فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
107 - 128
حوزههای تخصصی:
عقل یکی از مباحث مهم در سیر تاریخ فلسفه از ارسطو و شارحان او است که برخی شارحان ارسطو رساله ای درباره آن نگاشته اند. آنچه مسئله عقل را به مسئله ای چالش برانگیز نزد شارحان ارسطو تبدیل کرد نگاه به چیستی خود عقل فعال یا عقل اول به عنوان بخشی از قوه نفس انسان یا مرتبه ای در نظام مراتب موجودات است. بررسی آن می تواند چیستی و جایگاه عقل و وظایف آنرا نیز تبیین کند. پرسش اینست حقیقت «عقل اول» نزد کندی چیست و چه جایگاه وجودشناسانه و معرفت شناسانه ای در اندیشه فلسفی او دارد؟ براین اساس در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی به این یافته ها دست یافتیم که عقل اول همیشه بالفعل است و علت برای معقولات و علت برای عقول ثانی است و مقدم بر همه آنهاست و عقول ثانی سه مرتبه دیگر عقل هستند و این سه مرتبه از مراتب عقل، جزئی از نفس ناطقه هستند، اما درباره جدایی عقل اول از نفس صراحتی در بیان کندی وجود ندارد از حیث معرفت شناسانه، نفسی را که عاقل بالقوه است بالفعل می کند. به این نتیجه دست یافتیم نظریه عقل اول کندی، تلفیقی از نگاه ارسطوئی، افلاطونی و کتاب خیرالمحض است.
نظم عمومی اقتصادی و اختیارات دادستان؛ با تأکید بر نهاد اداره، تحقق شفافیت و مدیریت تعارض منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
223 - 234
حوزههای تخصصی:
قوه قضاییه اصلی ترین جبهه تأمین نظم عمومی اقتصادی است و دادسرا با محوریت دادستان طلایه دار این جبهه می باشد. دادستان با استفاده از اختیارات, صلاحیت ها و امکانات قانونی خود می تواند در تضمین نظم عمومی اقتصادی در صیانت از این نوع نظم در سطح جامعه و کشور باشد. در این میان به دلیل جایگاه مهم اعمال اداری، گردش آزاد اطلاعات و تعارض منافع در مقوله جرایم و تخلفات اقتصادی، اختیارات دادستان خاصه اختیارات پیشگیرانه دادستان در حوزه های مذکور قابل ملاحظه و بنیادین می باشد. قانون گذار با علم به تعاقب خود در موضوعی چون فساد به مثابه امری پیوسته نوآیین و روزآمد، همواره وی را در نصوص قانونی اش مبسوط الید ساخته و اختیاراتی جامع در حوزه های کلان نظیر نظارت بر جامعه و یا اداره و یا در حوزه هایی همچون پیگیری تحقق شفافیت حکمرانی و مدیریت تعارض منافع اعطا کرده است، لذا تعلل سیستماتیک نهاد دادستانی در اِعمال این نوع از اقتدار مشروع کاملاً مشهود است. بر این اساس, پژوهش حاضر بر آن است با استفاده شیوه تحلیلی استناجی و بهره گیری از روش کتابخانه ای و از طریق ابزار فیش برداری توانمندی های قانونی نهاد دادستانی را باتوجه به اختیار قانونی دادستان به منظور استیفای نظم عمومی اقتصادی بررسی نموده و میزان شفافیت را حوزه گردش آزاد اطلاعات دنبال کرده و نقش دادستان در صیانت از این امر حیاتی و تعارض منافع را در مدیریت وی مورد واکاوی قرار می دهد تا میزان نظارت عمومی و پاسخگویی این مدیر قضایی و «چگونی» ایفای وظایف و اعمال صلاحیت ها مشخص شود. این پژوهش دارای کاربردهای عملیاتی و اجرایی در حوزه های مربوط می باشد.
اصول، معیارها و چالش های جرم انگاری سیاست جنایی تقنینی امنیت مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
201 - 214
حوزههای تخصصی:
سیاست جنایی ایران، باتوجه به ویژگی های مدل اقتدارگرا، به دلایل امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و ...، در مواجهه با آموزه های جرم شناسی تقنینی، با چالش هایی روبه رو است. این مقاله می کوشد تا چالش های سیاست گذاری جنایی در حوزه تقنینی را از نظرگاه انتقادی، شناسایی و تحلیل نماید. مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که اصل مصطلح سیاسی (پدرسالاری قانونی)، اصل اخلاق گرایی، اصل کمال گرایی و اصل ضرر از مهم ترین اصول حاکم بر سیاست جنایی تقنینی امنیت مدار است. اصل توازن ادله، اصل منع خسارت. اصل پذیرش از مهم ترین معیارهای جرم انگاری در سیاست جنایی امنیت گرا است. سیاست جنایی امنیت گرا در انواع مدل های دولت لیبرال دموکراتیک، اقتدارگرا و دولت فراگیر متفاوت است. سیاست جنایی امنیت گرا با چالش های مربوط به تعیین صلاحیت ها و چالش های مربوط به تعیین صلاحیت ها مواجه است. سیاست جنایی امنیت مدار با حذف یا محدودسازی نهادهایی چون تخفیف مجازات، تعلیق صدور حکم، آزادی مشروط و تعلیق و تعویق تعقیب در پی آن است تا با اقدامات کیفری در زمینه پاسخ دولتی به انحرافات، تشدید ضمانت اجراها و ابزارهای پاسخدهی به پدیده مجرمانه، جرم انگاری های افراطی و حداکثری، نادیده انگاری عنصر روانی و فرض مجرمیت در عوض اصل برائت و نیز تغییر زاویه دید حقوق کیفری از اصلاح و تربیت به سرکوب و سزادهی مجرمان نائل گردد که نقض دستاوردهای نظام حقوق بشری، نتیجه غیرمستقیم اعمال چنین تفکری در عرصه سیاست جنایی خواهد بود.
الزامات دولت ها درخصوص حداقل سن مسؤولیت کیفری کودک از منظر اسناد بین المللی و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
229 - 241
حوزههای تخصصی:
حداقل سن مسؤولیت کیفری کودک از موضوعات مهم و محل بحث و اختلاف نظر است. همین امر بررسی حداقل سن مسؤولیت کیفری کودک را از منظر اسناد بین المللی به یک ضرورت مبدل ساخته است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی الزامات دولت ها درخصوص حداقل سن مسؤولیت کیفری کودک است. این مقاله توصیفی تحلیلی است و از روش کتابخانه ای برای بررسی موضوع مورد اشاره استفاده شده است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که در طول چندین دهه، مجموعه ای از اسناد حقوق بین الملل، بحث حداقل سن مسؤولیت کیفری و پیامدهای آن را در بسترهای منطقه ای و بین المللی مورد بررسی قرار داده اند. در اسناد مرتبط با حقوق بشر و قوانین بشردوستانه، در تاریخچه تهیه پیش نویس اسناد و متن نهایی آن ها در متون الزام آور و مشاوره ای بین المللی، الزامات قانونی برای حداقل سن مسؤولیت کیفری مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. حداقل سن مسؤولیت کیفری با جزئیات حداقل سن مسؤولیت کیفری و اجرای آن به وضوح از کار کمیته حقوق کودک نشأت می گیرد. درحقیقت، کمیته، حداقل سن مسؤولیت کیفری را به صورت مشروح مورد بررسی قرار داد و به عنوان نهاد نظارت کننده بر گسترده ترین سند قانونی الزام آور مرتبط با کودکان، صلاحیت بیشتری به دست آورد. نتیجه این که توصیه های کمیته حقوق کودک تا حد زیادی و در طول زمان توسط سایر اسناد و نهادها مورد تأیید قرار گرفته اند و یک همگرایی کلی در استانداردهای بین المللی برای تعیین حداقل سن مسؤولیت کیفری در کشورهای مختلف و اجرای آن ها را پیشنهاد می کنند.
مصب دعوی؛ به مثابه معیاری در توصیف خواهان نسبت به امر موضوعی در دعاوی مدنی (با تکیه بر آرای امام خمینی (ره))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحریر محل اختلاف در دعاوی توسط طرفین و معرفی صحیح قلمرو امور موضوعیِ دعوی تحت عنوان مفهوم توصیف در آیین دادرسی مدنی تلقی می شود. این تأسیس اقتباسی بیانگر نقش طرفین دعوی در شناسایی و جهت بخشی خاستگاه واقعی دعاوی محسوب می شود تا جایی که چگونگی اقامه دعوی بر سرنوشت نهایی آن مؤثر است. «مصب دعوی» یکی از مفاهیمی است که هرچند در لسان فقها به صورت عنوانی مستقل و مبسوط مطرح نشده، می توان از آن به عنوان یک کاربست در جهت توصیف و شناسایی موضوع دعاوی توسط طرفین در دادرسی اسلامی بهره جست. جستارها در قالب دو رویکرد کلی نشان می دهد که برخی از فقها مانند امام خمینی (ره) در مقابل فقیهان معاصر که توصیف دعاوی را از دریچه غرض و اثر دعاوی جست وجو می کنند، با وجود تصریح به پذیرش لوازم عقلی و عرفی طرح دعوی که پشتوانه متقنی در سیره اجتهادی ایشان دارد، به دلیل ضرورت وظیفه دادرس به صرف استماع دعوای خواهان، به طور کلی مصب دعوی یا همان تحریر ظاهرشده دعوی توسط خواهان را حامل جایگاه صحیح طرح دعوی می دانند. تحکیم این دیدگاه مترقی که حامل اندیشه حاکمیت اراده طرفین بر امور موضوعی دعوی است، موضوع این نوشتار است.
نکته هایی از معارف حسینی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۳
117-119
حوزههای تخصصی:
سیمای امام حسین(ع) در رمان «یادداشت های روزانه دختری خردسال از کربلا» اثر رجاء محمد بیطار
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
29 - 44
حوزههای تخصصی:
پس از واقعه عاشورا و شهادت جانسوز سیدالشهداء و یاران باوفایش در سال 61 هجری قمری، ادیبان و شاعران بسیاری در سوگ قهرمانان شهید کربلا و تجلیل نهضت عاشورا، شاهکارهای ادبی خلق کردند. یکی از شخصیت های گرانقدر عاشورا، دختر خردسال امام حسین(ع)، حضرت رقیه(س) است که با وجود سن کم، شورشی عظیم در دل عاشقان و عارفان افکنده است. در دوران معاصر درباره این دردانه امام حسین(ع) اشعار و آثار ادبی ارزنده ای نگاشته شده است. مقاله حاضر به معرفی رمان یومیات طفله من کربلاء و واکاوی سیمای امام حسین(ع) در آن پرداخته است. این رمان اثر نویسنده توانمند لبنانی رجاء محمد بیطار است که سعی کرده در قالب ادبی و با اسلوب داستانی، روایتی جذاب از زمانه و زندگی حضرت رقیه(س) و حوادث روزهای منتهی به عاشورای سال 61 هجری ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان از این دارد که نویسنده سعی کرده در خلال روایت وقایع مختلف و با زبان کودکانه حضرت رقیه(س) ، فضائل متعدد امام حسین(ع) از جمله مهربانی نسبت به خلق، بخشندگی و دستگیری از نیازمندان، جوانمردی و ایثار، قداست و طهارت، انسان دوستی و شرافت و مانند آنها را به تصویر بکشد و امام(ع) را برای نسل نوجوان و جوان به عنوان پیشوای الهی و الگوی انسان کامل و محبوب معرفی کند.
معرفی کتاب: رد شبهات از تاریخ امام حسین (ع) و نهضت حسینی
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
131 - 132
حوزههای تخصصی:
تاریخ اجتماعی- فرهنگی زردشتیان ایران در دوره صفویه و قاجاریه با تکیه بر سفرنامه ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
149 - 178
حوزههای تخصصی:
آیین زردشتی، یکی از کهن ترین ادیان جهان است که از سده ششم پیش از میلاد تا هفتم میلادی، دین رسمی ای ران بوده است. با ورود اسلام به ای ران، ان دک پی روان زردش تی که برای پیوس تن به دی ن ج دید مق اومت می کردند، متأثر از عوامل گوناگون به انزوا رفتند و با گذشت زمان، جمعیت زردشتیان به اقلیت های کوچک و پراک نده ای ف رو کاس ته ش د. بازماندگان پی رو آیین زردش ت که اک نون اغلب در ایران و هند زندگی می کنند، همچنان به آموزه هایی که پیامبرشان بدانها آموخته بود، باور دارند. در پژوهش حاضر به روش وصفی تحلیلی، تاریخ اجتماعی فرهنگی عامه زردشتیان مستند به اطلاعاتِ ارائه شده از سوی سفرنامه نویسان دوره صفویه و قاجاریه، شرح داده شده است. این بررسی، نشان می دهد که زردشتیان از دوره صفویه تا نیمه عهد قاجار، همواره از مسلمانان متمایز بودند و در زندگی دشوار خود، اغلب نقش کم رنگی در جامعه داشتند؛ ولی با وجود این، پایبندی به دین و سنّت خود را حفظ کردند. از اواسط دوره قاجار، اوضاع معیشتی زردشتیان با کمک پارسیان هند بهبود یافت و همین امر، سبب شد فشارها و تبعیض های موجود به مرور کم رنگ شود و زردشتیان به تدریج هویت ویژه خود را از لحاظ فرهنگی و اجتماعی بازیابند.
پویش فرهنگی شعوبیّه با محوریت برجسته سازی و برساخت روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
با تسلط دودمان بنی امیه بر نظام سیاسی اسلام، تفکر برتری عرب بر عجم رواج یافت. گسترش روایاتی با مضمون برتری نژادی عرب ها از سوی اخباریون وابسته به خلافت، واکنش نومسلمانان، به ویژه طرف داران جنبش شعوبیّه را در پی داشت و اهل تسویه با هدف احراز و بازسازی فرهنگ ملی، منطبق با جوهره اسلام راستین، از راه برجسته سازی و گاه برساخت روایات، به نفی پان عربیسم اموی مبادرت کردند.این پژوهش با تکیه بر روش وصفی تحلیلی، آهنگ آن دارد تا چرایی و چگونگی واکنش نهضت شعوبیّه به رویکرد امویان را بررسی کند. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که در دوره اموی به دلیل سیطره خفقان آور نظام سیاسی، شعوبیّه نخست در چالشی تساوی خواهانه برای نفی برتری عرب و کسب هویت ملی مستقل، دست به برجسته سازی و گاه ساخت روایات زدند و سپس، قلمروی این پویش فرهنگی به عرصه های دیگر در حوزه: ادبیات، تاریخ، تفسیر، عرفان و مانند آن گسترش یافت
امکان سنجی تعمیمِ موجودات عالم هستی به تناکح نوعی لایتناهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
107 - 125
حوزههای تخصصی:
تناکح، مسئله ای است محفوفِ در آراء و نظرات هستی شناسانه عرفا و فلاسفه مسلمان، پیرامون چگونگی شکل یافتن عوالم وجود و ازدواج اسماء و صفاتِ منطوی در مراتب هستی و نتایج حاصل از آن؛ از نقطه ذات واحد تا به کثیر. تلاش نوشتار پیش رو، نگرشی دیگر است، همراه با امکان سنجی هستی شناسانه مسئله تناکح و تعمیم انواع موجودات، در سیری بی نهایت، که از آن به تناکح نوعی لایتناهی تعبیر شده است. در مباحث عرفانی و فلسفی، انواع موجودات هستی، علی الخصوص نوعِ انسانی، نمی تواند محدود به حالات و انواع خاص باشد؛؛ زیرا با تناکح، این انواع، مبدّلِ به انواعی دیگر یا حالات دیگر می گردند. پرسش نوشتار حاضر این است که آیا تناکحِ انواع تا نقطه لایتناهی امکان پذیر بوده؟ و در صورت امکان، چه متغیّرهایی موثر در این تناکحات است؟. روش پژوهش در یافتن به این پاسخ، امکان سنجی متغیّرها به نحو کیفی و کتابخانه ای است همگام با تحلیل آراء پیرامونی آن، و به لحاظ دستاورد و نتیجه، کاربردی خواهد بود. برخی متغیّرها نیز به روش تعاملی بر یکدیگر تاثیر گذارند. یافته پژوهش این است که این متغیّرها با تاثیر بر یکدیگر، به صورت مرحله به مرحله، امکان تعمیم انواع را به تناکح نوعی لایتناهی فراهم آورده و این نگرش جدید را تثبیت خواهند کرد.
تحلیل رابطه توحید عملی و تاب آوری اجتماعی با تأکید بر اندیشه های علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۸)
84 - 101
حوزههای تخصصی:
افزایش سازگاری و تاب آوری در برابر حوادث طبیعی یا انسانی و بررسی عوامل دخیل در آن یکی از دغدغه های دیرین بشر است. از آنجا که باور توحیدی انسان نقش مستقیم در انعطاف و تاب آوری او در مواجهه با رویدادهای زندگی دارد، این مقاله درصدد بررسی رابطه توحید در عمل و میزان تاب آوری انسان با تکیه بر نظرات آیت الله مصباح برآمد. شیوه داده پردازی این پژوهش، کتابخانه ای و بر اساس روش توصیفی و تحلیلی است. بر اساس اندیشه های علامه مصباح یزدی، مظاهر توحید در عمل در جهت افزایش تاب آوری یک اجتماع، در سه محور کلی «تعامل سازنده با افراد جامعه» و «تواصی به مکارم اخلاقی و ارزش های انسانی» و «توجه به معناداری و هدفمندی زندگی» طرح می شود. تعامل، ناظر بر مشارکت های عملی اجتماعی بر مدار توحید است که از طریق «حفظ وحدت جامعه»، «رعایت حقوق و مصالح اجتماعی خود و دیگران» و «تأمین کرامت و عزت نفس نیازمندان» منجر به افزایش تاب آوری اجتماعی می گردد و تواصی نیز ناظر به مشارکت های کلامی بر مدار توحید است که با نظارت رهبران دینی از طریق توجه دادن مردم به امیدواری به الطاف الهی و تواصی افراد جامعه به حق، صبر و ترحم موجب تاب آوری بیشتر می شود و در نهایت توجه به معناداری و هدفمندی زندگی که بر مبنای توحیدی با توجه به قضا و قدر و حکمت های الهی جهت تدبیر عالم و موقتی دانستن دنیا و اصالت آخرت همراه خواهد بود، عوامل افزایش تاب آوری یک اجتماع را فراهم می آورد.
بررسی معنای «کتاب الله» در خطبه های 17 و 147 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
68 - 87
حوزههای تخصصی:
دوحدیث در خطبه های 17 و 147 نهج البلاغه ذکر شده که از قول امیرمؤمنان (ع) تحریف را به کتاب الله نسبت می-دهند، این دو روایت مورد استناد موافقان تحریف قرآن قرار گرفته است؛ با توجه به اهمیت موضوع، لازم است از لحاظ محتوایی و دلالی مورد بررسی قرار گیرند. پرسش اصلی این که منظور از تحریف و منظور از کتاب در این روایات چیست؟ این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته و هدف از آن بررسی دلالی و متنی روایات مذکور است. نتایج به دست آمده از آن روشن می سازد که محتوای مصحف حضرت(ع) از جنس وحیانی بوده و شامل تنزیل و تأویل می باشد، یعنی علاوه بر وحی قرآنی، وحی بیانی نیز در حاشیه مصحف حضرت ثبت شده بود. امیرمومنان (ع) به آن مجموعه واژه کتاب الله اطلاق کرده است. پس واژه کتاب اعم از واژه قرآن بوده و رابطه بین کتاب و قرآن، عموم و خصوص مطلق است. و منظور از تحریف حذف وحی بیانی از کتاب الله است. از خلال بررسی این حدیث معنای واژه کتاب در حدیث ثقلین نیز روشن می گردد.
کاربستِ ساختار منسجم زبانی و واژگانی در منتخبی از مناظرات امام رضا (ع) (فرآیندی در راستای اقناع گری مخاطب با تکیه بر گفتمان انتقادی فرکلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
65 - 86
حوزههای تخصصی:
گفتمان انتقادی در واقع، روند تکوینی تحلیل گفتمان به شمار می رود که در آن با عبور از توص یف صِرف داده های زبانی بر فرایندهای مؤثر در شکل گیری گفتمان توجه می شود. در این نوع تحلیل گفتمان، به دو رویکرد اجتماعی و زبان شناختی پرداخته می شود. در رویک رد اجتماعی به گفتمان، بافت موقعیتی و در رویکرد زبان شناختی، بافت متنی تشریح می شود. مناظرات امام رضا (ع) سرشار از مضامین سیاسی، دینی و اجتماعی است که امام (ع) آن ها را در شرایط گوناگون حاکم بر زمان، برای آگاهی و هدایت مردم به سوی حق وعدالت، با کمال بلاغت بیان کرده اند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، به تحلیلِ تعامل زبانی و ساختاری مناظرات رضوی با فضای مسلطّ بر جامعه و اندیشه های طرف گفت وگو پرداخته است. نتایج این پژوهش حاکی است که امام (ع) توانسته اند با بهره گیری از سبک ها و واژگان سازگار با فضای مناظره، پیوند وثیقی میان فرهنگ حاکم بر جامعه و انحراف فکریِ مخاطبان ایجاد کنند. آن حضرت از واژگانی استفاده کرده که بار معنایی ژرفی داشته و در راستای برجسته سازی مفاهیم مد نظر، از دلالت های مختلف زبانی بهره جسته اند. گاهی نیز با کاربرد استفهام، به نوعی اعتقادات طرف مقابل را زیر سوال برده و گفتمان او را به چالش کشیده و به حاشیه رانده است.
Analyzing and Criticizing the Position of Minhāj in Jewish Jurisprudence and Its Impact on the Development and Refinement of the Religious Teachings of the Bible
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۱, No. ۱, Spring and Summer ۲۰۲۴
1 - 23
حوزههای تخصصی:
Next to Islam, Jewish jurisprudence is the most extensive jurisprudence among all divine laws. "The Bible" is the most important written source and "Minhāj" is considered one of the most useful non-written sources in Jewish law. The important question of the upcoming article is that according to the special nature of Minhāj and the experiences gained from human life in different times and places, ‘Can the current realm of the authority of Minhāj in Judaism be reconciled with the realities in societies and the defined position of the Bible among the sources of Jewish law and the principle of Torah rule?’ The present study aims to identify the roots of some problems and behavioral chaos attributed to religion and to provide the necessary suggestion for method reform. The following article investigates the nature of Jewish jurisprudence and religious sources in Judaism with a descriptive-analytical method, and after studying and analyzing the position of the Bible and Minhāj and its various dimensions, it comes to the conclusion that considering the basic position of the holy book and the Torah in Judaism as the main sources of Sharia and the source of revelation, as well as the disturbing results of accepting the independent source of Minhāj throughout history, must be seriously reflected in the current territory of Minhāj.
Ways to Achieve “Mutual Consent” in Social Interactions According to Qur’anic Teachings(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The level of satisfaction of individuals with life is one of the important criteria in the ideal lifestyle, and "mutual satisfaction" is one of the crucial manifestations of "satisfaction with life." Speaking of "satisfaction" in bilateral relationships implies the presence of both "Rāḍī" (well- pleased) and "Marḍīyy" (pleasing) aspects for both sides of these relationships. Considering the presence or absence of these two qualities in interpersonal relationships, three conceivable assumptions are possible: 1) Both parties are "Rāḍī" with each other, hence each party is also "Marḍīyy" with the other; 2) Only one of the parties is pleased with the other, therefore one is "Rāḍī" and the other is "Marḍīyy"; 3) Both parties are not "Rāḍī" with each other, hence neither is "Marḍīyy" with the other. The best case is the first assumption, and the worst case is the third assumption. When we find ourselves in the third situation, we must strive to at least transform it into the second assumption and then elevate the second assumption to the first assumption. But how is this transformation possible? The present study suggests that in one's interactions with others, instead of expecting to find oneself "Rāḍī," one should try to "Rāḍī" the other and let oneself become "Marḍīyy" with the other; because in order to be "Rāḍī" with the other, we do not have control over all the factors that lead to satisfaction, as we cannot determine or change the behaviors of the other party according to our desires. However, everyone has the choice and actions are up to them and can act according to the desires of the other party. If both parties in all bilateral relationships follow this recommendation, they will reach the ideal situation (the first assumption), which means being "Rāḍī and Marḍīyy at the same time."
Methodology of Structural Research in the Qur’ān; Case Study: Surah Nās, Surah Falaq and Surah ʿAṣr(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Recognition the relationship of the verses inside a surah and structural research of that surah are new approaches that although there were detailed in earlier commentaries, but has been considered so seriously by more recent Qur’ān scholars. According to the science of surah recognition, every surah has a purpose and its own specific main subject, so that the all verses of surah circulate around it thereby the meaningful relationship between its verses are recognised. In this study, according to the method of surah recognition, the conceptive structure of the two Surahs Nās and ʿAṣr and the links and reciprocal interaction between the two surahs Nās and Falaq as a case study are reviewed. Therefore, this research revolves around two axes: Methodology of structural research in the Qur’ān; including topics like: Stages and principles of structural research, thematic units (Rukūʿāt) and gradual revelation of the Qur’ān, linkage and connection between the surahs, thematic axis or basic subject of surahs, difference between structural research and interpretation, and at the end of this paper, the meaning and structural cognition of the two Surahs Nās and ʿAṣr are discussed. Based on this research, the exact semantic connection between Surah Nās and Falaq was extracted, and then Surah ʿAṣr was conceptualized using the method of pondering (tadabbur); and as a result, it was concluded that Surah ʿAṣr, despite its small volume, is the most comprehensive and complete Surah of the Qur’an, which contains heavenly and life-giving Quranic teachings
ارزیابی فرضیه شناختِ بدنمند در شکل گیری مفهوم «مالکیت» در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناختِ بدنمند یکی از چارچوب های نظری در علوم شناختی است که بر اساس آن، شناخت امری جسمانی شده است که از طریق تعامل بین بدن، محیط و ذهن شکل می گیرد. این مقوله با بسیاری از مفاهیم انتزاعی قرآن که «مالکیت» یکی از مهم ترین آن ها است در ارتباط است. در پژوهش حاضر کوشش شده است با شیوه توصیفی– تحلیلی و با رویکرد معناشناسی شناختی، تأثیر شناخت بدنمند در شکل گیری مفهوم انتزاعی «مالکیت» در زبان قرآن مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. داده های بررسی شده در این پژوهش عناصر واژگانی مرتبط با اعضای بدن و افعال مرتبط با این اعضا است که برای اشاره به مالکیت استفاده می شدند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که شناخت و درک مفهوم مالکیت و انواع آن در زبان قرآن به تجربه جسمانی و فعالیت های بدنی انسان وابسته است و دانشِ تجربی انسان از اعضای بدنش، مانند دست، پا، سر، دهان و کنش های مرتبط با آن، مانند: گرفتن، ساختن، کسب کردن، به چنگ انداختن، ایستادن و خوردن، مبنای نگاشت استعاری برای شناخت مفهوم انتزاعی مالکیت بر مبنای استعاره مفهومی " رابطه انتزاعی به مثابه رابطه عینی» در زبان قرآن می باشد که می تواند به درک بهتری از این مفهوم در قرآن و ارتقای دانش ما در این زمینه کمک کند.
تاریخ گذاری روایت «النساء نواقص العقول» در خطبه 80 نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
35 - 78
حوزههای تخصصی:
روایت نقصان عقل زنان در نهج البلاغه یکی موضوعات چالش برانگیز در روایات زنان است که شایسته است ازطریق روش های نوین حدیث پژوهی آن را بازخوانی نمود. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی و براساس تاریخ گذاری اسناد و متن و تعیین حلقه مشترک و ترسیم شبکه اسناد انجام شده است. بنابر یافته های پژوهش، این روایت پیش از ورود در نهج البلاغه در منابع روایی اهل سنت به گستردگی وجود داشته و از نیمه اول قرن دوم در مدینه توسط یزید بن عبدالله بن الهاد از راویان اهل سنت مطرح گردیده و تا قرن سوم در مناطق کوفه، بغداد و مصر با متون متفاوت و بسط متن، بازتاب یافته است. همین مضمون بدون سند با دو تحریر متفاوت به منابع روایی شیعه راه یافته است. در تحریر اول، متنِ اهل سنت را تداعی می کند و تحریر دوم متن نهج البلاغه است که با نام عایشه جمع گردیده است. پیش تر از نهج البلاغه این متن در قرن سوم در المسترشد طبری شیعی با عنوان «بعد از جنگ نهروان» به شکل ادراج آمده است. به نظر می رسد متن نهج البلاغه تقطیع سید رضی از متن المسترشد است که با اضافاتی در حکم یک خطبه مستقل در مذمت عایشه بعد از جنگ جمل عنوان یافته است. با این توصیف، پیش تر در کتاب هایی که در تاریخ جنگ جمل نیز نگارش شده و مربوط به قرن اول تا سوم بوده اند، به این روایت هیچ اشاره ای نشده است و لذا این روایت در متون شیعه تاریخ ظهور متأخری را در قرن سوم هجری نشان می دهد.
دیدگاه ها درباره رابطه اخلاق و سیاست (2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۱۶
5 - 10
حوزههای تخصصی:
همان طور که در گفتار نخست اشاره شد، در مسئله «رابطه اخلاق و سیاست» نه تنها بین افراد عادی، ابهام ها یا اختلاف سلیقه هایی وجود دارد، بلکه صاحب نظران و متخصصان نیز در این باره اختلاف نظر های ریشه ای دارند. در این گفتار، به اجمال به دیدگاه های موجود در این زمینه اشاره و سپس، تفاوت آنها با دیدگاه اسلام را تبیین خواهیم کرد. در اینجا به طرح اجمالی سه رویکرد در این زمینه می پردازیم: رویکرد «جدایی مفهومی و مصداقی اخلاق و سیاست» که به تباین اخلاق و سیاست معتقد است. رویکرد «وجود دو نوع سیستم اخلاقی؛ فردی و اجتماعی» که بر آن است که نباید اخلاق را به روابط فردی یا روابط بین فردی منحصر و نیز نباید حوزه حکومت و سیاست را از اخلاق خارج کرد و رویکرد «تقدم مصالح سیاسی در موارد اشتراک مصداقی اخلاق و سیاست» که معتقد است: بعضی اموری اخلاقی در قلمرو سیاست نمی گنجد و برخی امور مدیریتی، اجرایی و سیاسی در حوزه اخلاق نیست.