فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
39 - 52
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با ابتنا بر آراء افلوطین و ابن سینا درباره عشق در انسان، تلازم عشق و معرفت در آراء ایشان بر اساس تفاوت ها و شباهت ها بررسی و تطبیق داده می شوند. در بحث تلازم عشق و معرفت تأثیر عشق برای شوق به معرفت برای نیل خیر و زیبایی، نائل شدن به ملکات اخلاقی و اتحاد با صورت های کلی و خداوند مدّنظر است. مهمترین مسئله تحقیق، آزمون این فرضیه بود که آیا ابن سینا در مبانی و نتایج تلازم عشق و معرفت در انسان تحت تأثیر مبانی فلسفی افلوطین ضمن این مباحث بوده است؟ این مقاله با اتکاء به روش تحلیلی-توصیفی در نهایت به این نتیجه می رسد که در نگرش معرفت شناسانه ای که از آراء افلوطین درباره عشق دریافت می شود، عشق برخلاف راه دانش، مسیر نائل شدن و اتحاد با احد است. عشق قادر است به چیزی که حد و اندازه ندارد و دارای هیچ صورتی نیست، نائل شود. اما این نگرش نزد ابن سینا امری وجودی است زیرا کمال نفوس بشری همان تشبه به ذات خیر مطلق و صدور افعال متعادل و متوازن از قبیل فضایل بشری و تحریک نفوس ملکی نسبت به جواهر علوی است که به سبب تشبه به خیر مطلق هستند و غایت این تشبه تقربی است که به واسطه فیضان کمال و فضیلت از خیر مطلق است. ابن سینا در پرتو اثرپذیری از سرمایه های غنی دینی، از افلوطین هم اثرپذیرفته و جریان تفکر اسلامی را به سوی اشراق و عرفان سوق داده است.
مفهوم لطیفه قلب در نظریه انسان کامل با تأکید بر آرای شاه نعمت الله ولی و امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
111 - 125
حوزههای تخصصی:
هرچند ردپای باور به وجود انسان کامل در دوران باستان ایران دیده می شود؛ اما نظریه انسان کامل به-عنوان نظریه ای در عرفان نظری از سوی ابن عربی به شکل منسجم و مدون ارائه گردید. در بخشی از این نظریه ابن عربی بر اهمیت قلب و جایگاه آن در عرفان تأکید می کند و آن را حقیقت آدمی می داند که مظهر تجلی انوار الهی است. این نظریه بر اندیشه عارفان دیگر نیز تأثیر نهاده است. پژوهش حاضر با شیوه تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای مفهوم قلب را در این نظریه با تأکید بر آرای شاه نعمت الله ولی و حضرت امام خمینی(ره) بررسی می کند. نتایج به دست آمده از این پژوهش از این قرار است که در آرای شاه نعمت الله و همچنین امام خمینی(ره) قلب همان ارزش و جایگاهی را دارد که در سنت عرفانی به ویژه سنت ابن عربی از آن درک می شود.
تأثیر گرایش عرفانی علامه طباطبایی بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
23 - 44
حوزههای تخصصی:
شخصیت عرفانی علامه طباطبایی با توجه به شاگردی ایشان نزد عارف شهیر سیدعلی قاضی طباطبایی و آثار عرفانی به جا مانده از وی، بر کسی پوشیده نیست و جایگاه رفیع المیزان در میان تألیفات متنوع ایشان، به همین مقدار مبرهن است. با این همه، تاکنون پژوهش مستقل و جامعی پیرامون میزان اثرگذاری گرایش عرفانی ایشان بر المیزان، مشاهده نشده است و این مقاله در پی بررسی این مهم با کنار هم گذاشتن مبانی عرفان و برداشت های تفسیری علامه است. این همان عرفانی است که از دایره ثقلین خارج نیست و به همین سبب و به جهت علو شخصیت علامه در جهان اسلام و بستر قرآنی المیزان، می تواند یکی از شواهد دقیق و قابل استناد در مباحث عرفان ناب اسلامی باشد و توجه محققان را به بعد عرفانی المیزان که در نگاه اول محسوس نیست جلب کند و شخصیت برجسته تفسیری علامه را در کنار عارفی متعالی قراردهد که می تواند مهم ترین اصول و مبانی عرفان را همچون فنا، عشق الهی، تجلی، توحید و ولایت، در بستر مباحث متین قرآنی که با روش تحسین برانگیز قرآن به قرآن مطرح می شوند، ارائه دهد. روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی بوده است. بر اساس یافته های تحقیق، علامه به عرفان برگرفته از ثقلین پای بند بوده و بازتاب آن را می توان با بررسی برداشت های تفسیری وی در المیزان دید.
ابعاد یادگیری در مدل طراحی آموزشی حِکمی (حکمت بنیان) مبتنی بر رویکرد حکمی - اجتهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
25 - 46
حوزههای تخصصی:
مقاله در مقام ارائه تصویری اجمالی از مدل طراحی آموزِشِی پژوهش محور، حکمت بنیان و بومی است. این مدل زمینه ای فراهم می کند تا طراح آموزش مطابق با ابعاد یادگیری مطلوب، مفروضات، عادات و الگوهای ذهنی خود را در هر طراحی مورد بازنگری قرار دهد و مدل یادگیری را متناسب با موقعیت مطلوب خلق و ارائه کند. این مدل ابتدا انسان مطلوب و سپس انسان محقق را تبیین و تفسیر می کند. مراحل طراحی مبتنی بر روش های پژوهش کیفی با کاوش در منابع معتبر حکمی اجرا می گردد و در نهایت روند پرورش و تعالی فرد به انسان مطلوب را فرارو می نهد. در این مدل، یادگیریِ مبتنی بر فراعقلانیت ابعاد مشخصی دارد. به عبارتی «انسان حکیم» انسان مطلوبی است که تلاش معنادار و چند وجهی برای تحقق مجموعه ای از شایستگی ها شامل تعادل، تعامل و تعالی در ادب نفس، ادب جمعی و ادب کهن جهت کشف حقیقت برای خیر خواهی مبتنی بر تأمل، هم افزایی و تعاون دارد. این پژوهش اولین تلاش برای طراحی آموزشی مبتنی بر یک رویکرد بومی است و در حد یک نظریه جدید نگاه متفاوتی به ابعاد یادگیری دارد؛ چرا که بر حکمت و فرا عقلانیت، تلفیق عرفان و فلسفه، بنا نهاده شده است. عناصر این مدل طراحی آموزشی برای تحقق ابعاد یادگیری نسبت به تمام پارادایم ها و رویکردهای موجود، متفاوت است.
تحلیل مضمون مبانی اسلامی احساس حقارت از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
149 - 176
حوزههای تخصصی:
برای انسان حکم ارزشی ای مهم تر از داوری درباره ی خویش نیست و احساس حقارت فرد ذیل چنین داوری هایی قرار می گیرد. گرچه این اصطلاح توسط اندیشمندان متعددی بررسی شده است، اما در تعریف آن اختلاف نظر قابل توجهی وجود ندارد. این مفهوم، گستره ی نفوذ زیادی در ابعاد مختلف زندگی بشر دارد؛ از کاربرد آن در امور تبلیغی-تجاری و کاریکاتور تا اثر سوء آن بر روان افراد. این گستره بیانگر اهمیت و ضرورت پرداختن به این مفهوم است. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به دیدگاه صحیح اسلام درباره احساس حقارت، به تحلیل مبانی اسلامی این مفهوم در آثار آیت الله جوادی آملی به عنوان اندیشمند اسلامی معاصر پرداخته و با استفاده از روش تحلیل مضمون به این سؤال پاسخ داده است که مضامین حاصل از مبانی اسلامی احساس حقارت از دیدگاه آیت الله جوادی آملی چگونه است؟ بررسی ها نشان دهنده ی دو سنخ از احساس حقارت است. مضمون فراگیر احساس حقارت ممدوح، یعنی احساس حقارت در برابر خداوند و در نفس خود که شامل مضامین سازمان دهنده: عامل (معرفت خداوند و قرب به خداوند) و اثر (قرب به خداوند، رشد و کمال فردی و عزت نزد دیگران) است و مضمون فراگیر احساس حقارت مذموم که در ابتدا به دو مضمون فرعی فردی و اجتماعی-ملی تقسیم می شود. بعد فردی آن شامل مضامین سازمان دهنده: عامل (سرکوب استعداد و نام حقیرانه)، اثر (معنوی، اجتماعی) و راهکار (باورهای دینی و سیاست گذاری اجتماعی) می شود.
رابطه ایمان و اختیار از نگاه علامه طباطبایی و پل تیلیخ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رابطه ایمان و اختیار انسان، همواره در جوامع غربی و شرقی مورد بحث بوده است. در این پژوهش، به رابطه ایمان و اختیار و مقایسه دیدگاه های علامه طباطبایی و پل تیلیخ پرداخته شده است. علامه طباطبایی، در عین قائل شدن اختیار در کسب ایمان، آن را مرتبه ای قلبی و رتبه بعد از شناخت اولیه دین و مقدمه عمل و اطاعت می دانند در حالیکه پل تیلیخ ایمان را غایت قصوا یا دلبستگی نهایی تعریف کرده و آن را حاصل عمل همه وجود آدمی همچون عقل و اراده و احساس، دانسته و مرحله اول ایمان که یافتن متعلق ایمان است را امری اختیاری و مرحله تسلیم و دلبستگی به آن را امری غیر ارادی دانسته است.علامه طباطبایی در مباحث مفصل پیرامون ایمان و نقش اختیار انسان در نیل به ایمان را تبیین نموده اند. در تفکر اسلامی، علامه طباطبایی، حقیقت ایمان را تصدیقی قلبی می داند که شدت و ضعف پذیر است و مومن امنیت و اطمینانی کسب می کند که هرگز در اعتقاد خودش دچار تردید نمی گردد و ایمان را امری اختیاری می دانند.پل تیلیخ فیلسوف و الهی دان پروتستان نیز، در کتاب های خود از جمله، پویائی ایمان و الهیات سیستماتیک، به بحث پیرامون عقل و ایمان و اختیار با آن پرداخته است. ایمان از دیدگاه تیلیخ نه علم به حقیقتی است، نه علم به گزاره ای است و نه اختیار عقیده ای است.
نقش علم النفس صدرایی در تبیین وحدت عالم در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
147-165
حوزههای تخصصی:
تناظر انسان کبیر و انسان صغیر، مطلبی پایه ای در حکمت متعالیه است که کمک قابل توجهی به تبیین مباحث مختلف فلسفه صدرایی می کند. یکی از مباحثی که نیازمند تبیین در فلسفه صدراست، مسئله وحدت عالم با ابعاد مختلف آن است؛ مسئله ای عرفانی که نیازمند تبیینی عقلانی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه علم النفس صدرایی، به تبیین وحدت عالم در دو حوزه درونی و بیرونی پرداخته و با توجه به ابداعات ملاصدرا در علم النفس، به تطبیق مباحث نفس شناسی بر عالم به عنوان انسان کبیر همت گمارده است؛ تطبیقی که در کلمات خود صدرا نیز مشهود است. نتیجه این پژوهش، تبیین وحدت عالم در حوزه بیرونی به نحو بیان انحاء سه گانه وحدت جمعی، وحدت حقه ظلی و وحدت شخصی عالم بوده و در حوزه درونی نیز بساطت عالم را به معنای بساطت عقل اول توضیح داده و توجه به مراتب عالم را موجب ترکیب عالم از ماده و صورت دانسته بدون اینکه تعدد وجودی در آن حاصل آید.
ریشه شناسی نام "الله" در ادیان و سنت های قبل از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
7 - 18
حوزههای تخصصی:
برخی از مستشرقین در قرن بیستم مدعی شدند که عنوان «الله» در قبل از اسلام نام خدای ماه اعراب بت پرست بوده و پس از اسلام به خدای یگانه و لایزال تغییر یافته و این ادعا ابزاری برای تبلیغات مبشرین مسیحی منتقد اسلام قرار گرفته است. در این تحقیق به دنبال آن هستیم که نشان دهیم آیا بین «خدای ماه» و «الله» ارتباطی وجود دارد یا نه. برای بررسی این ادعا، ابتدا استنادات باستان شناسان مورد بررسی قرار گرفت و هیچ سندی یافت نشد که نشان دهد میان «خدای ماه» و «الله» رابطه ای وجود داشته است. در مرحله ی دوم به بررسی استعمال این واژه در میان مسیحیان قبل از اسلام پرداختیم. نتایج نشان داد که مشتقات نام «الله»، در کتاب مقدس به عنوان خدای مسیحیت به کار رفته است و مسیحیان عرب زبان قبل از اسلام، خدا را با نام «الله» مورد پرستش قرار می دادند. همچنین در باور اعراب قبل از ظهور اسلام، یک خدای اصلی به نام «الله» وجود داشته است و تعداد زیادی بت هم بودند که این بتان وظایف کوچکی بر عهده داشتند؛ ولی هیچ بت یا خدای دیگری غیر از خدای قادر مطلق و خالق متعال به نام «الله» نامیده نشده است.
بررسی میزان توجه به مؤلفه های زیست عفیفانه در کتاب های درسی ابتدایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتاب های درسی مقطع ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های «زیست عفیفانه» است. روش پژوهش در این تحقیق به صورت «توصیفی» و از نوع «تحلیل محتوا» است. جامعه آماری پژوهش کتاب های درسی مقطع ابتدایی بوده که با توجه به محوریت بحث زیست عفیفانه، کتاب های «هدیه های آسمانی» انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش «فهرستکار» (چک لیست) محقق ساخته است که روایی آن توسط استادان و متخصصان حوزه تربیت اسلامی تعیین گردید. داده های به دست آمده از بررسی محتوا، با استفاده از جداول فراوانی، میانگین و روش آنتروپی شانون بررسی گردید. نتایج نشان داد بعد فردی زیست عفیفانه در محتوای کتاب مزبور به میزان قابل قبولی رعایت شده است. بر اساس یگان اندازه گیری (آنتروپی) شانون نیز مشخص گردید بعد فردی زیست عفیفانه با میزان بار اطلاعاتی 999/0 و ضریب اهمیت 333/0 دارای بیشترین میزان اهمیت است. در این میان شاخص «تقواگرایی» بیشترین رتبه و بالاترین اهمیت را در بین همه شاخص ها به خود اختصاص داده است.
تبیین مفهوم تکلیف و استخراج استلزامات تربیتی رویکرد تکلیف محور بر مبنای آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارهای پژوهشی فراوانی پیرامون چیستی و چگونگی تربیت اسلامی انجام شده است. یکی از مفاهیم کلیدی مورد توجه در دین، مفهوم «تکلیف» است. انسان مسلمان همواره در برابر خداوند دارای تکلیفی است و به تبع آن در برابر خود، مردم و دیگر آفریدگان تکالیفی دارد. پژوهش حاضر ابتدا به بررسی مفهوم تکلیف و واژگانی که دارای نزدیکی معنایی با آن هستند در قرآن کریم پرداخته است. سپس بر اساس آیات قرآن کریم، استلزامات تربیتی رویکرد تکلیف مدار را نتیجه گرفته است. این استلزامات شامل این موارد است: انسان باید برای شناخت تکالیف الهی خود تلاش کند؛ انسان باید به عمل به تکالیف الهی خود پای بند باشد؛ داشتن توان تحمل سختی لازمه پای بندی به تکالیف الهی است؛ در شناخت و تعیین تکلیف باید به تناسب تکلیف با وسع مکلَّف توجه داشت؛ انسان نباید در انجام تکالیف الهی دچار ایده آل گرایی شود؛ مکلَّف باید هم ظاهر و هم باطن عمل خود را بر تکلیف الهی منطبق سازد. این پژوهش از نظر هدف در دسته پژوهش های کاربردی و از نظر رویکرد در دسته پژوهش های کیفی قرار می گیرد. روش پژوهش تحلیلی و استنباطی می باشد.
مقایسه منطق فکری حضرت آیت الله خامنه ای در مواجهه با پژوهش های قائل به شکاف نسلی نسبت به تحلیل نسل جدید ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
175 - 223
حوزههای تخصصی:
انقلاب های دنیا غالباً در پی مطالبه ارزش ها و آرمان های خاصی توسط مردم شکل می گیرند. تعلق یا عدم تعلق نسل های آتی به این ارزش ها، نقش اساسی در پیشرفت یا اضمحلال انقلاب ها ایفا می کند. در این میان، تحلیل تعلق خاطر نسل جدید در کشور ایران به آرمان های انقلاب اسلامی، راهنمای سیاستمداران و نخبگان در برنامه ریزی برای این نسل خواهد بود. این پژوهش به دنبال مقایسه منطق فکری دو دیدگاه متعارض پیرامون تعلق نسل جدید ایران به ارزش های انقلاب اسلامی و بیان شباهت ها و تفاوت های آن دو است: 1. دیدگاه رایج پژوهش های قائل به شکاف نسلی و رویگردانی نسل جدید ایرانی از ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی ایران و 2. دیدگاه حضرت آیت الله خامنه ای که قائل به پایبندی نسل جدید نسبت به این ارزش ها و آرمان ها و بلکه جلوتر بودن نسل جدید نسبت به نسل قدیم انقلاب اسلامی است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و از طریق مطالعه تطبیقی است که جهت تحقق این روش از مدل مقایسه ای بردی استفاده شده است. نتیجه این پژوهش نشان داد که شباهت ها و تفاوت هایی میان این دو دیدگاه وجود دارد که با بررسی دقیق آن مشخص شد شباهت ها صرفاً ظاهری بوده است و اما تفاوت ها ریشه در مواردی چون «سطحی نگری یا عمق نگری در رفتارهای دفعی نسل جدید»، «توجه یا عدم توجه به مؤیدات انقلابی»، «توجه یا عدم توجه به نگرش کلان تطبیقی در مقایسه نسل جدید با زمان قبل از انقلاب و نیز سایر کشورها»، «توجه یا عدم توجه به فطرت الهی نسل جدید از حیث انسان شناسی»، «فلسفه سازی جهت تحلیل نسل جدید» و «توجه یا عدم توجه به شگرد و آرایش جنگی دشمن برای حمله به انقلاب اسلامی از طریق راهبرد شکاف نسلی» داشته است.
واکاوی مؤلفه های معنایی در ماده ثلاثی «ولی» با رویکرد ریشه شناسی در زبان های سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماده ثلاثی «ولی» یکی از پرکاربردترین ماده های لغوی به کار رفته در قرآن کریم است. از این ماده ساخت های متنوع اسمی و فعلی پدید آمده و برخی از واژگان و مفاهیم ساخت یافته از آن چون «ولیّ»، در ادبیات قرآنی محل مناقشات فراوانی شده است. یکی از دلائل این مسئله آن است که گرچه لغت شناسان و مفسران مسلمان برای این ماده مؤلفه های معنایی گوناگونی برشمرده اند، اما از دستیابی به معنای محوری در این ریشه بازمانده و نتوانسته اند میان تمام معانی این ماده ارتباط برقرار نمایند. در این پژوهش با کاربست روش ریشه شناسی و معناشناسی تاریخی تلاش شده تا ضمن بررسی نظائر ماده ولی در زبان های سامی، منشأ کهن آفروآسیایی آن شناسایی و سیر تحول لفظی و معنایی این ماده از ابتدا تا کنون مشخص گردد. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد، واژه مورد نظر در بُن ثنایی «لَی» ریشه دارد که در زبان های سامی به صورت «لوی» و در عربی نیز با صورت «ولی» ادامه حیات داده است. این ریشه در زبان عربی به معنای «با علاقه و محبت همراهی کردن» است که در آن تکیه اصلی معنایی بر همراهی و متابعت بوده و دوستی به عنوان مؤلفه معنایی ثانوی به آن افزوده شده است. توجه به مؤلفه های معنایی مذکور که در کاربردهای گوناگون ریشه ولی در سطوح گوناگون روابط خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و روابط انسان و خداوند در قرآن کریم قابل پی جویی است، کلید حل بسیاری از مناقشات علمی پیرامون ماده مورد نظر است.
ارزیابی میزان توجیه پذیری نظریه های رسانه بر اساس الگوی گفتمان قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
109 - 135
حوزههای تخصصی:
با توجه به اقتضائات عصری رسانه علت ایجاد برخی از تحولات تاریخی و اجتماعی است و تا جایی پیش می رود که در صورت بندی های فرهنگی از عناصر کلیدی به شمار می آید. ازاین رو ارزیابی نظریه های رسانه بر اساس الگوی قرآنی می تواند به فهم درست این تحولات و ارزش گذاری این نظریات کمک نماید. برای نیل به نتیجه در بررسی این نظریات از رویکرد معرفت شناسانه بهره برده می شود. درواقع در این پژوهش ما بر آن شدیم تا بازخوانی برخی از نظریات حوزه رسانه و ارتباطات به ارزیابی این نظریات از حیث صدق و توجیه معرفت شناسانه بپردازیم. اساس این ارزیابی الگوی گفتمان قرآنی در باب رسانه و عنایت به قرآن به مثابه رسانه است. از میان نظرات صدق و توجیه، انطباق گرایی، کارکردگرایی و انسجام گرایی در این نوشتار مورد ارزیابی قرار گرفت و این نتیجه حاصل آمد که از میان هشت نظریه موردبررسی در این نوشتار نظریات مارشال مک لوهان، برجسته سازی و کاشت، دارای انطباق هستند و نظریاتی هستند که می توانند در گفتمان قرآنی کارکرد داشته باشند و قادر هستند در کنار یکدیگر باورهای منسجمی را توجیه نمایند. درحالی که نظریه تزریقی، مارپیچ سکوت، استفاده و رضامندی، اقتدارگرا و نیز رمزگشایی و دریافت، در سه حوزه انطباق گرایی، کارکردگرایی و انسجام گرایی در گفتمان قرآنی پذیرفته نیستند و محل اشکال می باشند.
جایگاه شناسی نظام سازی مهدوی در مقابله با گفتمان های رقیب در فرآیند تغییر نظم نوین جهانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
76 - 93
حوزههای تخصصی:
امروزه جمهوری اسلامی با خرق قواعد حاکم بر نظام های سیاسی مادی دنیا، به احیاء گفتمان دین در عرصه فردی و اجتماعی پرداخت و ظرفیت های نهفته آن را به جهانیان ارائه نمود. مطابق با بیان رهبر معظم انقلاب، جمهوری اسلامی در مسیر ایجاد تمدن نوین اسلامی باید به نظام سازی تأثیرگذار در عالم روی بیاورد. قاعدتاً در هر نظام تمدنی، گفتمان های رقیبی وجود دارند که بدون شناخت آنها امکان ایجاد تمدن هدف وجود نخواهد داشت. این ضرورت نگارنده را در این اثر بر آن واداشته تا با روشی توصیفی _ تحلیلی به جایگاه شناسی نظام سازی مهدوی در مقابله با گفتمان های رقیب در فرآیند تغییر نظم نوین جهانی روی بیاورد و در نهایت بدین نتیجه رسیده است؛ از آن جا که جمهوری اسلامی با غایت مندی ظهور برپا شده، تنها گفتمان محوریت امام عصر و بازگشت به نظام امامت است که می تواند جمهوری اسلامی را تبدیل به نظامی تمدن ساز و محور نماید. این گفتمان از چالش های گفتمان های رقیب که عبارت از گفتمان تمدن غربی، مهندسی معکوس این تمدن و بازگشت به زندگی سنتی مبراست و توان ایجاد نظامی مبتنی بر دین ناب در عرصه جهانی به عنوانی نظام فعال و تعیین کننده در عرصه جهانی داراست که ماحصل آن، ایجاد نقش فعال گفتمان انقلاب در نظم نوین جهانی است که به مرور زمان سبب سطوح فرهنگ سازی کلان مهدوی و زمینه گرایش و اقبال عمومی به انقلاب موعود را فراهم خواهد آورد.
کیفیت انتقال احادیث مهدوی ابن ابی عمیر به مدارس و بوم های حدیثی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
58 - 93
حوزههای تخصصی:
باوجود محدود بودن جغرافیای تحدیثِ ابن ابی عمیر به بغداد و کوفه، میراث حدیثیِ وی (مطالعه موردی روایات باب مهدویت و غیبت) در فاصله ای کوتاه از وفات او، با سرعت و بسامدی چشمگیر به سرزمین های دوردست انتقال یافت. این نکته با عنایت به پندارِ وارداتی بودن آموزه غیبت از جانب واقفه و نبود نصوص غیبت در آثار امامی عصر حضور، مطالعه دقیقِ سیرِ انتقال میراث مهدوی او را با هدفِ سنجش اصالت تاریخی آن، ضرورت می بخشد. افزون بر سفرِ پاره ای از وجوه شاگردان او به قم، نیشابور، فرارود و بصره، سهم قابل اعتنایِ اجلای قم در نسل دوم شاگردان وی و نقش مهم سفرهای صدوق در دریافت و انتقالِ آن، از مهم ترین عوامل انتقالِ پردامنه ی میراثِ اوست. داده های در دسترس در باب این انتقال گسترده، اگرچه گاه با حلقات مبهم نیز روبروست، اما اولاً این ابهام ها اندک اند، ثانیاً قابل توضیح و توجیه اند، و ثالثاً مهم ترین حلقه مفقود آن با درصد قابل ملاحظه ای از سوی أسانیدِ معطوف حمایت می شود. چنین بیانی از کیفیت انتقال میراث مهدوی ابن ابی عمیر، افزون بر تبیین اصالت میراث مذکور و دفع شبهات مطرح و مقدر در این باب، بخش مهمی از تاریخِ حدیثِ مهدویت را در سده های دوم تا چهارم ترسیم می نماید.
مبانی قرآن شناختی مرجعیت علمی قرآن در کلام و فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۱)
111 - 132
حوزههای تخصصی:
از مسائل مهم در مرجعیت علمی قرآن، به معنای اثرگذاری آن در یک حوزه دانشی، بررسی مبانی آن است. مراد از «مبانی مرجعیت علمی قرآن»، آن دسته آموزه ها و قضایایی در حوزه های مختلفی نظیر انسان شناسی، معرفت شناسی، علوم قرآن و... است که اثبات و پذیرش مرجعیت علمی قرآن بر آنها استوار است؛ به گونه ای که انکار آنها به انکار مرجعیت علمی قرآن انجامیده و آن را بی اعتبار می سازد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی مبانی قرآن شناختی مرجعیت علمی قرآن در کلام و فلسفه اسلامی پرداخته و به این پرسش پاسخ می دهد که پذیرش مرجعیت علمی قرآن در عرصه کلام و فلسفه اسلامی بر چه باورهایی درباره خود قرآن استوار است.بر اساس یافته ها و دستاوردهای این پژوهش، مبانی قرآن شناختی مرجعیت علمی قرآن، در دو دسته مبانی ناظر به وجود و حقیقت قرآن نظیر اصالت و حقانیت، حیات، جاودانگی و جهان شمولی، جامعیت و قلمرو مشترک، ساختار چندمعنایی قرآن؛ و مبانی ناظر به زبان و معرفت قرآن نظیر فهم پذیری و تفسیر، معرفت بخشی و واقع نمایی، جواز و اعتبار معرفت عقلی و فلسفی قرآن جای گرفته و اثبات می شوند.
تحلیل مکونات اللغه المکتوبه لخطب نهج البلاغه (دراسه الخطبه الأولى نموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن أحد مجالات البحث فی النصوص معالجتها من حیث کونها منطوقه أم مکتوبه. وإن کون النص مکتوبا أو منطوقا فی هذه الدراسه لا یعنی أنه کُتب أو نُطق، بل یعنی مدى تحرک النص نحو الانفصال عن بنود وقیود الزمن أو المکان أو المخاطب، وهو فی هذه الحاله یتجه نحو کونه مکتوبا وإن یبقى فی قید الزمن أو المکان أو المخاطب الأساسی، فذلک یعنی أنه یمیل إلى کونه منطوقا. یسعى هذا البحث عبر الاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی إلى تقدیم مکونات للتحدید کون النص مکتوبا مثل الاستخدام الأکثر لعناصر الزمن، والمکان، والمخاطب الخاص، والموضوع، والموقف الخاص، وضمائر الغیاب، وإحاله الکلام إلى أدله خارج النص، وکثره استخدامات البنى التصریحیه، والأسالیب الوصفیه والتعریفیه، والأفعال التعبیریه والوعظیه للفهم الأفضل للنص، ویحتاج فهمه الدقیق إلى التعرف على لغه النص مکتوبه أو منطوقه. کما أن خلق المفهوم لکل من الخطبه والخطابه وفصلهما من البعض فی هذه المقاله هو أحد الأهداف الرئیسیه. وتظهر النتیجه أن الحالتین واللغتین تحکمان خطب نهج البلاغه وأن حاله الخطبه الأولى ولغتها هی "الخطبه" أو "المکتوبه" وذلک حسب المکونات المکتوبه المستخدمه فیها.
مفهوم شرط ارتکازی و ضوابط حاکم بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
301 - 313
حوزههای تخصصی:
با آن که شرط مفهومی قدیمی و شناخته شده در فقه و حقوق ایران است و بسیاری از اقسام آن توسط فقها و حقوقدانان مورد مداقه قرار گرفته، لکن اصطلاح شرط ارتکازی علاوه بر این که ترکیبی جدید و نوپدید در فقه و حقوق است ، واجد ابهامات متعدد و مختص به خود است. شرط ارتکازی به شرط مرتکز در اذهان متعاقدین گفته می شود که نه پیش از عقد و نه پس از آن مورد گفت و گو قرار نمی گیرد. این ابهامات علاوه بر اینکه فهم ماهیت شرط را دشوار می سازد، نسبت به احکام و ضوابط حاکم بر آن و میزان یکسانی و شباهت آن با سایر شروط نیز تردید ایجاد می نماید. در این مقاله بر آن هستیم که هم ماهیت این قسم از شروط را تبیین کنیم. در ادامه اثبات نماییم که اعتبار این قسم از شروط همانند سایر شروط مصرح بوده و مشمول عموم ادله وفای به شرط می باشد. نهایتا به بخشی از مسائل و احکام مختص به این شرط هم خواهیم پرداخت.
تبیین و بررسی استدلال احتمالاتی استفان آنوین برای اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
201 - 216
حوزههای تخصصی:
استفان دی آنوین، در کتاب احتمال خدا، یک محاسبه ساده که حقیقت نهایی را ثابت می کند، استدلالی را بر مبنای قضیه بیز برساخته و با استناد به شش حوزه از شواهد یعنی ادراک خوبی و بدی، وجود شر اخلاقی و طبیعی، وجود معجزات طبیعی و فراطبیعی، و تجربه های دینی نتیجه گرفته است که احتمال وجود خدا 67 درصد است. در این مقاله، ضمن تقریر استدلال آنوین، نشان می دهیم که او در فراهم آوری شواهد به صورت حداکثری عمل نکرده است و توضیحات او در مورد هر یک از شواهد نیز با اشکالات متعدد همچون بی دقتی در تعریف ها و مصادره به مطلوب و شخصی و احتمالی بودن روبه روست. تناقض درونی، مغالطی بودن، و جدلی بودن نیز از دیگر اشکالات وارد بر این استدلال است. از این رو این استدلال برای اثبات مهم ترین گزاره ادیان، یعنی «خدا وجود دارد»، کارایی ندارد. ولی می توان از آن در مقاصد عملی همچون ترجیح جانب دین داری بر غیر دین داری در عمل بهره گرفت. مقاله حاضر با روش توصیفی و انتقادی سامان یافته است.
بخشش خطاهای اخلاقی در قرآن کریم و تبیین های تکاملی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان ها نسبت به انسان های دیگر انواع خطاهای اخلاقی انجام می دهند. یکی از واکنش های اخلاقی نسبت به این خطاها بخشش آن هاست. قرآن کریم توصیه نموده که برخی خطاها بخشیده شوند و برخی نشوند. نظریه تکامل به ویژه با انتخاب طبیعی تبیین هایی برای آن توصیه ها ارائه می کند. انتخاب طبیعی در سطوح مختلف عمل می کند. دو سطح مهم فرد و گروه است. بخشش به حفظ روابط ارزشمند زیستی با نزدیکان کمک می کند. بنابراین انتخاب فرد چنین بخشنده هایی را بر انتقام گیرندگان ترجیح می دهد. بخشش در آیات قرآن کریم فراتر از جبران است. تحقیقات در نظریه بازی هم نشان می دهد که چنین است، ولی در نهایت جبران را تقویت می کند. انتخاب گروه بین بخشش درونی ها و بیرونی ها، و بین درونی های رعایت کننده اخلاقیات گروهی و رعایت نکننده، و بین بیرونی های قابل درونی شدن و ناقابل تفکیک می نهد. توصیه های بخشش دشمن و خوبی کردن در برابر بدی او، یا نبخشیدن او را در قرآن کریم با این تفکیک ها بهتر می توان فهمید. انتخاب گروه فرهنگی هم گسترش توصیه های اخلاقی قرآن کریم درباره بخشش را تبیین می کند.