فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۶۱ تا ۵٬۰۸۰ مورد از کل ۷۹٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زبان دین یکی ازاصطلاحات نوپدید درمطالعات غربی است که با هدف رمزگشایی از عبارات غامض عهدین به کار رفته است.این اصطلاح مانند دیگرمسائل علمی جدید ،متفکران مسلمان را به تامّل واداشته تادر موضوعی جدید به نام زبان قرآن قلم بزنند،که بعضی از مسائل آن از سوی علمای پیشین طرح شده بود.دو عامل زیربنای نظرات این پژوهشگران را تشکیل داده است،یکی شباهت ظاهری واژه های قرآن با زبان عربی ودیگری مبنای اعتقاد توحیدی آنان.نوشتار حاضر به تحلیل نظرات دو دانشمند شیعی معاصر،یعنی علامه طباطبایی و میرزا مهدی اصفهانی در باب فهم همگانی قرآن ،با نگاه استقرایی به آیات پرداخته و تفاوت آن را با فهم عرفی بیان کرده است ودر نهایت با مبناقراردادن آیات وروایات در حوزه معارف،تعریفی جدیداز زبان قرآن ارائه کرده است ،که برطبق این دیدگاه فهم زبان قرآن موهبتی فطری از جانب خداوند متعال است که مانند اصل معرفت از سنخ ادراک نیست بلکه از سنخ یافتن و وجدان کردن است.قابل تعریف نیست اما قابل فهم است.چنان که در پرتو تعالیم توحیدی اصیل، شناخت صحیحِ ماهیّتِ زبان خدا در قرآن کریم براساس صفای جوهر باطنی انسان بنا نهاده شده است و هر کس با زبان خود می تواندزبان قرآن را که زبان توحید است دریابد.
بررسی فقهی حقوقی انتقال اوراق گواهی حق تقدم استفاده از تسهیلات مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۵ ویژه نامه فقه و حقوق نو ۱۴۰۲
477 - 492
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : انتقال پذیری اوراق گواهی حق تقدم استفاده از تسهیلات مسکن، هم به لحاظ فقهی و هم حقوقی در خور توجه است. تشریح مسئله در گرو تبیین خرید و فروش حق امتیاز وام و تسهیلات است؛ زیرا آنچه مورد انتقال واقع می شود، حق امتیاز است؛ وگرنه این اوراق، به خودی خود، فاقد ارزش هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی فقهی حقوقی انتقال اوراق گواهی حق تقدم استفاده از تسهیلات مسکن انجام شده است. مواد و روش ها : این تحقیق از نوع نظری و روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی است. روش گرد آوری اطلاعات کتاب خانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتاب ها و مقالات صورت گرفته است. ملاحظات اخلاقی : در تحقیق حاضر، اصل امانت داری، صداقت، بی طرفی و اصالت اثر رعایت شده است. یافته ها : بحث از انتقال گواهی حق تقدم استفاده از تسهیلات مسکن در گرو تبیین امکان سنجی خرید و فروش حق است. نتیجه : مستند به بخش نامه بانک مرکزی، انتقال اوراق گواهی حق تقدم مسکن، چنانچه تابع قوانین مربوطه باشد، بلامانع است.
گامی نو در ساختارشناسی سوره فتح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد تفسیری «وحدت سوره» و « سوره به مثابه واحدی پیوسته»، سوره های قرآن کریم دارای ساختاری منسجم و منظم هستند لذا برای فهم بهتر هر سوره بایستی به روح کلی و ساختار آن توجه شود. با این رویکرد می توان ارتباط منسجم و هماهنگ میان آیات سوره را کشف و از طریق بررسی متن و ارتباطات لفظی، ادبی و محتوایی سوره، ساختار آن را به دست آورد و با استخراج موضوع محوری سوره به تفسیر اجزاء آن پرداخت. برای فهم تصویر و هندسه باطنی سوره با این رویکرد کل نگر و ساختارشناسانه، در وهله اول بایستی آیات، پاراگراف بندی (بخش بندی) شوند. در این نوشتار «سوره فتح» ابتدا به روشی نو (بدون توجه به محتوای آیات و صرفاً براساس شواهد لفظی) بخش بندی می شود، سپس پاراگراف های هم سیاقِ دارای وحدت موضوعی، به صورت یک «فصل» دسته بندی شده و در نهایت موضوع محوری سوره استخراج می گردد. کلیه مراحل بخش بندی، فصل بندی و استخراج موضوع محوری سوره، براساس اصول پاراگراف بندی است.
Faith and Inquiry(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
83 - 100
حوزههای تخصصی:
Contemporary philosophers of religion have predominantly focused on understanding the nature of faith, yet there has been a lack of attention towards a particular type of faith that we can call inquiry-based faith. This paper aims to address this gap by exploring some challenges associated with inquiry-based faith. I argue, in particular, that while this is a widespread kind of faith, we face a dilemma in showing how it is possible and plausible. On the one hand, faith that P requires acceptance of P, and on the other, if someone is inquiring into whether P is the case, she must not already accept that P is the case. Borrowing a conceptual framework from recent literature on inquiry, I propose a solution to this dilemma by appealing to parts of the story of Abraham in the Quran. I suggest, specifically, that one can have faith that a partial answer to a question is the case, and at the same time, seek further inquiry into the question for a more complete answer. As such, I support the idea that inquiry-based faith is a possible and plausible option for both faithful people and inquirers.
تبیین مانایی تمدن ها با نگاهی به سنت های الهی از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
44 - 63
حوزههای تخصصی:
بی گمان مانایی و ناپداری تمدن ها بسته به عواملی فراوانی است. بر اساس متون دینی عواملی مانند ظلم، کفر، شرک در ناپایداری و هلاک تمدن ها دخیل اند و مقتضای برخی از سنت های الهی مانند احباط، ابتلا، تدمیر و استیصال و استخلاف، چنین چیزی است. این نوشتار با استفاده از روش کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات و روش توصیفی - تحلیلی در استنتاج دیدگاه با تأکید بر آیات قرآن، به این پرسش اساسی پاسخ می گوید که چرا با وجود عوامل افول، برخی تمدن ها مانا باقی می مانند؟. یافته های تحقیق به شرح زیر است: الف) آن امت ها و جوامع از صفات و ویژگی هایی بهره می برند که همان ها باعث پیشرفت و پایداری شده است. ب) با بهره گیری از اسباب مادی می توان سطح رفاه را بالا برد و به پیشرفت و پایداری دست یافت؛ هرچند به منظور دستیابی به مانایی و پیشرفت همه جانبه نیازمند تلفیق اسباب مادی و معنوی است. ج) برخورداری از امکانات مادی ممکن است بر اساس سنت امهال و استدراج باشد. د) کفر مانع رشد اقتصادی نیست؛ هرچند طبق سنت احباط، آرامش و سعادت دنیوی تحقق پیدا نمی کند و این توسعه ماندگار نخواهد بود. ه ) برخی از عوامل مانند ظلم علت تامه هلاکت اند؛ اما برای نابودی و مرگ از نقش اقتضایی برخوردارند. و) از منظر دین، پایداری در معنای رایج، مساوی با مانایی نیست. در مانایی کیفیت و کمیت به صورت توأمان لحاظ می شود که از آن به پیشرفت کوثری تعبیر می شود.
جمهوریت و الزامات شکلی و محتوایی آن در نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
113 - 143
حوزههای تخصصی:
الگوی سیاسی مدنظر امام خمینی، رویکرد نسبتاً جدیدی در قلمرو «حکومت اسلامی» به شمار می رود. ایشان، حکومت مدنظر خود را به منزله «نوع» ی معرفی کرده که جمهوریت، «جنس» آن و اسلامیت، «فصل ممیز» آن از سایر جمهوری هاست. وقتی جمهوریت جزء ذات یک نظام سیاسی باشد باید انتظار داشت تا پیامدهای آن در تمام شئون پدیدار شود. بااین حال، در ادبیات سیاسی و حقوقی نمی توان به صورت دقیق، به تعریفی نظام مند از جمهوریت دست یافت. عدم وجود این تعریف موجب تعارض ها و مناقشه های مختلف در سطوح تصمیم گیری و اجرایی از جانبی و گفتمان های حاکم بر این امور، از جانب دیگر شده است. ازاین رو پژوهش موجود با روش تحلیلی-توصیفی و با توجه به قانون اساسی و سخنان امام خمینی در زمان معرفی ساختار مدنظرشان، در پی یافتن تعریفی از جمهوریت در نظام سیاسی جمهوری اسلامی و بررسی تأثیرات نظری و عملی آن است. برابر یافته های این مقاله، الگوی ارائه شده در جمهوری اسلامی ایران، ناظر بر ساختار شکلی و ماهوی جمهوریت است و در چهارچوب «کلان الگوی مدرن» قرار می گیرد؛ بنابراین مسئولان جمهوری اسلامی موظفند برای جلوگیری از دگردیسی و تغییر ماهیت، الزامات این امر را در تمام شئون لحاظ کنند.
جستاری در رویکردهای اجتماعی سیدبن طاووس در کتاب تتمات مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
163 - 180
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رویکردهای سیدبن طاووس به عنوان شخصیتی اثرگذار در گسترش و تعمیق فرهنگ دعا در مکتب تشیع در تألیف اثر مهم دعایی خود « تتمات مصباح المتهجد » می پردازد. رویکردهایی که علاوه بر شخصیت علمی، معنوی و عرفانی ابن طاووس، از جنبه های دیگری چون زمان شناسی، بصیرت دینی، کنش گری اجتماعی- سیاسی به جای انزوای اجتماعی و کناره گیری از سیاست و جامعه گزینی بجای جامعه گریزی در شخصیت وی نشأت گرفته است. انتخاب این موضوع به این جهت است که حیات ابن طاووس در یکی از مقاطع بسیار حساس تاریخ اسلام -یعنی مقطع سقوط سلسله بنی عباس توسط مغولان- قرار داشت و موضع گیری و کنش سیاسی و اجتماعی او، نقش مهم و مؤثری در آن مقطع و زمان های بعد ایفا کرد و در آن شرایط، نقطه عطفی در حیات مکتب تشیع بود. اما، با این حال در برخی از اظهارنظرها به این عالم فرهیخته، نسبت هایی از قبیل انزوای اجتماعی، بی توجهی به رسالت الهی عالمان ربانی در قبال جامعه و حتی گرایش به تصوف داده شده است که باید این نسبت ها مورد بررسی قرار گیرد. از این رو مسئله ی محوری این پژوهش، بررسی رویکردهای اجتماعی و سیاسی او در تألیف اثر دعایی و هم چنین، نقد نسبت هایی است که به وی داده شده است.
بازشناسی معانی واژه های «مخلط»، «مختلط»، «تخلیط» و سایر مشتقات ریشه «خلط» در کتب رجالی متقدم شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
141 - 170
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های تشخیص حدیث صحیح از ضعیف، آگاهی از احوال و اوصاف راویانِ سلسله اسانید روایات است. این آگاهی از طریق مراجعه به کتاب های رجال میسر می گردد. باید توجه داشت که علمای رجال متقدم شیعه در مقام معرفی اشخاص، گاه الفاظی را استعمال کرده اند که مدلول و مفهوم بعضی از آن ها برای علمای معاصر به روشنی معلوم نیست. ازآنجاکه توثیق و تضعیف راویان، با اطلاع از مدلول درست این الفاظ امکان پذیر است، ضرورت دارد مدلول آن ها بررسی و واکاوی شود. ازجمله این الفاظ «مخلّط»، «مختلط»، «تخلیط» و سایر مشتقات ریشه «خلط» است. در پژوهش حاضر، این الفاظ و اصطلاحات از هم تفکیک و سپس به روش توصیفی تحلیلی و براساس منابع کتابخانه ای، تمام مصادیق این اصطلاحات مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه ای که حاصل آمد، این بود که این الفاظ، برخلاف نظر سایر درایه نگاران متأخر، هم معنا نیستند؛ بلکه هریک از این ها، بسته به معانی لغوی شان، معنای متفاوتی با دیگری دارد.
تحلیلِ انتقادیِ براهینِ هفت گانه ابن سینا در ردّ این همانیِ نفس و مِزاج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
111 - 137
حوزههای تخصصی:
مسئله ی اساسیِ این پژوهش، بررسی و تحلیلِ انتقادیِ براهینِ هفت گانه ی ابن سینا در ردّ این همانیِ «نفس» و «مِزاج» و هدف از آن، نشان دادنِ ناتوانیِ این براهین در ردّ اینهمانی مزاج و نفسِ گیاهی و همچنین ناتمامیّتِ چهار برهان از این براهین است. ابن سینا در آثارِ خود، هفت برهان در اثباتِ ناایهنمانیِ مزاج و نفس اقامه کرده است. بر اساسِ این براهین مزاج به ترتیب با 1) جامع و حافظِ آن؛ 2) علّتِ فاعلی و غاییِ آن؛ 3) مبدأ حرکاتِ جانداران در جهاتِ متفاوت؛ 4) مقوّمِ جوهریِ انواعِ جاندارن؛ 5) مُدرِک ادراکاتِ حسّی؛ 6) مُدرِک ادراکاتِ عقلی و 7) مُدرِک خودآگاهیِ انسانی، نااینهمان است و از آنجا که نامزدی برای این امورِ هفت گانه جز نفس وجود ندارد؛ مزاج نااینهمانِ با نفس به مثابه تنها مصداقِ این امور است. بر اساسِ یافته های این پژوهش سه برهان اوّل بر اساسِ ابتنا بر مبانیِ فیزیکیِ باطل شده، در اثباتِ مدّعا تامّ نیست و برهانِ چهارم نیز دچار مغالطه ی مصادره به مطلوب است. برهان پنجم، ششم، هفتم تامّ و قابلِ دفاع هستند؛ امّا این براهین به دلیلِ تکیه بر تغایر «مزاج» با «مبدأ ادراکات»، صرفاً تواناییِ نشان دادنِ تغایر «مزاج» و نفسِ حیوانی و انسانی را دارند؛ در نتیجه مجموعه ی براهینِ هفت گانه ی بوعلی ، تواناییِ اثباتِ تغایرِ «مزاج» و «نفسِ گیاهی» را ندارد.
مفهوم شناسی عبارت قرآنی «اسمُه أحمَدُ» با رویکرد تحلیل قراین لفظی و غیر لفظی
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۴ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
39 - 62
حوزههای تخصصی:
آیه 6 سوره مبارکه صف، از زبان حضرت عیسی (ع) به ظهور پیامبر موعود بشارت می دهد. اکثر پژوهشگران عبارت «اسمُهُ أحمَدُ» را بیانگر نامگذاری خاص پیامبر (ص) به «أحمد» دانسته اند و برای اثبات نبوت وی دنبال این اسم یا معادل معنایی آن در انجیل گشته اند و مواردی را بیان نموده اند. برخی خاورشناسان درصدد انکار این مساله شده اند. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از قراین لفظی مثل کشف بن معنایی واژگان، معنای اسم علم، سبک زبانی قرآن و عهدین در معرفی شخصیات و توسعه معنایی و قراین غیر لفظی مثل ادله تاریخی، روایی و عقلی در صدد کشف معنای این عبارت مهم و چالش انگیز بوده است. نتیجه اینکه معنای واژگان «اسم» و «أحمد» صرفاً به معنای (نام او احمد است) نیست؛ بلکه می توان معنای (صفات او ستوده تر است) را از آن اراده کرد که این اوصاف برجسته یکی از دلایل روشن بر تمایز و شناخت آن حضرت از دیگران شده است. از طرفی الزاما آیه 6 سوره صف دلالت بر وجود این نام در انجیل ندارد بلکه ممکن است بشارت با این نام در سنت شفاهی حضرت عیسی(ع) باشد. با بررسی قراین یادشده، شایسته است معنای این عبارت را به مفاهیمی والاتر از صرف ارجاع به اسم علم آن حضرت(ص) تعبیرکرد و می توان با لحاظ نمودن توسعه معنایی هم معنای نام و هم صفات اخلاقی و رفتاری رسول اکرم (ص) را از عبارت اراده کرد که وی را سرآمد دیگر پیام آوران الهی کرده است.
توظیف الأسالیب العامیه فی لافتات أحمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
49 - 62
حوزههای تخصصی:
المعروف أن کافه لغات العالم تحوی لهجات تتفاوت فی سعه انتشارها وتعددها، کما أن المعروف أن اللغه العربیه قد تعددت لهجاتها حسب انتشار العرب فی قبائل کثیره قدیما، وفی بلدان متعدده حدیثا. والعراقیون، کغیرهم من العرب، تجمعهم لهجه تنتمی إلى مجموعه لهجات شرق العالم العربی. وقد کان للهجه العراقیه تأثیر على لغه عدد غیر قلیل من الشعراء العراقیین، فراحوا یستعیرون بعض مفرداتها؛ لکن کان أحمد مطر أکثر من غیره من شعراء العراق المعاصرین تأثرا باللهجه العراقیه، فراح یوظفها فی أشعاره عامه، ولافتاته السبع خاصه بأشکال وأسالیب متعدده تراوحت بین الاستفاده من کلمه عامیه بدل کلمه فصحى، والأسلوب الکنائی الذی یشمل کنایه عن کلمه؛ سواء أکانت صفه أم موصوفاً أم غیر ذلک، وکنایه عن معنى أو مفهوم، وأسلوب الشتائم، وأسلوب التوریه، والاستعانه بالأغانی، خاصه الشعبیه منها، وتسهیل الهمزه، وتوظیف تعابیر من لهجات عربیه أخرى غیر العراقیه. وقد اعتمد البحث على المنهج الوصفی التحلیلی الذی یقوم بتحدید الظاهره وعرضها تمهیدا لتحلیلها، وتوصل إلى أن أحمد مطر کان مبدعا فی هذا المجال، فقد حرص على انسیابیه کلامه، فلم یُحدث ر جه لدى القارئ تک در استرساله مع القصیده موسیقیا وعاطفیا. فکلمات أحمد مطر فصیحه من ناحیه الظاهر والبنیه، عامیه من ناحیه الاستعمال، وهذه المیزه تنطبق على الکثره الساحقه من مفردات اللهجه العراقیه؛ لکن هذا لا یعنی أن المتلقی بإمکانه الولوج إلى عمق مقاصد أحمد مطر، دون أن تکون له معرفه بأسالیب اللهجه العراقیه أو اللهجات التی تم توظیفها فی شعره.
راهکاری تلفیقی در کاهش اضطراب مرگ بر اساس مقایسه راهکارهای یالوم و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله مرگ یکی از مهمترین دغدغه های وجودی انسان است. انسان از بدو تولد تا زمان مرگ، همیشه اضطراب مرگ را با خود به همراه دارد. متفکران بسیاری برای کاهش اضطراب مرگ راهکار ارائه داده اند. یالوم و ملاصدرا نیز هر کدام بر اساس مبانی خویش به چیستی مرگ پرداخته و راهکارهایی را ارائه کرده اند؛ از جمله راهکارهای مهم یالوم در درمان اضطراب مرگ، موج آفرینی است. با تحلیل مبانی فلسفی ملاصدرا نیز، راهکار نگرش تحولی به مرگ و جزئی از فرایند تکاملی هستی انسان دانستن آن، از فلسفه اش استنباط می شود. نویسندگان در این تحقیق در صددند تا با به کارگیری معیارهای مختلف علمی، به مقایسه و داوری دیدگاههای دو متفکر بپردازند. مسأله اصلی مقاله حاضر آن است که، چه راهکار تلفیقی ای را می توان با مقایسه دیدگاههای یالوم و ملاصدرا در کاهش اضطراب مرگ، ارائه داد؟ روش این تحقیق تحلیلی- توصیفی، بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است. داده های این تحقیق نشان می دهد که راهکارهای یالوم و ملاصدرا هر کدام، کاستی های خاصی دارند؛ اما با در کنار هم قرار دادن آنها می توان راهکاری تلفیقی و جامع در کاهش اضطراب مرگ ارائه داد. نتیجه تحقیق، ارائه «حیات مبتنی بر اندیشیدن و عمل کردن» به عنوان راهکاری تلفیقی در کنترل و کاهش اضطراب مرگ، است.
بررسی مفهوم «سنت» در اندیشه متفکران مسلمان و نقش آن در ساختن جهان مدرن
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
49 - 74
حوزههای تخصصی:
جوامع مسلمان در روند نوسازی عصر مدرن با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند که گاه چهره سیاسی یا اقتصادی و گاه چهره اجتماعی به خود می گیرند. حجم عظیم این مشکلات، روند توسعه را نه تنها به تأخیر انداخته، بلکه آن را متوقف و چرخه هایی از فساد و بحران مشروعیت را به بار می آورد. جریانی از متفکران مسلمان معتقدند که عمده این مشکلات، ریشه های فرهنگی تمدنی دارند؛ به این معنا که گذشت زمان، ماهیت این مشکلات را تغییر نخواهد داد؛ما همچنان با دشواری های فکری درگیر هستیم که مسلمان چند قرن پیش اینگونه بود. درنتیجه، در مورد راه حل ها نیز، اولویت و اصالت با نظریاتی است که از امکانات درونی فرهنگ برای حل نابسامانی ها بهره می جویند. این مقاله با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که متفکران مسلمان چگونه از «سنّت» برای پیشبرد توسعه استفاده می کنند؟ پاسخ به این پرسش، به خصوص به کارگیری مفهوم «سنّت» به عنوان مفهومی روش شناختی، اهمیت فراوان دارد. از نظر این جریان فکری، سنّت همچنان مهم ترین ایده های راه گشایانه را در اختیار ما می گذارد؛ ایده هایی که به مختصات و جزئیات جوامع مسلمان آشنا هستند و از ساده انگاری نظریات غرب گرایانه یا شرق گرایانه به دورند.
بازپروری مناقب و آموزه های علوی در سوگ سورده آیینی جیحون یزدی و تببین اندیشه ورزی شاعر از سیرت اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیم علوی در کلام شاعرانه، جامه ای دیگر در بر می کنند به گونه ای که شعر با شرع آمیخته می شود و عشق علوی با معرفت تر حاصل می گردد؛ از این رو در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و استشهادی به بررسی منقبت و آموزه های علوی در سوگ سردوه آیینی جیحون یزدی پرداخته می شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که منقبت علوی در شعر جیحون، شیوه خاصی دارد به طوریکه کلام در چهارچوب اندیشه و تفکری خاص برای روی گردانی از دنیا، حرکت به وصول حق و سیر به سوی کمال شکل می گیرد. در حقیقت جیحون با استفاده از دو بال «خوف و رجا»، به منقبت علوی می پردازد و در این مسیر، ایمان را فرزندی حاصل از ازدواج این دو بال به حساب می آورد و حقیقت اندیشه خود را، فیض سیرت اهل بیت می داند. مصالح کلام شاعر با منقبت علوی در جهت سعادت انسان گام برمی دارند و در این مسیر حدِّ اعلای استفاده از مواهب مادی و معنوی را می رسانند، اما در این میان باطن شریعت به زیبایی در سخن شاعر نمایان می گردد و شریعت، وسیله یا پوسته ای برای طریقت و رسیدن به حقیقت مکتب علوی می گردد. شاعر در این مسیر، ابتدا چهره علوی را در درجه اول به صورت «طرح» در شعر پیاده می کند و سپس مخاطب را به فضایل علوی می کشاند به طوری که کلمات شعر ما را از وجود اهل بیت آگاه می سازد و شخصیت علوی در افق واژگان پدیدار می شود و با خواننده رابطه مستقیم برقرار می کند تا مخاطب به عرصه سیره اهل بیت راه جوید. بسامد مناقب امام حسین(ع) 39/0، قمربنی هاشم 15/0، حضرت زینب 14/0، علی اصغر7/0، علی اکبر6/0 و سایر اهل بیت و شهداء 19/0 می باشد.
اهمیت، نتایج و دستورالعمل «محاسبه نفس» از دیدگاه امام علی علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محاسبه نفس، یک آموزه مورد تأکید در اخلاق دینی است. به پیروی از میزان شریعت، در عرفان اسلامی نیز پرداختن به محاسبه نفس، به عنوان یک دستور سلوکی مهم مطرح شده است. امام علی علیه السلام نیز در خلال بخش های متعددی از نهج البلاغه و در سایر روایات بر اهمیت محاسبه نفس تأکید ورزیده و برخی از مهم ترین نتایج آن را برشمرده اند. ایشان همچنین به برخی از نکات اساسی در دستور العمل محاسبه نفس اشاره داشته اند. «اهتمام به محاسبه نفس پیش از ورود در عمل»، «اختصاص دادن یک وقت خالی و اختصاصی در برنامه روزانه به محاسبه»، «جدیت و سخت گیری در محاسبه نفس» و «تهیه دفترچه جهت ثبت اعمال در آن»، برخی از این دستور العمل ها است. همچنین باید توجه داشت که امام علی علیه السلام ما را از نقطه مقابل محاسبه و بازرسی از نفس خود، یعنی عیب جویی از دیگران و تجسّس در معایب آنها، به شدت بر حذر داشته اند.
تجلیّات الاستعاره الفضائیه فی أدعیه الصحیفه السجّادیه فی ضوء نظریه لایکوف وجونسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الصحیفه السجّادیه غنیّه عن التعریف فهی ثالث مرجع فی تراث آل البیت علیهم السلام، وأورده الإمام السجاد علیه السلام بصیغه بلاغیه راقیه جدّاً. والاستعاره تعدّ أفضل آلیه لتصویر أدعیته التی أکثرها تنشأ عن الثقافه العقدیه وإیمانه بالله سبحانه وتعالى؛ وهذه الاستعارات الفضائیه نابعه من صمیم تجارب الإمام السجاد (ع) الیومیه، ولغته الاعتیادیه ولیست مجرّد زخرفه وتزیین فی البلاغه، فلا یمکن الاستغناء عنها أو تجاهلها، فهی حصیله تفاعل بین فکرین نشیطین، وعن طریق التفاعل تلعب الأدعیه فی الصحیفه السجادیه دوراً أساسیاً سواء أکان بین القارئ والمتلقی أم کان بین الإمام ومحیطه الذی یعیش فیه. إنَّ نظریه الإستعاره المضمونیه تقدّم لأوّل مرّه من جانب جورج لایکوف ومارک جونسون فی کتابهما "الاستعارات التی نحیا بها"، حیث رأى الاثنان بأنّ الاستعاره لیست سوى وسیله للمعرفه، تُسهم فی بلوَرَهِ التصوّرات المختلفه للإنسان، فکلّ تجاربنا فی المحیط هی بالدرجه الأولى تجارب استعاریه، ونظراً إلى أنّ الاستعاره تعتبر بنیه فی التصوّر لها علاقه وثیقه بدماغ وذهن الإنسان، لکونها تسهم فی المعرفه وإنتاج المعنى والفهم، ومن بین الاستعارات التی قام البحث بدراستها: الاستعاره الفضائیه باعتبارها نشاطاً ذهنیاً، وإنتاجها لتصورات من خلال الدور الذهنی، تنتج تفاعل بین المجالین الحسّی والذهنی وهی ترتکز الاستعارات الفضائیه على التصورات الفیزیائیه البسیطه مثل فوق- تحت، داخل- خارج والمرکز- الهامش أو الحاشیه. إنَّ البحث یعتمد فی هذه الدراسه بالمنهج التحلیلی- الوصفی، حیث یستخرج الاستعارات الفضائیه من بین أدعیه وکشف دلالاته السامیه. ومن أهمّ نتائج هذه الدراسه: أنّ الاستعاره الفضائیه فی الصحیفه السجّادیه تکمن بنیه صورّتها فی الضعف، الخضوع، الوعی، المستقبل، اللاوعی، الفشل، الانهزام، الانتصار ویستند الإمام السجّاد (ع) إلى التجارب الفیزیائیه وهی مرتبطه بالکائنات التی تحدّدها الاتجاهات الفضائیه نحو الأسفل: تحت، الأعلى: فوق، الورائیه: وراء، الإمامیه: أمام. وأهمّ الخطاطات التی تحضر فی استعارات الصحیفه السجّادیه هی خطاطه المسار العمودی فی مضمون التمرّد عن طاعه الله، الثنائیات الفضائیه فی الاستعاذه بالله من سیّئات الأخلاق، خطاطه الاتجاه والحرکه فی الاستعانه بالله عزّوجل للتخلص من الخطایا وغضبه.
خطاب زکریا ومریم فی القرآن فی سورتی مریم وآل عمران (دراسه أسلوبیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الأسلوبیه منهج نقدی یتناول الظواهر اللغویه والأدبیه للنصوص وطریقه الصیاغه والتعبیر للکشف عن الجوانب الدلالیه والجمالیه والنفسیه فیها. تتمیّز الأسلوبیه بإلقاء الضوء علی نوعیه توظیف العناصر اللغویه والأدبیه والکشف عن المؤثرات البارزه التی استعملها الکاتب. تتناول المقاله دراسه الخطابین القرآنیین لزکریا النبی والسیده مریم علیهما السلام من خلال الآیات الکریمه فی سورتی آل عمران و مریم التی تتحدث عن الولاده الإعجازیه، وفق المنهج الوصفی – التحلیلی. نبدأ البحث بتعریف المصطلحات ثم نقوم بدراسه الخطابین علی المستوی الصوتی، والترکیبی، والدلالی و نعالجهما من ناحیه التطابق والاختلاف بینهما فی الموضوع والأسلوب وما أدی إلی الاختلاف اللغوی والفنی بینهما، لیتبیّن من خلال ذلک نوع الأسلوب والتراکیب والمفردات التی تنقل موقفهما وأفکارهما وردود أفعالهما تجاه الولاده الإعجازیه. تعالج الباحثه المستویات الصوتیه للخطابین بما یتمثّل فیهما مِن دور شعوری وإیحائیّ لجرس الأصوات، ثمّ المستویات المعجمیه والتّرکیبیه والدلالیه، لِتفصح عن المفارقه بین دلاله البنیه السطحیه الظاهره، ودلاله البنیه العمیقه لهما، للوصول عن طریقها إلی الخصائص الفنیه للخطابین والکشف عن المعنی الغائب فیهما، وتحدید أن اختلاف الموقع والجنس بین صاحبی الخطابین یکون مؤثرًا فی تمیّزهما أو تفوّق أحدهما علی الآخر من الناحیه اللغویه والترکیبیه والدّلالیه. ومن نتائج البحث فی المستوی الصوتی أنّه یخلق أصوات المد مع تکرارها فی الخطابین نوعاً من التّرابط الصوتی والإیقاع اللطیف الذی یزید الرّقّه فی الکلام، ما یناسب حاله الدعاء الذی جری علی لسان کلّ منهما، وفی المستوی الترکیبی فیما یتعلّق بخطاب السیده مریم، یتم اختیار الألفاظ مناسبا لِحالها حال متبرئ من إنجاب الولد ولِفزعها وتمنّیها الموت، وتُستخدم عبارات ناعمه ذات النغمه المصحوبه بنوع من الشعور بالخجل، لِدفع الافتراء الذی تعرّضها من جانب قومها، وفی خطاب زکریا یتمّ اختیار الألفاظ والتراکیب مناسباً لحاله فی سیاق الشکوی من الضعف والشّیب، مستخدماً بنیه الدّعاء فی تراکیبه مرّات متعدده، مناسباً لحاله وهو راغب فی إنجاب الولد.
مطالعه فقهی و حقوقی امکان رجوع (عدول) از فسخ قرارداد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
7 - 39
حوزههای تخصصی:
رجوع از فسخ قرارداد بدین معناست که اگر شخصی قرارداد را فسخ کند، سپس از اعمال فسخ خود پشیمان گردد، بتواند از فسخ خود عدول و درنتیجه قرارداد را احیا کند. در پژوهش حاضر که با روش تحلیلی-توصیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای انجام شده، ضمن بیان ماهیت حق فسخ و تفاوت آن با حق رجوع از فسخ، برای اثبات ممنوعیت چنین رجوعی - که چه بسا با احتیاط نیز موافق باشد - به قواعدی مانند «الساقط لایعود»، «حرمت أکل مال به باطل»، «تسلیط»، «از بین رفتن آثار ایقاع بعد از انشاء» و از همه مهم تر، قاعده «أصاله اللزوم در ایقاعات» و همچنین «نبود دلیل معتبر مبنی بر جواز رجوع از حق فسخ» استناد شده و در ضمن آن، ادله مخالفان نیز نقادی شده است. به نظر می رسد رجوع (عدول) از فسخ قرارداد با مشکلات فقهی و حقوقی مواجه است و از لحاظ عملی نیز موجب آشفتگی و بی نظمی مضاعف در قراردادها شده، افزایش دعاوی محاکم و نیز برخی هزینه تراشی ها را برای جامعه در پی دارد.
مثبتات استفاضه (با رویکردی بر نظر امام خمینی (ره))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۹
133 - 153
حوزههای تخصصی:
دلایل اثبات دعوا در دعاوی حقوقی منحصر به مواردی است که در قانون بیان شده است که ازجمله آن موارد، شهادت شهود (بینه) است. یکی از شرایط شهادت شهود آن است که شاهد به صورت یقینی و قطعی آنچه را دیده یا شنیده است شهادت دهد. به عبارت دیگر، علم یقینی شاهد نسبت به مشهود از شرایط اساسی شهادت است و نمی تواند بر اساس احتمال یا گمان شهادت دهد. باوجوداین، نسبت به برخی قضایا نظیر نسب، نکاح، وقف و ... این ایده وجود دارد که شاهد می تواند به استناد استفاضه اقدام به شهادت نماید؛ ولی در اینکه این موارد چیست و چه زمانی می توان از استفاضه کمک گرفت، بین فقها و محققین اختلاف نظر وجود دارد. گروهی از ایشان استفاضه ظنی و بعضی استفاضه مفید علم عادی را لازم می دانند. در این میان امام خمینی بر این باورند که استفاضه زمانی می تواند مستند شهادت قرار گیرد که مفید علم وجدانی و قطعی باشد؛ ازاین رو، مثبتات استفاضه نیز محدود به موارد معینی نیست. پرداختن به این موضوع ازاین جهت اهمیت دارد که در بسیاری از وقایع، امکان معرفی شاهد و بینه با شرایط موردپذیرش قانون وجود ندارد؛ اما به واسطه شیوع یک مسئله، استفاضه وجود دارد. در این نوشتار که از روش تحلیلی توصیفی کمک گرفته شد، ضمن تأکید بر فتوای امام خمینی با توجه به لزوم مستند بودن آرای محاکم به ادله قطعی به جز مواردی که قانون به طور استثنایی دلیل ظنی را معتبر دانسته است، این نتیجه گرفته می شود که صرفاً استفاضه مفید علم قطعی می تواند مستند شهادت قرار گیرد و مثبتات آن نیز محدود به موارد معین نیست. بلکه هر واقعه ای را که مشاهده در آن متعذر یا ممتنع باشد می توان با استفاضه اثبات کرد.
مطالعه تحلیلی- انتقادی دیدگاه مشهور فقهی در باب ایقاب معیار در جرم لواط(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۶)
39 - 63
حوزههای تخصصی:
لواط از جمله جرایم حدّی است که در حقوق جزای اسلام، تحقق آن و به تبع آن ثبوت مجازات برای آن در گرو شرایط متعددی دانسته شده است. یکی از محوری ترین شرایط در تحقق این جرم، تحقق ایقاب به عنوان عنصر مادی جرم می باشد. مشهور فقیهان، ایقاب معیار در تحقق جرم لواط را ایقاب کل حشفه دانسته اند و در کمتر از این مقدار، حد لواط را منتفی و جرم را ذیل عنوان تفخیذ مطرح می نمایند. به دیگر تعبیر، از دید مشهور، نحوه ایقاب می تواند عامل متغیّر جرم و به تبع آن عامل متغیّر مجازات محسوب شود؛ در حالی که گروهی دیگر از فقیهان، ایقاب معیار در جرم لواط را مطلق ایقاب بدون لحاظ شرطیت غیبوبه حشفه دانسته اند و با فرض تحقق ایقاب، فارغ از نحوه وقوع آن، در هر حال جرم لواط و به تبع آن حدّ لواط را ثابت می دانند. با توجه به ضرورت تبیین دقیق مسئله و نظر به خلأ پژوهشی موجود در رابطه با آن، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی این امر پرداخته است. نتیجه اینکه برای تحقق جرم لواط، مطلق ایقاب - فارغ از میزان دخول حشفه - ملاک است؛ به دیگر بیان با تحقق ایقاب، هرچند در فرض عدم غیبوبه حشفه، جرم لواط صادق خواهد بود و قول به تحقّق صرف جرم تفخیذ با اشکال روبه روست.