فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۵۰۱ تا ۱۰٬۵۲۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰شماره ۱۴
168 - 194
حوزههای تخصصی:
فقه الحدیث در آموزه های اهل بیت (ع) از جایگاه رفیعی برخوردار است؛ به طوری که فهم یک حدیث را بر نقل هزار حدیث برتر دانسته اند. نگاهی به تاریخ فقه الحدیث نشان می دهد که بحث از فهم و مقصود واقعی کلام معصومان از عصر حضور مورد توجه بوده و ضرورت تمسک به سنت و حدیث، ایجاب می کرده که ضوابطی برای فهم درست آن ایجاد گردد. از روایات اهل بیت(ع) به ویژه احادیث امام رضا(ع) چنین برمی آید که آن بزرگواران در صدد تعلیم اصول و روش های صحیح فهم حدیث به پیروان خود بوده تا در زمان غیبت نیز بتوانند با بهره گیری از این مبانی و روش فهم صحیح از روایات بهره برده، راه هدایت را از آن در هر زمان و شرایطی بیابند. آنچه از واکاوی روایات امام رضا(ع) به دست می آید عبارت اند از: گونه های روش شناختی فهم حدیث، عدم مخالفت با نصوص قرآن، تبیین دلالت متن، توجه به سوءبرداشت و تفسیر نابه جا از حدیث امام، توجه به وجود احادیث متشابه و شیوه ارجاع به محکمات، توجه به اختلاف افهام مخاطبان، تقطیع حدیث، توسعه در معانی کلمات حدیث، معنا شناخت واژگان، فهم حدیث در پرتو سبب صدور، توجه به پدیده جعل و رد اصل حدیث منسوب به ائمهA.
بررسی و تحلیل ابعاد معرفتی فراست در ادب عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
۲۰۴-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
معرفت و شناخت، رکن اساسی و مقصود نهایی در اندیشه عرفانی به شمار می آید. تصوف اسلامی ایرانی با بهره گیری از سرچشمه های اصیل فکری و فرهنگی و به مدد زبان عرفانی خاص خود، همواره بستری مناسب برای خلق و ظهور مفاهیم معرفتی گوناگون بوده است. «فراست» یکی از این موارد است که متصوفه بار معرفتی بالایی برای آن قائل شده اند. به همین سبب است که فراست، در میان کرامات منسوب به مشایخ صوفیه، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. با وجود اینکه بنیادی ترین و مهم ترین ویژگی ذاتی فراست، معرفت زایی آن است، مطالعات و پژوهش هایی که تاکنون در این زمینه صورت گرفته ، بسیار اندک است و مطالب ارائه شده نیز کافی و منسجم به نظر نمی رسد. در این تحقیق، تلاش شده است تا با تحلیل و تفکیک معنایی و کاربردی واژه فراست، ضمن تبیین ریشه ها و تعاریف آن در زبان عرفان، ابعاد معرفتی و جنبه های گوناگون آگاهی بخشی آن از نظرگاه عرفان اسلامی نمایان شود. برای نیل بدین مقصود، پیوند فراست با برخی اصطلاحات و مفاهیمِ مرتبط با مقوله معرفت، نظیر یقین، بصیرت، علم لدنی، نور، بیّنه، تفکر، فرقان و انواع تجربیات عرفانی، به شیوه ای منسجم و بر اساس منابع اصیل در حوزه ادبیات عرفانی، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
بررسی و مقایسه تطبیقی میان هوش معنوی و عصمت نبوی در روان شناسی، قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال سی ام دی ۱۴۰۰ شماره ۲۸۹
9-21
حوزههای تخصصی:
امروزه روان شناسی دین در پرتو توجه و علاقه روان شناسان به ارتباط دین و معنویت توسعه پیدا کرده است. هوش معنوی، داشتن سطوح چندگانه آگاهی است و این سطوح بر رابطه ما با جهان مادی تأثیر می گذارد. هوش معنوی موضوعات ذهنی را با تکالیف بیرونی جهان واقعی ادغام کرده و دو عنصر کاربرد عینی و توانایی های هوش و معنویت را به صورت درهم تنیده بیان می کند. به عبارت دیگر، هوش معنوی عبارت است از ایجاد تحول در انگاره ها و بهره برداری از اندیشه ها و نگرش های نو در حل مسئله، ترمیم و سازگاری دو سویه خود با محیط، مطابق نظام ارزشی مقبول در جهت تعالی بخشی خود و محیط. از سویی در تفکر اسلامی با شخصیتی معنوی و متعالی مواجه ایم که از بالاترین سطح مصونیت و عصمتی برخوردار است که می توان رابطه مؤلفه های هوش معنوی را با آن سنجید. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی با هدف بهره گیری از مفهوم هوش معنوی و تطبیق آن با ویژگی های پیامبر اکرم(ص) در قرآن به بررسی ابعاد هوش معنوی ایشان می پردازد. این کار با بررسی مؤلفه های هوش معنوی در سه سطح، هوش معنوی در ارتباط با خدا و خود و دیگران؛ 4 مؤلفه در ارتباط با خداوند،4 مؤلفه در ارتباط با خود و 11مؤلفه در ارتباط با مردم صورت خواهد گرفت و با الهام از رهنمودهای قرآن کریم، مؤلفه علم لدنی و کشف و یقین که در روان شناسی به آن اشاره نشده و دلالت بر لطف الهی در مصون بودن پیامبر اکرم(ص) از هرگونه خطا و اشتباه دارد، تبیین خواهد شد.
روش های شهید مطهری در تبیین مفردات قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
71 - 97
حوزههای تخصصی:
تبیین معانی واژه های قرآن برای فهم مرادِ جدّی خدا در آیات قرآن، از صدر اسلام در سیره مسلمانان رواج داشته است، به گونه ای که می توان حلاّجی واژگان را بخش جدایی ناپذیر تفسیر بیشتر مفسران دانست. شهید مطهری نیز در شمار افرادی است که در بخش هایی از آثار قلمی و گفتاری خود به تناسب رویکرد و نیازی که برای مخاطب احساس کرده است، برخی مفردات قرآن را مورد مُداقّه قرار داده و به عنوان مقدمه مباحث تفسیری سامان داده است. نوشتار حاضر درصدد است با بررسی و تحلیل واژه های ذکر شده در مجموعه آثار شهید مطهری، به بررسی روش های ایشان در تبیین مفردات قرآن بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد توجه به ریشه و اشتقاق واژه، ملاحظه قواعد ادبیات عرب، بررسی برخی عبارات جاهلی، نگاه به واژه های مترادف، در نظر گرفتن آیات، استفاده از روایات و تحلیل تطور معنای واژه به معانی اصطلاحی امروزی از مهم ترین روش های تبیین مفردات قرآن در آثار شهید مطهری است. استاد مطهری ضمن استفاده از منابع متعدد و مختلف، روش یکسانی برای تبیین معنای واژه ها در پیش نگرفته است و در هر واژه ای، به تناسب یک یا چند روش را انتخاب کرده و در مواردی نیز نظر علما را به چالش کشیده است.
نظریه ظهورات وجودیه از خزائن الهیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ظهور هستی امکانی از مبدأ هستی، مسئله ای است که نوع دیدگاه درباره آن، تأثیری بسزا در تحقیقات مابعدالطبیعی از جهت نظری در قوس نزول و تقربات سلوکی از جهت عملی در قوس صعود دارد و به دلیل این اهمیت، همواره مرکز توجه محققان با گرایش های گوناگون بوده است. پژوهش در این مسئله، هم نحوه رابطه خالق و مخلوق و هم نحوه تمایز آنها را آشکار می سازد که این بیانگر ضرورت تحقیق در این مسئله است. مسئله اصلی این نوشتار بررسی نزول هر شیء و ظهور آن از مبدأ هستی و لازمه این نزول و ظهور از دیدگاه کتاب الهی است که به روش استنباطی در فرایندی اجتهادی از متن دینی به انجام رسیده است. ازجمله نتایج تحقیق آن است که ظهور هر شیء به نزول از نزد حق تعالی بوده، نزول یا همان آفرینش، مقرون به قدر است و این مقرونیت به نحو لازم است که انفکاک آن امکان ندارد. پس ظهور شیء به وجود صرفاً با قدر است و از جمله دستاوردهایش این است که نتیجه استنباطی در مابعدطبیعت اجتهادی، هماهنگ با نتیجه استدلالی در مابعدطبیعت استدلالی است که براین اساس از سویی نقد دیدگاهی که به سلب کلی، مابعدطبیعت اسلامی را جدای از دین الهی به شمار می آورد، روشن شده و از سویی ظرفیت معرفتی بی پایان کتاب الهی در تحلیل و تثبیت مسائل بنیادی مابعدالطبیعی آشکار می گردد.
سیر تحول روش شناسی با تأکید بر پارادایم های معرفت شناختی در مطالعات جامعه شناسی سیاسی
حوزههای تخصصی:
«روش شناسی» اساسی ترین مقوله پژوهش است که امروزه به یکی از ویژگی های اصلی علم نوین تبدیل شده است. براین اساس برای درک منطقی، صحیح و شناخت بهتر تحولات سیاسی نیازمند نگاهی روشمندانه ایم. روش شناسی نوین سیر تکاملی را از ادوار گذشته تاکنون طی نموده است. به طور حتم بهبود، تحول و خروج از بحران در روش شناسی در گرو دستیابی به چنین درک و فهمی است. اندیشمندان بر این باورند که پیشرفت های شگرف بشری در علوم گوناگون مرهون استفاده از روش های مناسب با نگاهی معرفت شناسانه در آنهاست و علوم سیاسی و به ویژه مطالعات جامعه شناسی سیاسی نیز از این امر مستثنا نیست. در هر مقطع زمانی لازم است از روش شناسی همان دوران سود جست. به دیگر سخن، فهم صحیح سطوح گوناگون و تحولات جامعه شناسی سیاسی نوین مبتنی بر روش شناسی های جدید با نگاهی معرفت شناسانه است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، از نوع توصیفی تحلیلی است و ابزار گردآوری داده ها روش کتابخانه ای. هدف از این نوشتار بررسی تحولات روش شناسی با تأکید بر پارادایم های معرفت شناسانه در مطالعات جامعه شناسی سیاسی به سبب شناخت صحیح آن در سطوح گوناگون است.
بازتاب تجلّیات جمالی و جلالی حق در آیینه اشعار شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
279 - 300
حوزههای تخصصی:
تجلّی ذات مطلق هستی و انواع آن در کسوت اسما و صفات جمالی و جلالی، همچون اندیشه عرفانی وحدت وجود، از جمله موضوعات مهم عرفانی است که با تأسّی از مکتب عرفانی ابن عربی، در آیینه اشعار شعرای عرفانی بازتاب وسیعی داشته است. و در آیینه اشعار شهریار هم با تأسّی از شعرا و عرفای پیشین بخصوص حافظ شیرازی، که از همه لحاظ تحت تأثیر افکار و اندیشه های عاشقانه -عارفانه حافظ واقع گردیده است، در کسوت اندام های لطف آمیز و قهر آمیز معشوق و در شکل و صورت ادبی (عاشقانه-عارفانه) و شخصیّت های اساطیری، تاریخی، داستانی، مذهبی و غیره که هر کدام به نوعی مظهر و نماد تجلّی اسما و صفات جمالی و جلالی معشوق ازلی هستند، بازتاب گسترده ای داشته است و کمتر غزل عرفانی از شهریار را می توان یافت که در آن به تجلّیات جمالی و جلالی اشاره ای نشده باشد. این نوشتار به بحث و تفحّص در این زمینه در اشعار شهریار، با ذکر شواهدی از دیگر شعرای عارف پرداخته است.
تحلیلی بر شاخصه های عرفانی تئوری مهدویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
323 - 344
حوزههای تخصصی:
تئوری مهدویت نظر به گستردگی و جهان شمول بودن آن دارای ابعاد بسیار گسترده و ناشناخته ای است؛ یکی از مهم ترین مصادیق در عرفان اسلامی، مسأله ختم و مهدویت است که با عناوینی همچون انسان کامل، صاحب ولایت باطنی و ... عنوان شده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای درصدد بیان تفسیری عرفانی از مسئله مهدویت است. ذکر این نکته ضروری است که علی رغم برداشت های متفاوت از مفاهیم عرفانی و تأویل های گوناگون بسیاری از مبانی نظری و عملی عرفان در پیوند ناگسستنی با جامعه آرمانی مهدوی است. جایگاه کمتر شناخته شده تئوری مهدویت در مباحث عرفانی و تحقیقات فارسی و تطبیق آرای این نظریه و ایده با اصطلاحات اصیل عرفانی که به طور کلی بعد از ابن عربی رشد قابل توجهی داشته، نگارنده را بر آن داشته تا دست به این پژوهش بزند.
بررسی و مقایسه مضامین عرفانی در شعر عطار نیشابوری و ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
285 - 308
حوزههای تخصصی:
فرید الدین عطار نیشابوری، یکی از قله های برجسته عرفان اسلامی است. ابن فارض نیز یکی از سرایندگان بزرگ اشعار صوفیانه در ادبیات عرب است. هر دو مهمترین و برجسته ترین مضامین و مفاهیم عرفانی را در شعر و اندیشه خود مطرح کرده اند. شعر و اندیشه هر دو شاعر شباهت های گسترده ای با هم دارد. ازجمله مباحث مشترک بین این دو شاعر عارف می توان به «وحدت وجود» «عشق» و ... اشاره کرد. لذا با توجه به اهمیت ادبیات عرفانی در میان ملل اسلامی، مسأله ای که در این پژوهش مطرح می شود؛ این است که با استفاده از زبان هنری ابن فارض و عطار که به دو فرهنگ و زبان و ملّیت و زمان متفاوت تعلّق دارند، مضامین عرفانی اسلامی به کار رفته در اشعار آن دو را استخراج، و به صورت تطبیقی مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم و وجوه اشتراک و افتراق مضامین عرفانی اسلامی از میان اشعار آن دو را در دو فرهنگ متفاوت، نمایان کنیم.
تحلیل گفتمان عرفانی سلوک مرید در مثنوی براساس الگوی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
309 - 326
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی شاخه ای از علم زبان شناسی است که به بررسی رابطه متن و نحوه تولید ایدئولوژی می پردازد. نورمن فرکلاف در الگوی پیشنهادی خود برای تحلیل متن، سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین را درنظر می گیرد. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی سعی دارد به بررسی دیدگاه مولوی درباره مراحل سیر و سلوک عرفانی بپردازد. این پژوهش در سطح توصیف، کاربرد واژگان هسته ای و روابط معنایی واژگانی و فرآیندها را در مثنوی بررسی کرد. در سطح تفسیر گفتمان های ترک تعلقات، برتری کشف و شهود، انکار عقل جزوی، تدریجی بودن سیر و سلوک و لزوم متابعت از پیر به عنوان گفتمان های غالب مشخص شد. در سطح تبیین نیز این نتیجه به دست آمد که مولوی گفتمان های مسلط عصر خود را در این باره باز تولید کرده و دیدگاه وی در این زمینه با ایدئولوژی غالب روزگار خود همسو است.
واکاوی پیوند مهارت سواد اطلاعاتی با حدیث پژوهی؛ ضرورت، چگونگی و پیشنهادها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
145 - 168
حوزههای تخصصی:
نگارنده در این مقاله ابتدا به تعریف سواد اطلاعاتی و ضرورت و فایده آن در تسریع روند پژوهش و ترویج دانش می پردازد، آنگاه اهداف حدیث پژوهی را در چهار گروه پی می گیرد: تحقیق و تبیین، ترویج و گسترش، دفاع و پاسخ گویی، تربیت و عمل. در هر یک از این هدف ها، کاربرد سواد اطلاعاتی نشان داده شده است. آنگاه بیش از بیست پیشنهاد برای اجرایی کردن این مسیر ارائه شده است.
ساخت گرایی؛ رهیافتی روش شناختی در فهم نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۱)
114 - 133
حوزههای تخصصی:
فهم متون نهج البلاغه همیشه ساده نیست و گاه دشواری هایی دارد که عبور از آن ها نیازمند تجهیز به روشی علمی است؛ روشی که بر اساس اقتضائات نهج البلاغه تعریف گردد و به تناسب ویژگی های آن تنوع یابد. ویژگی هایی نظیر سبک، ساختار و محتوا از جمله مؤلفه هایی است که در فهم نهج البلاغه تأثیر می گذارد و سبب دریافتی متفاوت از آن می گردد. آنچه در این مقاله به بحث گذاشته شده، نگره ای روش شناختی است که با مطالعه تطبیقی میان دو دانش فقه الحدیث و زبان شناسی، درصدد ارائه رویکردی نو برای فهم نهج البلاغه است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که توجه به ساختار حدیث به عنوان یکی از عناصر زبان شناختی، نقش زیادی در روش فهم نهج البلاغه دارد و موجب شکل گیری رهیافتی به نام ساخت گرایی می گردد؛ رهیافتی که بر اجزا و کلمات متن تکیه دارد و از طریق کشف روابط معنایی بین آن ها در قلمرو بافت متن، به مراد متکلم نایل می آید.
بررسی تاثیر اخلاق بر فرایند بازاریابی داخلی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
279-307
حوزههای تخصصی:
بازاریابی داخلی امروزه به جهت تاثیر غیرمستقیم بر روی مشتری نهایی به واسطه رضایتمندی کارکنان خدماتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بازاریابی داخلی همگام سازی اهداف سازمانی با منابع انسانی می باشد بنحوی که نقش نیروی انسانی در رسیدن به اهداف شفاف سازی شده باشد. در این بین، مسئله اخلاق در اقتصاد و بانکداری مطرح است، به نحوی که بحران های مالی در سال های اخیر نشان داده اند که هدف منفعت گرایی در موسسات مالی، می تواند خطرات بالقوه ای در سیستم بانکداری داشته باشد و در پی آن، جامعه را بحران های مالی جدی و متعاقبا" بحران های اجتماعی و اخلاقی مواجه کند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اخلاق در بانکداری ها و عوامل موثر بر توسعه بازاریابی داخلی در صنعت بانکداری انجام شد پژوهش،از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجراء تحلیلی- توصیفی از شاخه همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کل شماری مدیران، معاونین و روسا بانک تجارت در کل شعب در ایران بالغ بر 125 است. با توجه به محدود بودن تعداد اعضای جامعه آماری، از طریق روش کل شماری، تمامی جامعه آماری به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است. ابزار اولیه گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه بود که، برای حصول اطمینان از روایی پرسشنامه، روش روایی محتوا به کار گرفته شد. سپس ضریب پایایی یا ثبات درونی پرسشنامه براساس داده های به دست آمده با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه ۹۴ درصد بدست آمد که بیانگر پایایی مناسب پرسشنامه مورد استفاده می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. نتایج مطالعه در حیطه اخلاق نشان داد که آموزه های اخلاقی در بانک ها در کاکنان این سیستم، اثر مثبت و معناداری دارد که به موجب آن منفعت طلبی در آنان کمتر شده و تبعات فساد آن در جامعه تقلیل می یابد. همچنین تطابق شریعت و اخلاق در بانکداری اسلامی، در اجرا، با موانعی روبروست که ممکن است موجب انحراف از اهداف بانکداری اخلاقمند اسلامی شود. از طرف دیگر، نتایج پژوهش حاکی از آن بود که نتایح نشان داد که 4بعد ، هنجار ، استراتژیک ، اجرایی و فرآیندی در توسعه بازاریابی داخلی تاثیر مثبت و معناداری دارد..
دراسه شعر رشید الدین الوطواط العربی من منظور الاتساعیه النصیه لجیرار جینیت دراسه فی ضوء الأدب المقارن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
185 - 200
حوزههای تخصصی:
تتلاقی الدراسات المقارنه والتناصیه، خاصه عند جیرار جینیت، الناقد الفرنسی، فی نقد النصوص لنظرتهما إلی الصلات التاریخیه بین النصوص الأدبیه والتأثیر والتأثر بینها. والاتساعیه النصیه من المتعالیات النصیه عند جینیت، والتی تعنى بصوره خاصه بکلّ علاقه توحد النص الحاضر بالنص السابق. یبحث جینیت بصراحه عن علاقات التأثیر والتأثر فی العلاقات النصیه ویجعلهما أساسا فی دراسه النصوص. فمن هذا المنطلق، یتطرّق البحث إلی دراسه الشعر العربی لرشید الدین الوطواط (م. 573ﻫ)، الشاعر الإیرانی ذی اللسانین، والذی عاش فی شرق البلاد الإسلامیه فی ظلّ الدوله الخوارزمشاهیه. تسعی هذه الدراسه من خلال المنهج المقارن أن تلقی الضوء علی شعره الذی لایزال فی خفایا المخطوطات، محاولهً کشف الصلات الأدبیه فی شعره مع النصوص الدینیه والشعر العربی فی ضوء الاتساعیه النصیه، حتّی یتبین مدی تأثر الشاعر الإیرانی بهذا التراث العریق. تحکی نتائج البحث عن أن الشاعر کان ملمّا بالأدب العربی واستفاد من ألفاظ الشعراء ومعانیهم وأخیلتهم فی شعره، حتی نری صدی القرآن الکریم ونهج البلاغه وأشعار الجاهلیین والعباسیین واضحا فیه، حیث یمکن أن نعدّه خیر ممثّل للشعر العربی فی العصر العباسی الثانی فی شرق البلاد الإسلامیه. وأما بالنسبه إلی کیفیه تعامل الوطواط مع هذا التراث وتوظیفه فی شعره، فنرى حضور الأقسام الثلاثه من أنواع التفاعلات النصیه فی الاتساعیه النصیه فی شعره، کما نرى أن الشاعر لم یکتف بالمحاکاه وإدخال اللفظ فی شعره، بل امتصّ المعانی الشعریه، وحوّلها إلی عقود شعریه، وفی القسم الثالث، أی المعارضات الشعریه، یتراءی الشاعر ممتلکا لناصیه الشعر، أبدع القصائد الغرّ التی تنافس روائع الشعر العربی.
نگاهی اجمالی بر چاپهای صحیفه سجادیه در دوره قاجار و پهلوی (ترجمه ها، تکمله ها و شروح)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۸۷)
297 - 336
حوزههای تخصصی:
نویسنده در نوشتار حاضر، نگاهی اجمالی به چاپ ها، ترجمه ها، شروح و تکمله های صحیفه سجادیه دارد که از آغازین چاپ صحیفه سجادیه در سال 1248 ق. در دوره قاجار تا آخرین نسخه شناسایی شده در سال 1357 ش. در دوره پهلوی در داخل و خارج ایران، چاپ و منتشر شده اند.
تبیین و نقد روش شناختی فرآیند تحلیل مفهومی تربیت در پژوهش «درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
7 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، تبیین و ارزیابی روش شناختی فرایند تحلیل مفهومی «تربیت» در پژوهش «درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران» (باقری، 1389) است. تبیین این فرایند به روش تحلیل پس رونده و ارزیابی آن نیز به شیوه نقد بیرونی و درونی انجام شده است. در این راستا ابتدا تحلیل مفهومی مورد استفاده برای تعریف تربیت در این پژوهش، به لحاظ روش شناختی تبیین شده که به شناسایی هفت مفروض انجامیده است. سپس این فرایند و مفروضات و نتایج آن، از وجوه متعددی و با تکیه بر پنج ملاک مورد نقد و ارزیابی واقع شده اند. اهم مواردنقد عبارتند از: 1. بی توجهی به جنبه ابداعی فلسفه تربیت و وجه اعتباری مفهوم تربیت؛ 2. عدم استفاده از استدلال جدلی در پردازش مفهوم تربیت؛ 3. عدم اشاره به مبانی ناظر به بیان واقعیات و حقایق فطری زندگی انسان در تعریف تربیت؛ 4. ملاحظه نکردن نیازها و جنبه های اجتماعی زندگی انسان در تعریف تربیت؛ 5. ملتزم نبودن به ملاک های اعتباربخشی به مفاهیم تربیتی؛ 6. بی توجهی به بسیاری از مفاهیم تربیتی قابل درج در شبکه معنایی تربیت اسلامی؛ 7. در نظر نگرفتن جنبه های ثابت و متغیر برای مفهوم تربیت؛ و 8. فراگیرنبودن تعریف پیشنهادی تربیت نسبت به ابعاد مختلف تحول آدمی.
بازنمایی تجربه زیسته والدین از چگونگی پاسخ دهی به سؤالات دینی فرزندان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف تحقیق حاضر شناسایی نحوه پاسخ گویی والدین به سوالات دینی کودکان است. روش : برای رسیدن به این هدف از روش پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه والدین دارای فرزند مقطع ابتدایی شهر بندرلنگه بود. تعداد نمونه 35 نفر از این جامعه بود که با روش هدفمند با توجه به حد اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز مصاحبه های نیمه سازمان یافته و عمیق بود. مصاحبه ها ثبت شده، سپس به صورت کتبی پیاده گشته و به روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحیل قرار گرفت . یافته ها : نتایج گویای آن است که 3 مضمون اصلی همراه با مضامین فرعی وجود دارد. سؤالات کودکان حول مسائلی چون سؤال در مورد خداوند، مرگ، جهان آخرت، پیامبر، دین اسلام، خلقت جهان، اعمال عبادی و بلایای طبیعی است. بسیاری از والدین روش های نادرستی چون پاسخ های نامناسب با رشد شناختی، رشد زبان و درک مفاهیم به کار می برند. علاوه بر سطح نامناسب رشد شناختی، سرکوب سؤالات، پاسخ های کلیشه ای، پاسخ ندادن، موکول کردن پاسخ ها به بعد نیز مورد استفاده والدین قرار می گیرد. تعدادی نیز روش های صحیح پاسخگویی به سؤالات دینی از قبیل استفاده از تمثیل، پاسخ دادن، استفاده از دانش ملموس کودک برای پاسخ دهی، استفاده از بازی، ارائه پاسخ های صحیح منطبق با متون دینی، دنبال کردن پاسخ های بهتر به کار می برند. نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش مبنی بر فقدان آگاهی لازم در خصوص رشد شناختی و روش های آموزشی، در خصوص آگاهی بخشی به والدین در مورد چگونگی پاسخ به سؤالات کودکان متناسب با اصولی چون داریست سازی شناختی باید توسط نهادهای ذی ربط برنامه ریزی صورت گیرد.
گفتاری درباره جوامع حدیثی و سفینه البحار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این گفتار، پس از بیان ضرورت رجوع به حدیث و تاریخ مختصر تدوین منابع حدیثی، منابع اصلی حدیث شیعه به سه دوره جوامع اولیه و ثانویه و متأخّر تقسیم شده و برای هر دوره چند نمونه بیان می شود. آنگاه کتاب بحارالانوار را وصف می کند و پس از آن سفینه البحار را می شناساند. در ضمن معرفی این کتاب، شرح حال و آثار شیخ عباس قمی را توضیح می دهد.
مؤلفه های قدرت در خلافت عباسی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مولفه های ساختار قدرت در خلافت عباسی پرداخته و نتایج و تاثیرگذاری این مولفه ها را در قدرتمندی و ضعف خلفا عباسی و همچنین تحولات سیاسی و اجتماعی خلافت عباسی مورد بررسی قرار می دهد. با روی کار آمدن عباسیان در سال ۱۳۲ هجری و ورود عناصر قومی جدید در تشکیلات سیاسی، اجتماعی و اداری عباسیان و همچنین گسترش قلمروخلافت، تحولات و دگرگونی های بنیادی که عمدتاً متاثر از نفوذ اقوام و فرهنگ های مختلف بود، در جنبه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فکری و فرهنگی رخ داد و یکی از این تغییرات، دگرگون شدن ساختار قدرت خلافت عباسی بود که برخلاف دوره های قبل نمی توانست ثابت بماند. اتخاذ سیاست شرق گرایی از سوی عباسیان که با نفوذ و تاثیرگذاری عناصر قومی و طبقات اجتماعی جدید همراه بود و همچنین شکل گیری مسائلی مانند ایجاد حکومت آل بویه و سلجوقیان و تحولات فرهنگی و تاثیرگذاری منابع و مراکز فرهنگی و اندیشه های جدید و بهره گیری عباسیان از ابزارهای مذهبی مانند انتساب به پیامبر (ص)، بهره گیری از تفکر مهدویت، ادعای خلیفه الهی و حقانیت الهی حکومت و خلافت جهت کسب مشروعیت و از سوی دیگر پذیرش امارت استیلا در زمان ضعف، راه را برای ایجاد تغییرات و تحولات بنیادین در جنبه های مختلف خلافت عباسی مانند ساختار قدرت سیاسی مهیا و فراهم نمود. نتیجه این که تغییرات ایجاد شده و همچنین تاثیرگذاری این مولفه ها از یک سو باعث تداوم خلافت عباسیان به مدت بیش از پنج قرن گردید و از سوی دیگر، به دلیل سهیم شدن و مشارکت عناصر قومی جدید در قدرت راه را برای شکل گیری حکومت های مقتدر شیعی و سنی که بخشی از مشروعیت خود را از دستگاه خلافت کسب می کردند، فراهم آورد.
مؤلفه های شناختی و فراشناختی سبک زندگی عفیفانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
113 - 135
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی و به منظور بررسی مؤلفه های شناختی و فراشناختی سبک زندگی عفیفانه با نگرش به منابع اسلامی انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است که آگاهی به ارزش عفاف، پاداش الهی عفیفان، آثار فردی و اجتماعی عفیف بودن، آسیب های دوری از عفاف، نگرش صحیح به عفاف و مسایل مرتبط به آن، موانع درونی عفاف، موانع بیرونی عفاف، احکام شرعی مربوط به عفاف، عوامل و موقعیت های بازدارنده از عفاف و روش صحیح ارضای نیازها و کنترل هیجانات از جمله مهم ترین مؤلفه های شناختی سبک زندگی عفیفانه در منابع اسلامی است. همچنین، با بررسی و پایش نگرش و میزان باور به عفاف، بررسی دلایل نگرش به عفاف، تصحیح و تعمیق شناخت های مربوط به معنا و ارزش عفاف، اعتبارسنجی نگرش و باورها در مورد مسایل مرتبط با نگرش به عفاف، پایش و اصلاح ارزش ها، الگوها و اهداف، پالایش پیوسته ورودی های ذهنی و اندیشه ها و دست یابی به هویت عفیف بودن، می توان به فراشناخت سبک زندگی عفیفانه دست یافت.