فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۵٬۰۲۱ تا ۱۵٬۰۴۰ مورد از کل ۷۸٬۳۹۰ مورد.
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
101-103
بررسی معانی «بَقِیَّتُ اللَّهِ» در آیه «بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» با تکیه بر تفاسیر روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
25-42
حوزههای تخصصی:
آیات زیادی در قرآن کریم در مورد عصمت و حقانیت اهل بیت ^ وجود دارد که از جمله بارزترین آنها می توان به آیه تطهیر و ولایت اشاره کرد. دسته ای از این آیات ، مریوط به وجود مبارک امام زمان # است که از آن جمله می توان به آیه « بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إ ِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِین » اشاره نمود. اگرچه ظاهر این آیه در ضمن داستان حضرت شعیب # در خصوص اهل مَدیَن نازل شده و برداشت های مختلفی در زمینه معنای ظاهری آن صورت گرفته است، اما بنا به نظر مفسران شیعه و سنی در تفاسیر روایی، یکی از تأویل ها و مصداق های باطنی عبارت «بقیّتُ الله» در آیه مورد بحث، ائمه اطهار ^ به ویژه، امام زمان # است که تحقیق پیشرو در صدد اثبات این مدعاست.
بررسی تطبیقی اندیشه قرآنی غلبه دین اسلام بر دیگر ادیان از منظر تفسیر المیزان و روح المعانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
129-146
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر در اینکه مقصود از سه وعده قرآنی: غلبه اسلام بر ادیان (توبه / 33)، وراثت صالحان (انبیاء / 105) و استخلاف مؤمنان صالح (نور / 55) یک پیام و حاکمیت اسلام بر سراسر جهان است؟ یا پیام های جداگانه می باشد؟ نظر تفسیر المیزان و روح المعانی به طور تطبیقی در این باره بررسی گردیده است. حاصل این تحقیق آن است که سه وعده بیان شده از دیدگاه علامه طباطبایی دارای پیامی مرتبط به هم هستند و این امور هنگام ظهور حضرت مهدی # عملی می شوند، اما از دیدگاه آلوسی علی رغم وجود روایات معتبر فریقین، آیات مزبور، سه مقوله جداگانه و پراکنده اند؛ ایشان در مورد غلبه دین، نظر روشنی را ارائه ننموده است اما در باره دو آیه دیگر معتقد است که مراد از آنها، وراثت و استخلاف صالحان در بهشت است.
گفتمان سازی قرآن در جهت مبارزه با کم فروشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
179-200
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شیوه اسنادی و روش توصیفی تحلیلی به بررسی مراحل گفتمان سازی قرآن در باب مبارزه با مفسده اقتصادی کم فروشی پرداخته است. قرآن کریم کم فروشی را یکی از مهم ترین مفاسد برای اقتصاد جوامع معرفی نموده و نسبت به شیوع و ترویج آن در جوامع هشدار داده است. کم فروشی زمینه تجاوز به حقوق دیگران، برهم زدن مقیاس های اجتماعی و عیب گذاشتن بر اموال را فراهم می کند. گفتمان سازی، طراحی مطلوبیت های اقتصادی تشخیص داده شده بنابر آموزه های قرآن است که تلاش می کند این مطلوبیت ها را به یک نظام معرفتی غالب و همه گیر در جامعه تبدیل کند تا هنجارهای قرآنی در جامعه حفظ شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم، گام به گام، با برنامه ریزی و به فراخور شرایط زمانی و فکری موجود در جامعه، به طی مراحل سه گانه «توصیف»، «تفسیر و توضیح» و «مواجهه و مبارزه» می پردازد.
تأملی بر نظریه سبب متناسب با بررسی حقوق ایران و حقوق کامن لا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۱
139 - 166
حوزههای تخصصی:
معیار تشخیص سبب مسؤول در دیدگاه های مختلف، متفاوت است. دیدگاه مادی صرفاً بر اساس معیارهایی از قبیل زمان تشکیل سبب، سبب مسؤول را شناسایی می کند؛ در مقابل دیدگاه های سبب متعارف، معیارهای هنجاری نسبت به تشخیص سبب مسؤول ارائه می کنند. سبب متناسب با معیار قابلیت پیش بینی ضرر سبب مسؤول را به نحوی تبیین می نماید که بین عامل خسارت و نوع خسارت، تناسب وجود داشته باشد. قابلیّت پیش بینی ضرر معیاری است که در جایگاه تشخیص تقصیر نیز به کار می رود و از طرفی با لحاظ برخی ملاحظات انصاف گرا در محدود نمودن میزان مسؤولیت نیز مورد استفاده قرار می گیرد؛ به این ترتیب ضرورت دارد کارکردهای این معیار در جایگاه های متفاوت تبیین شود. رویکرد قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 به عنوان جدیدترین نشان گر اراده ی قانون گذار دربردارنده ی ویژگی های بارز سبب متناسب است. نقدهایی که نسبت به این رویکرد وجود دارد؛ مانند نقدهایی است که در حقوق کامن لا واقع گرایان به سبب متناسب ایراد کرده اند. نمی توان سبب مطرح در عالم حقوقی را به عنوان یک موضوع انتزاعی، صرفاً به حالت مکانیکی تصور کرد، بنابراین مجموعه عواملی که موجب احراز سبب مسئول است دارای جنبه های مادی و غیرمادی است.از نظر این تحقیق معیار قابلیّت پیش بینی ایراد ضرر از جنبه های غیرمادی سبب حقوقی محسوب می شود.
مطالعه تطبیقی امتناع از پذیرش حق در حقوق ایران، فقه امامیه و اصول حقوق قراردادهای اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۱
191 - 220
حوزههای تخصصی:
امتناع از پذیرش حق در صورتی روی می دهد که در یک رابطه قراردادی یا غیر قراردادی، یک طرف یا ثالث بخواهد حق طرف دیگر را به وی تسلیم نماید، اما طرف مقابل، از پذیرش آن در غیر از موارد حقوقی خودداری نماید. لذا قانون گذاران برای حمایت از طرفی که با امتناع طرف مقابل روبه رو شده، راهکارهایی ارائه می دهند تا ضررهای وی جبران شود. در این پژوهش برآنیم تا راهکارهای ارائه شده در مقابل امتناع از پذیرش حق را در فقه امامیه، نظام حقوقی ایران و اصول حقوق قراردادهای اروپایی بشناسیم و با تبیین این موضوعات، مشابهت ها و تفاوت های راهکارهای ارائه شده را در این سه نظام حقوقی مورد مطالعه قرار دهیم. بررسی قواعد پیش بینی شده در این سه نظام حقوقی نشان می دهد فقه امامیه و اصول حقوق قراردادهای اروپایی، گرایش در به کارگیری نهادهای خودیاری (غیر قضایی) دارند، اما در نظام حقوقی ایران رجوع به دستگاه قضایی به عنوان اصل پذیرفته شده است.
الگوی مطلوب ارتباطات میان فرهنگی مستضعفان جهان از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
63 - 94
حوزههای تخصصی:
باوجود تفاوت های گسترده انسان ها در دین، زبان، رسوم، ملیت، نژاد، رنگ و...، در نگاه اول این گونه به نظر می رسد که همگرایی میان فرهنگ ها و تعامل گسترده و سازنده آن ها امری دشوار یا ناممکن باشد. در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که آیا تشکیل جبهه ای جهانی از مستضعفان مورد قبول قرآن است یا خیر؟ الگوی مطلوب ارتباطات میان فرهنگی مستضعفان چیست و اصول حاکم بر آن کدام است؟ بدین منظور تعدادی از آیات منتخب با روش داده بنیاد تحلیل شده و الگوی پارادایمی آن به دست آمد. «استکبارستیزی به مثابه فرهنگ و هویت مشترک مستضعفان جهان» به عنوان پدیده اصلی قرار گرفت و علل، زمینه ها، شرایط مداخله گر، راهبردهای کنش/کنش متقابل و پیامدهای آن از آیات منتخب استخراج شد. طبق این الگو، مستضعفان، مراتب، انواع و شروطی دارند و ارتباطات میان آن ها، موسع اما مشکک است. به تعبیر دیگر این جبهه، فرامذهبی، فرادینی و فرامسلکی است؛ اما نوع ارتباط با هر دسته از آن ها متفاوت است و به میزان ایمان حقیقی افراد بستگی دارد. همچنین در این ارتباطات، اصولی هستند که به عنوان اصول حاکم عمل می کنند که در واقع می توان همه این اصول را ذیل اصل عدالت جای داد. راهبردهای کنشی مسلمانان در جبهه مستضعفان در واقع حق هر گروه را که باید به آن اعطا کرد، تبیین می کند.
بررسی ماهیت «حکم حکومی» و تفاوت آن با «فتوای حکومی»
حوزههای تخصصی:
حکم حکومی، از جمله مباحث کلیدی و عنصری در فقه اجتماعی و سیاسی به شمار می رود. مقاله حاضر، با تمرکز بر ماهیت حکم حکومی، می کوشد پرسه های پیرامونی ماهیت حکومی را طرح و پاسخ داده و در ضمن آن دیدگاه های فقهای متقدم، متأخر و معاصر در مورد ماهیت حکوم حکومی را مورد بررسی و نقد قرار دهد. چیستی حکم حکومی، ویژگی های ثبوتی (مؤلّفه ها و مقوّم ها) و اثباتی (علامت ها و نشانه های شناخت)آن، تفاوت آن با فتوا و رابطه آن با حکم الاهی اولی و ثانوی، شرطیت یا عدم شرطیت دارا بودن شأن حاکمیتی برای صدور حکم حکومی، کیستی صادر کننده حکم حکومی و حق یا تکلیف بودن صدور آن، از جمله محورهایی است که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است و پاسخ آنها تبیین شده است که در مواردی پاسخ ها کاملا نو و بدیع می باشد. پیشنهاد نهاد جدیدی با عنوان «فتوای حکومی» در کنار حکم حکومی نیز از دیگر دستارودهای نوآورانه این تحقیق به شمار می رود.
نشر آموزه های دینی در قالب های سنّتی و نوین؛ قوّت ها و ضعف ها
حوزههای تخصصی:
روایات اسلامی تأکید بسیاری بر نشر علم و تشویق به حفظ و ماندگاری یافته های علمی نموده اند. در حدیثی از رسول خدا| آمده: اَل مُؤمِنُ اِذا ماتَ وَ تَرَکَ وَرَقَهً واحِدَهً عَلَیها عِلمٌ تَکونُ تِلکَ الوَرَقَهُ یَومَ القیامَهِ سِترًا فیما بَینَهُ وَ بَینَ النّارِ وَ اَعطاهُ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالىٰ بِکُلِّ حَرفٍ مَکتوبٍ عَلَیها مَدینَهً اَوسَعَ مِنَ الدُّنیا سَبعَ مَرّاتٍ.
پاس داشتِ مسئولیت معرفتی از راه برون گرایی معرفتی؛ پژوهشی در اندیشه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
5 - 29
حوزههای تخصصی:
مسئولیت معرفتی یکی از مباحث مهم معرفت شناسی معاصر است. در رویکرد برون گرایانه در معرفت شناسی به جای تاکید بر وظایف معرفتی بر نحوه تحقق باورهای فاعل شناسا تاکید دارد. در این رویکرد آن چه اهمیت دارد نحوه تحقق باورهای ما و عوامل موثر بر روند باورسازی است. ارزش معرفتی یک باور با توجه به عوامل پیدایی آن معلوم می گردد. در این رویکرد داشتن قرینه لزوما به معنای وصول به باورهای صادق و در نهایت افزایش باورهای صادق و کاهش باورهای کاذب نیست. در این نگاه هر چند که به نظر می رسد مسئولیت معرفتی رنگ می بازد اما می توان از نوع دیگری از مسئولیت معرفتی سخن گفت که می توان آن را مسئولیت معرفتی باواسطه تلقی کرد. هدف این مقاله این است که با روش تطبیق آراء معرفت شناسان برون گرا و استاد جوادی آملی نشان دهد آیت الله جوادی آملی برفرآیند معرفت و عوامل بیرونی موثر در معرفت تأکید دارد و مسئولیت معرفتی را از منظر برون گرایانه متوجهِ فاعل شناسا می داند. رعایت تقوای علمی که شامل کسب فضایل اخلاقی- عقلانی و پرهیز از رذایل عقلانی است از جمله مسئولیت هایی است که مورد توجه ایشان به عنوان عوامل غیر معرفتی موثر در فرآیند معرفت بوده است.کلیدواژه ها: مسئولیت معرفتی، برونگرایی، معرفت شناسی فضیلت محور، فضایل عقلانی، جوادی آملی.
تبیین نظریه رابطه ذاتی نفس و بدن با نقدی بر نظریات ابن سینا و ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
51 - 79
حوزههای تخصصی:
در باب نحوه ارتباط نفس و بدن تاکنون نظریات گوناگونی از جانب حکما مطرح گردیده به گونه ای که برخی همانند ابن سینا چنین ارتباطی را بر اساس فضای اصالت ماهیت عرضی و از نوع راکب و مرکوب می داند و برخی دیگر همچون ملاصدرا در مقابل بر اساس فضای اصاله الوجود و نظریه جسمانیه الحدوث بودن نفس ذاتی می داند. این پژوهش مبتنی بر روش تحلیل اطلاعات و مقارنه آرا در پی آن است که نادرستی یا قابل دفاع نبودن هر دو نظریه مذکور را تبیین نماید و پس از آن نظریه رابطه ذاتی نفس و بدن را که تمایزات اساسی با نظریه ملاصدرا دارد تبیین کند. بر این اساس ابتدا نظریه ابن سینا در باب نحوه ارتباط نفس و بدن و اشکالات آن بیان می گردد پس از آن نظریه ملاصدرا در باب کیفیت ارتباط نفس و بدن تقریر می گردد تا به دنبال آن پیش فرضهای اصاله الماهوی در نظریه جسمانیه الحدوث ملاصدرا نمایان گردد و مورد انتقاد قرار گیرد. برای نقد ژرفتر بر نظریه ملاصدرا برخی ادله ملاصدرا بر حدوث نفس نیز مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد تا ناکارآمدی این ادله در اثبات حدوث نفس و به دنبال آن رابطه ذاتی نفس و بدنی که ملاصدرا در پی آن است مشخص گردد. در گام سوم نظریه رابطه ذاتی نفس و بدن که متمایز از نظریه ملاصدرا است در چهار بخش به تفصیل مورد بحث قرار می گیرد و تمایزات آن با نظریه ابن سینا و ملاصدرا تبیین می گردد.
ضروره إقامه الحکم الإسلامیّ ولزوم تجدید الفقه الحکومیّ (دراسه تحلیلیّه للرؤیه التجدیدیّه عند الإمام الخمینی)
منبع:
المصطفی المجلد ۱ ربیع و صیف ۲۰۲۰ العدد التجریبی (ملف العدد: الإمام الخمینی رحمة الله فی سموّه الروحانی و فکره النورانی)
105 - 130
حوزههای تخصصی:
یظهر من تراث فقهاء الإمامیّه وسیرتهم وتاریخ حیاتهم، أنّ أوّل من تعرّض لإثبات وجوب إقامه الدوله الإسلامیّه فی عصر الغیبه بشکلٍ صریحٍ وواضحٍ، واستدلّ علیه، هو السیّد الإمام روح الله الموسویّ الخمینی ، فأقام وجوها عقلیّه ونقلیّه لإثبات ضروره إقامه الحکومه الإسلامیّه، کما استعرض ملامح الدوله الإسلامیّه وخصائصها کعرض نهج الحکومه الإسلامیّه، وموقع السلطه التشریعیّه فی الحکومه الإسلامیّه، وتنزّه الحکومه الإسلامیّه عن الترفّه والبطر، وأنّ الحکومه الإسلامیّه وسیلهٌ لا هدف، وأنّ حکومه الإسلام هی حکومه القانون، وأنّها بصدد تحقیق المصالح العامّه، وموقع الحکومه فی الإسلام، وطبیعه التشریعات فیها، وموقع کلّ من الإسلام والحکومه الإسلامیّه والأحکام الفقهیّه الأخرى فیها، وغیر ذلک من مواصفات الحکومه الإسلامیّه، وقد جاءت هذه المقاله لعرض الرؤیه التجدیدیّه للإمام الخمینی فی هذه المسأله.
رهیافتی به گونه های «سیاق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲۰
77-96
حوزههای تخصصی:
سیاق که مولود هم نشینی و هماهنگی کلمات و جملات است؛ به دلیل قابلیت تصویرگری لایه هایی از معنا در فضایی گسترده، بر خلاف مدلول واژه و جمله اهمیت می یابد. این قابلیت، معلول برخی قرائن و ملابسات محیط به الفاظ و پاره ای ارتباطات فراواژه ای افزون بر ویژگی مفردات و نحوه چینش آن ها است. مجموعه این ویژگی ها و تلفیقی از قرائن منجر به ظهوری می شود که منشأ آن سیاق است و خود منشأیی برای تحقق گونه های مختلف ظهور سیاقی اعم از لفظی و غیر لفظی با اقسام فرعی تحت آن می شود. این گونه ها مسبوق بر تعیین مبنا در خصوص تحدید چیستی سیاق از حیث سعه و ضیق است. از آنجا که قول مختار در این خصوص شمولیت قرائن حالیه افزون بر مقالیه در گستره سیاق است، گونه های مختلفی از ظهور سیاقی را در حیطه نظر خواهیم داشت. حاصل این گونه شناسی می تواند در میدان عمل به کمک استنباط بشتابد و موجبات توسیع در مدلول احکام را فراهم آورد.
تأملی فقهی و حقوقی در عین انگاری سهام شرکت های تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
31 - 60
حوزههای تخصصی:
شناخت ماهیت سهام شرکت های تجاری، در تبیین درست ماهیت معاملات و مبادلات آن ها تأثیری فراوان دارد. در تبیین ماهیت سهام، دیدگاه های مختلفی ارائه شده است. یکی از مهم ترین دیدگاه ها، دیدگاهی است که به عین بودن یا حق عینی بودن سهم باور دارد. بر اساس این دیدگاه، حقوقی که برای سهام دار وجود دارد، در خود ورقه سهم انعکاس و تجسم یافته و مبدل به مال عینی شده است. این دیدگاه در تقابل با دیدگاهی است که سهم را دَین یا مبیّن حق دَینی، می داند. برای اثبات عین بودن سهام، به ادله متعددی از جمله، صحت بیع و جواز رهن سهام و ورقه بهادار بودنِ سهم، استناد شده است.در این جستار، بعد از تبیین و نقد ادله مورد استنادِ این دیدگاه، ضمن بررسی دیدگاهی که سهم را دَین می داند، تلاش شده است که با بازبینی مفهوم مال و اقسام آن و با توجه به نحوه تشکیل شرکت سهامی، اثبات شود که سهم از مقوله «حق» است.
مفهوم، مبنا و موقعیت رفتار مجرمانه جرائم علیه اموال و مالکیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان حقوقی در تحلیل عناصر سه گانه جرائم و به طور مشخص عنصر مادی جرم، « رفتار مجرمانه» را یکی از چند جزء رکن مادی برمی شمارند. مسائل، موضوعات و دریافت های مختلفی در این باره مطرح است . در خصوص رفتار مجرمانه در «جرائم علیه اموال و مالکیت» ابهامات و چالش های مطروحه، هم از نقطه نظر کمی و هم از لحاظ پیچیدگی های خاص حقوقی، برجسته تر هستند. از این رو در این نوشتار تلاش می شود تا با هدف تبیین و شناخت « مفهوم، مبنا و موقعیت جزء رفتار مجرمانه از عنصر مادی جرائم علیه اموال و مالکیت» ، به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و متون نوشتاری و نظرات و دیدگاه های مختلف مطرح شده، مسائل و موضوعات مدنظر در این باره مطرح و مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرند. در همین راستا این نوشتار در سه بخشِ«مفهوم شناسی»، «مبانی نظری» و«موقعیت» رفتار مجرمانه از عنصر مادی جرائم علیه اموال و مالکیت به رشته تحریر در آمده است. نتایج تحقیقات انجام شده در این خصوص گویای این است که اولاً در جرائم علیه اموال و مالکیت، مفهوم رفتار مجرمانه مثبت و منفی، توأمان در بردارنده معنای این جزء هستند. ثانیاً نظریه «فعل پایه » جرائم را با همه تفاوت و تنوعی که دارند واجد جزیی مشترک با عنوان «حرکت بدنی ارادی» می داند و جرائم علیه اموال و مالکیت نیز از این قاعده مستثنی نیستند، بااین حال وقوع غالب جرائم علیه اموال و مالکیت از طریق ترک فعل نیز قابل تحقق بوده و اگر به دید عرفی به رابطه علیّت نگریسته شود، می توان تارک را در اغلب جرائم علیه اموال و مالکیت، مجرم به شمار آورد.
جمع عارفانه میان خلوت و جلوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۲۶۸
48-57
حوزههای تخصصی:
در میان آموزه های دینی مفهوم خلوت دارای اهمیت و جایگاه والایی است، ازاین رو، عرفا نیز امر خلوت گزینی را در مسیر سیر و سلوک برای سالک طریق الی الله سفارش می کردند. از طرفی انسان ذاتاً موجودی اجتماعی است؛ یعنی برای تداوم حیات و رفع نیازهای خویش ناچار است که با جامعه اطراف خود ارتباط مؤثر داشته باشد. خلوت به معنای انقطاع از خلق و اشتغال به حق می باشد. برخی از عرفا خلوت را بر همنشینی ترجیح داده و جهت تکمیل نفوس ناقصه خویش از معاشرت و همنشینی با خلق پرهیز کرده و زندگی سعادتمندانه را در گرو خلوت و دوری از خلق دانسته اند. در مقابل عده ای دیگر به مخالطت با خلق گراییده و اعتقاد داشته اند که بخشی از ظرف وجودی سالک و عارف در سایه انس، الفت و همنشینی با خلق به کمال می رسد و عدم مصاحبت و حضور در اجتماع، سبب غفلت از بعد جامعه پذیری انسان می گردد. در این میان برخی از عرفا نیز بین خلوت و بعد اجتمایی انسان جمع کرده اند. دراین پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی به بررسی چگونگی خلوت و سازگاری آن با بعد اجتماعی انسان پرداخته شده است. به طوری می توان گفت آموزه خلوت امری موقتی است که در اوایل سلوک، و یا امری باطنی است که در مراحل گوناگون سلوک صورت می پذیرد؛ به گونه ای که عارف حضور اجتماعی داشته و از طرفی خلوت باطنی نیز دارد. حضور عارف در جامعه با خلوت عرفانی تنافی و ناسازگاری ندارد و سیره بسیاری از عارفان نیز بر جمع میان آن دو بوده است. به این صورت که پس از بیان مدعا در هر بحث، ابتدا بیانات و نظرات دیگران نقل شده و سپس به تبیین و تحلیل ارتباط آن نظرات با موضوع بحث پرداخته شده است.
شخصیت شناسی واسطه گران ازدواج در گستره آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۲۷۰
59-70
حوزههای تخصصی:
وساطت در ازدواج، مسئولیتی خطیر و مؤثر در سرنوشت شکل گیری خانواده های نوپاست. تبیین و بررسی شاخصه های شخصیتی افراد شایسته وساطت جهت تشخیص واسطه گران خوب و تمیز آنها از مدعیان دروغین در راستای تسهیل و تحکیم بنیان خانواده، رسالتی ضروری است که این پژوهش در سایه ارائه مجموعه ای از ملاکات دنبال می کند. این ویژگی ها که به روش توصیفی تحلیلی و از داده های کتابخانه ای استخراج شده است، در سه سطح صفات روانی اخلاقی، صلاحیت های علمی آموزشی، و مهارت های تجربی دسته بندی شده است. با استفاده از آیات و روایات می توان داشتن خصوصیاتی چون سلامت عقلی، حُسن نیّت، صداقت، امانتداری، صبر و مسئولیت پذیری، خیرخواهی، خوشرویی، خوشگویی و منزلت اجتماعی در بخش صفات اخلاقی واسطه گران و آگاهی از موازین فقهیِ موردنیاز و دانش های روان شناسیِ مرتبط، به همراه اطلاع بر برخی روش های مشاوره ای، در حوزه صلاحیت های علمی آموزشی وساطت، و بهره مندی از مهارت ها و تجربیات عملی را از جمله مباحث مطروحه در شخصیت شناسی واسطه های امر ازدواج برشمرد.
ریشه ها، علل و پیامدهای کینه توزی از منظر آموزه ها و اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، چگونگی کنترل، کاهش و علاج کینه توزی به عنوان یک مانع جدی در راه صلح و اخلاق صلح محور بود. چرا که اگر سلامت را به مثابه پلی برای صلح در نظر بگیریم، کینه توزی همچون یک بیماری است که مانع از تحقق آن می شود. مطالعه حاضر از نوع مطالعات کیفی و روش آن، توصیفی تحلیلی بوده و محور اصلی پژوهش، مفهوم شناسی کینه توزی براساس آموزه های اسلامی و آراء اندیشمندان اخلاق اسلامی بود. جامعه این پژوهش تمامی مستندات مربوط به موضوع پژوهش در کتب و نوشته های اخلاقی و آراء اندیشمندان اخلاقی بود. در روش گردآوری داده ها، از روش اسنادی و به منظور تحلیل داده ها، از شیوه تحلیل مفهومی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که براساس تحلیل محتوای آموزه های اسلامی و آراء اندیشمندان اخلاق اسلامی، کینه توزی نوعی بیماری تلقی شده است. به همین دلیل در دو سطح فردی و اجتماعی، راهکارهایی برای پیشگیری، درمان و کاهش آن در جامعه شناسایی و استخراج شد. از مهم ترین راهکارهای درمانی در بعد فردی می توان به راهکارهای روان شناختی، مشاوره ای و روان درمانی، تقویت اعتقادات مذهبی و ایمان و اصلاح باورهای مذهبی، تربیت عاطفی افراد و پرورش و تقویت عشق و محبت، آگاهی بخشی و تشدید آگاهی و تقویت تفکر انتقادی اشاره کرد. راهکارهای درمانی در بعد اجتماعی نیز شامل تقویت روابط مبتنی بر محبت، نیکی، احترام و پذیرش دیگران، ترویج فرهنگ گفت وگو در جامعه و به رسمیت شناختن دیگران، شفافیت بخشی در جامعه و اصلاح ساختارهای اجتماعی معیوب است که منجر به خشم و نفرت و کینه توزی عمومی می شود.
مبانی فقهی حقوقی ارز دیجیتال با رویکرد سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
70 - 87
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه با ظهور شکل جدیدی از فناوری های الکترونیکی همچون بلاک چین و ارز دیجیتال، ساحت جهان بامعنای جدیدی از تئوری مک لوهان (دهکده جهانی) روبه رو شده است. بلاک چین فناوری نوین عصر حاضر است که مرزهای نظام های اقتصادی و سرمایه گذاری را دستخوش تغییرات روزافزونی کرده است.مواد و روش ها: این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: فناوری بلاک چین بستری مهم برای تولید و انتشار ارز دیجیتال است که به دنبال ظهور آن، چالش های حقوقی، اقتصادی و سرمایه گذاری فراوانی مطرح شده است. یکی از چالش های کلیدی و بسیار مهم هر فناوری نوظهور در اقتصاد و نظام سرمایه گذاری ایران، دیدگاه و فرامین شریعت در خصوص مشروعیت آن چیز است. مضاف بر این، دیدگاه شرع در رابطه با ماهیت ارز دیجیتال، به عنوان پول در نظام اقتصادی و سرمایه گذاری جمهوری اسلامی نیز از اهمیت شایانی برخوردار است.نتیجه گیری: درخور توجه است که دیدگاه های متفاوتی در خصوص ماهیت ارز دیجیتال مطرح شده است که در این میان، دیدگاه پول بودن کریپتوکارنسی قوت بیشتری دارد. به دنبال آن، مالیات یکی از مهم ترین اهرم های نظام سرمایه گذاری و افزایش درآمد دولت هاست؛ لذا ستانیدن مالیات از فعالان عرصه ی ارزهای دیجیتال و ماینرها (استخراج کنندگان ارزهای دیجیتالی)، درآمد هنگفتی برای خزانه کشور به همراه خواهد داشت.
PLACE: PRESENCE AS SECOND-PERSONAL SPACE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
7 - 16
حوزههای تخصصی:
The concept of place is ultimately a matter of ethical significance—of where something fits in a nexus or structure of meaning. Often this meaning is quite personal, involving a sense of presence we associate with a place. This essay investigates this connection through a study of Wordsworth’s poem, “Tintern Abbey.” It argues that the notion of a presence-infused place is ultimately that of a second-personal space. Presence is a matter of second-personal openness. Therefore, when presence infuses place, it makes its space second-personal also.