فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۶۱ تا ۵٬۴۸۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
1 - 17
حوزههای تخصصی:
لتقنیه قناع الشخصیّه قیمه فنیّه کبیره؛ فتُکسِب دینامیّتها الرمزیّه والدرامیّه فی الأدب العربیّ الحدیث لبنیه ألفاظ الشعر العربیّ دلالات موحیهً غنیّهً بالشحنات التعبیریّه الإبداعیّه الّتی تقدر باکتساح حدود خطابات مباشره قریبه من الواقع الملموس علی بناء موقف جدید مرتبط بقیم الشاعر وتقالیده. هذا القناع بوصفه تکنیکاً أدبیّاً متطوّراً من استدعاء الشخصیّات، یحمل فی شعر سلیمان العیسی عدّه تعابیر ممنهجه متفاوته ویجنح إلی التمازج بین ملابسات الزمنین الماضی والحاضر لیدفع الشاعر إلی التعبیر عن الصراعات والتحدیّات المعاصره الغالبه علی عمق تجاربه ویفرضه علی ردود فعل مثیره للخیال عن المواضیع الذاتیّه والاجتماعیّه فی أرجائه، طبعاً مع الاستعانه بتقنیات مستهدفه تجعل خطابه معزولاً عن مجرّد سرد الأحداث الماضیه واستحضار الشخصیّات المتتابعه علی طریقه وضعها فی شعره اسماً هامشیّاً عابراً، بل یتقنّع بقناع الشخصیّات المختلفه أو یسعی أن یدنو من قناعها لیقیم من خلاله علامات متقاربهً بین نفسه والشخصیّات المستحضره وأیضاً بین ظروف مجتمعه وأحداث المجتمع الماضی آنذاک. تحاول هذه الدراسه بنهجها نهجاً وصفیّاً - تحلیلیّاً أن تستکشف الجوانب الفنیّه والدلالیّه من قناع الشخصیّات التراثیّه فی أعمال سلیمان العیسی الشعریه ووصلت فی حصیلتها إلی ألوان عدیده من توظیف قناع هذه الشخصیّات الّتی تمتّ بصله وطیده بالشؤون الدینیّه، والأدبیّه، والتأریخیّه، والشعبیّه، ویحدّد الشاعر لجمیعها توظیفاً وأسلوباً خاصّاً یقدر ببساطه وسهوله أن یهدم جدار مسافات زمنیّه شاسعه سدّت بینه وبین الشخصیّات الأخری الّتی یستهدفها فی شعره. یدلّ قناع الشخصیات الدینیه فی شعره علی التزامه الوثیق بالقیم الإسلامیه السامیه، ویحظی قناع الشخصیّات الأدبیه فی شعره بمدی مشابهه مطلقه یراها بینه وبین الشاعر المستحضر. یستفید الشاعر من قناع الشخصیّات التأریخیه لیعتبر بالنصره والهزیمه من مصیرها، وینوی مغامرات الشخصیّات الشعبیه لیکشف عن ظروف جدیده تشغر منها حیاته الراهنه
التشکیل البصری فی شعر بلند الحیدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
41 - 56
حوزههای تخصصی:
لقد عرف الشعر العربی تطورات عدیده فی مسار حرکته الإبداعیه منذ القدم حتی یومنا هذا؛ وکانت هذه التطورات نتیجه تغییر الظروف الاجتماعیه والسیاسیه والدینیه والاقتصادیه فی المجتمع العربی؛ أما فی العصر المعاصر، وخاصه فی عصر النهضه الأدبیه، فإن اختراع الطباعه وانتشار ثقافه القراءه والکتابه أدى إلى انتشار الشعر عبر النص المکتوب علی عکس ما کان فی السابق وعند القدماء؛ وهذا الانتقال من الشفهی إلى المکتوب أدی إلی الإبداع عبر المکتوب وفی النص المکتوب عند معظم الشعراء. ولکن واجه الشعراء مشاکل عدیده فی مسارهم وفی انتقالهم من الشفهی إلى المکتوب، فاهتموا لحلها بالإبداع فی النص المکتوب. ومن هولاء المبدعین المعاصرین الذین حرصوا علی هذا النوع من الإبداع، هو الشاعر العراقی، بلند الحیدری، الذی کان شاعرا مبدعا فی أسالیبه الجدیده التی لا یجاریه فیها إلا شعراء قلائل من العراق. إن مکانته العالیه وأسلوبه الإبداعی فی هذا المجال دفعنا إلى أن نقوم فی هذا البحث برصد التشکیل البصری وظواهره الطباعیه البیاض والسواد، وعلامات الترقیم ودلالاته فی أشعاره. ویهدف هذا البحث من خلال المنهج الوصفی التحلیلی إلی فتح رموز هذه الظواهر والکشف عن الأسباب التی دعت الشاعر إلی أن یلح بها. ومن خلال دراسه أشعار بلند الحیدری، وجدنا بکثافه استخدام ظاهره التشکیل البصری للسواد والبیاض وعلامات الترقیم فی شعره، ووصلنا إلی جمله من النتائج، أهمها هی أن الشاعر یستخدم هذه الظاهره؛ لأنه یواجه أحیانا عجز اللغه المألوفه عن إیصال فکرته وأحاسیسه؛ وإضافه إلى هذا، أنه یهدف إلی نظم القراءه والتحفیز علیها، کما یرید أن یمنح القارئ فرصه للمشارکه فی التأویل وتفسیر کل ما یدور فی النص الشعری.
تحلیل گفتمانی دو مفهوم متعارض از «انتظار» ازدیدگاه امام خمینی و انجمن حجتیه
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
7 - 31
حوزههای تخصصی:
بررسی معنای انتظار در دو گفتمان ایستایی و غیرانقلابی و گفتمان پویا و انقلابی و همچنین تأثیر معنای انتظار و انگاره های برخاسته از این مفهوم در نوع رفتار و کنشگری انسان در یک جامعه عصر غیبت، موضوعی است که هدف مطالعات بسیاری از جمله هدف پژوهش حاضر قرار گرفته است. این نوشتار با استفاده از شیوه توصیفی تحلیل اسنادی به تحلیل گفتمانی موضوع پرداخته است. آنچه مسئله پژوهش حاضر را مطرح می سازد، تأثیر انتظار در عصر غیبت بر کنشگری انسان است؛ موضوعی که مرزبندی های مشخصی را در میان معتقدان به حضور فعال و غیرفعال در عصر غیبت ایجاد نمود و درصدد پاسخ به این پرسش است که انسان در مفصل بندی گفتمانی گفتمان های فکری برآمده از انتظار در عصر غیبت، چه هویت و کنشی را به دست می آورد؟ آنچه پژوهش به دنبال ادعای آن است این مطلب است که برداشت پویا و انقلابی از انتظار در عصر غیبت که آیینه و انعکاس آن را می توان در نظریات امام خمینی استناد نمود، فرایندی از سازوکارهای اساسی برای پیشبرد اهداف آرمانی و مفصل بندی عناصر هویتی مطلوب از انسان و کنشگری آن در جامعه اسلامی و مسئولیت پذیری صحیح در فراهم سازی بسترهای ظهور منجی عالم را ایجاد نمود. موضوعی که با کنشگری منفعلانه و نگرش های تقلیل گرایانه رویکردهای ایستایی به معنای انتظار در عصر غیبت به صورت شاخص در اندیشه فکری انجمن حجتیه، ناسازگاری کامل دارد.
مناسبات عصری و تأثیر آن بر رویکرد فیض کاشانی در مواجهه با روایات تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
18 - 44
حوزههای تخصصی:
در نوع نگاه و رویکرد یک مفسر نباید از شرایط حاکم بر عصر مفسر غافل بود. رویکرد و نگرش تفسیر الصافی به روایات تفسیری متأثر و برآیند فضای حاکم بر عصری است که مفسر در آن می زیسته است. تأثیر فضای حاکم بر سده یازدهم هجری، نیز بر رویکرد فیض کاشانی در ارزیابی روایات قابل انکار نیست. در نگاهی کلی و با ملاحظه شرایط فرهنگی و تاریخی عصر فیض کاشانی، می توان تصدیق کرد که رویکرد حاکم بر این تفسیر، رویکرد نقلی بر پایه روایات اهل بیت: است. احادیثی نظیر«ان اللَّه جعل ولایتنا أهل البیت قطب القرآن و قطب جمیع الکتب علیها ...» و «نحن و اللَّه المأذونون .... نشفع لشیعتنا فلا یردّنا ربّنا» و «نحن الراسخون فی العلم و نحن نعلم تأویله» نمونه هایی است که فیض کاشانی برای تثبیت گفتمان و هویت شیعه در عصر خود از آن ها بهره گرفته است. بر همین اساس،او در مواجهه با روایات به مبانی همچون عدم تعارض اقوال معصومان، استفاده ابزاری از عقل، دفاع از هویت شیعه و.....اعتقاد دارد.این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی در مقام تبیین چرایی و چگونگی تأثیر تحولات و جریانات عصری بر روند و بهره گیری این مفسر در احادیث در تفسیر آیات قرآن است.
تبیین دلالی احادیث عرضه بر قرآن و کارکرد مصداقی آن در شناخت مجعولات حدیثی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
90 - 111
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر - که با روش تحلیلی - توصیفی و بهره گیری از ابزار کتابخانه ای به نگارش در آمده است - گستره بهره برداری از احادیث عرض را در تشخیص صدور، دلالت و جهت روایات می کاود و پس از آن امکان و ضرورت عرضه احادیث به قرآن را از دیدگاه قرآن تبیین می نماید. نتیجه آن شد که فرایند عرضه از تضمین صدور روایت از معصوم ناتوان است، ولی می تواند عدم صدور را تضمین نماید و یکی از راه های مهم در احراز قطعی جهت روایت و دریافت مراد اصلی گوینده آن باشد. الگوبرداری از روش معصومان: در عرضه حدیث بر کتاب الهی، سوق دهنده تعریف مفهومی به نام «حیطه های فرایند عرضه حدیث بر قرآن» است که محقق می تواند از این حیطه ها در فرایند عرضه حدیث بر قرآن کریم بهره گیرد. بنا بر استقرای پژوهش، این حیطه ها عبارت اند از: «کتابت مصحف کنونی»، «قرائت مصحف»، «شأن و فضای نزول»، «زمان و ترتیب نزول»، «سباق آیه»، «سیاق آیه» و «دلالات قرآنی». سه حیطه آخر، پرکاربردترین حیطه ها برای فرایند عرضه بر قرآن هستند.
بررسی و نقد حدیث «ولد الزنا لا یدخل الجنه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
141 - 162
حوزههای تخصصی:
حدیث «ولد الزنا لا یدخل الجنه» در برخی منابع روایی شیعه و اهل سنّت نقل شده است. این حدیث در منابع شیعی به صورت مرسل نقل شده و در منابع اهل سنّت به جهت قرارگیری افراد غیر موثق و ضعیف در سلسله راویان، ضعیف به شمار رفته است. حدیث از جهت محتوا نیز دچار ضعف است. محتوای حدیث با برخی آیات قرآن کریم، مانند آیاتی که هر کس را مسؤل کارهای خود معرفی می کنند و آیاتی که عوامل ورود به بهشت و جهنم را بیان می کنند، ناساگار است. همچنین در مقابل این حدیث روایاتی با سند قوی تر وجود دارند که ولد الزنا را بی گناه معرفی می کنند. این حدیث به گونه ای ظلم نیز به شمار می رود و با حکم عقل به قبح ظلم نیز سازگاری ندارد. نقل حدیث در کتب موضوعات نیز نشانه ای بر ضعف آن است. با توجه به این که توجیهات ارائه شده برای آن نیز استحکام و استناد لازم را برای حل مشکلات ندارند، باید گفت که در صدور آن از پیامبر اکرم ۹ تردید جدی وجود خواهد داشت.
نقش ارزش ها در علم اقتصاد و در تعیینِ «واقعیت»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
55-83
حوزههای تخصصی:
مسائل بنیادین در علوم مختلف و از جمله در اقتصاد است که ترابط آنها ناخواسته مغفول واقع شده و یا به عمد با اهدافی نظیر ترویج سکولاریسم یا تداوم سلطه اقتصاد سرمایه داری نادیده گرفته می شود. هنوز این باور در میان برخی از صاحب نظران وجود دارد که ارزش ها هیچ نقشی در علم اقتصاد یا در تعیین «واقعیت» نداشته و در بطن نظریه های علمی گنجانده نشده اند و خارج از قلمرو عینیت هستند. پژوهش حاضر بر این مبنا استوار شده که نمی توان تحقق اقتصاد فارغ از ارزش را پذیرفت. به تعبیر روشن تر ، تفکیک گزاره های اثباتی از گزاره های هنجاری ، نه ممکن است و نه مطلوب. از نقطه نظر کاربردی نیز این تفکیک نادرست است و پیامدهای ناگواری دارد. در این پژوهش که با روش توصیفی۔تحلیلی انجام پذیرفته ، مسیرهای مختلف ورود ارزش ها به گزاره های اثباتی اقتصاد ، تبیین شده و تلاش شده تا برخی از لوازم و تبعات این تفکیک ، مورد توجه قرار گیرد.
ماهیت نداشتن خداوند و نتایج معرفتی آن از دیدگاه پلانتینگا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
283 - 302
حوزههای تخصصی:
پلانتینگا ماهیت داشتن خداوند را پیرامون مسایل مربوط به واجب الوجود بودن و حاکمیت خداوند موردبررسی قرار می دهد، او در مباحث هستی شناسی طبق چهار روش که عبارتند از: عدم صدق تصورات ما در مورد خداوند،از طریق آموزه توماس اکوئناس در مورد بساطت مطلق الهی، ازطریق نومینالیسم و از طریق احتمالات دکارت سعی می کند ماهیت نداشتن خداوند را اثبات کند. ملاصدرا مبتنی بر اصالت وجود و بداهت وجود مبانی هستی شناسی خود را پی ریزی می کند، زیرا تا به اصالت وجود قائل نباشیم، نمی توانیم ماهیت دار بودن واجب را انکارکنیم، هردو فیلسوف بر نفی ماهیت داشتن خداوند به دلایلی تمسک جسته اند، با این حال دلایل پلانتینگا برای اثبات عدم ماهیت داشتن خداوند کامل و تمام نیست،عدم توجه پلاتینگا به اصالت وجود و عدم ملاکی برای بداهت از نقاط ضعف او به حساب می آید، اما ملاصدرا از طریق ادله اصالت وجود، استدلال از طریق عینیت صفات و ذات الهی، بساطت وجود، زیادت وجود برماهیت و اینکه« انیت را بر ماهیت » مقدم دانسته است به ماهیت نداشتن حق تعالی استدلال کرده است،می توان گفت ملاصدرا با این دلایل موفق تر از پلانتینگا عمل کرده است.
تحلیل المؤشرات السیمیوطیقیه لخطاب الاستفهام فی خطب نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
31 - 45
حوزههای تخصصی:
یتکوّن الخطابُ الأدبی من مجموعهٍ من العناصرِ الخطابیهِ التی تدور دورًا کبیرًا فی اِنتقال دوافع الکاتب. أمّا الآلیات التی تسهم فی عملیه الخطاب الأدبی فتحتوی علی جمالیات النص الأدبی، دوافع الکاتب ومدی تلقّی القارئ من النص المقروء. إنَّ الإمام علی (ع) یستخدم فی کلامه شتّی الأسالیب البلاغیه فی غایه الجمال والفصاحه. الاستفهام أحد الأسالیب البلاغیه الذی یؤدّی إلی تطویر العملیه الخطابیه. لکلّ حرف من حروف الاستفهام خصائص لفظیّه ومعنویّه تمتاز بها دون أخواتها، فثمّه خصائص استعمالیّه تشترک فیها تلک الأحرف جمیعًا، وخصائص أخری یشترک فیها بعضها دون بعض، تهدف هذه الدراسه إلى الوقوف على الأبعاد العاطفیه لآلیات الاستفهام وبیان أهمّ الخصائص السیمیوطیقیه التی تمیّز بها، واستعمل هذا المقال المنهج الوصفیّ – التحلیلی – الإحصائیّ القائم على إحصاء عدد المرّات التی استعمل فیها الإمام علی کلّ حرف من حروف الاستفهام معتمدًا علی مؤشرات تحلیل الخطاب السیمیوطیقی فی أنماط الاستخدام لهذه الأحرف وتحلیل السّیاقات اللغویّه التی وردت فیها؛ للکشف عن معانیها ضمن الخطاب الذی ورد فیه کلّ حرف من حروف الاستفهام. علاوه على ذلک؛ نقوم بتحلیل الخطاب السیمیوطیقی للاستفهام من منظور مؤشرات سیمیوطیقیه منها: عملیتا القبض والبسط الخطابی ومؤشرتا الاتّصال والانفصال. خلصت الدّراسه إلى بعض النتائج منها: أنّه وَرَدَ الاستفهام بالحروف فی خطب نهج البلاغه ثمانی وسبعینَ (78) مَرّه، وأنّ "الهمزه" أکثر الأدوات تواترًا فی استفهامات خُطَب نهج البلاغه، حیث بلغَت خمسًا وستّین (۶۵) مره. جاء ترکیب الجمله الاستفهامیّه متنوّعًا فی الخُطب على اختلاف حروف الاستفهام التی استعملها واتّضح من البحث أنّه جاء کثیرٌ من أغراض الاستفهام عند الإمام (ع) للإنکار(التوبیخ والتکذیب)، والتقریر، والعرض. و أمّا من الناحیه السیمیوطیقیه فإنَّ الاستفهام یدلّ علی التنبیه والتقریر والتحضیض عندما ترتفع عملیتا القبض والبسط فی الخطاب الأدبی معًا بینما دلالات التوبیخ والنفی تقتضی ارتفاع القبض وانخفاض البسط فی عملیه الخطاب.
رابطه تشریع نمازبا حدیث "لا صَلاهَ الّا بِفاتِحَهِ الکِتابِ" در شناخت نخستین سوره نازله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
1 - 24
حوزههای تخصصی:
مسأله اولین سوره نازله توسط قرآن پژوهان مورد تحقیق قرار گرفته است و نهایتاً با عنایت به ادلّه و قرائن مربوطه، یکی از سوره های مدثر، علق، حمد به عنوان نخستین سوره نازله برگزیده شده است. قائلان به تقدم نزولی سوره حمد به شواهد و ادله متعددی تمسک کرده اند؛ مانند برپایی نماز توسط پیامبر(ص) و یاران وی و حدیث "لا صَلاهَ الّا بِفاتِحَهِ الکِتابِ" . هدف از این پژوهش، تبیین رابطه تشریع نماز و حدیث " لا صَلاهَ الّا بِفاتِحَهِ الکِتابِ" با نخستین آیات و سُوَر نازله، در راستای اعتبار بخشی به ظنّ حاصل از تاریخگذاری نخستین آیات یا سُوَر نازله است. با بررسی رابطه این دو دلیل به روش توصیفی- تحلیلی در تعیین اولین سوره نازله و تأمّل در توجیه های ذکر شده ی مقابل آن دو، دانسته می شود که نیازی نیست نخستین بودن نزول سوره حمد را بر اساس آن دو دلیل اثبات کرد. با التفات به روش رایج در جمع بین روایات دال بر نخستین آیات و سُوَر نازله می توان گفت که پنج آیه ابتدایی سوره علق در ابتدای بعثت و سپس آیاتی از اول سوره مدّثر نازل شده است. سوره حمد اولین سوره نازله کامل محسوب می شود.
شاخصه های عرفان مکتب نجف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناخت همه جوانب، ساحات و سطوحِ مکتب عرفانی نجف از اهمیت معرفتی و ضرورت سلوکی ممتازی برخوردار است؛ زیرا نزدیک ترین مکتب عرفانی به عرفان در مکتب اهل بیت است. این مکتب ازیک سو مبانی توحیدی (توحید وجودی شهودی) و امامت مداری و ولایت محوری (مرجعیت بینشی، گرایشی و کنشی سلوکی انسان کامل مکمل معصوم) را با مؤلفه هایی از عقلانیت شهودی منطبق با گزاره های قطعی شرعی و از سوی دیگر طی طریق را تحت تربیت استاد معنوی و اجتماعی بودن سیر و سلوک قرار داده است. برای طی این راه هم نقشه راهی را براساس اصول مورد تأیید کتاب و سنت ترسیم نموده و آن را مدار و معیار حرکت وجودی از خود تا خدا و سلوک تا شهود قرار داده است تا شاخصه های زیست سلوک توحیدی را برای سنجش کارکردهای معرفتی و معنویتی مکتب یادشده قرار دهد. روش پژوهش نوشتار حاضر نقلی عقلی با رویکرد توصیفی تحلیلی است.
بنابراین پرسش نوشتار حاضر این است که در مکتب عرفانی نجف چه شاخصه هایی برای اعتبارسنجی سلوک صائب و ارزش شناختی سلوک صادق مطرح است؟ در نهایت برونداد مقاله حاضر دستیابی به شاخصه های نظری (امکان نیل به ولایت الهیه، طریق معرفت نفس شهودی، اجتهادگرایی و عبودیت حبی) و شاخصه های سلوکی (شریعت گرایی، ولایت محوری، عقلانیت مداری، استادمحوری، اجتماعی بودن زیست عارفانه) در مکتب اخلاقی عرفانی نجف است که براساس شواهدی از آیات، احادیث و سبک سلوکی عارفان مکتب نجف تبیین گردیده است.
المعجم الذهنی والصوغ القیاسی بین العامیه والفصحى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
153 - 170
حوزههای تخصصی:
السلیقه اللغویه حصیله لازمه فی اللهجه العامیه فی جمیع اللغات؛ والبحث هنا یختص بالعربیه. فالمعجم الذهنی الذی یرتضعه الطفل، یؤدی به ذلک إلى أمیه الابتعاد والانحراف والغربه تماما عن القرآن وإرث العربیه أو یوقع المتعلم فی البیئه المدرسیه فی تبعات الازدواج اللغوی الذی یجعله یکابد التصویب اللغوی فی جمیع مراحل التعلیم. وهذا الخضوع یهدد منذرا بموت الفصحى بین طبقات مختلفه من البیئه اللغویه العربیه؛ بسبب انحرافها عن الإرث اللغوی للفصحى، وعن عربیه القرآن نطقا ودلاله؛ لذلک جاء التنبیه على التنشئه البیتیه والإعداد المدرسی فی بناء وعی لغوی سلیم ینأى بالطفل عن مکابده الازدواج اللغوی فی مراحل تأهیله الثقافی، بما یغرس لدیه القدره التولیدیه على المستوى الصوابی فی الصوغ القیاسی؛ وقد نبه البحث على الاختلاف بین العامیه والفصحى على مستویات صوتیه، وصرفیه، ونحویه ودلالیه، وأشار إلى علاقه المعجم الذهنی بالقدره التولیدیه، ثم عرض إستراتیجیات تعین على استیعاب الحصیله اللغویه، وعرض لجهود علماء العربیه فی بیان علاقه السلیقه اللغویه بالصوغ القیاسی، وختم فی نتائج البحث ومقترحاته بالإشاره إلى دلاله الوعی الحضاری فی العربیه الفصحى، وإلى دور معطیاتها فی استنهاض الوعی الحضاری.
رفعِ تعارض حقوق و منافع در توسعه معاب ر شه ری، با نگاه به قاعده لاضرر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
89 - 124
حوزههای تخصصی:
توسعه معابر و خیابان ها و در مجموع، شبکه های ارتباطی، استخوان ب ندی شهرها هستند و به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل شکل دهی ساختار شهر به شمار می روند و رشد، پویایی، اقتصاد شهر و کلیه فعالیت های ساکنانِ یک شهر، ارتباط روشنی با شبکه معابر دارد. با توجه به پیشرفت جوامع و گسترش شهرنشینی و بُروز مشکلات و محدودیت های بسیار در بافت های ناکارآمد شهری، نیاز است سیاست گذاری و برنامه ریزی و اجرای طرح های عمومی و عمرانیِ توسعه معابر صورت پذیرد. اما در مسیر اجرای توسعه معابر شهری جهت تأمین منافع شهروندان، با حقوق و منافع اشخاص در حوزه ملکیت و منافع و حقوق مرتبط تعارضاتی ایجاد می شود که همواره سازش پذیر نیست و نیازمند مبنایی فقهی برای حل آن تعارضات است. راه حلی مناسب برای حل این تعارضات، خوانِش «قاعده لاضرر» با رویکرد ولایی حکومتی توسط امام خمینی و آیت الله سیستانی است. قاعده لاضرر در این خوانش، نمایانگر اختیارات و وظیفه حاکم شرع در نفی ضرر از عامه است و در این خوانِش، شهرداری به عنوان بازوی اِعمال حاکمیت و مأذون از آن ناحیه است و در مسیر عملیاتِ توسعه، نه اینکه حق دارد بلکه وظیفه تعریض معابر دارد و شهرداری موظف است برای رفع تعارض حقوق خصوصی و منافع عمومی، هر کجا که نفی ضرر از عامه ثابت شود به نفع حقوق و منافع عمومی اقدام کند، گرچه به ضرر حقوق و منافع خصوصی باشد. نتایج حاصل از این دیدگاه، حقوقِ عموم شهروندان را بهتر و بیشتر تأمین می نماید و طرح مصوّب شهرداری در فرض دارا بودنِ شرایط قانونی و تصویب بالاترین مقام این نهاد، همان حکم حکومتی است.
مروری بر کتاب «ارشاد الهارب» یحیی بن هاشم الحسنی الصنعانی
حوزههای تخصصی:
بزرگی شخصیت و تأثیرگذاری حمایت های جناب ابوطالب علیه السلام در استقرار و پیشبرد اسلام، قابل تشکیک و انکار نیست؛ امّا در طول تاریخ، فعالیت هایی برای مخدوش کردن چهره ایشان انجام شده است. بحث ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام مهم ترین موضوعی است که در آن تشکیک کرده اند. این تردید مستند به چند روایت ساختگی و چشم پوشی از واقعیت های تاریخی صورت گرفته است. عالمان فرقه های مختلف اسلامی در مقابل این قضاوت، با استناد به ادلّه عقلی و نقلی، صحّت ایمان ابوطالب را اثبات کرده اند. زیدیان نیز از این قافله جا نمانده و برخی از ایشان مانند شیخ یحیی بن هاشم الحسنی الصنعانی در کتابی با عنوان «ارشاد الهارب» به دفاع از ایمان ایشان پرداخته است. تسلّط عالمان زیدی بر منابع و روایات اهل سنّت از نقاط قوّت نویسنده و کتاب است. نوشتار حاضر محتوای کتاب ارشاد الهارب را با روش گزیده یابی و در چهار بخش گزارش می کند.
تحلیل و بررسی جبرگرایی و نفی کَرمَه در اندیشه آجیویکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
107-122
حوزههای تخصصی:
آجیویکا، یکی از صورت های ناستیکایی و بدعت گذار دیانت هندی است که به رغم همنوایی تقریبی با آیین جین و آیین بودا، طریقتِ اثربخش جداگانه ای را در قرن ششم قبل از میلاد در برابر برهمنیسم ایجاد کرده است. «دین مفقوده هندی»، تعبیری در وصف آجیویکاست؛ زیرا آن از قرن چهاردهم میلادی ناپدید شد و احتمالاً در نحله های متأخرتری چون دیگمبره جینیسم و ویشنوپرستی جذب گردید. اندیشه کانونی و متمایز آجیویکا، «جبرگرایی» است که به عنوان گرایشی نادر در فضای فکری هندویی، در یک قرائت حداقلی ظاهراً در تضاد با انگاره فراگیر «کَرمَه» قرار می گیرد. پژوهش پیش رو با تمرکز بر «جبرگرایی» در بیان ابعاد نظری و عملی آجیویکا، می خواهد احتمال هماهنگی نسبی یا تعارض کامل انگاره تقدیرِ مقدّر (نیاتی) را با آموزه کَرمَه بررسی و تحلیل کند. در این جستار، تحلیل ها نشان می دهند که پذیرش مطلق تقدیر و مآلاً نفی اراده آزاد انسان توسط آجیویکا با سایر انگاره های این مکتب، همچون «قول به طبقات شش گانه وجود»، «اتم باوری»، «پیشگویی با توجه به قول به جبر طبیعت» و نیز «باور به کارآمدی ریاضت (تَپَس) در نیل به رستگاری (مُکشه)» ظاهراً سازگار به نظر می رسد. بااین حال از منظری انتقادی، می توان اظهار داشت که اندیشه های آجیویکا با وجود برخورداری از انتظام صوری، بر پیش فرض های پیشینی تجربه ناپذیر و در پاره ای موارد بر پنداره های ظنی استوار است.
نگاهی به آثار نظریات غیرشمول گرایانه نسبت به گستره احکام شریعت در دو حوزه فقه و اصول
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظر قریب به اتفاق فقهای مذاهب اسلامی و به خصوص فقهای امامیه، گستره استنباط احکام فقهی شامل تمام وقایع اعم از مستحدثه و غیرمستحدثه است؛ به این معنا که شریعت برای تمام افعال و سلوکیات انسان، دستوری صادر کرده است. بااین حال، برخی از فقها و تعدادی از نواندیشان دینی، نسبت به روایی مطلب فوق تردید و بعضاً با آن مخالفت کرده اند. ازآنجاکه نگاه غالب در سنت فقهی، نگاهی شمول گرایانه است، لذا مخالفین به خصوص فقهای ایشان صرفاً به اصل مسئله پرداخته و نتوانسته اند خود با نگاه غیرشمول گرایانه به سراغ مسائل بروند. ازاین رو آثار این نظریات به صورت کلی مورد بررسی قرار نگرفته است. پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، برخی از مهم ترین آثار نظریات غیرشمول گرایانه نسبت به گستره احکام شریعت را در دو حوزه اصول و فقه مورد بررسی قرار دهد. نتایج این بررسی ها حکایت از آن دارد که بر پایه نظریات غیرشمول گرایانه، برخی از مهم ترین نظریات فقهی و اصولی با چالشی جدی مواجه خواهند شد.
ارزیابی نگرش زائران حرم مطهرحضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ (ع) به سنت حسنه وقف
حوزههای تخصصی:
سنت حسنه ی وقف به عنوان یکی از میراث های ارزشمند دین مبین اسلام همواره مورد توجه ایرانیان بوده است با این حال به نظر می رسد پژوهش های کمی در خصوص این سنت ارزشمند، انجام شده است. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی نگرش زائران حرم مطهر احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ(ع) نسبت به سنت حسنه ی وقف بود. در این پژوهش که به روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام شد، تعداد 137 نفر از زائران (94 نفر زن با میانگین سنی 07/31 سال و 42 نفر مرد با میانگین سنی 23/38 سال) از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای) حاکی از آن بود که در بین زائران، نگرش مثبتی نسبت به وقف وجود دارد. همچنین بررسی اولویت های زائران جهت اختصاص درآمد وقف حاکی از آن بود که کمک به محرومین، نیازمندان و ایتام، احداث مدرسه، کمک به مدرسه و کمک به زوج های جوان (ازدواج، اشتغال، تأمین جهیزیه، مسکن و نظایر آن) به ترتیب اولویت بیشتری برای زائران دارد. در بررسی راهکارهای افزایش گرایش به سنت وقف نیز، افزایش آگاهی از اثرات دنیوی و اخروی وقف، پخش سریال ها و برنامه های تلویزیونی در ارتباط با وقف، تشکیل انجمن های واقفین و تجلیل و قدردانی از واقفین، از جمله پیشنهادهای زائران بوده است. در مجموع یافته های پژوهش مؤید آن بود که نگرش زائران نسبت به وقف مثبت است؛ با این حال آگاهی بخشی بیشتر می تواند موجب افزایش گرایش به وقف شود.
نگاهی دوباره به طراح ی بی مارستان های کودکان براساس مبانی معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این نوش تار، نگاهی دوباره به طراح ی بی مارستان های کودکان براساس مبانی معماری اسلامی می باش د؛ چرا که ساخت بناهای غنی و ارزشمند که علاوه بر رفع نیازهای انسان، بتواند آرامش را به او ارزانی دارد و تا سالیان سال با ارزش باقی بماند یک مبحث اساسی در فضای معماری است. در این مطالعه نخ ست به معماری، جای گاه هنر اسلامی و زیبایی، شخصیت انسان و نیاز او به راز و نیاز، پرداخته شد. با در نظر داشتن اینکه معماری سعی دارد به شکل نمادین جایگاه حقیقی انسان را در هستی به او یادآوری کند، به صورت میدانی فضاهای مراکز درمانی و تاثیر بصری رنگ و نگاره ها، بر آرامش بیمار و پزشک، مورد بررسی قرار گرفت و در قدم بعد، طراحی ِ همراه با تصویر، نقوش و خطوطی که در معماری اسلامی بهره گرفته شده اند، پیشنهاد گردید و به صورت پرسشنامه تصویری در اختیار افراد قرار گرفت. نتایج در قسمت کیفی و کمی پژوهش نشان داد که افراد استفاده از فرهنگ و معماری اسلامی در بیمارستان و مراکز درمانی کودکان را مفید می دانند، همچنین طرح های مناسب تر و بهتر را نسبت به آنچه به صورت اتود اولیه در پرسشنامه ارائه شد، پیشنهاد می کنند.
تبیین و تحلیلی فلسفی از «مرگ اندیشی» و «معنای زندگی» در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجودی بودن مرگ نزد ملاصدرا، برخلاف فیلسوفان اگزیستانسیالیسم امکان معرفت بدان را فراهم می سازد. وی آن را رهایی دهنده نفس از جسم و قید و بند عالم دنیوی می داند. در نتیجه معرفت بدان و درکی وجودی از طریق این رهایی، صعود از عالم حس به عوالم مثالی و خیالی را برای فرد مهیا می سازد. «معنای زندگی» نیز گرچه از جمله مسائل فلسفی مطرح برای انسان مدرن است، اما براساس نگرش صعود انسان از عوالم مادی، مثالی و سپس عقلی در این نظام فلسفی، تبیینی ویژه به خود می گیرد. بر این اساس، تمام عوالم پایین تر مندرج در عالم بالاتر قرار داشته و در نتیجه انسان به واسطه شناخت از نفس و آگاهی یافتن از ابعاد این ادراک وجودی، توانا به زیستی جاودانه می شود. «مرگ اندیشی» سبب معرفت درباره گذران عمر و تحول جوهری نفس از نشئه جسمانی به سوی تجرد و سرانجام جدایی از جسم می شود. امری که ربط وثیقی با کمال نفس و غایت یابی او داشته و سبب معنایابی و انقلابی در نگرش به مرگ، به عنوان امری وجودی می گردد. از نظر ملاصدرا مرگ همان استکمال جوهری نفس و تحول آن به سوی عالمی دگر است. مطابق با رأی او مرگ امری ضروری و اجتناب ناگزیر است؛ زیرا نفس در مسیر فعلیت یافتن خود، وقتی به غایت برسد، به ضرورت از بدن جدا می شود. «معناداری زندگی» و ارتباط فلسفی آن با «مرگ اندیشی» از جمله مسائل مهم در فلسفه دین معاصر است که فیلسوفان اگزیستانس هر یک، به گونه ای منحصر به فرد، بدان پرداخته و نظرات بدیعی را در این ساحت رقم زدند. تحلیلی فلسفی از دیدگاه های ملاصدرا به دلیل طرح اندازی جامع ترین نظریات در باب حقیقت مرگ از یک سو و اندیشه معطوف به مرگ به عنوان مسئله ای فلسفی از سوی دیگر (از طریق استنباط نگرش فلسفی وی) و در نتیجه معناداری حیات ناب به واسطه میل به جاودانگی انسان، در مقایسه با فلاسفه پیش از خود، مقصود اصلی این مقاله است.
نقش رأی مردم در تحقق حکومت اسلامی از دیدگاه نهج البلاغه با تأکید بر آرای امام خمینی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
123 - 150
حوزههای تخصصی:
مردمی یا الهی بودن حکومت و به عبارتی تأثیر رأی مردم در مشروعیت حکومت در جوامع دینی، از گذشته مورد اختلاف اندیشمندان حوزه سیاست دینی و صاحبان قدرت در نظام های سیاسی مبتنی بر دین بوده است و هریک از صاحب نظران این عرصه در احتجاج بر نظر خود سعی در استناد آن به منابع و متون دینی داشته اند. از جمله مهمترین مصادیق حاکمیت دینی، نظام جمهوری اسلامی و از جمله مهمترین منابع دینی در این خصوص کتاب شریف نهج البلاغه است. تحقیق حاضر برای پاسخ به سؤال «رأی مردم چه جایگاهی در تشکیل و تداوم حکومت اسلامی دارد؟»، با روش توصیفی تحلیلی، به برشماری و تحلیل عباراتی از نهج البلاغه و صحیفه امام خمینی که مبین زاویه نگاه این دو رهبر به شرایط تشکیل حکومت است، پرداخته و با واکاوی فرمایشات امیرالمؤمنین(ع) و تطبیق گفتار و سیره امام خمینی با آنها، فرضیه «رأی و نظر مردم دخالت مستقیم در مشروعیت حکومت دارد» را اثبات می کند. فرمایشات امیرالمؤمنین(ع) از جمله: «این شما بودید که مرا به آن دعوت کردید و من علاقه ای به خلافت نداشتم»، و تبعیت نظری و عملی امام خمینی از آن که در بیاناتی نظیر: «حتی اگر مردم برخلاف صلاح خودشان رأی بدهند، آن رأی تعیین کننده وضعیت ملّت خواهد بود» ظهور و بروز یافته است، مثبت این ادّعاست.