فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۰۱ تا ۴٬۸۲۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
15 - 30
حوزههای تخصصی:
العلاقه الوطیده وغیر المنفصمه بین مفاهیم نهج البلاغه والقرآن الکریم لها عمق کبیر ولا تقتصر على البنیه الفوقیه. بل هناک علاقه وثیقه على المستوى العمیق بین هذین الکتابین، بحیث لا یمکن فی کثیر من الأحیان فهم المعنى الدقیق الذی یرمیه الإمام (ع) إلا من خلال التعرف على النص المخفی ومعرفه علاقه هذین الکتابین ببعضهما البعض. الخطبه 199 من نهج البلاغه من أکثر خطب الإمام علیّ (ع) تأثیراً، والتی تناول فیها أربعه مواضیع أساسیه هی: أهمیه الصلاه وآثارها الخالصه، التحلّی بالأمانه والتجنّب عن الخیانه، وإشراف الله علی لأعمال البشریه. إنّ کثره التفاعلات بین کلام الإمام علی (ع) والقرآن الکریم من أبرز سمات نهج البلاغه، وهذا یدل على أنّ الإمام یستخدم نص القرآن بوعی حتى یتمکّن من التعبیر عن نیته بطریقه أفضل وأکثر جاذبیه. هذا البحث، باستخدام المنهج الوصفی - التحلیلی، یقوم بتحلیل ثلاثه أنواع من التناص فی کلام الإمام (ع) وهی: النفی الجزئی أو الاجترار، النفی المتوازی أو الامتصاص، والنفی العام أو الحوار. وتُبَیِّنُ التحقیقات التی أجریت، أنّ أعلى تواتر للتناص فی هذه الخطبه هو استخدام خمسه حالات من التناص فی موضوع الصلاه، -وبشکل عام- فإنّ النفی المتوازی أو الامتصاص له استخدام أعلى فی هذه الخطبه، وهذا یدل على شده تمسک الإمام بمواءمه کلماته مع الکلام الإلهی.
تحلیل مفهومی "الحق" و"الباطل" فی نهج البلاغه من خلال نظریه مخططات الصوره لمارک جونسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الخامسه ربیع و صیف ۱۴۰۱ (۱۴۴۳ق) العدد ۲ (المتوالی ۱۰)
85 - 94
حوزههای تخصصی:
علم الدلاله المعرفی فرع من فروع علم اللغه المعرفی یعنى بدراسه الدلالات اللغویه کمجلى من مجالی البنیه الدلالیه أو کتنظیم للإدراک الذهنی. ومخطّطات الصوره فرع مهمّ من فروع علم الدلاله المعرفی وأسلوب قیّم لمناقشه وتحلیل کیفیه إدراک الذهن للمفاهیم الانتزاعیه من خلال الظواهر العینیه المحسوسه طرحه مارک جونسون عام 1987. ومقولتا "الحق" و"الباطل" من المقولات الانتزاعیه المطروحه فی نهج البلاغه التی کانت محلّ اهتمام الإمام علی (ع) وعنایته، فیبدو أنّ تحلیل هذین المفهومین من منظار نظریه مخططات الصوره لجونسون أمرٌ فی غایه الأهمیه إذ یکشف عن مقاصد الإمام (ع) ومرامیه وعن وجهات نظره تجاه هذین المبدأین الرئیسین حیث عرضهما الإمام بصوره ظاهرتین متجسّدتین، وافترض لهما کثیرا من میزات المادّه کالحجم والقدره والحرکه، لذلک أردنا أن ندرسهما من هذا المنطلق فی أجزاء الکتاب الثلاثه؛ خُطَبِه وکتُبِه وحِکمِه بأسلوب وصفی تحلیلی. وختاماً خلص البحث إلى أنّ هاتین المقولتین ظهرتا فی کتاب نهج البلاغه بالأشکال التالیه: أ) کالظرف الذی یشتمل على شیءٍما أو کالمظروف الذی یحویه شیء، ب) کمسار أو مقصد یسیر فیه أو إلیه طلّاب الحق أو الباطل، ج) وکذا تمثّل الحق بمنزله سدّ فی وجه أهل الباطل یمنعهم من وصول أهوائهم ومطامعهم غیر المشروعه وتمثّل الباطل بمنزله سدّ أمام أهل الحق یمنعهم من نوایاهم الصحیحه ومطامحهم النبیله.
بررسی و تحلیل تغییرات ساخت واژی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
85 - 108
حوزههای تخصصی:
تغییرات ساخت واژی در برخی از آیات قرآن کریم به وضوح مشاهده می شود. به گونه ای که در این آیات، واژگانی با ریشه ای یکسان، اما ظاهر و هیئتی متفاوت قرار دارند. یافته ها و نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که توجّه به سیاق آیات و بررسی موضوع و همچنین توجّه به واژگان آیات، نقش به سزایی در کشف علّت و کاربرد آن واژه دارد و این نکته را می رساند که انتخاب واژگان در قرآن کریم، از جانب حکیم و علیمی است که دارای بیانی فصیح و حکیمانه است و بررسی این نکات، بر اعجاز قرآن تاکید می کند و بسیاری از شبهات دشمنان و مخالفان را از بین خواهد برد. پژوهش حاضر به دنبال کشف علّت تغییرات ساخت واژی در دو مولّفه مشتقّات و عدد می باشد. و قصد دارد علّت به کار رفتن هر یک از این واژگان و تفاوت معنایی و مفهومی آن ها را در آیات مورد بحث، به روش تحلیلی- توصیفی و بر اساس سیاق آیات و با توجّه به علم واژه شناسی و نکات تفسیری، بررسی کند. برای رسیدن به این هدف و کشف سوال مدّنظر، جمعا پنج نمونه از تغییرات ساخت واژی در آیات قرآن کریم انتخاب شده و با بررسی سیاق و لغت شناسی آن واژگان، به کشف علّت تفاوت این واژگان با یکدیگر پرداخته می شود.
«حج نامه» و گشودن افق های جدید حج پژوهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۳۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۹)
75 - 88
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر گزیده و گزارشی است از کتاب «نگاهی به کتاب حج نامه» که مجموعه ای است از اسناد و مدارک ارزشمند از سالهای دور که به تازگی در قطع رحلی به زیور طبع آراسته شده و به بازار کتاب راه یافته است. روشن است که حجگزاری در سالهای دور و در زمان ما دارای تفاوت بسیار بوده است؛ این نوشته، اطلاعات و آگاهی هایی از این دست به خواننده می دهد؛ برای نمونه: برای بجا آوردن حجّ توسط شخصى به جاى دیگرى یا همان «نیابت»، قرارداد شفاهى بین «نایب» و «منوب عنه» نوشته می شد تا مبناى اعتماد به نایب شود و این کتابت احیانا به واسطه علماى بلاد و دفاتر مراجع تقلید ثبت می گردید. شرکت های حمل و نقل و قافله داران حج برای جذب بیشتر حجّاج به شرکت و قافله خود، تبلیغاتی داشته اند که شرح آن در آخرین فصل کتاب آمده است. بعد از طی مسیر طولانی سفر و پس از رسیدن به سرزمین وحی، همچنین در مقصد و حین بازگشت به وطن، به خانواده و دوستان و بستگان نامه می نوشتند و آنان را از حال خود خبر می دادند. از آنجا که سفر حج به درازا مىکشید و مسیر مخاطرهآمیز بود، حاجى پیش از سفر به مکه، وصیّتنامه می نوشت و امور بعد از فوت را به دیگران توصیه می کرد. و...
مأخذشناسی توصیفی سادات عبدالوهابیه
منبع:
جستارهای تاریخ اسلام سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
65 - 101
حوزههای تخصصی:
شناخت ماخذ و منابع، گام نخست هر تحقیق است، امروزه کتابشناسی و ماخذشناسی به عنوان یک ضرورت مطرح شده و به صورت رشته آموزشی و تخصصی درآمده است. مآخذ شناسی توصیفی نیز مرجعی جامع برای محققین، دانشجویان و کلیه ی علاقه مندان پژوهش و مطالعه به شمار می رود. سادات عبدالوهابیه، شاخه ای از سادات طباطبایی هستند که در آذربایجان، به ویژه تبریز ساکن هستند و سادات وهابی، سادات وهابیه، سادات عبدالوهابیه و سادات آل عبدالوهاب خوانده می شوند. ازآنجاکه برای پیشبرد هر شاخه ای از علوم، نیاز مبرمی به تألیف پایان نامه شناسی، جزوه شناسی، سندشناسی، کتاب شناسی، مقاله شناسی، مواد دیداری شنیداری شناسی، نسخه شناسی و دیگر مواد کتابخانه ای شناسی و به عبارت بهتر، منبع شناسی جامع در هر شاخه، نیاز است و جزو ضرورت های اولیه و حیاتیِ شناخت و تحقیق در آن موضوع به شمار می رود؛ ازاین رو، پژوهش حاضر به صورت کتابخانه ای و بهره گیری از روش توصیفی و تا حدودی تحلیلی، به معرفی و توصیف منابعی پرداخته که موضوع آن، سادات عبدالوهابیه است.
تحلیل گفتمان حاکم بر عزاداری در سیره نبوی
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سوگواری، از جمله خرده فرهنگ های عرب جاهلی به شمار می رود که مانند بسیاری از مسائل فرهنگی دیگر پس از اسلام، نیازمند تغییر بود. با توجه به اینکه مسلمانان با تکیه بر نص قرآن، به الگوگیری از پیامبر اسلام(ص) رهنمون شده اند، درباره عزاداری نیز باید روش و رفتار ایشان به عنوان مبنا تلقی گردد. در این پژوهش، تلاش شده است با رویکردی تاریخی و روشی توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، گفتمان حاکم بر عزاداری در سیره رسول خدا(ص) با استفاده از نظریه لاکلا و موفه تبیین گردد. به نظر می رسد پیامبر اسلام(ص) با برجسته سازی اموری همچون گریستن، شرکت در مرثیه سرایی، مشارکت در مراسم کفن و دفن، دلداری به صاحبان عزا و اقامه نماز میت و به حاشیه راندن کارهایی همانند نوحه گری و سرکوب عزاداران، سعی در نهادینه کردن سوگواری مشروع داشت. بنابراین، کنش ها و واکنش های رسول خدا(ص) در امر عزاداری، با دالّ مرکزی «عدم مخالفت با شریعت» شکل می گیرد.
بررسی نقش زنان صدر اسلام در تبیین جانشینی و افضیلت امیر المومنین علی بن ابی طالب(ع) با تاکید بر نقش چهار خواهر لبابه، میمونه، سلمی و اسماء
منبع:
جستارهای تاریخ اسلام سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳
121 - 144
حوزههای تخصصی:
در تاریخ صدر اسلام شخصیت های زیادی از زنان و مردان وجود دارند که دلداده آموزه های اسلام شده و به رسول خدا (ص) ایمان داشتند و در موارد اختلاف امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع) را معیار دانسته و از ایشان حمایت و تبعیت می کردند. لبابه و میمونه دختران حارث بن حزن هلالی و نیز سلما و اسماء دختران عمیس خثعمی خواهران چهارگانه ای بودند از یک مادر به نام هند دختر عوف کنانیه(حمیریه). این مقاله از طریق توصیف و تحلیل گزاره های تاریخی و روایات مرتبط، درصدد تبیین اقدامات و نقش این خواهران در حمایت از اهل بیت (ع) بویژه امیر المومنین علی بن ابی طالب (ع) بعد از رسول خداست.
اقدامات فرهنگی - آموزشی بانوان مسلمان صدر اسلام در حرمین شریفین تا سقوط عباسیان
منبع:
جستارهای تاریخ اسلام سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
29 - 49
حوزههای تخصصی:
حرمین مکه و مدینه، جایگاه ویژه ای در میان مسلمانان دارد. در این میان، زنان مسلمان در دوره های مختلف تاریخ اسلام، در زمینه های گوناگون، دارای اقدامات موثر بوده و برخی از این اقدامات، به دلیل جایگاه ویژه حرمین شریفین، در این دو مکان مقدس واقع شده است. امروزه جامعه اسلامی به حضور زنان و اقدامات فرهنگی و آموزشی آنان نیاز دارد و اقدامات زنان صدر اسلام می تواند الگویی برای نقش آفرینی امروز زنان باشد. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سؤال است که اقدامات فرهنگی-آموزشی بانوان مسلمان در حرمین شریفین از صدر اسلام تا پایان حکومت عباسیان چه بوده است؟ روش این پژوهش، توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که زنان از همان صدر اسلام، به اقدامات فرهنگی آموزشی همچون علم آموزی، نقل حدیث، شاگردپروری، تبلیغ اسلام و بهره گیری از شعر و خطابه پرداخته اند و میزان این اقدامات، با فاصله گرفتن از صدر اسلام و رهبری دینی، تغییر کرده و در مواردی، تعداد بانوان فعال کاهش یافته است. همچنین رویکرد زنان از اقدامات فرهنگی آموزشی به امور غیرفرهنگی از جمله حضور در اجرای مراسم های آوازه خوانی تغییر یافته است.
نقش عرف در تعیین حقوق مالی زوجین از منظر فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
79 - 93
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حقوق مالی زوجین از عرف و شرایطی که زوجین در آن زندگی می کنند، اثر می پذیرد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر نیز بررسی جایگاه عرف در تعیین حقوق مالی زوجین از منظر فقه امامیه است. مواد و روش ها: برای بررسی موضوع حاضر از روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع فقهی و حقوقی اسلامی بهره برده شد. یافته ها: بنای زندگی مشترک با ابتناء بر محبت، تعاون و از خود گذشتگی است. برای دستیابی به این معیارهای اصیل و بنیادین نیازمند در نظر گرفتن تحولات و تغییرات در حقوق، تکالیف و به تبع آن نظام حقوقی در جامعه اسلامی هستیم که از آن با عنوان عرف یاد می شود. ملاحظات اخلاقی: انجام پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی از جمله دقت در منابع و ارجاع-دهی علمی میسر شده است. نتیجه گیری: مبنا قرار دادن عرف به معنای اهمیت تنظیم حقوق و تکالیف در نظام خانواده، توجه به شرایط زمانی و مکانی، خارج نشدن از معیارهای فراگیر شریعت اسلامی و تقدم قداست نظام خانواده و زندگی زوجین بر امور فرعی است.
تناسب آیه سوم سوره مائده از دیدگاه اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم مناسبت یا تناسب، از قضایا و چالش های مهم در علوم قرآنی، به شمار می رود، چنانکه این دانش در کتاب های تفسیری و علوم قرآنی مورد اهتمام و توجه ویژه ی عالمان است. این پژوهش می کوشد تناسب آیه ی اکمال را، به روش توصیفی و تحلیلی دیدگاه مفسران اهل سنت، در گذشته و حال بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آنها را تحلیل و تطبیق می کند. اگرچه مفسران اهل سنت آرای متفاوتی را پیرامون ساختار این آیه ارائه داده اند، اما نظر به سیاق آیه اکمال (بخش سوم آیه سوم سوره مائده) و پیوندش با صدر (بخش اول) و ذیل (بخش سوم) آیه، آن را گزاره ای معترضه می دانند که در فاصله ی بین محرمات پیش از خود و رخصت پس از آن آمده است و توجیهات گوناگونی برای تبیین این اعتراض دارند. در نقد و بررسی این رأی علاوه بر بازخوانی مقوله اعتراض در علم بلاغت و با استناد به نظر مفسران درباره شأن نزول سوره مائده (در مدینه و پیش از حجه الوداع) و تفاوت زمانی و عدم پیوستگی نزولی آن با نزول آیه اکمال (در مکه و روز عرفه یا غدیر خم) قابل تأمل است. و پس از نزول آیه اکمال و بر اساس قاعده کلی توقیفی بودن چینش آیات شاهد پیوستگی قرائتی و استدلالت تفسیری دال بر پیوستگی آن آیه هستیم.
نقد و تحلیل اعتبارسنجی تفسیرِ ثعلبی و بغوی از دیدگاه ابن تیمیه درباره آیات فضایل و مناقب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فسیر معالم التنزیل فی التفسیر و التأویل اثر بغوی، خلاصه شده ی تفسیر الکشف و البیان عن تفسیر القرآن از ثعلبى است. ابن تیمیه از علمای اهل سنت، تفسیر بغوی را ستوده است، وجه ستودن تفسیر بغوی از میان تفاسیر زمخشری، قرطبی و.. از میان تفاسیر اهل سنت دو مطلب بود، دوری از: 1. احادیث بدعت آمیز 2. احادیث جعلی و ضعیف. در مقابل، تفسیر ثعلبی را نکوهش کرده و ثعلبی را در شمار افرادی می داند که قادر به تشخیص حدیث صحیح از سقیم نبوده، و احادیث ضعیف و جعلی را بیان کرده است. سوال اصلی پژوهش این است که چرا با این که بغوی تفسیر ثعلبی را خلاصه کرده، از دید ابن تیمیه تفسیر بغوی ستوده است، ولی تفسیر ثعلبی قابل نقد می باشد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بغوی برخی از نقل های ثعلبی (بیشتر احادیث فضایل اهل بیت) را حذف کرده و مهم ترین علت نقد ابن تیمیه، ناظر به روایات فضایلی است که ثعلبی بیان کرده است. هم چنین، از این جهت که شیعه از باب جدال احسن به تفسیر ثعلبی استناد کرده، تعبیرات سختی را در مورد ثعلبی به کار برده است. در این پژوهش، با روش کتاب خانه ای در گردآوریِ مطالب، شیوه اسنادی در نقل دیدگاه ها و روش توصیفی-تحلیلی در بررسی داده ها، به سوال اصلی پژوهش پاسخ خواهیم داد.
کتاب سوزی و کتاب شوییِ صوفیه (ریشه ها و انگیزه ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
۶۶-۳۵
حوزههای تخصصی:
در برخورد با پدیده ها و موضوع هایی که در متون کهن پارسی و عربی آمده است، همواره احساس می شود که برخی از پدیده ها، ریشه در سنّت و آیینی کهن تر داشته و گذشتگان ما آن ها را بی پرده یا درپَرده بازتاب داده اند. برخی از رفتارهای اجتماعی انسان، به ویژه هنرمندان و ادیبان نیز ریشه در سنّتی کهن داشته و پیروی از این سنّت بوده که آن ها را به انجام یا بازتولیدش وادار کرده است، بدون اینکه دلیلی منطقی در پس آن وجود داشته باشد. یکی از رفتارهایی که میان برخی دانشمندان مسلمان در سده های نخستین و میانه هجری و به ویژه میان صوفیان حوزه جغرافیایی ایران و عراق گسترش داشته، دست شستن از کاغذ و قلم و بلکه شستن و سوزاندن و اندر خاک کردن نوشته های خود بوده است. هرچند آن ها گاه به انگیزه های خود اشاره کرده اند، ولی می توان پنداشت که چنین رفتاری گونه ای خردگریزیِ دیوانه وار و غرق شدنِ چشم بسته در یکی از سنت های تصوف و اصلِ وحدتِ وجودی و فنای فی الله بوده که مایه از میان رفتن بخشی از تاریخ نگارش اسلامی شده است. در جستار پیش رو، نخست گزارش هایی چند از کتاب شویی و کتاب سوزی صوفیانِ سده های نخستین و میانه هجری آورده شده، سپس ریشه ها و انگیزه های این رفتار بررسی شده است. گزارش های موجود نشان می دهد که صوفیان به هنگام دگرگونی روحی و گاه محدثان به هنگام گرایش به تصوف، نوشته های خود را شسته یا سوزانده و پنداشته اند که این نوشته ها مانع دیدن حق و رسیدن به اوست. این رفتار یا برگرفته از سنّتی غیراسلامی و کهن میان هنرمندان گذشته بوده یا ریشه در آموزه صوفیانی داشته که علم و کتاب را حجاب راه خود در سیروسلوک روحانی پنداشته اند. بنابراین چنین رسم یا رفتاری که بیشتر در سده های سوم و چهارم هجری و به ویژه میان صوفیان مکتب بغداد گسترش داشته، به یک اندازه سرچشمه یافته از سنّت های غیراسلامی و سنّتی در عرفان اسلامی است.
بازخوانی نمایشنامه پایان بازی اثر ساموئل بکت بر اساس اصول اگزیستانسیالیسم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
173 - 200
حوزههای تخصصی:
اگزیستانسیالیسم مکتبی فلسفی است مبتنی بر آزادی، انتخاب و مسئولیت که در پی رسیدن به تعریفی برای اصالت بشر است. این نگرش فلسفی در نمایشنامه های ساموئل بکت، نویسنده فرانسوی ایرلندی تبار سده بیستم و برنده جایزه نوبل ادبی 1969م، ازجمله پایان بازی بازتاب یافته است. بکت موضع سیاسی چپ یا راست نداشت و همواره مستقل بود. او درباره آثارش سخن نمی گفت؛ ازهمین رو هرکس از دید خود، آثارش را تفسیر می کند و برخی که شناخت درستی از او ندارند، بکت را انسانی مأیوس و آثارش را مبهم می انگارند. مقاله حاضر با تکیه بر روش کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی، در صدد است نشان دهد که بکت در نمایشنامه پایان بازی با توصیف موقعیت انسانی، به دنبال نقد ایستایی، رکود و انفعال آدمی است. بیشتر انسان ها در عین آزادی، از اندیشیدن، تلاش در جهت پیش بردن جامعه و پذیرفتن مسئولیت گریزانند؛ بدون هیچ اراده ای، میلی به شدن و تغییر زندگی خود و دیگران ندارند و با تنبلی و ناآگاهی، پذیرای استثمار و استعمار می شوند. بکت همچون دیگر اگزیستانسیالیست ها، رستن و رهایی آدمی را در خودسازی، بیداری و قدرت اراده و انتخاب می داند.
بررسی ویژگی های اخلاقی و فکری انسان کامل در آثار مسلّم عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جست و جوی انسان کامل و پیروی از او همواره آرمان بشر در طول تاریخ بوده است. عطّار همواره با تأسی به انبیای الهی، به کمال انسانی می اندیشد و معتقد است راه یافتن به دنیای علم و معرفت و حقیقت، فقط با دستگیری انسان کامل میسر می شود. عطار شاعر نام آور قرن هفتم، خود پیر دل سوخته ای است که با عشق الهی برای پیمودن طریق حقیقت، چراغ شریعت را فروزان کرده و فرا راه طالبان حقیقت قرار داده است تا هفت وادی عرفان را از طلب تا فقر و فنا، منزل به منزل طی کنند. او همواره به کمال انسانی می اندیشد و در تمام آثار خود به نوعی موضوع انسان کامل را مطرح می کند. شیخ عطار شاعر و عارف بزرگی است که هم به عرفان نظری هم به عرفان عملی هر دو نظر داشته و بین آنها ارتباط برقرار کرده و بسیاری از نکات اخلاقی را با دقت بیان کرده است که شاید از این حیث در آثارش همانند یک معلم اخلاق عمل کرده است. او با استفاده ی از شیوه ی تمثیل به خوبی توانسته است هم مسائل عرفانی و هم نکات اخلاقی را که برگرفته از فرهنگ قرآنی و دستورات دینی است آشکار کند. این نوشتار بر آن است با روش توصیفی تحلیلی به بیان نگرش و اندیشه عطار نیشابوری در مورد ویژگی های اخلاقی و فکری انسان کامل و چگونگی پیمودن مراحل کمال در آثار مسلّم عطار بپردازد.
عوامل خیانت مردم به حاکمان اسلامی از دیدگاه امام علی علیه السلام در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائل حساسی که در نهج البلاغه به چشم می خورد و به همان نسبت کمتر مورد توجه قرار گرفته، عوامل خیانتی است که مردم نسبت به حاکم جامعه اسلامی روا داشته اند.این عوامل در حوزه های محتلفی در نهج البلاغه مطرح شده که اگر شناسایی نشده و از مسیر حرکت جامعه زدوده نشود، آسیب های فراوانی بر پیکره نظام اسلامی و وضعیت مردم ایجاد خواهد کرد.داشتن درک صحیح از این مسائل باعث می شود در عصر غیبت معصوم با احراز شناخت دقیق از ولیّ فقیه به عنوان نائب امام معصوم، از بروز بحران و انحطاط جامعه اسلامی ممانعت نمود.عوامل اخلاقی، چون ناهماهنگی میان گفتار و عمل، عوامل سیاسی، مانند تاثیرپذیری ازحکام فاسد و گروه های منحرف اجتماعی و عوامل مادی، با محوریت دنیاگرایی از مهم ترین عوامل خیانت مردم به حاکم اسلامی بوده است. داده های اولیه با روش کتاب خانه ای گردآوری شده و به شیوه توصیفی-تحلیلی پردازش و تدوین گشته است.
نقش یزید بن شجره رهاوی در ناپایداری موقعیت امام علی(ع) و پایداری معاویه در مکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در راستای نقش نیروهای مذهبی و نخبگان قبیله ای در حوادث تاریخ اسلام در قرن نخست هجری به تحلیل شخصیت یزید بن شجره رهاوی و نقش وی در ناپایداری خلافت امام علی(ع)و تثبیت موقعیت امویان می پردازد. یزید دارای گرایشهای عثمانی بود. در دوران خلافت امام علی (ع) از کوفه به شام رفت و در نبرد صفین معاویه را همراهی کرد. از مراجع دینی و رجال سیاسی شام به شمار می رفت. فرماندهی شامیان را در غارت مکه و گرفتن بیعت برای معاویه برعهده داشت. روش پژوهش، مطالعه تاریخی و مبتنی بر جمع آوری داده و تحلیل و توصیف آنها است و با استفاده از شیوه کتابخانه ای و منابع اسلامی به این سوالات پاسخ داده می شود که یزید چگونه در تضعیف موقعیت امام علی (ع) و تثبیت معاویه و امویان در مکه نقش داشت، عوامل موثر در این موفقیت چه بود؟ معاویه و امام علی(ع) چه نقش و جایگاهی داشتند؟ در این پژوهش روشن می گردد سوابق دینی، اجتماعی و سیاسی یزید و جهت گیری او در رویارویی با امام علی(ع) در مکه، سبب بکارگیری وی توسط معاویه شد. یزید نقش مهمی در تزلزل موقعیت امام علی (ع) ، تقویت معاویه و تثبیت خلافت امویان ایفا کرد. راهبرد اصلی امام علی (ع) در این قضیه دفع توطئه معاویه و شامیان براساس سه مقوله مهم جهاد، ضرورت حفظ حرم الهی و اقامه حق بود. از دیگر عوامل موفقیت نسبی رهاوی عبارتند از: نقش قریش و دیگر مخالفان امام، سوء تدبیر قثم بن عباس وسازش پذیری مردم.
حوزه هاي علميه شیعه و توانمندسازي طلاب در مديريت بحران
حوزههای تخصصی:
يكي از راهکارهای برون رفت از بحران، توانمندسازی افراد برای بهبود بخشیدن به اوضاع در هنگام وقوع اتفاقات پرمخاطره است. طلاب حوزه های علمیه نیز مانند سایر اقشار جامعه می توانند با مشارکت در دو حیطة علمی و عملی در بحران ها به دولت و سایر نهادها یاری برسانند. نقش طلاب در مسیر توانمندسازی اجتماعی، فرهنگی و دینی جامعه بسیار حائز اهمیت است. بر اين اساس ایجاد زمینة مناسب از سوی حوزه های علمیه جهت برنامه ریزی و سازماندهی هر چه بهتر فعالیت ها و برنامه ها به منظور رشد و تعالی طلاب در ابعاد مختلف، ضرورت دارد. مقاله حاضر با هدف «شناخت نقش حوزه های علمیه در توانمندسازی طلاب در مدیریت بحران» با روش توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای گردآوری شده است.
فراتحلیل کاربست الگوی هالیدی و حسن در مقالات قرآن پژوهان فارسی زبان
حوزههای تخصصی:
دانشمندان علوم قرآنی به منظور اثبات پیوستگی و انسجام سور قرآن از الگوهای ساختارشناسانه متعددی بهره برده اند. در این میان الگوی هالیدی و حسن، هم از سوی قرآن پژوهان و هم از سوی پژوهندگان متون غیرقرآنی با رویکرد ساختارگرایی از استقبال بیشتری بهره مند شده است. این دو زبان شناس در آثار مشترک خود، به جهت کشف انسجام متونی که به زبان انگلیسی معیار تألیف شده بود، الگویی ابداع و طرح کردند. البته این الگو قابل اجرا بر همه زبان هاست. در این نوشتار از میان پژوهش های فارسی زبان انجام شده بر اساس الگوی انسجامی هالیدی و حسن، ده پژوهش در بازه زمانی دهه نود، انتخاب و میزان موفقیت آنها در فهم صحیح الگو و کاربست دقیق آن در سور قرآن به روش فراتحلیل کیفی، ارزیابی شده است. حاصل این فراتحلیل کشف اشکال ها و نقاط ضعفی است که در فهم صحیح این الگو وجود دارد؛ مانند تفکیک روابط پیوندی از انسجام دستوری، معرفی ناقص زیرمجموعه های انسجامی و عدم توجه به نظریه پیوستگی. فهم ناصحیح الگو سبب می شود انطباق آن بر سور قرآنی نیز با موفقیت انجام نشود که بارزترین نمود آن غفلت از مؤلفه های موردنظر الگوی هالیدی و حسن است. مهم ترین و عمده ترین علّت این اشکال ها مراجعه نکردن به منبع اصلی در فهم الگوست.
قلب به مثابه قابل و فاعل اخلاقی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
91 - 116
حوزههای تخصصی:
قرآن برای قلب، شئون ادراکی و گرایشی متعدی را تعریف کرده که به عنوان فاعل در صدور افعال اخلاقی و قابل در پذیرش صفات اخلاقی فعالیت می کند. مبنای قرآن در تقسیم بندی صفات و رفتارهای اخلاقی قلب، بر اساس ایمان و کفر قلبی بوده و رذایل و فضایل اخلاقی را بر طبق ایمان و کفر قلبی ارزش گذاری کرده است. روش تحقیق در این مقاله با محوریت تمام آیات قلب بوده و در عین حال از نظر مفسران شیعه و اهل تسنن در تحلیل آیات مربوطه استفاده شده است. نتایج این مسئله در حوزه نظری، بخش قابل توجهی از نظام اخلاق در قرآن و همچنین فرایند قبول و صدور افعال و صفات اخلاقی بر طبق مبنای قرآن را تحت پوشش قرار می دهد و در بخش عملی، راهکارهای رشد و تربیت اخلاقی و همچنین معضلات اخلاقی بر طبق شئون مختلفی که قرآن برای قلب انسان ترسیم کرده را ارائه می دهد.
اعتبار کشف و شهود از منظر آیات و روایات (با درنگی در ادله و استنادات اهل تصوف)
منبع:
کلام و ادیان سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸)
109 - 142
حوزههای تخصصی:
محققین و نویسندگان مکتب تصوف، که به حجیت ذاتی مکاشفه و معرفت زا بودن آن باور دارند، برای اثبات مقصود خود به برخی از آیات و روایات استناد کرده و دیدگاه خود را مورد تایید متون وحیانی می دانند. پژوهشگر در صدد آن است که این ادعا را مورد سنجش قرار داده و به واکاوی و نقد ادله موجود بپردازد. در بخش اول این نوشتار، سند، منبع و دلالت هرکدام از این متون مورد بررسی قرار گرفته و در بخش دوم، ابهامات کلی استناد به متون وحی برای حجیت مکاشفه تبیین شده است. حداکثر مطلبی که از دلالت نصوص دینی در مقوله کشف و شهود استفاده می شود، کارایی آن در حوزه عواطف و احساسات انسانی است؛ بحث کارایی مکاشفه در حوزه احساسات و عواطف، موضوعی نیست که تنها از متون وحیانی به دست آمده باشد، بلکه از کلمات مختلف اصحاب شهود و حتی عرفان پژوهان غربی هم می توان این مهم را دریافت. طبق اذعان اهل شهود، خصیصه مشترک مکاشفات، حالت های انفعالی روحی و احساسات خاصی است که به سالک دست می دهد. اینکه گفته می شود شهود، ورای طور عقل بوده و حلوای تنترانی (لن ترانی) است که باید طعم آن چشیده شود، به خاطر حس خاصی است که در آن لحظه به فرد دست می دهد. احساساتی چون:حس رهایی، تعلق به یک منبع لا یتناهی، عدم تعلق به جهان مادی یا جسم، یقین، شادی، حالت های قبض و بسط و حیرت، شوق و ذوق و عشق و ... همه اینها نه در حوزه علوم و معارف بلکه در حوزه احساسات و عواطف درونی مطرح می شود. خطا از جایی آغاز شد که اموری از جنس احساس، در حوزه های معرفت شناختی خرج شد و مبانی هستی شناسی و خداشناسی از آن استخراج گردید.