فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۴۱ تا ۴٬۹۶۰ مورد از کل ۵۴٬۱۱۴ مورد.
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
۱۵۱-۱۲۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه نظام های سلامت نه تنها مسئول ارتقای سلامت مردم هستند، بلکه موظف به حفاظت از آنها دربرابر هزینه های مالی بیماری می باشند. پرداخت های غیررسمی پدیده ای است که نظام سلامت بسیاری از کشورها با آن روبه رو هستند و این پدیده به عنوان تهدیدی برای اعتبار حرفه پزشکی تلقی می شود. در نقاط گوناگون جهان، دلایل این پرداخت ها معمولاً بسیار متفاوت است. هدف این مطالعه شناسایی علل پرداخت های غیررسمی در بیمارستان های شهر اربیل در کشور عراق در سال 2021 است. روش ها: این مطالعه از نوع کاربردی و به روش کیفی است که با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است. مصاحبه های هدفمند با نمونه ای متشکل از 60 بیمار، پزشک و سیاست گذار در اربیل عراق انجام شد. افراد مصاحبه شونده فرم رضایت را تکمیل نمودند و مطالعه با تأیید شورای اخلاق پزشکی دانشگاه پزشکی هاولر انجام شد. در این مطالعه، از شرکت کنندگان درباره انگیزه های پرداخت غیررسمی سؤال شد و داده ها با استفاده از تحلیل محتوا ارزیابی شد. یافته ها: از دیدگاه بیماران، دلایل قانونی، فرهنگی، و مرتبط با کیفیت، در پرداخت های غیررسمی نقش دارند؛ از دیدگاه پزشکان و سیاست گذاران، علل دریافت پرداخت های غیررسمی ارائه دهندگان خدمات سلامت شامل جنبه های ساختاری، اخلاقی و مربوط به تعرفه و مواردی است که تخصص و شایستگی ارائه دهندگان را نشان می دهد. نتیجه گیری: درک دلایل پرداخت های غیررسمی در رسیدگی به آن و درنهایت ریشه کن کردن آن بسیار مهم است. یافته های این پژوهش، علل پرداخت های غیررسمی در نظام سلامت عراق را شناسایی کرده است. درک جامع نیازها و انگیزه های ارائه دهندگان و دریافت کنندگان مراقبت های سلامت بر مهار پرداخت های غیررسمی مؤثر است. سیاست گذارانی که درک کاملی از پیامدهای مرتبط با این پرداخت ها دارند می توانند تصمیمات آگاهانه تری بگیرند و از رویکرد سیاسی موردتوافق جمعی اطمینان حاصل کنند. افزایش حقوق ارائه دهندگان خدمات درمانی براساس عملکرد و مهارت آنها، در کنار پیاده سازی سیستم های پرداخت مبتنی بر عملکرد می تواند در کاهش این پدیده در عراق مؤثر باشد؛ علاوه براین ترویج آموزش اخلاق حرفه ای، اعتماد و درک متقابل را در بین افراد تقویت می کند و درعین حال تأثیرات منفی رشوه را نیز برجسته می نماید.
بانکداری بدون ربا و مرور متغیرهای کلان اقتصادی مرتبط با آن
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروزی مفهوم ربا در بانکداری اسلامی توجه زیادی از تحقیقات را به خود جلب کرده است. این موضوع توسط فیلسوفان، علمای دین، قانونگذاران، مدیران و اقتصاددانان مورد بررسی و تقریباً تمام جنبه های اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و مذهبی آن مورد مطالعه قرار گرفته است. اسلام دریافت یا پرداخت سود به هر شکل وام یا استقراض را ممنوع کرده است. اسلام ربا را به دلیل تأثیر مضر آن بر زندگی شخصی، اجتماعی و اقتصادی مردم ممنوع کرده است و همچنین آن را ناپسند، بی احترامی، غیر خیریه، ناعادلانه و منشأ بسیاری از بدی ها می داند. از اینرو با توجه به اهمیت موضوع در تحقیق حاضر سعی شده است تا با نگاهی مروری و تحلیل محتوا به مفاهیم مرتبط در این زمینه پرداخته شود و گام کوچکی در توسعه نظری این مفاهیم برداشته شود. این نتیجه حاصل شد که ربا می تواند نقش مهمی در بی ثباتی اقتصادی و برخی از متغیرهای کلان اقتصادی داشته باشد.
مدیریت بحران در برابر زلزله با تاکید بر رویکرد تاب آوری شهری (نمونه موردی: شهر الشتر استان لرستان)
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان پیچیده ترین ساخته دست بشر با ریسک گسترده ای هم به دلیل محدوده وسیعی از مخاطرات و هم به دلیلی آسیب پذیری چندگانه شان مواجه هستند. تاب آوری شهری با توجه به مخاطرات بدین مفهوم است که شهر قادر به ایستادگی در برابر مخاطرات شدید طبیعی بدون صدمه دیدن از تلفات مخرب و خسارات، یا از دست دادن قدرت تولید یا کیفیت زندگی باشد درحالی که کمک زیادی از خارج از جامعه دریافت نکند. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدیریت بحران در برابر زلزله با تاکید بر رویکرد تاب آوری شهری مخاطرات محیطی (زلزله) شکل گرفته است. روش تحقیق حاضربراساس هدف کاربردی – توسعه ای وبراساس ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی واز نظر زمانی مقطعی می باشد. جامعه آماری پژوهش به دو بخش کالبدی (شهر الشتر) و انسانی (شهروندان الشتری و متخصصان) تقسیم می شوند.
بررسی رابطه ریسک نقدینگی و اعتباری بر بازدهی سهام در بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی رابطه ریسک نقدینگی و اعتباری بر بازدهی سهام در بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شد. این تحقیق از حیث هدف، کاربردی است. روش این پژوهش سنجش همبستگی و رگرسیون چند متغیره می باشد و برای جمع آوری داده ها و اطلاعات ابتدا از روش کتابخانه ای استفاده گردید. داده های پژوهش، از طریق جمع آوری داده های شرکت های منتخب با مراجعه به صورت های مالی حسابرسی شده گزارش سالیانه هیات مدیره به مجمع، گزارش فعالیت شرکت، ماهنامه بورس اوراق بهادار و سایت کدال و با استفاده از نرم افزارهای موجود انجام می شود. داده های مورد نیاز با استفاده از بانک های اطلاعاتی و نرم افزارهای موجود گردآوری و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای EXCEL و EVIEWS صورت گرفته است. نتایج نشان داد که ریسک اعتباری می تواند تأثیر منفی بر بازدهی سهام بانک ها داشته باشد. ریسک اعتباری نشان دهنده توانایی بانک برای بازپرداخت بدهی ها به موقع و به صورت تخمینی و یا خروجی صحیح از روش های حسابداری مربوطه است. وقوع ریسک اعتباری ممکن است باعث کاهش اعتماد و جذب سرمایه از سمت سرمایه گذاران و ودیعه گذاران شود. در نتیجه، بانک ها ممکن است با مشکلات نقدینگی و کاهش منابع مالی مواجه شوند که این مسئله می تواند به تنزل در قیمت سهام بانک ها و در نهایت بازدهی پایین آنها منجر شود. علاوه بر این، وقوع ریسک اعتباری ممکن است منجر به کاهش اعتماد عمومی به بانک و افزایش احتمال نپرداخت بدهی ها شود. این امر می تواند باعث کاهش قیمت سهام بانک و از دست دادن ارزش سهامداران شود. از سوی دیگر وقوع ریسک نقدینگی می تواند منجر به کاهش نقدینگی بانک شود و در نتیجه، بانک ممکن است با مشکلاتی مانند کاهش قابلیت تأمین منابع مالی و محدودیت های در ارائه وام مواجه شود. این مسائل می تواند تأثیر منفی بر بازدهی سهام بانک و ارزش سهامداران داشته باشد. علاوه بر این، وقوع ریسک نقدینگی ممکن است باعث کاهش اعتماد عمومی به بانک شود. ودیعه گذاران و سرمایه گذاران ممکن است اعتماد خود را به بانک از دست بدهند و در نتیجه، بازدهی سهام بانک را کاهش دهند. در نتیجه، ریسک نقدینگی می تواند تأثیر منفی بر بازدهی سهام بانک ها داشته باشد. مدیریت مناسب نقدینگی، توانایی تأمین منابع مالی در شرایط مختلف بازار و حفظ اعتماد عمومی می تواند برای کاهش این ریسک و افزایش بازدهی سهام بانک ها بسیار مهم باشد.
آشنایی با تئوری های حسابداری مدیریت: مروری بر ادبیات نظام مند
حوزههای تخصصی:
حسابداری مدیریت به مدیریت شرکتها برای رسیدن به اهداف بلند مدت و میان مدت و کوتاه مدت کمک زیادی می کند به طوری که بیشتر شرکت های بزرگ دنیا از تئوری، مبانی، اصول، روش ها، برنامه ها و استراتژی های آن، برای موفقیت و دستیابی به اهداف خود از آن بهره میگیرند و خود را در بازار های رقابتی شدید جهانی شاخص کرده و سهم خود را از بازار هدف افزایش میدهند یا با مدیریت و رهبری هزینه به دنبال کسب حاشیه سود بیشتر هستند. در این میان شناخت تئوری های مرتیط با حسابداری مدیریت میئواند کمک شایانی به سرمایه گذاران و مدیران و بسیاری از ذینفعان بالقوه و بالفغل بنماید تا بتوانند شرکت های مستعد پیشرفت و پرسود را در بازار شناسایی کرده، آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و در صورت نزدیک بودن با اهداف سرمایه گذاری آنها، در آن شرکت ها سرمایه گذاری کرده و سودآوری کنند؛ بنابراین، این مقاله مروری بر مطالعات اصلی تئوری ها در حسابداری مدیریت از طریق مرور ادبیات سیستماتیک (SLR) ارائه می کند. دستورالعمل های PRISMA دنبال شد و داده ها از پایگاه داده ی www.sciencedirect.com جمع آوری شد. نمونه نهایی شامل 9 مقاله بود که بین سال های 2010 و 2022 منتشر شد. نتایج ما استخراج 31 تئوری مختلف را از این مقالات نشان میدهند و همچنین نشان می دهد که تحقیقات تئوری ها در حسابداری مدیریت بیشتر تمایل دارد بر مباحث مرتبط با تئوری اقتضایی تمرکز کند.
توانایی شناختی، دانش اقتصادی و سواد مالی
حوزههای تخصصی:
توانایی شناختی با بسیاری از نتایج مالی ارتباط مثبت دارد. توانایی شناختی به مهارت های طبیعی مغز اشاره دارد که برای کارهای ساده و پیچیده استفاده می شود. در مجموع، این مهارت ها که به نحوه پردازش اطلاعات، شناسایی الگوها و تحلیل مسائل مربوط است، توانایی شناختی نامیده می شود و می تواند با تمرکز بر حوزه های مختلف بهبود پیدا کند. یک رابطه مهم برای درک میزان ارتباط توانایی شناختی با دانش بیشتر از اقتصاد است، اما این به طور گسترده آزمایش نشده است. در این مطالعه رابطه بین توانایی شناختی و دانش اقتصادی و سواد مالی در میان 353 نفر از سرمایه گذاران فعال در بازار بورس با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری مورد آزمون قرار گرفته است. در این راستا نتایج این مطالعه نشان داده است که ارتباط مثبت و معناداری میان دانش اقتصادی و سواد مالی و توانایی شناختی برقرار است. این در حالی است که این روابط به طور مثبت توسط آموزش میانجی گری می شوند.
تاثیر کیفیت گزارشگری مالی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت ها و فرصت های رشد
حوزههای تخصصی:
امروزه، مسئولیت اجتماعی شرکت ها، بخش جدایی ناپذیری از مطالعات مالی اقتصادی جهان تلقی می شود. شیوه های مسئولیت اجتماعی شرکتها در کشور های توسعه یافته و در حال توسعه و خصوصیات و الگوهای افشای مسئولیت اجتماعی بین بخش های مختلف، متنوع است. مسئولیت اجتماعی شرکت ماهیتی است که شرکتها باید نه فقط در مقابل سهامدارانشان پاسخگو و مسئول باشند بلکه همچنین باید در مقابل سایر سهامداران از جمله اعتباردهندگان، خرده فروشان از همه مهمتر مشتریانشان نیز مسئول باشند. هدف این تحقیق بررسی تاثیر کیفیت گزارشگری مالی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و فرصتهای رشد می باشد و قلمرو زمانی سال های بین ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ بوده است. به طور کلی روش آماری مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی و رگرسیون چندگانه است. فرضیه ها از طریق نتایج حاصل از الگوهای اقتصادسنجی و رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفتند. به منظور تعیین معنی دار بودن الگوی رگرسیون از آماره F فیشر استفاده شده است. برای بررسی معنی دار بودن ضریب متغیرهای مستقل در هر الگو، از آماره t استیودنت در سطح اطمینان ۹۵%، استفاده شده است. بدین منظور از نرم افزارهای EXCEL و EVIWES استفاده شده است. همچنین از آزمون دوربین واتسون نیز برای بررسی نبود مشکل خود همبستگی بین جملات پسماند استفاده گردید. بر اساس روش حذف سیستماتیک تعداد ۱۰۷ شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. نتایج تحقیق نشان داد بین مسئولیت اجتماعی و فرصتهای رشد ارتباط معنادار وجود دارد. کیفیت گزارشگری مالی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی و فرصتهای رشد تاثیرگذار است.
بررسی تاثیر اقتصاد مقاومتی بر توسعه شرکت های دانش بنیان
حوزههای تخصصی:
امروزه با پیشرفت علوم بشری، کاربرد دانش در زندگی انسان در تمام عرصه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی افزایش یافته و اقتصاد مبتنی بر علم و دانش و ضرورت توسعه شرکت های دانش بنیان در عرصه های اقتصادی اهمیت زیادی یافته است. در این عرصه شرکت های دانش بنیان می توانند موجب تحول در عرصه علم و دانش و کشف یافته ها و نتایج جدید اقتصادی شوند، این یافته ها می تواند در اجرای اصول اقتصاد مقاومتی مورد استفاده قرار گیرد. ضرورت بررسی مولفه های اقتصاد مقاومتی و تاثیر آن بر توسعه شرکت های دانش بنیان می تواند در این زمینه به رشد هر دو مولفه و پیشرفت کشور کمک شایانی داشته باشد که در این مقاله به آنها پرداخته شده است.
Online Education as a New Normal: Are We Ready for this New Teaching and Learning Mode?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The spread of COVID-19 pandemic starting in late 2019 has changed the way we conduct our teaching and learning activities especially in Higher Education Institutions (HEIs). Since March 2020, classes have been conducted via online platforms. As a consequence, students missed the campus life, teamwork has been given less emphasis, fieldwork, industry visits and community service have been put aside, and most importantly the achievement of the learning outcomes towards a certain extent has been compromised. The implications of these changes need to be highly considered as they might affect the quality of graduates. This paper intends to discuss the impact of COVID-19 pandemic on the education system and highlight some potential solutions that can be considered by the academics and the top management of HEIs to address the negative repercussions of the current practices. Some research implications are also highlighted in the paper.
Designing the Optimal Model of Banking Assets and Liabilities Management based on System Dynamics Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Banks as the largest financial intermediaries play a vital role in collecting savings and directing them toward manufacturing activities. Hence, assets and liabilities management is crucial for them and their depositors. In this study, through system dynamics approach, a dynamic model was proposed to manage assets and liabili-ties optimally. After building the model and conducting validation and sensitivity analysis, three scenarios were devised and were simulated and analyzed via the proposed model. The results revealed that taking effective decisions and actions to collect more deposits, especially time deposits as well as increasing the quality of credit assets (if allocated optimally) can be effective in improving the performance of banks. Therefore, using systems thinking and system dynamics can aid banks in managing their assets and liabilities optimally. mary of the significant items in the paper, including the results and conclusions.
مفهوم سازی پیرامون چیستی و جوهره یادگیری بین سازمانی (موردپژوهی: طرح مبارزه با قاچاق کالا و ارز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نگارش پژوهش حاضر با هدف ارائه توصیفی از جوهره یادگیری بین سازمانی صورت پذیرفت. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: از روش پدیدارشناسی برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با صاحبان تجربه زیسته مشارکت در پروژه مشترک مبارزه با قاچاق کالا و ارز استفاده شد. یافته ها: مفهوم پدیده زمانی معنادار خواهد بود که عواملی همچون 1) به اشتراک گذاری، بهینه یابی، و بومی سازی؛ 2) ادراک از موفقیت پروژه؛ و 3) اخذ بازخورد و پایش و اصلاح فرایند وقوع یابد. مشخصات پدیده شامل بهبود اعتماد و کاهش مقاومت، و تقویت دیدگاه مبتنی بر منفعت عمومی؛ عوامل فراگیرنده شامل توسعه همکاری مجازی و توسعه تعاملات غیررسمی؛ پیامدهای پدیده شامل بهره گیری از ظرفیت های بلااستفاده و بهبود کارایی و اثربخشی؛ و آسیب ها نیز شامل طفره روی، نیاز به سیستم سازی در روابط، رفع چالش مسئولیت مشترک، و پایبندی به برنامه ریزی بلندمدت می گردد. ارزش/ اصالت پژوهش: مطالعات این حوزه با برخورداری از رویکرد کمّی از داده های بخش خصوصی، تنها محدود به ارزیابی تاثیر عواملی پراکنده بوده که این خود موجب ایجاد ادراک محدود پیرامون ذات و جوهره پدیده و خصیصه ها و حتی شمولیت عوامل ارائه شده در رابطه علّی این پدیده شده است. پژوهش حاضر با واکاوی ابعاد محتوایی و مفهومی پدیده یادگیری بین سازمانی در سازمان هایی با حوزه های کاری متفاوت در بخش دولتی، و با ارائه توصیفی غنی و در اختیار نهادن چارچوب مفهومی جامع از پدیده، دامنه ای با شمولیت مناسب برای فهم این مفهوم فراهم می آورد.
مناسب ترین روش های آینده پژوهی در آجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵
71 - 98
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی از مهم ترین قابلیت های راهبردی و آینده ساز آجا محسوب می شود. با این وجود هنوز روش های مناسب برای اینکار در آجا به درستی شناخته نشده و نظامی برای تأمین این نیازها پیش بینی نشده است. (مسئله تحقیق) هدف از انجام این تحقیق، تعیین مناسب ترین روش های آینده پژوهی در آجا می باشد؛ (هدف تحقیق) لذا محقق درصدد است تا به این سوال پاسخ گوید که به منظور تحقق هدف تحقیق، مناسب ترین روش های آینده پژوهی در آجا کدامند؟ (سؤالات تحقیق) به منظور انجام تحقیق حاضر از چند روش استفاده شده که عبارتند از روش بررسی اسناد و مدارک علمی با رویکرد زمینه ای و ترکیب روش های توصیفی و موردی- زمینه ای. (روش تحقیق) با توجه به ماهیتِ موضوع تحقیق و استفاده ای که می توان از نتایج حاصله برای مدیریت نظام آینده پژوهی آجا بُرد، این تحقیق از نوع کاربردی- توسعه ای با تأکید بر جنبه کاربردی آن، می باشد. (نوع تحقیق) جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان، محققان و خبرگان ستادها و مراکز مطالعات راهبردی نیروهای مسلح و مراکز امنیت پژوهی، علمی و دانشگاهی آینده پژوهی می باشد. جمع آوری اطلاعات نیز به هر دو روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهند که روش های مناسب آینده پژوهی برای آجا عبارتند از: سناریو نویسی، دیدبانی آینده و برون یابی روند/ کلان روندها. داده های فوق نشان می دهند که روش های پرکاربرد، ترکیبی از روش های کمّی و کیفی با تأکید بر روش های کیفی می باشند. لذا به نظر می رسد روش های کیفی متداول تر از روش های کمّی و نیمه کمّی باشند.
شناسایی چالش های موجود در شکل گیری اینشورتک در صنعت بیمه ایران با رویکرد نظریه اسکات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴
331 - 346
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف : امروزه توسعه بازارهای مالی نوین به منظور افزایش سرمایه گذاری مولد مورد توجه محققان و سیاست گذاران رشد و توسعه اقتصادی قرار گرفته است. در چند دهه اخیر نوآوری فنّاورانه محرک اصلی تحول صنایع مختلف در جهان بوده و صنعت بیمه هم جزء این صنایع است. توسعه این بازارها که با ظهور فنّاوری های نوظهور و برافکن بوده، کسب و کارهای نوپا را ایجاد کرده است که در کشورهای در حال توسعه با چالش هایی مواجه اند. این مطالعه با هدف شناسایی چالش های موجود برای شکل گیری اینشورتک در شرکت های بیمه ای در ایران انجام شده است. روش شناسی: روش پژوهش کیفی و گردآوری اطلاعات به دو روش مطالعه مبانی نظری و پیشینه و مصاحبه عمیق با خبرگان انجام شده است. برای تحلیل اطلاعات گردآوری شده از روش تحلیل محتوای کیفی و نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. به منظور بررسی اعتبار نتایج حاصل از تحلیل محتوا از اعتبار معطوف به داده استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش تمامی مدیران کسب و کارهای اینشورتکی کشور است، اما به دلیل عدم امکان شناسایی همه آن ها، نمونه برداری قضاوتی هدفمند انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد سطح اجماع برای موضوع خاصی که از طریق مصاحبه به دست آمد، به عنوان مبنایی برای تفکیک نتایج برای تخمین شدت رابطه استفاده شد. پس از مرحله کدگذاری باز 52 شاخص اولیه استخراج و در کدگذاری محوری 21 مؤلفه فرعی و 12 مؤلفه اصلی شناسایی و به منظور بررسی اعتبار کدگذاری از آزمون کاپا استفاده شد که نشان داد کدگذاری از اعتبار بالایی برخوردار است، که این ابعاد و مقوله ها شامل فرهنگ سازی، یکپارچگی، آموزش، تضاد منافع، مشکلات مالی، ساختار مدیریتی، زیرساخت ها، قوانین، بی توجهی به نوآوری و محصولات جدید، عدم سرمایه گذاری، مالیات و قراردادهاست. خبرگان قوی ترین اجماع بین تضاد منافع، ساختار مدیریتی، قوانین، زیرساخت ها، فرهنگ سازی و آموزش پیش بینی کردند که نشان می دهد آن ها عناصر اصلی چارچوب پیشنهادی هستند. نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان داد چالش ها و موانع استفاده از اینشورتک در ایران را می توان به دو دسته عمده خرد و کلان تقسیم کرد. در سطح کلان موانعی مثل قوانین و مقررات، وجود انحصار و مشکلات مربوط به زیرساخت های کلان وجود دارد که همت و توجه مسئولان دولتی و مدیران صنعت بیمه را می طلبد. در سطح خرد که بیشتر جنبه درون سازمانی دارد، موانعی مثل منافع، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، زیرساخت های سازمانی و مسئله آموزش کارکنان است که باید مورد توجه مدیران سازمان ها قرار گیرد. با توجه به ورود فنّاوری به بیمه در سطح بین الملل، تغییرات مختلفی در عرصه بیمه به وجود آمد. براساس نتایج این تحقیق چنانچه کارکردهایی مانند زیرساخت ها، ساختار مدیریتی، منافع، قوانین، فرهنگ سازی و آموزش در ایران به درستی انجام نشود، زمینه فعالیت اینشورتک ها در ایران به خوبی فراهم نخواهد شد. همچنین چارچوب مطرح شده در این پژوهش به مدیران و سیاست گذاران این عرصه در رفع چالش های موجود کمک خواهد کرد.
شناسایی پتانسیل های توریسم درمانی استان کرمانشاه مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۴
50 - 65
حوزههای تخصصی:
توریسم درمانی به عنوان یکی از ابعاد گردشگری در توسعه پایدار و پویایی اقتصاد و نیز تفاهم بین ملل و استوار ساختن مبانی صلح جهانی، نقش چشم گیری داشته است. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی، معرفی و ارائه الگوی مناسب پتانسیل های توریسم درمانی استان کرمانشاه، انجام گرفت. روش اجرای این پژوهش یکی از روش های پژوهش کیفی تحت عنوان روش داده بنیاد بوده است. جامعه آماری پژوهش نیز تعداد هشت بیمارستان دارای بخش IPD فعال در مرکز استان کرمانشاه بوده است. مصاحبه نیمه ساختاریافته نیز به عنوان روش جمع آوری داده انتخاب شده است. جهت رسیدن به اشباع نظری به کل جامعه درگیر در حوزه بیماران خارجی رجوع شده است. نتایج حاصل از مصاحبه با این خبرگان در قالب مضامین انگیزه مراجعه، محرک های مالی، محرک های اقامت، حمل ونقل و تغییر ساختار مراکز درمان، گزارش شد. مضمون انگیزه مراجعه شامل پنج مؤلفه کلی و بیست و دو شاخص، مضمون محرک های مالی شامل سه مؤلفه کلی و چهارده شاخص، مضمون محرک های اقامت و حمل ونقل دربرگیرنده سه مؤلفه کلی و ده شاخص و مضمون تغییر ساختار مراکز درمان شامل دو مؤلفه کلی و پانزده شاخص بوده است. سرانجام الگوی نهایی پژوهش ترسیم شده است و پیشنهادهای کاربردی به مدیران حوزه بهداشت و درمان استان کرمانشاه ارائه شده است.
تأثیر فرهنگ مدرسه بر از خود بیگانگی تحصیلی با نقش میانجی نیازهای اساسی روان شناختی در میان دانش آموزان دوره ی اول متوسطه استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
225 - 247
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط بین فرهنگ مدرسه بر از خود بیگانگی تحصیلی با توجه به نقش میانجی نیازهای اساسی روان شناختی با استفاده از روش توصیفی- همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره ی اول متوسطه استان لرستان که در مجموع 23223 نفر بود، که 400 نفر نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه ی استاندارد، فرهنگ مدرسه ی الساندرو و ساد (1997)، نیازهای روان شناختی اساسی لاگواردیا و همکاران (2000) و ازخودبیگانگی تحصیلی دیلون و گروات (1976) بود. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری Lisrel و SPSSتحلیل شدند. نتایح نشان داد، اثر مستقیم فرهنگ مدرسه بر نیازهای روان شناختی اساسی (67/0) می باشد. آماره t این اثر نیز (72/8) می باشد که در سطح 001/0 مثبت و معنی دار است. اثر مستقیم فرهنگ مدرسه بر از خودبیگانگی تحصیلی (27/0-) می باشد. آماره t این اثر نیز (12/3-) می باشد که در سطح 01/0 منفی و معنی دار است. اثر مستقیم نیازهای روان شناختی اساسی بر از خودبیگانگی تحصیلی (47/0-) می باشد. آماره t این اثر نیز (41/4-) می باشد که در سطح 001/0 منفی و معنی دار است. اثر غیر مستقیم فرهنگ مدرسه بر از خودبیگانگی تحصیلی (31/0-) می باشد. آماره t این اثر نیز (20/4-) می باشد که در سطح 001/0 منفی و معنی دارمی باشد. با توجه به اینکه این اثر از طریق نیازهای روان شناختی اساسی بر از خودبیگانگی تحصیلی وارد می شود، در نتیجه نقش واسطه ای نیازهای روان شناختی اساسی در ارتباط بین فرهنگ مدرسه و از خودبیگانگی تحصیلی دانش آموزان تأیید می شود.
تاثیر شهرت، حق الزحمه و تردید حرفه ای حسابرس بر کیفیت حسابرسی در مدیریت سود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شهرت، حق الزحمه و تردید حرفه ای حسابرس بر کیفیت حسابرسی در مدیریت سود از دیدگاه حسابرسان عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشد. روش: در این پژوهش از روش کمّی- پیمایشی و ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. از میان 230 موسسه حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی در سال 1401، پرسشنامه ها از طریق ایمیل برای 114 موسسه ارسال گردید که در نهایت 96 پرسشنامه قابل استفاده دریافت شد. برای سنجش سازگاری درونی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. ضریب آلفای کرونباخ سطح پایایی قابل قبولی (0.7) را نشان می دهد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه شماره 28 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که حق الزحمه و تردید حرفه ای حسابرس تاثیر قابل توجهی بر کیفیت حسابرسی در مدیریت سود دارد؛ اما شهرت حسابرس تاثیر مهمی بر کیفیت حسابرسی در مدیریت سود ندارد. این یافته نشان می دهد که حسابرسان برای کسب کیفیت حسابرسی بهتر در شیوه های مدیریت سود، باید بر حق الزحمه حسابرسی به عنوان معیاری از تلاش حسابرسی و تردید حرفه ای بیشتر تاکید نمایند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند به حسابرسان مستقل کمک کند تا کیفیت حسابرسی خود را در شناسایی و جلوگیری از هرگونه شیوه های دستکاری سود اجرا شده توسط مشتریان افزایش دهند. علاوه بر این، به نهادهای اجرایی مانند سازمان های حسابرسی و بورس و اوراق بهادار در بررسی شرکت هایی که سود خود را مدیریت می کنند، یاری رساند.
ارزشیابی آموزش علمی اثربخش بر مبنای نتایج الگوی مدیریت کیفیت بنیاد اروپایی (یک مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۳
165 - 197
حوزههای تخصصی:
در دنیای پرتلاطم و رقابتی امروز، سازمان ها به دنبال دستیابی به حداکثر نتایج و در پی آن تحقق اهداف خود با کمترین هزینه هستند؛ آنچه در مفهوم، اثربخشی نامیده می شود. از این رو این مطالعه به دنبال ارزشیابی اثربخشی آموزش در یک دانشگاه افسری بر مبنای نتایج الگوی مدیریت کیفیت بنیاد اروپایی است. برای این منظور در این مقاله، سه حوزه الگوی مدیریت کیفیت بنیاد اروپایی در بخش نتایج (فراورده، برونداد و پیامد) مورد توجه قرار گرفته است. در مطالعه ای که از نظر هدف توسعه ای - کاربردی و از نظر روش، پیمایشی- توصیفی است، شیوه گردآوری اطلاعات، ابزار پرسشنامه است. بر همین اساس تعداد 541 پرسشنامه محقق ساخته که هر یک با توجه به مؤلفه های مذکور در "نظامنامه ارزیابی اثربخشی آموزش نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران" طراحی گردیده و روایی و پایایی آن به ترتیب توسط خبرگان و آلفای کرونباخ به تایید رسیده، به تفکیک بین 2 نوع کاربر (روسای گروه های آموزشی و فرماندهان صف و ستاد یگان های سراسر کشور) به صورت تمام شمار توزیع شد و در بخشی دیگر نمرات 10 درس منتخب تمامی دانشجویان سال سوم مورد استفاده قرار گرفت. مجموع امتیاز گویه های مربوط به هر حوزه مندرج در پرسشنامه ها، مبین وضعیت مطلوب برای حوزه برونداد و پیامد بود. برخلاف حوزه فراورده که دارای وضعیت نامطلوب بود. بی تردید آگاهی از وضعیت این سه حوزه به عنوان ارکان اساسی آموزشی و یک الگوی استاندارد جهانی، باعث آگاهی نظام آموزشی و مسئولان مربوطه از نقاط ضعف و قوت خواهد شد؛ آنچه که شرط لازم یک حرکت رو به جلو خواهد بود.
شناسایی موانع پیش روی تحول دیجیتال با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی می شود فراگیر بودن داده های بزرگ و ظهور فناوری های دیجیتالی در حال ظهور، مانند هوش مصنوعی، بلاکچین، اینترنت اشیا و رباتیک، تأثیرات گسترده ای در کسب و کارها داشته باشد. این تغییرات گسترده در ادبیات جهانی به تحول دیجیتال شناخته می شود. لذا شرکت ها و سیاست گذاران علم فناوری در کشورهای مختلف در راستای حرکت به سمت تحول دیجیتال برنامه ها، استراتژی ها و سیاست های متعددی به کار می گیرند. این مسیر همواره با چالش ها و موانع متعددی روبه رو است که شناخت کافی از آن ها می تواند به تدوین استراتژی و سیاست های مناسب تر کمک شایانی نماید. این پژوهش با تکیه بر روش فراترکیب و بررسی 38 مقاله منتخب به ارائه یک دسته بندی جامع از موانع پیش روی تحول دیجیتال نموده است. نتیجه این بررسی 3 مقوله اصلی، 11 مقوله فرعی سطح 1 و 24 مقوله فرعی سطح 2 می باشد که در قالب یک چارچوب جامع ارائه شده است. سه مقوله اصلی شامل رژیم فنی- اجتماعی، سیستم بیونی و کنام ها می شود. .
مدلی برای کسب وکار پلتفرمی در مرحله ی ورود به بازارهای پلتفرمی دیجیتال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محبوبیت مدل کسب وکار پلتفرمی در سال های اخیر در سطح جهانی و نیز در سطح ایران، اما عدم توفیق برخی از پلتفرم های راه اندازی شده در صنایع مختلف نیاز به مطالعات میدانی در سطح کشور درباره عناصر مدل کسب وکار پلتفرمی و نحوه چینش این عناصر در ورود به بازارهای پلتفرمی را برای تعمیق دانش در این حوزه نمایان کرده است. این پژوهش در راستای همین موضوع ابتدا با استراتژی مطالعه چند موردی و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران ارشد و میانی و جمع آوری گزارش های آرشیوی مرتبط به موضوع با استفاده از نمونه گیری نظری، از سه پلتفرم تپسی، اسنپ و کارپینو صورت گرفت که در طی آن 23 مصاحبه انجام شد و از 11 گزارش آرشیوی استفاده شد و با استفاده از تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. درنتیجه 8 مقوله به عنوان عناصر مدل کسب وکار پلتفرم ها در ورود به بازارهای پلتفرمی چندسویه در قالب 29 مفهوم شناسایی شدند. پس ازاین مرحله با جلب نظر خبرگان فعال در این حوزه و از طریق پرسش نامه با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی 12 پاسخ گردآوری شد و سپس با بهره گیری از روش مدل سازی ساختاری تفسیری، مدلی از روابط بین این عوامل استراتژیک ارائه شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شرایط رقابتی پلتفرم ها به عنوان اولین عنصر مدل کسب وکار نفوذی بالا بر سایر عناصر مدل کسب وکار دارد و درعین حال وابستگی کمی به آن ها دارد. مؤثرترین عنصر در ورود به بازار نیز ارزش پیشنهادی به کاربران شناسایی شد که نیاز است تا با توجه به شرایط رقابتی بهینه شود. کلیدواژه ها: مدل کسب وکار پلتفرمی، ورود به بازار پلتفرم ها، رقابت پلتفرم ها، بازارهای چندسویه، استراتژی پلتفرم ها. کلیدواژه ها: مدل کسب وکار پلتفرمی، ورود به بازار پلتفرم ها، رقابت پلتفرم ها، بازارهای چندسویه، استراتژی پلتفرم ها.
ارائه مدل سنجش سطح بلوغ هوش تجاری در کسب و کارهای الکترونیکی (مورد مطالعه: شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۸
241 - 287
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل سنجش سطح بلوغ هوش تجاری در کسب و کارهای الکترونیکی برای شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنتی است که به روش کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. تعداد مشارکت کنندگان در این پژوهش 10 نفر از متخصصین، خبرگان و مدیران کسب و کارهای الکترونیکی که در حوزه ارائه خدمات اینترنت فعالیت داشته اند، می باشد که با استفاده از روش تمایز حداکثری انتخاب شدند. اطلاعات از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساخت یافته جمع آوری و با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها توسط تکنیک دلفی در 5 سطح از بلوغ هوش تجاری (سطح1: بلوغ ابتدایی، سطح 2: بلوغ تکرار پذیر، سطح 3: بلوغ تعریف شده، سطح 4: بلوغ مدیریت شده، سطح 5: بلوغ بهینه شده) طبقه بندی شد. سپس مدلی شامل 33 بعد و 232 شاخص تایید شده در ادبیات موضوعی پژوهش طراحی شد که در آن ابعاد و شاخص ها طبق نظر پژوهشگر و تایید خبرگان در سطوح پنج گانه بلوغ هوش تجاری توزیع شدند و در نهایت با استفاده از تحلیل عامل تائیدی در نرم افزار SmartPLS مدل تائید شد.