مطالب مرتبط با کلیدواژه

سلیگمن


۱.

خوش بینی به خود از دیدگاه سلیمگن و بررسی آن از دیدگاه آموزه های دینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: خوش بینی آموخته شده درماندگی آموخته شده سلیگمن سبک تبیین خوش بینی اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۷ تعداد دانلود : ۴۲۳
این جستار پژوهشی بنیادی و نظری است که با روش کتابخانه ای انجام شده است. هدف از این پژوهش اثبات این فرضیه است که دیدگاه سلیگمن درباره خوش بینی به خویشتن را آموزه های دینی تأیید می کند. در این مقاله پس از بیان کلیات پژوهش، نظریه سلیگمن درباره درماندگی آموخته شده و خوش بینی آموخته شده، بر اساس دو کتاب کودک خوش بین و خوش بینی آموخته شده توصیف شده، سپس با استناد به آیات قرآن و روایات اهل بیت (علیهم السلام) و اندیشمندان مسلمان به ارزیابی دیدگاه او پرداخته شد و درنهایت این نتیجه به دست آمده است که دیدگاه سلیگمن درباره خوش بینی به خویشتن با آموزه های اسلامی سازگار است.
۲.

تحلیل داستان"اعرابی درویش و همسراو"در مثنوی معنوی مولوی بر اساس نظریه مثبت گرای مارتین سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی مثبت گرایی سلیگمن عرفان درمان توانمند-مدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۲ تعداد دانلود : ۶۲۲
روان شناسی مثبت گرا، جنبش جدیدی در روان شناسی است که بر بنا نهادن و گسترش هیجان های مثبت، به منظور ایجاد سپر و مانع در برابر اختلالات روانی و افزایش شادکامی تاکید می کند.این رویکرد بر شناسایی سازه ها و پرورش توانمندی هایی تأکید دارد که ارتقاء سلامت و شادکامی انسان را فراهم می آورد.زیر بنای نظری روان شناسی مثبت گرا متعلق به مارتین است.او معتقد است که شادی شامل زندگی لذتمند،متعهدانه و معنادار است.هیجان های مثبتی که روان شناسی مثبت گرا بر آن تأکید دارد،اغلب توانایی بهتری برای سازگاری و تاب آوری در مواجهه با مشکلات زندگی ایجاد می کند.آراءجلالدین محمد بلخی ،به عنوان یکی از بزرگترین عارفان و شاعران ادب فارسی،حاوی برجسته ترین آموزه های روان شناختی است این شاعر عارف در مثنوی معنوی خویش،به طور عملیاتی، متنوع ترین روش های روان درمانی را ارائه کرده است در پژوهش پیش رو سعی برآن است تا در یکی از داستان های مندرج در این اثر شگرف با عنوان "اعرابی و همسر درویش او"،روش روان درمانی توانمند-مدار که یکی از شیوه های روان درمانی مثبت گراست تحلیل و بررسی شود تا در نهایت مشخص گردد که آراء و اندیشه های مولوی علاوه بر ظرفیت های ادبی و زیبایی شناختی حائز ظرفیت های روان شناختی بسیاری ست.
۳.

سنخ شناسی زندگی در اندیشه سلیگمن و مقایسه آن با دیدگاه اندیشمندان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زندگی سنخ های زندگی سلیگمن اندیشه اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۲۱۰
زندگی و سنخ های آن یکی از موضوعاتی است که در علوم انسانی به ویژه روان شناسی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. مطالعه و بررسی دقیق دیدگاه های متنوع و مختلف در این باره می تواند به انتخاب سنخ مطلوب زندگی و تقویت و استحکام آن کمک کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی سنخ های زندگی از دیدگاه سلیگمن و مقایسه آن با دیدگاه اندیشمندان مسلمان انجام شده است. بدین منظور به روش توصیفی تحلیلی به منابع دست اول دیدگاه های سلیگمن و آثار مفسران و اندیشمندان مسلمان از جمله علامه جعفری، آیت الله جوادی آملی و شهید مطهری مراجعه و با همدیگر مقایسه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که سلیگمن با انتخاب مدل ارسطوییِ رشد از ساده به پیچیده، چهار سنخ زندگی لذت بخش، متعهدانه، بامعنا و کامل ترسیم می کند. براساس دیدگاه مفسران قرآن کریم، سه نوع زندگی «ذلت محور»، «لذت محور» و «سعادت محور» استخراج گردید. مفاهیم عاجله، حیات دنیا و متاع غرور بیانگر زندگی لذت محور است که حیات عمومی محسوب می شود. مفهوم معیشت ضنک حیاتی غیرحقیقی است که به زندگی ذلت محور اشاره دارد. افرادی که در این دو سنخ زندگی هستند، از رسیدن به بالاترین درجات کمال بازمی مانند. حیات حقیقی منحصر در زندگی آخرت و حیات طیبه است که همان زندگی سعادت محور است. روحانی بودن منشأ سنخ های زندگی، هدفمندی سنخ های زندگی جهت دستیابی به سعادت جاودانه فرامادی، نقش انگیزه الهی در رسیدن به هدف زندگی، فراشمولی قلمرو ارزشی سنخ های زندگی براساس دیدگاه اسلامی ازجمله تفاوت های شاخص با دیدگاه سلیگمن هستند.
۴.

اثر بخشی معنا و هدفمندی در روان شناسی مثبت گرا از نظر سلیگمن و تطبیق آن با اشعار عطار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: عطار سلیگمن معنایابی ارزشمندی عرفان نسان مثبت گرایی امنیت روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۱۷۸
روان شناسی مثبت گرا یکی از جدیدترین شاخه های روان شناسی است. این زمینه خاص از روان شناسی بر موفقیت انسان تمرکز دارد. درحالی که بسیاری دیگر از شاخه های روان شناسی بر رفتارهای نابهنجار و دارای اختلال تمرکز دارند. روان شناسی مثبت گرا تمرکزش بر کمک به افراد برای شاد زیستن و رضایت و هدفمندی است. این رویکرد، تأثیر هدف در زندگی و سپری کردن یک زندگی با معنا را - که فراتر از زندگی خوب است - تأکید می کند و آن را یکی از اصول شادکامی می داند. سلیگمن از روانکاوانی است که در نظریه مثبت گرایی در پی هدفی است تا زندگی هدفمند و با ارزش را با ایجاد شرایطی که قابلیت های انسانی را پرورش و ارتقا می دهد به شکوفایی برساند. وی برای افرادی که قابلیت ها و توانمندی های خود را نمی شناسند. توصیه ها و راهکارهایی برای ایجاد زندگی بامعنا و هدفمند ارائه می دهد که در حوزه عرفان نیز قابل بررسی است. عالمان ادبیات و ادبیات عرفانی با استفاده از آموزه های تربیتی و دینی که با روان و باطن انسان ها در ارتباط است. با پرورش رشد قابلیت ها و فضیلت های انسانی، سعی در دگرگون کردن حالات انسان، از تضادها و تعارض ها، و آماده ساختن بستری برای شکوفایی انسان در مراحل مختلف زندگی و ایجاد هدف و معنا در تکامل انسان ها و زندگی با ارزش را دارند. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از آموزه های دینی، به بررسی اشعار عطار و تطبیق آن با نظریه معنایابی در روان شناسی مثبت گرا در ارائه راه های حصول آرامش و امنیت روانی انسان معاصر می پردازد. رسالت انسان عطار و سلیگمن، چراغ راه خود بودن و جستجوگر روشنایی در وجود خود است. انسان جستجوگر تلاش می کند تا معنای زندگی را بشناسد و رسیدن به هسته وجودی خود، شور و سرمستی هستی را درک کند و این یعنی رسیدن به شادمانی اصیل و بهزیستی که باعث می شود انسان هدفمند، احساس آرامش و امنیت کند و ارزشمند باشد.
۵.

سنخ شناسی زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی و سلیگمن(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: زندگی سنخ های زندگی سلیگمن علامه طباطبایی اندیشه اسلامی و روان شناسی مثبت نگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۴۵
این پژوهش، با هدف بررسی سنخ های زندگی از دیدگاه سلیگمن و شناسایی سنخ های زندگی بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی و مقایسه این دو با یکدیگر انجام شده است. بدین منظور به روش توصیفی _ تحلیلی به منابع دست اول دیدگاه های سلیگمن و آثار علامه طباطبایی مراجعه و با همدیگر مقایسه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که سلیگمن با انتخاب مدل ارسطوییِ رشد از ساده به پیچیده، چهار سنخ زندگی لذت بخش، متعهدانه، بامعنا و کامل ترسیم می کند. بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی با توجه به دو ملاک حقیقی و غیرحقیقی بودن حیات و حیات خصوصی و زندگی عمومی، سه نوع زندگی «ذلت محور»، «لذت محور» و«سعادت محور» استخراج گردید. مفاهیم عاجله، حیات دنیا و متاع غرور بیانگر زندگی لذت محور می باشد که حیات عمومی است. مفهوم معیشت ضنک حیاتی غیرحقیقی است که به زندگی ذلت محور اشاره دارد. افرادی که در این دو سنخ زندگی هستند، از رسیدن به بالاترین درجات کمال باز می مانند. حیات حقیقی منحصر در زندگی آخرت و حیات طیبه است که همان زندگی سعادت محور می باشد. روحانی بودن منشأ سنخ های زندگی، هدفمندی سنخ های زندگی جهت دستیابی به سعادت جاودانه فرامادی، نقش انگیزه الهی در رسیدن به هدف زندگی، فراشمولی قلمروی ارزشی سنخ های زندگی بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی از جمله تفاوت های شاخص با دیدگاه سلیگمن می باشد.
۶.

مطالعه شاخصه های نظریه بهزیستی در غزلیّات شمس برپایه روان شناسی مثبت نگر سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان شناسی مثبت نگر نظریه بهزیستی غزلیات شمس مولانا شکوفایی سلیگمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۶۳
بیان مسئله:مارتین سلیگمن، پدر روان شناسی مثبت، درجستجوی آنچه ارسطو«زندگی خوب» می نامد؛ بر جنبه هایِ مثبتِ انسان، تمرکز و تأکید می کند؛در نتیجه فضیلت ها وتوانمندی ها را جایگزینِ مؤلّفه های دستورالعملِ تشخیصِ اختلالات روان شناختی  قرار می دهد. این جنبشِ نوین با انگیزه بهینه سازی کیفیّت زندگی از طریق ارتقای شادی ذهنی در بسترِ رضایت از گذشته، شادمانیِ حال و امید وخوش بینی نسبت به آینده، شکل گرفته است. نظریه بهزیستی ناظر بر هیجان مثبت، روابط مثبت، معنا، مجذوبیّت و دستاورد برای رسیدن به شکوفایی است. شش فضیلتِ عدالت طلبی، نوع دوستی، تعالی، خرد، شجاعت و میانه روی و بیست وچهار توانمندی، زیر بنای آن را تشکیل می دهند. روش این  پژوهش ، با روش تحلیل محتوا و یافته های آماری، به مطالعه شاخصه هایِ نظریه بهزیستی در غزلیّات شمس بر پابه روان شناسیِ مثبت نگر سلیگمن می پردازد تا ابعاد تازه ای از این اثر را  با نگاهی متفاوت مطرح کند. یافته ها و نتایج: از آنجا که اهداف مشترک آثار ادبی و عرفانی با روان شناسی مثبت نگر، تحصیلِ رضایت از گذشته، امید نسبت به آینده و کسب خشنودی در زمان حال، به منظورِ پرورش انسانِ توانمند در مسیر شکوفایی و زندگی بامعناست؛ به همین سبب اقیانوس پر رمز و رازِ غزلیّات شمس با سیطره موسیقی و عشق، عرصه شکل گیری و نمودِ امواجی از عناصر نظریه بهزیستی است که در این پژوهشِ میان رشته ای بدان پرداخته شده است؛ در نتیجه  بر اندیشه های سازگاری مولانا و سلیگمن  در مقوله شکوفایی و ضرورت هایِ تلاش انسان در این باره،  برای دستیابی به کمال توجه دارد.
۷.

هشت کتاب سهراب سپهری و مثبت اندیشی از منظر سلیگمن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سپهری هشت کتاب سلیگمن مثبت اندیشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۵۷
مثبت اندیشی یکی از الگوهای رفتاری سالم در جامعه است، با توجه به اینکه آینده هر شخصی تا حد بالایی به نگرش او بستگی دارد مثبت اندیشیدن می تواند مقدمات موفقیت و کامیابی را برای او فراهم آورد. البته لازم به ذکر است که تنها مثبت اندیشی لازمه کار نیست بلکه به این معنی می باشد که نگرش مثبت در زندگی می تواند انسان را به سمت کامیابی سوق دهد. مارتین سلیگمن که بنیانگذار روانشناسی مثبت نگر می باشد، هیجانات مثبت انسان را در سه مسیر آینده، گذشته و حال مورد مطالعه قرار می دهد. وقتی انسان عواطف، تجارب و هیجان های خود در زمان حال را در مقایسه با گذشته و آینده بازبینی می کند، ضمن احساس آرامش، امنیت، لذت و شادکامی در زمان حال، در مقایسه با گذشته باید احساس رضایت و خشنودی و نسبت به آینده احساس امید و خوش بینی به او دست بدهد. از سویی دیگر سلیگمن برای مثبت اندیشی ملاک ها و معیارهایی چون: خرد و دانش، کنجکاوی، عشق به یادگیری، قضاوت، روشنفکری، دلیری، پشتکار، عشق، مهربانی و سخاوت، عدالت و رهبری و ... را در نظر گرفته است که در مقاله حاضر سعی شده است به بررسی همه این فضیلت ها و قابلیت ها به همراه استخراج شواهد از هشت کتاب سهراب سپهری پرداخته شود. بدین ترتیب ابتدا به بیان هیجانات انسان در سه مسیر آینده، گذشته و حال و سپس به بیان ملاک و معیارهای خوش بینی از دیدگاه سلیگمن پرداخته شده است و در انتها با تجزیه و تحلیل هشت کتاب، آماری مربوط به این موارد ذکر خواهد شد.
۸.

بررسی خوش بینی و امید در قصاید بهار بر اساس روان شناسی مثبت نگر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۲۲
روان شناسی مثبت گرا یکی از شاخه های جدید دانش روان شناسی است. این علم سه ستون دارد: نخست مطالعه هیجان های مثبت، دوم مطالعه خصوصیات مثبت و سوم مطالعه نهادهای مثبت. مارتین سلیگمن، بنیان گذار این نظریه، زندگی هدفمند و با معنا را درگرو شش قابلیت مثبت خرد و دانایی، شجاعت، نوع دوستی، عدالت، اعتدال و تعالی و هیجانات مثبت را، در سه مسیر رضایت و افتخار و آرامش از گذشته، شادمانی و اشتیاق و لذت پایدار از حال و خوش بینی و امیدواری و اعتماد به آینده می داند. این پژوهش، قصاید ملک الشعرا بهار را  به شیوه توصیفی، اسنادی، تحلیلی و ارزیابی کمی، در عنصر خوش بینی و امید از منظر روان شناسی مثبت نگر بررسی کرده است. با استخراج و بررسی شواهدی از یک صد قصیده دیوان بهار مشخص شد که 83 قصیده موضوعی مثبت دارد که حدود نیمی از آن ها به خوش بینی و امیدواری اختصاص یافته که نسبت به یأس و ناامیدی از بسامد بسیار بالاتری برخوردار است؛ در این میان شاعر تنها در هفده قصیده به موضوع شکوه و گلایه پرداخته است. بهار با وجود همه رنج ها و دردهای شخصی و اجتماعی، شاعری مثبت نگر، خود شکوفا و خوش بین است. وی نمونه دیگری از بزرگ مردان عرصه فرهنگ و ادب فارسی است که در راه اصلاح محیط و پدید آوردن اجتماعی بهتر و شادتر قلم می زد و شعر می سرود. هنر و رسالت او در سال ها قبل مصداق دانش جدیدی است که مدعی ارائه راه کارهای نو برای زندگی بهتر انسان ها است.
۹.

کسب رضایتمندی در مثنوی مولوی با رویکرد نظریه مثبت گرایی سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایتمندی روان شناسی مثبت گرا سلیگمن مثنوی مولوی آرامش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۶۸
روان شناسی مثبت با تمرکز بر توانایی های انسان مسیر رسیدن به آرامش را به جوامع بشری معرفی می کند. سلیگمن (Seligman) بنیان گذار این علم، با تبیین هیجان های مربوط به زمان (حال، گذشته، آینده) درصدد بیان چیزی است که ارسطو آن را «زندگی خوب» نامید. لذا، از نظر سلیگمن ماهیت شادی پایدار در گذشته، کسب «رضایتمندی» است. لکن او در زمان گذشته با به کارگیری مؤلفه های ذیل: «شیوه تغییر اندیشه افزایش شکرگزاری آموختن گذشت و بخشش»، رسیدن به رضایتمندی را قابل حصول بیان می کند. بر این اساس رضایت از زندگی بر مؤلفه های شناختیِ فرد استوار است. از طرفی، یکی از مفاهیم متعالی عرفان اسلامی نیز «رضایتمندی» است که با شناخت خویشتن و تبیین آموزه های مثبت گرایانه قابل دستیابی است. مولانا نیز با نگرشی مثبت و با محوریت انسان کامل، به آموزه های اخلاقی عنایت ویژه ای دارد. مطالعه چنین میراث گرانبهایی با رویکرد نوین، مبیّن این حقیقت است که مسائل نظری از جهان بینی و مواریث فرهنگی جدا و ناآشنا نیستند. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی ، برای دستیابی به رضایتمندی، به شناسایی و تطابق مؤلفه های روان شناسی مثبت در مثنوی پرداخته شده است. پرسش اصلی مقاله حاضر در متن مثنوی این است که، کسب رضایتمندی به عنوان نیاز بنیادی انسان امروزی، به چه میزان با مؤلفه های مطرح شده سلیگمن تطابق دارد؟ نتیجه یافته های تحقیق نشان می دهد دستاوردهای مشترک هر دو اندیشمند حاصل پیوند عمیق با «ایمان» و «معنویت» است. اما دیدگاه مولانا در این سنجه فربه تر می نماید زیرا با تکیه بر ارزش های معنوی الهی و عرفان اسلامی، رهنمونی برای رسیدن به سعادت ابدی است.
۱۰.

مطالعه تطبیقی شاخصه های نظریه بهزیستی در غزلیّات حافظ بر پایه روان شناسی مثبت نگر سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان شناسی مثبت نگر سلیگمن غزلیات حافظ نظریه بهزیستی شادی و عشق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۲۳
نظریّه بهزیستی سلیگمن ناظر بر هیجان مثبت، روابط مثبت، معنا، مجذوبیّت و دستاوردی برای رسیدن به شکوفایی است. شش فضیلت عدالت طلبی، نوع دوستی، تعالی، خرد، شجاعت و میانه روی و بیست وچهار توانمندی، زیربنای آن را تشکیل می دهند. هدف از پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی، مطالعه تطبیقی شاخصه های نظریه بهزیستی سلیگمن در غزلیّات حافظ می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اهداف مشترک آثار ادبی و عرفانی با روان شناسی مثبت نگر، تحصیلِ رضایت از گذشته، امید به آینده و کسب شادی در زمان حال به منظور پرورش انسان توانمند در مسیر شکوفایی و زندگی هم معنا است. در این راستا معیار ذهنی حافظ نسبت به جهان و روزگار، پیامی جز شادی و درمانی جز عشق برای بشر نمی شناسد و همین امر پیام او را فرا زمانی و فرا مکانی کرده است. وی شادی و عشق را همواره نجات بخش بشر می داند که در روزگار بلا راهگشاست. از آنجایی که غزلیّات حافظ، عرصه نمودِ عناصر نظریه بهزیستی است که در این پژوهشِ میان رشته ای بدان پرداخته شده است، موجب توجه بر اندیشه های سازگاری حافظ و سلیگمن در مقوله شادی، شکوفایی و ضرورت هایِ تلاش انسان برای دستیابی به کمال، می شود.
۱۱.

بررسی تطبیقی دیدگاه های امام سجادعلیه السلام و مارتین سلیگمن درباره ترس از مرگ(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: امام سجاد (ع) سلیگمن ترس مرگ روان شناسی مثبت گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۲۷
معنا و جایگاه مرگ در نظریه شادکامی و بهزیستی سلیگمن (مدل پِرما) مبهم است. مقاله حاضر با هدف ابهام زدایی از راه تطبیق نظرات امام سجاد(ع) و سلیگمن به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. یافته ها بیانگر آن است که امامبا سبک تبیینی توحیدی قائل به ترس از مرگ به عنوان یک واقعیت وجودی و بر این باور بود که ترس از مرگ برای مؤمن به صورت «انتباه مرگ، اشتیاق مرگ و انس با مرگ» است تا به تأمین بهزیستی روانی در دنیا و سلامت ابدی در آخرت بینجامد. سلیگمن با پذیرش بی طرفانه مرگ معتقد است انسان آینده نگر و عمل گرا با دوری از درماندگی، تقویت توانمندی های 24گانه منش و بهره وری حداکثری از زندگی باید به شکوفایی برسد؛ درحالی که بهزیستی، فارغ از یاد مرگ محال است. علت این دیدگاه سلیگمن، تفکر پراگماتیستی و سکولار، انسان شناسی با اتکای صرف به روش های آماری، برداشتی ناقص از مفهوم مذهب، ناتوانی از اظهارنظر درباره معنای زندگی و نگاه آسیب شناسانه به مرگ بود. میل به جاودانگی، تنهایی وجودی انسان و نیازمندی اش به امری متعالی از خود و پرداختن به معنا جهت رفع بی قراری تا لحظه مرگ، مواضع وفاق هر دو نفر و نگرش توحیدی امام و اندیشه ورزی پراگماتیسم با رویکرد سکولار سلیگمن منشأ مواضع خلافشان بود.