مطالب مرتبط با کلیدواژه

توحید اطلاقی


۱.

دیدگاه علامه طباطبایی درباره عینیّت ارزش ها و حریّت در انگیزش اخلاقی براساس توحید اطلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی انگیزش اخلاقی عینیت ارزش های اخلاقی توحید اطلاقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۱۴۶۰ تعداد دانلود : ۶۲۵
عینی یا ذهنی بودن ارزش های اخلاقی و درونی یا بیرونی بودن منبع انگیزش اخلاقی، از مباحث مسئله ساز فلسفه اخلاق معاصرند؛ زیرا ذهنی بودن ارزش ها، به نسبی بودن اخلاق، و بیرونی بودن منبع انگیزش، به ضعف در عمل منجر می شود. هدف این مقاله، حل این مسائل براساس توحید اطلاقی از نگاه علامه طباطبایی است. روش ما در گام اول، تبیین و تحلیل نظریه توحید اطلاقی و در گام دوم، استنتاج لوازم این نظریه در پاسخ به آن مسائل است. توحید اطلاقی می تواند هم مبنای عینیت ارزش های اخلاقی و هم معیاری درونی برای انگیزش اخلاقی آزاد و متعالی باشد؛ زیرا انسان موحد براساس اسماء حق تعالی، که عینی اند، عمل کرده و فقط یک ذات را در تمام هستی می بیند و تمام صفات و افعال متکثر در آینه های آفاقی و انفسی را تصاویری از صفات و افعال حق تعالی می داند. تبیین وحدت اطلاقی و تمایز آن با سایر مراتب توحید، اثبات عینیت ارزش های اخلاقی و سازگار بودن آن با انگیزش اخلاقی درونی و آزادانه و نیز تمایز آن با سایر انگیزش های اخلاقی در نظام های مبتنی بر وظیفه گرایی و سودگروی فردی یا جمعی دنیوی یا اخروی، از دستاوردهای این مقاله است.
۲.

توحید صمدی در افق اندیشه علامه حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توحید صمدی توحید عرفانی توحید اطلاقی وحدت شخصی وجود علامه حسن زاده آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۲۸
توحید صمدی قرآنی که در نگاه و نگره یا بینش عرفانی علامه حسن زاده آملی مهم ترین مسیله در معارف عرفان اسلامی است، همان توحید عرفانی یا نظریه وحدت شخصی وجود است که عارف در مقام عین الیقین یا – بالاتر - حق الیقین بدان نایل و واصل می شود و سالک عارف می یابد که وجود، مساوق حق است و حق سبحان صمد است. ایشان بر این باورند که توحید قرآنى همان توحید صمدى است که توحید واقعى همه انبیا و اولیاءالله است و هدف نهایی عارف، ظهور و شهود سلطان وحدت حق در سیر انفسى سالک الی الله است. علامه حسن زاده آملی برای نخستین بار از وجود اصیل مساوق حق و صمد حقیقى، به «توحید صمدى» تعبیر مى کند. اکنون پرسش این است که توحید صمدی در افق اندیشه علامه به چه معنایی است و مفاهیم کلیدی آن کدام اند؟ موضع شریعت در این موضوع چیست؟ فرضیه نوشتار این همانی میان توحید وجودی –  شهودی یا وحدت وجود عرفانی با توحید صمدی قرآنی است که در محورهایی چون مفهوم شناسی توحید صمدی، مفاهیم کلیدی توحید صمدی و وجود وحدت صمدی و – آن گاه - توحید عرفانی و صمدی در شریعت تحلیل و تعلیل شد. برونداد مقاله نیز ایضاح و اثبات عینیت و این همانی توحید عرفانی و قرآنی در قالب توحید صمدی از منظر علامه حسن زاده آملی و پاسخ به برخی شبهات مانند سنخیت- به معنای تشابه- و عینیت- به معنای حمل شایع صناعی- میان حق و خلق است.
۳.

معنای «نفی صفات» در آموزه های شیعی از دیدگاه سیداحمد کربلایی و سیدمحمدحسین طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفی صفات توحید اطلاقی توحید صفاتی سیداحمد کربلایی علامه طباطبائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۱ تعداد دانلود : ۳۴۰
برخی احادیث در منظومة روایی شیعه، آموزه نفی صفات را به عنوان کمال توحید و نظام توحید معرفی کرده اند. تفاسیر متعددی از این روایات شده است؛ از جمله صدرالمتألهین و شارحان وی کوشیده اند این روایات را بر نظریة عینیت مصداقی تطبیق دهند؛ اما برخی از عالمان شیعه چون سیداحمد کربلایی و سیدمحمدحسین طباطبائی بر آن اند که این روایات معنایی دقیق تر از نظریه عینیت را افاده می کنند. سیداحمد کربلایی در مکاتبات خود با شیخ محمدحسین اصفهانی و علامة طباطبائی در آثار متعددی با رویکردی عرفانی در این باره بحث کرده و با اقامه برهان عقلی و ژرف کاوی ادلة نقلی نظریه خود را مدلل ساخته اند. مقاله حاضر می کوشد پس از طبقه بندی و تحلیل تفاسیر گوناگون این روایات، به اثبات این مدعا همت گمارد که در میان آرای اندیشمندان مسلمان، تفسیر عرفانی روایات یادشده (به ویژه با تقریر علامه طباطبائی) با آموزه پیشوایان شیعه در تبیین رابطة ذات و صفات الهی هماهنگی بیشتری دارد.
۴.

اخلاق فلسفی و اخلاق توحیدی از منظر علامه طباطبایی بازخوانیِ مبانی و آثار تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق فلسفی اخلاق توحیدی اعتدال توحید اطلاقی علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۳
مسئله اصلی این پژوهش مطالعه تطبیقی میان اخلاق فلسفی و اخلاق توحیدی با مطالعه موردی دیدگاه های علامه طباطبایی است. یافته های این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای در جمع آوری اطلاعات و تحلیل و توصیف عقلانی داده ها به نگارش در آمده عبارت است از اینکه مبنای اخلاق فلسفی بر انسان نگری صرف نظر از مباحث هستی شناختی و صرف نظر از رابطه انسان با نظام وجود و خداوند است و کلیدی ترین مفهوم در این اخلاق، اعتدال است؛ درحالی که مبنا در اخلاق توحیدی رابطه انسان با نظام وجود و به ویژه با خداوند است. اساسی ترین مفهوم در این اخلاق، توحید اطلاقی است. به این معنا که وجود خداوند از چنان اطلاقی برخوردار است که جایی برای غیر باقی نمی گذارد؛ بنابراین، زمینه ای برای شکل گیری رذایل اخلاقی وجود ندارد و شخص موحد با رسیدن به این درجه از معرفت توحیدی، به همه فضایل اخلاقی آراسته می شود؛ بدون اینکه میان حدوث فضایل تقدم و تأخری وجود داشته باشد.
۵.

اطلاق ذات در شرع و توحید اطلاقی عرفان بشری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رؤیت قلبی معاینه حقیقه الایمان اطلاق ذات توحید اطلاقی ارکان توحید بینونت وصفی احدی المعنی غیریت اختبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۹
در محتویات وحیانی کتاب و سنّت و شرع مبین معرفت خداوند متعال منفکّ از حقیقت توحید نیست؛ لذا هر جا سخن از معرفت خداوند متعال در میان است منظور معرفت توحیدی است. بنابراین منظور از معرفت خداوند متعال معرفت و آگاهی به وحدت و یکتایی و عدم تجزّی وهمی و عقلی و خارجی ذات حق متعال می باشد که در شرع از آن به اطلاق ذات یاد شده است. همچنین با توجه به اینکه این معرفت به خدای واقعی یعنی الله می باشد؛ دارای ویژگی ولهی است. لذا معرفت توحیدی معرفتی ولهی و به فعل خود خداوند متعال می باشد. معرفت یکتاییِ خداوند متعال درگرو دریافت معرفت اطلاق ذات به معرفی خود خداوند متعال است. در شرع، امر به سکوت در باره ذات حق متعال شده، و از تفکّر و غور و غوص در فعل خداوند متعال در معرفی خودش نهی گشته است. در این نوشتار، به چند نکته اشاره شده است: این معرفت توحیدی است، و به فعل خداوند متعال تحقّق می یابد. پیامدهای نابخردانه تفکر و سخن در ذات حق را باید دید، مغایرت معرفت خداوند متعال در محتویات وحیانی کتاب و سنت با معرفت او تبارک و تعالی در علوم بشری اهمیت دارد. سپس به نقش ارکان توحید در معرفت توحیدی و اطلاق ذات خداوند متعال یاد آوری شده تا از این طریق نتایج بی توجهی به جایگاه ارکان توحید در دلالت به اطلاق ذات و انحراف علوم بشری به توحید اطلاقی و نتایج نابخردانه آن آشکار گردد. نتیجه این گفتار آگاهی به نقش حجج الهی؟عهم؟ بعنوان ارکان توحید در معرفت توحیدی است.