مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
محمدرضاشاه
حوزه های تخصصی:
حکومت پهلوی دوم، با در اختیار داشتن افرادی چون تیمور بختیار و استفاده از توانمندی های آن ها در راس مدیریت ارگان های امنیتی و اطلاعاتی، سعی در تقویت حکومت خود داشت . این مقاله در تلاش است، با تکیه بر روش تاریخی (تحلیلی– توصیفی)، به بررسی و آشکار سازی نقش و جایگاه تیمور بختیار در راس سازمان قدرتمند ساواک و همکاری وی با سایر عوامل در راستای تحکیم ارکان حکومت بپردازد و اشاره به این که روند قدرت گیری وی و نفوذ فراوان در ساختار حکومت و تشویش ذهن شاه نسبت به او، سبب عزل وی گردید.
بررسی روند تأسیس سازمان بازرسی شاهنشاهی 1337ش.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده از جمله ویژگیهای حکومت پهلوی دوم تعدّد و تکثر نهادها و سازمانهای اطّلاعاتی- امنیتی بود و اصولاً این امر جدای از ضرورت وجود چنین سازمانهایی برای مملکت داری، از ترس و بدگمانی محمدرضاشاه نسبت به دولتمردان و نهادهای دولتی نشأت می گرفت. سازمان بازرسی شاهنشاهی از مهّمترین این مکانیسم ها بود که در اوایل مهرماه 1337ش. تأسیس شد و برای اطّلاع شاه از اخبار و رویدادهای کشور و وضعیّت مناطق مختلف شروع به کار نمود. با تأسیس این سازمان که یکی از پیامدهای کودتای 28 مرداد 1332ش. و واکنشی به فساد و ناکارآمدی داخلی به شمار می-رفت، وظایف نامحدودی به آن محّول و ریاست آن به افراد مورد اعتماد رژیم پهلوی (یزدان پناه و فردوست) واگذار شد.
این مقاله با استفاده روش تحلیلی و با تکیه بر منابع اسنادی و کتابخانه ای، به ترسیم وضعیت کشور بعد از کودتا، بسترها و روند تأسیس سازمان مذکور و اقدامات دولت در این زمینه می-پردازد و درصدد پاسخگویی به این پرسش هاست که اصولاً تأسیس بازرسی شاهنشاهی محصول چه شرایطی بود و این سازمان چرا به وجود آمد؟ دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که تشکیل این سازمان کوچک در دهه ی ناآرام 1330ش. علی رغم اختیارات نامحدود و اقدامات فراوانی که انجام داد، نشانه ای دیگر بر تمامیت خواهی محمدرضاشاه، تلاش برای کنترل همه جانبه بر کشور و مهمتر ناکارآمدی و عدم تمرکز نهاد بازرسی در این دوره می باشد.
درآمدی تحلیلی بر سیاست های فرهنگی- مذهبی پهلوی اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی سیاست های فرهنگی- مذهبی دوران پهلوی اول و دوم است. در پاسخ به این سؤال که عملکرد هریک در مواجهه با موضوعات فرهنگی- مذهبی چه بوده است. فرضیة پژوهش هم این است که اساساً ماهیت سیاست های هر دو دوره یکی است و تنها به دلیل شرایط زمانی، نوع اِعمال سیاست ها شدت و ضعف داشته است.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش پژوهش توصیفی -تبیینی با تکیه بر اسناد و منابع اصلی انجام شده است.
یافته ها و نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد سیاست های فرهنگی- مذهبی دورة پهلوی اول متأثّر از چند عامل، روشنفکران را متقاعد کرد که تنها راه نجات ایران استقرار دیکتاتوری منور است. نتیجة آن، حکومت رضاشاه با شالوده سیاست تجدد غربی و دین عرفی بود. با رشد خودکامگی حکومت، ابزار سرکوب چون سانسور استفاده شد که در دورة پهلوی دوم، برای دوری از نتایج آن، درحالی که عرفی گرایی و غرب گرایی همچنان ستون فقرات سیاست های حکومت بودند، شیوة اعمال سیاست ها تغییر کرد. اشغال ایران در جنگ دوم جهانی و قدرت یافتن حزب توده، حکومت را به نهاد روحانیت که از عرصه های سیاسی- فرهنگی دور بود نزدیک کرد؛ اما در دهة 40 و پس از فوت آیت الله بروجردی و اعلام رفراندوم انقلاب سفید، وضعیت تغییر نمود و در دهة 50، با چندبرابرشدن درآمدهای نفتی، شاه خود را بی نیاز از متحدان داخلی دید؛ بنابراین سیاست های فرهنگی– مذهبی خود را با جدّیت اجرا نمود که وقایع منتهی به انقلاب 1357، موفق نبودن این سیاست ها را نشان داد.
بررسی اوضاع مطبوعات ایران پس از سقوط رضاشاه تا کودتای 28 مرداد 1332
حوزه های تخصصی:
در دورهٔ قاجار مطبوعات، ابزاری در جهت حمایت از دولت و عمال آن بود باوجوداین روزنامه هایی نیز بودند که به نقد دولت های وقت می پرداختند. مطبوعات که در وقوع انقلاب مشروطه نقش مهمی ایفا نمودند و به «رکن چهارم مشروطیت» معروف گردیدند، تا هنگام به قدرت رسیدن رضاشاه باوجود فشارهای زیادی که متحمل شدند نسبتاً پررونق بودند. هنگامی که رضاشاه زمام امور کشور را به دست گرفت نشریات در یک فضای رعب و وحشت فرو رفتند زیرا رضاشاه از نقش و تأثیر مطبوعات در شکل دادن به اذهان مردم و جامعه آگاه بود. با فروپاشی دیکتاتوری رضاخان در شهریور 1320 فضای نیمه باز سیاسی در کشور به وجود آمد. مطبوعات از این فضا تأثیر پذیرفتند و به گونه ای از آزادی دست یافتند که در دوره های قبل کمتر مشاهده شده بود. محتوای نشریات انتقادی تر و تعداد آن ها بیشتر گردید، احزاب زیادی در این دوره تشکیل شد و هرکدام نشریه ای را تأسیس کردند که از مواضع آن ها حمایت می کرد، دول متفق نیز رقابت خود را به صحنهٔ مطبوعات ایران کشاندند و دو جبهه یکی به طرفداری از شوروی و دیگری متمایل به غرب تشکیل شد.
در این پژوهش که به روش کتابخانه ای و به شیوهٔ توصیفی و تحلیلی گردآوری شده است، برآنیم که اوضاع مطبوعات ایران پس از سقوط رضاشاه تا کودتای 28 مرداد 1332 را بررسی کنیم تا نشان دهیم که عواملی همچون خفقان و دیکتاتوری دوره رضاشاه، سیاست مداراجویانهٔ محمدرضاشاه، ضعف و سستی کابینه ها و خلأ قدرت مرکزی، جنگ و دخالت بیگانگان در امور کشور سبب آزادی نسبی مطبوعات در این دوره بودند.
تاریخ در قاب تمبرهای دوره نخست حکومت محمدرضا پهلوی (26/6/1320-28/5/1332) با تکیه بر آمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تمبر کوچکترین سند رسمی کشور و اوراق بهاداری است که دیدگاهِ حاکمان سرزمین را تا دوردست ها می برد. این پژوهش با هدف شناخت نقش تمبر در دوره نخست حکومت پهلوی دوم و میزان انعکاس افکارِ حکومتی در آن انجام شده است. تلاش شد تا نقش تاریخی تمبر به عنوان روایتگر مصوّر تاریخ و فرهنگ جامعه، و ذهنیت حکومت نسبت به دوره های تاریخی ایران به چالش کشیده شود. روش/رویکرد: موضوع مقاله با تکیه بر روش میدانی-تحلیلی و اتکا به منابع اسنادی و کتابخانه ای و سودجستن از ابزار آمار -نمودارهای آماری- بررسی شد. یافته ها و نتایج: تمبر مبلّغ کوچکی است که تفکر سیاسی-فرهنگی و نگرش صاحبان قدرت را در خود به امانت دارد. حاکمان از تمبر به عنوان رسانه ای عام برای انتشار اهداف سیاسی خود استفاده می کنند و بخشی از خواسته هایشان را در آن به نمایش می گذارند. نتیجه این پژوهش نشان داد: پهلوی دوم در این راستا تلاش کرد و دقت کرد تا مرتکب اشتباه پدرش -یعنی بی احترام به پیشینه تاریخی-مذهبی ایران- نشود؛ این موضوع با توجه به افزایشِ دوبرابری تعداد تمبرهای حاوی نمادهای ایرانی-اسلامی نسبت به تعداد تمبرهای ایران باستان در این دوره آشکار شد.
جایگاه ایران در دکترین روسای جمهور آمریکا (از جنگ جهانی دوم تا آغاز دهه 1350)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت پهلوی دوم در دهه 1350 (1970 م) توانست در سایه اتحاد و هم پیمانی با غرب به یکی از فعال ترین بازیگران در عرصه روابط بین الملل تبدیل شود. نوشتار حاضر با ابتنا بر روش تاریخی تحلیلی با بررسی جایگاه ایران در سامانه سیاست خارجی آمریکا از جنگ جهانی دوم تا آغاز دهه1350، به چگونگی رشد روزافزون قدرت شاه در این منظومه می پردازد. از منظر سیاست خارجی، جایگاه ایران در دکترین روسای جمهور آمریکا در آن دوره و علل و عوامل موثر در رهنمون شدن ایران به یک بازیگر منطقه ای و فرامنطقه ای را مورد واکاوی قرار می دهد. تدقیق در دکترین روسای جمهور آمریکا حاکی از آن است که مسائل مربوط به اهمیت نفت ایران و همچنین هم مرزی با شوروی و بعد خلاء قدرت ناشی از خروج انگلستان و ظرفیت ایران برای پر کردن این خلاء ازجمله مهمترین عوامل موثر در دکترین روسای جمهور آمریکا و قدرت گیری ایران در طی این سال ها است. In the 1970s, the second Pahlavi period, through its alliance with the west, played a very influential role in the international relations arena. Taking a historical-analytical perspective, the present article explores the status of Iran in the US foreign diplomacy from the Second World War to the early 1970 in order to elaborate on the why and how of Mohammad Reza Shah’s rapid rise to power. Besides, this study refers to the status of Iran in the diplomacy of the US presidents to further elaborate on the status of Iran in the US presidents’ doctrines and to analyze factors which contributed to Iran’s being an influential regional and universal power in the 1970s. Findings from an in-depth analysis of the US presidents’ diplomacy bears witness to the fact that issues regarding the importance of Iran’s oil resources, Iran’s being coterminous with USRR, and Iran’s capacity for filling the void caused by UK’s absence were among the most crucial factors influencing the US presidents’ doctrines and contributing to Iran’s rise to power in the 1970s. Key words: Doctrine, The USA, Oil, Communism, Mohammad Reza Shah, Diplomacy.
رویکردی تلفیقی-ابتکاری به تحلیل گفتمان محمدرضاشاه و امام خمینی در خطاب به مردم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
131 - 166
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است با رویکردی تلفیقی به بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی مطرح شده از سوی ماکس وبر (1968) در گفتمان محمدرضاشاه و امام خمینی در چارچوب دستور نقش گرای نظام مند هلیدی-متیسن (2014) بپردازد. بدین منظور، 7 نطق و پیام از هرکدام از این دو شخصیت در خطاب به مردم به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. یافته ها حاکی از این است که سه فرایند اصلی مادی، ذهنی و رابطه ای نقش بسزایی در بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی داشته اند. توزیع پر بسامد ضمیر «من»، «ما» و «شما» گفتمان را عرصه تعامل این دو شخصیت و مردم نموده است. آغازگر مبتدایی بی نشان نیز مسئولیت اصلی پیام مطرح در گفتمان را برعهده دارد. در تحلیل انسجام متن نیز، عناصر انسجام دستوری بیشتر از عناصر واژگانی در سلاست و روانی کلام آن دو نقش داشته اند. در پایان مشخص شد که گفتمان هر دو شخصیت به دنبال کسب اقتدار بوده، مشروعیت محمدرضاشاه موروثی، لیکن در تلاش برای کسب مشروعیت کاریزماتیک است و این در حالی است که مشروعیت رهبری امام کاریزماتیک و مبتنی بر مشروعیت الهی است. هر دو گفتمان نیز عرصه توجه به حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مخاطب است، لیکن گفتمان محمدرضاشاه در موضوع کشف حجاب برخلاف این ادعاست.
تحلیل مطالبات زنان تهران در دوره پهلوی دوم (1320-1332ش.) براساس عرایض مجلس شورای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر شناخت وضعیت مطالبات زنان تهران و دغدغه های آنان با تحلیل عرایض آنان در بازه زمانی1320 تا 1332ش است. همچنین درصدد شناخت واکنش زنان تهران نسبت به اتفاقات سیاسی و پاسخگویی به این پرسش است که آیا زنان به جز مسائل خانوادگی و اقتصادی، دغدغه مسائل سیاسی را نیز داشتند؟ این پژوهش با اتکا بر اسناد عرایض مجلس شورای ملی طی دوره سیزدهم تا هفدهم (1320-1332 ش) و شیوه تنظیم مقاله توصیفی تحلیلی است. همچنین از منابع کتابخانه ای نیز استفاده شده است. بررسی اسناد عرایض نشان می دهد که زنان تحصیل کرده و فعال جامعه در این مقطع زمانی خواستار حقوق شهروندی ازجمله حق آزادی، برابری و حق رأی بودند، اما زنان خانه دار و بی سواد در عرایض خود پیگیرِ مطالبات فردی ازجمله دفاع از حقوق فردی و خانوادگی، منازعات ملکی و مالی شدند.
جستاری بر تربیت بدنی و ورزش زنان در دوره معاصر
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
103-114
حوزه های تخصصی:
تربیت بدنی و ورزش در ایران تا اواخر دوره قاجار، به جز شکل سنتی، گونه ای دیگر وجود نداشت، و تنها در مدارس نظام و دسته های نظامی، آموزش های ورزشی توسط بعضی از افسران خارجی به چشم می خورد. تا پیش از این، بازی و ورزش مورد توجه نبود؛ چراکه امری سبک شمرده می شد و حتی گاهی اطفالی را که بازی می کردند، تنبیه می نمودند. در واقع تربیت بدنی و ورزش به معنای امروزی از سال ۱۲۹۹ و با تلاش های میرمهدی ورزنده که بانی ورزش های نوین ایران محسوب می شود، مطرح شد. در چنین شرایطی، تربیت بدنی و ورزش برای زنان از اساس فاقد هرگونه معنا و مفهوم بود، و تنها پس از تأسیس سلطنت پهلوی و روی کار آمدن رضاشاه و طرح شعارهای ایجاد ایران مدرن، توجه به تربیت بدنی برای زنان اهمیت یافت، و هم سو با اجرای سیاستهای حکومت، نهاد جدید تربیت بدنی و البته ورزش زنان، آغاز به کار کرد. مقاله حاضر تلاش می کند به وضعیت عمومی زنان در دوران معاصر، نگاهی افکنده و عرصه جدید فعالیت آنان را در قالب فرصت ناشی از سیاست های حکومت و ایجاد نهاد تربیت بدنی، مرور نماید. روش پژوهش این نوشتار با استفاده از روش تحقیق توصیفی و با تکیه بر مطالعه کتابخانه ای و بهره گیری از اسناد آرشیوی خواهد بود.
اهمیت ژئواستراتژیک جنوب ایران (خلیج فارس) در منظومه منافع آمریکا در دوران جنگ جهانی دوم تا جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ جهانی دوم، مانند جنگ اول، خیلی زود دامن ایران را نیز گرفت و علی رغم اعلام بی طرفی، موقعیت استراتژیک ایران برای کمک رسانی به شوروی برای غلبه بر آلمان زمینه ساز حضور نظامی سه قدرت بریتانیا، آمریکا و شوروی در خاک ایران و اشغال آن شد. حضور نظامی آمریکا در ایران نیز بیشتر از همین زاویه کمک به شوروی و تلاش برای تقویت کریدور تدارکاتی جبهه شوروی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. مسئله پژوهش حاضر آن است که آیا حضور آمریکا در ایران تنها در راستای کمک به شوروی بوده است یا آمریکا با خروج از سیاست دکترین مونرو به صورت عملی در صدد ایفای نقشی فراتر از آن و در صدد بازیگری در مناطق مهم و استراتژیک جهان بوده است. در نوشتار حاضر با کاربست روش تحقیق تاریخی و استفاده از اسناد آمریکا، در صدد هستیم تا به زمینه ها و دلایل حضور این کشور در ایران در طی جنگ جهانی دوم پاسخ دهیم. فرض ما بر این امر ابتنا دارد که آمریکا با شناخت کافی از اهمیت استراتژیک خلیج فارس در طی جنگ و همچنین فردای پس از جنگ برای حضور طولانی مدت برنامه ریزی کرده و بر آن اساس برنامه های خود را پیش برده است. یافته های تحقیق نیز حاکی از آن است که آمریکا با توسل به روش های مختلف ضمن متمایل کردن سیاستمداران ایران در گرایش به غرب، با تأسیس پایگاه و اعمال سیاست هایی برای جهت دهی به افکار عمومی در ایران برنامه بلندمدتی برای حضور در خلیج فارس در پیش گرفته بود.
مهاجرت های روستایی در فارس (1355-1340)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت از روستا به شهر به عنوان شکل غالب مهاجرت در ایران، بر دو وجه است؛ یک وجه آن، شرایط طبیعی است که منجر به مهاجرت جمعیت اضافی یا اصطلاحاً سرریز شدن جمعیت روستاها می شود، وجه دیگر آن ناشی از سیاست های حکومتی و اجرای اصلاحاتی ناقص در روستاهاست، نظیر اصلاحات ارضی. فروپاشی شیوه های تولیدی سنتی در جامعه ایرانی که نقطه اوج آن به اصلاحات ارضی در دهه چهل برمی گردد، به عنوان نقطه عطفی در تسریع روند مهاجرت های داخلی روستا به شهر و رشد شهرنشینی در کشور قابل بررسی است. در این پژوهش سعی بر آن است تا شرایطی که موجب تسریع روند مهاجرت های روستایی در فارس در دهه چهل و پنجاه شد، بررسی شود. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع تاریخی است. مهم ترین رویدادی که در آغاز دهه چهل از سوی دولت برای بهبود زندگی اجتماعی روستاها صورت گرفت اصلاحات ارضی بود. طبق یافته های پژوهش در فارس بعد از اصلاحات ارضی، درگیری های زیادی بر سر نسق زراعی و نوع تقسیم زمین و آب وجود داشت. زمین های فارس در نواحی مختلف استان وضعیت متفاوتی داشت. در بیشتر نواحی کشاورزان صاحب زمین شده بودند؛ ولی با نبود آب عملاً بهره چندانی از اراضی خود نداشتند. از سوی دیگر خشک سالی های پی درپی از مشکلات عمده در این استان بود. در کنار این شرایط بعضی از طرح های دولتی (احداث سد و تشکیل شرکت های سهامی زراعی) نیز باعث بدتر شدن شرایط شد که نتیجه آن شکل گیری مهاجرت های روستایی گسترده و رشد شهرنشینی در استان بود.
واکاوی نمودهایی از روایت تاریخ جایگزین در رمان تاریخی شاه بی شین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
31 - 46
حوزه های تخصصی:
رمان شاه بی شین اثر محمدکاظم مزینانی، روزنامه نگار و نویسنده معاصر ایرانی است. رمانی تاریخی که حوادث زندگی محمدرضا پهلوی را از زمان پادشاهی رضاشاه تا مرگ محمدرضا با زاویه دید دوم شخص، از نگاه محمدرضا پهلوی روایت می کند؛ این شخصیت دائم در ذهن خود در پی جواب به «چه می شد اگرهایی» است که می توانست علاوه بر زندگی خود، تاریخ سرزمینش را تغییر دهد و به تبع آن، سیر روایت تاریخی داستان را نیز دگرگون کند. کمتر رمانی است که به شیوه تاریخ جایگزین در ایران نگارش شده باشد. این نوع ادبی جدید می تواند تصویر تاریخی جهان را تغییر دهد و حوادث تاریخی خاصی که می توانست اتفاق بیفتد یا آرزوهای بزرگ و کوچکی که می توانست برای شخصیت اصلی به وقوع بپیوندد، تصور کند. گردآوری داده های این مقاله، به روش کتابخانه ای و بررسی اطلاعات به شیوه توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. بنابر یافته های این مقاله، نویسنده با کشف نقطه انحراف از تاریخ واقعی و داشتن یک طرح مناسب، می تواند خط زمان داستان را بشکافد و روایت تاریخی تازه ای به وجود آورد. این جایگزینی در تاریخ به دو شیوه جایگزینی در «حوادث» و در «شخصیت» تاریخی نمود یافته است. نسبت شخصیت جایگزین به حوادث جایگزین در این اثر بیشتر است و حول رویدادهایی ازجمله: تولد شخصیت، مرگ شخصیت، نوع مرگ و مسخ شخصیت بیان می شود.
ارزیابی رویکرد مجلس شورای ملی در قبال برنامه های توسعه 1356-1327ش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
147 - 171
حوزه های تخصصی:
تعاملات قوای مجریه و مقننه (13۲۷-13۵۶ش/ 194۸-۱۹۷۷م) در پیشبرد برنامه های توسعه مبین این امر بود که سازندگی فرایندی پرهزینه، زمان بر و چالش برانگیز است و برنامه ریزی به عنوان روندی سیاسی اقتصادی در پرتو قانون گذاری تحقق می یابد. از این رو، ارزیابی مذاکرات مجلس شورای ملی، روایتی نوین از چگونگی تحقق برنامه های توسعه و گفتمان حاکم بر این نهادها را نشان می دهد. به همین خاطر، این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش است که اساساً قوه مقننه در صورت بندی و فرایند سیاست گذاری برنامه های توسعه در دوره محمدرضاشاه ایفاگر چه نقشی بود؟ برای یافتن پاسخ باید دریافت هم گرایی نهادهای مذکور در چه سطوحی در پیشرفت برنامه های توسعه و تغییرات سازمان برنامه قابل ملاحظه بود و چه عواملی سبب می شد واگرایی آن ها در قبال برنامه ها افزایش یا تقلیل یابد. سپس ارزیابی کرد که مجلس با توجه به شرایط اقتصادی، در بررسی لوایح برنامه تا چه اندازه انعطاف نشان می داد. همچنین به نقش کمیسیون برنامه در ساختار درونی مجلس و ایجاد هیئت نظارت برنامه، اشاره کرد. یافته ها نشان می دهد هم سویی و تباین میان این نهادها در لزوم برنامه ریزی و ایجاد زیرساخت های لازم در چند سطح قابل مشاهده است. ابتدانهادها در نیازمندی کشور به برنامه ریزی اقتصادی اجتماعی و تصویب قوانین کلیدی، سپس همکاری در ایجاد سازمان برنامه و درنهایت بروز اختلافات در مسائلی همچون تخصیص اعتبارات و صرف هزینه ها، تمرکززدایی، توسعه منطقه ای و کوچک سازی دولت. این پژوهش به روش علّی مقایسه ای، با بهره گیری از مذاکرات مجلس، اسناد و منابع کتابخانه ای، این مسائل را ارزیابی می کند.
تحلیل قانونگذاری توسعه در ایران با استفاد از دستور زبان نهادی (1341- 1356)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
179 - 199
حوزه های تخصصی:
قوانین برنامه های عمرانی سوم، چهارم و پنجم را می توان مقدمه و مبنای اثرگذارترین پروژه های نوسازی در دولت پهلوی به حساب آورد. این قوانین در حقیقت سنگ بنایِ راهکارهایی بودند که دولت پهلوی تحت عنوان برنامه های عمرانی برای پیشبرد پروژه نوسازی تدوین کرد و به همین دلیل بررسی آنها می تواند به شناخت ماهیت برنامه های عمرانی و نوع نگاه دولت پهلوی به پروژه نوسازی کمک کند. این مقاله با استفاده از «دستور زبان نهادی» درصدد استخراج گزاره های نهادی و تحلیل قوانین برنامه های مزبور است تا نشان دهد ماهیت این برنامه ها از حیث اجزای مختلف گزاره های نهادی چون جزء اسنادی، شدت التزام، عمل، شرط و تنبیه چگونه بوده و اصولاً عامل و کنشگر اصلی در این قوانین که بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در تدوین قوانین برنامه های عمرانی، دولت به عنوان عامل اصلی در مرکز برنامه ها قرار داد. در هیچ یک از 111 گزاره نهادی موجود از سازمان های مردم نهاد یا غیردولتی به عنوان جزء اسنادی نام نرفته است. همچنین در 108 گزاره از شدت التزام بهره گرفته شده است. نکته قابل تأمل اینکه 81 مرتبه از اجبار به عنوان جزءِ شدت التزام استفاده شده است که این امر نشان از ماهیت دستوری برنامه ها دارد. به علاوه، عدم قید هر گونه شرط زمانی و مکانی در جزء شرط دلالت بر «عام بودگی» برنامه های عمرانی بدون توجه به تنوع زیستی، فرهنگی و اجتماعی دارد و آنی ترین نتیجه چنین نگاهی درگیر کردن دولت در امور مختلف، کنار گذاشتن نیروهای بالقوه مردمی و طرد مشارکت عمومی است.
گفتمان مسلط بر نظام آموزشی زنان در کتاب های درسی دبیرستانی (1320- 1345)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
259 - 281
حوزه های تخصصی:
با تشکیل سلسله پهلوی، آموزش نوین زنان ایران از ضرورت های پروژه ی نوسازی ایران تعریف شده بود. در نتیجه، آموزش زنان در فضای گفتمانی نوسازی و نوگرایی که حکومت پهلوی خود را منادی آن می دانست، قرار گرفت. با از میان رفتن انسداد سیاسی پس از خروج رضاشاه از ایران، آموزش نوین زنان دچار آشفتگی رویکردی و گفتمانی شد. با قدرت گیری گفتمان های رقیب حکومت و امکان کنش گری آن ها در عرصه قدرت، فضای گفتمانی مسلط بر نظام آموزشی زنان، یکپارچگی و انسجام خود را از دست داد و دال مرکزی نوگرایی که پیش تر در عصر رضاشاه، طرح ها و برنامه های آموزشی زنان را حول خود شکل داده بود، از میان رفت؛ این مسئله منجر به شکل گیری، الگوی «زن مسلمان» در کنار «زن مدرن» شد. از طرفی، این برهه ی تاریخی، از حیث مسئله ی آموزش زنان، دوره ی تکوین اولیه ی سیاست ها و برنامه های آموزشی است که نهایتاً منجر به انقلاب آموزشی در 1345 ش شد. این پژوهش با استفاده از مفهوم سنتی پیوستگاری در تاریخ و روش توصیفی تحلیلی در پی بررسی رویکردها ، طرح ها و آهنگ تغییرات برنامه های آموزشی دختران در کتاب های درسی دبیرستان، برای تشریح چگونگی هویت یابی زنان، نقش و جایگاه آنان در فرایند مدرنیزاسیون ایران است.
آسیب شناسی گفتمان ناسیونالیسم در ایران معاصر در سایه خوانش آثار روشنفکران معاصر ایرانی (نمونه موردی: آثار صادق هدایت و احمد کسروی )
حوزه های تخصصی:
آسیب شناسی گفتمان ناسیونالیسمی در عصر معاصر در آثار صادق هدایت و احمد کسروی در دولت آن زمان نیاز به اقدامات سیاسی و فرهنگی داشت. سوال اصلی این تحقیق عبارت از این که مهترین ویژگی های گفتمان ناسیونالیسم در آثارصادق هدایت و احمد کسروی را که می توان با بازخوانی آثار آنها مشاهده نمود کدامند ؟ روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که تأکید بر روی مؤلفه هایی چون تصویرسازی شاهانه از عقل کل شاه، ترویج حس میهن پرستی و وطن دوستی، تقویت و القاء آموزه های باستانی، اشاعه زبان و ادبیات فارسی، زنده نگهداشتن موسیقی باستانی ایران، تقویت وحدت ملی، بزرگ نمایی از اقدامات شاه، تقویت هویت ملی و ناسیونالیسم ایرانی، راهرویی بین شاه و مردم برای تقویت و تداوم حکومت محمدرضاشاه ایجاد نموده بودند. آسیب شناسی گفتمان ناسیونالیسمی در عصر معاصر در آثار صادق هدایت و احمد کسروی در دولت آن زمان نیاز به اقدامات سیاسی و فرهنگی داشت. سوال اصلی این تحقیق عبارت از این که مهترین ویژگی های گفتمان ناسیونالیسم در آثارصادق هدایت و احمد کسروی را که می توان با بازخوانی آثار آنها مشاهده نمود کدامند ؟ روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که تأکید بر روی مؤلفه هایی چون تصویرسازی شاهانه از عقل کل شاه، ترویج حس میهن پرستی و وطن دوستی، تقویت و القاء آموزه های باستانی، اشاعه زبان و ادبیات فارسی، زنده نگهداشتن موسیقی باستانی ایران، تقویت وحدت ملی، بزرگ نمایی از اقدامات شاه، تقویت هویت ملی و ناسیونالیسم ایرانی، راهرویی بین شاه و مردم برای تقویت و تداوم حکومت محمدرضاشاه ایجاد نموده بودند.