فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
سیاست دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
86 - 63
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش بر آنیم برساخت تنوع قومی و مذهبی در سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی را به میانجی اسناد بالادستی بررسی کنیم. مفروضه اصلی پژوهش حاضر این است که سیاست فرهنگی به گونه ای گفتمانی سوژه های قومی و مذهبی را برساخت می کند. میدان گفتمان، اسناد بالادستی هستند که هر کدام نوعی از گفتمان سیاسی و فرهنگی مختص به خود را دارند. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که گفتمان سیاست فرهنگی در دوره جمهوری اسلامی چگونه خود و دیگری های قومی و مذهبی را بازنمایی می کند؟ در این خصوص به واکاوی گفتمان قانون اساسی، اصول کلی سیاست فرهنگی کشور، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نقشه مهندسی فرهنگی کشور و منشور حقوق شهروندی پرداختیم. نظریه گفتمان لاکلائو و موفه در این پژوهش در بخش نظری و روشی راهنمای تحلیل بوده است. بر مبنای نتایج پژوهش، در اسناد بالادستی، عناصری از فرهنگ و هویت قومی و مذهبی حول دال مرکزی (هویت ایرانی-اسلامی)، مفصل بندی شده است که بیشتر بر عناصر مشترک فرهنگ ها تأکید دارد و با سرریز معانی اضافی اقوام و مذاهب به حوزه گفتمان گونگی، عناصر متفاوت فرهنگی به حاشیه رانده است. در این اسناد، ضمن پذیرش واقعیت تنوع قومی و مذهبی با برجسته سازی وحدت و همگرایی ملی، تفاوت های قومی و مذهبی تقلیل و تعلیق شده است. با لحاظ واقعیت تنوع در جامعه ایران، فقط از طریق نظم چندفرهنگی می توان از مخاطرات نظم سیاسی تک فرهنگی جلوگیری کرد؛ نظمی که به پذیرش عقلانیت های متکثر و پروژه های هژمونیک رقیب و متکثر امکان بقا دهد و این متضمن گذار از رویکردهای پساسیاسی و آنتاگونیستی در گفتمان سیاست فرهنگی دولتی به رویکرد آگونیستی است.
محافظه کاری ایرانی با تأمل در مشروطه طلبی ثقه الاسلام تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
171 - 151
حوزههای تخصصی:
مشروطه خواهی در ایران با فراز و نشیب های زیادی در نظر و عمل همراه بود. یکی از مسائل مرتبط با مشروطه بنا به علل مختلفی از جمله تصلّب ساختار سیاسی حاکم و فقدان زمینه و نهادهای لازم برای طرح مسالمت آمیز مطالبات عمومی، بروز و ظهور صف بندی متعارض بین دو گروه شامل طرفداران تغییرات رادیکال از یک سو و گرایش های ارتجاعی طرفدار وضع موجود از سوی دیگر بود. در این میان، یکی از گرایش های مهم برای حفظ و تداوم آنچه می توان رویکرد اعتدالی در خلال وضعیت دوقطبی مذکور برشمرد، بر آن بود که ضمن مقابله با استبداد مطلقه حاکم، در مسیر اصلاحات و تغییرات ناشی از مشروطه خواهی از توسل به اقدامات رادیکال و اشاعه خشونت بپرهیزد و مشی و طریقه ای میانه رو در پیش گیرد. شهید ثقه الاسلام تبریزی نماینده بارز این جریان به شمار می آید که هم در نظر و هم سیره عملی خویش بدین امر التزام داشت. در این نوشتار، تفکر و رویه عملی ثقه الاسلام براساس اندیشه محافظه کاری بررسی شده و مدعای مقاله این گونه بسط یافته است که تعبیر خاص و دیدگاه ویژه وی که ذیل مفهوم «مشروطه ایرانی» از آن نام برده است، براساس اصولی از تفکر محافظه کارانه از جمله احتیاط درباره حضور مستقیم توده ها در سیاست و لزوم کنترل شدت عمل ایشان در عین باور به لزوم مرزبندی با مرتجعان طرفدار وضع موجود و تلاش در راستای تغییرات تدریجی و سازگار با مبانی سنت های موجود جامعه، قابل توضیح بوده و براساس آن می توان صورت بندی خاصی از دیدگاه وی ارائه کرد. در این خصوص، با بهره گیری و خوانشی از فلسفه تطبیقی هانری کربن دیدگاه ثقه الاسلام تشریح می شود.
مشروعیت اقدامات سازمان ملل متحد در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
7 - 34
حوزههای تخصصی:
از زمان گسترش ویروس کرونا، سازمان ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی مرکز توجه همه جهانیان شدند. سازمان بهداشت جهانی، مطابق با مقررات بهداشت بین المللی اعلام نمود که شیوع بیماری با معیارهای بهداشت عمومی مطابقت دارد و کرونا یک تهدید مشترک جهانی است. با شیوع گسترده ویروس کرونا و بحران های ناشی از آن، سوالات و مسائل مختلفی در رابطه با مشروعیت و عملکرد نظام ملل متحد و توانایی آن برای مقابله با این بحران جهانی مطرح گردید. پژوهش حاضر با اخذ روش توصیفی تحلیلی به بررسی مشروعیت اقدامات و تصمیمات سازمان ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی در مواجهه با بحران کرونا از زمان برقراری وضعیت اضطراری بهداشت عمومی تا خاتمه یافتن آن وضعیت پرداخته است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که آیا نظام ملل متحد از مشروعیت لازم برای مدیریت و غلبه بر همه گیری کووید-19 برخوردار بود؟ این مطالعه استدلال می کند که در طول همه گیری کووید-19 علی رغم همه انتقادات اولیه به صحت رویه و اقدامات سازمان ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی، حمایت گسترده ای از ضرورت و اهمیت وجود این نهادها صورت گرفته است که خود تا حد زیادی از باور عمیق به مشروعیت ابزاری این نهادها، یعنی هدف و غیرقابل جایگزینی بودن آن ها نشات می گیرد. در واقع هر چند در اوایل شیوع ویروس کرونا مشروعیت سازمان ملل متحد با چالش هایی رو به رو شد اما ادامه یافتن بحران و شکست رویکردهای یکجانبه گرایانه از یک سو، و عملکرد سازمان ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی از سوی دیگر، منجر به تقویت مشروعیت آن ها گردید.
نقش مطبوعات محلی در روند توسعه سیاسی در ایران (مطالعه موردی استان کردستان پس از انقلاب اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
133 - 164
حوزههای تخصصی:
از منظر بسیاری از محققان جامعه شناسی سیاسی، مطبوعات یکی از مهم ترین شاخصه های توسعه سیاسی به شمار می-رود و از آن به عنوان یکی از رکن های اصلی گذار به دموکراسی یاد می شود. لذا مطبوعات فعال ضمن تسریع بهبود توسعه سیاسی، از استبداد و رکود سیاسی در یک کشور جلوگیری به عمل می آورند. مطبوعات به مثابه یکی از مهمترین ابزارهای نظارت جمعی ساحت قدرت را شفاف تر می کند و صاحبان قدرت نیز نسبت به عملکرد خود پاسخگو خواهند بود. در همین راستا، پرسش اصلی مقاله حاضر این است که مطبوعات و رسانه ها با چه مکانیزمی بر روند توسعه سیاسی تأثیر می گذارند؟ در تحلیل و پاسخ گویی به این پرسش، ابتدا با بهره گیری از نظریات موجود در حوزه توسعه سیاسی، ارتباط میان مطبوعات با توسعه سیاسی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. سپس ضمن بررسی میزان فعالیت مطبوعات در استان کردستان پس از انقلاب اسلامی، میزان اثرگزاری آن ها در روند توسعه سیاسی این استان مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از شاخصه های توسعه سیاسی که در پژوهش حاضر، مورد بحث واقع شده است، میزان مشارکت سیاسی شهروندان در انتخابات می باشد. برای جمع آوری و تحلیل داده های این موضوع در استان کردستان، از روش پژوهش آماری بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که در هر مقطعی که در استان کردستان، طی سال های بعد از انقلاب اسلامی، فعالیت مطبوعات و رسانه های خبری رشد پیدا کرده اند، روند ارتقاء شاخصه های توسعه سیاسی نیز بهبود یافته است. البته باید اذعان داشت که کمیت صرف مطبوعات در بهبود روند توسعه سیاسی موثر نیست، بلکه آنچه حائز اهمیت است میزان آزادی مطبوعات و رسانه ها و آستانه تحمل نهاد های نظارتی می باشد.
جایگاه جنگ ترکیبی در یکپارچگی سرزمینی چین : مطالعه موردی تایوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
29 - 51
حوزههای تخصصی:
تلاش برای ایجاد سرزمین واحد و بازپس گیری مرزهای تاریخی از اصول مهم و استراتژیک در سیاست خارجی جمهوری خلق چین است. تایوان به عنوان یکی از مناطق جدا شده از سرزمین مادری از اهداف اصلی این کشور در راستای یکپارچگی سرزمینی بوده و دراین بین چین برای عملی ساختن این رویکرد از استراتژی های گوناگونی بهره گرفته که در این بین جنگ ترکیبی یکی از کلیدی ترین روش ها در ساختار سیاست خارجی این کشور در راستای الحاق سرزمینی به خصوص در قبال تایوان بوده است. بااین وجود پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که چین در راستای جنگ ترکیبی علیه تایوان از چه تاکتیک های بهره گرفته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد حملات سایبری، تلاش برای انزوای بین المللی و جنگ رسانه ای به عنوان مهم ترین تاکتیک های جنگ ترکیبی چین در قبال تایوان در جهت یکپارچگی سرزمینی بوده است . پژوهش حاضر از نوع تبیینی و از چهارچوب مفهومی جنگ ترکیبی بهره گرفته شده است. شیوه گردآوری مطالب از نوع کتابخانه ای بوده و یکپارچگی سرزمینی چین متغیر مستقل و جنگ ترکیبی متغیر وابسته مقاله را تشکیل می دهد
بررسی عوامل موثر بر نقش و جایگاه آفریقای جنوبی به عنوان قدرت منطقه ای و در حال ظهور
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۲۵۲-۲۱۳
حوزههای تخصصی:
پایان نظام دوقطبی و رقابت ابرقدرت ها، حوزه مانور قدرت های منطقه ای را افزایش داده و با ابتناء به خلاء قدرت در مناطق مهم جهانی، زمینه را برای نقش آفرینی بازیگران منطقه ای در شکل دهی به آرایش سیاسی و باز توزیع نقش ها و باز تعریف جایگاه ها فراهم آورد. با فروپاشی جنگ سرد، پایان سیستم آپارتاید و تغییر نوع ایدئولوژی سیاسی، هویت سیاسی کشور آفریقای جنوبی و نوع سیاست اعلامی و اعمالی آن نیزدگرگون شد. این شرایط، فرصتی برای هم افزایی منابع داخلی و خارجی این کشور فراهم نمود و توانست قدرت بالقوه خود را با تغییر تصور ادراکی، کنشگری فعال، عامل شناسا، پویایی داخلی، مدیریت امنیت و توسعه منطقه ای به منصه ظهور رساند. این تحقیق به دنبال پاسخ به این سئوال است که چه عواملی باعث گردید تا آفریقای جنوبی به عنوان یک قدرت منطقه ای و در حال ظهور مطرح گردد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که شرایط بین المللی، موقعیت جغرافیایی، نقش کارگزاران سیاسی، تغییر تصور اداراکی به دلیل تغییر سیتم سیاسی و رویکرد، علامل شناسا، تمایل، پذیرش، فرصت های دستیابی به جایگاه و تمایل به توسعه و امنیت و کنشگری در سطح بین الملل و منطقه ای ، فعال سازی و همچنین بنیانگذاری سازه های منطقه ای به همراه عضویت درسازمان های منطقه ای و بین المللی و همچنین عضویت دربریکس به نمود آفریقای جنوبی به قدرت منطقه ای و در حال ظهور کمک کرده است.
خوانش نوین صلح و امنیت بین المللی در پرتو مبارزه با تروریسم سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
179 - 204
حوزههای تخصصی:
صلح و امنیت المللی دوره های متوالی، معانی متفاوتی برای دولت ها و جامعه جهانی داشته است و به همین دلیل رویکردهای متفاوتی نیز در مورد آن وجود دارد. با ورود حوزه های نوینی چون فضای سایبری و امروز هوش مصنوعی، این تعاریف کلاسیک، دستخوش تغییر شده اند. با توجه به ویژگی های فضای سایبر تروریسم سایبری نیاز به بازآفرینی مفاهیمی چون امنیت دیجیتال، قاعده مند سازی استفاده از تکنولوژی هوش مصنوعی و از همه مهم تر امنیت انسانی را مطرح می کند.این پژوهش با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی نگارش یافته است.تهدید سایبری از جدی ترین تهدیدات علیه منافع ملی و امنیت بین المللی است. تا جایی که به سبب تخریب جدی زیرساخت های حیاتی برخی کشورها اعلام کرده اند آن را به مثابه حمله نظامی تلقی می کنند و به آن واکنش نظامی نشان خواهند داد. فضای سایبر و هوش مصنوعی تمام برداشت های رایج و سنتی از مفهوم امنیت ملی را زیر سؤال برده است. لذا این مفاهیم نیاز به بازتعریف در پرتو عرف بین المللی ناشی از تصمیمات سازمان هایی جون سازمان ملل متحد و ناتو دارد. فرصت های تکنولوژیکی که فضای سایبر و هوش مصنوعی ایجاد می کند آینده را شکل می دهد، اما آن را تعیین نمی کند. به منظور مدیریت چالش های پیش رو، دولت ها باید استراتژی ملی برای نحوه استفاده از مزایای فضای سایبر و هوش مصنوعی و کاهش اثرات مخرب آن با اتخاذ تدابیر مبتنی بر همکاری بین المللی در دستور کارخود قرار دهند.
وضعیت حساس: زدایش و آویزش قانون در پرتو نفی وضعیت استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
77 - 122
حوزههای تخصصی:
تبیین پیوند فرد و جامعه، دولت و شهروندان و تضمین آزادی و عدالت در یک جامعه سیاسی ازجمله آرمان های قانون اساسی و نگاهبانی از آن است؛ اما وجود موقعیت های اضطراری، منجر به تعلیق زودگذر اجرای قانون می شود که در بیشینه سنت های حقوقی دنیا پذیرفته شده است؛ اما تکاپوهای علمی تازه بر این است که دولت مدرن بر این رویه حرکت می کند که با دراندازی اضطرارهای برساخته، همواره به آویزش قانون روی می آورد. واکاوی این مسئله در ساختار جمهوری اسلامی ایران داستان بلند و ناهمتایی را نسبت به آنچه در سطح جهانی است، پیش چشم ما قرار می دهد که با نام «وضعیت حساس» می توان به آن پرداخت. وضعیتی دوگانه که حاکمان هرگز خود را در برابر آویزش قانون قرار نمی دهند اما به طور قانونی این آویزش را پیش می برند. این نوشتار، تکاپویی پیرامون این معماست که «سامان سیاسی ایران چگونه به طور قانونی به آویزش و زدایش قانون و تصمیم گیری در وضعیت حساس می پردازد». برآیند این جستار که با روش هرمنوتیک متن محور به دست آمده نشان می دهد که سنت قانون اساسی ایران برخوردار از امکان هایی است و از عباراتی بهره گرفته و نهادهایی را استوار ساخته که با تمسک به آن ها و بدون اعلام آویزش قانون، وضعیت همیشه آویزش و حتی زدایش قانون را در پیش گرفته و آن را اجرای مرّ قانون می داند.
تبیین ژئوپلیتیکی روابط روسیه در منطقه غرب آسیا با تاکید بر ایران و اسرائیل (1991- 2024)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
235-268
حوزههای تخصصی:
روسیه به عنوان یکی از بازیگران مهم جهانی در دوران حیات خود نقش های تهاجمی و تدافعی با توجه به تحولات در محیط منطقه ای همانند غرب آسیا و قدرت خود تجربه کرده است و پس از فروپاشی شوروی به طور جدی از سال ۲۰۰۰ شاهد سیاست منطقه گرایی روسیه بوده ایم. چراکه برقراری رابطه با غرب آسیا از طرفی به جهت بهبود ضعف های داخلی پس از فروپاشی شوروی و از جهتی دیگر به سبب افزایش و تقویت نفوذ روسیه در منطقه غرب آسیا بسیارحائز اهمیت بوده است. در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل دو کشور مهم درجهت دستیابی روسیه به اهدافش هستند. از آنجایی که این دو کشور باهم درگیر تنازع می باشند، الگوی رفتاری روسیه با این دو بازیگر دارای اهمیت است. از این رو پرسش اصلی مقاله این است که روسیه چه نوع رویکرد ژئوپلیتیکی را در قبال ایران و اسرائیل باتوجه به فرصت ها و چالش هایی که برایش وجود دارد اتخاذ نموده است؟ برای پاسخ به این پرسش فرضیه ما این است که روسیه برای رسیدن به قدرت بزرگ بودن خود، در این منطقه و تحکیم آن با ادامه همکاری اش با هر دو کشور الگوی ژئوپلیتیکی موازنه سازی را اتخاذ نموده است. این پژوهش براساس رویکرد توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش روند پژوهی و نمونه پژوهی به عنوان روش های پژوهش کیفی می باشد که در جمع آوری اطلاعات از منابع اسنادی –کتابخانه ای و تارنماهای معتبر فضای مجازی استفاده شده است. ین پژوهش براساس رویکرد توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش روند پژوهی و نمونه پژوهی به عنوان روش های پژوهش کیفی می باشد که در
روایت «حکومت» در اندیشه سیاسی محقق سبزواری و محقق کرکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
218 - 244
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر فهم نگاه محقق سبزواری و محقق کرکی در باب «حکومت» با بهره گیری از الگوی نظری «غایت–مشروعیت» و با استفاده از «روش تفسیری» است. در بخش غایت حکومت؛ محقق سبزواری «خیرات عامه» با تأکید بر عدالت و محقق کرکی «اعتلا و گسترش شیعه» را به عنوان غایت حکومت طرح می کنند. در بخش کیستی حاکم؛ محقق سبزواری از باب «رعایت قوانین مَعدِلت» و محقق کرکی از باب «فواید عملی برای گسترش» شیعه حکم به مشروعیت عملکردی حکام صفوی می دهند. در حوزه محدودیت اعمال قدرت: محقق سبزواری بر «تدبیر و قانون، نهاد وزارت، تفکیک قوا، شایسته سالاری و داشتن مأموران مخفی» تأکید دارد و محقق کرکی با پذیرش مسئولیت و اذعان حکام صفوی به منصوب بودن از طرف ایشان، مانع مهمی برای جلوگیری از ظلم به رعیت و سوءاستفاده از دین برای سلطه بر مردم بوده است. در حوزه حق اعتراض بر ضد حاکمیت: محقق سبزواری و محقق کرکی با متوقف کردن امربه معروف و نهی ازمنکر به اجازه شاهان صفوی یا به دلیل احتمال ضرر و منع مردم از هرگونه اقدام عملی، از باب «کنشگری منفی» از مردم می خواستند در قتل و جور حکام با آنان همکاری نکنند.
Conceptualization of the Hegemon Discourse of the Post-Revolutionary Iran in Septembers of Shiraz: A Cognitive-Multimodal Discourse Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۴, Autumn ۲۰۲۴
653 - 805
حوزههای تخصصی:
The 1979 Islamic Revolution marked a pivotal moment in the political relations between the U.S. and Iran, resulting in a “soft war” that primarily unfolded in the media, particularly within films. This study aims to analyze how the selected film, Septembers of Shiraz (2015), represents post-revolutionary Iran from a cognitive perspective. The Islamic Revolution is characterized by distinct signifiers, including anti-Zionism, the duality of the oppressed and the oppressors, legality, Islamism, republicanism, and the rejection of the United States. Rival discourses attempt to dislocate each of these signifiers to delegitimize the hegemon discourse of the Islamic Revolution. This analysis employs a combination of three theoretical frameworks and cognitive construal tools at the micro-level: Talmy’s (2000) force-dynamic paradigms, the multimodal conceptual metaphor proposed by Forceville (2006, 2008, 2016), and the metonymy-producing relationships suggested by Radden and Kövecses (1999). A macro-level analysis will utilize Laclau and Mouffe’s (2001) discourse theory to uncover the hegemon discourse’s semiotic system using the micro-level data. The results demonstrate that this film employs the repetitive metaphor of IRAN IS PRISON, the metonymy of MEMBERS FOR A CATEGORY, and the force-dynamic paradigm of the revolutionaries as a strong Antagonist/ the Jewish society as a weak Agonist. Discursively, the Iranian revolutionaries are portrayed as irrational, dogmatic, and narrow-minded individuals who are drawing their other-making border with all those who are not devoted to the Islamic revolution. Rejecting anti-Semitism, the revolutionaries’ irrationality, Jewish sacred suffering, and messianic redemption are some of the signifiers articulated by this film.
تحلیل وصیت نامه فرماندهان شهید پایتخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
149 - 190
حوزههای تخصصی:
وصیت نامه شهدا، مهم ترین سند مکتوب و قابل ارجاع جهت رسیدن به درک صحیحی از بینش و منش و کنش شهداست و جزو آثار ادبی گران قدر بازمانده از هشت سال دفاع مقدس محسوب می شود. اکثر وصایای شهدا در شب پیش از نبرد و در جبهه ها نوشته شده است. تحلیل وصیت های به جای مانده، یکی از راهکارهای اساسی برای خلق میثاق ارزشی میان نسل دفاع مقدس و نسل امروز است که جنگ تحمیلی را ندیده و تنها شنیده است. هدف تحقیق کنونی، تحلیل وصایای فرماندهان شهید پایتخت به روش تحلیل مضمون است. جامعه آماری کلیه وصایا فرماندهان شهید پایتخت است که باتوجه به متغیر دردسترس بودن متن کامل، در نهایت با تحلیل 100 وصیت نامه اشباع نظری حاصل شد. 19 مضمون فرعی در 5 مضمون اصلی دسته بندی شدند. نتایج نشان داد که مهم ترین وصایای شهدا مربوط به مفاهیم ارزشی (اخلاقی، دینی، انسانی)، رفتاری (خدمت گزاری، ولایت مداری، حق طلبی، عملگرایی)، تکلیفی (ادای واجبات و پایبندی به مستحبات، مناجات و توسل به ائمه طاهرین (ع)، حفظ حجاب و عفت)، نگرشی (آخرت اندیشی، امیدواری، وحدت گرایی، آزادگی، شهادت طلبی) و دانشی (خودشناسی، جهان بینی اسلامی، دعوت به مطالعه و اصول تربیتی) بوده است. در پایان پیشنهاد می شود، توصیه های شهدا در قالب ارزشمند هنری و ادبی به صورت عمومی و یا در کتاب های داستان و فیلم های مستند به نسل جدید آموزش داده شود تا انتقال ارزش های بین نسلی رخ دهد.
سیاست ورزی دو شهبانوی ساسانی؛ بوران و آزرمی دخت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به شیوه های سیاست ورزی و تدبیرهای سیاسیِ دو شهبانوی پایان ساسانیان، بوران و آزرمی دخت در بحرانی ترین سال های پیش از فروپاشی می پردازد. پادشاهانِ پس از خسروپرویز ناتوان، بازیچه اشراف و در فروپاشی مقصر جلوه داده می شوند، ازجمله دو شهبانو. نیز گمان رفته به خاطرِ نبودِ شاهزاده پسر دو شهبانو شاه شده اند. در این مقاله با بهره گیری از مهم تریم منابع تاریخی به چگونگیِ رویِ کار آمدن، تصمیم ها و اقداماتِ دو شهبانو و ویژگی های ایشان می پردازیم تا چهره درست تری از دوران زمام داری ایشان و نقش شان در اداره امور کشور پدیدار شود. منابع نشان می دهند که بوران و آزرمی دخت مشروع و دارای فرّه شاهی بوده، از سوی بزرگان برگزیده شدند و نه با دسیسه یا جنگ و یا مخالفت جدی. نامه ها بر دادگری، امنیت، مبارزه با دشمنان و آبادانی تاکید دارند. منابع تاریخی در مدیربودن، هوشمندی، دادگری، نیک رفتاری، بخشیدن خراج و شایستگیِ دوشهبانو مشترک هستند و سندی از بی لیاقتی وجود ندارد. مشکلات سیاسی، کشمکش خاندان ها و تازشِ عربان اداره کشور را بسیار دشوار کرده بود. ازاین رو مقصر و بی اراده دانستنِ دو شهبانو نه منصفانه است و نه مستند به داده های تاریخی، بلکه شواهدِ زیادی از تدبیر و سیاست ورزیِ درست دو شهبانو وجود دارد.
مؤلفه های بنیادین مشارکت سیاسی واکارگزارانه (حداکثری مشروط) در قرآن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
119 - 151
حوزههای تخصصی:
تبیین مشارکت سیاسی در قرآن وابسته به تبیین اصول و مولفه های آن در نگرش اسلامی است. نیک روشن است که در این حوزه نیز همچون حوزه های دیگر سیاسی رهیافت ها و رویکردهای مختلفی وجود دارد. رهیافت مطلوب پژوهش رهیافتی است که آن را مشارکت سیاسی واکارگزارانه(حداکثری مشروط) می نامد و به مدخلیت موثر همزمان و همنواخت مولفه های دینی و مولفه های مردمی در ایجاد و قوام دولت دینی(در نگرش قرآنی) باور دارد. پرسش آن است که مفاهیم و عناصر قوام بخش نظریه مطلوب مشارکت سیاسی در قرآن که به صورت پیش فرض مشارکت سیاسی واکارگزارانه(حداکثری مشروط) است کدامند؟ فرضیه مقاله بر اساس روش تفسیر موضوعی درصدد پاسخ بدین پرسش و یافتن مفروضه های این رهیافت در موضوعاتی چون قلمرو دین، رابطه دین و سیاست و دین و دولت، کرامت انسان، خلافت انسان، تکثر سیاسی و آزادی سیاسی است. نتایج رویکرد برگزیده پژوهش به جامعیت دین و قرآن در بستر قلمرو اعتدالی انفکاکی و جامعیت منابع؛ در هم تنیدگی دین و سیاست، کرامت ذاتی انسان که به پذیرش خلافت نوعیه مشککه منتهی می شود؛ تکثر سیاسی به معنای کثرت در وحدت از نگاه اسلامی در چارچوب قانون مندی های نظام دینی؛ و آزادی سیاسی اسلامی که مجالی فراخ داشته و از حقوق شهروندان است، همراه با ضابطه های دینی و اخلاقی؛ از نتایج مقاله به عنوان ارکان نظریه مشارکت سیاسی واکارگزارانه(حداکثری مشروط) است.
بررسی شاخصه های رویکرد سیاسی اجتماعی محمد جواد مغنیه در الکاشف با نگاهی به جریان های سیاسی اجتماعی معاصر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی ازویژگی های تفاسیر معاصر ،اتخاذ رویکرد سیاسی- اجتماعی است که به همه آیات قرآن از زاویه طرح و حل مسائل و مشکلات اجتماعی جوامع بشری می نگرد و هدفش عرضه مسائل اجتماعى بر قرآن و یافتن راه حل ها و درمان آن ها و سوق دادن جوامع به سمت تحول و پیشرفت است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی از منابع کتابخانه ای، شاخصه های رویکرد سیاسی اجتماعی محمد جواد مغنیه در تفسیر الکاشف، مورد واکاوی قرار داده است. نتایج بررسی نشان می دهد که دغدغه اصلی مغنیه در تفسیر قرآن کریم، متجلی ساختن کلام الهی در متن زندگی بشر بود و راه حل های نظام مند و کارآمدی را برای مسائل و پرسش های نو پدید حیات انسانی، منطبق با واقعیت های عینی زندگی اجتماعی از قرآن جستجو می کرد. داشتن اندیشه تقریبی، مقابله سیاست های استعماری آمریکا، تشویق بر مبارزه، پشتیبانی از آزادی خواهان، غرب ستیزی، مبارزه با صهیونیسم وتوجه به نظارت همگانی، از جمله شاخصه های رویکرد سیاسی اجتماعی او محسوب می شود که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
مختار و رهبری کاریزماتیک: تأثیرات رهبری بر جنبش های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مختار در سال 67 هجری به خون خواهی امام حسین ( ع ) قیام کرد و بعد از اخراج والی زبیریان حکومت کوفه را بدست گرفت. مختار با ادعای نیابت از محمد حنفیه و نیز با توجه به برخورداری از خصوصیات فردی از جمله هوش سیاسی، شیعه بودن توانست شرایط و احساسات عمومی جامعه را به سمت خود سوق دهد. شیعیان با تاکید بر شخصیت مذهبی مختار هدف و دیدگاهش درباره قیام را ترویج و نفوذ کاریزمایی او را در جامعه تقویت کردند. این تحقیق با طرح این سوال که شخصیت مختار چگونه بر شکل گیری و پیروزی قیام تاثیر گذاشته است ؛ بر مبنای چارچوب جامعه شناختی اقتدار ( سیادت) کاریزماتیک ماکس وبر به بررسی و تحلیل موضوع خود پرداخته است. دستاورد تحقیق حاکی از آن است که علاوه بر ویژگی های شخصیتی مختار، مهدویت، بحران، شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی که زمینه ساز ظهور رهبری کاریزماتیک در جامعه شده بود به مختار کمک کرد تا برای حل بحران سیاسی و اجتماعی شیعیان وارد صحنه سیاست شود و به عنوان رهبر کاریزماتیک شیعیان در شکل گیری و پیروزی قیام شیعیان نقش مهم ایفا کند.
تأملی انتقادی بر نگرش فرهنگ گرا به خلقیات ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی خلقیات ایران یک موضوع دامنه دارپژوهشی بوده است که ازیک حیث در ذیل مطالعات فرهنگی قرار می گیرد که بروجود رابطه بین فرهنگ سیاسی وتوسعه تاکید دارند.با این حال به نظر می رسد این رویکرد پژوهشی در عمل فایده چندانی ندارد ونمی تواند تغییری در این خلقیات ایجاد کند این واقعیت که با وجود پژوهش هاو نوشته های زیاد دراین سنت پژوهشی تغییر فرهنگی خاصی ایجاد نمی شود این مساله را طرح می کند که آیا این آثاراساسا به درستی مساله را تشخیص داده اند؟ در این مقاله سوال اصلی این هست که این رویکرد به خلقیات ایران دارای چه ویژگی ها ونقاط ضعفی است در پاسخ به سوال اصلی این فرضیه مورد بررسی قرار گرفت که همه این مطالعات مبتنی برکلی گویی بوده وبه بعد اخلاقی موضوع بی توجه هستند وعموما پیامد های خلقیات را از حیث تاثیر آن برمقوله توسعه مورد توجه قرار داده اند ودراین مسیرهم به تکرار وواگویی گزاره های ثابت وعام می پردازند که نه قابل اثبات هستند ونه در صورت درستی آنها اختصاص به ایران دارند وآن خصایلی که به ایرانیان نسبت داده می شود مولود شرایط زمانی ومکانی خاصی است که د رهرجا آن شرایط حاکم شوند همان پیامدها را خواهند داشت.چارچوب نظری مقاله نظریه نهاد گرایی است وبا روش توصیفی تحلیلی موضوع بررسی شده است.یافته های پژوهش نشان می دهد که تاکید بر بعد اخلاقی موضوع وعوامل تاریخی سازنده آنها می تواند تاثیرعینی تری بر شرایط اجتماعی داشته باشدکه در رویکردفرهنگ گرا چندان التفاتی به آن نشده است.
تبیین پیامدهای امنیتی عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل و تأثیر آن بر امنیت محور مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر شناسایی پیامدهای امنیتی عادی سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی و سنجش تاثیر آن بر محور مقاومت است. مسئله ی پژوهش تبیین تاثیر روند طرح منطقه ای رژیم صهیونیستی در روند عادی سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی با تمرکز بر محور غربی – عبری است. روش پژوهش نیز کیفی و مبتنی بر اسناد و فیش برداری می باشد وحسب هدف یک تحقیق کاربردی به حساب می آید و از آنجایی که این پژوهش درصدد کشف پیامدهای یک رویداد در پی یافتن موضوع موجود و شناسایی روندهای حاکم است، لذا رویکرد توصیفی خواهد داشت. برقراری روابط استراتژیک میان اعراب با رژیم صهیونیستی، این رژیم را قادر می سازد تا از طریق کشورهای عربی برخی اقدامات جاسوسی و اطلاعاتی- امنیتی را علیه محور مقاومت افزایش دهد. یافته های مقاله نشان میدهد؛ عادی سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی از زوایای مختلف بر امنیت محور مقاومت تاثیر می گذارد که شامل عواملی همچون ایجاد یک موازنه تهدید علیه محور مقاومت، ایجاد صف بندی های جدید در منطقه علیه محور مقاومت، توسعه نفوذ آمریکا در سطح منطقه، رشد گروه های تروریستی، عدم شکل گیری رژیم و ترتیبات امنیتی پایدار در خاورمیانه و انزوای منطقه ای و تضعیف محور مقاومت می باشد.
راهبردهای جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با تبعات مناسبات امنیتی حاکم بر روابط امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی در هراس از قدرت یابی و گسترش نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران، اقدام به نزدیکی مواضع کرده و هسته ی اصلی فرایند سازش خود را با ادراک یا تصور تهدید از ایران و مقابله با آنچه تهدیدات امنیتی جمهوری اسلامی ایران می خوانند، قرار داده اند.در این راستا هدف این پژوهش تدوین راهبردهای جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با تبعات مناسبات امنیتی حاکم بر روابط امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی است.به منظور تجزیه و تحلیل روشمند داده های گردآوری شده، در بخش اعتبارسنجی یافته ها ضمن بهره مندی از مصاحبه ی عمیق با خبرگان موضوع، نظرات آنان درقالب یک پرسشنامه ی محقق ساخته اخذ گردیده، دیدگاه های آنان مبنای تدوین راهبردهای محیط -پایه ی SOAR قلمداد شده است. یافته های تحقیق نشان دهنده این است که رژیم صهیونیستی با تاکید بر تعارض هویتی، جمهوری اسلامی ایران را بزرگترین تهدید بقای خود می انگارد. امارات نیز با تاکید بر تعارض منافع و تصور تهدید و نقش آفرینی محدود، احساس عقده حقارت عمیقی در قبال جمهوری اسلامی ایران می نماید. به همین دلیل، ائتلاف راهبردی صهیونیست ها و اماراتی ها با هدف تغییر ساختار امنیت منطقه(ژئوپلتیک خاورمیانه)، صورت پذیرفته است که هدف نهایی هویت بخشی، تثبیت موجودیت و تضمین امنیت رژیم صهیونیستی است.بنابراین این مناسبات تبعات و پیامدهای امنیتی دارد. جمهوری اسلامی ایران در مقابل تهدیدات امنیتی راهبردها را باید ذیل سه محور، تنش زدایی و گسترش همکاری های منطقه ای، افزایش توان نظامی و عناصر قدرت ملی قرار دهد.
فلسفه اوبونتو و کرامت انسانی مبنای استراتژی کلان آفریقای جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
598 - 565
حوزههای تخصصی:
ارزیابی بنیان های ایده محور استراتژی کلان کشورها، از کلیدی ترین متغیرهای فهم جهت گیری های کلان آنها در مناسبات بین المللی است. بر این اساس ارزیابی بنیان ایده محور استراتژی کلان آفریقای جنوبی به عنوان یکی از بازیگران نوظهور و اثرگذار جهانی مسئله پژوهش حاضر است. شناخت و تبیین این ایده و یافتن مصادیقی از اثرگذاری آن بر کنش استراتژیک آفریقای جنوبی در سه حوزه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی (حکمرانی جهانی) در عرصه بین المللی، محور پرسش اساسی پژوهش است. اینکه بنیان ایده محور استراتژی کلان آفریقای جنوبی چیست و چگونه بر کنش استراتژیک این کشور در مناسبات بین المللی اثرگذار است. در پاسخ نگارندگان استدلال می کنند که ایده مرکزی استراتژی کلان آفریقای جنوبی، ارزش مترقی «حفظ کرامت انسانی» است که از فلسفه اوبونتو استخراج شده و در استراتژی ها، سیاست ها و کنش های سه گانه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی (حکمرانی جهانی) آفریقای جنوبی، در عرصه بین الملل نمود عملی یافته است. یافته ها نشان می دهد که آفریقای جنوبی کرامت انسانی را ایده اساسی کنش استراتژیک خود در چهار سطح ملی، منطقه ای، قاره ای و بین المللی بازنمایی کرده و از این مسیر هم منافع ملی خود را پیگیری کرده و هم خود را نماینده آفریقا و جنوب جهانی به تصویر کشیده است. وجهه و تصویری که یک زمینه احترام و اعتبار این کشور در سطح جهانی را موجب شده است و می تواند درس آموزه ای مهم برای سایر کشورهای مدعی رسالت فراملی باشد. این پژوهش در دسته پژوهش های کیفی با روشی توصیفی- تبیینی است که با بهره گیری از منابع اینترنتی و کتابخانه ای به نگارش در آمده است.