مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
تقسیم کار خانگی
حوزههای تخصصی:
مطالعه چگونگی توزیع قدرت در خانواده با استفاده از رهیافت کیفی نظریه مبنایی و بررسی آن از طریق اجرای کارگاه های گروه متمرکز و مصاحبه های نیمه ساختارمند با مردان متاهل، از مهم ترین اهداف این پژوهش به شمار میآید. در راستای رسیدن به این هدف، در سال 1388- 1387، کارگاه های گروه متمرکز با مشارکت مردان متاهل در چند گروه برگزار شد. ضرورت استفاده از روش تحقیق کیفی در این تحقیق، شناخت عوامل زمینه ای می باشد. تـحلیل داده های تحقیق و مدل نظری حاصل بیانگر این است که شرایط علی، هنجارهای فرهنگی و انحصار منابع مالی، منجر به ایجاد پدیده نابرابری قدرت شده است. پدیده اصلی نابرابری قدرت، تحت شرایط مداخله گر آگاهی، نگرش، خواست زنان، نوع ارتباطات عادت، نوع شغل و دیگران، منجر به توسعه دو استراتژی اصلی: الف) شیوه اعمال قدرت و ب) چگونگی تقسیم کار خانگی شد. شیوه اعمال قدرت و چگونگی تقسیم کار خانگی، استراتژیهایی بوده است که شرکتکنندگان، قدرت در خانواده را کنترل میکردند و پیامدهای این استراتژیها، عرصه های متفاوت قدرت زنان و مردان، مشارکت زنان و تبعیت برای زنان بوده است. در این مقاله مدل پارادایمی توزیع قدرت در خانواده ارائه میشود.
تقسیم کار خانگی میان زوجین، عدالت ادراک شده از آن و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه حضور زنان در مشاغل مختلف افزایش قابل ملاحظه ای داشته است، اما هم چنان بخش عمده-ای از مسئولیت های خانه برعهده آن هاست. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تاثیرگذار بر تقسیم کار خانگی میان زوجین، عدالت ادراک شده از تقسیم کار خانگی و تاثیر آن ها بر رضایت زناشویی انجام شد. 162 نفر از زنان شاغل با استفاده از روش نمونه-گیری در دسترس و تعداد 150 نفر از زنان خانه-دار به وسیله روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان زنان متاهل شهرستان کامیاران انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی جزئی، آزمون t برای گروه های مستقل و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج نشان دادند که بین تقسیم کار خانگی و رضایت زناشویی رابطه بسیار ضعیف، اما میان عدالت ادراک شده از کار خانگی و رضایت زناشویی رابطه قوی تری وجود دارد. مدل به دست آمده از تحلیل رگرسیون بیانگر این است که 9/16 درصد از کل تغییرات رضایت زناشویی توسط متغیرهای عدالت ادراک شـده از کار خانگی و سطح تحصیلات و هم چنین 5/5 درصد از کل تغییرات متغیر تقسیم کار خانگی توسط متغیرهای ساعات کاری و تحصیلات همسر تبیین می گردد.
تأملی بر یافته های پژوهشی فراغت زنان از منظر جامعه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با مرور پژوهش های صورت گرفته مرتبط با فراغت زنان و تحلیل ثانویه یافته های میدانی آنان در قالب تحقیقات کوچک مقیاس و نیز تحقیقات پهن دامنه از یک سو و ارائه آمارهای جهانی فراغت بر حسب داده های در دسترس سازمان ها و مؤسسات بین المللی، به مطالعه تطبیقی فراغت زنان پرداخته و تصویری از وضعیت چگونگی پرداختن به فعالیت های فراغتی و نیز موانع فراغت زنان در ایران به دست می دهد. داده ها بر حسب دوره زندگی زنان ارائه شده و فراغت زنان جوان، میانسال و سالمند را از یکدیگر بازمی شناسد. یافته ها نشان می دهد: فراغت مانند سایر اُبژه های اجتماعی تحت تأثیر متغیرهای ساختاری چون طبقه و جنسیت است. رواج برخی الگوهای فراغتی، امتداد انتظارات از نقش سنتی زن را منعکس می سازد. در مجموع ضعف های اطلاعاتی موجود و نیز فقدان سیاست ها و امکانات فراغتی مخاطب محور، ضرورت انجام مطالعات جامع نگر با توجه به ورود فناوری های نوین ارتباطی و نیز فعالیت های فراغتی جدید به منظور برنامه ریزی های استراتژیک را ایجاب می کند.
بررسی ابعاد ساختار قدرت در خانواده و رابطه آن با باروری (مطالعه موردی: زنان متأهل شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
291 - 308
حوزههای تخصصی:
ایران، در چند دهه اخیر، افت شدیدی را در میزان باروری کل داشته است. نتایج مطالعات نشان می دهد نقش زنان در اجتماع و توانایی تصمیم گیری در امور خانواده از عوامل مؤثر بر رفتار باروری زنان است. پژوهش حاضر، با استفاده از روش پیمایش، به بررسی رابطه برخی ابعاد ساختار قدرت زنان در خانواده با میزان فرزندآوری زنان در شهر تهران می پردازد. داده ها از طریق پرسش نامه از 400 زن همسردار دارای حداقل یک فرزند در شهر تهران جمع آوری شده است. نتایج تحلیل دو متغیره نشان می دهد که رابطه بین متغیرهای دسترسی به منابع ارزشمند (تحصیلات، اشتغال، سرمایه اقتصادی)، استقلال فکری زنان، تقسیم کار خانگی، نگرش به نابرابری های جنسیتی و ساختار قدرت در خانواده با میزان فرزندآوری معنادار است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر این است که از میان متغیرهای مختلف، متغیر دسترسی زنان به منابع ارزشمند و تقسیم کار خانگی نقش تعیین کننده ای در تبیین تغییرات متغیر وابسته دارد؛ به گونه ای که با افزایش دسترسی زنان به منابع ارزشمند و کاهش مشارکت آنان در تقسیم کار خانگی فرزندآوری کاهش می یابد. علاوه بر این، متغیر استقلال زنان نیز به طور مستقیم و غیر مستقیم در رابطه با متغیر فرزندآوری قدرت تبیین بالایی دارد؛ به گونه ای که وقتی استقلال زنان افزایش می یابد، فرزندآور شان کاهش پیدا می کند.
تجربه زنان از تقسیم کار خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
143 - 167
حوزههای تخصصی:
تقسیم کار خانگی یا توزیع مسئولیت ها و کارهای ضروری به جهت حفظ و نگهداری خانه و افراد خانواده، از زمان صنعتی شدن به بعد از نظر تاریخی، متحول شده و به عنوان یک پدیده اجتماعی در مباحث دانشگاهی- از دهه 1970 به بعد-اهمیت یافته است. زمینه های اجتماعی و اقتصادی همواره در تاریخ تحولات خانواده، بر نوع روابط و تعاملات زن و مرد و نقشهای جنسیتی آنها در خانواده اثر گذاشته و روابط میان آنها را تنظیم کرده است. این مقاله به توصیف تجربه زنان از تقسیم کار خانگی با همسر در خانواده اختصاص دارد و از مفاهیم تحلیلی مانند برابری جنسیتی در تقسیم کار خانگی، مفهوم وابستگی اقتصادی و خنثی سازی انحراف از نقشهای جنسیتی، ذیل تئوری منابع نسبی، بهره برده است. روش تحلیل تماتیک، مصاحبه های نیمه ساختمند(15 نفر زنان شاغل/خانه دار در گروههای سنی 20 تا 60 ساله) و نرم افزار Max. Q.D.A 2018 به منظور استخراج روابط زوجین در تقسیم کار خانگی بکار برده شده است. یافته ها حاکی از استخراج 2 مقوله اصلی عدم مشارکت در تقسیم کار خانگی و مشارکت در تقسیم کار خانگی، 7 مقوله فرعی شامل: زنانگی سرسختانه، مردانگی هژمونیک، اقناع، خودکفایی اجباری، مثلث سازی اقتصادی، مشارکت تدریجی مردان و تقسیم کار برابر و 228 مفهوم است.