مطالب مرتبط با کلیدواژه

زبان های آفروآسیایی


۱.

تبارشناسی واژه «زوج» در زبان های آفروآسیایی و هند و اروپایی با کاربردهای قرآنی – عهدینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم زوج عهدین زبان شناسی تاریخی - تطبیقی زبان های آفروآسیایی زبان های هند و اروپایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۳۰۱
یکی از واژگان پُربسامد قرآنی واژه «زوج» است. اهمیت این واژه از دو جنبه درخور توجه است؛ یکی به سبب حضورش در بیشتر شاخه های زبان های آفروآسیایی و هند و اروپایی که نشان از وسعت مناطق استفاده شده آن را دارد. دوم به واسطه کاربرد آن در متون مقدس ادیان ابراهیمی، با وسعت حوزه معنایی اش است. پژوهش حاضر با روش معناشناسی تاریخی و زبانشناسی تاریخی - تطبیقی برای دستیابی به سیر تطور ساختاری - معنایی این واژه، در زبان های مذکور با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. برای توضیح بیشتر مباحث زبانی، مصادیق و شواهد عهد عتیق عبری، یونانی و عهد جدید یونانی و سریانی (پشتیا) و قرآن ارائه شده اند. نتایج نشان می دهند واژه، به احتمال زیاد از زبان یونانی وارد زبان سامی شده و از شمالی ترین منطقه سامی نشین تا شمال آفریقا گسترش یافته است. معنای اصلی آن «وصل کردن» است که قرابت تنگاتنگی با یوغ و گاو دارد که در متون دینی یهودیان و عیسویان متبلور شده است. با گذشت زمان معانی ثانوی مرتبط با اصل معنای اولی شکل می گیرد؛ به طوری که معنای اتصال و پیوستن به زوجیت زن و مرد و جنس مؤنث عدول می کند. در ادوار بعدی معنای همسر و زن محوریت می یابد. در آخرین ایستگاه زبان های سامی، یعنی عربی، این واژه، توسعه معنایی داشته است که قرآن با استخدام آن، یکی از ناب ترین مباحث خلقت، یعنی جریان قانون زوجیت در بین تمامی موجودات را ارائه داد که تا قبل از نزول قرآن، بشر نسبت به آن جاهل بود.
۲.

رَفَث: کاوشی ریشه شناختی درباره واژه ای پر چالش

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پرهیزهای روزه پرهیزهای حج مفردات قرآنی ریشه شناسی تفاسیر کهن زبان های سامی زبان های آفروآسیایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۷۷
واژه رَفَث که دو بار در قرآن کریم به کار رفته، از جمله مفردات قرآنی است که در معنای آن تشتت اقوال و پیچیدگی های تفسیری بسیار است. بخشی از این تشتت ناشی از آن است که مفسران و لغویان کهن، به جای تبیین معنا، به توضیح مصادیق آن پرداخته اند و چه بسا به معنای لغوی آن نیز دسترس نداشته اند. قراین حاکی از آن است که رفث به عنوان یک واژه، از اواسط سده سوم هجری روی به منسوخ شدن نهاده و متروک بودن آن در سده های بعد، بر دشواری کار مفسران افزوده است. پژوهش حاضر بر آن است که پس از نشان دادن ابهامات مفسران و نقد آراء ایشان، با یک تبیین زبانشناختی تاریخی، و به ویژه با بهره جستن از روش های ریشه شناسی و مطالعه تطبیقی سامی، به تبیین ارزش واژگانیِ رفث راه جوید. برآیند مباحث آن است که رفث در اصل لغوی، به معنای "کوبیدن توأم با گستردن چیزی" است و کاربست آن برای آمیزش جنسی، اگرچه متداول ترین کاربرد بوده، ولی از مقوله کنایه است. کاربرد این واژه برای "سخنان بی پرده جنسی" و "هرزه درایی" نیز مبتنی بر مجاز و بر پایه همان معنای "آمیزش جنسی" بنا شده است. اما آنان که رفث را به معنای "سخن زشت" به طور کلی گرفته اند، هم از اصل لغوی و هم از سیاق های قرآنی فاصله گرفته اند.