مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
دختران دانش آموز
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی شیوه ی فرزند پروری والدین با کم رویی دختران شهرستان نورآباد ممسنی انجام گرفته است. روش پژوهش، پیمایشی است. نمونه گیری به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای با مراجعه به دبیرستان ها انجام شد. برای جمع آوری داده های پژوهش، از آزمون های کم رویی استنفورد و نحوه ی برخورد والدین استفاده شد که اعتبار این آزمون ها از روش آلفای کرونباخ به ترتیب 78/0=α و72/0=α بدست آمد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، t و f استفاده شد. نتایج نشانگر این است که شیوه ی فرزند پروری، توقعات و انتظارات والدین با کم رویی دختران رابطه ی مستقیم، شیوه ی فرزند پروری محبت آمیز با کم رویی دختران رابطه ی عکس، شیوه ی فرزند پروری استقلال در امور شخصی با کم رویی دختران رابطه ی عکس و بین ترتیب تولد با کم رویی رابطه ای معنادار وجود دارد، فرزندان اول نسبت به فرزندان بعدی کم رو ترند و بین رشته ی تحصیلی (تجربی، ریاضی، انسانی) با کم رویی رابطه ای معنادار وجود دارد و دانش آموزان رشته ی ریاضی کم رو ترند. بهتر است والدین از شیوه های فرزندپروری محبت آمیز و استقلال در امور شخصی بیش تر استفاده کنند و در حد امکان کم رویی خود را درمان کنند تا روی فرزندانشان تاثیر نداشته باشد
رابطه شیوه های فرزندپروری ادراک شده و سبک های هویت با حرمت خود در دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری ادراک شده، میزان حرمت خود و سبک های هویت در دانش آموزان دختر دبیرستانی است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقطعی از نوع همبستگی است و 375 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی از دو ناحیه آموزش و پرورش شهر رشت در سال تحصیلی 1389- 1388 به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری بامریند، سبک های هویت برزونسکی و حرمت خود کوپر اسمیت پاسخ دادند. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد بین شیوه های فرزندپروری و سبک های هویت با میزان حرمت خود دانش آموزان رابطه معنی دار وجود دارد. ماتریس همبستگی نیز نشانگر رابطه معنی دار میان شیوه های فرزندپروری و سبک های هویت بود. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان دهنده توانایی پیش بینی کنندگی بیشتر متغیر شیوه فرزندپروری قاطعانه درمیان تمامی متغیرهای مستقل می باشد. نتایج نشان داد دانش آموزانی که تحت شیوه فرزندپروری قاطعانه پرورش یافته اند دارای میزان حرمت خود بالاتر و اغلب این دانش آموزان دارای سبک های هویت اطلاعاتی و یا هنجاری هستند اما دانش آموزان تحت شیوه فرزندپروری مستبدانه و سهل گیرانه دارای حرمت خود پایین تر و سبک هویت سردرگم/ اجتنابی هستند.
ارتباط شیوه های فرزندپروری والدین با مشارکت ورزشی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط شیوه های فرزندپروری والدین با میزان مشارکت ورزشی دانش آموزان دختر دبیرستانی است. 184 دانش آموز دختر دبیرستانی، در این پژوهش شرکت کردند. از پرسش نامة محیط خانوادگی برای تعیین شیوه های فرزند پروری والدین، و از پرسش نامة پژوهشگر ساختة مشارکت ورزشی برای سنجش میزان مشارکت ورزشی نمونة پژوهشی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین شیوة فرزند پروری مقتدرانه و سهل گیرانة والدین با مشارکت ورزشی دختران دانش آموز، ارتباط معناداری وجود دارد؛ اما بین شیوه های فرزند پروری مستبدانه و مسامحه کارانة والدین با مشارکت ورزشی دختران دانش آموز، ارتباط معناداری یافت نشد. براساس یافته های پژوهش حاضر، حمایت بیشتر والدین با فعالیت بدنی بیشتر فرزندان همراه است.
رابطة هدف گرایی با انگیزش شرکت در فعالیت های ورزشی دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطة هدف گرایی با انگیزش شرکت در فعالیت های ورزشی دختران بود؛ بنابراین، از میان دانش آموزان دختر شهر قزوین، 100 دانش آموز مقطع متوسطة (کلاس اول) با میانگین سنی 702/0±05/13 و 100 دانش آموز مقطع متوسطة (کلاس دوم) با میانگین سنی 263/1±86/15 به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در نظر گرفته شدند. همچنین، از میان دختران دانشجوی دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین که واحد تربیت بدنی یک را اخذ کرده بودند، 100 دانشجو با میانگین سنی 853/1±32/21 با نمونه گیری تصادفی در نظر گرفته شدند و سپس هدف گرایی ورزشی و انگیزش شرکت در فعالیت های ورزشی آنان مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش سن دختران، هدف گرایی و انگیزش کاهش می یابد و میان هدف گرایی با انگیزش شرکت در فعالیت های ورزشی، رابطة معناداری وجود دارد.
ادراک دانش آموزان دختر از درس تربیت بدنی و ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی از درک و نگرش دانش آموزان دختر نسبت به درس تربیت بدنی و ورزش مدرسه بهترین راه تشخیص رفتار مشارکتی آنها در فعالیت های حرکتی است و سهم عمده ای در توسعة سبک زندگی فعال زنان آینده جامعه دارد. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی ادراک دانش آموزان دختر از درس تربیت بدنی و ورزش بود. جامعة آماری پژوهش را کلیة دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی تحصیلی شهر رشت (12472نفر) تشکیل می دادند که با احتمال افت آزمودنی ها، 435 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته آزمون (1388) بود که با تغییر و اصلاح اندکی مورد استفاده قرار گرفت و روایی صوری و محتوایی آن به وسیلة ده نفر از اساتید دانشگاهی و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ تأیید شد(75/.r=). تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های کروسکال والیس، خی دو و ضریب همبستگی اسپیرمن در سطح معنی داری 05/0 P≤ نشان داد اغلب دانش آموزان (7/88درصد) درک مثبتی نسبت به درس تربیت بدنی و ورزش دارند و هم چنین بیشتر دانش آموزان (49/88 درصد) درک مثبتی از توانایی های خود در این درس داشتند. ضمنا بین ادراک دانش آموزان پایه های مختلف از درس تربیت بدنی و هم چنین درک آنها از میزان توانایی های شان در این درس، تفاوت معنی داری وجود داشت و دانش آموزان پایه اول در این دو متغیر در رتبه بالاتری قرار داشتند. هم چنین دانش آموزان، دروس ریاضی، علوم، زبان انگلیسی و زبان عربی را مهم تر و درس پرورشی را کم اهمیت تر از درس تربیت بدنی می دانستند.
رابطه شاخص توده بدنی با رضایتمندی از شکل بدن در دختران دانش آموز ورزشکار و غیرورزشکار شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
117 - 132
حوزه های تخصصی:
امروزه، یکی از مشکلات جدی در اقشار مختلف جامعه به ویژه در گروه سنی نوجوان، فرهنگ حفظ ترکیب و فرم بدن است. اگر واکنش فرد نسبت به ابعاد بدنش همراه با رضایتمندی نباشد، نارضایتی از شکل بدن ایجاد می شود. شاخص توده بدنی یکی از مناسب ترین معیارهای سلامتی است که برای تعیین وضعیت توده بدنی به کار می رود که به نظر می رسد با تصور شخص از ترکیب بدنی همسو نیست. هدف این مطالعه، بررسی رابطه شاخص توده بدنی با رضایتمندی از شکل بدن در دختران دانش آموز ورزشکار و غیرورزشکار بود. آزمودنی ها 185 نفر ورزشکار و 901 نفر غیرورزشکار 17-15 سال بودند. میانگین وزن به ترتیب در گروه ورزشکار 03/9 ± 32/57 و غیرورزشکار 37/9 ± 41/57 کیلوگرم و متوسط شاخص توده بدنی به ترتیب 32/3 ± 62/21 و 68/3 ± 8/21 کیلوگرم بر مترمربع بود. برای جمع آوری اطلاعات از فرم رضایت نامه، پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناسی، سابقه ورزشی و مقیاس تصویری شکل بدن استفاده شد. نتایج نشان داد که در میزان نارضایتی از شکل بدن اختلاف معناداری دربین ورزشکاران و غیرورزشکاران وجود داشت که در سطح معناداری ۰۳۳/۰، غیرورزشکاران به طور قابل ملاحظه ای از بدن های خود ناراضی تر بودند. همچنین، همبستگی بین نارضایتی از شکل بدن و فشار اجتماعی برای تغییر وزن در گروه غیرورزشکار برابر با ۴۸۷/۰ و بین ورزشکاران برابر با ۳۹۵/۰ بود. این پژوهش نشان می دهد که غیرورزشکاران بیشتر از ورزشکاران درمعرض خطر نارضایتی از شکل بدن هستند و عوامل مؤثر در بروز این نارضایتی در افراد ورزشکار و غیرورزشکار متفاوت است.
سنجش رابطه آگاهی از قوانین و اثرات سوءمصرف مواد مخدر و روان گردان ها و گرایش به استفاده از مواد مذکور میان دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
105-118
حوزه های تخصصی:
هدف : امروزه گرایش به سوءمصرف مواد مخدر و روان گردان ها در دختران، ازجمله آسیب های اجتماعی است که توجه مسئولین و صاحب نظران عرصه های مختلف از قبیل جامعه شناسان، پزشکان، روان شناسان و غیره را به خود جلب کرده است . بررسی رابطه میزان آگاهی از اثرات سوءمصرف مواد مخدر، روان گردان ها و قوانین مرتبط، با میزان گرایش به استفاده از مواد مذکور در دختران دانش آموزمی باشد. روش: طرح پژوهش توصیفی-علّی بود. نمونه پژوهش شامل دختران دانش آموز مقطع متوسطه دوم شهر تهران که تعداد 399 نفر با ترکیب دو روش نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی غیرنسبتی برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. یافته ها: میزان آگاهی از اثرات و پیامدهای سوءمصرف مواد مخدر میان 64% دانش آموزان و میزان آگاهی از قوانین مبارزه با مواد مخدر میان 85% درصد دانش آموزان بالا بود. همچنین میزان گرایش به سوءمصرف مواد مخدر، در54% دانش آموزان پایین بود. نتیجه گیری: هرچه میزان آگاهی ازاثرات مصرف مواد مخدر و قوانین مرتبط افزایش یابد، گرایش به مصرف مواد مخدر کاهش می یابد. بنابراین می توان همواره با به کارگیری راهبردهای آموزشی جهت بالابردن سطح آگاهی دانش آموزان، درامر پیشگیری ازگرایش به سوءمصرف مواد مخدر استفاده کرد.
ضعف یادگیری و عملکرد تحصیلی دختران دانش آموز مقطع متوسطه؛ واکاوی تجارب دبیران زن
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۱
7-31
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و کاوش مهم ترین عوامل موثر بر ضعف یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم کاشان با استناد به تجارب و روایت های دبیران زن این دوره بود. رویکرد کلی حاکم بر این تحقیق با توجه به ماهیت و هدف آن، رویکرد کیفی است که طی آن با استناد به نظریه داده بنیاد و بهره گیری از سنت پژوهشی تجربه زیسته و شیوه مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته تلاش گردید تا ادراکات واقعی دبیران در زمینه موضوع وارسی و مستندسازی گردد. در این راستا، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با رعایت اصل اشباع نظری تجارب 19 دبیر مقطع متوسطه دوم جمع آوری، بررسی و از طریق فرآیند کد گذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی سازماندهی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج و یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که برمبنای تجارب و دیدگاههای دبیران مهم ترین عوامل ضعف یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر شامل نحوه کارکرد معلمان، فضای مجازی، خانواده، کتب درسی، ساختار و نحوه برنامه ریزی نظام آموزشی، کمبود امکانات، تجهیزات و فضای آموزشی، شیوه های ارزشیابی، زمان و واقعیات کلان اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه می باشند. در عین حال، پژوهشگران از طریق تمرکز و تامل بر روی عوامل مذکور دو مضمون اصلی یا پدیده هسته ای تحقیق یعنی عوامل مدرسه ای یا آموزشگاهی( درون سازمانی) وعوامل اجتماعی یا فرا مدرسه ای ( برون سازمانی) را استنتاج و انتزاع نمودند که از نطر آنان عوامل اصلی توضیح دهنده ضعف یادگیری و کاهش عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم هستند.بدیهی است به کارگیری راهکارهای لازم جهت مقابله علمی با مشکلات مرتبط با عوامل یاد شده مستلزم تلاش سازمان یافته و منسجم نظام آموزشی کشور به ویژه در مقطع متوسطه می باشد.
پیش بینی ابعاد هویت یابی دختران بر اساس عزت نفس وابعاد تصویر بدنی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
66 - 76
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی ابعاد هویت یابی بر اساس عزت نفس و تصویر بدنی دختران انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستان مناطق 2 و 12 شهر تهران در سال تحصیلی 96-95، تعداد نمونه با فرمول کلاین 308نفر برآورد گردید. نمونه گیری بروش خوشه ای تصادفی یک مرحله ای انجام شد. از پرسشنامه های ابعاد هویت- نسخه چهارمAIQ-IV، عزت نفس کوپر اسمیت و روابط چند بعدی بدن- خود(MBSRQ)، استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها بکمک ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام صورت گرفت. یافته ها نشان داد که ابعاد هویت یابی دختران بر اساس عزت نفس و تصویر بدنی آنها قابل پیش بینی است، عزت نفس نوجوانان با گرایش هویت شخصی رابطه مثبت معنادار داشته ولی با گرایش هویت ارتباطی و اجتماعی رابطه معناداری نبود. هم چنین تمام ابعاد هویت (شخصی، ارتباطی و اجتماعی) با مولفه گرایش به ظاهر تصویر بدن رابطه معناداری دارند. گرایش هویت ارتباطی با مؤلفه های گرایش به ظاهر (01/0p <، 28/0r=)، ارزیابی تناسب (05/0p <، 13/0r=) و گرایش به تناسب (05/0p <، 13/0r=) تصویر بدن رابطه معنی دار داشته و گرایش هویت اجتماعی با گرایش به ظاهر (01/0p <، 36/0r=) رابطه مثبت و معنی دار داشت.