فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
به تسبیح موجودات در آیات متعددی از قرآن کریم اشاره شده است. بسیاری از آیات از تسبیح آن چه در آسمان ها و زمین است سخن گفته اند، و در یکی از آیات قرآنی، از این حقیقت خبر داده شده که هر چیزی، خداوند را «تسبیح به حمد» می کند: «إِنْ مِنْ شَی ءٍ إِلاَّ یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» (اسراء/ 44). مسئله چگونگی تسبیح موجودات مسأله ای کلامی فلسفی در فرهنگ اسلامی است. در پاسخ به این پرسش گروهی از عالمان (عمدتا متکلمان) به تسبیح «حالی» موجودات و گروهی دیگر (عمدتا فلاسفه و عرفا) بر تسبیح «قولی» آنان قائل شده اند. این پژوهش مبتنی بر روش معناشناسی تاریخی و با بررسی تحولات معنایی تسبیح از پیش از اسلام تا قرآن کریم و سپس دوران اسلامی، تلاش کرده با عبور از این دوگان معنای تسبیح را در قرآن کریم کاویده و بر اساس آن، فهمی مناسب را از آیات مذکور فراهم آورد. حاصل این پژوهش نشان داد تسبیح موجودات از سنخ «تسبیح به حمد» است که تسبیحی از سر شوق و اشتیاق به پروردگار عالم است.
طراحی سرفصل پیشنهادی درس سلامت معنوی ویژه رشته های بهداشت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
78-92
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: رشته های مرتبط با علوم بهداشتی به دلیل ارتباط تنگاتنگ با بهداشت و سلامت جامعه دارای حساسیت های بالایی است. از سوی دیگر، معنویت می تواند ظرفیت ویژه ای برای توسعه و ارتقای سلامت فراهم نماید. برنامه آموزشی معنوی تنها وسیله ای برای درک محتوای آموزشی نیست بلکه حرکتی فراتر از استدلال و شیوه های تحلیلی و اندیشه ورزی است که معمولاً در خلال آموزش صورت می گیرد. هدف از این پژوهش تدوین سرفصل های پیشنهادی سلامت معنوی ویژه رشته های بهداشت بود. روش کار: مطالعه حاضر از نوع پژوهش در آموزش است که در سال 1400 در پنج مرحله انجام شده است. ابتدا، متون مرتبط با سلامت معنوی در علوم بهداشتی با تأکید بر آموزش سلامت معنوی مرور شد. در مرحله بعد، نظر متخصصان و کارشناسان بهداشت اخذ شد و سپس گروه خبرگان متشکل از استادان مجرب رشته های مرتبط با سلامت معنوی، روان شناسی و بهداشت جهت بررسی گویه های پیشنهادی (شامل اهداف از پیش تعیین شده) تشکیل گردید. گویه های پیشنهادشده حاصل نظرات گروه خبرگان در اختیار 15 نفر از متخصصان علوم بهداشتی و سلامت معنوی و روان شناسی قرار گرفت تا به شاخص های مربوط به نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی پاسخ دهند. در پایان نتایج به دست آمده جمع بندی و پیشنهاد شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: این مطالعه به تدوین سرفصل درس سلامت معنوی ویژه رشته های علوم بهداشتی با 24 عنوان منجر شده که روایی محتوایی آنها نیز تأیید شده است. عناوین فوق از لحاظ ضرورت عنوان و همچنین ارتباط عناوین انتخاب شده با عنوان سرفصل سلامت معنوی در رشته های بهداشت ارتباط قابل قبول دارد. نتیجه گیری: با توجه به نظر خبرگان حوزه سلامت معنوی و علوم بهداشتی، سرفصل های پیشنهادشده می تواند به عنوان راهنما در جهت تکمیل و طراحی برنامه آموزشی درس سلامت معنوی در رشته های بهداشت در دانشگاه های علوم پزشکی ایران استفاده شود.
تحلیل انتقادی صوفی انگاری حضرت عیسی با تأکید بر گزاره های عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
75 - 88
حوزههای تخصصی:
ببا آغاز مطالعات انتقادی کتاب مقدس در قرن هجدهم میلادی و بحث درباره شخصیت تاریخی حضرت عیسی(ع)، زندگی اجتماعی وی نیز مطمح نظر قرار گرفت و به ارائه دو نظریه متفاوت در قالب ایشان انجامید: حضرت عیسی(ع) به مثابه زاهدی اخلاق مدار یا مصلحی انقلابی. با توجه به برخی گزاره های عهد جدید و بافت سیاسی اجتماعی زمانه حضرت عیسی(ع)، به نظر می رسد خوانش زاهدانه جامع و مبتنی بر جملگی گزارش ها از زندگی آن حضرت نیست. این پژوهش با تحلیل فرازهایی از عهد جدید، ارائه سیمای صرفاً اخلاقی و متغافل از رخدادهای اجتماعی حضرت عیسی(ع) را نقد می کند. سپس بر پایه تحلیل تاریخی دوران شکل گیری مسیحیت، زمینه های ظهور این دیدگاه را بررسی می کند. تحلیل متنی گزاره های عهد جدید درباره عملکرد اجتماعی حضرت عیسی(ع) نشان می دهد که وی افزون بر اهتمام به مباحث اخلاقی، بر اصلاح جامعه و حاکمیت نیز تأکید داشته و ارائه تصویری صرفاً اخلاقی و متسامح معلول غلبه خوانش اخلاقی و مسامحه گرایانه پولس، تضعیف مسیحیان و حمایت امپراتوری روم از آیین های اخلاق محور و به چالش کشیده شدن انتظار مسیحا پس از تصلیب حضرت عیسی(ع) بوده است.
تحلیل فلسفی مفهوم عدالت در اصل عدالت اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
45 - 62
حوزههای تخصصی:
مفاهیم فلسفی همچون مفهوم عدالت، دارای منشأ انتزاع اند. تحلیل فلسفی منشأ انتزاع مفهوم، در شناخت دقیق آن و احکامش مؤثر است. اصل عدالت در حوزه اجتماع، بیانگر ساختار مناسبی است که در آن هر چیزی در جایگاه مناسبش قرار گیرد. شناخت مؤلفه های ساختار عدالت، نیازمند تحلیل فلسفی است. در این مقاله با روش تحلیلی توصیفی، مؤلفه های عدالت براساس تقسیم ثنایی و در مواردی با ذکر اهم مصادیق، تبیین شده است. چهار مؤلفه اصلی عبارت اند از: خیرات، موانع، اختصاصات و مشترکات. مؤلفه خیرات حاوی اقسامی چون خیرات فردی و عمومی است که براساس دیدگاه انسان شناسانه، منظومه اهداف انسان را بیان می کند. بازشناسی انواع موانع آزادی های مشروع، در شناخت عدالت از بی عدالتی مؤثر است. مؤلفه اختصاص ها نیز متأثر از اموری چون تلاش، نیاز، نسبت، شایستگی و مواردی چون هبه و نفقه است. نهایتاً مشترکات نیز به دو قسم طبیعی و خدمات دولتی تقسیم می شوند که خدمات دولتی براساس نیازمندی و مشارکت های بخشی، جغرافیای خدمات را تعیین می کند. شناخت مؤلفه های عدالت در کنار شناخت معیار ارزش، به تبیین اصل عدالت و قواعد منتزع از آن منتهی می شود.
حساب ابجد، کمند معقولات مجرد؛ نقدی بر دو دیدگاه «فلسفی- ریاضی» از شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
123 - 141
حوزههای تخصصی:
Shahid Mutahhari holds that abjad is not real arithmetic but fiction and it can thus not show any truth. Ayatullah Javadi Amoli also argues that the category of quantity exclusively belongs to the material and imaginal worlds and its lasso does not reach the intelligibles. It seems that the two philosophical and arithmetical approaches are apparently not related to each other; they actually deny a mutual correlation, though; because if abjad arithmetic were a real and true "numbering", its "enumerated thing" would be nothing but of "intelligibles" and "abstract meanings", their enumeration is in terms of letters and words, though. Apparently, to enumerate concepts and "intelligibles" is not impossible as such. What is impossible is the enumeration due to the shape and weight and the like, which, of course, concepts are stripped of.
The definitions and applications provided by masters of philosophy and wisdom such as Ibn Turkah and Mirdamad show that this enumeration is not only possible, but also, thanks to the calculation of "abjad", has occurred. Because it leads to the discovery of the phrases "sharing in quantity and meaning"; phrases different in terms of the combination of letters, nonetheless common in terms of quantity and quality (spirit of meaning); and because the mentioned double sharing, as a design, is of the same cognation of knowledge and will of Allah, rather than those of him who coins the terms or uses the phrases, it can be proved by a priori proof (ratio esendi). Abjad arithmetic is also true and divine, along with enumerated entities of the cognation of meanings. The ambiguity of such major terms can be resolved by means of the movable and concrete minor terms mentioned in the text.
بازخوانی و تحلیل شاخصه ها و پیامدهای حیات دینی پادشاهان ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۳۱۱
81 - 89
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم با تأکید بر جزیره العرب، بر حیات جاهلی در گستره جهان مقارن ظهور اسلام اشاره دارد. بالطبع این سؤال مطرح است که وضعیت ایران عصر ظهور اسلام چگونه بوده است؟ و سؤال دقیق تر این که وضعیت دینی پادشاهان به عنوان عنصر اصلی قدرت، در ایران مقارن ظهور اسلام به چه صورتی بوده است؟ ازاین رو متن پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد تاریخی، به این سؤال پاسخ داده که شاخصه ها و پیامدهای حیات دینی پادشاهان ساسانی چیست؟ برون داد پژوهش مذکور بر شاخصه های نامعقول در حیات دینی پادشاهان ساسانی و پیامدهای منفی آن تأکید دارد. پژوهش پیش رو مبتنی بر شاخصه های چهارگانه: تعریف جایگاه خداگونه، تعریف جایگاه «جانشین منصوب خدا»، تنوع مذهبی، و رویکرد قهرآمیز نسبت به دیگر مذاهب است. شاخصه های مذکور به ایجاد انحراف بیشتر در دین زرتشت، ثروت اندوزی بزرگان زرتشتی، فاصله گیری مردم از معنویت و اکتفا به اعمال سخت و نامعقول، گسترش مسیحیت در ایران، و مهاجرت مردم منجر گردید. شرایط بیان شده در کنار دیگر موارد، وضعیت دشواری برای مردم ایران فراهم ساخته بود؛ ازاین رو با ورود اسلام به ایران، مردم به استقبال آن رفته و مسلمان شدند.
استعاره های مفهومی علم حضوری در فلسفه سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
243 - 270
حوزههای تخصصی:
براساس آخرین نظریات حوزه معناشناسی شناختی، بشر به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه، برای ساده سازی مفاهیم پیچیده ذهنی از استعاره مفهومی استفاده می کند. فیلسوفان، از کسانی هستند که برای فهم پذیرساختن مفاهیم انتزاعی فلسفی، از استعاره های مفهومی بسیار بهره برده اند. در پژوهش حاضر به کارگیری استعاره های مفهومی برای تبیین علم حضوری در اندیشه ابن سینا بررسی می شود. ابن سینا از این استعاره ها برای مفهوم سازی و ساده سازی علم حضوری بهره برده است. او معتقد است که ادراک حضوری زمانی حاصل می شود که معلوم نزد عالِم یعنی نفس حضور یابد؛ اما درعین حال این حضور را تنها شرط لازم برای حصول معرفت نمی داند و معتقد است که باید فرایند مشاهده و اشراق نیز فراهم باشد تا حضور به کسب علم بینجامد. باتوجه به برداشت هایی که از سخنان وی می شود، دو استعاره «علم حضوری، دیدن است» و «علم حضوری، اشراق است»، به دست می آید که در استعاره دیدن، سه عنصر یعنی بیننده و شیءِ دیده شده و نسبت میان آن ها حائز اهمیت است و در استعاره اشراق هم دو عنصر تابنده و شیءِ مستنیر وجود دارد. این مقاله باروش توصیفی تحلیلی می کوشد به بررسی استعاره هایِ مفهومی به کاررفته در علم حضوری در فلسفه سینوی با روش کاملاً اکتشافی و درنتیجه به دوراز هرگونه فرضیه سازی بپردازد.
نقش ابعاد پایبندی مذهبی در پیش بینی امکان طلاق زنان شهر قاین
منبع:
قرآن و عترت سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
7 - 24
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ابعاد پایبندی مذهبی در پیش بینی امکان طلاق زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر قاین صورت گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی به شمار می آید. جامعه آماری این پژوهش، کلیه ی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر قاین بودند که از میان آنها 100 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه های پایبندی مذهبی جان بزرگی (1388) و بی ثباتی ازدواج ادوارز و همکاران (1987) اطلاعات لازم جمع آوری گردید و نتایج به کمک نرم افزار Spss و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد از بین ابعاد پایبندی مذهبی (پایبندی به مذهب، دوسوگرایی و ناپایبندی به مذهب) بین بعد پایبندی به مذهب با امکان طلاق رابطه منفی و معنادار وجود دارد و بین دو بعد دوسوگرایی و ناپایبندی به مذهب با امکان طلاق رابطه وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد، از بین ابعاد پایبندی مذهبی بعد پایبندی به مذهب توان پیش بینی امکان طلاق را دارد. بر این اساس می توان گفت با افزایش نمره این مؤلفه، میزان امکان طلاق کاهش می یابد و بالعکس با کاهش نمره این مؤلفه، میزان امکان طلاق افزایش می یابد. بنابراین با استمداد از معنویت و اتخاذ سبک زندگی اسلامی می توان از تعارضات و نارضایتی های زناشویی و اثرات منفی آن بر زندگی زوجین جلوگیری نمود و از رضایت بیشتری در زندگی زناشویی برخوردار شد.
بررسی و نقد کتاب محمد(ص) برپایه کهن ترین منابع تاریخی درباره ویژگی های شخصی رسول خدا (ص) تا قرن پنجم بعثت
منبع:
تاریخ اهل بیت سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
77 - 95
حوزههای تخصصی:
مارتین لینگز از مستشرقانی است که پس از گرویدن به اسلام با انگیزه تبیین شخصیت و تاریخ زندگی پیامبر اکرم(ص) وارد پژوهش در این موضوع شده و کتاب محمد (ص) برپایه کهن ترین منابع را نوشته است. وی در این کتاب ابعاد مختلف مادی و معنوی زندگی فردی و اجتماعی پیامبر(ص) را بررسی کرده است. برخی از دیدگاه های وی در این کتاب برخلاف حقایق تاریخی است. ریشه این اشتباهات ناشی از عدم رعایت اصول روش تاریخ نگاری علمی است. براین اساس، پژوهش حاضر با استفاده از داده های منابع کهن تاریخی و باهدف بررسی و نقد دیدگاه ها و روش تاریخ نگاری مارتین لینگز درمورد زندگی معنوی و شخصی پیامبر اکرم(ص) به روش تحلیلی- اسنادی انجام شد.
نتایج حاصل از نقد کتاب محمد(ص)، اثر مارتین لینگز بر دو محور اصلی متمرکز است: نقد از نظر روش شناسایی و بیان توصیفی حوادث (نقد توصیفی) مانند اسراء و معراج که لینگز جزئیات آن را از مسلّمات گرفته است، و نقد از نظر تحلیل حوادث (نقد تحلیلی) مانند جایگاه پیامبر(ص) به عنوان اجیر در کاروان تجاری. بر این اساس نقد دیدگاه ها و روش تاریخ نگاری مارتین لینگز در قالب سه گونه از نقدهای سندی مانند نقل شبانی پیامبر(ص) در مکه توسط ابوهریره، محتوایی مانند مخالفت مضمون گزارش شکافته شدن سینه پیامبر(ص) با پاک متولد شدن ایشان، و تحلیلی مانند روحانی بودن معراج پیامبر(ص) ارائه شده است.
عقل و مدیریت ساحت های درونی انسان از نظر اپیکتتوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
29 - 45
حوزههای تخصصی:
اپیکتتوس در انسان شناسی خود به دو ساحت یا سپهر قائل است: سپهرِ برون و سپهرِ درون. ساحت یا سپهر برون را زئوس سامان داده است و انسان در این سپهر آزادی و مسئولیت ندارد. سپهر درون تحت کنترل و مسئولیت انسان است و سه ساحت را دربر می گیرد: داوری های عقلانی یا باورها، احساسات و عواطف، و خواسته ها و اجتناب ها. به نظر اپیکتتوس، درمیان ساحت های درونی از همه مهم تر داوری های عقلانی است و ساحت های دیگر را معین می کند . او برای اثباتِ اینکه داوری های عقلانی علت احساسات و عواطف و خواسته ها هستند مثال ها و گفتگوهای بسیاری می آورد. بنابراین احساسات و عواطف و همچنین خواسته ها نتیجه کارکرد عقل است. اگر کارکرد عقل درست باشد نتیجه آن احساسات خوب و خواسته های منطقی است و اگر کارکرد عقل ناقص باشد عواطف منفی و خواسته های نامعقول به دنبال دارد. رواقیان، برخلاف افلاطون و ارسطو، به عناصر غیرشناختی در ذهن انسان قائل نیستند و ذهن انسان را یکپارچه عقلانی می دانند. آنها همه احساسات و عواطف را به باورهای عقلانی ارجاع می دهند. اپیکتتوس نیز ذهن انسان را عقلانی قلمداد می کند.
بررسی مفهوم آیدوس در محاورات افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
205 - 225
حوزههای تخصصی:
افلاطون در مجموعه آثارش در رابطه با پژوهش های اخلاق شناختی دو رویکرد متفاوت دارد؛ نخست رویکردی است که در مقابل سوفسطائیان در پیش گرفته بود و منکر آموختنی بودن فضیلت (arete) است و از یگانگی آریته در مقابل چند گانگی آریته نزد سوفسطائیان سخن می گوید همه را شایسته تربیت نمی داند و بر انحصار تربیت تاکید دارد. دوم رویکردی است که بر اساس آن معتقد به آموزش با راهکارهای عملی تراست که همه مردمان را شایسته بهره مندی از فضیلتی مانندآیدوس (aidos)، (shame) می داند و آموزش آن را از طریق معلمان حقیقی فضیلت، مایه ی استواری دولتشهر و سعادتمند شدن آن معرفی می کند. در دوره آثار افلاطون، دیدگاه سه متفکر که عبارتند از پروتاگوراس، سقراط و افلاطون در رابطه با مفهوم آیدوس مطرح شده است. در رساله سقراطی خارمیدس از مجموعه محاورات به طور مستقیم این سوال مطرح شده است که آیا آیدوس فضیلت محسوب می شود یا خیر؟ در رساله پروتاگوراس به موضوع آموختنی بودن فضیلت آیدوس پرداخته شده است و در آن اشاره شده است آیدوس فضیلتی است که مانند دیگر هنرها تخصصی نیست بلکه فضیلتی است که همگان باید از آن بهره مند باشند البته به این شرط که با آموختن بتوانند آن را در خود پرورش دهند و به طبیعت اجتماعی آیدوس و نقش آن در حمایت از نظم مدنی می پردازد. در رساله جمهور و فایدروس در مبحث نظریه سه جزئی نفس انسان درونی سازی احساس شرم بیان شده است اما در هیچکدام از این دیالوگ ها شرح خاصی از ماهیت آیدوس بیان نشده است.
ابعاد دلالی نقش های نحوی - بلاغی واژه آخرت در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
807 - 828
حوزههای تخصصی:
آخرت از کلماتی است که در قرآن کریم صد و سیزده بار تکرار شده و بنا بر اقتضای حال، در نقش های متفاوت نحوی هم چون مبتدا، خبر، صفت، مفعول پیام الهی را ابلاغ می کند و توجه به این ترکیب های مختلف، تاثیر بسزایی در معانی برگرفته از آیات دارد.سؤال اصلی این جستار آنست که توجه به مسائل صرفی و نحوی چه تغییری در معناشناسی آخرت ایجاد می کند.روش ما برای رسیدن به پاسخ این سؤال، روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای است ابتدا برخی از آیاتی که کلمه آخرت در آن آمده، استخراج گردید و آنگاه با توجه به تفاسیر و کتب مربوط، تغییرات معنایی و دلالی آن بررسی شد.هدف از این تحقیق آشنایی هر چه بیشتر با واژه آخرت در کلام الهی بود. از جمله مهمترین نتایج پژوهش می توان به نکات ذیل اشاره داشت:معانی حدوثی آخرت در قرآن کریم با فعل مضارع بیان گشته و دلالت های ثبوتی آن باجمله اسمیه آمده است.در آیاتی که قصد خداوند حکمی در خصوص آخرت و تاکید بر آنست،آخرت مبتدا آمده؛ زیرا مبتدا محکوم علیه است و در آیاتی که تخصیص آخرت مورد نظر است، به صورت مبتدای مؤخر آمده تا اختصاص را نشان دهد.در آیات مذکور، مقصود از نعت آخرت غالبا توضیح موصوف است و آخرت در نقش مضاف الیهی آن، برای نشان دادن معانی ملکی و ظرفی و تعظیم مضاف است که این معانی با نقش وصفی افاده نمی گردد. آخرت در نقش مفعولی، مسند رامقید نموده وفایده کلام را افزون می کند وآمدن اسامی گوناگون پروردگار در این آیات، متناسب با ترکیب معنایی آیات است.
دراسة وتحليل مقالات الأدب المقارن في مجلة "لسان مبین"؛ الباثولوجیا والحلول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
18 - 46
حوزههای تخصصی:
الأدب المقارن من فروع النقد الأدبی الذی یتعامل مع العلاقات الأدبیه بین الأمم والعواطف والمشاعر واللغات المختلفه والتفاعل بین أدب الأمم. الهدف من البحث الحالی هو التحلیل التلوی meta-analysis)) لمقالات الأدب المقارن فی مجله لسان مبین لعرض وتلخیص وتصنیف نتائج أحدث الجهود العلمیه المتعلقه بالموضوع ودراسه المکونات المستخدمه فی هذه الدراسات. تظهر نتائج هذا البحث أن معظم المقالات المختاره تتضمن موضوعات تتعلق بالمبادئ العامه التی تحکم الأدب المقارن مثل المنهجیه والأساسیات ومدارس الأدب المقارن وتحلیل الأدب المقارن لإیران والعالم وما هو الأدب المقارن والرمزیه والأسالیب والاتجاهات الأدبیه واللغویات المقارنه والدراسات المقارنه للغه العربیه والفارسیه. من أهم مکونات دراسات الأدب المقارن فی المقالات المذکوره من حیث المبادئ العامه للأدب المقارن مدارس الأدب المقارن والمقارنه بین الأدب الفارسی والعربی.وما هو الأدب المقارن والرمزیه والأسالیب والاتجاهات الأدبیه واللغویات المقارنه والدراسات المقارنه للغه العربیه والفارسیه. من أهم مکونات دراسات الأدب المقارن فی المقالات المذکوره من حیث المبادئ العامه للأدب المقارن مدارس الأدب المقارن والمقارنه بین الأدب الفارسی والعربی.
مصادیق قاعده غرور از منظر فقه مقارن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
104 - 118
حوزههای تخصصی:
تقریب در اندیشه فقهی مذاهب اسلامی از نیازهای اساسی جهان اسلام است که موجب تقویت همگرایی مسلمانان در عمل می شود. در این راستا، مقاله حاضر به دیدگاه فقهی مذاهب اسلامی در باب قاعده غرور می پردازد. سؤال اساسی این است که آیا این قاعده، در ابواب مختلف متون فقه مقارن، به شکل مشابه مورد استناد قرار گرفته است، و اگر چنین باشد، آیا همگرایی اندیشه فقهی مذاهب اسلامی در این خصوص ممکن است یا خیر. برای پاسخ به پرسشهای مذکور، اطلاعات لازم به روش کتابخانه ای گردآوری و پس از تحلیل آنها، این نتیجه حاصل شده است که به علت اینکه مستند فقهی فقیهان در این مورد در مذاهب اسلامی یکسان است و اختلافات جزئی است، مصادیق قاعده غرور به هم نزدیک بوده و همگرایی اندیشه فقهی مذاهب در این خصوص ممکن است.
مراتب عقلانیت عملی در اندیشه ی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
47 - 59
حوزههای تخصصی:
عقل عملی، مبدأ صدور افعال انسانی است. این قوه با استمداد از عقل نظری و با جعل احکام و اعتبارات خاص مرتبط با عمل همانند وجوب، فعل انسانی را صادر می کند. اعتبار وجوب از منظر علامه طباطبایی، نخستین و مهم ترین حکم عقل عملی در جهت صدور قطعی فعل است. وجوب اعتباری در نسبت با برخی افعال، ممکن است مطلق و در نسبت با افعالی دیگر مقید باشد. به هر مقدار این اطلاق بیشتر گردد، صدور فعل با مزاحمت کمتری انجام می شود، اما وجوب مقید، سبب می شود فعل تنها در شرایط خاصی صادر شود. مسئله تشکیک در عقلانیت عملی، با توجه به اطلاق و تقیید در وجوب فعل تبیین می گردد. اطلاق بالاتر در وجوب به معنای شدت بیشتر و تقیید بیشتر به معنای شدت کمتر در صدور فعل است. ریشه ی این اطلاق و تقیید نیز به توجه نفس برمی گردد. این اطلاق و تقیید ممکن است پیرامون افعال هر یک از قوایی که در صدور فعل نقش دارند، شکل بگیرد که مهم ترین آن ها عقل نظری، وهم، غضب و شهوت است، چرا که عقل عملی در وجوب و صدور هر فعلی، تحت تأثیر یکی از این قوا واقع می شود. انفعال عقل عملی در برابر قوای پایین تر سبب می شود وجوب فعل ملایم با آن قوه با اطلاق بیشتر و تقیید کمتر( مزاحمت کمتر) صادر شود. پایین ترین درجه عقلانیت، عقلانیت مقید به شهوت است و به ترتیب عقلانیت عملی معطوف به غضب، وهم و عقل نظری در رتبه های بالاتر قرار می گیرد.
واکاوی معنای بازگشت در معاد بر اساس تفسیر انکشافی از حرکت جوهری نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
179 - 199
حوزههای تخصصی:
به کارگیری واژگانی همچون عود و رجوع در باب حیات اخروی انسان، حکایت از اساسی بودن مفهوم «بازگشت» در این انگاره قرآنی و اسلامی دارد. متکلمان و اندیشمندان مسلمان نیز با توجه به همین امر، مباحث آخرت شناسی را مباحث مربوط به معاد نامیده اند. مسأله مهمی که در اینجا رخ می نماید پرسش از چرایی و چگونگی این بازگشت است: نقطه نهایی سیر انسان با نقطه آغازین آن اگر عیناً یکی نیست، پس تعبیر بازگشت چه معنای خردپذیری می تواند داشته باشد؟ و اگر نهایت انسان با بدایت او عیناً یکی است و انسان بازگشته عیناً همان انسان ابتدایی است، پس غرض و فایده این جدا شدن از بدایت و اقدام به سیر وجودی چه می تواند باشد؟ پژوهش حاضر سعی دارد تا با روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای نشان دهد که مفهوم بازگشت در سیر وجودی انسان می تواند بر اساس یکی از مبانی نفس شناسانه ملاصدرا یعنی نظریه انکشاف نفس محمل مناسبی یافته و تبیینی خردپذیر داشته باشد. بر اساس دیدگاه انکشاف نفس، تحولات جوهری و سیر وجودی نفس به معنای خروج از قوه به فعلیت و کسب کمالات بیگانه با نفس و اضافه شدن آنان از بیرون بر نفس نیست، بلکه نفس در اثر تحولات جوهری همان کمالات و فعلیتهای مکنون در خود را از باطن به ظهور و از اجمال به تفصیل می رساند. بر این اساس، نفس بازگشته از حیث اصل حقیقت وجودی، عین نفس ابتدایی است و از حیث اظهار و تفصیل کمالات وجودی اش، متفاوت با آن و هدف آفرینش نیز همین اظهار و تفصیل کمالات وجود انسان است. این خوانش صدرایی از معاد نسبت به دیدگاه های رقیب از جمله رویکرد معطوف به بدن و رویکرد عام وجودی تفسیر روشن تری از بازگشت و رابطه بدایت و نهایت به دست می دهد.
ارزیابی میزان مطابقت حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) با شاخص های شهر دوست دار سالمند
منبع:
رهیافت فرهنگ دینی سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۱
6 - 20
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت سالمندان، ضروری است تا تناسب اماکن مختلف از جمله اماکن مذهبی با شرایط و نیازهای سالمندان بررسی شود. براساس نظریه تعالی که از جدیدترین نظریه های سالمندشناسی است، طی دوران سالمندی تمایلات معنوی افراد افزایش و حضور در مناسک مذهبی بیش تر می شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان تطابق حرم مطهرحضرت شاهچراغ (ع) با شاخص های شهر دوست دار سالمند بوده است. مطالعه ی مقطعی حاضر با مشارکت 400 سالمند ساکن شهر شیراز در سال 1398 به انجام رسید. نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای از بین سالمندان تحت پوشش پایگاه های بهداشتی شهر شیراز انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسشنامه شهر دوست دار سالمند سازمان جهانی بهداشت(AFCQ) و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی جمع آوری شد. داده ها به وسیله آزمون های تی مستقل و رگرسیون سلسله مراتبی در سطح معناداری 05/0 توسط نرم افزارSPSS نسخه 23 تجزیه و تحلیل شدند. براساس نتایج، نمره کل شهر دوست دار سالمند و شش شاخص آن در حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) در وضعیت متوسط قرار داشت. همچنین نمره کل و همه شاخص ها (فضاهای باز و مکان های عمومی، ایمنی و سهولت تردد، احترام و شمول اجتماعی و بهداشتی- درمانی) به جز شاخص ساختمان ها و مشارکت اجتماعی براساس جنسیت دارای تفاوت معنادار بودند.
ردّ پاهای بوم شناختی در سیره رسول خدا(ص)
حوزههای تخصصی:
بوم شناسی (اکولوژی) به معنای انعکاس متقابل زیست بوم در جامعه بشری است؛ از این رو جوامع بشری بدون رعایت، ملاحظه و تعامل با زیست بوم اطراف خویش، امکان پاگیری یا تداوم حیات نمی یابند. مقاله پیش رو، با پرهیز عامدانه از به کارگیری واژه محیط زیست، بر آن است تا با واکاوی و معرفی جنبه ای کمتر مورد توجه قرار گرفته از سیره پیامبر(ص)، به بازشناسی نحوه تعامل و پاسداشت زیست بوم جزیره العرب عصر رسول خدا بپردازد. بهره گیری از رویکرد زمینه شناسی در پژوهش حاضر، گزارش های در خور توجهی را در نوع مواجهه حضرت با عناصر و اجزای زیست بوم آن دوران ارائه می کند که می توان از آنها با عنوان برخورد مهربانانه، انسانی و متعادل با تمام هستی در سیره رسول خدا تعبیر کرد.
Critique et analyse des arguments qui soutiennent le caractère individuel du voile
حوزههای تخصصی:
Le port du voile est une obligation religieuse qui repose sur plusieurs sources jurisprudentielles. Cependant, certaines personnes estiment que le port du voile est une question individuelle et non sociale. Par conséquent, elles soutiennent en principe que l’obligation du port du voile n’entre donc pas dans le domaine de l’intervention de l’État ni même de la société. Cet article traite de cette question importante de la responsabilité de l’État islamique, en critiquant les arguments de ceux qui pensent que le hijab est une obligation individuelle et vise à prouver qu’il est plutôt une obligation sociale. Les preuves apportées dans cet article sont divisées en deux grandes catégories : les preuves jurisprudentielle-légales et les preuves coraniques. En effet, dans cet article en plus d’apporter des réponses appropriées à chaque preuve, l'aspect jurisprudentiel de la question sera également analysé. Bien sûr, la nature sociale du hijab, de la chasteté ainsi que la responsabilité du gouvernement islamique dans le maintien et l’expansion de ces normes vestimentaires dans la société, ne signifie forcément pas que le gouvernement doit recourir à la force, les mesures judiciaires et pénales à cette fin; au contraire, sur la base de preuves jurisprudentielles, il est obligé d'adopter les meilleures méthodes pour promouvoir le port du hijab et la pudeur dans la société
تحلیل انتقادی راهکارهای برون رفت از تعارض روایات تأویلی قصه آدم علیه السلام با ظاهر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۷)
108 - 131
حوزههای تخصصی:
برخی احادیث منقول از امامان معصوم(ع) در ذیل آیات قصه آدم(ع) ناظر بر تأویل آیات هست که این تأویلات در نگاه نخست، بامعنای ظاهری الفاظ آیه معارض به نظر می رسد.این پژوهش راهکارهای برون رفت از این تعارض بدوی را از میان رویکردهای مختلف تفسیری استخراج نموده است. و با روش توصیفی - تحلیلی و انتقادی این راهکارها را بررسی کرده و به این نتایج دست یافته است که 1) راهکار دیدگاه بطنی نگری به دلیل صرف نظر کردن از ظاهر قرآن و استناد بی ضابطه به روایات تأویلی نمی تواند گزینه مناسبی برای این برون رفت باشد.2) راهکار نماد انگاری هم الفاظ قرآن را پوسته ای برای معنای تأویلی در روایت در نظر می گیرد که علاوه بر اینکه واقعیت قصه را نفی می کند به دلیل اصالت دادن به تأویل وارده در روایت به اعتبار سنجی روایات از طریق مطابقت با ظاهر قرآن کمکی نمی کند ولی3) با استفاده از روش جری و تطبیق و بهره گیری از قاعده تطبیق مفهوم بر مصادیق متعدد؛ در روایات تأویلی اسماء تعلیمی، کلمات القائی، عهد آدم (ع)، شجره ممنوعه و هدایت امکان رفع تعارض وجود دارد و روایت نمایان شدن ابلیس به شکل مار از اسرائیلیاتی است که از تورات وارد کتاب های تفسیری ما گشته است.