فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعات امنیتی سازه انگاری در روابط بین الملل، کار خود را با نقد برداشت عقلانیت گرایانه نئورئالیست ها و نئولیبرال ها آغاز می کند. سخن روشن اندیشمندان سازه انگاری این است که تصمیمات و مواضع بازیگران، بر اساس برداشتی است که طی تعامل با دیگران به دست می آورند و پیش از شروع تعامل، هویت و منافع قابل تصور نیست. به گفته نیکلاس اونف، جهان پیش رو جهانی است که ما می سازیم نه اینکه خود قواعد لایتغیری داشته باشد. این ما هستیم که جهان را معنا و اداره می کنیم. تحلیل سازه انگارانه از مفهوم امنیت به دلیل ظهور و گسترش جامعه شبکه ای و پسا صنعتی و همچنین با توجه به تاکید بر نقش محوری انگاره ها، ساخت بین الاذهانی واقعیت و مرتبه برجسته هویت، توانسته است نگرش مکانیکی نئورئالیستی را تعدیل و تحلیلی کیفی از مفهوم امنیت ارایه دهد.
امنیت ملی و تحدید حقوقی آن
حوزههای تخصصی:
مطالعه و تحقیق در حوزه های مرتبط با دولت و حکامیت را باید از جمله مطالعات میان رشته ای به شمار آورد که با توجه به موضوع مورد بررسی، علوم و گرایشهای مختلف علمی در تبیین آن مشارکت و دخالت دارند.
اثبات ولایت مطلقه فقیه از طریق برهان خلف و مستقیم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در عصر غیبت می توان از طریق برهان خلف نیز مشروعیت ولایت فقیه را اثبات کرد. با فرض خلف، یعنی فرض نفی حاکمیت فقیه در عصر غیبت، وضع از سه فرض خارج نیست: 1) حاکمیت طاغوت؛ بنابر نص کرایم قرآن و روایات، این فرض شرعاً ممتنع است. 2) عدم وجود حاکم: این فرض عادتاً ناممکن است و اگر ایجاد شود مستلزم اخلال نظام نوعی است. همچنین شرعاً جایز نیست. 3) حاکمیتی بین حق و باطل: این فرض محال است؛ زیرا اموری که به حق و باطل وصف شوند یا حق اند یا باطل و آنچه حق نباشد قطعاً باطل است؛ چراکه قرآن کریم فرموده فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلالُ ؛ واسطه ای بین حق و باطل وجود ندارد. بنابراین با ممتنع بودن هر سه فرض، هیچ راهی جز پذیرش حاکمیت فقیه وجود ندارد. اقامه برهان مستقیم برای اثبات ولایت فقیه سه مقدمه دارد: 1) تعطیل حدود الاهی در عصر غیبت با وجود امکان اقامه آن جایز نیست؛ 2) مجری این احکام باید احکام را بداند (فقیه باشد)؛ 3. مجری برای اجرا باید حق تصرف در اموال و نفوس داشته باشد (ولایت). مجموع این مقدمات وجود ولایت فقیه را واجب می کند.
آسیب شناسی حکومتهای شیعی
منبع:
حصون ۱۳۸۴ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسى، شناخت مجموعه آفات و آسیب هاى جامع حال و آینده حکومت است که ضرورت امنیّتى، عقلى و قرآنى دارد. حکومت دینى یعنى حاکمیّت مستقیم معصوم یا جانشینان وى. حکومت هاى گذشته شیعى همانند حکومت ادریسیان در مغرب اقصى، علویان در طبرستان، حکومت فاطمیان در مصر، آل حمدان در عراق و آل بویه در ایران و بین النّهرین، نمونه اى از حکومت مسانخ الهى بوده است که تسلیم آسیبهاى درون تشکیلاتى و برون مرزى شده و زوال پذیرفتند. مقاله حاضر ضمن توجه به علل زوال آنها، به آسیب شناسى حکومت دینى و نظام حاکم پرداخته است.
کالبدشکافی تهدید
حوزههای تخصصی:
چهره متغیر امنیت ملی
حوزههای تخصصی:
اهداف ژئوپلیتیکی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با فروپاشی نظام دو قطبی، آسیای مرکزی به عنوان بخش جنوبی از قلمرو هارتلند نظریه مکیندر، هویت جغرافیایی - سیاسی مستقل پیدا کرده و به عنوان فضای فاقد قدرت تأثیر گذار، به عرصه رقابت قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای تبدیل شد فقدان قدرت تأثیرگذار و نوپایی جمهوری های آن، زمینه ساز دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای را در این حوزه استراتژیک فراهم کرده است. قدرتهای یاد شده هر کدام دارای اهداف، منافع و دیدگاهای خاص خود می باشند که شناخت صیح دیدگاههای آنان زمینه ساز اتخاذ سیاستهای مناسب تری از جانب دستگاه سیاست خارجی ایران خواهد بود. مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه ای در پی تبیین اهداف حضور قدرتهای فوق از منظر ژئوپلیتیک در منطقه آسیای مرکزی است. نتایج حاصله بیانگر این مطلب است که قدرتهای منطقه¬ای و فرامنطقه ای مانند ایران، روسیه و چین، علاوه بر هدف توسعه نفوذ خود در منطقه، دارای نگرانیهای امنیتی نیز می باشند و بخشی از نقش آفرینی این کشورها متوجه کسب توانایی بازدارندگی در مقابل تهدیدات در آسیای مرکزی است. ترکیه به عنوان دیگر قدرت منطقه¬ای است که در حال حاضر با تکیه بر قدرت اقتصادی خود و اشتراکات فرهنگی سعی در نقش آفرینی فعال و مؤثر در منطقه را دارد. آمریکا بازیگر اصلی فرامنطقه¬ای در آسیای مرکزی است که در جستجوی اهداف اقتصادی و ژئواستراتژیک خاص خود است و قصد دارد فرآیندهای منطقه¬ای را با اجرای استرات ژی ترکیبی تحت کنترل خود بگیرد. اتحادیه اروپا نیز با توجه به بنیان های اقتصادی خود حضور موفقی در منطقه دارد. اروپا دارای دیدگاهی عمدتاً تجاری بوده و چندان به دنبال کسب جایگاه ژئوپلیتیکی در منطقه نیست. اقدامات اسرائیل نیز در منطقه با توجه به اهداف خاص و جذابیت هایی که اسرائیل برای جمهوری¬های منطقه آسیای مرکزی و قفقاز دارد، با موفقیت نسبی توأم بوده است. اسرائیل علاوه بر اینکه توانسته روابط خوبی با منطقه برقرار کند، موفق شده است تا با جلب همکاری کشورهایی همچون ترکیه و ایالات متحده از آنها نیز در جهت پیشبرد اهداف مورد نظر خود بهره برداری نماید.
آسیب شناسی جریان اصلاحات در ایران
حوزههای تخصصی:
نگارنده در پاسخ به این پرسش که چرا اصلاحطلبی در ایران ناکام ماند، متغیرهای اثرگذار بر کامکاری و ناکامی آن چه بودند؟ معتقد است که کامکاری و ناکامی اصلاحطلبی بستگی تام به میزان زایش و افزایش سرمابه اجتماعی که به وجود آورده است دارد. با توجه به تعریف سرمایه اجتماعی و اهمیت نقش اعتماد ملی در آن چنین نتیجه میگیرد که اصلاحطلبان موجب گسترش بیاعتمادی ملی و گسست جامعه و دولت شدند و راه علاج پارادوکس دموکراسی توسعه تاریخی ایران را در دموکراسی تعاملی نخبگان میداند، نه در دموکراسی تودهای اصلاحطلبان.
ارتباطات، مخاطب و امنیت: چارچوب نظری با نگاهی به وضعیت جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار نویسنده برآن است که ضمن پرداختن به تعاریفی دقیق از مفاهیم ارتباط، مخاطب و امنیت ملی، به تشریح تأثیرات عمده ارتباطات (با در نظر گرفتن مخاطب) برروی مفهوم امنیت ملی بپردازد؛ تأثیری شگرف که در عصر پر قیل و قال ارتباطات، جهانی متفاوت از گذشته پدید آورده است.دنیایی که کنترل نظم و ایجاد امنیت در آن با توجه به این مهم از قواعدی گوناگون سود می جوید.همان طور که می دانیم از بارزترین مشخصه های سده بیست و یکم گستردگی وسایل ارتباط جمعی بوده و این مشخصه، شرایطی را پدید آورده است که در آن انسانها، در جهت تأمین جوانب مختلف زندگی خود، در جستجوی فضایی امن می باشند تا در سایه چنین امنیتی به سوی توسعه ای همه جانبه گام بردارند.حال خلق چنین امنیتی با توجه به خصوصیت بارز عصر حاضر، نیازمند قوانین و شیوه های خاص خود است که حاکمیت های مختلف با تکیه بر آن همواره برای دستیابی به چنین امنیتی گام برمی دارند.در پایان این مقاله در صدد است تا با طرح چارچوبی کلی از تهدیدات امنیت در جمهوری اسلامی ایران، راهکارهای مناسبی را نیز مطرح سازد.
حق محوری تجدد و تکلیف مداری سنت
حوزههای تخصصی:
حقمحوری و تکلیفمداری سنت ریشه در مبانی متافیزیکی دارد. فلسفه تجدد با نفی نظم وجودشناسانه عالم، در حقیقت هیچ جایی برای حق باقی نمیگذارد تا بتوان آن را به عنوان یک ارزش به حساب آورد. تکلیف در سنت به معنای پذیرش جایگاه موجودات و حدود مجاز رفتاری آنان است. انسان واضع حق نیست و نمیتواند از این حدود وجودشناختی عالم تجاوز کند.
تأثیرات اجتماعی فهم نادرست از دین
حوزههای تخصصی:
به نظر آقاى ملکیان، دین بر تحول درونى تاکید دارد و آن را منشا تحول بیرونى مىداند . بدفهمىهایى که از دین صورت مىگیرد عبارتاند از: 1 . دیندارى را به معناى مالکیتحقیقتبگیریم; 2 . تعبد; 3 . تلقى صرفا منطقى از بحث توحید; 4 . حجره حجره کردن دین و خلاصه کردن آن در یک یا چند حجره; 5 . مطلوبیت ذاتى قائل شدن براى عبادت و 6 . بىصداقتى . این بدفهمىها منشا رفتارهاى نادرست اجتماعى است .
شاخص های توسعة انسانی و فرهنگ سیاسی دموکراتیک (تحلیل ثانویة داده های پیمایش ارزش های جهانی برای استان های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مباحث توسعه و مسایل مربوط به آن تاریخ توسعه در ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مباحث توسعه و مسایل مربوط به آن دیدگاه های نظری توسعه در ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات سیاسی، بین الملل و توسعه ارتباطات و توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات سیاسی، بین الملل و توسعه ارتباطات سیاسی
اهمیت نقش ارزش های توده در گذار به دموکراسی در سال های اخیر برجستگی خاصی یافته است. اگرچه دیرینه شناسی مفهومی حکایت از تأکید اندیشمندانی مانند ارسطو و افلاطون بر اهمیت نقش ارزش های شهروندان در سیاست دارد، اما در دهه های اخیر و به طور خاص با مطالعة «فرهنگ مدنی« آلموند و وربا بود که توجهات بیش از پیش به این سو رهنمون شد. مطالعة حاضر نیز در همان راستا، البته با طرح نظریات و تجربیات نو، دربارة ارزش ها انجام گرفته است.
داده های مورد استفاده برای آزمون فرضیة اصلی تحقیق از مجموعه داده های پیمایش جهانی ارزش ها (WVS)، موج پیمایش سال های 2005 تا 2008 اخذ شده است. این پیمایش در ایران در سال 2007 با 2667 نمونة آماری به انجام رسیده است. در این مجموعه داده ها استان محل سکونت پاسخگو در یکی از متغیرهای آن ثبت شده است. لذا امکان مقایسة میزان ارزش هایرهایی بخش پاسخگویان به تفکیک استانی مهیا شده است. در این پژوهش استان هایی که تعداد نمونة آن ها در مجموعه داده ها زیر 40 نفر بود حذف شدند. در جریان این امر استان های ایلام، بوشهر، چهارمحال و بختیاری، سمنان، کهکیلویه و بویراحمد و یزد از مجموع 30 استان موجود در مجموعه داده ها حذف شدند و استان های خراسان جنوبی و شمالی نیز به لحاظ آنکه داده های توسعة انسانی آن ها در سال 1384 (سال نزدیک به پیمایش WVS) به تفکیک در دسترس نبود، با استان خراسان رضوی ادغام شد و در کل با نام استان خراسان در تحلیل ها آمده است. همچنین داده های مربوط به استان های کردستان، کرمانشاه و زنجان در مجموعه داده های پیمایش جهانی ارزش ها WVS نیز دارای نواقصی بود که از تحلیل های ما حذف گردید. لذا تحلیل نوشتار حاضر مبتنی بر 21 استان از مجموع استان های ایران بوده و با در نظر گرفتن استان های خراسان جنوبی و شمالی که داده های آن ها در استان خراسان رضوی ادغام شده اند در مجموع تحلیل ها مبتنی بر 19 استان باقی مانده خواهد بود. نتایج حاکی از ارتباط معنی دار میان وضعیت شاخص توسعة انسانی (HDI) و زیرمجموعه های آن یعنی درآمد سرانه، امید به زندگی و سطح آموزش با ارزش های رهایی بخش یعنی نوع دموکراتیک فرهنگ سیاسی است. یافته ها همچنین نشان از آن دارند که شاخص توسعة انسانی به تنهایی بیش از 2/28 درصد از واریانس گونة دموکراتیک فرهنگ سیاسی در استان های ایران را تبیین می کند.
سرچشمه های عزاداری شیعه پس از واقعه کربلا
منبع:
حصون ۱۳۸۳ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
در تاریخ شیعه، سنت عزادارى، علاوه بر جنبه هاى روحى و معنوى، رنگ سیاسى ـ اجتماعى نیز به خود گرفته است. شیعیان امامیه، با برپایى عزادارى و گرامیداشت شهیدان کربلا، طرفدارى ازراه وروش پیشوایان شهیدومخالفت بادشمنان آنان رابه نمایش مى گذارند. این مراسم که هر سال پرشورتر برگزار مى شود، این پرسش را مطرح مى کند که سرچشمه هاى عزادارى شیعه امامیه پس از واقعه کربلا چیست؟ مقاله حاضر با رویکرد تاریخى، ریشه ها و سرچشمه هاى این سنت را بیان مى کند.
جمهوریت و اسلامیت
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نویسنده با بررسى مفهوم جمهوریت از نگاه عالمان سیاست، به مؤلفههاى دخیل در تعریف جمهوریت اشاره کرده و سازگارى این مؤلفهها با نظام ولایى را نشان مىدهند.
رویکرد انسان شناختی و جایگاه آن در دیدگاه پست مدرن
حوزههای تخصصی:
انسان به عنوان موجودی پیچیده تبعاً نیاز به شناخت گسترده ای دارد، چرا که تحت تاثیر شرایط پیرامونی خود دایم در حال دگرگونی است و متفاوت بودن ذات هر انسانی سبب شکل گیری شخصیت های متفاوتی می شود که این امر شناخت انسانها را سخت تر می نماید.انسان کمال گراست و این میل هیچ گاه از حرکت باز نمی ایستد. امروزه تغییرات بنیادی و نوظهور در جوامع همه چیز را دگرگون کرده است. روشهای جدید درک سیستم های فیزیکی و روشهای جدید تفکر همه مفروضات و باورهای انسان را به چالش می کشد.مسلماً بررسی انسان شناسی به تغییر و کیفیت زندگی و ارزش گذاری ها و رشد و توسعه زندگی مردم کمک می کند. اما از آنجا که جوامع دایم در حال تغییر و دگرگونی اند، به ناچار رفتارها و عقاید انسانها با هم متفاوت خواهد بود و انسان شناسی در پس تغییر قرار خواهد گرفت.رویکردهای مختلف انسان شناسی را از منظرهای مختلف بررسی می کند، اما اینکه دیدگاه این رویکردها در مورد انسان شناسی با توجه به تغییر و تحول در جوامع به چه سمتی کشیده می شود، پرسشی است که در این تحقیق بررسی خواهد شد. در این نوشتار، انسان شناسی تغییر را به عنوان یک الگو مورد توجه قرار می دهیم و به بررسی تطبیقی دیدگاههای مختلف در مورد انسان شناسی تغییر در جوامع در حال دگرگونی می پردازیم.
آثار همبستگی ملی و مشارکت عمومی از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی
منبع:
حصون ۱۳۸۴ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
در آغاز سال 1384، چند مسأله مهم و حیاتى پیش روى دولت و ملت ایران قرار داشت: اولاً، انتخابات ریاست جمهورى در پیش بود که براى ملت و سرنوشت کشور در یک دوره چهار ساله اهمیتى فراوان داشت.ثانیا، سال 1384، سال شروع سند چشم انداز 20 ساله اى است که نظام جمهورى اسلامى آن را براى آینده خویش طراحى کرده است. ثالثا، در این سال، برنامه پنج ساله چهارم توسعه بر اساس چشم انداز تنظیم مى شود و بودجه سال هاى بعدى بر آن پایه نوشته خواهد شد.مقام معظم رهبرى با درک عمیق اهمیت حیاتى مسائل مذکور، سال 1384 را «سال همبستگى ملى و مشارکت عمومى» نامید تا همبستگى عمومى و مشارکت ملى مردم چه در انتخابات و چه در مسائل گوناگونى که دولت پیش رو دارد، بتواند با یارى و خواست خداوند به پیشرفت و توسعه بیشتر ایران بینجامد. با وجود شفاف بودن شعار همبستگى ملى و مشارکت عمومى، جاى این سؤال باقى است که عناصر، مصادیق و آثار سیاسى اجتماعى طرح و اجراى این شعار بر پایه دیدگاه هاى رهبرى چیست؟ مقاله حاضر مى کوشد به این سؤال پاسخ دهد.
شیوه های برخورد با سنت های فرهنگی
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر، در برخورد با سنتهاى فرهنگى سه گرایش در میان ایرانیان شایع بوده است: 1. گرایش سنتگرایانه؛ 2. گرایش شبهتجددخواهانه و 3. گرایش تجددخواهانه. گرایش اخیر با استفاده از اصل «میراثبردن انتقادى» به خلق فرهنگ نو چشم دوخته است. در شرایط امروزى تنها تأکید بر آن دسته سنتهاى فرهنگى مجاز است که بتوانند با فرآیند همگرایى فرهنگى جهانى سازگار شوند.
جان نا آرام هند
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی: