فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۵۶۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از اقسام خشونت که نیازمند توجه بیشتر و همه جانبه در جامعه کنونی است، خشونت جنسی کلامی است؛ بخصوص که امروزه با رشد روزافزون میزان طلاق، شاهد افزایش این نوع خشونت علیه زنان هستیم. بر این اساس، شناخت قلمرو آن در متون فقهی-حقوقی و ارائه آگاهی های حقوقی پیشگیرانه و حمایت قانونی از زنان در معرض خشونت کلامی خانوادگی، ضروری است. بررسی این موضوع، مستلزم پرداختن به آراء فقها و حقوقدانان، کاوش در مواد قانونی کشور ایران اسلامی و مدّ نظر قراردادن حکم عقل، بنای عقلاء و آیات و روایاتی است که به مناسبت های مختلف، به دفاع از حقوق زوجه در قبال تجاوزات زوج در عرصه کلام برخاسته اند. بررسی موضوع نشان می دهد، اگرچه در روابط زوجین ریاست خانواده از خصایص شوهر است ولی این امر اطلاق ندارد و زوج ملزم به حسن معاشرت و معاضدت در زندگی مشترک است و قانون گذار با تحدید میزان اختیارات ریاستی شوهر، اهتمام ویژه بر حفظ حقوق زوجه دارد.
لایحه «حمایت از خانواده» تهدیدها و فرصتها
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۸ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
رسانهها و جراید در چند ماه اخیر، لایحه «حمایت از خانواده» را مورد نقد و بررسی قرار دادهاند. دفتر مطالعات و تحقیقات زنان نیز جلسه هماندیشی با موضوع «بررسی ابعاد گوناگون لایحه حمایت از خانواده»، در بهمنماه سال 1388، با حضور حجتالاسلام زیبایینژاد، مسئول دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، آقای مرادی، رئیس شعبه 24 محاکم تجدید نظر و قاضی دادگاههای خانواده و خانم علاسوند، عضو هیئت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان برگزار نمود. در این جلسه برخی پژوهشگران و فعالان حوزه مطالعات زنان حضور داشتند. گزارشی از این نشست، تقدیم خوانندگان محترم میشود.
بررسی رابطه ی بین شیوه ی فرزندپروری والدین با کم رویی دختران دبیرستان های شهر نورآباد ممسنی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی شیوه ی فرزند پروری والدین با کم رویی دختران شهرستان نورآباد ممسنی انجام گرفته است. روش پژوهش، پیمایشی است. نمونه گیری به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای با مراجعه به دبیرستان ها انجام شد. برای جمع آوری داده های پژوهش، از آزمون های کم رویی استنفورد و نحوه ی برخورد والدین استفاده شد که اعتبار این آزمون ها از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 78/0=α و72/0=α بدست آمد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، t و f استفاده شد. نتایج نشانگر این است که شیوه ی فرزند پروری، توقعات و انتظارات والدین با کم رویی دختران رابطه ی مستقیم، شیوه ی فرزند پروری محبت آمیز با کم رویی دختران رابطه ی عکس، شیوه ی فرزند پروری استقلال در امور شخصی با کم رویی دختران رابطه ی عکس و بین ترتیب تولد با کم رویی رابطه ای معنادار وجود دارد، فرزندان اول نسبت به فرزندان بعدی کم رو ترند و بین رشته ی تحصیلی (تجربی، ریاضی، انسانی) با کم رویی رابطه ای معنادار وجود دارد و دانش آموزان رشته ی ریاضی کم رو ترند. بهتر است والدین از شیوه های فرزندپروری محبت آمیز و استقلال در امور شخصی بیش تر استفاده کنند و در حد امکان کم رویی خود را درمان کنند تا روی فرزندانشان تاثیر نداشته باشد
تغییر مفهوم خانواده از ازدواج سفید تا همجنسگرایی؛ با نگاهی بر سبک زندگی، آسیب ها و چالشها
حوزههای تخصصی:
تا قبل از قرن بیستم میلادی، مفهوم خانواده در غرب به شکل متداول بود و خانواده متشکل از پدر و مادر و فرزندان با کارکردهای تعریف شده و بر اساس قراردادهای سنتی شکل می گرفت. به تدریج به دلیل پیدایش عواملی چند، تحولاتی در شکل خانواده پدیدار گشت. تغییر سبک زندگی در غرب و مفهوم خانواده از ازدواج سفید شروع و به قانونی شدن ازدواج هم جنسگراها در غرب رواج یافت. امروزه کشورهای غربی و مدعی حقوق بشر با بکارگیری از کلمه خانواده ها به جای خانواده در قوانین بین المللی سعی می کنند تا ازدواج همجنسگرایان را به رسمیت بشناسند و به کشورهای جهان سوم و در حال توسعه نیز تعمیم دهند. بی گمان مواجهه این نگرش و فرهنگ با فرهنگ جامعه ایرانی و اسلامی سبب ایجاد تحولاتی در سبک زندگی مردم ایران شده است و بحران هویتی و ارزشی در سبک زندگی ایرانی پدیدار گشته است و فرهنگ ازدواج و تشکیل خانواده را با تغییراتی رو به رو کرده است. مقاله حاضر با هدف تبیین و بررسی مفهوم سبک زندگی، تعریف خانواده از منظر فقه اسلام و قوانین ایران و مقایسه آن با جایگاه خانواده و انواع آن در غرب به نگارش درآمد و با نگاهی آسیب شناسانه در صدد تأکید بر برتری خانواده اسلامی در زمینه سبک زندگی می باشد.
هدف کالاهای فرهنگی جدید، تبلیغات هجیم و جمعی است
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۸ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
مسایل فرزندان طلاق در ایران و مداخلات مربوطه: فراتحلیل مقالات موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد طلاق در سال های اخیر به افزایش تعداد فرزندان طلاق انجامیده است. فرزندانی که مسائل و مشکلاتشان از دید بسیاری پنهان مانده است. جدایی والدین بی شک برای اکثر فرزندان، پدیده ای سهمگین به شمار می آید. تحقیقات صورت گرفته در این مورد نشان می دهد که این کودکان در طول زندگی خود با آسیب های روانی و اجتماعی فراوانی مواجه اند.
در این پژوهش، که به روش فراتحلیل انجام گرفته است، پژوهش های داخلی مربوط به حوزه ی فرزندان طلاق- که در مجلات علمی پژوهشی داخلی به چاپ رسیده اند- مورد تحلیل قرار گرفته، و نهایتاً 20 مقاله بدست آمده و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که پژوهش های داخلی عمدتاً به سلامت روان و زیر مقیاس های آن توجه کرده و در نتیجه نشان می دهند که وضعیت فرزندان طلاق در مقایسه با فرزندان یتیم و عادی نامطلوب تر است. همچنین برخی از این پژوهش ها نیز نشان دهنده تاثیر مثبت برنامه های مداخله ای، بر وضعیت فرزندان طلاق است. سرانجام اینکه، آنچه در این مطالعات مورد غفلت واقع شده، بررسی آسیب های اجتماعی است که فرزندان طلاق را تهدید می کند.
نقدی بر مقاله«روسپیگری و سکوت سنگین قانون»و پاسخ مؤلف
حوزههای تخصصی:
مطالعه کتاب زنان فصلنامه «کتاب زنان» از شورای فرهنگی اجتماعی زنان با مدیریت بسیار ارزنده سرکار خانم سویزی و شورای سردبیری خانمها اکرم حسینی، سیدهفاطمه محبی و زهرا شوشتری، در عرصه دفاع از حریم اسلام عزیز نور امیدی در دل انسانهای تشنه معارف ناب محمدی (ص) میتاباند و قلم نورانی اساتید عرصه فرهنگ دینی انسان را به آینده تمدن اسلامی و حکومت شیعی امیدوار میکند. ورود این کتاب پربرکت و مسؤلین ارزشی آن به حوزه نشر فرهنگ اسلامی را تبریک گفته و مجاهدتهای معقول و بیشائبه آنان را میستایم. در میان مقالات ارائه شده در شماره 22کتاب زنان مقالهای از جناب آقای علی فلاحتی با عنوان «روسپیگری سکوت سنگین قانون» در 54 صفحه نظر حقیر را به خود جلب نمود که به دقت آن را قرائت نمودم تذکراتی به ذهنم خطور نمود که ذیلاً متذکر میشوم.
بزهکاری زنان و عوامل موثر در آن
حوزههای تخصصی:
قدرت پیش بینی ویژگی های شخصیتی و سبک زندگی بر رضایت مندی زوجی زنان پرستار شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی قدرت پیش بینی ویژگی های شخصیتی و سبک زندگی بر رضایت مندی زوجی زنان پرستار می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری، کلیه ی پرستاران زن متاهل بیمارستان های شهر شیراز بوده که تعداد 140 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و مورد پژوهش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی رضایت مندی زوجی انریچ، شخصیتی(NEO-FFI) و سبک زندگی میلر و اسمیت بود. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و هم چنین، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره از روش SPSS استفاده شد.
یافته های پژوهش نشان داد که بین عامل عصبی بودن و مدت ازدواج با رضایت مندی زوجی رابطه ی منفی، ولی بین عامل توافق و سبک زندگی با رضایت مندی زوجی رابطه وجود دارد و بین عامل برون گرایی، بازبودن، وجدانی بودن و سن با رضایت مندی زوجی رابطه ای یافت نشد. نتایج دیگر پژوهش نشان داد که عامل عصبی بودن، توافق و مدت ازدواج به صورت معناداری رضایت مندی زوجی را پیش بینی می کنند. در حالی که برای عامل برون گرایی، باز بودن، وجدانی بودن از متغیرهای شخصیتی و عامل سن سهم معناداری پیدا نشد
احساس ناسازگاری میان نقش های اجتماعی و خانوادگی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، زمینه های ناسازگاری نقش های اجتماعی و خانوادگی در زنان بررسی شده است. بر این اساس، در کنار واکاوی دیدگاه های گوناگون درباره نقش های اجتماعی و خانوادگی، به ناسازگاری نقش در آن ها توجه شده است. جامعه آماری پژوهش زنان همسردار جوان (20 تا 35 ساله) شهر شیراز است که دست کم یک سال از زندگی مشترکشان گذشته باشد. نمونه آماری در برگیرنده 287 نفر بوده است. ابزار پژوهش پرسش نامه است و ناسازگاری نقش در هشت زمینه سنجیده شد: تحصیل، کار، مدیریت مالی، کارخانه گی، پیوندهای جنسی و عاطفی، پیوندهای خانواده گی و دوستی، گذران اوقات فراغت، و نگه داری و پرورش فرزندان برای تجزیه و تحلیل داده ها روش های آمار توصیفی و آزمون های معناداری به کار رفت.
یافته ها نشان می دهند که زنان ناسازگاری نقش را در هر هشت زمینه بررسی شده تجزیه می کنند، هر چند اندازه آن، به طور متوسط کم نموده شده است. آنان در زمینه پیوند خانوادگی کم ترین و در زمینه مدیریت مالی بیش ترین میزان ناسازگاری را احساس می کنند. هم چنین، یافته های این پژوهش درباره هم بستگی متغیرهای مستقل با ناسازگاری نقش، نشان داد که با افزایش سن مرد، افزایش زمان ازدواج، و بالا رفتن ساعت کار زن، ناسازگاری نقش کلی افزایش می یابد، ولی با افزایش تحصیلات زن و شوهر و افزایش درآمد، این ناسازگاری کاسته خواهد شد.
اثر شبکه های اجتماعی بر طلاق عاطفی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی طلاق عاطفی و فرآیند اثرگذاری ساختار روابط شبکه های زوجین شهر مشهد بر طلاق عاطفی است. روش تحقیق در این مقاله، پیمایش است که با استفاده از دو پرسشنامه مخصوص همسران و پرسشنامه های مربوط به دوستان صمیمی زوجین و پرسشنامه مختص اعضای خانواده زوجین، اطلاعات آن گردآوری شده است. جامعه آماری این تحقیق، زوجین شهر مشهد و حجم نمونه 30 زوج با اعضای شبکه آنها که جمعاً 600 نفرند (شامل 30 زوج متأهل، 181 دوست صمیمی زوجین که برای هر همسر، 4 دوست صمیمی و 395 عضو شبکه های خانواده زوجین (اعضای خانواده اصلی هر یک از همسران) به پرسشنامه های محقق پاسخ دادند؛ یعنی محقق از شبکه 1.5 درجه در تحلیل خود استفاده کرده است. چارچوب نظری تحقیق شامل سه دسته نظریات در سطح خرد، میانه و کلان است که نظریات شبکه های اجتماعی عمده-ترین نظریات را شامل شده اند. نتایج نشان داده است که در بین متغیرهای رابطه ای، اندازه، تأیید، حمایت، انسجام، قوت پیوند، صمیمیت، فعالیت های مشترک، مرکزیت نزدیکی و همپوشانی بر صمیمیت با همسر مؤثر است و صمیمیت با همسر بیشترین اثر را بر طلاق عاطفی دارد. در بین متغیرهای خصیصه ای، تعداد فرزندان، مدت ازدواج، نسبت قبلی با همسر و شناخت همسر قبل از ازدواج بر صمیمت با همسر و طلاق عاطفی مؤثرند.
مرز شناسی انحرافات اجتماعی در پژوهشی عرفانی
حوزههای تخصصی:
خدایی شدن فرد و جامعه از اهداف بلند عرفان اسلامی است. در این راستا غایت متعالی عرفان نه تنها مبارزه و پیشگیری با انحراف فردی است، بلکه ضروری است تا با هر گونه خطا و لغزش اجتماعی نیز به مبارزه برخیزد و با پاکسازی جامعه، افراد را در کسب طهارت و تزکیه مدد رساند؛ به همین دلیل یکی از وظایف مهم عارف، خدمت به خلق و اصلاح جامعه میباشد تا در تقرب به خدا با خلق همراه گردد جامعیت و الگوی آنها در این طریق، قرآن کریم و سیره علمی و عملی انبیاء و ائمه اطهار(ع) میباشد بدین جهت در انحراف شناسی و درمان شناسی منحرفین که دو گفتار اصلی این نوشتار میباشد، استناد به آیات قرآن کریم و احادیث ائمه(ع) به عنوان پایه و اساس نظریه عرفا مطمح نظر قرار گرفته است.
مطالعه کیفی تجارب مردان و زنان طلاق گرفته از عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ یک ملت، شکل دهنده پیکره آن ملت و تعیین و تنظیم کننده ارزش ها، باورها، هنجارها و رفتارهای مردمان آن است. در رابطه با طلاق و عوامل پدید آورنده آن نیز، عوامل فرهنگی به شکل مستقل یا زمینه ساز سایر عوامل مسبب طلاق، در افزایش یا کاهش میزان آن بسیار حائز اهمیت است. در این راستا، بررسی کیفی""تجارب مردان و زنان طلاق گرفته، از عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق"" به عنوان گام مهمی در شناخت و پیشگیری از طلاق در کشور، هدف اصلی این پژوهش است. این پژوهش به صورت کیفی، از نوع پدیدارشناسی انجام گرفت. مشارکت کنندگان در این پژوهش 16 نفر از مردان و زنان طلاق گرفته شهر اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند و اطلاعات، از طریق مصاحبه عمیق جمع آوری و به روش استیویک-کولایزی-کن تجزیه و تحلیل شد. تعداد 450 کد استخراج گردید و با شناسایی وجوه اشتراک کدها، تعداد آنها به 52 عدد و سپس به 16 عدد کاهش یافت. سپس دسته بندی مفاهیم استخراج شده از آنها در چهار سطح تا رسیدن به نتایج شامل چهار مضمون ادامه یافت. براساس مفاهیم به دست آمده؛ عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق شامل چهار زیرمجموعه : الف- ""عدم پایبندی به ارزش های مذهبی و اخلاقی""؛ ب-""عدم پایبندی به ارزش های اجتماعی""؛ ج-""ناهنجاری های فرد و خانواده"" و د-""تفاوت در خرده فرهنگ هاست"". یافته های پژوهش نشان داد که در کدبندی الف: کم رنگ شدن ارزش های اخلاقی- دینی و عدم پایبندی به آنها در ارتباط با جنس مخالف و در قسمت ب: افزایش توقعات، انحرافات و نارضایتی جنسی، تغییر در نقش های جنسیتی، تأثیر منفی رسانه ها و وجود باورهای نادرست در فرد، همچنین در قسمت ج: فقدان آمادگی و مهارت در فرد و خانواده برای انتخاب و زندگی مشترک، فقدان مهارت جنسی، عدم توانایی برای حل مشکل و تعارض در زوجین، فرهنگ تحمیل در انتخاب همسر، قدرت طلبی و سلطه گری در خانواده و فرهنگ اقتصادی نادرست و در نهایت، در کدبندی د: تفاوت در خرده فرهنگ ها و عدم کفویت زوجین در زمینه های مختلف، در بروز اختلاف زناشویی و طلاق آنها مؤثر بودند. یافته ها همچنین بیانگر آن بود که فرهنگ حاکم بر جدایی، روند طلاق را از مسیر صحیح و مطلوب خود خارج نموده، ضمن وارد کردن آسیب روحی، شخصیتی و جسمی بر زوجین، آن را به واقعه ای خصمانه، دامنه دار و برگشت ناپذیر مبدل ساخته است.
پژوهشی در ارتباط دختر و پسر در دانشگاه ها و نقد دیدگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است، ضمن توصیف وضعیت موجود در دانشگاه های کشور ـ از طریق انجام تحقیقی میدانی ـ و ارائه برآوردی از نگرش دانشجویان به رابطه با جنس مخالف و میزان پایبندی به آنها باورهای دینی، به بررسی آرای موجود در این خصوص بپردازد. براساس تحقیق میدانی مزبور، نگرش دانشجویان نسبت به رابطه با جنس مخالف و تأثیر باورهای مذهبی آنها، در حد متوسط ارزیابی شد. افزون بر این، سه نظریه مطرح دراین باره، یعنی نظریه های اضطرار، اختلاط و اعتدال یا معروف، بررسی شد که نظریه اعتدال به رغم داشتن نقاط ضعف، با آموزه های دین اسلام مطابقت بیشتری دارد. ازاین رو سعی شد با استفاده از آموزه های دینی، نظریه «اعتدال با رویکرد تقلیل و کاهش روابط زن و مرد» طرح، و راهکارهایی جهت رسیدن به وضعیت مطلوب در روابط دختران و پسران، از جمله کنترل و تعدیل غریزه جنسی در سه محور خویشتن داری، ازدواج و آموزش ارائه گردد.
نقش ویژگی های شخصیتی و رضایت زناشویی بر رضایت شغلی کارکنان متاهل بنیاد شهید وامورایثارگران شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن و اقتصاد اشتغال
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده زن در خانواده
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در سطح ملی و جهانی زن در ایران
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی خانوادگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده زنان
این پژوهش با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی ویژگی های شخصیتی و رضایت زناشویی بر رضایت شغلی کارکنان بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر شیراز که در مورد 112 نفر کارمند رسمی، از راه نمونه گیری تصادفی ساده انجام گرفته است. ابزار پژوهش، پرسشنامه ی رضایت شغلی، پرسشنامه ی پنج عاملی ویژگی های شخصیتی(نئو اف اف آی) و پرسشنامه ی رضایت زناشویی (انریچ) بود. تجزیه و تحلیل آماری پژوهش از روش تحلیل رگرسیون، آزمون آماری t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون انجام گرفت و نشان داد که ویژگی های شخصیتی دارای قدرت پیش بینی کنندگی رضایت شغلی در جامعه ی مورد پژوهش بوده، ولی رضایت زناشویی رابطه ای معنادار با رضایت شغلی نداشت. ابعاد شخصیتی نئو اف اف آی: شامل متغیرهای روان نژندی، انعطاف پذیری و با وجدان بودن، قدرت پیش بینی کنندگی رضایت شغلی را دارند. از سوی دیگر، نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی رابطه ای معنادار با رضایت زناشویی دارند؛ هم-چنین، جنسیت کارکنان نمی تواند رابطه ای معنادار با رضایت شغلی و رضایت زناشویی داشته باشد. با توجه به نتایج بدست آمده، توجه و دقت بیش تر در خصوص ویژگی های شخصیتی افراد برای استخدام مناسب و شایسته و هم چنین، انتصاب آن ها در پست های اداری، با توجه به ویژگی های شخصیتی آن ها و تشکیل کارگروههایی جهت بالا بردن رضایت شغلی در این زمینه احساس می شود.
رابطه ی بین افکار ناکارآمد و تمایل به افکار خودکشی در همسران آزار دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی رابطه ی افکار نا کارامد و تمایل به افکار خودکشی در همسران آزار دیده در شهرستان جهرم بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل زنان و مردان مورد خشونت و آزار بود که به دادگاه حمایت خانواده، پزشکی قانونی و شورای حل اختلاف جهرم مراجعه کرده بودند که از میان آنان تعداد 292 نفر از همسران آزار دیده (162 زن و130 مرد) درگروه سنی 45-20 سال با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه ی نگرش های ناکارآمد «وایزمن و بک» و پرسشنامه ی سنجش میزان افکار خودکشی «بک» در مورد آنان به اجرا در آمد. نتایج پژوهش نشان دادند که بین افکار ناکارآمد و تمایل به افکار خودکشی در همسران آزار دیده رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد. هم چنین، بین افکار ناکارآمد در همسران آزار دیده زن و مرد تفاوتی معنادار دیده می شود، اما بین تمایل به افکار خودکشی در همسران آزار دیده ی زن و مرد تفاوتی معنا دار وجود نداشت. این نتایج نشان دادند که بین تمامی ابعاد افکار ناکارآمد با تمایل به افکار خودکشی نیز رابطه ی مثبت و معنادار وجود دارد. در بررسی و تحلیل میزان تحصیلات بر افکار ناکارآمد در همسران آزار دیده، یافته ها نشان دادند که تحصیلات بر میزان افکار ناکارآمد تاثیری معنادار دارد در حالی که بر تمایل به افکار خودکشی در گروه تاثیری معنا دار نشان نداد.
علل ترس از موفقیت در زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری در دست یابی به فرصت های بروز توانایی، و در نتیجه رشد استعدادهای فردی در عرصه های خانوادگی و اجتماعی، معضل بزرگی برای زنان در جامعه و محیط های کاری پدید آورده که برخاسته از تضاد و دوگانگی موجود در روند تربیتی خانواده و جامعه نسبت به آنان است. از آن جا که محیط فرهنگی همیشه جزئی از تار و پود تجربه ی اضطراب به شمار آمده، دوگانگی موجود، اضطراب ترس از موفقیت را در پی داشته و همواره مانعی در راه ارتقا و پیشرفت حرفه ای زنان بوده است. این مقاله کوششی است برای بررسی نظر کارکنان زن مؤسسات دولتی در باره ی علل ترس از موفقیت در آنها. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ماهیت سنت گرایانه و روند تربیت و رشد اخلاقی در جامعه که برخاسته از نحوه ی جامعه پذیری بر پایه ی جنسیت و توأم با آموختن معیارهای ضد و نقیض به آنان است، عوامل اصلی بروز ترس از موفقیت می باشد. از این رو، لازم است این آگاهی به زنان شاغل داده شود که دوگانگی پدید آمده، برآمده از آنها و به خاطر عدم شایستگی شان نیست، بلکه از جامعه و عوامل باز دارنده ی فردی که بازتابی از عوامل محیطی محسوب می شود ریشه می گیرد. بر این اساس، چشم انداز و شناخت لازم پدید می آید و زمینه ی مبارزه با آن برای گسترش توانائی ها و افزودن بر قدر و منزلت اجتماعی شان فراهم می آید.
جانبداری، افزون بر حقوق
منبع:
کتاب نقد ۱۳۷۸ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه مهارت حل مسئله و احساس امنیت در بین زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت در بین زنان، پیوند نزدیکی با مهارت های اجتماعی دارد؛ اما این موضوع کمتر بررسی شده است. براین اساس، هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین مهارت حل مسئله و احساس امنیت در بین زنان است. روش تحقیق، پیمایشی و جامعه آماری زنان 40-18ساله شهر یاسوج است که 351 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار تحقیق برای سنجش احساس امنیت، پرسش نامه احساس ناامنی احمدی و حیدری (1393) و ابزار تحقیق برای سنجش مهارت حل مسئله، فرم کوتاه سیاهه حل مسئله اجتماعی دزریلا و همکاران (2002) است. این دو ابزار در تحقیقات قبلی استفاده شده اند و ویژگی های روان سنجی آنها محاسبه شده است. براساس یافته ها رابطه مثبت و معناداری بین مهارت حل مسئله اجتماعی و احساس امنیت وجود دارد؛ به طوری که، مهارت حل مسئله اجتماعی قادر است حدود 21/0 تغییرات احساس امنیت را تبیین کند. گذشته ازآن، هیچ کدام از متغیرهای جمعیتی گروه سنی، میزان تحصیلات و نیز وضع اشتغال و تأهل، ارتباط معناداری با احساس امنیت ندارند. به این ترتیب، نتیجه بررسی این است که با آموزش مهارت حل مسئله اجتماعی به زنان، یکی از دغدغه های اساسی آنان، یعنی احساس ناامنی تسکین داده یا برطرف می شود.
بررسی نقش عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مؤثر در نگرش منفی به ازدواج (مطالعه موردی شهروندان شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش به ازدواج یکی از مکانیسم های کلیدی برای پیش بینی رفتار واقعی در ازدواج بوده و متأثر از عوامل متعدد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است؛ لذا این مطالعه با هدف بررسی عوامل مختلفی که بر نوع نگرش جوانان به ازدواج تأثیر گذارده و موجبات افزایش سن ازدواج را فراهم می سازد، صورت گرفته است. به دلیل خصلت چندبعدی پدیده های اجتماعی و انسانی و تکثر نظریه های متعدد در خصوص زوایای گوناگون ازدواج، در این تحقیق سعی شده است با تلفیق نظریه های نوسازی، مبادله و نظریه اقتصادی به شناخت و تبیین بهتری از نگرش منفی به ازدواج و دلایل افزایش سن ازدواج دست یابیم.
این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل جمعیت فعال (65-15 سال) شهرستان کاشان در سال 1391 است. با بهره گیری از فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 620 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش تصادفی افراد مورد مطالعه انتخاب گردیده اند.
یافته های پژوهش نشان می دهد بین متغیرهای خانواده، وضعیت اقتصادی، افزایش توقعات، بیکاری، سنگینی مخارج ازدواج، انحرافات اجتماعی و اخلاقی، کارکرد نامناسب رسانه ها، ترس از آینده و تضعیف باورهای دینی با متغیر نگرش منفی به ازدواج رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، مقدار آماره F محاسبه شده در رگرسیون تک متغیره نیز نشان می دهد هر یک از عوامل فوق در پیش بینی نگرش منفی به ازدواج مؤثر می باشد. به گونه ای که عوامل تضعیف باورهای دینی (15.57=F) قوی ترین پیش بینی کننده و بعد از آن عوامل سنگینی مخارج ازدواج (10.49=F)، و افزایش توقعات (7.34=F) قرار دارند.