فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۲۴۱ تا ۱۱٬۲۶۰ مورد از کل ۷۸٬۳۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
یین بودا و آیین زرتشت دو سنت مهم دینی هستند که هر کدام نظریاتی در باب وضعیت انسان در جهان مطرح نموده و راه هایی برای رسیدن به رستگاری ارائه کرده اند. در آیین بودا، منشأ رنج انسان، میل و جهل است که به تناسخ می انجامد و نجات از گردونه تناسخ و رسیدن به نیروانه، هدف اصلی محسوب می شود و نیل به این هدف در دو فرقه اصلی بودایی، یعنی تراواده و مهایانه، تا حدی متفاوت است. تراواده راه ارهت، و مهایانه راه بودیستوه را در پیش می گیرد. در آیین زرتشت، رهایی از عواقب کارها، سخنان و اندیشه های نادرست و رسیدن به بهشت اهورامزدا، اصول نظریه نجات به شمار می آید که این امر از طریق ایمان به اهورا مزدا، پندار و گفتار و کردار نیک و توبه، با کمک امشاسپندان و منجیان تحقق می یابد. این نوشتار، آموزه «نجات» از دیدگاه دو فرقه بودایی تراواده و مهایانه را با آموزه «نجات» در اوستا، متن مقدس آیین زرتشت، مقایسه و بررسی می کند.
تبیین نظریه عرفانی تأویل عرضی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، بر تبیین و اثبات تأویل عرضی در عرفان متمرکز است و از سه نوع تبیین استدلالی، روایی و تنظیری بهره گرفته است. تأویل عرضی، به معنای بازگرداندن معنای کلام الهی، به همه وجوه معنایی است که به عنوان مراد جدی خداوند، در عرض یکدیگر قرار دارند. دو استدلال عقلی، یکی از راه علم ازلی و پیشین خداوند، به همه فهم های مختلف از کلام الهی و دیگری، از طریق حقیقت معنای الفاظ، در صورت زدودن پیرایه ها و انصراف های مزاحم، برای اثبات این نوع تأویل ارائه می شود. در بخش روایی، سه مورد از تأویل های عرضی در روایات مورد بحث و بررسی قرار گرفت . روشن شد که فهم معانی مختلف از یک آیه یا کلمه از قرآن کریم، مورد قبول روایات بوده و به اجراء گذاشته شده است. در تبیین تنظیری، به مباحثی چون «قرینه حکمت و اطلاق»، «استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا» و «ایهام»، در دانش های دیگر استشهاد و روشن گردید که اراده معانی مختلف از یک کلام، به نحوی مورد پذیرش است. در پایان، به برخی از مهم ترین اشکالات تأویل عرضی پرداخته ایم. نتیجه این مباحث، بدل شدنِ تأویل عرضی، از یک مبنای ذوقی و غیرعلمی، به یک نظریه روشی قابل فهم و علمی است.
گفتمان سازی جریان نفاق برای تغییر دستگاه محاسباتی جامعه اسلامی، در آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام فروردین ۱۴۰۰ شماره ۲۸۰
75-88
حوزههای تخصصی:
ریشه ای ترین فعالیت جریان نفاق در جامعه اسلامی، تلاش برای گفتمان سازی از اندیشه های التقاطی خود برای تغییر محاسبات فکری مردم جامعه و همسوسازی آن با اندیشه های ضدانقلابی جریان نفاق است؛ چراکه از این راه، مردم در «عمل» نیز با جریان نفاق همسو شده و کار «براندازی نظام اسلامی» که هدف نهایی جریان نفاق است، به سهولت انجام می پذیرد. جریان نفاق برای گفتمان سازی اندیشه های خود در جامعه و تأثیرگذاری بر ادراک مردم، از انواع روش های «کلامی» و «رسانه ای» بهره می برد. هدف پژوهش حاضر این است که ضمن تحلیل آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت، روش های متعدد کلامی و رسانه ای جریان نفاق برای تغییر محاسبات ذهنی و فکری مردم جامعه احصاء شده و مورد بررسی قرار گیرند. برای این منظور، روش های فوق به دو دسته «تأثیرات مستقیم بر ادراک مردم جامعه» و «تأثیرات غیرمستقیم بر ادراک مردم جامعه» تقسیم شده و مورد تحلیل قرار گرفته اند.
مسئولیت مدنی ناشی از اضطرار در معاملات از منظر حقوق ایران و فرانسه
حوزههای تخصصی:
اضطرار، وضعی است که در آن، انسان تحت فشار درونی مجبور می شود یک عمل حقوقی را انجام دهد و یا مرتکب یک عمل نامشروعی شود و در پی آن به دیگری خسارت وارد کند. فعل مضطر در صورتی موجد مسئولیت است که از نظر اجتماع و اخلاق عمومی ناهنجار باشد. یکی از موضوعاتی که در معاملات مضطر می تواند منشأ اثر حقوقی باشد، بحث سوءاستفاده از اضطرار مضطر توسط طرف دیگر معامله می باشد. مفهوم سوء استفاده از اضطرار در معنای عام خود هم شامل معاملات اضطراری ناشی از اکراه و هم در برگیرنده معاملات اضطراری که در معنای خاص کلمه از وضعیت اضطراری مضطر سوء استفاده شده می باشد. از آن جایی که ماده 206 قانون مدنی معاملات اضطراری را صحیح دانسته است، بسیاری از متعاملین با آگاهی از وضعیت اضطراری و شرایط خاص مضطر، از این حالت سوءاستفاده کرده و وارد معامله با مضطر می شوند. از طرفی، در مواردی متعامل، شرایط اضطراری را برای فردی ایجاد نموده و از این رهگذر وارد معامله با او می شود. در مقابل، آن چه از ملاک حدیث رفع فهمیده می شود آن است که صحت معاملات مضطر در راستای رفع حالت اضطرار وی می باشد. بنابراین در موارد سوء استفاده از اضطرار و در جایی که متعامل از وضعیت و شرایط اضطراری مضطر سوء استفاده نموده و بهره برداری ناروا می نماید و معامله ناعادلانه ای را با وی منعقد می سازد باید در اعتبار چنین معامله ای تردید نمود و از لحاظ حقوقی آن را غیرنافذ دانست و یا اینکه حداقل به مضطر این حق داده شود تا با مراجعه به دادگاه صالح، تعهد گزاف و نامعقول خود را تعدیل نموده و به حد متعارف برساند.
دخل و تصرف در موضوع (خواسته) دعوای مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اصل ثبات عناصر دعوا اقتضا دارد که حتی الامکان ارکان دعوا ثابت بمانند و تغییرات احتمالی نیز بایستی در چارچوب مقررات صورت پذیرد. در مقاله حاضر سعی بر این است تا انحاء مختلف دخل و تصرف در موضوع دعوای مدنی و ضوابط حاکم بر آن به بحث گذاشته شود. یافته ها: شیوه های قانونی دخل و تصرف در موضوع دعوا مشتمل بر افزایش خواسته، کاهش خواسته و تغییر خواسته در ماده 98 قانون آیین دادرسی مدنی پیش بینی شده است. از آنجا که ارکان دعوا بایستی تا پایان اولین جلسه دادرسی تثبیت شوند، افزایش یا تغییر خواسته تا پایان جلسه اول دادرسی امکانپذیر است لیکن کاهش خواسته به لحاظ تأثیر ارفاقی نسبت به خوانده، با محدودیت زمانی پیش گفته مواجه نمی باشد. نتیجه گیری: افزایش خواسته به معنای افزودن بر میزان خواسته و متضمن رشد کمّی خواسته بوده و کاهش خواسته نقطه مقابل آنست. تغییر خواسته نیز به معنای جایگزینی خواسته جدید به جای خواسته مطروحه در دادخواست تلقی می گردد. چنانچه افزایش یا تغییر خواسته خارج از مهلت مطرح شده یا شرط وحدت منشأ و ارتباط با خواسته اولیه را نداشته باشد، قابل ترتیب اثر از سوی دادگاه نخواهد بود. تصرفات سه گانه در خواسته دعوا بر محدوده رسیدگی دادگاه مؤثر واقع شده و بر قابلیت تجدیدنظر و فرجام رأی نیز تأثیرگذار خواهند بود. به علاوه، افزایش یا تغییر خواسته لزوما یا برحسب مورد در تعیین میزان هزینه دادرسی نیز تأثیر می گذارد.
بررسی فقهی وکالتی بودن جایگاه مدیران در شرکت های سهامی خاص (قانون تجارت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شرکت های سهامی از نظر حقوقی و اقتصادی یکی از شرکت های مهم تجارتی محسوب شده قالب و رابطه حقوقی که معرف حدود اختیارات و وظایف مدیران باشد، تحت عنوان ماهیت و جایگاه حقوقی مدیران از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله تلاش شده، وکالتی بودن جایگاه مدیران در شرکت های سهامی خاص از منظر فقهی و در پرتو قانون تجارت بررسی شود. مواد و روش ها: مقاله توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع پرداخته شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها: از منظر فقهی نظریه وکالت نمی تواند تبیین کننده جایگاه مدیران در شرکت های سهامی خاص در قانون تجارت باشد. شرکت های سهامی خاص داری شخصیت حقوقی خاص خود است که طی آن سهام داران دائماً تغییر می کنند. در واقع به سادگی با تغییر حقوق و سهام خود، تغییر می کنند. از طرفی شخصیت حقوقی شرکت از شخصیت حقوقی شرکاء جدا بوده و با فوت و حجر سهام داران ارکان شرکت متزلزل نمی شود. نتیجه گیری: در شرکت های سهامی خاص، مدیران یکی از ارکان شرکت و جزئی از بدنه شرکت تلقی می شوند. نظریه رکنیت حاوی دو جنبه است؛ یکی در رابطه شرکت با اشخاص ثالث که مبین اختیارات کامل برای مدیران است و دیگری در رابطه مدیران و شرکت که مدیران باید در چهارچوب اختیارات اعطایی عمل نمایند. نظریه رکنیت مدیران برای شرکت که مفید اختیارات کامل برای مدیران می باشد در حقوق تجارت ایران پذیرفته شده است.
معیار ارزش اخلاقی در نگرش صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
159 - 190
حوزههای تخصصی:
تأمل در مبانی فکری ملاصدرا و کاوش در آثار متعدد وی، با توجه به نظریه پردازی های بکری که در این زمینه دارد، افقی نو برابر چشم ها می گشاید؛ به طوری که می توان اندیشه وی را با نگاه تازه ای بازخوانی و ظرفیت فوق العاده آن را در حوزه فلسفه اخلاق مشاهده کرد. از مهم ترین مباحث این حوزه، نظریه ارزش اخلاق و محوری ترین بحث این ساحت، معیار ارزش اخلاق است. خردورزی و حکمت با تهذیب نفس و اخلاق الهی، در نوشته های صدرایی چنان درهم تنیده است که می توان به جرئت این دو را رکن رکین مبانی تفکر وی قلمداد نمود. این نوشتار بر آن است معیار ارزش اخلاق صدرایی را بر همین اساس استنباط نماید. بر خلاف آنچه امروز در خصوص معیار ارزش اخلاق وی مطرح است و از آن به اخلاق فضیلت یاد می شود، نویسنده ضمن تقسیم اخلاق فضیلت، به دو بخش فضیلت محوری و فضیلت گرایی معتقد است سخن حق و صواب در نظریه ارزش اخلاق ملاصدرا آن است که گفته شود ملاصدرا در نگاه عالی و نهایی یک غایت گرای قرب گراست . روی دیگر این حقیقت، غایت گرای فضیلت گراست. اینها دو روی یک سکه اند که اولین آنها در ساحت بلند عرفان و دومی در ساحت حکمت مطرح است و فرقی با هم ندارند
بازخوانی حکم فقهی حرمت حشره خواری در فقه اسلامی با تأکید بر فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه جهانی، سبک زندگی در خوردن و آشامیدن را متحول ساخته است و با گسترش روزافزون صنایع غذایی و علوم وابسته به آن، مسائل مستحدث فراوانی فراروی فقه اسلامی قرار گرفته است. در این میان رویکرد صنایع غذایی به فرآورده هایی بر پایه حشرات از یک سو و کثرت وجود این فرآورده ها در بازارهای اسلامی از سوی دیگر، مسأله ای است که ضرورت آن موجب شد تا این تحقیق حکم فقهی حرمت حشره خواری را از منظر فقه اسلامی، با تاکید بر فقه امامیه، مورد بازخوانی مجدد قرار دهد. در تحقیقات پیش از این هرچند موضوع حشره خواری و منافع آن مورد تحقیق و بررسی قرارگرفته است اما عمده این تحقیقات از سوی محققان علوم تجربی انجام گرفته و زمینه اصلی پژوهش در آنها نیز بر پایه صنایع غذایی، کشاورزی و اقتصاد بوده است. از همین رو تحقیق حاضر در موضوع حکم حشره خواری، به لحاظ تکیه بر منابع فقهی همه مذاهب اسلامی از یک سو و انجام آن توسط دانش آموختگان علم فقه از سوی دیگر، برای اولین بار در قالب یک مقاله ارائه می گردد. تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با رجوع به منابع فقهی مذاهب اسلامی، به ویژه مذهب امامیه، انجام گرفته است و پس از بررسی ادله حرمت حشرات در منابع مذکور مشخص گردید: برخلاف تلقی عمومی بر حرمت حشره خواری، در فقه اسلامی، حکم حشره خواری بین حلیت مطلق و حرمت مطلق نوسان دارد و در فقه امامیه نیز دلیل مورد اتفاقی که از سوی همه فقها پذیرفته شده باشد، بر حرمت خوردن حشرات وجود ندارد.
کاوشی نو در ادله فقهی افضای صغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افضای دختر نابالغ احکام و پیامدهای مختلفی دارد و از زوایای متعدّدی قابل بررسی و کاوش است. اهمیت موضوع و اختلاف فقیهان درباره ی برخی از احکام آن، ضرورت واکاوی مجدّد ادله ی ثبوت آثار و پیامدهای افضا را بیش ازپیش می نمایاند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و با بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای به کاوش در ابعاد این موضوع پرداخته، درصدد طرح ادله ای برای بازنگری در این موضوع فقهی است. به نظر می رسد در صورت مناقشه در ادله ی مثبت آثار فقهی افضا و اثبات زوال اتصاف به این عنوان، وجوب شرعی امتثال برخی آثار شرعی آن نیز قابل طرح و رد باشد، به ویژه که در این عصر، علم پزشکی و جراحی پیشرفت کرده است این سؤال پیش می آید که اگر عیب افضا به وسیله عمل جراحی یا با وسایل دیگر از میان برود، آیا آثار فقهی مترتب بر افضا نیز ساقط می گردد یا نه؟ ادله ی مورد استناد حرمت ابدی و وجوب نفقه ی افضاشده، حتی در صورت بینونت و ازدواج با مرد دیگر، بر پایه اساس محکمی تکیه ندارد. نتیجه ی به دست آمده درباره ی تأثیر علاج افضا در اسقاط آثار فقهی افضا، مثبت است؛ زیرا علت ایجاد آثار، وجود عیب افضا بوده است و هنگامی که با مداوا و عمل جراحی، آن عیب از بین برود، این امر به معنای زوال علت آثار نیز است و به تبع آن، معلول که حرمت ابدی است، از بین می رود.
بررسی روایات تفویض امرتشریع به اهل بیت (علیهم السلام) و نقد شبهات قفاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
29 - 48
حوزههای تخصصی:
بنابر آموزه های اسلام، تشریع ویژه ذات باری تعالی است و پیامبران و جانشینان ایشان عهده دار تبیین همان شریعت الهی بوده اند. برخی همچون ناصر القفاری با فراهم آوردن متونی از احادیث شیعی، واگذاری قانونگذاری به امامان را از اصول مذهب امامیه بر شمرده است. مسئله اصلی پژوهش حاضر، واکاوی عباراتی است که در متون شیعی به عنوان تفویض تشریع قلمداد شده و قفاری به آن ها استناد نموده تا شیعه را کافر قلمداد نماید. با توصیف و تحلیل روایات و با تأکید بر منابع اهل سنت، در دو محور مفهوم شناسی تفویض تشریع و علت واگذاری قانونگذاری به امامان به مسئله فوق پاسخ داده شده است. دستاورد تحقیق حاکی از آن است که مفهوم صحیح تفویض تشریع، واگذاری امر دین به امامان در مرحله چگونگی ابلاغ شریعت است و نه وضع شریعت در مقابل شریعت الهی و علت این تفویض، تعلیم مستقیم خداوند به اهل بیت و برخورداری از علم الهی و مقام ایشان در تقرب به خداست که اهل بیت را هدف غایی خلقت و واسطه فیض قرار داده و اراده ایشان را با اراده خدا مقارن ساخته است؛ ازاین رو قفاری به معنای صحیح تفویض نزد امامیه نپرداخته و تنها به ذکر چند حدیث بسنده نموده و در نقل روایت، بخشی از احادیث مربوطه را نیز تقطیع نموده تا شبهه خود را زیبا جلوه داده و از این طریق به رد عقاید شیعه بپردازد.
بررسی دیدگاه «اکتناه ناپذیری ذات حق» در عرفان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با نگرش فلسفی و کلامی، امکانِ معرفت صفات و فعل حق، بالتفصیل و معرفت ذات حق، بالاجمال مورد اتفاق است؛ ولی در معرفت شناسی عرفانی، معرفت حق از طریق تجلیات امکان پذیر و ذات حق، صرفاً متعلق شناخت خود حق قرار می گیرد و ذات او معلوم احدی حتی برای کمّلین از اولیا نیز نخواهد بود؛ چراکه ذات بما هو ذات در عرفان، برخلاف «ذات در فلسفه و کلام» به معنای حقیقتی است که ظهور و تجلی ندارد و ورای تجلیات حقی و خلقی است که «اهل الله»، از آن با تعابیری چون «غیب الغیوب»، «کنز مخفى» و «مقام لااسم و لارسم» یاد می کنند. این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی ضمن تبیین مفهومی ذات، اکتناه ذات و بیان ویژگی های این دو تعبیر کلیدی در عرفان، به لوازم دیدگاه اکتناه ناپذیری ذات حق پرداخته است و در پایان دو چالش «امکان ناپذیری معرفت حق» و نیز «امکان معرفت اجمالی ذات» را بررسی می کند.
سیمای امام حسین (ع) در احادیث نبویِ منابع حدیثی اهل سنت
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
7 - 22
حوزههای تخصصی:
اهل بیت پیامبر (علیهم السلام ) بویژه حسنین (امام حسن و امام حسین علیهما السلام) در بین اهل تسنن از جایگاه ویژه ای برخوردارند.منشاءآن روایات نقل شده ا ز پیامبر اکرم (ص) در فضائل و مناقب ایشان و تصریح و امر قرآن به مودت و پیروی از اهل بیت پیامبر (ص) می باشد.یکی از اهل بیت پیامبر (ص) که روایات زیادی از احادیث نبوی را به خود اختصاص داده ،امام حسین (ع می باشد. بازخوانی و گرد آوری این احادیث در یک نوشتار می تواند طالبان حقیقت را در شناخت جایگاه امام حسین (ع) در منابع و کتب حدیثی اهل تسنن یاری نماید و حقایق را آشکار نماید. نوشتار پیش رو با روش توصیفی و شیوه کتابخانه ای برای رسیدن به این هدف سامان یافت که حاصل آن چنین شد: در روایات نبوی نقل شده در منابع حدیثی اهل تسنن ،امام حسین (ع) ریحانه ی رسول (ص) ،سرور جوانان اهل بهشت ، محبوب خدا و پیامبر او ، از نخستین وارد شوندگان به بهشت ، هدایت گر و هدایت کننده و مهدی موعود از نسل او معرفی شده است.
نظریه همروی در حوزه اندیشه سیاسی اسلامی
حوزههای تخصصی:
در حوزه اندیشه سیاسی اسلام، همروی فلسفه سیاسی و فقه سیاسی قابلیت طرح دارد؛ و در نظریه همروی، تأکید اصلی بر نسبت فلسفه سیاسی و فقه سیاسی است. سه سطحی که، در این جا، تأکید کمتری بر آن وجود دارد، سطح روش شناختی، معرفت شناختی و نسبت سنت و تجدد است. مدعا در سطح معرفتی، این است که عقل، نقل، تجربه، شهود و تاریخ با هم تضاد ندارند، و نهایتاً یک هدف را دنبال می کنند. در این مقاله سعی می شود همروی به عنوان یک «نظریه» در حوزه اندیشه سیاسی اسلام مطرح شود. «نظریه» مجموعه سازماندهی شده مفاهیم و گزاره هایی است که اجزاء آن در راستای تبیین امور با هم یگانگی پیدا کرده اند، و مدعای واحدی را اثبات می کنند. در این صورت، نظریه عبارت هایی منظم درباره واقعیت های اجتماعی مبتنی بر سیستم های منطقی است که در یک علم یا یک مکتب وجود دارد. آندرو سایر نظریه را شیوه ای از نظم بخشی به رابطه بین مشاهداتی (یا داده هایی) می داند که معنای آن ها قطعی است. بر اساس نظریه همروی، در این جا، این مدعا قابلیت طرح خواهد داشت که «هرچند فلسفه سیاسی، طبق تعریف، مستقل از وحی است، اما برای بررسی مسائل سیاسی از دیدگاه اسلام، هم به پاسخ فلسفی نیاز داریم، هم به پاسخ فقهی». به بیان دیگر، نه تنها فلسفه سیاسی و فقه سیاسی می توانند به شکل جداگانه پاسخگوی مسائل سیاست باشند، بلکه پاسخ های آن دو قابل مقایسه نیز خواهند بود. در واقع، مدعا این است که برای حل مسائل سیاسی از دیدگاه اسلام هم به پاسخ فلسفی نیاز داریم، هم به پاسخ فقهی، هم به مقایسه آن دو. البته، اعتبار فقه سیاسی با محدودیت هایی خاص روبرو است. نظریه همروی از واقع و امری موقعیت مند خبر می دهد؛ به این معنا که ارتباط دو دانش فلسفه سیاسی و فقه سیاسی را برمی رسد. این امر منافاتی با وجود ابعاد هنجاری و تجویزی در این نظریه ندارد. به طور مثال، می توان بر اساس این نظریه گفت محقق علوم سیاسی در درجه اول «باید» هر مسئله ای را در این دو حوزه طرح نماید؛ و سپس «لازم است» به ارتباط نتایج به دست آمده در این دو حوزه بپردازد. نگارنده این کار را در خصوص توزیع قدرت در اندیشه سیاسی شیعه انجام داده است.
واکاوی چالش های اقتصادیِ مقاومت اسلامی و راهکارهای قرآنی آن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹)
170 - 192
حوزههای تخصصی:
واقعیات موجود در جامعه حاکی از این است که پدیده «مقاومت اسلامی» همانند دیگر پدیده های اجتماعی، با چالش های متنوعی مواجه است؛ با بررسی آثار مخرّب هریک از این چالش ها مشخص گردید که چالش اقتصادی، یکی از مهم ترین و خطرناک ترین آنها محسوب می شود. بی تردید، غفلت از هریک از این چالش ها و کوتاهی در مقابله با آنها، موجب فروریختن شالوده مقاومت اسلامی خواهد شد. نوشتار حاضر که با روش تحلیلی توصیفی تدوین یافته، ضمن دسته بندی چالش های گفته شده در سه بخش فردی، اجتماعی و سیاست گذاری، می کوشد از راهکارهای قرآنی در جهت رفع آنها بهره گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد قرآن کریم با ارائه راهکارهایی متناسب، از قبیل تقویت بُعد شناختی افراد، اصلاح گزاره های ارزشی دستگاه ارزیابی فردی، ارائه چارچوب های رفتاری مطلوب، برجسته سازی آثار فردی و اجتماعی رفتارهای نامطلوب اقتصادی و توصیه به جهت گیری های سیاستی متناسب با نتایج هدف گذاری شده، به مقابله با چالش های اقتصادی مربوط به عرصه مقاومت اقتصادی پرداخته است.
مدلولات تربیت عقلانی در هندسه معرفت شناختی ابو حامد غزالی و صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل تطبیقی بنیان های معرفت شناختی بر اساس دیدگاه های غزالی و ملاصدرا و استنتاج مدلولات آن در حوزه ی تربیت عقلانی با تأکید بر اهداف، اصول و روش های تربیتی آن است. یافته های حاصل حاکی از این است که نخست هر دو صاحب نظر در زمینه امکان کسب معرفت شناخت حقایق جهان هستی را برای همه ی انسان ها میسر می دانند. همچنین با توجه به نظراتی که پیرامون منابع معرفتی که هر یک ارائه می دهند به تبع آن روش های کسب معرفتی گوناگونی پیشنهاد داده اند. با توجه به این مبانی، مدلولات تربیت عقلانی در قالب اهداف، اصول و روش های تربیتی قابل استخراج است. برخی از اهداف از دیدگاه غزالی عبارت اند از: منطبق بودن علوم با واقعیات، گذر از معرفت عقلانی به معرفت وحیانی و...برخی از اصول عبارت اند از: تحصیل معرفت وحیانی، تکیه بر شواهد علمی، خودشناسی و خلوت گزینی، و.... پاره ای از روش های تربیتی شامل: علم آموزی، الگوسازی، مشورت با خردمندان، غفلت زدایی و... پاره ای اهداف ازنظر ملاصدرا عبارت اند از: تلاش در جهت عروج نفس به عالم عقل، ارتحال از عالم عین به عالم علم، ارائه علوم بر اساس سلسله مراتب؛ و بعضی از اصول تربیت عقلانی عبارت اند از: اندیشه ورزی و تعقل، کمال یابی، تکیه بر شهودگرایی در آموزش معارف و... . برخی از روش های تربیتی شامل: اشتداد وجودی (صیرورت)، پرهیز از سطحی نگری و آینده نگری، تکیه بر شهودگرایی و پرهیز از تجربه گرایی محض، توجه به روش شناختی های مختلف مطالعات علمی و تکیه بر دروس مفاهیم کانونی.
رویکردی کیفی به فهم طلاب از تزاحمات اخلاقی در عمل به وظیفه طلبگی و معیشت روزمره(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳ (پیاپی ۶۶)
45 - 76
حوزههای تخصصی:
معیشت و به طور کلی، فعالیت های ناظر به کسب درآمد برای گذران زندگی، از مسائل مهم زیست انسانی است. بی تردید، تجربه معیشت برای طبقات، اصناف و گروه های مختلف اجتماعی بر حسب جایگاهی که در جامعه دارند، بسیار متفاوت است. طلاب از جمله گروه های مرجعی هستند که از دیرباز وضعیت معیشت آن ها نسبت به دیگر گروه های اجتماعی بیشتر موردتوجه عموم بوده است؛ چراکه از یک سو، طلبه به عنوان مبلّغ دین شناخته می شود و از او انتظار می رود به آنچه دارد قناعت کند و مانند بیشتر مردم جامعه، بلکه در سطحی پایین تر از آن ها زندگی کند. از سوی دیگر، شرایط و اقتضائات معیشتی ای بر جامعه ایران حاکم است که طلاب و خانواده های آن ها را درگیر مسائل سخت اقتصادی کرده است. با این حال، این دو سویگی به تزاحمات اخلاقی میان وضعیت معیشت طلاب و انجام وظیفه دینی-سازمانی آن ها در قبال جامعه منجر شده است. با این نگاه، هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که با توجه به گفتارهای طلاب، تزاحم های اخلاقی موجود بین وظیفه طلبگی و معشیت روزمره کدام است؟ رویکرد در این پژوهش، کیفی است و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. بدین منظور، با بیست نفر از طلاب متأهل شاغل و غیرشاغل که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، مصاحبه نیم ساخت یافته انجام شده است. تحلیل مضامین نشان داد «وجدان کاری با مسئولیت اخلاقی مردانه»، «انگیزه شخصی برای طلبه شدن با انگیزه اقتصادی برای پیشرفت» و «حیثیت فردی با شرافت کار حرفه ای» در تزاحم اخلاقی هستند.
رابطه روابط والد فرزندی با هویت دینی در دانشجویان : نقش تعدیل کننده جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه والد فرزندی با هویت دینی در دانشجویان با نقش تعدیل کننده جنسیت انجام شد. روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان دانشگاه های تهران (68800 دانشجو) در سال 98-1397 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه هویت دینی سلگی، دلاور و برجعلی(1394)، پرسشنامه روابط والد فرزندی Fine, Moreland & Schwebel(1983) بود. جهت تحلیل داده ها از روش رگرسیون سلسله مراتبی و آزمون Z استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-25 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات زنان در روابط با پدر و روابط با مادر بالاتر از مردان بوده و بین هویت دینی با روابط با پدر و روابط با مادر همبستگی معناداری وجود دارد. متغیرهای پیش بین همراه با اثر تعاملی جنسیت با روابط والدفرزندی 12 درصد واریانس هویت دینی را تبیین می کنند. در روابط والد فرزندی با هویت دینی ، جنسیت مرد نقش تعدیل کننده بیشتری داشته است. نتیجه گیری: بنابراین به نظر می رسد جنسیت می تواند رابطه روابط والدفرزندی با هویت دینی را تحت تاثیر قرار دهد. .
مفهوم شناسی «کرسی» در لغت و روایات تفسیری عترت علیهم السلام و مقایسه آن با روایات تفسیری اهل سنّت
حوزههای تخصصی:
واژه «کرسی» یکی از واژگان متشابه قرآنی است که در دو جای قرآن کریم به کار رفته است. این لغت در سوره بقره با ضمیری آمده که به لفظ جلاله بازمی گردد. اکنون این پرسش ایجاد می شود که از ترکیب یادشده چه معنایی اراده گشته و تفسیر غیر جسمانی آن چیست؟ در منابع تفسیری اهل سنّت دیدگاه های گوناگونی مطرح شده که تفسیر مادّیِ ملازم با پنداره «تجسیم» از جمله آنهاست. امّا در احادیث معتبر اهل بیت س، نظریه تفسیر دیگری مطرح شده که پرهیز از تشبیه و جسم انگاری خداوند، جمع معنای حسّی (جسم وسیع کیهانی) و معنای غیر مادّی (علم) و برخورداری از پشتوانه لغوی و معناشناختی، از ویژگی های شاخص آن است. این نوشتار با رویکرد تطبیقی و روش توصیفی تحلیلی، پس از طرح دیدگاه های مفسّران سنّی درباره معنای «کُرسی» در آیه 255 سوره بقره، به مفهوم شناسی آن از منظر لغت و احادیث تفسیری معصومان^ می پردازد.
شناخت کلیدواژه های سیاسی بیانیه گام دوم و تطبیق آن با واژگان معادل قرآنی و حدیثی
حوزههای تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب که از سوی مقام معظّم رهبری (حفظه الله) صادر شد، یکی از اسناد بالادستی نظام اسلامی است. این سند از یک سو، تاریخ گذشته ایران را ترسیم و از جهتی، موقعیت کنونی انقلاب اسلامی را تبیین می نماید و از سوی دیگر، اهداف و چشم انداز حکومت اسلامی و راه کارهای اساسی دستیابی به آن را بیان می کند. یکی از محورهای مهم این بیانیه، «سیاست» است که اگر الگوی آن بر اساس معیارهای اسلامی تدوین گردد، موجب پیشرفت نظام و جامعه خواهد شد. برای ترسیم الگوی سیاست بر پایه معیارهای دینی، استخراج کلیدواژه های مرتبط از قرآن و حدیث ضروری است. از آنجا که بیانیه گام دوم بر اساس مبانی اسلامی تهیّه شده، ابتدا با مطالعه چندین باره آن، واژه های سیاسی کلیدی شناسایی شد، سپس واژگان معادل قرآنی حدیثی و همچنین ابواب روایی مرتبط با هر کلیدواژه، معرّفی گردید. این مقاله ضمن ارائه کلیدواژه های سیاسی بیانیه و تطبیق آن بر قرآن و حدیث، به شبهه جدایی دین از سیاست نیز پاسخ می دهد زیرا حجم گسترده سرفصل ها و موضوعات سیاسی موجود در آموزه های دینی را به خوبی نمایان می سازد. از این قلم، مقالات دیگری نیز در موضوع کلیدواژه های بیانیه گام دوم منتشر شده است.
الزامات یک نظریه علم دینی مؤثر و موفق و راه کاری برای تحقق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در باره نظریه علم دینی نظریات متعددی ارائه شده است که هر یک سعی کرده اند نقشه راهی برای آن ارائه دهند. اما آیا این نظریه ها موفق بوده اند؟ آیا توانسته اند تاثیرگذاری اجتماعی در میان فرهیختگان و دانشجویان داشته باشند؟ در این مقاله در نظر است با بررسی عوامل عدم توفیق بسیاری از آنها، الزامات یک نظریه علم دینی موثر و موفق را مطرح کنیم. این الزامات در این عناوین یازده گانه تحلیل می شود: ارائه نمونه های محقَّق از یک نظریه علم دینی، ارائه راهکار عملیاتی برای محقق شدن آن، فراهم آوردن مقبولیت لازم، داشتن پاسخ مناسب برای تعارض های مفروض بین علم و دین در آن علم، معین ساختن سطح دینی آن علم دینی، تمایز یافتن علم دینی در ادیان و مذاهب مختلف، داشتن انسجام درونی و کفایت تجربی، عدم ابطال یک علم دینی با نسخ برخی مطالب علمی، همخوانی با مجموعه باورهای منسجم دین، مزیت یافتن علم با دینی بودن، تحول پذیر بودن. با توجه به الزامات فوق نظریه مختار نویسنده درباره علم دینی که بتواند موفق و موثر باشد ارائه خواهد شد و ارزیابی خواهد شد که چگونه الزامات مذکور در آن لحاظ شده است.