مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
مقدس
حوزه های تخصصی:
میرسیا الیاده دین پژوهی است که از نقطه نظر روش در معرض انتقاد دیگر دین پژوهان قرار دارد بعضی به دلیل رویگردانی او از روش تاریخی و کسانی دیگر به دلیل آنکه او را متعهد به روش کلامی می دانند آرای وی را در دین پژوهی فاقد اعتبار دانسته و از نقطه نظر روش آثار او را غیر انتقادی خوانده اند بررسی آثار این دانشمند نشان می دهد که او به دلیل نوع دین شناسی خود که به فهم گوهر و ذات دین یا تجربه دینی نظر دارد به رهیافتی توصیفی و تجربی و پدیدار شناسانه متمایل گشته و به طور ضمنی به منتقدان خود پاسخ گفته است در نظر او دین پاسخ مناسب انسان به مقدس است و این پاسخ در یک فرایند تجربی و درجریان زندگی انسان دین ورز به دست می آید.
نقد مبانی فلسفی سکولاریسم
حوزه های تخصصی:
عصر نوزایی در باختر، منجر به پیدایش الگوهای جدید نظری و عملی گردید. با گسترش دامنه و عمق این تحولات، کشورهای اسلامی نیز در معرض آن قرار گرفته و مواجه با سؤالات جدیدی شدند. یکی از مهمترین این سؤالات، جایگاه دین و رابطه آن با زندگی دنیوی بشر یا سکولاریسم است.
سکولاریسم از واژه هایی است که معادل مناسبی در زبان فارسی نیافته و در معرض کژتابیهای فراوان قرار گرفته است. چنانچه می دانیم، درک ما از متعلقات تجربه از طریق مقولات و مفاهیم صورت می گیرد. بنابراین، تجزیه و تحلیل مفهوم سکولاریسم اهمیت مضاعفی می یابد. در این مقاله مفهوم یادشده، در سه بخش، مورد تدقیق قرار می گیرد: بخش نخست، بررسی معنا و مفهوم و زمینه های شکل گیری آن؛ بخش دوم، بررسی مبانی فلسفی سکولاریسم و بخش سوم نقد و نتیجه گیری.
ژان ژیونو یا ستایش طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژان ژیونو یا ستایش طبیعت محمد جواد شکریان زینی استادیار گروه زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه اصفهان shokrianjavad@yahoo.fr (۸۶/۸/ ۸۵ تاریخ تصویب: ۱ /۶/ (تاریخ دریافت: ۲۷ چکیده: آثار قبل از جنگ ژان ژیونو، بویژه سه رمان اول نویسنده، مملو از صحنههای خشن و خونین است. البته به لحاظ کمی و کیفی این صحنه ها از رمانی به رمان دیگر دستخوش تغییر و دگرگونی میشوند. باورهای سحرآمیز و اساطیری نویسنده در مورد پیدایش جهان وی را بر آن میدارد که اشیاء را همچون عوامل انسانی وارد عرصه داستان کند. انسان و عوامل طبیعی در این آثار به رقابت با یکدیگر برمیخیزند و گاهی نیز تا انتقامجویی از هم پیش میروند. در مقالهی حاضر برآنیم که خشونت و ویژگیهای اعتقادی آن را در آثار یاد شده بر شماریم. از همین رو وابستگی متقابل، تعامل، اختلال، آشفتگی و سرانجام مواجهه خانمان برانداز نیروهای "" مقدس "" و "" نا مقدس "" را مورد توجه قرار خواهیم داد. هنگامی که نزاع میان دو نیروی یاد شده به اوج میرسد، تنها یک راه حل خونین می - تواند مؤثر باشد. بررسی راه خروج جامعه بدوی از بحران و ادامه بقای آن پس از اهدای قربانی پایان بخش این کار تحقیقی خواهد بود. واژه های کلیدی: مقدس، نا مقدس، خشونت، جامعه، قربانی، خونریزی، انتقام.
رویکردهای دینی به هنر مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر مقدس با ساحت قدسی و متعالی در ارتباط است. از این رو، برای تعریف هنر مقدس، نخست باید تمایز میان «امر مقدس» و «نامقدس» را درک کرد و سپس ارتباط آن را با دین دریافت. اثر هنری، غیر از شأن شیئی، شأن «دیگری» هم دارد و تجلی «عالمی دیگر» است که به واسط? اثر هنری نشان داده میشود. بشر از ابتدای تاریخ و حتی پیش از آن، زندگی آمیخته با هنر را تجربه کرده و در بسیاری از موارد از طریق آثار هنری با الوهیت ارتباط داشته است، از این رو، باید دید که آیا جدایی دین از هنر امکان پذیر است؟ از سویی نگرش های متفاوت به هنر واکنش های متفاوت ادیان را نیز در پی داشته است که بارزترین آن نگرش های شمایلی، غیر شمایلی و شمایل شکنانه نسبت به تمثال ها میباشد. اما به هر حال، میتوان مشاهده کرد که نقش هنر در تجلی آموزه های دینی انکارناپذیر است.
جایگاه مقدسات در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
از آنجا که قدوس صفت خداوند است و تقدیس مطلق، تنها شایسته خداوند است، قداست هر چیزی نیز از خداوند ناشی می گردد. در این میان انسان با این ظرفیت آفریده شده است که بتواند در ارتباط با خداوند قداست یابد و مظهر «وَ نُقَدِسُ لَکَ» گردد و از ملائکه مقدس خداوند هم بالاتر رود.
علاوه بر انسان مواردی از اعمال، اشیاء، مکان ها و زمان ها نیز تجلی قدوسیت خداوند شده و یا مقدس خلق شده اند و یا در ارتباط با خدا قداست می یابند که و میزان قداست آنان بستگی به شدت ارتباط با خدا دارد. معمولاً هدف از قداست اعمال، اشیاء، مکان ها و زمان ها، تربیت قدسی و ربوبی انسان است. نگاه صحیح به مقدسات نگاهی است که آن ها را تجلی قدوسیت باری تعالی ببینیم و سبب تربیت قدسی و ربوبی ما گردد، نه آن که شائبه استقلال و جدایی از خدا و شرک داشته باشد.
در این تحقیق ضمن مراجعه به آیاتی که با صراحت یا غیر مستقیم مسئله مقدسات را مطرح کرده اند، با روش کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی به تفاسیر متعدد مراجعه شده و در نهایت این موضوع تبیین شده است.
دین از نگاه میرچا الیاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا به روش پدیدارشناسی الیاده و تقابل آن با روش های تحویل گرا اشاره می شود. در ادامه برای تبیین پدیده ی دین در اندیشه ی الیاده، به مفهوم کلیدی امر مقدس در اندیشه ی مردمان اولیه (دینداران) پرداخته می شود؛ در این زمینه به اهمیت مفاهیم مکان و زمان مقدس در فرهنگ مردمان اولیه پرداخته می شود و بیان می شود که انسان دیندار با باورمند شدن به مکان مقدس، در واقع به تقلید از کار خدایان، جهان بی نظم و متشتت را به نظم در می آورد و زمان مقدس نیز در اندیشه ی دینداران در واقع به معنای همزمان شدن با خدایان است. در ادامه به وجودشناسی مردمان اولیه پرداخته می شود که به عقیده ی الیاده، وجودشناسی این مردمان اساسأ با وجودشناسی انسان مدرن تفاوت دارد. در این وجودشناسی، همه ی فرآورده ها و کنشها تا بدان اندازه که در یک واقعیت متعالی مشارکت دارند، معنا دارند. در اندیشه ی مردمان اولیه، واقعیت های برتر (خدایان، نیاکان، قهرمانان اسطوره ای...) و نیز رویدادهای مربوط به این واقعیت های برتر، بر واقعیت های عادی پیشی می گیرند. در ادامه پرسش از خاستگاه دین مطرح می شود و بیان می شود که در رویکرد الیاده و به طور کلی در رویکردهای پدیدارشناختی، بحث از منشأ دین اهمیت چندانی ندارد. در پایان هم نکته هایی به عنوان «بررسی» آمده است.
الیاده و هستی شناسی مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به بررسی آرای میرچا الیاده دربارة هستی می پردازد. الیاده، که با روش هرمنوتیک تاریخی- دینی به کشف معانی و تأویل پیام های پنهان اسطوره ها، آیین ها و نُمادها می پردازد، پرسش از هستی را، پرسشی راستین و اساسی انسان می داند. هر دینی، حتی در ابتدایی ترین صورتش، یک هستی شناسی است. الیاده انسان ها را به لحاظ نگرش به هستی به دو دسته تقسیم می کند: انسان جوامع سنتی که قطعاً انسان دین ورز است و انسان مدرن. الیاده مجموعه اعتقادات انسان جوامع کهن را «هستی شناسی آغازین» خوانده و بر آن است که انسان جوامع سنتی در یک دنیای واقعی و مؤثر زندگی کرده و از زندگی در وجه مقدس هستی احساس آرامش می نماید. هستی دو وجه دارد: مقدس و نامقدس. وجه مقدس وجه واقعی، منظم و مهم است، در صورتی که وجه نامقدس بدون ساختار، بی نظم ، نسبی و نامتجانس است. توصیف الیاده از هستی شناسی کهن بیانگر یک سری مضامین کلی است: هستی رابطه ای، نشأت ناپذیر، تحویل ناپذیر، نامشروط، پویا و ایستا است. هستی علاوه بر وجود انسان ها وجود جهان را نیز دربر دارد. در هستی شناسی الیاده ماهیت مقدم بر وجود است. یعنی انسان دینی دقیقاً همان چیزی است که در زمان آغاز به او داده شده است. مقدس به انواع و اقسام مختلف در کسوت اساطیر، خدایان، نُمادها، آفرینش و انسان ها تجلی می کند. تجلی مقدس، دیالکتیکی است که نکته بسیار اساسی در آن، تبدیل شیء غیر مقدس به مقدس است. نمادها و اسطوره ها «هستی» را آشکار می سازند. اسطوره مبتنی بر هستی شناسی است و تنها از اموری که واقعاً حادث شده اند، سخن می گوید. حقیقت همان امر مقدس است. انسان دینی، در پرتو اسطوره ها شاهد تجلی «هستی» گشته و خود را شبان آن می داند. هستی شناسی او متأثر از افلاطون و تفکر هندویی است؛ از این رو متهم به این شده که جهان نامقدس را به نمود یا توهم فروکاسته و برای آن واقعیتی قایل نیست.
در وادی ایمن (ازحقیقت قرآنی تا کارکرد ادبی-عرفانی در شعر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان بعثت حضرت موسی علیه السلام در شعر فارسی به «وادی ایمن» مشهور است. این عبارت ریشه قرآنی دارد؛ اما در قرآن کریم، ترکیبی به صورت «وادی ایمن» نداریم و این عبارت به گونه ای، آفریده ادب فارسی است که از حسن مجاورت واژه وادی و ایمن در آیه 30 قصص، بهره ای شاعرانه برده و عبارت زیبای «وادی ایمن» را پدید آورده است. نام مکان بعثت حضرت موسی علیه السلام در قرآن کریم، وادی مقدس و مبارک طوی است.
این مقاله بر آن است تا پس از ریشه یابی عبارت «وادی ایمن» در قرآن کریم و شرح آیات مربوط به بحث، به جلوه های ادبی عرفانی این عبارت، در شعر بپردازد. وقایعی که در شب بعثت حضرت موسی علیه السلام در «وادی ایمن» پیش آمد؛ از جمله، آتش تجلی، خطاب انی اناالله، خلع نعلین و القای عصا، زمینه ای برای طرح درس های سلوکی است که در این نوشتار، مورد پژوهش قرار گرفته است.
مرگ به مثابه تشرف(نوزایی)؛ (نگرش اسطوره ای به آیین های مرگ در حوزه تمدنی هلیل رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین های مرتبط با مرگ در فرهنگ های گوناگون، صرفاً نوعی مراسم کلیشه ای نیست، بلکه حاوی مضامین و نمادهای مذهبی و اساطیری ای است که نشان دهنده گفتمان های حاکم بر آن فرهنگ است. آیین های مرگ، اگرچه در حوزه تمدنی هلیل رود، مانند سایر نقاط ایران، تحت تأثیر گفتمان مذهبی- اسلامی شکل گرفته، امّا در ضمن این آیین ها، باورها و رسومی وجود دارد که در عین اشتراک با فرهنگ های دیگر، نشانگر نوعی اعتقادات اساطیری است که تحلیل آنها می تواند وجوه گوناگون عقیدتی- فرهنگی مرگ را به تصویر کشد. در این مقاله تلاش شده تا با رویکردی اسطوره ای به آیین های پیش و پس از مرگ، به مثابه آزمون تشرّف(نوزایی)نگریسته شود و وجوه نمادین و انتقالی مرگ که منجر به نوعی تغییر وجودی، گذر از هرج و مرج جهان غیر دینی و پیدایش دنیایی دیگر می شود، مورد تحلیل قرار بگیرد. این تحقیق نشان می دهد که باور به مرگ در حوزه تمدنی هلیل رود، همراه با نوعی تقدّس سازی است و تشرف در آیین مرگ، بر اساس تقابل مقدّس و نامقدّس، تشخّص می یابد.
نقش گیاهان اساطیری و مقدس در هنر ساسانی (با تأکید بر نقوش برجسته و فلزکاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گیاهان در آیین و ادیان مختلفِ باستان اهمیت ویژه ای داشتهو برخی از آن ها به دلایل مختلف جایگاه مقدس و اسطوره اییافته اندکه برگرفته از اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی انسان ها بوده و علاوه بر آن در زندگی عملی آن ها نیز تأثیر بسزایی داشته و بر اساس همین ویژگی ها، در هنر هر دورانی بازتاب یافته اند. در ایرانِ باستان نیز شماری از گیاهان، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و مقدس شمرده می شدند. نخست در دوره ی هخامنشیان که هنر ایران به سبکی منسجم دست یافت و بر اساس تعالیم زرتشت و باورهای اعتقادی، نمادهای گیاهی در هنر آن ها نمود فراوانی پیدا کرد. ساسانیان نیز که خود را وارث هنر هخامنشی می دانستند، این نمادها و اسطوره های گیاهی را همچنان در آثار هنریِ مختلف خود نشان داده و حفظ کردند. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه ی کتابخانه ای تنظیم شده است، به شناخت گیاهان اساطیری و مقدس، تعیین خاستگاه این نمادهای اسطوره ای و اهمیت و نقش آن ها در هنر دوران ساسانی پرداخته شدهاست. یافته ها بیانگر این است که استفاده از نقوش گیاهان اساطیری و مقدس در هنر ساسانی ورای جنبه تزیینی، کاربرد نمادین و اعتقادی داشته و به عبارتی ریشه در باورهای مذهبی آن دوره دارد؛ نمادهایی که بیانگر شگون و برکت، خیرخواهی، باروری، جاودانگی و مانایی و همچنین دوام سلطنت و قدرت بوده اند.
میرچا الیاده و انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار آرای میرچا الیاده درباره انسان را بررسی می کند. الیاده که با روش هرمنوتیک تاریخی - دینی به کشف معانی و تأویل پیام های پنهان اسطوره ها، آیین ها و نُمادها می پردازد پرسش از وضعیت انسان را پرسشی راستین و اساسی می داند. وی انسان ها را از لحاظ نگرش به هستی به دو دسته تقسیم می کند: انسان جوامع سنتی که قطعاً انسان دینی است و انسان مدرن. فهم الیاده از انسان در دو بخش بررسی می شود: اول، وضعیت انسان در حالت هبوط کرده؛ دوم، انسان به مثابه انسان دینی. موضوع هبوط کردگی، تحلیل هوشمندانه الیاده از جنبه های منفی وجود نامقدس عرفی را از سه جنبه آشکار می کند: هبوط از بهشت، سکولاریزاسیون و هبوط به درون زمان و تاریخ. هبوط از بهشت به معنای از دست رفتن آن کمال اصیل آغازین است. سکولاریزاسیون هبوط در فرهنگ سکولار و کیهانِ تقدس زدایی شده است. هبوط در تاریخ عبارت است از زندگی در زمان نامقدس که از لحاظ هستی شناختی واقع بودگی در عدم است. انسان دینی از زندگی معنادار و وجه بودن مقدس در تاریخ لم یزرع برخوردار است. او دقیقاً همان چیزی است که در زمان آغاز به او داده شده است. او دغدغه معنابخشی به زندگی را دارد. برای او فقط اعمال و کرداری واقعی اند که مقدس باشند. هر عملی باید تکراری از نمونه ازلی و مثالی اش باشد.
بررسی تطبیقی مکان ها و زمان های مقدس در قرآن و کتاب مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقسیم هستی به قدسی و غیرقدسی، از مهم ترین شاخصه های یک دین و آیین به شمار می رود. ادیان ابراهیمی، یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام، از این قاعده مستثنا نیستند و بر دو مفهوم مقدس و نامقدس تأکید می کنند. برخلاف ادیان اسطوره ای، کشف این مقدسات بر اساس خبر الهی و کتب مقدس (عهدین و قرآن کریم) انجام می شود. در این تحقیق با مراجعه به متون نقلی این سه دین، یعنی قرآن و عهدین، اماکن و ازمنة مقدس استخراج شده است. براساس یافته های این تحقیق، با توجه به محوری بودن اعتقاد به خداوند و ادعای توحید در هر سه دین، می توان راز تقدس این مکان ها و زمان ها را تجلی خداوند (یهوه، اقانیم سه گانة تثلیث و الله) در آنها دانست.
مفهوم و ماهیت اهانت به مقدّسات با نقد دیدگاه اندیشمندان غیرمسلمان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اهانت به مقدّسات مشتمل بر دو واژه اهانت و مقدّسات است. برداشت های متفاوتی از این دو واژه وجود دارد. در این تحقیق مفهوم لغوی و اصطلاحی «مقدّسات» و «اهانت» با استفاده از فرهنگ لغت ها و کتب فقهی و حقوقی بررسی می شود، زیرا اولین گام برای تبیین مصادیق «مقدّسات» و شیوه های تحقق «اهانت» و نیز استنباط حکم اهانت، تبیین مفهوم این دو واژه است. بنابر یافته های این تحقیق، اصطلاح «مقدس» یعنی چیزی که (ذاتاً یا اکتساباً) مطهر و منزه از هر نقص و عیب و دارای حرمت الهی است و «اهانت به مقدّسات اسلام» یعنی هر فعل یا ترک فعلِ عالمانه و عامدانه ای که با شأن و جایگاه شرعی مقدّسات سازگار نباشد، مانند: ارتداد، استخفاف (تحقیر کردن، خوار و پست شمردن، سبک شمردن)، استهزاء (تمسخر)، تهتک (هتک حرمت، آبروریزی، بدنام سازی)، سب و شتم و نصب (دشنام گویی و فحاشی) و بی احترامی و بی حرمتی. در قسمت پایانی این تحقیق، دیدگاه سه تن از اندیشمندان غیرمسلمان یعنی امیل دورکیم، میرچا الیاده و رودُلف اُتّو بررسی و نقد می شود. در ادبیات اندیشمندان غیرمسلمان، واژگان و اصطلاحات مشابه و یا معادل «مقدس و نامقدس» متفاوتند.
تبیین مفهوم مقدس و نامقدس در دین شناسی مکتب کارکردگرایی و پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۱۴۹-۱۷۰
حوزه های تخصصی:
مفهوم مقدس در واکاوی ریشه و تعریف دین بر مبنای تفکیک مقدس و نامقدس یکی از پرکاربردترین مفاهیم در میان نظریه پردازان مکتب پدیدارشناسی و کارکردگرایی دینی است. مسئله اصلی تحقیق در این نوشتار بررسی جایگاه، معنا و کاربرد مفهوم مقدس و نامقدس در دین شناسی این دو مکتب با تاکید بر دیدگاه دورکیم، اتو و الیاده است که در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در کارکردگرایی دورکیم حقیقت دین اعتقاد به خدایی فوق طبیعی نیست، بلکه او تفکیک امور مقدس از غیرمقدس را از کارکردهای جامعه می داند؛ اما در پدیدارشناسی اتو جوهر دین تجربه امر مقدس است، که به شیوه منحصر بفرد، به صورت اسرارآمیز و رعب انگیز برای هر انسانی تجربه می شود و کیفیتی متعال وصف ناپذیر دارد، از طرف دیگر فرآیند نمادسازی دینی و دیالکتیک امر مقدس از مهم ترین مفاهیمی است که در پدیدارشناسی الیاده مورد توجه قرار گرفته است.
خاستگاه درختان مقدس؛ مطالعه موردی درختان مقدس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
35-49
حوزه های تخصصی:
براساس پژوهش های صورت گرفته، اعتقاد به درختان مقدس کمابیش در سراسر جهان و با دلایل متعدد وجود دارد. در فرهنگ عامه ایرانیان نیز برای برخی از گیاهان و درختان نیرو و خواص و تقدس خاصی قائل بوده اند. در ایران کمتر محلی است که نمونه ای از درختان مورد احترام را نداشته باشد. این درختان گوناگون، در باور عامه مردم ویژگی هایی کم وبیش یکسان دارند؛ از جمله اینکه بریدن آنها و حتی شکستن شاخه هایشان سبب نابودی یا زیان های مهم برای شکننده دربرخواهد داشت. این درختان برآورنده حاجات نیازمندان بوده، در دفع برخی امراض و چشم زخم مؤثرند. نتایج نشان می دهند که به طورکلی، اعتقاد به درختان مقدس در ادیان خداباور و غیر خداباور متفاوت است. در میان مسلمانان، تقدس درختان خاص، بیشتر با تجلی خدا و جایگاه ارواح پاک اولیا و عرفا یا با مقبره های آنان یا با اعمال و وقایع زندگی پیامبران و رهبران مذهبی مرتبط است؛ اما در ادیان خداناباور، تقدس درختان به جایگاه ارواح و الهه ها، و در عمل به سطح جادوگری و طلسم تقلیل یافته است. جُستار پیش رو با استفاده از منابع مکتوب و با شیوه توصیفی تحلیلی صورت گرفته است.
بلوط؛ یک میراث، یک فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
25 - 34
حوزه های تخصصی:
در تاریخ زندگی بشر اقوام و ملل به دلایلی در باورهای دینی و مذهبی برای عناصر طبیعی از جمله گیاهان جایگاه مقدس و اساطیری قائل شده اند. از این رو گیاهان مقدس در فرهنگ و هنر مردم راه یافته، چنانکه در نقوش و تزئینات ایرانی از دیرباز گل، میوه و درختانی نمادین حضور داشته اند که در هنر دوران اسلامی نیز تداوم یافته اند. در ایران باستان که خاستگاه بسیاری از گیاهان بوده، بلوط به عنوان میراثی کهن با زندگی مادی و معنوی زاگرس نشینان از جمله مردمان کهگیلویه و بویر احمد به نحوی آمیخته که به نماد سرزمینشان تبدیل شده است. از این رو پژوهش حاضر تلاش دارد تا با نگاهی به اندیشه و باورهای ایرانیان در تصویرگری نقش بلوط به ویژه در هنر دوران ساسانی بپردازد، و در تداوم آن به تحلیل این نقش مایه، مفهوم و اهمیت جایگاه بلوط از گذشته تاکنون اشاره می کند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق اسناد و منابع کتابخانه ای و گزارشات میدانی انجام شده است. یافته ها بیانگر آن است که استفاده از نقش مایه بلوط ورای جنبه تزئینی، از کاربردی نمادین و اعتقادی برخوردار بوده و با فرهنگ زاگرس نشینان به گونه ای عجین شده است که زندگی، طبیعت، معاش، آداب ورسوم و ادبیات شفاهی آنان را نیز تحت تأثیر قرار داده و به عبارتی ریشه در باورهای اسطوره ای- آیینی این سرزمین دارد. نمادهایی که با تناوری، راست قامتی، پایداری و پیروزی در ارتباط است.
سنتِ سنت گرایان و سنت گرایی معماران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله بر آن است که در مفهوم سنت و مرام سنت گرایان تعمق و تأملی نماید. آیا سنتِ سنت گرایان همان سنتِ گم شده ما و عالم معماری ما است؟ آیا این سنت، تداوم فرهنگ سنتی ما است؟ آیا این سنت می تواند پردازنده و بازآفریننده معماری سنتی ایران باشد؟ سنت گرایان از کی و کجا پدید آمدند؟ مرام آنان چیست و نگاه ایشان به معماری چگونه است؟در پاسخ، این مقاله سنت گرایی را پدیده ای مدرن و سنتِ سنت گرایان را سنتی نخستین، فرازمانی، فرامکانی و فرافرهنگی می یابد؛ سنتی که تمامی اقوام و عقاید، از هندو و بودایی و مسیحی و مسلمان را فرا می گیرد و داعیه جهان شمولی و عالم گیری دارد.مقاله سپس با تأملی در یک اثر معماری سنت گرا، کارآمدی آن را در تداوم معماری سنتی و سنت معماری این مرز و بوم بررسی می کند: معماری سنت گرا در شایسته ترین شکل خود، پا را از تعریف و تمجید و تقلید معماری سنتی فراتر نمی نهد و پاسخی از جنس زمان به معماری سنت سوخته این سرزمین نمی دهد.نتیجه آنست که معماری را گِلی است و دِلی؛ گِل را تافتن و دِل را نیافتن، سبب می شود تا معماری ما و آموزش معماری ما از فهم عمیق سنت و معماری سنتی بازماند و به تقلیدی رقیق از آن بسنده کند.