فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۸ (جلد ۱)
114 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه احساسات سرمایه گذاران با ریسک و عملکرد صندوق های سرمایه گذاری می پردازد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر انجام این پژوهش، دو فرضیه تدوین و 48 صندوق از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 5 ساله بین 1398 تا 1402 انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری استاتا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد: نتایج کلی فرضیه اول نشان داد بین احساسات سرمایه گذاران با ریسک صندوق های سرمایه گذاری با معیارهای مختلف رابطه وجود دارد و با برخی معیارها نیز رابطه ای وجود ندارد. از جهتی که رابطه احساسات سرمایه گذاران با ریسک صندوق های سرمایه گذاری با معیارهای مختلف بیانگر وجود رابطه و عدم وجود رابطه می باشد می توان چنین استدلال کرد که سرمایه گذاران در بررسی ریسک صندوق های سرمایه گذاری با معیارهای مختلف تصمیمات مختلف اتخاذ می کنند. همچنین بین احساسات سرمایه گذاران با عملکرد صندوق های سرمایه گذاری رابطه مستقیم معناداری وجود دارد.
ارزیابی پیشران های توسعه حسابداری محاوره ای تحت سینرژی مقاومت منفی مدیران: ترسیم چشم اندازهای بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
113 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه آینده پژوهی تأثیر سینرژی مقاومت منفی مدیران در توسعه حسابداری محاوره ای می باشد.روش: این مطالعه در دسته پژوهش های کاربردی به لحاظ نتیجه؛ اکتشافی به لحاظ هدف و ترکیبی به لحاظ نوع جمع آوری داده ها تلقی می شود. لذا طیفی از فرآیندهای مرتبط و مکمل تحلیل های بخش کیفی و کمی مورد استفاده قرار گرفت تا ضمن تعیین محتمل ترین سناریوهای توسعه حسابداری محاوره ای، چالش برانگیزترین عامل سینرژی مقاومت منفی مدیران در عدم پذیرش این شیوه از حسابداری مشخص گردد. در این مطالعه ابتدا از طریق غربالگری محتوایی، تلاش گردید تا با مشارکت 12 نفر از خبرگان رشته حسابداری نسبت به شناسایی پژوهش های مشابه با موضوع توسعه حسابداری محاوره ای اقدام شود. سپس از طریق تحلیل ماتریس های پیوندی و میک مک محرک ترین عوامل چالش برانگیز در توسعه حسابداری محاوره ای تعیین شد تا با انجام مصاحبه، مضامین پایه این عوامل تعیین شود. در بخش کمی با مشارکت 30 نفر از مدیران مالی و روسای دوایر حسابداری شرکت های بازارسرمایه، که از تجربه و دانش لازم در خصوص شناخت انتظارات و نیازهای اطلاعاتی برخوردار بودند، تلاش شد تا از طریق ماتریس ارزیابی متقابل، وضعیت هریک از پیشران های توسعه حسابداری محاوره ای براساس تفکیک سناریوها مشخص شود.یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد، مطلوبترین ماتریس توسعه حسابداری محاوره ای، ماتریس اثر سایبرنتیک می باشد که احتمالاً تحت تأثیر سینرژی مقاومت منفی مدیران براساس بیش اطمینانی می تواند با چالش عدم پذیرش در سطح شرکت های بازار سرمایه مواجه باشد. نتیجه گیری: نتیجه بدست آمده در این مطالعه، بیان کننده ی این موضوع است که مدیران دارای سینرژی مقاومت منفی بیش اطمینانی، معمولاً با بالاتر از حد برآورد نمودن سطح توانمندی های خود در اداره امور، از مقاومت بالاتری برای پذیرش تغییر برخوردار می باشند و تحت این شرایط حسابداری محاوره ای به عنوان مهمترین فرآیند مورد انتظار ذینفعان از واحد حسابداری، با چالش مواجه می شود.
شناسایی و اولویت بندی روش های تأمین مالی مناسب در مساجد جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی اسلامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
513 - 566
حوزههای تخصصی:
مساجد نه تنها دارای نقش های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هستند بلکه دارای جنبه اقتصادی نیز هستند. پژوهش حاضر با شناسایی و اولویت بندی روش های تأمین مالی مناسب در مساجد، به شناسایی این اولویت ها پرداخته و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با افراد خبره در این زمینه، به احصای معیارهای مطلوب تأمین مالی آن پرداخته است. تحقیق موردنظر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و ازنظر روش «تحلیلی- توصیفی» و مبتنی بر مستندات و کسب نظر خبرگان است. شناسایی روش ها و معیارها براساس روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت؛ سپس در گام بعدی به کمک پرسشنامه های مقایسه زوجی و براساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، اولویت بندی روش ها و معیارها انجام گرفت و درنهایت پاسخ ها توسط روش میانگین هندسی تلفیق شده و تحلیل گردیدند. نتایج پژوهش، معیارهای؛ افزایش مشارکت مردمی، تعامل صحیح با حاکمیت، افزایش کارایی بودجه ای، تناسب با شأن و جایگاه مسجد و تطابق با فقه امامیه را به عنوان معیارهای این حوزه نشان داده و نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل اطلاعات و اولویت بندی معیارها، بیانگر آن است که در بین معیارهای مطرح شده، به ترتیب: افزایش مشارکت مردمی، تناسب با شأن و جایگاه مسجد، افزایش کارایی بودجه، تعامل صحیح با حاکمیت و تطابق با فقه امامیه بیشترین اهمیت را دارند. براساس همین پژوهش، در بین روش های تأمین مالی مطلوب در مساجد از منظر ابزارها، به ترتیب؛ ابزارهای مردم پایه، ابزارهای مبتنی بر فناوری مالی، ابزارهای غیرانتفاعی تجهیز منابع، ابزارهای انتفاعی تجهیز منابع و ابزارهای مبتنی بر سرمایه گذاری بیشترین اهمیت را دارند که نشان دهنده نقش مؤثر مردم در تأمین مالی مساجد است. از حیث فعالیت های درآمدی نیز فعالیت های درآمدزای مسجد، مؤسسات خیریه، سازمان های عمومی غیردولتی، نهادهای نظامی و کمک های دولتی، بیشترین اهمیت را در تأمین مالی مساجد دارند.
طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی پایدار (مطالعه ای در وزارت اقتصاد و دارایی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از سازمان بزرگ و کشور های توسعه یافته با پیروی از الگوها و مدل های مدیریت منابع انسانی به موفقیت های چشم گیری دست یافته اند. هدف تحقیق حاضر شناسایی و ارائه ابعاد طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی پایدار در وزارت اقتصاد و دارایی ایران است. این پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوا تماتیک تعداد 955 کد را با به کارگیری مصاحبه با خبرگان و 122عکس منتخب در نرم افزار مکس کیو دا شناسایی نمود، که با در نظر گرفتن فراوانی در مجموع 743 کد با فراوانی استخراج گردید. در میان کدهای شناسایی شده مقوله سرمایه انسانی (266 ارجاع)، عملکرد مالی (103 ارجاع)، مدیریت سبز (143 ارجاع)، در زمره مهم ترین کدهای شناسایی شده قرار گرفتند، سپس در فاز کمی با به کارگیری پرسش نامه مستخرج شده از فاز کیفی با استفاده از معادلات ساختاری در ابتدا به پیش پردازش داده ها و تحلیل استنباطی پرداخته شد. در تحقیق حاضر با توجه به بررسی پیشینه پژوهشی و تحلیل نهایی در حوزه مدیریت منابع انسانی پایدار در بین سه بعد پایداری به ترتیب اجتماعی(472 ارجاع)، اقتصادی(183 ارجاع) و زیست محیطی(269 ارجاع) بیشترین اهمیت و ارجاع را به خود اختصاص دادند.
رابطه نگرش اساتید نسبت به آموزش مجازی با تعلل ورزی تحصیلی با تأکید بر نقش میانجی سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه نگرش استادان نسبت به آموزش مجازی با تعلل ورزی تحصیلی با تأکید بر نقش میانجی سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی و از نظر روش پژوهش، همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران به تعداد 4650 نفر و نمونه آماری براساس فرمول کوکران 357 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران به تعداد 308000 است که نمونه آماری براساس فرمول کوکران 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری در پژوهش حاضر سه پرسشنامه استاندارد نگرش نسبت به آموزش مجازی وطن پرست و همکاران (1394) و تعلل ورزی تحصیلی سواری (1390) و سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391) است. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین نگرش به آموزش مجازی با سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی استان تهران رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد و بین سرزندگی تحصیلی با تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران رابطه منفی و معنی دار وجود دارد و بین نگرش استادان نسبت به دوره های آموزشی مجازی با تعلل ورزی تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. بین نگرش به آموزش مجازی با تعلل ورزی تحصیلی با میانجی سرزندگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران رابطه منفی و معنی دار وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: دانشجویان به اتفاق بر این باورند که سیستم آموزش مجازی دارای فوائد بسیاری است و می تواند مشکلات متعددی را از پیش پای دانشجویان کنار بزند. بر این اساس رغبت تحصیلی در آنها افزایش یافته و تعلل ورزی تحصیلی به حداقل خواهد رسید. از طرفی وجود هزینه های پایین استفاده از سیستم آموزش مجازی باعث شده که هم اساتید و هم دانشجویان از این روند راضی باشند و با تشکیل کارگاهها و دوره های آموزشی در دانشگاه ها اقداماتی برای فرهنگ سازی درباره چگونگی استفاده علمی از شبکه های مجازی و آشنایی دانشجویان با انواع شبکه های علمی مجازی در جهت بهبود و تقویت یادگیری و سرزندگی تحصیلی دانشجویان تلاش نمود.
اثربخشی تدریس معکوس بر اضطراب ریاضی، انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش کلاس معکوس بر اضطراب ریاضی، انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بود. امروزه نقش پایه ای و اهمیت دانش ریاضیات در تاریخ توسعه علوم و حتی سیر تحولات صنعتی و فنی بر همگان آشکار شده است. عاملی که می تواند روند یادگیری ریاضی و عوامل مثبت مرتبط با آن را با اشکال مواجه کند، اضطراب ریاضی است. وجود اضطراب ریاضی، می تواند موجب کاهش انگیزش تحصیلی در دانش آموزان شود. سرزندگی تحصیلی میزان غیبت از مدرسه (به صورت منفی)، انجام تکالیف، اهداف و مقاصد مثبت تحصیلی را که حاکی از اشتیاق به تحصیل است، پیش بینی می کند. با توجه به اینکه تحقیقات مختلف نشان داده که وجود اضطراب ریاضی و نبود انگیزه و سرزندگی تحصیلی آسیب جدی به پیشرفت فرد و ترقی آموزش و پرورش وارد می کند و با توجه به اینکه به نظر می رسد بیشترین آسیب پذیری در دوره نوجوانی و جوانی صورت می گیرد، این ضرورت پیش می آید که به دنبال نظریات علمی نوین و راهکارهای لازم در جهت تقویت خودکارآمدی ریاضی، انگیزش و سرزندگی تحصیلی سهیم باشیم. مواد و روش ها:روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل می دادند. نمونه آماری پژوهش شامل 30 دانش آموز مقطع متوسطه دوم رشته ریاضی بودند که از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه های استاندارد اضطراب ریاضی پلیک و پارکر (1982)، انگیزش تحصیلی هارتر (1980) و سرزندگی تحصیلی حسینچاری و دهقانیزاده (1391) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. یافته ها:یافته های پژوهش نشان داد که روش کلاس معکوس موجب افزایش انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی و نیز کاهش اضطراب ریاضی نسبت به گروه کنترل می شود(P<0.05). نتیجه گیری :با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، به کارگیری روش کلاس معکوس موجب افزایش انگیزش و سرزندگی تحصیلی و کاهش اضطراب ریاضی می شود. افزایش اطلاعات معلمان در زمینه تدریس معکوس و برگزاری دوره های ضمن خدمت برای معلمان، فراهم کردن اطلاعات تدریس معکوس از توصیه های اصلی این پژوهش است.
تحلیل مخاطرات زنجیره تأمین پایدار پالایشگاه ها بر مبنای اعداد نوتروسوفیک دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تولید و عملیات سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۸)
115 - 134
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف کاهش و مدیریت ریسک های موجود در یک زنجیره تأمین پایدار در پالایشگاه ها و اتخاذ راهبردهای مقابله ای مناسب انجام شده است. این تحقیق کاربردی با بهره گیری از روش آمیخته و با استفاده از پرسش نامه و بهره گیری از نظرات متخصصان و خبرگان صنعت پالایش نفت، با در نظر گرفتن پنج دسته ریسک های اصلی زنجیره تأمین پایدار و سیزده زیرعامل آنها تلاش شده است تا راهبردهای هفت گانه مقابله با تحریم ها را با استفاده از نظریه اعداد نوتروسوفیک دو قطبی، به ترتیب اهمیت تعیین و آنها را به مدیران صنعت پالایش نفت ارائه کند. در مراحل مختلف به منظور غنای هر چه بیشتر از فنون دلفی فازی، سوارا و تاپسیس نیز استفاده شده است. نتایج نشان داد بهترین راهبردها برای مقابله با تحریم ها، راهبردهای «بازسازی و تعمیرات اساسی در خطوط تولید»، «تمرکز جهت تحقیق و توسعه محصولات و فرآیندها» و «کاهش حق بیمه جهت تولید کنندگان داخلی»، اولویت های اول تا سوم بودند. نتایج ضمن تشریح روش نوتروسوفیک دوقطبی در سیاست گذاری در حوزه های مختلف اقتصادی، به ویژه صنعت پالایش نفت، از سوی مدیران به کار می رود.
تأثیر ویژگی توانایی مدیران بر افشای داوطلبانه اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرکز اصلی روی ضرورت افشای داوطلبانه و وضوح در اطلاعات به این دلیل است که این عناصر به عنوان پایه های اساسی برای حمایت از حقوق سهام داران شناخته می شوند. استراتژی های گزارشگری کامل و شفاف می توانند محیطی امن را فراهم آورده و سطح حمایت از منافع سرمایه گذاران را تقویت کنند. با این حال، در دسترس قرار دادن این اطلاعات وابسته به تصمیمات مدیریتی است و شفافیت در گزارشگری مالی ممکن است تحت تأثیر قابلیت های مدیریتی شرکت ها قرار گیرد. در نتیجه، هدف از این پژوهش بررسی تأثیر ویژگی توانایی مدیریتی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس بر روی افشای داوطلبانه اطلاعات می باشد. به همین منظور، داده های مربوط به 125 شرکت در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره ای از سال 1391 تا 1402 (معادل 1500 سال-شرکت) جمع آوری شده و با استفاده از تکنیک های رگرسیون چندگانه بر پایه داده های تجمیعی مورد آزمایش قرار گرفتند. پس از تجزیه و تحلیل آماری، نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که ویژگی توانایی مدیران، بر افشای داوطلبانه اطلاعات شرکت ها تأثیر مثبت و معناداری داشته است. بر اساس نتایج به دست آمده، انتظار می رود که مدیران با داشتن تخصص و مهارت های بالاتر، نقش بسزایی در افزایش کیفیت گزارش دهی مالی و بهبود عملکرد شرکت داشته باشند و در نهایت به افزایش کیفیت افشای داوطلبانه کمک کنند تا سرمایه گذاران جذب شوند و ارزش شرکت افزایش یابد. به عبارت دیگر، توانایی مدیران، می تواند سطح افشای داوطلبانه اطلاعات را بهبود بخشد.
چارچوب پذیرش مدل های کسب و کار مبتنی بر پلتفرم در فناوری بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
88 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحول دیجیتال در صنعت بیمه با ظهور پلتفرم های بیمه دیجیتال به عنوان یک نوآوری مهم، چشم انداز جدیدی را برای ارائه خدمات به مشتریان ایجاد کرده است. با وجود مطالعات انجام شده در حوزه پذیرش فناوری، تحقیقات جامعی که به طور خاص به پذیرش پلتفرم بیمه دیجیتال، به ویژه در ایران بپردازد، محدود است. پذیرش این پلتفرم ها توسط کاربران، مستلزم شناسایی دقیق عواملی است که بر پذیرش آن ها تأثیر می گذارد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش پلتفرم های بیمه دیجیتال و ارائه چارچوب پذیرش آنها انجام شده است.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است. در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش تحلیل تم، برای شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش پلتفرم های بیمه دیجیتال استفاده شده است. روش نمونه گیری پژوهش از نوع هدفمند است. داده های پژوهش از طریق 14 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان صنعت بیمه گردآوری شده و با استفاده از نرم افزار Nvivo کدگذاری شدند. مراحل تحلیل شامل کدگذاری اولیه، بازبینی و استخراج تم های فرعی و اصلی است.یافته ها: بعد از کدگذاری مصاحبه ها، درمجموع 384 کد بدست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که پذیرش پلتفرم های بیمه دیجیتال تحت تأثیر 8 تم اصلی همچنین 35 تم فرعی قرار دارد. براساس تم های بدست آمده، چارچوب پذیرش پلتفرم های بیمه طراحی شد.
طراحی مدل حکمرانی عملیاتی برای شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
175 - 206
حوزههای تخصصی:
نهادهای حکمرانی از دیرباز حقوق و وظایف خود را دنبال کرده اند و در سال های اخیر، با توجه به اهمیت استقرار شهر هوشمند، تعریف و تفکیک این وظایف به یکی از دغدغه های اصلی خط مشی گذاران شهری تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل حکمرانی عملیاتی برای شهر هوشمند تهران انجام شده است. در این راستا، موضوعات مرتبط با فرایندهای حکمرانی و ابعاد شهر هوشمند در سطح جهانی بررسی شده و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، تحلیل های لازم انجام گرفته است. این مطالعه کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 16 تن از خبرگان دانشگاهی و اجرایی در حوزه مدیریت شهری صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تحقق برنامه های شهر هوشمند در کلان شهر تهران نیازمند همکاری میان دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی است. همچنین، 27 راهبرد کلیدی در یک ماتریس سه درسه در سه سطح سیستم، سازمان و فرد ذیل وظایف هر سه بخش حکمرانی شناسایی شده است. علاوه بر این، سازوکارها و ابزارهای لازم برای موفقیت هوشمندسازی مشخص و در نهایت مدل حکمرانی عملیاتی طراحی شده است. اجرای این مدل و تفکیک وظایف سه نهاد حکمرانی می تواند به کاهش چندپارگی مدیریت شهری در تهران کمک شایانی کند.
ارزش گذاری اوراق اختیار معامله بر اساس شبکۀ عصبی ماژولار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
904 - 939
حوزههای تخصصی:
هدف: پوشش ریسک ناشی از نوسان قیمت ها با استفاده از اوراق اختیارمعامله، به ارزش گذاری دقیق و مناسب برای اوراق اختیار معامله وابسته است. به همین دلیل، هدف از این پژوهش، ارزش گذاری اوراق اختیارمعامله در بورس اوراق بهادار تهران با شبکه های عصبی ماژولار و مقایسه عملکرد هر یک از این شبکه های عصبی ماژولار با معروف ترین مدل ارزش گذاری اوراق اختیارمعامله، یعنی مدل بلک، شولز و مرتون و مدل شبکه عصبی پرسپترون چندلایه است.
روش: برای این پژوهش، از داده های اختیارمعامله خرید که از ابتدای سال ۱۳۹۷ تا انتهای سال ۱۴۰۱، در بورس اوراق بهادار تهران معامله شده اند، استفاده شده است. در ابتدا پس از حذف داده های پرت، ۸۰ درصد داده ها، به عنوان داده های آموزش و ۲۰ درصد باقی مانده، به عنوان داده های آزمون در نظر گرفته شدند. برای امکان مقایسه بین نتایج به دست آمده از مدل های مختلف، در طول پژوهش این دو بخش از داده ها ثابت بودند. در این پژوهش با استفاده از معیارهای آماری MSPE، RMSPE و MAPE، قیمت نظری به دست آمده از هر مدل با قیمت های معامله شده در بورس اوراق بهادار تهران مقایسه شد. برای محاسبه خطای پیش بینی در مدل بلک، شولز و مرتون، ابتدا با استفاده از فرمول قیمت گذاری آن، قیمت تئوریک اوراق اختیار معامله به دست آمد؛ سپس قیمت های تئوریک به دست آمده از رابطه بلک، شولز و مرتون با قیمت های بازاری آن ها مقایسه شد. در مدل های شبکه عصبی نیز، ابتدا قیمت اوراق اختیار معامله با استفاده از پایتون و الگوریتم های یادگیری ماشین آن پیش بینی شد و در نهایت، قیمت پیش بینی شده توسط مدل ها و قیمت بازاری همان اختیار معامله مقایسه شد. در پایان، برای بررسی اختلاف معنادار هر مدل با سایر مدل ها، از آزمون مقایسه زوجی میانگین درصد خطاها استفاده شد.
یافته ها: این پژوهش نشان داد که از منظر معیار RMSPE مدل شبکه های عصبی توسعه یافته با نوسان های ضمنی، در ارزش گذاری اوراق اختیارمعامله خرید در تمام موقعیت های پولی و دوره های زمانی نسبت به سایر مدل های بررسی شده، کمترین میزان خطا و بهترین عملکرد را داشته است؛ با این حال اندکی عملکرد مدل شبکه عصبی پرسپترون چندلایه توسعه یافته با نوسان های ضمنی، بهتر از حالت ماژولار آن بوده است. پس از آن، به ترتیب مدل شبکه های عصبی توسعه یافته با نوسان های تاریخی، مدل شبکه های عصبی با داده های مجزا، مدل بلک، شولز و مرتون و مدل شبکه عصبی ماژولار پیشنهادی گرادویویچ، گِنجای و کوکولج (۲۰۰۹) بیشترین دقت را داشته اند. از منظر معیار MAPE نیز، همچنان مدل های توسعه یافته با نوسان های ضمنی بهترین عملکرد را داشته اند؛ ولی در تمام مدل های شبکه عصبی، عملکرد شبکه عصبی پرسپترون چندلایه نسبت به حالت ماژولار بهتر بوده است.
نتیجه گیری: مدل های شبکه عصبی ماژولار، نسبت به مدل بلک، شولز و مرتون، می توانند عملکرد بهتری داشته باشند. نوسان های ضمنی می تواند سبب بهبود عملکرد شبکه های عصبی در ارزش گذاری اوراق اختیارمعامله شود. از طرفی از منظر معیار RMSPE در مدل های شبکه عصبی توسعه یافته با نوسان های تاریخی، شبکه عصبی ماژولار عملکرد بهتری نسبت به شبکه عصبی پرسپترون چندلایه خواهد داشت؛ ولی در مدل های شبکه عصبی توسعه یافته با نوسان های ضمنی، شبکه عصبی ماژولار نمی تواند عملکرد بهتری نسبت به شبکه عصبی پرسپترون چندلایه به ثبت برساند. به طور کلی شبکه های عصبی توسعه یافته با نوسان های ضمنی، چه در حالت ماژولار و چه در حالت پرسپترون چندلایه، در دوره های زمانی بلندمدت و همچنین در موقعیت های پولی ITM بهترین عملکرد را داشته اند.
واکاوی پدیده عدم استقبال مددجویان کمیته امداد استان کرمانشاه از طرح های کارآفرینی و اشتغال زایی؛ کاربست نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ زمستان م۱۴۰۳ شماره ۴
91 - 114
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه اقتصادی کشورها به میزان قابل توجهی متأثر از توسعه مهارت ها و اشتغال زایی است. در این راستا کمیته امداد امام خمینی (ره) برای ایجاد اشتغال و کاهش معضل بیکاری حمایت هایی را در ابعاد مختلف از مددجویان به عمل آورده است اما شواهد حاکی از آن است که با وجود ارائه حمایت ها و حتی اجرای موفقیت آمیز طرح های اشتغال زایی متأسفانه عمده مددجویان استقبال چندانی از این طرح ها نداشته اند. از این رو، هدف کلی این مطالعه واکاوی پدیده عدم استقبال مددجویان کمیته امداد استان کرمانشاه از طرح های کارآفرینی و اشتغال زایی می باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش نظریه بنیانی به بررسی پدیده عدم استقبال افراد تحت حمایت از کارآفرینی و ایجاد اشتغال پرداخته است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مطلعان کلیدی در زمینه موضوع مورد پژوهش بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و نظری انتخاب شدند. مهم ترین ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه بود. بر اساس یافته ها، مدل ارائه شده متشکل از شرایط علی شامل (عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل مهارتی و عوامل حمایتی)، شرایط زمینه ای شامل (عوامل اقتصادی و عوامل انگیزشی)، شرایط مداخله گر شامل (عوامل قانونی- سیاستی و عوامل مدیریتی)، راهبردها شامل (اقدامات آموزشی، اقدامات اقتصادی و اقدامات مدیریتی) و پیامدها شامل (پیامدهای فرهنگی- اجتماعی و پیامدهای اقتصادی) بود. از آنجا که شناسایی استعدادها، توانایی ها و احتیاجات مددجویان عامل اصلی توانمندسازی و ایجاد خود اشتغالی آنان است، توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران به نیازهای معیشتی، روانی و شغلی مددجویان و تدارک دوره های آموزشی در حوزه تشخیص فرصت می تواند زمینه استقبال مددجویان از اقدامات کارآفرینانه و خوداشتغالی را فراهم کند.
بررسی نقش توسعه بوم گردی در توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی روستاییان شهرستان کرمان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : ازآنجاکه توانمندسازی، یکی از اهداف مهم توسعه بوم گردی می باشد، هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش توسعه بوم گردی در توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی روستاییان شهرستان کرمان بوده است. روش شناسی : این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته و از نوع پژوهش های کاربردی است. جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، از مطالعات اسنادی و روش پیمایشی استفاده شده، از این رو به کمک نرم افزار اسمارت پی.ال.اس به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش را 27 روستای گردشگرپذیر و دارای اقامتگاه های بوم گردی شهرستان کرمان تشکیل داده است. یافته ها : یافته ها حاکی از آن است که میزان تأثیر توانمندسازی اجتماعی جهت توسعه بوم گردی با بار عاملی 755/0 و مقدارt (تی) 298/14 و میزان اثرپذیری آن 426/0 و برازش کلی آن، رقم 482/0 را نشان داده است. سپس توانمندسازی اقتصادی با بار عاملی 928/0 و مقدار t(تی) 019/52 در رتبه دوم قرار گرفته است. نتیجه گیری و پیشنهادها : توسعه بوم گردی توانسته است در منطقه در دو بعد توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار باشد. لذا باتوجه به اینکه ارقام به یکدیگر نزدیک می باشد، می بایستی در زمینه تأمین زیرساخت ها جهت تقویت این بعد از توانمندسازی همت بیشتری گمارد. نوآوری و اصالت : با توجه به نقش بوم گردی در توانمندسازی روستاییان در زمینه های اجتماعی و اقتصادی، این پژوهش می تواند الگوی مناسبی جهت برنامه ریزان در مناطق مشابه باشد.
بررسی تأثیر تصویر ذهنی بر قصد خرید کالای وارداتی با تأکید بر نقش قوم گرایی مصرف دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزه رفتار مصرف کننده، بازارهای جهانی سبب شده تا مصرف کنندگان امکان انتخاب وسیع تری از بین کالاهای تولیدی داشته باشند که قصد خرید آنان را تحت تأثیر قرار می دهد. تصویر ذهنی مصرف کننده و همچنین نقش متغیری از نوع فرهنگ همچون قوم گرایی، نقش مهم و برجسته ای را در رفتار مصرف کننده ایفا می کنند چرا که تنها راه موفقیت در چنین بازاری، شناخت عوامل مؤثر بر قصد خرید آنان است. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تصویر ذهنی مصرف کنندگان از شرکت، محصول و کشور مبدأ بر روی قصد خرید کالای وارداتی با تأکید بر نقش قوم گرایی مصرف انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی و پیمایشی محسوب می گردد. جامعه آماری پژوهش را کلیه مصرف کنندگان تلویزیون های سونی و سامسونگ در مراکز استان های بزرگ کشور تشکیل داده است که تعداد 384 نفر از آنان به طور مجزا با روش تصادفی انتخاب و داده های مورد نیاز برای آزمون فرضیات گردآوری گردید. تحلیل مدل پیشنهادی با روش مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار Smart-PLS 3.0 انجام گرفته است. نتایج نشان داد که تصویر ذهنی مصرف کنندگان (محصول، شرکت و کشور مبدأ) بر روی قصد خرید کالای وارداتی تأثیر می گذارد. البته نتایج نشان داد که قوم گرایی مصرف به نوبه خود می تواند این تأثیرگذاری ها را تعدیل نماید. به این معنا که شرکت ها می توانند با تقویت تصویر ذهنی مصرف کنندگان بر روی قصد خرید آنان تأثیر بگذارند. از طرفی تقویت خصلت قوم گرایی در مصرف کنندگان به رشد اقتصاد داخلی کمک کرده و موجب کاهش قصد خرید کالاهای وارداتی می شود.
مدل سازی شاخص های کلیدی عملکرد و عناصر تاب آوری با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
381 - 401
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلالات در زنجیره تامین رویدادهایی غیرطبیعی هستند که تاثیرات منفی بر عملکرد سازمان دارند. ازآنجایی که هرگونه اختلال در درجه اول بر عملکرد سازمانی تاثیر می گذارد، یکی از اقدامات انجام شده ایجاد و نظارت بر شاخص های کلیدی عملکرد است. استفاده از شاخص های مناسب، حوزه هایی که نیاز به توجه و رسیدگی بیشتری دارند را نمایان می کنند. هدف پژوهش حاضر این است که با بررسی هر چه بیشتر مفهوم تاب آوری زنجیره تامین و شاخص های کلیدی عملکرد سازمانی و نیز پژوهش های صورت گرفته در این حوزه، مدلی برای ارتقای شاخص های کلیدی عملکرد با رویکرد تاب آوری در شرکت های نساجی استان قزوین ارایه دهد.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی-همبستگی و از نظر نوع، ترکیبی (کیفی-کمی) است. مدل ابتدایی پژوهش از ادبیات استخراج و مدل نهایی در مرحله کیفی از طریق مصاحبه با خبرگان، ترسیم شد. روش نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند و در بخش کمی به روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی 30 نفر از خبرگان رشته های مرتبط و در بخش کمی کارشناسان ستادی-ارشد و مدیران شرکت های نساجی استان قزوین به تعداد 300 نفر بود که 100 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، پرسشنامه شصت وپنج گویه ای با طیف پنج گزینه ای لیکرت استفاده شد. آزمودن فرضیه ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزیی(PLS) انجام شد.یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که شاخص های کلیدی عملکرد در مسیر تاثیر بر تاب آوری سازمانی به این ترتیب موثر بودند: شاخص های مشتری (0.155)، شاخص های مالی (0.416)، شاخص های کارکنان (0.171)، شاخص های بازاریابی و فروش (0.188)، شاخص های مسئولیت های اجتماعی (0.089)، شاخص های فرآیندهای عملیاتی و زنجیره تامین (0.171).اصالت/ارزش افزوده علمی: در این پژوهش مدلی برای ارتقای تاب آوری توسط شاخص های کلیدی عملکرد سازمانی در شرکت های نساجی ایرانی ارایه می شود. سازمان ها می توانند بر اساس شاخص های کلیدی عملکرد قابلیت تاب آوری و مقاومت خود را در شرایط غیرطبیعی افزایش و همچنین پاسخ مناسبی ارایه دهند.
حکمرانی رفتار مصرف انرژی در ایران با تأکید بر عوامل مؤثر بر فرهنگ مصرف (مورد مطالعه: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
31 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از راه های حل چالش های انرژی در حال حاضر، اصلاح الگوی مصرف و هدایت رفتار مصرف کننده است. حکمرانی مؤثر در این زمینه مستلزم شناخت عمیق رفتارهای شهروندان و عوامل مؤثر بر آن است. این پژوهش با هدف شناخت عوامل مؤثر بر فرهنگ مصرف انرژی برق (تحصیلات، درآمد، ارزش و فرهنگ مادی) انجام شده است.روش: روش پژوهش حاضر از نوع کمّی است. راهبرد به کار گرفته شده پیمایش است. از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش مشترکین برق استان گلستان است که با توجه به نسبت جمعیتی شهرها تعداد 427 مشترک برق، به شیوه نمونه گیری تصادفی مورد سؤال قرار گرفته اند. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار اس پی اس اس صورت گرفته است. روایی توسط بررسی ادبیات پژوهش و مشاوره با متخصصین حوزه انرژی مورد تأیید قرار گرفته و آلفای کرونباخ بالای 7/0 متغیر رفتار مصرف برق نشانگر پایایی این متغیر بوده است.یافته ها: نتایج نشان می دهد در میان متغیرهای مستقل میانگین فرهنگ مادی برابر 04/52 و میانگین رفتار مصرف برق برابر 5/51 حاصل شده است. در میان ارزش ها بیشترین امتیاز مربوط به ارزش دینی (18/4) و سپس ارزش ملی (16/3) است. آمار استنباطی بیانگر تأئید فرضیات پژوهش است، یعنی رفتار مصرف برق در میان گروه های با تحصیلات و سطوح درآمدی مختلف، متفاوت است و افراد تحصیل کرده و نیز خانوارهای با درآمد کمتر رفتار مصرف برق بهتری داشته اند. همچنین، میان ارزش ها (بجز ارزش نوع دوستی) و فرهنگ مادی با رفتار رابطه معنادار وجود دارد، بطوریکه در بخش های مختلف مصرف انرژی، افراد متناسب با شرایط فرهنگی و مادی خود رفتار کرده اند.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد برای حکمرانی رفتاری لازم است انواع فرهنگ های مصرف را از هم تمیز داد، چراکه انگیزه و دغدغه های مشترکین بر اساس وضعیت اقتصادی اجتماعی و هنجارها و ارزش ها متفاوت است. هرچند راه حل های قیمتی به صورت مقطعی جوابگو است اما توجه به تفاوت های فرهنگی و اجتماعی در بلند مدت به اصلاح الگوی مصرف برق کمک می کند.
رابطه بین دوره تصدی شریک مؤسسه حسابرسی و کیفیت حسابرسی: بررسی نقش تعدیلی تغییر مؤسسه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
668 - 696
حوزههای تخصصی:
هدف: چرخش و دوره تصدی شریک مؤسسه حسابرسی، از موضوعات مهم برای شرکت های بزرگ جهان امروز است که بر کیفیت گزارشگری مالی آن ها نقش بسزایی دارد. پژوهش حاضر از مطالعات پیشگامی است که شواهدی در خصوص تأثیر این متغیرها بر کیفیت حسابرسی شرکت ها فراهم می سازد. هدف این مطالعه، بررسی اثرهای چرخش و دوره تصدی شریک مؤسسه حسابرسی بر شاخص های کیفیت حسابرسی با در نظرگرفتن نقش تعدیل کننده چرخه تغییر مؤسسه حسابرسی است.
روش: پژوهش حاضر در فضای خاص پژوهشی ایران صورت گرفته است؛ به طوری که برای سنجش چرخش شریک مؤسسه حسابرسی، از الگوی پژوهش گیپر و همکاران (۲۰۲۱) و به منظور اندازه گیری کیفیت حسابرسی، از سه شاخص اقلام تعهدی، تجدید ارائه صورت های مالی و افشای نقاط ضعف کنترل های داخلی استفاده شده است. در پژوهش حاضر کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، به عنوان جامعه آماری بررسی مدنظر قرار گرفت و از میان آن ها ۱۳۶ شرکت به عنوان نمونه آماری، در بازه زمانی سال های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ (درمجموع ۱۲۲۴ مشاهده) با توجه به ویژگی های پژوهش انتخاب شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از روش پنل دیتا استفاده شده است.
یافته ها: پس از آزمون فرضیه ها، یافته های پژوهش حاضر نشان داد که چرخش شریک مؤسسه حسابرسی، به افزایش افشای ضعف کنترل داخلی شرکت ها منجر شده است و افزایش دوره تصدی شریک مؤسسه حسابرسی، به کاهش تجدید ارائه صورت های مالی و افشای ضعف کنترل های داخلی انجامیده است.
نتیجه گیری: به طور کلی، پژوهش حاضر ادبیات مربوط به چرخش شریک مؤسسه حسابرسی و شاخص های کیفیت حسابرسی شرکت ها را توسعه داده و شواهدی را در خصوص پیامدهای چرخش و دوره تصدی شریک مؤسسه حسابرسی ارائه کرده است؛ از جمله اینکه چرخش حسابرس توسط شرکت ها، ممکن است حاوی پیام هایی برای سرمایه گذاران باشد، مبنی بر اینکه شرکت ها به واسطه ناآشنایی با حسابرس تازه منصوب شده با شرکت صاحب کار تمایل داشته باشند که گزارش های مالی خود را تحریف کنند. مطابق با مبانی نظری، نتایج پژوهش گویای این است که هرگاه تعداد دفعات چرخش شرکای یک مؤسسه حسابرسی افزایش یابد، میزان افشای ضعف کنترل داخلی شرکت، به عنوان معیار کیفیت حسابرسی افزایش خواهد یافت. همچنین هرگاه دوره تصدی شریک یک مؤسسه حسابرسی طولانی تر باشد، میزان تجدید ارائه صورت های مالی و افشای ضعف کنترل های داخلی شرکت به عنوان معیارهای کیفیت حسابرسی کاهش خواهد یافت؛ در حالی که برخلاف مبانی نظری پژوهش، هرگاه به طور هم زمان دوره تصدی شریک مؤسسه حسابرسی و چرخه تغییر مؤسسه حسابرسی افزایش یابد، میزان اقلام تعهدی، تجدید ارائه صورت های مالی و افشای ضعف کنترل های داخلی شرکت، به عنوان معیارهای سنجش کیفیت حسابرسی شرکت ها، تغییری نخواهد یافت. این موضوع می تواند به این دلیل باشد که اغلب مؤسسه های حسابرسی در ایران، در بازگشت به کار قبلی، برای اموری مانند برنامه ریزی حسابرسی، بودجه بندی و تهیه اطلاعات موردنیاز برای حسابرسی سال جاری، به کاربرگ های سال گذشته حسابرسان قبلی اتکا می کنند. این تکیه بیش از حد و پیش بینی نتایج، به جای توجه به تغییرات کوچک و مهم، ممکن است باعث عدم دستیابی به اهداف حسابرسی با وجود تغییر مؤسسه حسابرسی شود.
تأثیر ویژگی های شرکت بر ارتباط بین تأمین مالی سرمایه در گردش و عملکرد مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
492 - 524
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی ارتباط بین تأمین مالی سرمایه در گردش و عملکرد مالی با تأکید بر نقش ویژگی های شرکت، در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این مطالعه می کوشد تا ادبیات مدیریت سرمایه در گردش را بدین شرح پیش ببرد: یک) برخلاف اغلب مطالعات قبلی که رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد شرکت را بررسی کرده اند، این مطالعه تأثیر تأمین مالی سرمایه در گردش بر عملکرد شرکت را با استفاده از یک تابع درجه دوم بررسی می کند. دو) این مطالعه به صورت تجربی تأثیر ویژگی های شرکت (اندازه شرکت، اهرم مالی و محدودیت مالی) را بر ارتباط بین تأمین مالی سرمایه در گردش و عملکرد شرکت آزمون می کند.روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت هم بستگی از نوع علّی است. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات مرتبط با مبانی نظری، از روش کتابخانه ای استفاده شده است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از داده های ۱۰۳۴ سال شرکت طی دوره زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ استفاده شد. همچنین، برای برازش مدل های پژوهش، از روش گشتاور تعمیم یافته (GMM) دو مرحله ای آرلانو و بوند، برای اجتناب از مسائل درون زایی استفاده شد.یافته ها: بین تأمین مالی سرمایه در گردش و عملکرد مالی، رابطه غیرخطی U شکل وجود دارد و اندازه شرکت، اهرم مالی و محدودیت مالی، بر ارتباط بین تأمین مالی سرمایه در گردش و عملکرد مالی تأثیر دارد. به عبارتی با تغییر اندازه شرکت، اهرم مالی و محدودیت مالی، سطح نقطه سربه سر تغییر پیدا می کند. همچنین، ارتباط بین تأمین مالی سرمایه در گردش و عملکرد مالی در شرکت های بزرگ، اهرم بالا و محدودیت مالی بالا، به شکل U معکوس است؛ با این حال، این رابطه برای شرکت های کوچک، اهرم پایین و محدودیت مالی پایین به شکل U است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که تأمین مالی سرمایه در گردش، یکی از عوامل تأثیرگذار بر عملکرد مالی شرکت هاست و مدیران شرکت ها در تصمیم تأمین مالی سرمایه در گردش، الزاماً از استراتژی مشابهی استفاده نمی کنند. مدیران شرکت های کوچکی که اهرم پایین و محدودیت مالی پایین دارند با پیروی از استراتژی تهاجمی در تأمین مالی سرمایه در گردش و مدیران شرکت های بزرگی که اهرم بالا و محدودیت مالی بالایی دارند با پیروی از استراتژی تدافعی در تأمین مالی سرمایه در گردش، می توانند عملکرد شرکت را افزایش دهند؛ به این معنا که وقتی شرکت ها بخش زیادی از نیازهای سرمایه در گردش خود را از طریق وام کوتاه مدت تأمین می کنند، عملکرد شرکت بهبود پیدا می کند؛ اما وقتی که بخش کوچکی از نیازهای سرمایه در گردش از طریق وام کوتاه مدت تأمین می شود، عملکرد شرکت کاهش می یابد. به عبارتی، استفاده از استراتژی تهاجمی سرمایه در گردش، می تواند عملکرد شرکت را افزایش دهد، بدون اینکه بر عملکرد شرکت تأثیر منفی بگذارد؛ اما استراتژی تدافعی ممکن است به طور مناسب عملکرد شرکت ها را افزایش ندهد.
ایده های برتر در صندوق های سرمایه گذاری مشترک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
595 - 613
حوزههای تخصصی:
هدف: بخشی از معاملات انجام شده در صندوق های سرمایه گذاری مشترک که با انگیزه سودآوری بیشتر از شاخص و بر مبنای تحلیل های کارشناسانه صورت می گیرد، ایده های برتر نامیده می شود. بر مبنای ادبیات مربوطه، در این پژوهش، به منظور شناسایی ایده های برتر، از چهار معیار مختلف استفاده می شود. پژوهش حاضر با مقایسه عملکرد ایده های برتر شناسایی شده با معیارهای فوق، مناسب ترین معیار را به منظور شناسایی ایده های برتر معرفی می کند و نشان می دهد که ایده های برتر به نسبت سایر سهام موجود در صندوق های سرمایه گذاری مشترک، بازدهی بیشتری ایجاد می کنند.روش: بر اساس ادبیات مربوطه، در این پژوهش از چهار معیار مختلف برای شناسایی ایده های برتر استفاده می شود. معیارهای مذکور عبارت اند از: «معاملات مشترک تحت مدیریت واحد»، «بیشترین انحراف وزنی»، «خرد جمعی» و «معاملات نوآورانه». معیار معاملات مشترک تحت مدیریت واحد که توسط پومورسکی (۲۰۰۹) مورد مطالعه قرار گرفت، شامل معاملاتی بوده است که در دوره زمانی یکسان توسط صندوق هایی که تحت مدیریت شرکتی واحد هستند، اجرا می شوند. معیار بیشترین انحراف وزنی که توسط آنتوان و همکاران (۲۰۲۱) به کار برده شده، شامل سهامی است که در پرتفوی هر صندوق، در مقایسه با پرتفوی هم وزن بازار، بیشترین انحراف وزنی را دارد. معیار خرد جمعی که توسط جیانگ و همکاران (۲۰۱۴) معرفی شده، عبارت است از میانگین انحراف وزنی هر سهم از پرتفوی هم وزن بازار، در میان تمامی صندوق ها که به عنوان معیاری از خرد جمعی مدیران صندوق ها در نظر گرفته می شود. معاملات نوآورانه که توسط لانتوشنکو (۲۰۰۹) ذکر شده، عبارت است از معاملات کاملاً جدید هر صندوق، به نحوی که صندوق سابقه انجام معامله مذکور را نداشته باشد. برای محاسبه عملکرد ایده های برتر، پرتفویی واحد از آن ها تشکیل می شود. ایده های برتر وارد پرتفوی مذکور شده و پس از یک ماه خارج می شوند. در نهایت عملکرد این پرتفو با استفاده از آلفای محاسبه شده در مدل های CAPM، فاما فرنچ و کارهارت بررسی می شود.یافته ها: با مقایسه عملکرد پرتفوی ایجاد شده بر اساس معیارهای ذکر شده، معاملات مشترک انجام شده توسط صندوق هایی که تحت مدیریت شرکتی واحد قرار دارند، به عنوان مناسب ترین معیار برای احصای ایده های برتر معرفی می شوند. همچنین، نتایج نشان می دهد که پرتفوی متشکل از ایده های برتر آلفایی، معادل ۴ تا 1/5 درصد با آماره T معادل 641/2 تا 329/5 ایجاد می کند. می کند. در ادامه نیز نشان داده شد که این بازدهی، از رفتار جمعی صندوق ها نشئت نمی گیرد.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد که ایده های برتر شناسایی شده توسط معیار معاملات مشترک تحت مدیریت واحد، از جنبه سه مدل CAPM، فاما فرنچ و کارهارت، از منظر اقتصادی و آماری عملکردی قابل قبول دارند؛ زیرا می توان گفت این معیار مستقل از عامل های ارزش بازار (HML)، اندازه سهم (SMB) و مومنتوم (UMD) توانایی شناسایی معاملاتی با بازدهی بالاتر از شاخص را دارد. به طور خاص، معاملات مشترک انجام شده در صندوق های تحت مدیریت واحد، مناسب ترین معیار جهت شناسایی ایده های برتر در صندوق های سرمایه گذاری مشترک ایران هستند.
The Role of Socio-Cultural Exchange Theory in the Organizational Crisis Management of Iran's Tourism Industry(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The tourism industry is vulnerable to crises due to its direct interaction with people. Iran's tourism industry is always exposed to crises due to its political geography in the Middle East. In order to find an effective solution in accepting the crisis and providing practical measures, the theory of socio-cultural exchange in crisis management of Iran's tourism industry was investigated.
The current study is an applied research that was conducted using content analysis approach. Data collection was done from research literature and in-depth interviews with experts. Sampling was done in a targeted way. Value creation indicators and a positive image demonstrate the effectiveness of these factors. The indicators related to the theory of socio-cultural exchange were examined as solutions suggested by experts. Society exchange theory, with value creation as the main indicator propos the sub-index of sharing of ideas, synergy, respect for the environment, adaptation to society and flexibility. Ssociety exchange theory, with positive image as the main indicator; It suggests the sub-index of commitment, the promotion of professional ethics, the development of long-term relationships, and good relations between businesses.