فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۲٬۸۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
با ظهور فناوری های دیجیتال و ظهور خدمات رسانه های نمایشی VOD، چشم انداز صنایع فرهنگی و خلاق دستخوش دگرگونی چشم گیری شده است. به ویژه، بازار این رسانه ها در ایران شاهد رشد قابل توجهی بوده و طیف متنوعی از محتوا را ارائه می دهد تا مطابق با اولویت های مخاطبان فارسی زبان در سراسر جهان باشد. این پژوهش به سنجش اجتماعی رسانه های نمایشی VOD ایرانی و نظرکاوی آن ها در میان کاربران فارسی توییتر می پردازد. هدف این مطالعه با استفاده از روش های داده کاوی، علوم اجتماعی محاسباتی، تحلیل احساسات و تحلیل مضمون، سنجش تأثیر و پویایی VODهای ایرانی در چارچوب توییتر فارسی است. از طریق تحلیل مضمون، شش مضمون فراگیر استخراج شد: 1. سویه های تاریک رسانه های نمایشی VOD، 2. نظارت صداوسیما بر رسانه های نمایشی VOD، 3. فراگیری و محبوبیت رسانه های نمایشی VOD و عوامل مؤثر آن، 4. فیلتر و تعطیلی رسانه های نمایشی VOD، 5. حضور بازیگران در رسانه های نمایشی VOD پس از پاییز سال 1401، و 6. خرید اشتراک رسانه های نمایشی VOD. این مضامین منعکس کننده دیدگاه ها و گفتگوهای متنوع پیرامون VODهای ایرانی است.با استفاده از روش های محاسباتی علوم اجتماعی، تجزیه و تحلیل احساسات و نظرسنجی کاربران، بینش عمیق تری در مورد سنجش اجتماعی VODهای ایرانی به دست می آید. تحلیل احساسات توییت ها نشان داد که احساسات منفی نسبت به این رسانه ها در میان کاربران توییتر فارسی 59%، احساسات مثبت 39%، و احساسات خنثی 2% بودند. علاوه بر این، از تکنیک های داده کاوی برای بررسی درصد توجه نسبت به VODهای ایرانی و احساسات کاربران نسبت به هر یک از آنها استفاده شد که فیلیمو مورد توجه ترین VOD ایرانی بود و بیشترین توجه کاربران را به خود جلب کرده است.
ضرورت بازنگری دروس معارف اسلامی با رویکرد به مباحث حوزه سلامت در دانشگاههای علوم پزشکی با تکیه بر دروس مبانی نظری اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، پاسخ به این سؤال بود که به لحاظ مبنایی چگونه می توان آموزه های دینی را از منظر و رویکردی سلامت محور و برای رشته های پزشکی و پیراپزشکی بازخوانی و بازنویسی کرد. روش: نوع طرح در این پژوهش، بنیادی-کاربردی (توسعه ای) است و روش مطالعه آن، توصیفی تحلیلی پیمایشی همراه با تحلیل گفتمان و مبتنی بر روش دلفی است. نوع طراحی مطالعه نیز مطالعات ارتقای کیفیت خدمات است که با نگرشی نیازمحورانه و با دغدغه توسعه محتوا شکل گرفته است. یافته ها: این پژوهش نشان داد که ارائه دروس معارف اسلامی با رویکرد به مباحث حوزه سلامت، امری ممکن و مطلوب و بلکه ضروری است که طی آن، مفاهیم کلامی و حوزه سلامت در رابطه ای متقابل، همزمان به عنوان پیش فرضهای بنیادین مورد توجه قرار می گیرند. به نظر می رسد ضرورت این تحول اکنون به خوبی احساس شده و استادان مجرّب دروس معارف اسلامی برای تحقق آن به راه حلهایی نیز می اندیشند و طرحها و پیشنهادهایی عملی و کاربردی در این زمینه دارند. نتیجه گیری: رویکرد سلامت محور در دروس مبانی نظری اسلام امری ممکن و ارائه آن برای دانشجویان علوم پزشکی مفید و ضروری است. این رویکرد می تواند پایه و اساس ایجاد تحول، نوآوری و در نتیجه، کارامدی بیشتر این دروس باشد و ارائه سرفصلهای پیشنهادی، زمینه مناسبی را برای بازنگری این دروس فراهم می کند.
بررسی تأثیر محیط آموزشی دروس معارف اسلامی بر تقویت سرمایه اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر محیط آموزشی دروس معارف اسلامی بر تقویت سرمایه اجتماعی دانشجویان انجام شده است. موضوع سرمایه اجتماعی از ضرورتهای مورد نیاز عصر کنونی بوده و دروس معارف اسلامی ارائه شده در دانشگاهها می تواند زمینه ساز تقویت این عنصر در میان نسل جدید باشد. روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت، جزء تحقیقات توصیفی- همبستگی و از شاخه میدانی به شمار می آید. جامعه آماری پژوهش حاضر، کل دانشجویان دانشکده های فنی و مهندسی و علوم پایه دانشگاه لرستان به تعداد 300 نفر بودند که در نیمسال انجام پژوهش، یکی از دروس معارف اسلامی را انتخاب کرده بودند. یافته ها: محیط آموزشی دروس معارف اسلامی بر تقویت سرمایه اجتماعی دانشجویان، تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری: محیط آموزشی دروس معارف اسلامی می تواند به عنوان یک متغیّر تأثیرگذار، سرمایه اجتماعی دانشجویان را به صورت مثبت تحت تأثیر قرار دهد؛ به این معنی که با تلاش برای بهبود فضای آموزشی این دروس، می توان سرمایه اجتماعی دانشجویان را شامل سرمایه ساختاری، شناختی و ارتباطی، تقویت کرد.
Studying the Mediating Role of Intellectual Ethics in the Relationship of Digital Leadership and Smart Decision-making(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: The existence of intelligent decision-making in educational managers increases their recognition skills and they find the ability to identify the decision process, check possibilities, make correct judgments, and plan carefully. Therefore, the present study was conducted with the aim of studying the mediating role of intellectual ethics in the relationship between digital leadership and smart decision-making among elementary school principals in Kermanshah province. Material and Methods: The research is a correlational research based on structural equation modeling of the correlation-covariance matrix. The statistical population includes all the elementary principals of Kermanshah province in the academic year 2021-2022 (N=1902). The sample size was estimated based on proportional stratified random sampling and Cochran's formula (n=320). The tools included intelligent leadership, intellectual ethics and smart decision-making questionnaires, whose content validity was confirmed by experts and professors, and their construct validity was confirmed by factor analysis. The reliability of the questionnaires was calculated through Cronbach's alpha as 0.85, 0.93 and 0.95 respectively. Pearson's correlation test and structural equation modeling were used for data analysis, and SPSS and LISREL software were used. Results: The relationship between digital leadership and intellectual ethics, digital leadership and intelligent decision-making, and the relationship between intellectual ethics and smart decision-making were significant. Finally, it was found that intellectual ethics can play a mediating role in the relationship between digital leadership and smart decision making. Conclusion: The results of this study show that educational managers can make smart decisions through the digital leadership style and, of course, considering intellectual ethics, and in this way, take steps in the direction of advancing educational goals and missions
روش های ترسیمی (آنالما) برای تعیین جهت قبله در زیج یمینی و مقایسه آن ها با روش های موجود در آثار حبش حاسب و ابوریحان بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
31 - 50
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعات در نجوم دوره اسلامی قبله و قبله یابی بوده است. با توجه به اهمیت این موضوع دانشمندان این دوره با توصیف های هندسی و تعریف های ریاضی، روش های مختلف ریاضی، مثلثاتی و ترسیمی برای تعیین تقریبی یا دقیق جهت قبله عرضه کردند. در بیشتر زیج های دوره اسلامی نیز به این موضوع پرداخته شده است. زیج ها آثار کاربردی نجوم دوره اسلامی هستند که عمدتاً شامل جدول های نجومی و توضیحاتی در باره روش استفاده از آن ها می شوند. به طور معمول در کنار مطالب نجومی زیج ها، چندین روش برای تعیین جهت قبله عرضه می شد، یکی از رایج ترین آن ها، روشی مثلثاتی منسوب به روش زیج ها است. از دقیق ترین روش های تعیین جهت قبله، روش آنالما است. به آن دسته از روش های هندسه توصیفی که در آن مسأله سه بعدیِ سطح کره روی صفحه ترسیم و حل می شوند «آنالما» می گویند. منجمان دوره اسلامی با تعیین زاویه انحراف قبله محلی روی کره زمین و سپس کره آسمان و تسطیح آن روی دایره، آنالما هایی به منظور یافتن جهت قبله عرضه کردند که در برخی از زیج ها نیز به آن پرداخته شده است. در زیج یمینی، دومین زیج فارسی شناخته شده از لحاظ قدمت، در کنار روش های معمول زیج ها برای تعیین قبله، دو آنالما هم آمده است. این مقاله پس از بررسی و ترسیم آنالماهای زیج یمینی، به مقایسه آن ها با آنالماهای موجود در آثار حبش حاسب و ابوریحان بیرونی می پردازد.
تحلیل شبکه موضوعی حوزه جامعه شناسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترسیم ارتباطات میان حوزه های علمی در حوزه جامعه شناسی قادر خواهدبود الگوها و روابط پنهان میان مقالات را مشخص ساخته و نشان بدهد که گرایش ها و علایق نویسندگان در دوران مختلف در چه حوزه و موضوعاتی بوده است و از سوی دیگر با ارائهٔ دید عمیق و دقیقی که ازحوزه جامعه شناسی ارائه می شود خلاءهای مطالعاتی این حوزه نیز مشخص خواهدشد. هدف این مقاله ترسیم شبکه هم رخدادی واژگان مفاهیم موجود در مقالات نمایه شده نویسندگان فعال در حوزه جامعه شناسی ایران، در معتبرترین پایگاه استنادی ایران، یعنی پایگاه استنادی جهان اسلام است تا بدین وسیله میزان گستردگی فعالیت محققان رشتهٔ جامعه شناسی را مطالعه کرده و یک دید کلی نسبت به موضوعات پرکار و مفاهیم مطرح در این حوزه ارائه نماید. روش این مطالعه از نوع کاربردی است و رویکرد علم سنجی را در پیش گرفته و از روش تحلیل هم واژگانی بر اساس کلیدواژه های مقالات استفاده کرده و از تکنیک مصورسازی و تحلیل شبکه جهت تحلیل یافته ها بهره گرفته است. جامعه پژوهش شامل مقالاتِ مجلات نمایه شده در پایگاه استنادی جهان اسلام در حوزه جامعه شناسی است. در این پژوهش کلیدواژگانی که توسط خود نویسندگان به مقالات تخصیص داده بود مبنای تحلیل واژگان و مصورسازی قرارگرفت. جامعهٔ پژوهش شامل تمام مقالاتی شد که در مجلات جامعه شناسی به زبان فارسی در پایگاه استنادی جهان اسلام همراه با چکیده و کلیدواژگان در بازه زمانی 1390 تا 1400 نمایه شده بودند. تحلیل یافته ها نشان داد که شبکه موضوعی جامعه شناسی ایران دارای انسجام بالایی است و موضوعات مطالعات زنان و دین موضوعات اصلی در مبحث جامعه شناسی ایران در این بازه زمانی هستند و بر اساس شاخص های تحلیل شبکه دارای مقادیر بالای مرکزیت بینابینی بوده و باعث حفظ انسجام شبکه تشکیل شده می گردند. علارغم موضوعات زیادی که در شبکهٔ تشکیل شده قابل مشاهده است، تنوع موضوعی حوزه جامعه شناسی ایران نیاز به افزایش دارد و لازم است در حوزه های کمتر پرداخته شده مثل جامعه شناسی ورزش، جامعه شناسی پزشکی، جامعه شناسی روستایی فعالیت بیشتری صورت گیرد.
واکاوی مدل پارادایمی حجاب مطلوب از دیدگاه دانشجویان دختر مبتنی بر نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
117 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: بهره مندی از حجاب مطلوب، یکی از مهم ترین دستورات اسلامی و راه های رسیدن به آرامش فردی و اجتماعی است. رعایت حجاب به عنوان یک دستور دینی، در رشد و توسعه فرد و بقای جامعه نقش شایانی دارد. توجه به این آگاهی که چه نوع حجابی مطلوب است، می تواند در برنامه ریزی و تصمیمات مختلف افراد تأثیرات زیادی داشته باشد. دانشجویان به عنوان یکی از اقشار فرهیخته جامعه می توانند در تصمیم گیری ها و سیاستگذاری ها، نظریات سازنده ای ارائه کنند. به همین دلیل، هدف پژوهش حاضر، واکاوی ویژگی های حجاب مطلوب از دیدگاه دانشجویان دختر بود. روش: پژوهش حاضر بر اساس رویکرد کیفی و نظریه زمینه ای انجام شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق از دانشجویان دانشگاههای دولتی اصفهان، قم، آزاد اسلامی اراک و کرمانشاه، گردآوری و طی سه فرایند کدگذاری باز، محوری و گزینشی، جمع آوری، مفهوم پردازی و تجزیه تحلیل شده اند. یافته ها: پس از جمع آوری اطلاعات و طبقه بندی مصاحبه ها، یافته های پژوهش شامل 182 مفهوم اولیه، 85 مقوله فرعی و 18 مقوله اصلی و مقوله هسته نیز «حجاب مطلوب» برساخت شد و مدل پارادایمی شکل گرفته، شرایط و علل، عوامل و ضرورتهای لازم را بازنمایی کرد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها و نتایج پژوهش، لازم است برای داشتن حجاب مطلوب، تمام مؤلفه های اثرگذار با اتخاذ تدابیر و راهبردهای لازم، پیامدهای شایسته این امر را فراهم سازند.
چارچوبی بومی برای تعیین ویژگی های فرهنگی یادگیرندگان ایرانی در نظام آموزش الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی بومی برای تعیین ویژگی های فرهنگی یادگیرندگان ایرانی در نظام آموزش الکترونیکی انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع پژوهشهای توصیفی- تحلیلی بود. در مرحله کیفی به منظور شناسایی ابعاد و عاملهای مرتبط با ویژگی های فرهنگی یادگیرندگان ایرانی و رسیدن به توافق در این خصوص، از پانل دلفی با حضور تعدادی از متخصصان استفاده شد. در مرحله کمّی، از پرسشنامه محقق ساخته با 164 سؤال و برای بررسی داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی تأییدی استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش، ویژگی های فرهنگی یادگیرندگان ایرانی نظام آموزش الکترونیکی در شش بُعد فاصله قدرت، ابهام پذیری در برابر ابهام گریزی، مردگرایی در برابر زن گرایی، جمع گرایی در برابر فردگرایی، نوع نگرش به زمان، نوع نگرش به فعالیت و 26 عامل بررسی شدند. بر مبنای داده های پژوهش، بُعد فاصله قدرت بالاترین بار عاملی را به خود اختصاص داده بود و پایین ترین بار عاملی، مربوط به بعد نگرش به زمان بود؛ بعلاوه آنکه این چارچوب از برازش و پایایی مناسبی برخوردار بود. نتیجه گیری: استفاده از چارچوب طراحی شده پژوهش در تعیین نیازهای واقعی مخاطبان دوره ها، طراحی و شخصی سازی نظامهای آموزش الکترونیکی ایرانی می تواند مفید واقع شود.
رابطه فرهنگ انتظار با نشاط (مطالعه موردی دانشجومعلمان دختر دانشگاه فرهنگیان اهواز در سال تحصیلی1401-1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
165 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی رابطه فرهنگ انتظار با نشاط دانشجومعلمان بود. روش: در این پژوهش که به لحاظ هدف، کاربردی و به روش کمّی انجام شد؛ ارتباط و همبستگی فرهنگ انتظار و نشاط بررسی شد. جامعه آماری پژوهش، همه دانشجومعلمان دختر دانشگاه فرهنگیان اهواز در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1730 نفر بود. برای سنجش نشاط از پرسشنامه استاندارد نشاط با پنج زیرمؤلفه رضایت از زندگی، آراستگی ظاهری، تعامل اجتماعی، کارایی فردی و کمک به دیگران با آلفای کرانباخ 75/0 و برای سنجش فرهنگ انتظار از پرسشنامه استاندارد فرهنگ انتظار با دو زیرمؤلفه احساسات مهدوی و شناخت و آگاهی نسبت به امام زمان(عج) با آلفای کرانباخ 85/0 استفاده شد. پس از انتخاب اعضای نمونه به روش خوشه ای تصادفی، که تعداشان 313 نفر بود؛ اقدام به ارسال لینک پرسشنامه پژوهش و جمع آوری داده ها و در نهایت، تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس 26 شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان از همبستگی بسیار زیاد با سطح معناداری 001/0 بین مؤلفه های فرهنگ انتظار و نشاط در دانشجومعلمان داشت و این همبستگی در خصوص مؤلفه شناخت و آگاهی نسبت به امام زمان(عج) به شکل قابل توجهی بیشتر بود. این نتایج نشان می دهد که فرهنگ انتظار مهدوی، یک متغیّر پیش بین قوی برای نشاط در بین دانشجومعلمان است. نتیجه گیری: به متولیان امر تعلیم و تربیت توصیه می شود که دانشجویان را با فرهنگ مهدویت به عنوان یکی از عظیم ترین ظرفیتهای معارف اسلامی که ذاتاً حرکت آفرین و نشاط بخش است و می تواند منشأ تحول در جامعه باشد، آشنا ساخته؛ زمینه تعالی جامعه اسلامی را فراهم آورند.
سنتزپژوهی چیستی معرفت نفس، و وجه طریقیت آن بر معرفت رب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به برداشتهای متعدد از حدیث «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ»؛ هدف از انجام این پژوهش، بررسی منظور از معرفت نفس و وجه تلازم آن با معرفت رب بود. روش: فراترکیب یا متاسنتز(سنتز مطالعات کیفی) کمک می کند با احاطه به همه نظرات، به نظریه جدیدی درباره منظور از معرفت نفس و وجه طریقیت آن بر معرفت رب رسید. ۱۲ رساله دکتری و پایان نامه کارشناسی ارشد و مقالات علمی به عنوان جامعه آماری انتخاب شد. یافته ها: بررسی ها نشان داد همه برداشتها از معنای معرفت نفس و وجه تلازم آن با معرفت رب به این مطلب برمی گردد که معرفت نفس، نقطه آغازین همه معارف دیگر است. نتیجه گیری: منظور از معرفت نفس، شناخت ویژگی ها، مبدء و معاد، ارزش وجودی و هدف آفرینش خود است و منظور از تلازم معرفت نفس با معرفت رب، این است که اگر انسان قبل از سیر در آیات آفاقی خداوند، به مبدء و معاد و ذات و صفات و افعال و هویت و استعدادها و ویژگی ها و ابعاد وجودی و هدف آفرینش و موقعیت خود در هستی نیک بنگرد و نیک بشناسد، همین سرمنشأ همه شناختهای دیگر از جمله شناخت خدا خواهد بود.
بررسی جایگاه و منزلت انسان از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه نگاه هر یک از مکاتب مهم بشری به «کرامت انسانی»، از مبانی نظری مهم و پایه ای آن مکاتب شمرده شده که در تک تک باورهای این مکاتب جاری است، هدف از نگارش این پژوهش، تبیین ملاک ارزش و جایگاه انسان در نظام آفرینش از منظر مبانی نظری اسلام در مقابل اندیشه اومانیسم در جهان غرب بود. روش: این مقاله با استفاده از داده های کتابخانه ای و اسنادی به روش توصیفی- تحلیلی به دسته بندی آیات قرآن و احادیث اهل بیت(ع) درباره کرامت انسانی و خاستگاه و اقتضائات پرداخته است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که در نگرش برخاسته از قرآن و روایات، انسان دارای کرامت طبیعی(تکوینی) است که مربوط به نوع بنی آدم می باشد. همچنین می تواند با به فعلیت رساندن استعدادهای وجودی خویش در مسیر حق، از کرامت ارزشی(اکتسابی) بهره مند شود. نتیجه گیری: تا زمانی که عنوان بنی آدم با مؤلفه های کرامت طبیعی مانند روح، عقل و اختیار بر انسان صادق است، از حقوق فطری، طبیعی و اجتماعی برخوردار خواهد بود؛ مگر آنکه خالق شارع، مجازات خاصی را برای ارتکاب عمل خاصی تعیین کند که البته، فرا رفتن از آن نیز موجب ظلم بر بزهکار و نقض کرامت او خواهد بود.
مطالعۀ گفتمان فریبکاری میان فردی در چارچوب نظری دیوید بولر و جودی بورگون در دانش آموزان دختر متوسطه دوم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنش فریبکاری اجتماعی با خدشه به اعتماد میان فردی، ارتباطات سالم اجتماعی را در سطوح مختلف تهدید می کند. در این مقاله با اتخاذ رویکرد کاربردی، عامل فریب در یک فضای گفتمانی از منظر جامعه شناسی زبان به عنوان یک موضوع بین رشته ای مورد تحلیل قرارداده شد، چرا که تحلیل پدیده ها از نگاه میان رشته ای امکان فهم شرایط و حل بهتر مسائل را فراهم می کند. بررسی انجام شده در یک بستر اجتماعی در سطح دو دبیرستان دخترانه متوسطه دوم شهر تهران، از منظر نظریه فریبکاری میان فردی بولر و بورگون در راستای نیل به دو هدف اصلی مقاله، یعنی یافتن دلایل فریبکاری تحصیلی و نقش عوامل مؤثر در شکل گیری گفتمان فریب و یافتن راه های برون رفت آن، انجام شده است.233 نفر از دانش آموزان 15 تا 17 سال، که تجربه قرار گرفتن در موقعیت فریب را داشتند، انتخاب شدند. نمونه های معرف، ویژگی های مشابهی چون جنس، شغل، مقطع تحصیلی و منطقه خاص سکونت دارند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای 30 سؤالی محقق ساخته حول محور فریبکاری تحصیلی است که توسط سه تن از اساتید هیئت علمی بر اساس مقیاس هفت درجه ای لیکرت و پرسشنامه فریبکاری تحصیلی فارنسه و همکاران (2011) ایجاد و اعتبارسنجی شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS صورت گرفته است. حوزه واکاوی مقاله به کلاس های آن لاین، ارائه تکالیف و امتحانات توجه دارد. ابزار پژوهش دو مقیاس وظیفه شناسی اخلاق تحصیلی و فریبکاری تحصیلی در فضای مجازی است. تحلیل نتایج آزمون بر اساس شاخص همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین وظیفه شناسی و اخلاق تحصیلی با فریبکاری تحصیلی ارتباط منفی معناداری وجود دارد. با توجه به این نتیجه به نظر می رسد تلاش های مداخله ای و آموزشی برای افزایش تعهد اخلاقی فراگیران در کاهش رفتارهای فریبکارانه آن ها اثربخش است. این یافته ها اطلاعات ارزشمندی برای دست اندرکاران آموزشی که هدفشان کاهش فریبکاری در محیط های علمی است، فراهم می آورد و تلویحات مهمی جهت آموزش اخلاقی فراگیران دربردارد.
شکل گیری «مردمِ جمهوری اسلامی» در جمهوری اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روایت های رایج، اولاً انقلاب ایران ناشی از غلبه بخش سنتی-مذهبی جامعه بر بخش مدرن آن بود. ثانیاً همین بخش سنتی-مذهبی بود که پس از انقلاب قدرت را به دست گرفت و مسلط شد. این مقاله می خواهد این هر دو نکته را به چالش بکشد. از منظر این مقاله اولاً بخش سنتی-مذهبی ایران پیشاانقلابی خود دو بخش غیرسیاسی و سیاسی داشت. گفتمان «اسلام سیاسی»، متفاوت بود از گفتمان سنتی و محافظه کاری که در میان بخش های بزرگی از جمعیت مذهبی جامعه ایران حاکمیت داشت. اما نکته دوم، و مهم تر آن است که حتی همین گفتمان اسلام سیاسیِ پیشاانقلاب نیز پس از پیروزی انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی در دهه شصت، به همان شکلِ پیشاانقلابی خود باقی نماند. در فضای اسلامیِ پساانقلابی در نتیجه همایندی رخ داد جنگ و کاریزمای «امام خمینی» گفتمان جدیدی شکل گرفت. این گفتمان که ایدئولوژی مشروعیت بخش به جمهوری اسلامی را در دهه شصت شکل می داد، به ناچار سوژه هایی مطیع و محافظه کار می طلبید و نمی توانست همان گفتمانی باقی بماند که پیش از انقلاب، سوژه های سرکش انقلابی پرورش می داد.
تجزیه و تحلیل چگونگی ورود ارزش در نظریه های توسعه و پیشرفت اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه های توسعه به طور معمول ارزش خنثی، فنی، تحلیلی و علمی قلمداد می شوند. در این مقاله به بررسی چگونگی ورود ارزش در نظریه های توسعه و پیشرفت اقتصادی می پردازیم. بنا به فرضیه مقاله که به روش تحلیلی بررسی شده، ارزش ها در قالب تحلیل ارزشی، و ارزش داوری وارد نظریه های توسعه و پیشرفت شده و موجب تمایز آنها می شوند. تحلیل ارزشی عمدتاً حاکی از ارزیابی نقش ارزش ها در مسیر دستیابی به توسعه و پیشرفت است. در مقابل، ارزش داوری حاکی از قضاوت ارزشی نظریه پردازان به دو صورت ارزش داوری معرفتی و اخلاقی (ارزش داوری آرمانی و سیاستی) است. ارزش داوری معرفتی حاکی از جهت گیری ارزشی محقق اقتصاد توسعه و پیشرفت در تدوین نظریه است. مهم ترین بخش ارزش داوری اخلاقی در اقتصاد توسعه و پیشرفت، ارزش داوری آرمانی شامل تعریف توسعه، تعیین و تعریف اهداف آن، رتبه بندی اهداف، تدوین شاخص های آن و همچنین تعیین استانداردهای رفتار اقتصادی مطلوب در قالب فروضی همچون عقلانیت اقتصادی است. ارزش داوری سیاستی نیز حاکی از توصیه به اصلاحات ساختاری و برنامه ای برای دستیابی به توسعه و پیشرفت است. هرچند ارزش های اخلاقی به عنوان فرض وارد نظریه های توسعه و پیشرفت می شود، در ادامه مورد قضاوت ارزشی قرار گرفته و مبنای توصیه ارزشی اقتصاددانان قرار می گیرد. بر اساس چهارچوب تحلیلی ارائه شده، تمایز میان نظریه های توسعه و پیشرفت اقتصادی را می توان از منظر ارزش های معرفتی و اخلاقی اثرگذار بر آن در حوزه آرمان ها، رفتارها، ساختارها و سیاست ها ارزیابی کرد. تمایزات ارزشی در نظریه های توسعه و پیشرفت باعث تغییر در اولویت های پژوهشی، واقع نمایی نظریه ها، شاخص ها، سیاست های و برنامه های توسعه و پیشرفت خواهد شد.
نگاه تأویل گرایانۀ شیخ احمد احسایی به طبیعت و پدیده های طبیعی بر مبنای آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
95 - 112
حوزههای تخصصی:
شیخیه ازجمله فرقه هایی است که خود را به طور کامل از جهان پیرامونی جدا نساخته و طبیعت را همواره جزئی از آنچه باید مورد توجه قرار گیرد دانسته است. شیخ احمد احسایی از عالمان دینی نیمه نخست قرن سیزدهم ه ق و پایه گذار نظریات فرقه شیخیه بود که آثار متعددی با موضوعات گوناگون اعتقادی، کلامی، فلسفی و فقهی از خود برجای گذاشته است. التفات به طبیعت و پدیده های جهان خلقت و ارتباط آن با دین، مذهب و شریعت در آرای مختلف احسایی به چشم می خورد. او به تأویل آیاتی از قرآن که اشاراتی به پدیده های طبیعی دارد پرداخته است و درخصوص مسائلی مانند روند خلقت انسان، معنای آب، آسمان و هوا سخن می گوید. این نگاه پررنگ به طبیعت را می توان در آثار شاگردان و پیروان وی مانند سیدکاظم رشتی و محمدکریم خان کرمانی هم دید، تا جایی که این افراد دارای رساله هایی مستقل در علوم طبیعی مانند هیئت و پزشکی هستند. این نوشته سعی بر آن دارد مقداری به تأویلات شیخ احمد از آیات قرآنی مرتبط با طبیعت بپردازد تا آشنایی بیش تر و دقیق تری با آرا و جهان نگری یک عالم دینی مطرح و بنیان گذار یکی از فرقه های مذهبی با نفوذ عصر قاجار که تفکرات او در زمان ورود گسترده مظاهر تمدنی غرب به کشور طرفدارانی داشت، به دست آید
طراحی الگوی یاددهی و یادگیری در ابعاد گوناگون نظری و عملی بر اساس آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف طراحی الگوی یاددهی و یادگیری در ابعاد گوناگون نظری و عملی شامل نقش معلم، نقش یادگیرنده، فرایند یادگیری، فرایند آموزش، ارزشیابی آموخته ها و محیط یادگیری بر اساس آیات قرآن کریم به منظور ارائه مدلی کاربردی و مطرح انجام شد. روش: این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی در قالب استخراج، تبیین و تحلیل آیات مرتبط با هر یک از هفت مؤلفه مهم سیستم آموزشی انجام شده است. یافته ها: برخی از دیدگاهها مانند دیدگاه رفتاری، موضوعی/دیسیپلینی، اجتماعی، رشدگرا، شناختی، انسان گرایانه، ماورای فردی، در خصوص این مؤلفه ها موضع گیری مشخصی دارند. نتیجه گیری: مهم ترین آرمان تربیتی، محوریت خداوند و حضور او در متن زندگی و در تمام اعمال و رفتار آدمی است. معلم نقش راهنمایی مهربان، آگاه و آگاه کننده دارد و یادگیرندگان را به تفکر وا می دارد. یادگیرنده نیز عنصری فعال، پرسشگر و تربیت پذیر است که از ظرفیت وجودی خود آگاه است و فرایند یادگیری، احساس کرامت و ارزشمندی وی را تقویت می کند. فرایند آموزش گام به گام، ساده و قابل فهم و به دور از اطاله کلام است. فرایند ارزشیابی، یادگیرنده را به نقاط ضعف و قوّت خویش آگاه می کند تا درصدد اصلاح و جبران برآید و به خودارزیابی برسد. محیط یادگیری باز و منعطف است، اما قوانین و مقرراتی دارد که تخطی از آنها، عقوبت دارد.
کرونا و رمز تاب آوری مؤمنانه در منطق دین اسلام با تأکید بر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از نگارش این مقاله بیان راهکار مقابله با مشکلات، مصیبت ها و آسیب های کرونا و تبیین رمز تاب آوری مؤمنانه در منطق دین اسلام با تأکید بر نهج البلاغه بود. روش: پژوهش حاضر مبتنی بر داده های کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی بود. یافته ها: امام علی(ع) در نهج البلاغه از مقوله «صبر» به عنوان یکی از مهم ترین فضایل اخلاقی نام می برد که می تواند انسان را در برابر بیماری ها، مصیبت ها و مشکلات یاری کند. از دیدگاه امام علی(ع) صبوری در مشکلات و گرفتاری ها و بیماری هایی مثل کرونا از نشانه های افراد با ایمان، شجاع، باتقوا و سبب بزرگی و درک فضایل آخرت است. همچنین می تواند انسان را به پیروزی و اجر الهی و حکمت برساند و برعکس اگر انسان بی تابی کند، باعث از دست رفتن اجر و پاداش و نابودی انسان خواهد شد. نتیجه گیری: در منطق اسلام برای غلبه بر مشکلات به چهار الگو و مؤلفه مهم «تفسیر عقلانی، صحیح و سنجیده از مشکلات و بلاها»، «حالت توانمندی و نشکستن درون»، «همبستگی و همدردی با دردمندان و مصیب دیدگان»، «ناسپاسی و پرخاشگری نکردن در مواجهه با بلاها، بیماری ها و مشکلات» توصیه شده است.
مطالعه اکتشافی نحوه و میزان استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی از فضای مجازی در فعالیت های پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
119 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش کشف نحوه و میزان استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی از فضای مجازی در فعالیت های پژوهشی بود. در این پژوهش از روش ترکیبی(آمیخته) اکتشافی متوالی استفاده شد.روش پژوهش: میدان پژوهش در این بخش دانشکده های علوم انسانی دانشگاه بوعلی سینا بود که 20 نفر از دانشجویان به شیوه ملاک محور برای مصاحبه نیمه ساختار یافته انتخاب شدند. نتایج حاصل از مصاحبه با روش تحلیل مضمون از نوع سلسله مراتبی تحلیل شد. سپس در مرحله کمی، از روش پیمایشی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشکده های علوم انسانی دانشگاه بوعلی سینا بودند که به شیوه طبقه ای نسبتی 252 نفر انتخاب شدند. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون T تک نمونه ای تحلیل شد.یافته ها: نتیجه حاصل از تحلیل کیفی پژوهش حاکی از آن بود که: دانشجویان متناسب با مراحل دوازده گانه پژوهش، ابزارهای جستجو و بازیابی منابع، ابزارهای مشارکتی و ابزارهای تهیه محتوا را به کار می گیرند. همچنین نتایج حاصل از مرحله کمی پژوهش نشان داد که میزان استفاده دانشجویان از فضای مجازی به صورت ابزارهای جستجو و بازیابی منابع، ابزارهای مشارکتی، و ابزارهای تهیه محتوا در فعالیت های پژوهش در سطح معناداری بوده و بالاتر از حد متوسط است که از میان ابزارها، بیشترین استفاده مربوط به ابزارهای جستجو و بازیابی منابع و بعد ابزارهای تهیه محتوا و بعد ابزارهای مشارکتی است.نتیجه گیری: دانشگاه ها باید برای آشنا سازی دانشجویان با قابلیت های اینترنت در پژوهش گام های عملی بردارند و تصمیم های مهمی اتخاذ نمایند.
سنتزپژوهی چالش های آموزش کارآفرینی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
97 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: مهارت کارآفرینی و تربیت کارآفرینان، از دیرباز به عنوان عاملی مهم در رشد و توسعه اقتصادی-اجتماعی شناخته می شده است. بر همین اساس، این مطالعه به دنبال واکاوی چالش های آموزش کارآفرینی در آموزش عالی می باشد.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، کیفی از نوع سنتزپژوهی است. ابتدا از میان 320 مقاله پژوهشی و به روش پریزما 22 مقاله، بین سال های1390تا 1400، از منابع علمی بین المللی «تایلر و فرنسیس»، «اریک»، «وب اف ساینس»، «ساینس دایرکت»، «موتور جستجوی علمی گوگل اسکالر» و منابع اطلاعاتی فارسی «بانک اطلاعات نشریات کشور»، «پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی»، «پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران» و «پایگاه مجلات تخصصی نور»، پس از رعایت ملاک های ورود و خروج، انتخاب و با مطالعه و جمع آوری اطلاعات براساس منابع موجود، بررسی شدند.یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش آموزش کارآفرینی دارای چهار چالش اصلی از قبیل «چالش های سازمانی»، «چالش های اساتید»، «چالش های دانشجویان» و «چالش های آموزشی» می باشد.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند که آموزش کارآفرینی به دلیل استقرار سیستم سنتی در دانشگاه های ایران دارای چالش های فراوانی می باشد. در نتیجه متولیان امر آموزش باید به منظور ارائه آموزش کارآمد کارآفرینی در سطح آموزش عالی در جهت رفع این چالش ها اقدام کنند.
بررسی ترجیحات اظهار شده شهروندان تهرانی در خصوص «مرکز شهر بدون خودروی سواری شخصی»: یک آزمایش انتخاب گسسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۴
41 - 83
حوزههای تخصصی:
یکی از راه حل های ممکن برای چالش های ناشی از استفاده خودروهای سواری شخصی به خصوص ترافیک، ازدحام، آلودگی هوای تهران، اجتناب از هزینه های هنگفت اقتصادی و کاهش میزان مرگ و میر سالیانه، به کارگیری رویکرد «مرکز شهر بدون خودروی سواری شخصی» است. هدف این مطالعه سنجش ترجیحات اظهار شده شهروندان تهرانی برای شناسایی مؤلفه های اثرگذار غیربازاری و ارزشگذاری اقتصادی این مؤلفه ها با استفاده از رویکرد آزمایش انتخاب گسسته و مدل های لاجیت شرطی است. یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که مؤلفه «فضای سبز و تفریحی اضافی» در مقایسه با سایر مؤلفه ها از اهمیت بیشتری برخوردار است. مؤلفه های «امکانات پارکینگ در مرز محدوده» و «فراوانی حمل و نقل عمومی» در داخل محدوده مرکز شهر بدون خودرو در اولویت های بعدی قرار دارند و ناهمسانی در ترجیحات شهروندان تهرانی نیز به همین دو مؤلفه برمی گردد. گفتنی است منبع این ناهمسانی نیز متغیر های جمعیت شناختی «درآمد» و «سن» افراد است. در تحلیل و تفسیر مقادیر برآوردی «تمایل به پرداخت» باید گفت شهروندان تهرانی برای مؤلفه های ایجاد مسیر دوچرخه سواری و کاهش متوسط مسافت پیاده روی تا نزدیک ترین ایستگاه، اهمیت نسبی کمتری قائل هستند. در مقابل به مؤلفه های «ایجاد فضای سبز و تفریحی اضافی در داخل محدوده»، «ایجاد امکانات پارکینگ در مرز محدوده» و «فراوانی بیشتر حمل و نقل عمومی در داخل محدوده» اهمیت بیشتری می دهند؛ به گونه ای که تمایل به پرداخت آنها به ترتیب 44،375 ، 30،000 و 28،125 ریال است که تقریباً یک و نیم تا دو برابر کرایه های فعلی است. بنابراین توصیه می شود در سیاستگذاری ترافیکی برای شهر تهران، دو مؤلفه «ایجاد فضای سبز و تفریحی اضافی در داخل محدوده» و «ایجاد امکانات پارکینگ در مرز محدوده مرکز شهر بدون خودرو» در اولویت بیشتری نسبت به سایر مؤلفه ها قرار گیرند.