فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴٬۴۲۱ تا ۱۴٬۴۴۰ مورد از کل ۷۸٬۳۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکى از مباحث قرآنى مورد بحث اندیشمندان مسلمان ترجمه پذیرى و ترجمه ناپذیرى قرآن است. برخى قایل به ترجمه پذیرى آن و گروهى نیز آن را امرى غیر ممکن و حرام تلقى نموده اند. هر دو دیدگاه در میان متقدمان و متأخران طرفدارانى دارد. این مقوله از جنبه شرعى و نیز از جنبه زبان شناختى و امکان برگردان متن قرآن به زبان هاى دیگر قابل بررسى است. مقاله حاضر، به ترجمه پذیرى و ترجمه ناپذیرى قرآن از منظر زبانى پرداخته است.
زمان و مکان از منظر اوسپنسکی با تکیه بر نظرگاه ارغنون سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوسپنسکی در راستای ادامه و تعمیق نظرگاه کانت در باب زمان و مکان، ضمن پذیرش ماهیت ذهنی و توهمی زمان و مکان و ادراک ناقص انسان ها از تمامیت مکان، احساس زمان را ناشی از محدودیت قوای ذهنی انسان در ادراک بعد چهارم مکان می داند. بر این اساس، زمان، مرز احساس مکان در موجودی با ساختارهای روانی و فیزیولوژیکی معین خواهد بود. به موازات توسعه شعور و آگاهی ادراکی موجودات، ویژگی ها و ابعاد مکان آنها و نیز درک آنها از پدیدارهای زمانی تغییر مییابد. از این منظر، حرکت و ماده به مثابه مفاهیمی منطقی، چیزی جز فرا فکنی های حالت انفعالی و فعال ذهن ما در چارچوب محدود جهان سه بعدی نیست. این نظرگاه تازه و تأمل برانگیز در عین حال که با برخی از دریافت های شهودی و یافته های استنتاجی ما سازگار می افتد اما از آنجا که تضمینی خدشه ناپذیر برای صحت تلقی خود از جهان واقعی ارائه نمی کند و دلیلی برای پایان یافتن ابعاد مکان در مرزی مشخص به دست نمی دهد، به نوعی تسلسل وجودشناختی در تعیین محدوده مکان گرفتار می آید.
جایگاه آراء ابن عربی در تفسیر تسنیم از جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهاءالدین محمد، معروف به سلطان ولد، یکی از قدرتمندت رین مشایخ طریقه مولویه محسوب تفسیر تسنیم از عبدالله جوادی آملی مشخصاً در شمار تفاسیر اشاری و عرفانی محض نیست، اما نقلهای متعدد او از عرفا در خلال این تفسیر، بهویژه از ابنعربی برجسته است. مفسر محترم با غوری که در کتب ابنعربی دارد، بر آن است که مبانی مکتب ابنعربی با مبانی امامیه مطابقت دارد. بااینحال، وی ناقل صرف آرای ابنعربی نیست، بلکه آرای او را گاه به صراحت و حتی گاه به شدت مورد نقد و رد قرار میدهد، البته مفسر این نکته را نیز در نظر دارد که در آثار عارفان و از جمله ابنعربی، نباید دو عنصر مهم تقیه و جعل و تحریف را نادیده گرفت. در مقاله حاضر، موارد و مواضع تأثیر آرای تفسیری ابن عربی در تفسیر تسنیم نشان داده شده، و به مبانی مشترک عرفانی دو مفسر اشاره شده، و در نهایت انتقادهای ضمنی یا آشکار صاحب تفسیر تسنیم معرفی و دستهبندی شده است.
معرفت به مثابهٴ وجود: نظریهٴ معرفت ملاصدرا Knowledge as a Mode of Being: Mulla Sadra’s Theory of Knowledge
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا (2-1571ق، 1640 م.) صاحب نظریهٴ معرفت منحصر به فردی است، چرا که برخلاف معرفت شناسی مدرن که از هستیشناسی جدا شده، نظریهٴ ملاصدرا بخشی از نظام هستیشناسی او است و نمیتوان آن را به تنهایی مورد بحث قرار داد. به جای معرفت شناسی یا هستیشناسی محض، صدرا به نظریه ای در باب «هستی- معرفت شناسی» پرداخته است که در آن «حقیقت، صدق» و «وجود» دو روی یک سکه اند. به همین دلیل، این مقاله با توضیح دو آموزهٴ هستیشناختی وی آغاز میشود: «اصالت وجود» و «تشکیک وجود»، دو آموزه ای که هر دو به «وجود»، که سنگ بنای نظام فکری صدرا است، میپردازند. پس از آن، تعریف هستیشناسانه صدرا از معرفت مورد بررسی قرار میگیرد. بنا بر این تعریف ، دانش حالتی از وجود (غیر مادی) است و با «حضور» دارای این همانی است. سپس گزارش صدرا از متعلَّق واقعی معرفت توضیح داده خواهد شد. به گفته وی «وجود ذهنی»، که توسط نفس در مواجهه با اشیاء خارجی ایجاد میشود، متعلَّق حقیقی معرفت است. در گام بعد، رابطهٴ میان متعلَّق شناخت و فاعل شناسنده مورد بحث قرار میگیرد، رابطه ای که از نظر صدرا «این همانی» است. نقش معرفت به عنوان عامل تغییر و تکامل جوهر نفس، نکته ای است که در ادامه به آن میپردازیم. این نقش با استفاده از «حرکت جوهری»، از دیگر آموزه های هستیشناختی در نظام صدرا، توضیح داده خواهد شد. در نهایت دو نکتهٴ انتقادی در باب معرفت شناسی صدرا مورد بررسی قرار خواهند گرفت: مسألهٴ تناظر و نظریهٴ صدق. استدلال خواهد شد که نظر صدرا دربارهٴ مسألهٴ تناظر خالی از ابهام نیست و در نتیجه، نظریهٴ معرفت او نمیتواند معرفت تجربی را به عنوان نمونه ای از معرفت واقعی به حساب آورد.
پیامبر اسلام الگوى مدیریت موفّق
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی الگوها و عبرتهای شخصیتی و رفتاری
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات جامعه در روایات
زاویه ای دیگر: همراهی مردم، منطق پذیرش حکومت (نگاهی به سیره پیشوایان دین در عرصه حکمرانی)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی شهر خدای آگوستین و مدینه ی فاضله فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
مقاله ی حاضر پژوهشی تطبیقی است در زمینه ی فلسفه ی مدنی آگوستین و فارابی با تکیه بر کتاب شهر خدا اثر آگوستین و کتاب آراء اهل مدینه فاضله اثر فارابی. در ابتدا، مفاهیمی چون شهر، عدالت و سعادت مورد بررسی قرار گرفته و سپس مبانی نظری آن ها در این دو اثر مقایسه شده است. آگوستین شهر را به معنایی جدید معرفی نموده،فارابی معنای متداول آن را منظور داشته است. مبنای نظری آگوستین آموزه های کتاب مقدس درباره ی دو نوع طبیعت انسانی است و مبنای فارابی مدنی الطبع بودن انسان. این اختلافات منجر به اختلاف در نظام حاکم بر شهر یا مدینه شده است. آگوستین بر شهروندان تکیه دارد و فارابی بر رئیس مدینه. بررسی مبانی نظری و نظام حاکم نشان می دهد امکان تحقق شهر خدا نیز منوط به وجود شهروندان آن است و همواره از ابتدای تاریخ، شهر خدا وجود داشته است، اما تحقق تام آن در روز داوری واپسین خواهد بود، در صورتی که تحقق مدینه ی فاضله منوط به وجود رئیس فاضل است و تاکنون تحقق نیافته است. در پایان، فرجام شهروندان مورد بررسی قرارگرفته و این نتیجه حاصل شده است که برمبنای این دو کتاب، اندیشه ی آگوستین در فلسفه ی مدنی ییشتر صبغه ی کلامی و اندیشه ی فارابی صبغه ی فلسفی داشته است.
حقوق مالیه در اسلام
حوزههای تخصصی:
«نهاد حسبه» در منابع فقه شیعه
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
شناخت قرآن:زبان شناسی قرآن
منبع:
بشارت ۱۳۸۴ شماره ۴۷
حوزههای تخصصی:
«الرَّحمن»
قاموس واژهها، معانى شرعى و مفاهیم اصطلاحى و فقهى «حج»(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج ۱۳۷۲ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
نگاهى به رسانه منبر
وضعیت پست مدرنیسم و ارزش ها: نسبت سنجی هستیشناسی و معرفت شناسی پست مدرنیسم با تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم، معرف تعدد و تکثر ارزش ها و نسبیت حقیقت است. آیا چنین وضعیتی می تواند بستری مناسب برای تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی باشد یا خیر؟ مقالة حاضر بر این فرض است که مبانی هستی شناسی پست مدرنیسم، موانع فکری عرضة ارزش های اسلامی را مرتفع کرده؛ بدین معنا که مطلقیت و جهان شمولی ارزش های غربی را به چالش کشیده است. از سویی دیگر، مبانی معرفت شناسی پست مدرنیسم با طرح نسبیت شناخت و حقیقت، با ارزش هایی که مدعی جهان شمولی و مطلقیت اند، به مقابله بر می خیزد. بر همین اساس، به نظر می رسد مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی پست مدرنیسم همانند شمشیر دو دم است؛ یک دم آن می خواند و دم دیگر می راند. مقالة حاضر با بهره از روش تحلیل محتوای کیفی و رهیافت نسبت سنجی می کوشد امکان تعلیم و تربیت ارزش های اسلامی در وضعیت پست مدرنیسم را نشان دهد.
حج در آثار محیى الدین عربى (2)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج ۱۳۸۲ شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
حجیت بناء عقلاء و «جهانی شدن»
حوزههای تخصصی:
نگاهى به بحث تلازم بین متصله لزومیه و منفصله در کلام خواجه نصیرالدین و فخر رازى و بررسى تطبیقى آن با منطق جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا در فصل هشتم از نهج سوم کتاب اشارات و تنبیهات در بیان اقسام ترکیب قضایاى شرطیه متصله و منفصله از اجزایى چون قضایاى حملیه و شرطیه، چند مثال مطرح مى کند که نخستین آنها براى قضیه متصله مرکب از متصله و منفصله است. همین مثال، مبناى منازعه اى تأمل انگیز بین دو تن از شارحان این کتاب یعنى خواجه نصیرالدین طوسى و فخر رازى مى گردد. فخر رازى معتقد است هر قضیه متصله لزومیه تنها با یک قضیه منفصله از نوع مانعه الخلو هم ارز است؛ دیدگاهى که شباهتى با مباحث منطق جدید دارد. در مقابل خواجه طوسى معتقد است این انحصار صحیح نیست و مى توان هر قضیه متصله لزومیه را به یک منفصله مانعه الخلو و یا منفصله مانعه الجمع، بدون رجحان هیچ کدام تأویل کرد. در این بین، هم براى داورى میان فخر رازى و خواجه طوسى و هم براى تبیین دیدگاه منطق جدید در این باره، از منطق جدید کمک گرفته ایم و در نهایت ضمن تبیین تفاوت نظر فخر رازى و منطق جدید، نشان داده ایم که نظر صحیح همان رأى خواجه طوسى بوده و منطق جدید نیز در این مورد مؤید دیدگاه خواجه مى باشد.