مطالب مرتبط با کلیدواژه

فلسفه استعلایی


۱.

شاخصه‏های اصلی تفسیر هایدگر از نقد عقل محض(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی معرفت‏شناسی فلسفه استعلایی امکان ذاتی مابعدالطبیعه پی ریزی مبانی مابعدالطبیعه هستی‏شناسی معرفت ماتقدم خیال استعلایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳۷ تعداد دانلود : ۱۷۱۴
این مقاله درصدد توضیح پاره ای از کلی ترین ویژگی های تفسیر هستی‏شناختی هایدگر از نقد عقل محض کانت است. این تفسیر، کاملاً در تعارض با همه تفسیرهای معرفت‏شناختی رایج از این اثر عظیم فلسفی دوران جدید تاریخ تفکر غربی است. نگاهی کلی به شاخصه ها و تمایزات این دوگونه تفسیر از کانت ما را هم در فهم فلسفه کانت و هم در فهم اندیشه های هایدگر یاری می رساند.
۲.

چیستی تعبیر «فلسفه استعلایی» کانت و شمول آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت فلسفه استعلایی نقد عقل محض عقل نظری عقل عملی احکام تألیفی پیشینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷۲ تعداد دانلود : ۱۰۹۲
تعبیر «فلسفه استعلایی» یکی از مهمترین و پرمحتواترین تعابیری است که کانت در توصیف فلسفه خود به کار برده است. مقاله حاضر، با اتخاذ روشی توصیفی- تحلیلی کوشیده است این تعبیر را، فارغ از شهرت و فراگیری آن،  مورد بررسی  و تحلیل قرار دهد و بدین طریق مضمون و محتوا و نیز دامنه شمول آن را مشخص نماید. از بررسی و تحلیل تعاریف و توصیفات کانت از «فلسفه استعلایی» و تدقیق در عناصر و مقوّمات اصلی آن تعاریف و نیز توجه به پیوستگی میان آن عناصر به دست می آید که اولاً فلسفه استعلایی متضمن نقد اساسی بر عقل محض در دو وجه نظری و عملی آن است. یعنی فلسفه استعلایی، بر خلاف آنچه در بادی امر به نظر می رسد، هم معطوف به مباحث نظری یا فلسفه نظری کانت مانند معرفت شناسی، مابعدالطبیعه و ... است و هم ناظر بر مباحث عملی یا فلسفه عملی کانت از قبیل دین، اخلاق، حقوق و نظایر آن. ثانیاً مبنای شمول این فلسفه بر دو حوزه نظری و عملی، وجود زمینه مشترک میان آن دو یعنی وجود عناصر پیشین به ویژه احکام تألیفی پیشین در آنهاست. ثالثاً مشتمل بر تشکیل نظامی معمارانه مبتنی بر ایده ای خاص و بر حسب مفاهیم و اصول پیشین است.
۳.

بررسی تطبیقی فلسفه استعلایی کانت و پدیدارشناسی استعلایی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت هوسرل فلسفه استعلایی پدیدارشناسی استعلایی تألیف تقویم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۲۲۷
هوسرل در خلال سال 1906 درباره وضعیت فلسفی خویش دچار بحران و در پی آن، تحولی در افکار خود شد. او علاوه بر آشنایی غیرمستقیم با کانت به واسطه حضور در فضای نوکانتی دانشگاه های آلمان، مستقیماً به مطالعه آثار کانت پرداخت و این امر زمینه ای را برای او فراهم کرد تا از بحران پیش آمده عبور کند. هوسرل به واسطه آشنایی با کانت، دچار گشت استعلایی شد و پدیدارشناسی او در ایده ها رنگ وبوی دیگری یافت. وی در موضوعاتی همچون «تحویل استعلایی»، «تقویم اشیا» و «ابژه قصدی» از کانت تأثیر پذیرفت؛ اما با وجودِ این تأثیرپذیری ها و وجود برخی مسائل و خاستگاه های مشترک، درنهایت، پدیدارشناسی استعلایی او مسیری متفاوت با فلسفه استعلایی کانت پیمود. اختلاف های میان کانت و هوسرل، ریشه در دیدگاه متفاوت آنها درباره «رابطه میان معرفت و واقعیت» دارد. در کانت از سویی همچنان رابطه ما با واقعیت به نوعی حفظ می شود؛ اما از سوی دیگر، معرفت دچار محدودیت خواهد شد. در مقابل، در پدیدارشناسی هوسرل، معرفت توسعه بیشتری پیدا می کند و از محدودیت های کانتی رها می شود؛ هرچند که مبنای خود را در واقعیت از دست می دهد و به جانب ایدئالیسم مطلق کشیده می شود.
۴.

تحلیل انتقادی رابطه فلسفه کانت و پارادایم پردازش پیش بینانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارادایم پردازش پیش بینانه کانت طبیعت گرایی فلسفه استعلایی اسوانسون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۹۹
 این مقاله به تحلیل و نقادی دیدگاه ال.آر. اسوانسون درباره ارتباط میان پارادایم پردازش پیش بینانه (predictive processing paradigm) و فلسفه کانت می پردازد. براساسِ اظهارات اسوانسون، این پارادایم (که ازاین پس PP نامیده می شود) ریشه در آثار ایمانوئل کانت دارد. وی این ارتباط را در مواردی از قبیل (1) تحلیل بالا به پایین، (2) ذهن و ساختارهای علی جهان، (3) وارونه سازی و انقلاب کپرنیکی، (4) فراپیشینی ها و صورت های شهود، (5) مدل های تولیدی و شاکله ها، و (6) تحلیل به وسیله ترکیب نشان می دهد. در ارزیابی دیدگاه وی، می کوشیم نشان دهیم که مدعای وی دستِ کم در دو مورد کلی با دشواری روبه روست: نخست اینکه، خوانش وی از PP کاملاً گزینشی است و تفاوت های معنادار میان خوانش های متفاوت از آن را در نظر نگرفته است. دوم اینکه، خوانش وی از کانت خوانشی طبیعی شده و تجربی است. چنین خوانشی اساسی ترین مفاهیم فلسفه استعلایی کانت یعنی من یا سوژه خودآگاه را نادیده می گیرد و محو می کند. همچنین رویکرد کانت به ذهن رویکردی متافیزیکی است، درحالی که رویکرد PP به مغز کاملاً تجربی است. بنابراین، اگر میان پارادایم PP و فلسفه استعلایی کانت تعارضی اساسی وجود داشته باشد، آنگاه ادعای تطابق میان آن ها با دشواری های جدی روبه رو خواهد بود.