فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۸۹۹ مورد.
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
169 - 203
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضاهای سبز عمومی به عنوان بخشی از بافت اکولوژیک شهرها می باشند تا جایی که حیات زیست محیطی و پایداری شهرها به آنها وابسته است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت پارک های درون شهری در شهر نورآباد لرستان می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بانوان مراجعه کننده به پارک لاله در بازه زمانی اردیبهشت ماه لغایت آذرماه سال 1401 می باشد. حجم نمونه شامل 200 نفر از بانوان می باشد که با استفاده از نرم افزار Sample Power با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد و مقداری آلفای 01/0، 03/0 و 05/0 محاسبه گردید. داده ها با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 مورد واکاوی قرار گرفت. بر اساس یافته ها وضعیت پارک بانوان لاله در تمام ابعاد شش گانه ایمنی و امنیت، سلامت، کالبدی، فرهنگی و اجتماعی، محیطی بهداشتی و مبلمان، پایین تر از سطح متوسط کیفیت قرارگرفته و نامطلوب ارزیابی می شوند. همچنین یافته های تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار AMOS24، نشان دادند که بعد کالبدی- فیزیکی (86/0=β)، بیش ترین تأثیر را بر میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت پارک بانوان لاله، دارا می باشد. پس از آن نیز متغیرهایی چون محیطی و بهداشتی (78/0=β)، مبلمان پارک (73/0=β)، ایمنی و امنیت (68/0=β)، سلامت (58/0=β ) و فرهنگی- اجتماعی (48/0=β) بیش ترین تأثیر را بر میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت پارک بانوان لاله را دارا می باشند.
بررسی جغرافیایی حضور زنان در مجلس شورای اسلامی در ایران (با تأکید بر مجلس دهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
291 - 313
حوزههای تخصصی:
جغرافیای انتخابات، به عنوان گرایشی از جغرافیای سیاسی، به مطالعه الگوهای فضایی توزیع قدرت در قالب روابط متقابل جغرافیا، فضا، انتخابات و قدرت می پردازد. زنان به رغم اینکه نیمی از جمعیت جامعه و اکثریت تحصیل کردگان آموزش عالی را به خود اختصاص می دهند، در سطح برگزیدگان سیاسی و سطوح عالی مشارکت سیاسی سهمی بسیار اندک دارند. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای تلاش دارد به این سؤال پاسخ دهد که ویژگی های جغرافیایی نمایندگی زنان در انتخابات مجلس شورای اسلامی (با تأکید بر مجلس دهم) کدام اند؟ نتایج و یافته های تحقیق حاکی از آن است که عواملی چون گرایش سیاسی عمومی جامعه، جمعیت، مرکز یا شهرستانی بودن، وسعت، سابقه داشتنِ نمایندگی زن در آن حوزه انتخابیه، مرکزی یا حاشیه ای بودن در پراکندگی جغرافیایی نمایندگی زنان و منتسب به جریان های سیاسی اصلاح طلب، اصول گرا و مستقل بودن در ده دوره انتخابات مجلس تأثیرگذارند. در نظر گرفتن عوامل مذکور از سوی احزاب و جریانات سیاسی، به خصوص تشکل های حوزه بانوان و همچنین وزارت کشور، برای افزایش مشارکت سیاسی و حضور مؤثرتر زنان در سطوح عالی اجتماع، سیاست و البته قدرت، ضروری است.
آسیب شناسی رسانه در بازنمایی خانواده و گونه های آن (مطالعه موردی صداوسیمای مرکز ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
319 - 340
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، آسیب شناسی رسانه در سه مجموعه از سریال های محلی صداوسیمای مرکز ایلام بررسی و تحلیل شده است. به منظور دستیابی به این هدف، پژوهش حاضر با اتکا به رویکرد نظریه بازنمایی و برمبنای قرائت نشانه شناختی از گفتارهای تبدیل شده به متن، سعی کرده است دلالت های معنایی و تصاویر فرهنگی ای را که سریال های قال وقواله ، برا و بش و هرکه را خوی بازنمایی می کنند تحلیل کند. تجزیه وتحلیل یافته ها چند نوع مفهوم مرتبط با آسیب اجتماعی خانواده در سیمای مرکز ایلام را نشان می دهد: برساخت تصویر دوگانه از خانواده، مناقشه برانگیز نمودن تفاوت ها و بازتولید کلیشه های نقشی مبتنی بر احترام به ساحت سنت. برمبنای نتایج این پژوهش در خانواده سنتی، پایبندی به آداب و رسوم محلی و مقاومت در برابر مدرنیته به منزله یک ارزش تصویر شده است؛ در این خانواده، زن معمولاً «زنِ پذیرنده » است و تصمیم گیرنده اصلی مرد است و آنجا هم که زن در موضوعی مهم تصمیم می گیرد، نتیجه نابهنجاری را رقم می زند. آنچه را در این سریال ها نمایش داده می شوند می توان در بطن جامعه هم دید. به عبارتی، می توان سمت و سوی شبکه استانی مرکز ایلام را در سریال های مورد مطالعه، تمرکز بر پذیرش مردانگی و زنانگی سنتی و سیطره آن بر سایر مردانگی ها و زنانگی ها دانست که در طول سال های پخش سریال ها (1388 1392) این نحوه بازنمایی، صورت مسلط بوده است.
تغییرات نسلی ارزش فرزند و رفتار فرزندآوری زنان پیش و پس از انقلاب اسلامی (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
409 - 425
حوزههای تخصصی:
مطالعه تغییرات نسلی «ارزش فرزند» و رفتار فرزندآوری در بین زنان پیش و پس از انقلاب اسلامی، موضوع مقاله حاضر است. نسل های مختلف زنان در ایران، بر اساس تجربه زیسته مشترک، نگرش و برداشت متفاوت و گاه متضاد از معنا و مفهوم فرزند و فرزندآوری دارند. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع مقطعی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. جمعیت آماری شامل پنج نسل از زنان شهر زنجان است که از هر نسل 100 نفر انتخاب شده و در مجموع 500 نفر حجم نمونه این تحقیق را تشکیل داده اند. روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای به شیوه PPS است. در یافته های تحقیق، تفاوت میانگین نمره ارزش فرزند و رفتار فرزندآوری، در بین نسل های مطالعه شده، به لحاظ آماری معنادار است. پایین ترین سطح ارزش فرزند در بین نسل زنان سال های 1371 تا 1374 و بالاترین سطح مربوط به نسل زنان سال های قبل از 1342 است. فردگرایی با ارزش فرزندآوری رابطه منفی و معکوس دارد. دینداری و ارزش فرزندآوری رابطه مثبت و مستقیمی دارند و تأثیر تجربه جهانی شدن بر ارزش فرزند، در نسل متولدان 1358 تا 1367 شدیدتر از سایر نسل هاست. تفاوت تغییر رفتار فرزندآوری بین زنان نسل های مختلف در ایران با توجه به تجربه تاریخی، زیستی، و آگاهی نسلی متفاوت هر یک از نسل ها، همراه با تضاد ساختی و نسلی قابل تبیین است و تغییرات نسلی ارزش فرزند، هم از لحاظ ذهنی و تاریخی و هم از لحاظ عینی و ساختی، قابل بررسی است. تجربه جهانی شدن زنان در کنار افزایش آگاهی و انتظارات و دگرگونی در نقش و موقعیت آنان پس از انقلاب اسلامی، در برداشت و ارزیابی آنان از ارزش فرزند و رفتار فرزندآوری تأثیرگذار بوده است.
بازنمایی جنسیت در تصاویر مجله رشد دانش آموز در ایران و مجله أسامه در سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
29 - 60
حوزههای تخصصی:
مجلات کودک و نوجوان از جمله رسانه های جمعی تأثیرگذار بر فرایند جامعه پذیری هستند؛ زیرا به روش های گوناگون مانند انتخاب موضوعات خاص و تصویرسازی های هدفمند می توانند موجب القا، تغییر و تعدیل ارزش ها، رفتارها و الگوهای جنسیتی در میان کودکان شوند. مجله أسامه در سوریه و مجله رشد دانش آموز در ایران، هردو از چنین جایگاهی برخوردارند. این دو مجله با داشتن مخاطبان گسترده و نیز تولید چنددهه ای می توانند از طریق تصویر، در ساخت فضای فکری مخاطبان خود نقش بسیار پررنگی داشته باشند. پژوهش حاضر با نگاه به جایگاه برجسته این مجلات، در پی مقایسه بازنمایی جنسیت در تصاویر مجله أسامه در سوریه و مجله رشد دانش آموز در ایران است. تجزیه و تحلیل نمونه ها با استفاده از الگوی کرس و ون لیوون در خوانش نشانه شناسی اجتماعی صورت پذیرفته است. در این الگو، تصاویر در سه سطح معنای بازنمودی، تعاملی و ترکیبی بررسی می شود. نتایج تحلیل در این سه سطح نشان می دهد تصاویر این دو مجله کلیشه های رایج جنسیتی را به کودکان ارائه می کنند. نقش های «زن-مادر»، «زن-مادربزرگ» و «دختر» در جایگاه نقش های محورى یا فرعى در بیشتر تصاویر هردو مجله بازنمایی شده و در هیچ یک از آن ها، نقش های مهم اجتماعی، مانند آنچه در حقیقت این دو جامعه اسلامی رخ می دهد، نمود نیافته است. سه سطح ارائه تصویر نیز بر پایه دیدگاه کرس و ون لیوون به این شرح است: در سطح بازنمودی، تصویرها در این مجلات، مخاطبان را به دنیای خوب فرامی خوانند. حضور زنان، بیشتر در امور وابسته به درون منزل است و آنگاه که بیرون از خانه ظاهر می شوند، نقش های عادی و سنتی را پذیرفته اند؛ در سطح تعاملی، تصویرها فاقد تماس است و طراحان، نماهای دور و متوسط را برگزیده اند. حتی زاویه دید از روبه رو انتخاب شده است. در سطح ترکیبی، ارتباط میان معنای بازنمودی و تعاملی را می بینیم. بدین صورت که با بهره گیری از الگوی مرکز-حاشیه، نقش زنان برجسته شده است. البته جایی که مردان نیز در تصویر حضور دارند، همچنان نقش زن، کم رنگ و حاشیه ای می شود. این گروه از تصویرها عموماً بدون قاب بندی است و همین امر در گشایش فضای تصویر و موفقیت در برجسته سازی بصری نقش زنان تأثیر مثبت داشته است.
بررسی جلوه های کهن الگوی مادر در نمایشنامه «اسب های آسمان خاکستر می بارند» با تکیه برآرای یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
413 - 435
حوزههای تخصصی:
کهن الگو بازتاب مفاهیم و تعابیر جهان شمول از یک موضوع واحد در ناخودآگاه جمعی است. یکی از مهم ترین مفاهیم آن کهن الگوی مادر است که به لحاظ تنوع در معنا و فرم در افسانه ها و داستان های کهن حضور گسترده ای داشته است. در این پژوهش بازتاب کهن الگوی مادر بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ در تصویرِ شخصیت زن در نمایشنامه ی «اسب های آسمان خاکستر می بارند» اثرِ نغمه ثمینی مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهش های پیشین تاکنون در زمینه ی بررسی کهن الگوی مادر در آثار ادبی مانند شعر و داستان بوده است. در این پژوهش که به روش تحلیلی توصیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای و اینترنتی صورت پذیرفته به این پرسشِ اساسی پرداخته می شود که: مؤلفه های کهن الگوی مادر در نمایشنامه ی «اسب های آسمان خاکستر می بارند» چگونه بازتاب یافته است؟ از اینرو فرضیه ی مقاله نشان می دهد که کهن الگوی مادر در عناصری همچون شخصیت پردازی، رویدادها و نمادهای نمایشنامه بازتاب دارد. در نتیجه گیریِ مقاله تأکید می شود که کهن الگوی مادر در وجه حقیقی شامل: آفرینندگی، حمایتگری، پاکی، الوهیت، امیدبخشی، رهایی، بازتاب زندگی در ضمیر ناخودآگاه(تردید، عقده مادری، درد، رنج، تنهایی) و در صور مجازی در عناصر طبیعی شامل: تأثیر زندگی گذشته در ضمیر ناخودآگاه به شکل نمادینِ زهدان مادر، تولدی دوباره، نگهبانی و امنیت بخشی است.
بررسی مقوله «میل» و بازقلمروسازی «زنانگی» در یرما با تکیه بر آراء دلوز و گاتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
545 - 564
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مفهوم «میل» و تأثیر آن بر بازتعریف ساختارهای فرهنگ جنسیتی حاکم می پردازد. نویسنده با استفاده از رویکرد مطالعات فرهنگی و با بهره گیری از نظریات منتقدانی نظیر دلوز و گاتاری در پی پاسخ به این پرسش بنیادی است که چگونه مفهوم «میل» زنانه مولد است و می تواند با رقم زدن نوعی «شدگی» گفتمان دوانگاره محور جنسیتی را به چالش کشد؟ بدین منظور نمایشنامه یرما یکی از سه گانه لورکا بررسی می شود. این پژوهش که با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است به چگونگی تأثیر مفهوم «زن شدگی» در شکل گیری فرهنگی متفاوت از گفتمان جنسیتی و سلسله مراتبی حاکم می پردازد. چنین استدلال می شود که لورکا با تمرکز بر «میل زنانه» و درهم شکستن مدل تک صدا، «پیش رونده» و «پارانوئیدیِ» روایت رئالیسمی ادیپ محور، به نوعی «قلمروزدایی» دست می زند که سوژگی را منوط به تسلیم در برابر قدرت مردانه نمی داند. لورکا با تمرکز بر «میل شیزوئیدی»، نه تنها در راستای چالش دوانگاره های حاکم گام برمی دارد، بلکه با بازقلمروسازی «هویت زنانه» می کوشد هنجارهای درونی شده را به منزله نوعی «برساخت» معرفی کند که اصل واقعیت زنانگی را پنهان کرده اند. از این رو، می توان گفت که از منظر لورکا ظهور فرهنگی پویا ماحصل تقابلی آگاهانه با گفتمان حاکم و هنجارهای زنانگی از پیش تعیین شده است که ناگزیر از رستاخیز میل شیزوئیدی، «زن شدگی» و مقابله با گفتمان پارانوئید ادیپ محور است.
گفتمان مسلط بر نظام آموزشی زنان در کتاب های درسی دبیرستانی (1320- 1345)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
259 - 281
حوزههای تخصصی:
با تشکیل سلسله پهلوی، آموزش نوین زنان ایران از ضرورت های پروژه ی نوسازی ایران تعریف شده بود. در نتیجه، آموزش زنان در فضای گفتمانی نوسازی و نوگرایی که حکومت پهلوی خود را منادی آن می دانست، قرار گرفت. با از میان رفتن انسداد سیاسی پس از خروج رضاشاه از ایران، آموزش نوین زنان دچار آشفتگی رویکردی و گفتمانی شد. با قدرت گیری گفتمان های رقیب حکومت و امکان کنش گری آن ها در عرصه قدرت، فضای گفتمانی مسلط بر نظام آموزشی زنان، یکپارچگی و انسجام خود را از دست داد و دال مرکزی نوگرایی که پیش تر در عصر رضاشاه، طرح ها و برنامه های آموزشی زنان را حول خود شکل داده بود، از میان رفت؛ این مسئله منجر به شکل گیری، الگوی «زن مسلمان» در کنار «زن مدرن» شد. از طرفی، این برهه ی تاریخی، از حیث مسئله ی آموزش زنان، دوره ی تکوین اولیه ی سیاست ها و برنامه های آموزشی است که نهایتاً منجر به انقلاب آموزشی در 1345 ش شد. این پژوهش با استفاده از مفهوم سنتی پیوستگاری در تاریخ و روش توصیفی تحلیلی در پی بررسی رویکردها ، طرح ها و آهنگ تغییرات برنامه های آموزشی دختران در کتاب های درسی دبیرستان، برای تشریح چگونگی هویت یابی زنان، نقش و جایگاه آنان در فرایند مدرنیزاسیون ایران است.
طراحی برنامۀ راهبردی توسعۀ ورزش قهرمانی بانوان استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1059 - 1086
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش طراحی برنامه راهبردی توسعه ورزش قهرمانی بانوان استان خراسان شمالی بود. پژوهش حاضر از نظر روش پژوهش توصیفی-پیمایشی، به لحاظ هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها به صورت آمیخته (کمی و کیفی) بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی و کمی شامل مدیران، معاونان و کارشناسان (اداره کل ورزش و جوانان استان خراسان شمالی، اداره ورزش و جوانان شهرستان بجنورد، هیات های ورزشی استان و باشگاه های ورزشی استان)، اساتید دانشگاهی رشته علوم ورزشی استان، مربیان ورزش قهرمانی و ورزشکاران قهرمان زن استان خراسان شمالی بود. نمونه آماری در بخش کیفی 14 نفر و در بخش کمی شامل 23 نفر از افراد جامعه آماری بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی و کمی به صورت هدفمند بود. برای جمع آوری داده ها نیز از دو روش مصاحبه اکتشافی نیمه هدایت شده و پرسشنامه محقق ساخته و برای بدست آوردن نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها و اولویت بندی استراتژی های تدوین شده از چارچوبی با عنوان چارچوب جامع تدوین استراتژی مدل SWOT-ANP و همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Super Decisions2 استفاده شده است. نتایج نشان داد، ورزش قهرمانی بانوان استان دارای 9 قوت، 16 ضعف، 11 فرصت و 13 تهدید و در مجموع 17 راهبرد است و استراتژی رقابتی، استراتژی قالب در این پژوهش شناسایی شد. مهم ترین استراتژی به دست آمده در بخش توسعه ورزش قهرمانی بانوان استان خراسان شمالی تدوین برنامه های هدایتی و حمایتی در مسیر رشد بانوان ورزشکار از مبتدی تا پیشرفته می باشد که شایسته است مسئولان ورزش استان توجه ویژه ای به استراتژی های به دست آمده از این پژوهش داشته باشند.
مقایسه انتظارات و هدف از ازدواج زنان و دختران ساکن در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
345 - 360
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه انتظارات و هدف از ازدواج زنان و دختران شهر شیراز بود. تعداد 180 شرکت کننده (90 زن و 90 دختر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه ساختار یافته و مقیاس نگرش و انتظار ازدواج (MAES) در نظر گرفته شد. آزمودنی ها پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس نگرش، و انتظار از ازدواج (36 سؤالی) را کامل کردند. برای تحلیل داده از روش توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمونt و کای دو استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین انتظارات از ازدواج زنان و دختران وجود داشت (05 / 0P<). یافته ها تفاوت معناداری بین دو گروه در سه خرده مقیاس اصلی انتظارات، قصد ازدواج، نگرش کلی به ازدواج، و انتظار از ازدواج را نشان داد. در خرده مقیاس های فرعی، تفاوت معناداری بین نگرش منفی به ازدواج، ترس/ شک و تردید و عشق در زنان و دختران وجود داشت. اما تفاوت معناداری در سایر خرده مقیاس ها از قبیل احترام، اعتماد، مسائل مالی، معنا، و صمیمیت جسمانی مشاهده نشد. همچنین، از نظر هدف از ازدواج بین اهداف با انگیزه عاطفی، مذهبی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، و ایده آل گرایانه تفاوت معنا داری (01 / 0P<) مشاهده شد، اما بین اهداف جنسی تفاوت معنادار نبود. نتیجه کلی این مطالعه بیانگر این است که زنان نسبت به دختران انتظارات بالاتری از ازدواج داشتند و هدف از ازدواج زنان و دختران متفاوت بود.
واکاوی سوژه زن در فضای گفتمانیِ سینمای ایران (تحلیل گفتمان موردی فیلم های لیلا، دو زن و جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
17 - 36
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در کانون توجه رسانه ها قرار دارد، موضوع جنسیت و زنان است. هدف این مقاله واکاوی سوژه زن در فضای گفتمانی سینمای ایران است. در پژوهش ما، عرصه سینما و نشانه های تصویری انتخاب شده است تا با تأملی گفتمانی بر رابطه سینما و واقعیت، از خلال فیلم های سینمایی، نحوه مواجهه زنان با جهانی را که در آن زیست می کنند بشناسیم. در این مقاله، بر پایه نظریات لاکلا و موفه در مورد جامعه، سیاست، سوژگی و قدرت و بر اساس روش تحلیل گفتمان به تحلیل گفتمانِ نشانه شناختیِ سه فیلم مورد نظر، یعنی لیلا (1375)، دو زن (1377) و جدایی نادر از سیمین (1389)، پرداخته شده است. در این تحلیل، مشخص شد روابط زنان در بستر سلسله مراتب اجتماعی و همچنین گفتمان های مسلط بر جامعه و فضای خانوادگی، چند پاره و از هم گسیخته است؛ کما اینکه نمی توان یک رویه یا سویه مشخص را بر چگونگی کنش زنان در مناسباتشان در فضای جامعه ایران حاکم دانست و این را می توان منبعث از معلق بودن روابط در جامعه در حال گذار ایران به شمار آورد.
تماشاگری زن و لذت زنانه در سینما: خوانشی زنانه از فیلم های تلما و لوئیس و واکنش پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
283 - 306
حوزههای تخصصی:
نظریه فیلم فمنیستی رویکرد تازه ای را درباره شکستن خط روایی فیلم با هدف افزایش آگاهی مخاطب زن از قرار گرفتن او به مثابه ابژه نگاه دوربین و لذت جنسی مردانه ارائه داد. اما کنار گذاشتن ابزار روایی در این دست فیلم ها و روی آوردن به تکنیک هایی چون رهایی نگاه دوربین باعث دور شدن مخاطب زن و بنابراین شکست اقتصادی این فیلم ها شد. در این مقاله، با کاربست مفهوم نسبتاً بدیع «لذت زنانه» در نظریه فیلم فمنیستی، سعی شده است خوانشی زنانه از فیلم های واکنش پنجم و تلما و لوئیس ارائه شود. هدفْ ارائه تحلیلی است از نقش مخاطب فعال زن و توضیح امکانات دیداری برای رهایی بخشی زن از ابژگی. این تحلیل بر محور نظریه روانکاوانه فیلم فمنیستی و با تأکید بر مفهوم نظری لذت زنانه انجام شده است. خوانش فعالانه فیلم از جانب زنان می تواند لذت دوستی و پیوند همدلانه در آن ها را، در جایگاه تماشاگر فعال، برانگیزد. بنابراین، برخلاف موفقیت محدود نظریه فیلم فمنیستی، اعمال چنین خوانش فعالی از مقابله شخصیت های زن داستان با نگاه و اقتدار مردانه در فیلم های جریان اصلی می تواند موجب تولید لذتی برای تماشاگران زن باشد که در برابر مفهوم لذت مردانه و ابژگی زن قرار می گیرد. این نوع خوانش می تواند جنبه رهایی بخشی بعضی از فیلم های جریان اصلی را برای زنان آشکار کند.
پژوهشی در فناوری های هنریِ ساخت زیورآلات نقره ای زنان در سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
131 - 153
حوزههای تخصصی:
زیورآلات فلزی سنتی و بومی بانوان در سیستان و بلوچستان از آثار زینتی مهم بوده که تا چند دهه پیش استفاده می شده است. این آثار که در طرح ها و مدل های گوناگون ساخته می شده از شاخص ترین دست ساخته های هنری جنوب شرق است که امروزه رو به فراموشی رفته و به مطالعه و تحقیق در این زمینه نیاز دارد. به همین منظور، در این مقاله سعی شده است با مطالعه زیورآلات سنتی بانوان بلوچ به بررسی روش های ساخت، ساختار و چیستی مواد مورد استفاده آن ها پرداخته شود. ازاین رو، در مطالعه حاضر 9 نمونه از زیورآلات مرسوم زنان بلوچی مورد آزمایش و بررسی قرار گرفته اند و روی آن ها آزمایش هایی همچون متالوگرافی (OM)، رادیوگرافی، سی تی اسکن (CT-Scan)، آنالیز پراش پرتوی ایکس (XRD) و آنالیز فلورسانس اشعه ایکس (XRF) انجام گرفته است. بررسی ها و آزمایش های ساختارشناسی زیورآلات فلزی نشان داد پایه فلزی اصلی آثار تماماً از آلیاژ نقره مس است و با ساختار یوتکتیک و با روش های ریخته گری ساخته شده اند. به طوری که آزمایش های عنصری و ترکیبی دو عنصر نقره و مس را به ترتیب با بیشترین میزان در ترکیب نوع آلیاژ شناسایی کرده است. همچنین، نوع اتصالات، لحیم کاری و مغز فلزی زیورآلات توسط بررسی های رادیوگرافی و سی تی اسکن بررسی شده است.
تقابل گفتمان هویت غالب و مغلوب زنان ایرانی و مغولی در تاریخ جهانگشا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
557 - 572
حوزههای تخصصی:
تاریخ جهانگشای علاوه بر اهمیت تاریخی و اجتماعی، از منظر تحلیل نظام های گفتمانی نیز اثری درخور تأمل است. در غلبه نظام گفتمانی مسلط بر اثر، یعنی «گفتمان جنگ»، یکی از رویکردهای گفتمانی متمایز آن را باید در شیوه حضور اجتماعی زنان بررسی کرد. تمرکز پژوهش حاضر بر رویکرد نقش گرایی هالیدی است؛ رویکردی که الگوهای تجربه را در قالب فرایندها و از طریق فرانقش اندیشگانی در زبان بازنمایی می کند. با تمرکز بر این فرانقش به همه بخش هایی که هریک از زنان ایرانی و مغولی حضور داشتند توجه شده و با جمع آوری همه جملات مربوط به این مشارکان، ویژگی های هریک از این دو گروه ارائه شده است. هدف این پژوهش ذکر وقایع تاریخی و بیان جایگاه اجتماعی زنان در دوره مغول نیست، بلکه آنچه اهمیت دارد، نوع تاریخ نگاری، شیوه بیان نویسنده و رابطه آن با دیدگاه وی است؛ یعنی شیوه بازنمایی حضور زنان در فرایندها و نوع نام گذاری آن ها که از طریق آن دیدگاه ذهنی متن یا نویسنده و نوع نگرش وی به منزله شاخص ترین نویسنده عهد مغول در ایران مشخص خواهد شد.
چنته بافی، نمود احساسات زن قشقایی فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چنته یا آینه دان یکی از دستبافت های عشایر قشقایی فارس است که صرفاً توسط زنان بافته شده و از آن به عنوان کیسه یا خورجینی جهت حمل وسایل شخصی نظیر پول، توشه ی راه، فشنگ و... استفاده می شود. دختران و زنان عشایر از همان کودکی بافت چنته را فرا گرفته و هنگام رسیدن به سن ازدواج برای خانواده های خود چنته های مرغوب می بافند. در جامعه ی عشایری که زنان در مقام منزلتی پائین تر از مردان قرار گرفته و اصولاً هویت و شخصیت آنان به عنوان موجودی مستقل در نظر گرفته نمی شود، آنان فضایی مناسب جهت ابراز عواطف و احساسات خود ندارند. همین امر موجب گردیده که زنان قشقایی از چنته بافی به عنوان ابزاری جهت تجسم بخشیدن به آرزوها و رویاهای شاد و یا اندوهناک خود بهره جویند. می توان گفت چنته دریچه ای به سوی خلوت و تنهایی معصوم و بی آلایش زنان قشقایی است. این زنان در بیان احساسات درونی خود از نقش مایه های باستانی و زمانی از نقوش موجود در محیط زندگی خود یعنی طبیعت الهام گرفته و عشق و علاقه یا نگرانی و کینه خود را نسبت به کسانی که در کنار آن ها زندگی می کنند ابراز می دارند. لذا در این نوشتار با هدف کشف دنیای پر رمز و راز زنان قشقایی فارس در قالب چنته بافی، ابتدا به ارائه تاریخچه اجتماعی و فرهنگی ایل قشقایی پرداخته و سپس به اختصار جایگاه و موقعیت زن در این ایل مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. پس از معرفی چنته بافی و ویژگی های فنی بافت آن، تجسم و تخیل زن قشقایی به هنگام بافت چنته، دست مایه ی این پژوهش خواهد بود. روش مطالعه در این نوشتار، تاریخی و شیوه ی جمع آوری اطلاعات روش اسنادی براساس مطالعه کتابخانه ای بوده است و در بخش معرفی نمادها و مفاهیم آنان در نزد زنان قشقایی، اطلاعات کاملاً به صورت میدانی جمع آوری شده اند.
تحلیل آنیما و تأثیر آن بر تفرّد و کامیابی امیرهوشنگ ابتهاج در غزل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
143 - 167
حوزههای تخصصی:
معشوق در ادبیّات غنایی به ویژه غزل، تجلّی گاه آنیماست؛ تصویر زمینی آن، نمودی از عنصرِ دگرجنس انسانِ دوجنسی است و نمود آسمانی آن بر ایزدان و ایزدبانوان مطابقت می یابد. تصویری اشباع شده از موجودی غریب؛ فرازمانی، ازلی و ابدی، خداگونه، با زیبایی بی حد، مهربان و پرستار و مجموعه همه خوبی ها، که به گونه ای ناهشیار بر آمیزه ای از معیارهای زیبایی شناختی تمام دوران ها و تمام اقوام بشری تطبیق دارد. آنیما از اساسی ترین کهن الگوهای ناخودآگاهِ جمعی یونگ است که در تکوین شخصیّت مرد، کارکردی اساسی دارد؛ نیمه زنانه در مردان، که به خاطر ملاحظات نظام مردسالاری، عموماً با سرکوب، مانعِ ابراز وجود او می شویم، غافل که هرچیزی را که سرکوب می کنیم، خاموش نمی شود، بلکه با انرژی بیشتری در زمان و شکلی نامناسب از ناخودآگاه فوران می کند. برای پیشگیری از طغیان آنیما، مرد لازم است یاد بگیرد که چگونه در ارتباط با نیمه زنانه بکوشد و او را در زیستِ خودآگاهی شرکت دهد، تا از موهبت های آن برای شکوفایی و تعالی خود بهره مند شود. پژوهش پیشِ رو به شیوه توصیفی تحلیلی و آماری، مطالعه و مطابقت کهن الگوی «آنیما» بر غزل هایی از هوشنگ ابتهاج است که هم خوانی و قابلیّت تفسیر آنیمایی داشتند؛ میزان کامیابی «سایه» با کوشش او در شناسایی عنصر زنانه روان، رابطه ای مستقیم دارد، امّا به نظر می رسد شاعر در ارتباط پایدار با عنصر زنانه کامیاب نبوده و در بخش قابل توجهی از غزل های او غلبه با آنیمای منفی باشد، ولی در برخی از غزل هایش ناهمواری های تفرّد را کم وبیش پیموده است.
تحلیل برخی از افسانه های ایرانی براساس الگوی پرورش زندگی خلاق زنان کلاریسا پینکولا استس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
231 - 244
حوزههای تخصصی:
پینکولا استس الگوی پرورش زندگی خلاق را براساس قصه های « زن گریان ، دختر کبریت فروش و سه تار موی طلایی » ترسیم و در این قصه ها ابعاد مختلف کنش و رفتار زیستنِ خلاق زن قهرمان را بررسی کرده است. در این مقاله، نگارندگان نیز با تکیه بر روش استس دو گروه از افسانه های ایرانی را که زن قهرمان در آن ها زیستی خلاق دارد، انتخاب و این الگو را تحلیل کرده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در این دو گروه از افسانه های ایرانی، زنان آخر، که عموماً زنان سوم، چهلم و صدم اند، به دنبال نوآوری در زندگی هستند و آن ها را باید زن وحشی نام گذارد. در افسانه های ایرانی، مسیر سفر آن ها به شرح ذیل است: مرد: آلوده کننده زندگی؛ ازدواج با آخرین زن؛ ساختن مجسمه و عروسک و صحبت با چراغ؛ زندگی شاداب. کنش زنان نخستین پرسفون وار (منفعل و تابع شرایط) و زنان آخر آرتمیس وار (مبارز و رقابت جو، معترض و جوینده) است، زیرا آن ها برای تغییر وضعیت موجود می جنگند و درنهایت زندگی نوینی را می آفرینند.
مطالعه نقش ماهه زن در آثار رزمی حسین قوللرآقاسی در نقاشی قهوه خانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
393 - 410
حوزههای تخصصی:
نقاشی قهوه خانه ای سبکی از نقاشی است که از سوی نقاشان مکتب ندیده آغاز شد. از ویژگی های شاخص هنرهای نقاشی قهوه خانه ای حضور زنان در این تصاویر است که کمتر به آن پرداخته شده است. زنان در این نقاشی جایگاه کمتری داشته و تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفته اند. هدف از این پژوهش مطالعه ویژگی نقش زنان و حضور آنان در نقاشی های قهوه خانه ای در آثار حسین قوللرآقاسی است. در این زمینه، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤالات است: ویژگی های بصری زنان در این تصاویر چگونه است ؟ روش این تحقیق از نوع تحلیلی بوده و روش جمع آوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که زنان به مثابه عنصری پویا در نقاشی های قوللرآقاسی حضور داشته و با پوشش اسلامی ایرانی در ترکیب بندی آثار از جایگاه والایی برخوردار بوده اند. در آثار قوللرآقاسی، زن بیشتر در گونه های حماسی مورد توجه قرار گرفته است. زنان در آثار او به شکل پهلوانی و مردانه و با حفظ هویت زنانه به تصویر کشیده شده اند. زنان در داستان های شاهنامه کمتر نقش های اصلی را برعهده دارند و بیشتر نقش مکمل مردان را ایفا می کنند، اما این بدین معنا نیست که آن ها هیچ گاه تأثیری اساسی بر روند داستان ها نمی گذارند. درواقع، آن ها در تکمیل قهرمان پروری نقش مردان به کار رفته اند. مهم ترین ویژگی های این زنان خردمندی، فرزانگی و حکمت است. در این مقاله، نتیجه گرفته می شود که قوللرآقاسی با استفاده از نشانه های تصویری برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطب در آثاری که شخصیت اصلی آن را زنان تشکیل داده اند تلاش کرده است با استفاده از این نشانه ها نگاه گفتمانی متفاوتی را در معنای تصویری آثار خود در نقش این زنان به تصور بکشد.
واکاوی مؤلفه های تفکر فلسفی در کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی دختران پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
491 - 509
حوزههای تخصصی:
آموزش فلسفه به دانش آموزان تا حد زیادی قدرت مواجه آن ها با بحران های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و انتخاب رشته، شغل، همسر و... را افزایش می دهد. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های تفکر فلسفی در کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی (ویژه دختران) پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه می باشد. روش این پژوهش توصیفی، تحلیل محتوا و جامعه اطلاع رسان شامل یک جلد کتاب درسی دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1399-1400 و ابزار پژوهش فرم تحلیل محتوا باتوجه به معیارهای تفکر فلسفی (شامل سه حیطه استدلال، قضاوت و مفهوم سازی و دوازده مؤلفه) می باشد. به این صورت که پس از مشخص کردن واحد تحلیل و مؤلفه های مورد نظر به عنوان ملاک های تحلیل، با استفاده از تکنیک ویلیام رومی به تحلیل کتاب مذکور اقدام شد. علاوه بر این از آزمون خی دو جهت مشخص کردن نحوه توزیع مؤلفه ها در محتوای کتاب مزکور استفاده گردید. باتوجه به تحلیل ضریب درگیری (ISE=0/94) به دست آمده از محتوای کتاب مورد بررسی، می توان اظهار داشت که میزان توجه کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی (ویژه دختران) پایه دوازدهم دوره دوم متوسطه به مؤلفه های تفکر فلسفی، در حد نسبتا مطلوب (ضریب درگیری پایین تر از 1) و به صورت نیمه فعال می باشد. همچنین نتیجه حاصل از آزمون خی دو (Sig: 0/006، Chi-Square: 26.316) نشان داد که میزان توزیع مؤلفه ها در کتاب یادشده به طور معناداری نامتوازن می باشد. به گونه ای که مؤلفه شناخت با 36/5 درصد فراوانی، دارای بیشترین فراوانی و مؤلفه تمرکززدایی با 42/2 درصد فراوانی، کم ترین فراوانی را در مؤلفه های تفکر فلسفی به خود اختصاص داده اند.
گفتمان قرآنی در ابعاد حضور اجتماعی زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
539 - 556
حوزههای تخصصی:
حضور زنان در اجتماع از مسائل مهم و از موضوعات قابل بررسی و پژوهش است، زیرا حضور در اجتماع از یک نیاز فطری انسان سرچشمه می گیرد. از همین رو، قرآن کریم طی آیات مختلف این نیاز فطری را پاسخ داده و حضور اجتماعی زنان را به رسمیت شناخته و در این زمینه همه مسائل اجتماعی مربوط به آن ها را با معرفی زنان الگو بیان کرده است؛ زنانی که تبیین عملکرد آن ها به خوبی می تواند مؤلفه ها و آداب اجتماعی زنان را در ابعاد گوناگون به طور دقیق و مطلوب مشخص کند. با وجود اهمیت فوق العاده این مبحث، فعالیت های علمی انجام گرفته در این زمینه (دیدگاه اسلام درباره وجوب و چگونگی حضور زنان در ابعاد گوناگون اجتماع) اندک و انگشت شمار بوده و اغلب به منابع روایی تکیه داشته اند. ازاین رو، این مقاله با استنادات قرآنی، تأییدات روایی و استدلالات عقلی به بررسی و تبیین حضور اجتماعی زن در سه محور وجوب حضور، ابعاد حضور (سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی) و شرایط حضور در اجتماع با روش توصیفی تحلیلی بر مبنای تعقلی منطقی می پردازد و نتیجه می گیرد که حضور در اصل مجاز است و در بعضی شرایط وجوب پیدا می کند و این حضور در همه ابعاد و البته با شرایط خاص خود است.