیعی تحت تأثیر روش عقلانی خواجه نصیر طوسی، با شرح و تفسیر جدید، آثار کلامی قدما را احیاء و به دفاع و بسط اصول اعتقادی شیعه در برابر مذهب رقیب یعنی تسنن پرداختند. اما در نیمه دوم حکومت صفوی، علم کلام با چیرگی روش اخباری بر ساحت آموزش علوم دینی تا حدود بسیاری از روش استدلالی خواجه نصیر فاصله گرفت، و تنها کوشش های ملاصدرا با دفاع و ادغام روش مشائی و اشراقی در مطالعه علوم دینی مانع از آن شد تا علم کلام تسلیم محض اخباریون شود. علاوه بر بازشناسی مسائل سنتی کلام دینی در برابر تسنن، تقابل با جریان های انحرافی صوفیان و مبشران مسیحی موضوعات تازه ای بودند که محور تدوین مکتوبات کلامی شیعه در این نیمه قرار گرفتند.
بررسی آراء حدیثی – رجالی میرزا محمد اخباری با تکیه بر کتاب صحیفه اهل الصفاء فی ذکر اهل الاجتباء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
319-340
حوزه های تخصصی:
بدون تردید کتاب صحیفه اهل الصفاء فی ذکر اهل الاجتباء نشان دهنده عمق تفکرات اخباری گری محمد بن عبدالنبی نیشابوری مشهور به میرزا محمد اخباری است؛ زیرا در این کتاب مبانی رجالی و حدیثی وی به خوبی انعکاس یافته است. سودجویی او از مباحث رجالی به دلیل تقابلی است که در این موضوع با جریان اصول گرای هم عصر وی پدید آمده بود. وی در این اثر کوشیده است تا از کیان احادیث در مقابل جریان اصول گرای عصر خویش دفاع کند. وی از سویی با بازخوانی آرای عالمان متقدم رجالی و از سوی دیگر با نقد آرای رجالی متأخران، درصدد است نظریه ای بدیع را در علم رجال و در عین حال مخالف با نظریه اصولیان عرضه کند. جستار پیش رو سعی نموده با بررسی کتاب میرزا محمد به مبانی رجالی وی دست یابد و از رهگذر این بررسی، تقابل های گفتمانی عصر وی را پی جویی نماید. در ادامه با تمرکز بر روش شناسی اثر، مزیت های آن از جمله توثیقات رجالی، صحت طرق روایات، نقد آرای مخالفان اصول گرا را مورد کاوش قرار دهد.
بررسی آرای ویژه اخباریان
حوزه های تخصصی:
آراء ویژه اخباریان شامل موارد ذیل بوده است: بی نیازی از غیر روایات (استرآبادی در فوائد المدنیه، به این نکته پای فشرده که علمای پیشین، مانند صدوق و کلینی اخباری و محدث بودند و بدون نیاز به اجتهاد، احکام را از دل روایات بیرون می کشیدند، حتی محقق حلّی که مسلک اجتهادی داشت)، مخالفت با عامه (علمای اخباری از جمله استرآبادی، اساس علم اصول و اجتهاد را از اهل سنت می دانستند و بر این باور بودند که: اجتهاد و علم اصول از آن ها گرفته شده و متن درسی اصولی حوزه های علمیه، مختصر الاصول عضدی و شرح آن بوده است.) سامان دهی به اصول شیعه بدون توجه به اصول فقه عامه؛ عدم توجه به روایت در صورت نبود نظر معصوم، تعبد و طرد تعقل (جریان اخباری، با استدلال های روایی، نقضی و… تلاش می ورزد که براهین عقلی را در قلمرو استنباط احکام شرعی مخدوش نشان دهد و این موضع فکری را با برداشت های عقل ستیزانه از روایاتی چون: ان دین اللّه لایصاب بالعقول و… ارائه کردند.) احتیاط گرایی و مخالفت با تنویع احادیث، گسترش مصداق توثیقات عام.
نقش عقل در حجیت خبر واحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبانی حجیت خبر واحد به عنوان یکی از ارکان استنباط و اجتهاد فقه شیعی عرصه ای مشترک بین علم حدیث و دانش اصول فقه است. از جمله مستندات مهم اعتبار اخبار آحاد که برخلاف سایر ادله تا حدود زیادی مورد اتفاق است، دلالت عقل برحجیبت آن است، از آنجا که این مطلب از ناحیه سه دیدگاه مختلف حدیثی، اخباری و اصولی مورد توجه قرار گرفته، دست یابی به گفتمان مشترک بین ایشان را سخت می نماید. نظریّه طرفداران اعتبار عقلی اخبار آحاد، به هر دو معنای آن یعنی قرائت شیخ طوسی مبنی بر قرینه گی عقل و قرائت محقق حلّی که مصلحت عقلیه را مستند اعتبار عقلی می شناسد، پس از ایشان به خصوص میان متأخران دچار قبض و بسط فراوان گردید و بین متأخران و معاصران در قالب سه نظریه علم اجمالی به صدور اخبار آحاد و تاکید بر عمل وفق این اخبار به اقتضای منجزیّت علم اجمالی، نظریه لابدیّت فاضل تونی مبنی بر ناگزیر بودن از استناد به خبر واحد برای حفظ تکالیف و احکام و نظریّه تمسک به ظنون شیخ محمدتقی اصفهانی که با توجه به انسداد باب علم و عدم امکان تحصیل حکم قطعی از یک سو و ضرورت عمل به تکالیف از دیگر سو الزام عمل به خبر واحد را لازم دانسته است. پس از نقد و بررسی هر سه نظریّه دیدگاه شهید سیدمحمد باقر صدر و سیدمحمدکاظم یزدی مبنی بر اعتبار عقلی خبر واحد در صروت نبود منع عقلی مستدل گردیده است.
نقدی بر سازوکار واقع گرایی متافیزیکی در اصول فقه امامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
31 - 60
حوزه های تخصصی:
از نظر برخی اندیشمندان مسلمان، شیوه زیستن منحصر در زندگی مدرن (بدون نظر به سنت های پیشین) نیست؛ همچنان می توان به سراغ فقه رفت، سخن پیامبر| را یافت و بر اساس آن زندگی کرد. حقیقت فقه و آنچه به مثابه روح آن محسوب می شود، کشف آموزه های عملیِ دین اسلام (احکام) است. در این مسیر، فقیه قانون گذار نبوده، بلکه کاشف است. عملیات اجتهادِ فقیه با استنباط از طریق یک گزاره که حاکی از حکم است پایان می یابد. از میان نحله های شاخص فکری شیعه، هر دو گروه اخباری و اصولی در مبنا قائل به واقع گرایی متافیزیکی در حوزه احکام الهی هستند. مسئله اصلی که این تحقیق به آن پرداخته، ارزیابی و نقد سازوکار واقع نمایی استنباط های فقهی در اصول فقه امامی است. طبق یافته های این پژوهش، از طریق توصیف و تحلیل محتوا، اگرچه واقع گرایی جزو مسلم مبانی اصولی های امامی است، اما راهکارهای مطرح شده برای نیل به این هدف به دلیل خلط بین آثار تکوینی و شرعی قطع، وافی به مقصود نبوده و تأمین کننده دغدغه اخباری ها در رسیدن به واقع نیست. از همین روی، تبیین سازوکاری کارآمدتر در خصوص چگونگی واقع گرایی از طریق بازنگری در عناصر مشترک استدلال های اصولی و نحوه رسیدن به حجت، ضروری است. به نظر می رسد با انتقال موطن منجزیت و معذریت از ذات قطع به اسباب حصول قطع و کاهش تأثیر حالت های روانی در استنباط، زمینه برای واقع گرایی و توجیه هرچه بیشتر گزاره های اصولی فراهم شود.
برون گرایی و درون گرایی معرفتی در سنت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
181 - 201
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های متداول برای واکاوی دیدگاه معرفتی اندیشمندان سنت اسلامی، معرفت شناسی آثار آنها در مقام توصیف و جایگذاری مبادی علوم اسلامی در قالب معرفت شناسی معاصر است. در این مقاله مسئله حجّیّت ذاتی قطع و مباحث متفرع بر آن برای روشن ساختن زیرساخت های معرفتی اصولی و اخباری به عنوان دو نحله ی فکری شاخص سنت اسلامی با معرفت شناسی معاصر تطبیق داده خواهد شد. به نظر می رسد هم زمان با رشد مباحث معرفت شناختی در اروپا و نزاع بر سر چگونگی پاسخ به مسئله گتیه، رگه های از اعتقاد به درون گرایی در اصولی ها و برون گرایی در اخباری ها بدون ارتباط بین سنت اسلامی و فلسفه غرب در آن زمان قابل مشاهده باشد؛ درون گرایی و برون گرایی معرفتی در سنت اسلامی رنگ و بویی کاملاً دین مدارانه داشته و برخلاف فلسفه غرب هر دو گروه تنها درصدد شناخت و دست یابی به احکام الهی بوده اند؛ اعمال لوازم معرفتی این دو ریکرد در سنت اسلامی موجب تقویت سازوکارهای استنباط احکام الهی از ادله آنها خواهد شد. ما در این مقاله در صدد ارائه تصویری از لوازم هر کدام از دیدگاه های معرفتی و به تبع آن ضرورت اصلاح در برخی قواعد اصولی هستیم. اهمیت قبول تفاوت بین آثار تکوینی قطع (محرکیت) با آثار شرعی آن (صدق و توجیه) در اصولی گری و لزوم توسعه اعتماد گرایی در اخباری گری از مهمترین یافته های این تحقیق به حساب می آید.
رویکرد شناسی علامه مجلسی در قبال معارف بشری؛ فلسفه، عرفان و اصول فقه
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
107 - 120
علامه مجلسی از پرکارترین اندیشمندان شیعه در دوره مهم صفویه به شمار می آید. در این عصر جریان های مختلف علمی فعال هستند که فلاسفه، عرفا و اخباریان از مهم ترین آنها می باشند. علامه مجلسی در آثار خویش به مناسبت نظر خویش را نسبت به این جریانات فکری ابراز کرده است. وی به شدت با فلسفه رایج آن روز یعنی مشاء و اشراق مخالفت کرده و فلاسفه را تکفیر نموده است. عرفان و تصوف رایج زمان خویش را نیز قبول ندارد و ابن عربی را تکفیر کرده و بر خی از آموزه های عرفانی را کفر می داند. در عین حال از نوع خاصی از عرفان دفاع می کند. بسیاری از ایرادات وی بر فلاسفه و عرفان از عدم تخصص کافی وی بر این دو دانش نشات گرفته و وارد نیست. هم چنین مبانی فکری و آرای فقهی و کلامی وی بیشتر به سمت اصولیان و متکلمان عقل گرا تمایل داشته و از اخباریان فاصله بسیاری دارد. واژه گان کلیدی: علامه مجلسی، فلسفه، عرفان، اخباری، اصول
بررسی تطبیقی حجیّت عقل در دیدگاه محدث استرآبادی، شیخ انصاری و میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۷ «ویژه باور شناخت»
۱۵۴-۱۳۸
حوزه های تخصصی:
نقل گرایی افراطی برخی از اخباریان و کم رنگ شمردن جایگاه عقل توسط برخی از ایشان، سبب شده تا این مکتب متهم به عقل گریزی گردد و تصوّر اوّلیه از اندیشه آنان این باشد که اخباریان عقل را به کلّی حجت نمی شمارند. از سوی دیگر انتقادات مبنایی میرزا مهدی اصفهانی _ به عنوان مؤسس مکتب معارفی خراسان_ به مفهوم شناسی عقل فلسفی سبب شده تا برخی آن را در کنار اخباریان در یک جبهه و در مقابل اندیشه اصولی قرار دهند و هر دو را منکر حجت عقل به شمار آورند، تا جایی که برخی مکتب معارفی خراسان را اخباری یا نواخباری خوانده اند. این مقاله بر آن است که با استفاده از منابع دسته اوّل ابتدا دیدگاه این سه مکتب را در خصوص حجیت عقل به درستی تبیین کند و سپس رابطه بین این سه دیدگاه و نقدهایی را که هر یک از این مکاتب بر دیگری دارند، طرح و نقد نماید.