زهره طباطبایی جبلی

زهره طباطبایی جبلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

ریشه یابی کارکرد سازهای موسیقی در آئین های سوگواری بر پایه تفسیر آیکونوگرافیک نگاره سوگواری برای اسکندر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیکونوگرافی موسیقی ادوات موسیقی آئین های سوگواری اسطوره باران کرداری استحاله نگارگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۶
ماهیت چندبعدی سوگ، که ذیل دین، باورهای ماورءالطبیعه و فرهنگ تعاریف متعددی دارد، در بطن خود حاوی محتوای واحد بازآفرینی مرگ و رستاخیر ایزدان باروری است. موسیقی، در قامت یکی از عناصر آئین های سوگواری علاوه بر تعمیم اندوهی مشترک به سوگواران، وجهی نمادین و معنایی ثانویه نیز دربر دارد. ازاین رو جستار حاضر با هدف تبیین کارکرد سازهای موسیقی در آئین های سوگواری، درصدد پاسخ به این دو پرسش است که «در آئین های سوگواری از چه ادوات موسیقی استفاده می شده است؟» و «کارکرد و معنای نمادین این سازها چه بوده است؟»در همین راستا این مقاله یک نگاره از اقبال نامه نظامی به شماره ثبت 4363 با موضوع سوگواری برای اسکندر را به روش هدفمند (شاخص محور) برگزیده و با رویکرد آیکونوگرافی از طریق منابع کتابخانه ای مطالعه کرده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که ادوات موسیقی -هواصداها، خودصداها و پوست صداها - به لحاظ واژه شناسی و ماهوی با مفهوم سوگواری همبستگی دارند و به منظور دفع شر و طلب باران به کار گرفته می شوند. این سازها به عنوان ابزاری روحمند و پیونددهنده میان زمین و آسمان، درخواست بارش باران و سرازیری رزق را طنین انداز می کنند. این معنای نمادین از اسطوره ها آغاز شده و تا آئین های سوگواری برای قهرمانان تاریخی کارکرد خود را حفظ کرده است.  
۲.

آیکونوگرافی نقش «خورشیدخانم» در رودوزی های ایرانی و رابطه آن با چشم زخم (نمونه موردی: خورشیدخانم های گنجینه کاخ صاحبقرانیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیکونوگرافی نقش مایه خورشیدخانم چشم زخم رودوزی های گنجینه صاحبقرانیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۷۷
بیان مسئله : رود وزی ها از ایران باستان تا امروز با کاربرد های متفاوت با تنوعی گسترد ه د ر نقش، رنگ و نوع د وخت با توجه به منطقه تولید شان، رایج بود ه است. د ر این میان، رود وزی هایی با نقش مایه خورشید خانم موجود د ر کاخ صاحبقرانیه موضوع این پژوهش است که همین نقش مایه د ر مناطقی از ایران برای د وری از چشم زخم استفاد ه می شد ه است. هدف پژوهش : این تحقیق به د نبال شناخت کاربرد نقش مایه خورشید خانم و چرایی تصویرسازی خورشید ، با رخساره زن د ر این رود وزی هاست. اینکه معانی فرهنگی و کارکرد ی این نقش د ر این رود وزی ها چیست و چه رابطه ای با چشم زخم د ارد و جهت پاسخ به این پرسش ها از رویکرد آیکونوگرافی استفاد ه می شود . از این رو هد ف مقاله تحلیل آیکونوگرافی نقش مایه خورشید خانم د ر رود وزی های گنجینه صاحبقرانیه و رابطه آن با چشم زخم د رد و سطح توصیف و تحلیل معناهای مستتر د ر این نقش هاست. روش پژوهش : این تحقیق به صورت کیفی و روش (توصیفی-تحلیلی) انجام شد ه، چارچوب نظری آن براساس رویکرد آیکونوگرافی مکتب اروین پانوفسکی است و منابع تحقیق به شیوه مید انی و کتابخانه ای گرد آوری شد ه است. نتیجه گیری : خورشید د ر فرهنگ باستان با چشم و چشم زخم رابطه نزد یک د ارد . صورت زن د رون خورشید را می توان  نماد آناهیتا و خورشید را نماد مهر د انست که هرد و د ر ایران باستان محافظ انسان د ر برابر اهریمن هستند . خورشید به عنوان چشم آسمان ویرانگر و محافظت کنند ه است. د ر اد بیات د ر بسیاری از مواقع خورشید با صورت زنانه توصیف شد ه، همچنین د ر فولکلور برخی از مناطق ایران صورت زیبای زنانه ای را روی سبویی جهت رفع چشم زخم می کشید ند و «چشمارو» می خواند ند . این نقش مایه د ر بعضی از مناطق ایران چش چشی یا چشوک خواند ه و برای د وری از چشم زخم کاربرد د ارد که می توان کاربرد نمونه های صاحبقرانیه را نیز به این منظور د انست.
۳.

تحلیل آیکونوگرافیک نقش زنان در نگاره های سوگ و ارتباط ایشان با آئین های کشاورزی با تاکید بر نگاره هایی از ادوار ایلخانی، تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان آیین های سوگواری آیین های کشاورزی آیکونوگرافی نگارگری ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۳۳
آن چه در قاموس ما مرگ نام گرفته و به تلخی از آن یاد می کنیم، در نگاه انسان برزگر، پیوند درگذشتگان با زمین و انتظاری برای رستاخیز بود؛ همچون دانه ای که به امید تجدید حیات در خاک دفن می کرد. شواهد برجای مانده از شیوه های سوگواری، گویا است که در این وادی، زنان نقش مهم تری ایفا می کرده اند؛ چنان که نقش به سزائی در آئین های برزگری داشته اند. بنابراین جستار حاضر، با هدف تبیین نقش زنان در آئین های سوگواری و ارتباط آن با آئین های کشاورزی، درصدد است به این پرسش ها پاسخ دهد که چرا کنشگران آئین های سوگ اغلب زنان هستند؟ و آیا ارتباطی بین آئین های سوگواری و آئین های کشاورزی وجود دارد؟ در همین راستا این پژوهش، هشت نگاره ایرانی با مضمون سوگ از دوره ایلخانی تا صفویه را به روشی تاریخی–تحلیلی با کاربست رویکرد آیکونوگرافی تحلیل کرد. نتایج نشان می دهد آئین های سوگواری ذاتاً جهت فعال سازی قوای نباتات -که در قالب ایزدان گیاهی تجسد یافته اند- صورت می پذیرفت. این پویه طی استحاله ای کلی، از سوگواری برای خدای نباتی آغاز، سپس به سوگواری برای شخصیت های اساطیری-حماسی و نهایتاً شخصیت های تاریخی دگرسان شد. بر مبنای قرینه سازی سوگواری و کشاورزی، از آن جا که حضور زنان در زمین های زراعی مبارک انگاشته می شد، حضور ایشان در سوگواری ها توجیه می پذیرد.
۴.

بررسی معنا در سوره یوسف و نمود آن در نگاره های ایرانی با رویکرد دلالت های صریح و ضمنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوره یوسف (ع) تفاسیر نگاره های ایرانی دلالت معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۳۶۲
سوره یوسف(ع) یکی از عالی ترین نمودهای تصویرپردازی در میان داستان های قرآنی است. این سوره دارای چنان جوهری است که باعث شده مفسران و هنرمندان آن را در قاب واژگان و قاب تصاویر به نمایش درآورند و دریچه ای، نو پیش روی مخاطب بگشایند. هدف اصلی این پژوهش، یافتن ساختار تشکیل دهنده دو متن نوشتاری و تصویری این قصه است، که هم دیگر را در ترکیب بندی منسجم، تقویت کرده اند. اما در این جستار با این پرسش ها روبه رو می شویم: 1) چگونه مولفه های تصویری سوره حضرت یوسف(ع) در تفاسیر و نگاره ها بازنمایی شده اند؟ 2) چگونه دلالت های صریح و ضمنی از سوره یوسف(ع) در تفاسیر و نگاره های ایرانی به کار برده شده اند؟ برای این منظور، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی در ابتدا، تصاویری را -که منطبق بر آیات بودند- از بین نگاره های موجود در موزه ها انتخاب شد و در گام دوم، مولفه های تصویری سوره یوسف(ع) را در تفاسیر با نگاره ها تطبیق داده شد و بر اساس دلالت های صریح و ضمنی مورد تحلیل قرار گرفت. نگارگر با توجه به رمزگان تجسمی، سعی دارد تا در گام نخست، مخاطب را با داستان آشنا کند؛ و در لایه های پنهان، معناهای عمیق تری از آیات را تصویر نماید. بررسی ها نشانگر این مطلب هستند که نگارگر با انتقال این مولفه ها از متن نوشتاری به متن تصویری و با استفاده از رمزگان تجسمی سعی در انتقال معانی و مفاهیم موجود در آیات و تفاسیر را دارد.
۵.

مطالعه نقوش زرتشتی دوزی با رویکرد انسان شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی هنر معناشناختی زیبایی شناختی کارکردشناختی نقوش زرتشتی دوزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۹ تعداد دانلود : ۵۴۰
بیان مسئله: هنر «زرتشتی دوزی» نوعی سوزن دوزی مخصوص بانوان زرتشتی است که پیشینه آن را می توان در ایران پیش از اسلام دانست. بسیاری از نقوش زرتشتی دوزی دارای معانی و ریشه های فرهنگی دینی و زیبایی شناختی است که تاکنون به آن پرداخته نشده و شناسایی آن می تواند معنای پنهان این نقوش را، که از دید برخی صرفاً نقوشی بدون معناست، آشکار کند.هدف پژوهش: به دلیل وجود نقش مایه های متفاوت و مفاهیم نمادین آن ها، پژوهش پیش رو در نظر دارد به بررسی و فهم نقوش هنر زرتشتی دوزی از دیدگاه فرهنگ و جامعه آفریننده اش بپردازد.روش پژوهش: این مقاله با رویکرد انسان شناسی هنر به دنبال پاسخ پرسش زیر است: معانی فرهنگی، معیارهای زیبایی شناختی و کارکردی نقوش زرتشتی دوزی چیست؟ جهت پاسخ به این پرسش براساس نظریات انسان شناسی هنر با استفاده از سه بعد معناشناختی، زیبایی شناختی و کارکردشناختی، با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر پژوهش های میدانی، کتابخانه ای و مصاحبه، نقوش تزیینی تحلیل و بررسی شده اند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که بر مبنای تحلیل معناشناختی بسیاری از نقوش یادآور کهن الگوهایی چون مادر و درخت است و این نقوش، که برخی از آنها روی لباس عروس کار شده، نمایانگر الهه زایش بوده اند و رابطه مفهوم و کاربرد را نشان می دهند. همچنین براساس تحلیل زیبایی شناختی ساختار، رنگ، فرم، بافت و ترکیب بندی با الگوی دوخت هماهنگ و دارای تعادل، تنوع و ریتم است. در تحلیل کارکردشناختی نیز نقوش بیشتر روی لباس زنان به خصوص عروس ها کار می شده و با کاربرد آن از نظر معنایی هماهنگ بوده و یادآور این دیدگاه آیین زرتشت است که تکلیف انسان را شاد زیستن می دانسته است.
۶.

مطالعه بازنمایی شیطان در نگاره های داستان آدم (ع) و حوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری شیطان آدم (ع) حوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۶۹
از میان قصص قرآن قصه حضرت آدم ازجمله داستان هایی است که در دوره های مختلف نگارگری به آن پرداخته شده است. در بازنمایی این قصه توسط نگارگران شخصیت ها و عناصری چون حضرت آدم و حوا، فرشتگان، شیطان، مار، طاووس و باغ تصویر شده است. در این میان شیطان به عنوان یکی از شخصیت های مهم این داستان با صورت های متفاوتی چون: پیرمرد، فرشته ای با صورتی تیره، دیو و مار به تصویر درآمده است. بر همین اساس هدف تحقیق پیش رو تبیین بازنمایی های گوناگون از شیطان و یافتن ریشه های آن در متون است و در پی پاسخ به این پرسش است که چرا شیطان با صورت های متفاوت در نگاره ها ترسیم شده و ریشه ی این تفاوت ها به چه متون و یا تصاویری بازمی گردد. بر همین اساس با روش تاریخی- توصیفی و رویکرد تطبیقی به بررسی رابطه متون مختلف دینی و ادبی در رابطه با شیطان و ارتباط آن با بازنمایی های متفاوت این شخصیت پرداخته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که صورت های متفاوت از شیطان ریشه در متون کهن و ادیان قبل از اسلام دارد و برخی از آن ها بر اساس تفاسیر قرآن و متون عرفانی و یا دیدگاه برخی از عرفا نسبت به شیطان تصویر شده است.
۷.

بازنمایی رنگ عناصر چهارگانه تصویر فرشته چهارسر در کتاب معراج نامه میرحیدر بر مبنای نجوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیکونوگرافی فرشته چهارسر معراج نامه میرحیدر نجوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۸ تعداد دانلود : ۴۴۷
بیان مسئله:نگاره ها سوای بازنمایی افراد و حالت ها و رویدادها، نمادها و تمثیل های بسیار کهنی را نیز با خود حمل می کنند که برای فهم معنای آنها به شناخت تاریخ فرهنگی و فرهنگ نیاز است. آیکونوگرافی از آغاز قرن بیستم این وظیفه علمی را در حوزه تاریخ هنر برعهده گرفته است تا با استناد به منابع نوشتاری، موضوعات بازنمایی شده در آثار هنری را شناسایی و تحلیل کند. این تحقیق به تحلیل تصویر فرشته چهارسر در کتاب معراج نامه میرحیدر می پردازد؛ موجودی که علاوه بر دین اسلام در دین یهود نیز مشاهده می شود. در تحقیقاتی که محققان در این زمینه انجام داده اند، تصویر فرشته چهارسر (سر انسان، شیر، گاو و پرنده) از سویی بازنمودی از چهار صورت فلکی اصلی منطقه البروج در 4000 ق.م. و از سوی دیگر بازنمود عناصر چهارگانه وابسته به همان چهار صورت فلکی است که در نجوم کهن کاملاً شناخته شده است. پرسش تحقیق:چه ارتباطی میان رنگ تصاویر فرشته چهارسر و رنگ تصاویر چهار صورت فلکی اصلی منطقه البروج و عناصر چهارگانه وابسته به چهار صورت فلکی اصلی وجود دارد؟ هدف تحقیق:تحقیق پیشِ رو بر آن است تا تأثیر معتقدات نجومی در ارتباط با رنگ چهار صورت فلکی اصلی منطقه البروج و عناصر چهارگانه وابسته به آن را به عنوان عالم کبیر بر تصاویر ادیان مختلف به عنوان یکی از عرصه های تجلی باورها و اعتقادات مردمان در ادوار مختلف به عنوان عالم صغیر بررسی کند. روش تحقیق:این تحقیق با روش تاریخی-تطبیقی و با رویکرد آیکونوگرافی به تحلیل تصویر فرشته چهارسر در کتاب معراج نامه میرحیدر می پردازد. نتیجه گیری:نتایج به دست آمده نشانگر این مطلب است که رنگ تصاویر فرشته چهارسر با رنگ صور فلکی اصلی منطقه البروج و عناصر چهارگانه وابسته به آن منطبق است.
۸.

گونه شناسی و مطالعه شیوه های ساخت و تزئین زیورآلات سنتی طلای یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گونه شناسی زیورآلات زیورآلات سنتی طلای یزد شیوه ساخت طلای یزد تزئینات طلای یزد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۵ تعداد دانلود : ۲۷۸
ساخت زیورآلات سنتی با دست و ابزاردستی ازجمله هنرهایی است که در بسیاری از نقاط کشور و به ویژه در شهر یزد رواج داشته و دارد. هنر زیورسازی یزد به لحاظ داشتن عیار بالای طلا، تنوع طرح و نقش و ظرافت در اجرا حائز اهمیت است. به همین دلیل شناسایی ویژگی های زیورسازی یزد که بر پایه اصال تها و طرح های سنتی این منطقه در طی سالیان شک لگرفته، از اهمیت خاصی برخوردار است. مقاله حاضر باهدف شناسایی ویژگی های زیورسازی سنتی یزد به طرح این سئوالات اصلی پرداخته است که این زیورآلات ازلحاظ کاربرد به چندگونه تقسیم م یشوند و شیوه های ساخت و تزئینات در این زیورآلات کدام است. بر همین اساس ازلحاظ فنی و ساختاری از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده و گردآوری اطلاعات، به دلیل نبود منابع پژوهشی در ارتباط با این هنر، صرفاً از طریق میدانی و مصاحبه با هنرمندان این عرصه انجام گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر این مطلب است که این زیورآلات در 5 گونه تزئینات مختلف ازلحاظ کاربرد شامل تزئینات سر و مو، گوش، گردن، دست و پا و لباس با طرح هایی چون نقوش الهام گرفته شده از طبیعت، نقوش هندسی و تجریدی ساخته شده و می شوند. این زیورآلات ازلحاظ شیوه ساخت به 4 دسته؛ ساخت اره کاری، ساخت با قالب، دواتگری و ریخته گری و ه مچنین ازلحاظ شیوه تزئین به روش های قل مزنی، میناکاری، گوهرنشانی، ملیله سازی و گوارسه ساخته و پرداخته می شوند.
۹.

خوانش وجه استعلا و چاپلوسی در بازتاب تصویری دو اثر منسوب به مدیحه سرایی آیین بار فرهنگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیحه سرایی آیین بار چاپلوسی وجه استعلایی خوانش دلالتی ضمنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۵۱۶
علی رغم دیدگاه بسیاری از محققین که کنش مدیحه سرایی آیین بار فرهنگ ایران را برخاسته از کنش نکوهیده چاپلوسی و مرتبط با کسب منافع مادی در بارگاه شاهان می دانند، به نظر می رسد نگاه رمزپردازانه ای در وجه استعلاً به معنای بالاترین سطح تقدس آیین بار جوامع کهن در بارگاه فرادستان حکومتی ایران، موجود بوده و - احتملا- همین وجه رمزی و پنهان در نظام دیداری مانند آثار سنگ نگاره های باستانی و مکاتب نگارگری دوره اسلامی، انعکاس، داشته است. پژوهش حاضر در صدد آن است تا ضمن بررسی تاریخی در مبانی نظری آیین بار، به پاسخ این پرسش برسد که با تطبیق دلالتی وجه استعلا و چاپلوسی در دو نمونه سنگ نگاره دوره باستانی و نگارگری دوره اسلامی، چگونه می توان به خوانش وجه استعلایی در مدیحه سرایی آیین بار فرهنگ ایران پرداخت؟ بررسی و تبیین وجه استعلایی و تفکیک از چاپلوسی منسوب به مدیحه سرایی آیین بار، ضمن توجه به بازتاب تصویری آن در دوره باستانی و اسلامی فرهنگ ایران همسو با بهره مندی از معنی دلالتی ضمنی. بهره مندی از روش تحقیقی- تاریخی مبتنی بر شیوه اسنادی در توضیح فرهنگ ایرانی مرتبط با کنش مدیحه سرایی آیین بار و خوانش بینامتنیتی بر روی دو نمونه اثر بر اساس دستور های نظام معنایی رولان بارت به منظور تعبیر دلالتی استعلای سروده های ستایشی در مبانی نظری به مثابه ایدئولوژی حاکم بر فرهنگ مدیحه سرایی آیین بار. بر اساس رویکرد بینامتنیتی در این تحقیق، در خوانش دو متن بینا رشته ای از حوزه سنگ نگاره های باستانی و نگارگری دوره اسلامی فرهنگ ایران، هر متن بر مفهوم احتمالی تقدس انگارانه ای تاکید دارد که با درک تکثر معنایی هر متن و معانی دلالتی آن به زعم بارت، عناصر تصویری متن های منسوب به مدیحه سرایی در تفکیک با مفهوم چاپلوسی و تملق انگاری نظریه پردازان معاصر قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن است که بر خلاف این دیدگاه که کنش مدیحه سرایی مرتبط با آیین بار موجود در بارگاه یا مکان های منسوب به شاهان ایران را بر آمده از انگیزه های مادی، می داند، احتمالا کنش مزبور، دارای وجهی تقدس انگارانه، رو به سوی امر واحد مطلقی به نام استعلا داشته است. دستیابی به چنین نتیجه احتمالی با تحلیل تطبیقی نمونه آثار بر جای مانده فرهنگی که همواره دارای زبان دلالتی ضمنی بوده و با گذر از صراحت و معنی مستقیم به معانی غیر مستقیم و تلویحی می رسیده، میسر است. چنانچه بارت در نظام دستورهای معنایی خود، سطح اول معنایی/ صریح را مقدمه ورود به سطح دوم/ضمنی دانسته تا بتوان به ایدئولوژی حاکم بر فرهنگ برهه های تاریخی جوامع کهن رسید. بر این اساس، مدیحه سرایی آیین بار از دوره کهن تا عصر اسلامی در بستر فرهنگی ایران، جریان داشته و اسطوره یا ایدئولوژی حاکم بر آن با گذر از نگاه نکوهیده به مدیحه سرایان، ضمن توجه به وجه استعلایی که در زمان بروز سروده مدحی و مکان ظهور آن در برابر فرادست، مقدس انگاشته می شده، توانسته است بر آثار خلق شده و مفهوم مرتبط با کنش مزبور در ادوار فرهنگی مختلف ایران، تأثیرگذار باشد و بازتابی از اسطوره تفکر هر دوره در پیوند با ادوار پیشین مدیحه سرایی آیین بار شاهان از آن آثار، بدست آید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان