کرامت ورزدار

کرامت ورزدار

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

بررسی انتقادی دیدگاه سازگارگروانه موریتس شلیک دربابِ اراده آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اراده آزاد اجبار ضرورت تعیّن گروی اصل علیت موریتس شلیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۸
مسئله اساسی این پژوهش تحلیل و نقد دیدگاه موریس شلیک دربابِ «نسبت اراده آزاد و تعیّن گروی» و هدف از آن نشان دادن ناکارآمدی راهکار وی دربابِ مسئله مذکور به روش توصیفی تحلیلی است. ازنظر شلیک، پیدایش مسئله نسبت اراده آزاد و تعیّن گروی از سنخ شبه مسئله های فلسفی و ناشی از خلط مفاهیم است. با رجوع به کاربرد واژگان در عُرف مشترک و تفکیک مفاهیم «قانون هنجاری» از «قانون توصیفی»، «علّیت» (تعیّن گروی) از «اجبار» و «عدم علّیت» (ناتعیّن گروی) از «آزادی» این شبه مسئله خودبه خود رفع می شود. ازنظر شلیک، «اجبار» از سنخ مفاهیم هنجاری است؛ درحالی که تعیّن گروی و اصل ضرورت علّی از سنخ مفاهیم توصیفی است؛ ازاین رو، هیچ نسبتی میان «اجبار» و «تعیّن گروی» برقرار نیست. این پژوهش با ارائه سه مثال ابتکاری نشان می دهد: الف) اجبار و آزادی در عرف مشترک دست کم دو معنا دارد و شلیک دچار مغالطه تحویلی نگری شده است؛ ب) اصالت در طرح مسئله اراده آزاد، با معنای دوم این واژگان است؛ ج) تعریف شلیک از آزادی مانع اغیار نیست و شامل حیوانات نیز می شود. با این سه نقد آشکار می شود دیدگاه سازگارگروانه شلیک دفاع پذیر نیست.
۲.

بررسی انتقادی راهکارِ جان مارتین فیشر در حل معضل بخت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اراده آزاد معضل بخت جان مارتین فیشر ماشین تصادفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۷۸
مسئلهٔ اساسی این پژوهش تحلیل و نقد راهکار جان مارتین فیشر در حل معضل بخت و هدف از آن نشان دادن ناکارآمدی این راهکار به روش توصیفی - تحلیلی است. بر اساس معضل بخت، نفی تعین گروی در پیدایش یک کنش به سلب آزادی و مسئولیت اخلاقی کنشگر می انجامد. فیشر تلاش می کند بر اساس بازسازی یکی از مثال های فرانکفورتی در جهانی نامتعین، معضل بخت را بر پایه ترسیم دو جهان حل کند. جهان 1 متعین، اما جهان 2 بر اساس ماشین تصادفی نامتعین است. کنشگر در جهان ممکن اول بر اساس مثال های فرانکفورتی مسئول است. در جهان دوم با خاموش ماندن ماشین به نحو تصادفی، جهان 1 و 2 این همان و درنتیجه کنشگر مسئول خواهد بود. در این پژوهش آشکار می شود: الف) تقریر فیشر از معضل بخت، نسخه ای از صورت بندیِ مبتنی بر فقدان علیت است و پاسخ فیشر حتی کارآمدی لازم برای حل این صورت بندی را ندارد. ب) علیت حاکم بر جهان 2 فیشر، متفاوت با علیت ناتعین گروانه ای است که اختیارگروان حامی علیت مبتنی بر رویداد مد نظر دارند. از نظر آنها، قرارگرفتن علیت ناتعین گروانهٔ فعال در سلسلهٔ علی یک کنش، شرط اساسی پرداختن به معضل بخت است؛ اما در سلسلهٔ علی کنش در جهان دوم فیشر، هیچ گونه علیت ناتعین گروانهٔ فعالی وجود ندارد. درنتیجه فیشر اساساً با معضل بختی که اختیارگرویِ علیت مبتنی بر رویداد را تهدید می کند، مواجه نشده است که بخواهد آن را حل کند.
۳.

چیستی «گزاره های نخستین» در فلسفه ارسطو و نسبتِ آن با بدیهیاتِ شش گانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارسطو معرفت گزاره های نخستین بدیهیات تجربیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۳۰۰
مسئله ی اساسیِ این پژوهش تحلیلِ ماهیّتِ گزاره های نخستین(τἀ πρῶτον : تا پُروتون) در فلسفه ی ارسطو و هدف از آن کشفِ نسبتِ این گزاره ها با بدیهیّاتِ شش گانه و نقدِ آن است. ارسطو در تحلیلِ پَسین، گزاره های نخستین را در در پاسخ به مسئله ی تسلسلِ معرفتی، مطرح می کند. این گزاره ها با دو ویژگی شناخته می شوند: 1- متعلَّقِ معرفت اند و شروطِ آن همچون کلیّت و ضرورت را دارا هستند 2- هیچ میانجیِ اثباتی ندارند. در این پژوهش آشکار می گردد نسبتِ گزاره های نخستین در فلسفه ی ارسطو با بدیهیّات دوره ی اسلامی عموم و خصوصِ مطلق است؛ بدین معنا که بدیهیّات اعمّ از این گزاره ها هستند؛ امّا از طرفی گزاره های نخستین در فلسفه ی ارسطویی اعمّ از «اولیّات» در دوره ی اسلامی هستند. ارسطو از بینِ بدیهیّاتِ شش گانه، دو دسته از آنها یعنی اولیّات و فطریّات را در ذیلِ گزاره های نخستین می گنجاند. اخراجِ محسوسات و متواترات از دایره ی گزاره های نخستین به دلیلِ فقدانِ شروطِ معرفت و اخراجِ تجربیّات و حدسیّات به دلیلِ اثبات پذیری و علّت داشتنِ آنهاست. در فلسفه ی ارسطویی سلسله ی عِلل گزاره های تجربی نمی تواند تا بی نهایت ادامه پیدا کند؛ امّا وی در بیانِ اصولِ اثبات ناپذیر طبیعت و روشن کردنِ سنخِ آنها ناکام است. همچنین عدمِ ارائه ی ملاکِ مناسبی برای تشخیصِ گزاره های نخستین از سایر گزاره ها نظامِ منطقی-فلسفی وی در بابِ ساختارِ «دانش های برهانی» را دچار چالشِ جدّی می کند.
۴.

تحلیلِ انتقادیِ براهینِ هفت گانه ابن سینا در ردّ این همانیِ نفس و مِزاج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس مزاج بدن ادراک ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۶
مسئله ی اساسیِ این پژوهش، بررسی و تحلیلِ انتقادیِ براهینِ هفت گانه ی ابن سینا در ردّ این همانیِ «نفس» و «مِزاج» و هدف از آن، نشان دادنِ ناتوانیِ این براهین در ردّ اینهمانی مزاج و نفسِ گیاهی و همچنین ناتمامیّتِ چهار برهان از این براهین است. ابن سینا در آثارِ خود، هفت برهان در اثباتِ ناایهنمانیِ مزاج و نفس اقامه کرده است. بر اساسِ این براهین مزاج به ترتیب با 1) جامع و حافظِ آن؛ 2) علّتِ فاعلی و غاییِ آن؛ 3) مبدأ حرکاتِ جانداران در جهاتِ متفاوت؛ 4) مقوّمِ جوهریِ انواعِ جاندارن؛ 5) مُدرِک ادراکاتِ حسّی؛ 6) مُدرِک ادراکاتِ عقلی و 7) مُدرِک خودآگاهیِ انسانی، نااینهمان است و از آنجا که نامزدی برای این امورِ هفت گانه جز نفس وجود ندارد؛ مزاج نااینهمانِ با نفس به مثابه تنها مصداقِ این امور است. بر اساسِ یافته های این پژوهش سه برهان اوّل بر اساسِ ابتنا بر مبانیِ فیزیکیِ باطل شده، در اثباتِ مدّعا تامّ نیست و برهانِ چهارم نیز دچار مغالطه ی مصادره به مطلوب است. برهان پنجم، ششم، هفتم تامّ و قابلِ دفاع هستند؛ امّا این براهین به دلیلِ تکیه بر تغایر «مزاج» با «مبدأ ادراکات»، صرفاً تواناییِ نشان دادنِ تغایر «مزاج» و نفسِ حیوانی و انسانی را دارند؛ در نتیجه مجموعه ی براهینِ هفت گانه ی بوعلی ، تواناییِ اثباتِ تغایرِ «مزاج» و «نفسِ گیاهی» را ندارد.
۵.

بررسی انتقادی راهکار کریستوفر فرانکلین در حلّ صورت بندی های مبتنی بر اطمینان و عقب گرد از «معضل بخت»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختیارگروی کریستوفر فرانکلین معضل بخت ناتعّین گروی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۴۴
مسئله اساسی این پژوهش، بررسی راه حلِّ کریستوفر فرانکلین در برابر صورت بندی های مبتنی بر اطمینان و عقب گرد از معضل بخت و هدف از آن، نقد راه حلِّ مذکور و نشان دادنِ ناکارآمدیِ پاسخ فرانکلین به روش توصیفی_تحلیلی است. بر اساسِ معضلِ بخت، نفیِ تعیّن گروی در پیدایشِ یک کنشْ به بخت می انجامد و لازمه آن، نفیِ اراده آزاد است. فرانکلین که از حامیان اختیارگرویِ علّیتِ مبتنی بر رویداد است، از این معضلْ چهار صورت بندی ارائه می دهد. نفیِ تعیّن گروی در صورت بندی ِ مبتنی بر اطمینان، منجر به عدمِ اطمینان از پیدایشِ یک کنش و بر اساسِ صورت بندیِ مبتنی بر عقب گرد، منجر به عدمِ پیش بینیِ وقوعِ یک کنشْ در صورت عقب گرد به لحظه وقوعِ آن می شود. پاسخِ فرانکلین مبتنی بر تشخیصِ محلِّ قرارگیریِ مناسبِ ناتعیّن گرویْ در فرایندِ منجر به کنش آزاد است. وی پس از نقدِ «تقریرِ کنشِ غیرپایه محورِ» رابرت کِین، به تقریرِ دیدگاهِ خویش به نامِ «تقریرِ کنشِ پایه محور» می پردازد. از نظرِ وی با قراردادن ناتعیّن گروی در لحظه وقوعِ کنش پایه، دو صورت بندیِ مذکور از معضل بخت قابلِ حل است. طبق این تقریر، دلایل کنشگر، از جمله باورها، امیال و عواطفِ او به نحو ناتعیّن گروانه سببِ کنش آزادِ کنشگر می شوند و ناتعیّن گروی در مرتبه علّیتِ دلایلْ نسبت به کنش پایه بروز می کند. در این پژوهش آشکار می شود راه حلِّ فرانکلین در حلِّ معضل بخت راهگشا نیست. علّیتِ ناتعیّن گروانه دلایل کنشگر نسبت به کنش آزاد، که هسته مرکزی دیدگاه فرانکلین محسوب می شود، دقیقاً همان نقطه ای است که منجر به تصادفی بودن کنش آزاد می گردد و در نتیجه، معضل بخت همچنان به قوّتِ خود باقی می ماند.
۶.

بازسازی و تحلیل انتقادی برهان عامّ ابن سینا در اثبات وجود نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا اثبات نفس ادراک استنتاج از طریق بهترین تبیین صورت نوعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۸۵
مسئله اصلی این پژوهش سنجش قوت برهان ابن سینا در اثبات وجود نفس در جانداران و هدف از آن بازسازی این برهان و نشان دادن ناکارآمدی آن در اثبات نفس گیاهی است. بوعلی در ابتدای نفس شفا برهانی عامّ را برای اثبات نفوس در تمامی جانداران اقامه می کند. این برهان، همان برهان اثبات صورت نوعیّه در همه اجسام است که به اثبات نفس به مثابه صورت نوعی اجسام جاندار تخصیص خورده است. ازنظر ابن سینا، ازآنجاکه مبدأ ویژگی های پنج گانه، یعنی حس، حرکت ارادی، تغذیه، رشد و تولیدِمثل، صورت جسمی اشیاء نیست؛ پس به ناچار در برخی از اجسام مبدئی به نام نفس وجود دارد که صورت نوعیه یا همچون صورت نوعیّه آن هاست و مبدأ ویژگی های پنج گانه به شمار می رود . این برهان که از سنخ استنتاج از طریق بهترین تبیین است، به دلیل بررسی نکردن تمامی شقوق و رد آن ها تامّ نیست. نگارندگان ابتدا این برهان را براساس تقریر خواجه نصیر طوسی و صدرالمتألهین بازسازی می کنند و پس از نشان دادن ناتمامیّت این دو تقریر، برای دفاع از این برهان، بازسازی مختار خود را براساس بررسی تمامی شقوق محتمل بیان می کنند. باوجوداین، این برهان براساس ابتناء به برخی از مبانی فیزیکی باطل شده در ردّ مزاج به عنوان مبدأ حرکت، توانایی اثبات نفس گیاهی را ندارد.
۷.

بررسی انتقادی استدلال های متکلمان اسلامی در اثبات اعاده معدوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معاد جسمانی اعاده معدوم معاد مبتدا ماهیت وجود ثانوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۸
مسئله اصلی این پژوهش بررسی ادله ایجابی متکلمان در اثبات «اعاده معدوم» به روش توصیفی تحلیلی و هدف آن نشان دادنِ ناکارآمدی این ادّه در اثبات مدعای مذکور است. متکلمان طرفدارِ این دیدگاه، آفرینش مجددِ موجودات در برابر آفرینش نخستین بار آنها را که «ابتدا» نامیده می شود، «اعاده» می نامند و معتقدند: آفریده نُوین یعنی مٌعاد عین آفریده نخستین بار، یعنی مُبتدی است. جستار نویسندگان این پژوهش نشان می دهد مدافعان این دیدگاه در آثار کلامی خود، ده استدلال در اثبات مدعای خویش اقامه کرده اند. این استدلال ها در یک تقسیم بندی کلی به دو قِسم «قیاسی» و «تمثیلی» تقسیم می شوند که در این پژوهش صرف نظر از ادله ممتنع بودن اعاده معدوم، نقد و بررسی شده اند. تحلیل منطقی از طریق بررسی مادی و صوری این استدلال ها، نشان می دهد هیچ یک از آنها در اثبات مدعا تام نیست.
۸.

بررسی و نقد تعریف «عمل» از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عمل اراده اختیار آگاهی آزادی اراده ربات خودآگاه صدرالمتألهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۱۵
صدرالمتألهین تمایز عمل از سایر افعال را در «قصدی» بودن آن میداند. از نظر وی «قصد»، شامل اراده همراه با آگاهی مرتبه دوم عامل به غرض فعل است؛ بنابرین، چنین نیست که هرفعل ارادی یی «عمل» نامیده شود، بلکه «عمل»، فعلی ارادی است که همراه با آگاهی مرتبه دوم عامل به غرض فعل پدید آید. نتایج پژوهش پیش رو که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و از طریق تحلیل لوازم مفهومی عمل، بدست آمده، نشان میدهد که تعریف ملاصدرا، مانع اغیار نیست؛ زیرا بر اساس مثال «رُبات خودآگاه»، میتوان عاملی را فرض کرد که از اراده و آگاهی برخوردار است، اما فعل وی متصف به «قصدی بودن» نیست. بنابرین، برای تکمیل تعریف عمل، علاوه بر اراده و آگاهی، یک عنصر سوم نیازمند هستیم که همان «اختیار» است. ملاصدرا «اختیار» را بعنوان عنصر سوم سازنده عمل، برسمیت نمیشناسد و آن را به همان آگاهی و اراده تحویل میبرد؛ درحالیکه پژوهش حاضر اثبات میکند که نظر وی اشتباه است و «اختیار»، بمعنای «آزادی اراده»، باید به تعریف عمل افزوده شود. مسئله اساسی این پژوهش، بررسی ساختار ماهوی «عمل» در حکمت متعالیه، و هدف آن، تمایز «عمل» از امور متشابه است.
۹.

بررسیِ انتقادیِ رویکردِ سازگارگروانه ی موریتس شلیک به مسئولیّت اخلاقی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مسئولیت اخلاقی سازگارگروی مجازات رویکرد آینده نگر انگیزه موریتس شلیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۵۳
مسئله ی اصلیِ این پژوهش، بررسیِ دیدگاه سازگارگروانه ی موریتس شلیک دربابِ مسئولیّت اخلاقی و هدف از آن، نشان دادنِ ناکارآمدی و پارادوکسیکال بودنِ نظریّه ی وی در این باب است. شلیک با نفیِ لزومِ «امکان های بدیل» در پذیرشِ «مسئولیّت اخلاقی» با سه چالش روبرو است: ارائه ی تعریفی سازگارگروانه از مسئولیّتِ اخلاقی؛ تعریف و تبیینِ سازگارگروانه ی احساس مسئولیّتِ عامل و انطباقِ مصادیقِ این دو با یکدیگر. وی مسئولیّتِ اخلاقی را به «ظرفیّتِ ایجادِ انگیزه از طریقِ مجازات/ پاداش» تعریف می کند؛ بر این اساس عامِل الف، مسئولِ کُنشِ ب است اگر و تنها اگر اِعمال مجازات/پاداش در وی انگیزه ای ایجاد کند که سبب شود در مواردِ مشابه آینده، کُنش هایی شبیه ب را انجام ندهد/ انجام دهد. شلیک پس از ارائه ی این تعریفِ آینده گروانه، «احساسِ مسئولیّتِ» عامِل را به «تحقّقِ امیالِ طبیعی» تعریف می کند و در انتها تلاش می کند انطباق مصادیقِ این دو را نشان دهد. در این پژوهش با ارائه ی سه مثالِ نقض نشان می دهم: الف) نظریّه ی شلیک برخلافِ ادّعایش، دچارِ ناسازگاری است و مصادیقِ تعریفِ وی از مسئولیّتِ اخلاقی و احساسِ مسئولیّت بر یکدیگر منطبق نیست. ب) تعریفِ احساسِ مسئولیّت به «تحقّق امیالِ طبیعی» تعریفی ناقص است و مانعِ اغیار نیست. ج) تعریفِ شلیک از مسئولیّت اخلاقی جامعِ افراد نیست؛ زیرا می توان عامِلی را تصوّر کرد که اجازه ی هیچ تأثیری را از طریقِ مجازات/پاداش به ما نمی دهد؛ امّا عُرف مشترک بالاترین درجه ی مسئولیّت را برای وی در نظر می گیرد. با نشان دادنِ این سه نقص، روشن می شود که نظریّه ی شلیک در مسئله ی مذکور، قابلِ دفاع نیست.
۱۰.

بررسی کارکردهای عقلِ عملی در فرآیندِ صدورِ «عمل» در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل عملی عمل فعل ارادی آگاهی مرتبه دوم ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
مسئله ی اصلیِ این پژوهش، روشن ساختنِ جایگاهِ عقلِ عملی در فرآیندِ صدورِ عمل، و هدفِ آن، کشفِ کارکردهای «عقلِ عملی» در این فرآیند، در حکمتِ متعالیه به روشِ توصیفی-تحلیلی است. بر اساسِ یافته های این پژوهش، صدرالمتألّهین بینِ «عمل» و «فعلِ ارادی» تمایز قائل می شود. از نظرِ وی «عمل» فعلی است که محصولِ اراده ی همراه با «آگاهیِ مرتبه دومِ عامل» به غرضِ فعل است. عنصر «آگاهیِ مرتبه دوم» عنصری است که با افزوده شدنِ «عقلِ عملی» به مبادیِ فعل حاصل می شود؛ بنابراین «عمل» فعلی است ارادی که «عقلِ عملی» در فرآیندِ آن نقش آفرینی می کند. از نظرِ صدرالمتألّهین «عقلِ عملی» به عنوانِ عُنصر آگاهی ساز در فرآیندِ صدورِ عمل سه کارکرد دارد. اوّلین کارکرد، تصوّرِ عملِ عقلانی و تصدیق به فایده ی آن است؛ در این کارکرد «عقلِ عملی» در جایگاهِ مبدأ تصوّری و تصدیقیِ عمل و در کنارِ متصرّفه قرار می گیرد. دومین و سومین کارکرد «عقل عملی» به مدیریّتِ قُوای ادراکی و تحریکی باز می گردد. هرگاه «عقلِ عملی»، در فرآیندِ صدورِ یک فعل، دستِ کم یکی از این سه نقش را ایفا کند، فعل، مُبدّل به «عمل» می شود. در این پژوهش آشکار می شود عقلِ عملی برخلافِ نظر سایر پژوهشگران، تواناییِ توأمانِ ادراکاتِ کلّی و جزئی را داراست. همچنین نظریّه ی «وحدت نفس و قُوا» تأثیری در بحثِ فرآیندِ صدورِ عمل و کارکردِ عقلِ عملی ندارد و تفسیرِ «عقلِ عملی» به «مرتبه ی عقلانیِ نفس» یا «تعیّنِ عقلانیِ نفس» صرفاً منجر به تغییرِ ادبیّاتِ بحث می گردد.
۱۱.

بررسیِ انتقادی ماهیّتِ «قصد» از دیدگاه دونالد دیویدسُن و صدرالمتألّهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصد کُنش قصدی باور میل آگاهیِ درجه دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۹۴
مسئله اساسیِ این پژوهش بررسی و واکاویِ تعریفِ «قصد/عمد» در فلسفه ی دیویدسُن و صدرالمتألّهین و هدف از آن تمایزِ «کُنشِ قصدی» از «غیرِقصدی» است. روشن شدنِ ماهیّت این کُنش و تعریفِ دقیقِ آن، در حکمتِ عملی و علومی همچون فقه، حقوق و اخلاق حائزِ اهمیّت است؛ زیرا موضوعِ این علوم، «کُنشِ قصدی» یا همان «عمل» است. دیویدسُن «قصد» را یک حالتِ ذهنیِ مستقلّ نمی داند و آن را به «علیّتِ باور و میل در نسبت با انجامِ یک عمل» تحویل می کند؛ بنابراین یک فعل، قصدی است اگر و تنها اگر معلولِ میل و باورِ عامل باشد. صدرالمتألّهین نیز در بابِ «قصد» تحویل گراست امّا برخلافِ دیویدسُن «کُنشِ قصدی» را عملی ناشی از «اراده و آگاهیِ مرتبه دوّمِ عامل به غرضِ فعل» می داند. نتایجِ این پژوهش که بر اساسِ روشِ توصیفی - تحلیلی و از طریقِ تحلیلِ لوازمِ منطقیِ مفهومِ «قصد» به دست آمده است نشان می دهد تعریفِ دیویدسُن بخاطرِ اشکالاتی همچون «عدمِ تحویلِ میل به اراده» و «اشکالِ انحراف در سلسله ی علّی» مانعِ اغیار نیست؛ در نتیجه تعریفِ صدرالمتألّهین از «قصد» و «کُنشِ قصدی» قابلِ دفاع تر از تعریفِ وی است.
۱۲.

تحلیلِ «تناقض نمای معرفت حسی» در فلسفه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت ادراکات حسی کلیت ضرورت علیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۸۹
در فلسفه ارسطو معرفت از حواس آغاز میشود و ادراکاتِ حسّی از طریق فعالیت قوّه «نوس»، معرفت را برای آدمی به ارمغان میآورند. ارسطو برخلاف افلاطون منکر هرگونه معرفت فطری است؛ امّا از طرفی آشکارا بیان میکند که ادراکاتِ حسّی متعلّق معرفت قرار نمیگیرند و نمیتوان به محسوسات معرفت داشت. این امر باعث ایجاد یک تناقضنما در فلسفه ارسطو میگردد. اگر ادراکاتِ حسّی متعلّق معرفت نیستند چگونه از «آنچه متعلّق معرفت نیست»، معرفت پدید میآید و این ادراکات به دلیل فقدانِ کدام جزء از اجزای «معرفت»، متعلّق «معرفت» به حساب نمیآیند؟ از نظر نگارندگان راهحلّ این پارادوکس به تعریف «معرفت» و نقشِ قابلی ادراکاتِ حسّی در پیدایش معرفت در نظر ارسطو بازمیگردد. ارسطو معرفت را صرفاً «باور صادق موجّه» نمیداند بلکه با شروط دیگری همچون ضرورت و علیّت دایره «معرفت» را محدودتر میکند. بنابراین هرچند باور به محسوسات باوری صادق است ، امّا این ادراکات بهخاطر عدم وجود شرط کلیّت و علیّت، متعلّق «معرفت» واقع نمیشوند.
۱۳.

بررسی و مقایسه آرای ارسطو و فارابی در مسئله خطای حسّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت خطای حسی سوفیزم ارسطو فارابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۲۵۲
در فلسفه ارسطو و فارابی معرفت از حواسّ آغاز می گردد. این رویکرد به اکتسابِ معرفت، با دو چالش مطرح شده توسّط سوفیزم دربابِ ادراکاتِ حسّی _ یعنی «خطای حسّ» و «تفسیرهای متعارض از ادراکاتِ حسّی»_ مواجه می شود. ارسطو با تقسیمِ محسوسات به «مختصّ» و «مشترک» و طرحِ مفهوم «شرایط متعادل» و همچنین با طرح دوگانه ی «نمود» و «ادراک» تلاش می کند به این دو مسئله پاسخ دهد. فارابی نسبت به چالش دوّم موضِعی اتّخاذ نکرده است امّا در بابِ چالش اوّل با تقسیم یقین به «تامّ» و «غیرتامّ» راهکار متفاوتی را ترسیم می کند. از منظرِ وی یقینِ ناشی از «ادراکاتِ حسّی» یقین غیرتامّ است و با پایبندی به شرایط سه گانه ای، می توان به یقین های حاصل از شهودِ حسّی پایبند بود. به نظر می رسد هیچ یک از دو راهکارِ این دو متفکّر در حلّ مسئله خطای حسّی تامّ نیست؛ امّا راهکار ارسطو در تبیین مسئله، قابل دفاع تر از نظر فارابی است.
۱۴.

بررسی صحّت انتساب رسالة عیون الحکمة به ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا عیون الحکمة منطق تصحیح اجتهادی.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۲ تعداد دانلود : ۲۹۵
در میان آثار منسوب به ابن سینا رساله ای با نام عیون الحکمة، متفاوت با عیونِ معروف وی که فخررازی بر آن شرح نوشته، وجود دارد که تنها در باب منطق و به سبک منطق دو بخشی نگاشته شده است. در تحلیل این رساله، موارد فراوانی دیده می شود که می توان به واسطه آنها صحّت انتساب این رساله به شیخ را مورد انکار قرار داد. مجازی انگاری، دلالت تضمّن و التزام، موصوف و صفت خواندن موضوع و محمول، تعریف قضیّه به صورت «قولٌ محتملٌ للتّصدیق و التّکذیب»، استفاده مکرّر از واژه عرفیه و مشروطه، تقسیم قضایای موجهه با در نظرگرفتن جهتِ امکانِ خاص به عنوان کیفیتِ بالقوّة نسبتِ میان موضوع و محمول، تقسیم قضایای موجّهة مرکّبه به دو قسم تک سلبی و دوسلبی و همچنین بررسی شکل چهارم قیاس اقترانی و مختلطات آن، از جمله این موارد است . هرچند تقسیم قضیه، به شیوه آثار قبل از قرن هفتم است و قضیّه طبیعیّه در آن لحاظ نشده؛ اما شواهد دیگر، زمانِ نگارش رساله را در حدود قرن هفتم تایید می کند.
۱۵.

بررسی نظریه «توحید وجود» (ذوق التأله) از منظر جلال الدین دوانی متقدم و متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت وجود جلال الدین دوانی ذوق التأله رساله الزوراء اضافه اشراقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
تعداد بازدید : ۱۰۱۲ تعداد دانلود : ۵۱۹
جلال الدین دوانی بنابر اکثر آثار به جای مانده از او دارای مشربی اشعری بوده است و گرایش به اصالت ماهیت در آثارش فراوان دیده می شود. وی در رسائل و کتاب های خویش با این دیدگاه به تبیین نظریه «ذوق التأله» خود پرداخته است و به وحدت وجود در حق و کثرت ماهیات منسوب به حق قائل شده است. او به نوعی سعی دارد، علاوه بر حفظ مواضع اشعری خویش، از دیدگاه عرفا در مسئله «صدور کثیر از واحد» تفسیری اشعری بیان کند. اما وی در طی یک انقلاب درونی و یک مبشره علوی از مواضع پیشین خود دست کشیده است و با نگارش رساله «الزوراء» روی به سوی اهل عرفان و معرفت می گرداند. وی در این رساله وجود را منحصر در حق می داند و صراحتاً اشاره می کند که معلول به اعتبار ذات خود معدوم و بلکه ممتنع است و فقط در نسبت با علت است که موجود خوانده می شود. با تأمل در این رساله روشن می شود که برداشت رایج از نظریه ذوق التأله مبنی بر اصالت وجود در حق و اصالت ماهیت در ممکنات، برداشتی بدون توجه به منویات دوانی متأخر (دوانی به روایت الزوراء) است. همچنین، روشن می گردد که مراد وی از نسبت و اضافه، اضافه اشراقی است و در واقع معلول عین نسبت و اضافه به علت است. وی صراحتاّ از تجلی دم زده، غیر حق را از شؤون و اطوار حق دانسته است و بیان می دارد که این وجود حق است که در ممکنات به ظهور رسیده است و در نتیجه به اندیشه عرفا و علی الخصوص محی الدین ابن عربی نزدیک می شود
۱۶.

بررسی انتقادی تلاش های عقلی متکلمان و فیلسوفان اسلامی در مسأله حشر حیوانات(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: تجرد خیال حشر حیوانات امکان عقلی حشر علت حشر اعواض برهان غایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۲ تعداد دانلود : ۶۸۵
در این نوشتار، تلاش متکلمان و فیلسوفان اسلامی در باب حشر حیوانات، از دو جنبه امکان عقلی حشر و علت آن، بررسی شده است. پاسخ های متکلمان به سؤال اول، مختلف است. برخی با توجه به این که اساساً هیچ مجردی غیر از خداوند را قبول ندارند، حشر حیوانات را نیز همچون حشر انسان، به صورت جمع کردن مجدد اجزای پراکنده شده، می دانند؛ برخی دیگر، به دلیل تساوی رتبی حیوان و انسان، منکر نفس مجرد در حیوانات شده و حشر آن ها را انکار می کنند؛ و گروهی نیز با دلیلی مبتنی بر استقرا، در صدد اثبات نفس مجرد در حیوانات برآمده اند. اما از منظر فیلسوفان، نفس حیوانی در مرتبه ادراکی خیالی سکنا دارد؛ به همین دلیل، فارابی نفوس حیوانی را به دلیل عدم ادراک عقلی، غیرمجرد می انگارد. در آثار بوعلی و شیخ اشراق در باب تجرد خیال، دوگانگی به چشم می خورد که مدعای قوی تر، انکار تجرد خیال و بالتبع، منکر تجرد نفوس حیوانی و حشر آن ها هستند. صدرالمتألهین با اثبات تجرد خیال، گامی نوین در توجیه امکان عقلی حشر نفوس حیوانی برداشته است. متکلمان درباره سؤال دوم، بر مسأله عوض تأکید کرده است که به دلیل عدم جامعیت، مورد نقد است. علامه طباطبایی با بحث اختیار و شعور درحیوانات، به نوعی تکلیف در حیوانات، قائل شده است. صدرا در این مسأله، از طریق برهان علت غایی، اثبات می کند که تمام موجودات به سمت مبدأ بازخواهند گشت؛ و گرنه دچار تناقض و خلف خواهیم شد. این پژوهش با نگاهی متفاوت، و با طرح دیدگاهی نو، نشان می دهد که می توان حشر حیوانات را حشر برخی از انسان ها به صورت حیوانات مختلف در روز قیامت به شمار آورد که در واقع، همان عدم صعود از مرتبه حیوانی به مرتبه انسانی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان