فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰٬۰۸۱ تا ۲۰٬۱۰۰ مورد از کل ۸۰٬۴۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی تحلیل تربیتی حرکت جوهری، به عنوان یکی از ابتکارات ملاصدراست. بدین منظور، نخست اصل حرکت در منظومه فکری و فلسفی ملاصدرا، به گونه ای اجمالی تبیین، سپس در راستای رویکرد امتداد اجتماعی فلسفه، به استنباط و استنتاج تربیتی از آن پرداخته شده است. ملاصدرا، با طرح نظریه حرکت جوهری معتقد است که جهان مادی و طبیعت با تمام ذات خویش پیوسته در حال تکاپو و شدن است و از قوه به سوی فعل با رویکردی تشکیکی و اشتدادی در حرکت است و روی به سوی کمال و بقا دارد. پیوند میان حرکت و تربیت، از سنخ ابتنای تشریع و اعتبار بر تکوین، و تعمیق تربیت با محوریت گوهر وجود متناظر با حرکت است. رهاورد ارتباط میان این دو، مؤلفه ها و اصولی همچون تحول و تکامل، تدریج و تداوم، نظام مندی و تناسب خواهد بود. این الگوی تربیت، واجد عناصری همچون پویایی، پیوستگی، امتداد و عمق است که نتیجه حرکت و فعالیت مربی و متربی در یک رابطه تعاملی است. براین اساس، تربیت حرکتی تراکمی است که دارای حقیقتی رشددهنده در همه ابعاد وجودی انسان از بعد جسمانی تا روحانی است.
فهرست خواستنی ها و پناه بردنی های اهل بیت علیهم السلام در دعا با تکیه بر کتاب عدّه الدّاعی
حوزههای تخصصی:
یکی از پرحجم ترین محورهای موجود در دعاهای مأثور، «درخواستِ حاجت» و «پناه بردن» است. آن چه مورد درخواست معصومان قرار گرفته، ذیل علم، عصمت و امامت ایشان قرار داشته و از این رو، نشان دهنده راه کمال است. در برابر، چیزی که ایشان از آن به خداوند پناه برده اند، مانع وصول به کمال بوده و پناهگاه هایی که بدان ها پناه برده شده، قابلیت اعتماد و اتّکا برای مصونیت از خطرات را دارد. شناخت این موضوعات، راه درست و نادرست را به ره جویان می نمایاند. ساختار فهرست گونه این نوشته دریافت معارف یادشده از دعاها را سرعت و آسانی می بخشد. تاکنون دیده نشده که با این نگاه و روش، دعاهای معصومان تحلیل و ارائه شود. مقاله کنونی در بخش نخست «خواستنی ها» و در بخش دوم «پناه بردنی ها» را بر اساس دعاهای کتاب عدّه الدّاعی ابن فهد حلّی فهرست کرده است.
تحلیل ساخت های گفتمان مدار در سوره مریم (بر اساس الگوی ون لیون)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، یا همان شناسایی لایه های پنهان موجود در هر متنی، موجب درک بهتر آن متن می گردد. از آنجا که قرآن به عنوان یک کتاب آسمانی، برای هدایت بشر، بر پیامبر عظیم الشأن اسلام، حضرت محمد (ص) نازل شده است، اهمیت صحّت ترجمه و تفسیر آن بر کسی پوشیده نیست. با درک همین اهمیت، می توان به جایگاه تحلیل گفتمان در این حوزه نیز پی برد. پژوهش حاضر، به روش توصیفی-تحلیلی، با تکیه بر الگوی ساخت های گفتمان مدار "ون لیون"، تلاش کرده تا این الگوها را در سوره مبارکه «مریم» مورد تحلیل و بررسی قرار بدهد. لیون، مجموع افرادی را که در یک رویداد حضور دارند، با عنوان کارگزاران اجتماعی معرفی می کند. الگوی ون لیون، شامل مؤلفه های گفتمان مداری نظیر: حذف، اظهار، فعال سازی، منفعل سازی، تشخص بخشی، تشخص زدایی، پیوند زدن، تفکیک کردن و... می باشد. بسامد شیوه بازنمایی هر یک از کارگزاران اجتماعی موجود در سوره مریم، در قالب یک نمودار میله ای نمایش داده شده است. بررسی ها نشان داد که الگوی ون لیون، در تحلیل سوره مریم بسیار کارآمد است. علاوه بر آن، مشخص شد که از بین دو الگوی اظهار و حذف، بازنمایی کارگزاران اجتماعی، با شیوه اظهار، بسامد بالاتری دارد. گفتنی است که در میان انواع شیوه های بازنمایی برای اظهار کارگزاران اجتماعی، شیوه هایی بیش ترین بسامد را دارند که نسبت به شیوه مقابل خود از خاصیت نشان داری کم تری برخوردار باشند. همین موضوع، بیانگر آن است که در قرآن کریم، مکّی بودن سوره مریم و سطح مخاطبان اولیه آن دوره زمانی، در انتخاب مناسب ترین شیوه بیان، با هدف تأثیرگذاری عمیق تر، در نظر گرفته شده است.
جلوه هایی از پژوهش و عمل در نگاه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
316 - 325
حوزههای تخصصی:
تامل در اندیشه های مولوی و تعمق در ژرفای آن برای پژوهشگرعرفانی، هرزمان نو می شود وآفرینش تازه ای ازآن دریافت می گردد. در دوره معاصر پژوهش کاربردی مورد توجه بسیار است و این موضوع هم در نگاهی به مثنوی قابل کشف است. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، پیرامون اندیشه های عرفانی در عملگرایی بحث می شود. ضمن بیان مقدمه ای در معرفی مولانا، جلوه هایی از اندیشه ها ونظریه های جاودان وی در عمل گرایی، نشان داده می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد آنچه امروز غرب و نظریه پردازان آن ها به عنوان عملگرایی بر زبان می رانند و از آن بحث می کنند در فرهنگ و ادب ایرانی به طور عملی راه خود را پیموده است. مولانا بیماری و رنج های و ناکامی های انسانی را بسیار دقیق درک کرده و می دانسته است علاقه و باور انسانی وحتی نسل حاضردر همین آموزه هایی است که با عمل سازگار است.
بررسی ساختاری ادب محوری در احادیث مربوط به زنان در کتب اربعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان که به عنوان اصلی ترین ابزار انتقال پیام از شخصی به شخص دیگر شناخته می شود، در موقعیت های ارتباطی مختلف باید به گونه ای به کار رود که آن پیام از حد مطلوبی از ادب مندی برخوردار گردد. در یک ارتباط گفتاری، پیام رسان می تواند از راهبردهای مستقیم و یا غیرمستقیم بیانی استفاده کند؛ اما سخن وی در صورتی ادب محور خواهد بود که بیشتر از راهبرد غیرمستقیم بهره برده باشد. زبان به مثابه شکل دهنده ساختمان احادیثی که درباره زنان روایت شده است، مستلزم این است که واژگان، نحو کلام و لحن آن متناسب با فضای زنانه و به دور از هرگونه ادب گریزی باشد. لازمه این امر آن است که در ساختمان زبانی احادیث از راهبردهای غیرمستقیم قابل قبولی استفاده شود. جُستار حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به دنبال کشف میزان ادب محوری احادیثی است که درباره زنان در کتب اربعه شیعه روایت شده است. به همین منظور، تمامی گفتمان های این احادیث مورد بررسی قرار گرفت. برآیند پژوهش نشان از آن دارد که از مجموع 960 گفتمانی که درباره زنان در کتب اربعه روایت شده است، راهبرد غیرمستقیم در بالاترین میزان (82%) و راهبرد مستقیم در پایین ترین میزان (18%) است. این میزان کارکرد نشانگر آن است که این احادیث از حد بسیار مطلوبی از ادب مندی برخوردار است.
بررسی آیات انفاق، با رویکرد انگیزشی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
۱۱۷-۱۲۸
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین آموزه های اجتماعی اقتصادی قرآن تأکید بر انفاق و کمک به محرومان جامعه است که از ارکان عملی ایمان به شمار می آید و آثار مهمی در سعادت فرد و جامعه دارد. آیات قرآن در این زمینه فراوان است و از جهات متعدد قابل بررسی است. از دیدگاه روان شناسان انسان برای انجام هر عملی نیازمندِ انگیزه است. تحقیق حاضر روش هایی را که قرآن برای ایجاد انگیزه در مؤمنان نسبت به صدور فعل انفاق به کار بسته است، با تأکید بر تفسیر المیزان بررسی می نماید. مهم ترین روش های انگیزشی قرآن در مورد انفاق عبارتند از: انگاره سازی در اموری مانند رزاقیت خدا و مالکیت حقیقی او بر جهان هستی، استفاده از روش های پاداش و تشویق از طریق بیان ثواب انفاق و ثمرات روان شناختی و اخلاقی آن، بیان تهدیدآمیز و توضیح پیامدهای ترک انفاق، ارائه الگوهای بزرگ و تأثیرگذار در امر انفاق و عبرت آموزی از سرگذشت پیشینیان.
الگوی رهبری حکمت محور از منظر اسلام در سازمان های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی رهبری حکمت محور از منظر اسلام در سازمان های آموزشی با استفاده از رویکرد کیفی با روش تحلیل مضمون صورت گرفته است. به منظور دستیابی به هدف مذکور، ابتدا بر اساس منابع قرآنی و روایی به صورت هدفمند مفهوم حکمت شناسایی و سپس از طریق روش تحلیل مضمون به طراحی الگوی رهبری حکمت محور پرداخته شد، جامعه آماری در بخش اعتبار بخشی الگوی طراحی شده محققان، مؤسسان، مدیران و معلمان مدارس خاص بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر در پژوهش حاضر شرکت داشتند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته بود که از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار بود. یافته های حاصله حاکی از این است که الگوی رهبری حکمت محور از چهار عامل (عقلانیت وحیانی، استحکام بخشی ناظر به واقع، پیشگیری رشدمدار، عملیاتی سازی بهنگام) و سیزده مؤلفه تشکیل شده است. از این رو الگوی حاضر می تواند راهنمای عمل رهبران در مواجهه با مسائل پیچیده و چندبعدی محیط های آموزشی باشد تا از طریق اعمال نفوذ و هدایت معطوف به هدف در کلیه امور معرفتی و عملی محیط آموزشی با بهره گیری از عقلانیت وحیانی و نگاه پیشگیرانه مبتنی بر رشد تصمیم گیری نموده و استحکام ناظر به واقعیت را در تمامی ابعاد محیط آموزشی مدنظر قرار دهند.
حوزه معنایی جهاد و واژه های هم نشین آن با تکیه بر سیر نزول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
81 - 106
حوزههای تخصصی:
معناشناسی به مطالعه معنا می پردازد. «معنا» آگاهی از بافت فرهنگی و رابطه یک واژه با واژگان دیگر در یک متن است. واسطه میان گیرنده و فرستنده پیام در معناشناسی، واژگانی است که هم گیرنده پیام با آن آشنا بوده وهم در حوزه فرهنگی اهل زبان بیگانه نبوده است. در این مقاله با استفاده از معناشناسی، بر اساس بافت زبانی با بررسی روابط هم نشینی به تحلیل معنای «جهاد» با تکیه بر سیر نزول قرآن می پردازد. استفاده از روش ترتیب نزول و تطور معنایی دستاوردهای فراوانی دارد؛ از جمله آن که با این بررسی می توان به معنای واژگان لحظه به لحظه آگاه شد و از الهامات و مضامین رفیع جهاد در تک تک آیات وحی در جهت تعالی شبکه گسترده آن؛ هم گرایی و واگرایی با دیگر واژگان بافت متن آشنا شد که این شبکه معنایی در آخر خواننده را به کشف مراد کلام وحی آشنا می سازد. از دیگر کارکردهای بستر تاریخی واژگان؛ ترسیم منحنی های تحول موضوع جهاد و بسامد آن در سال های مختلف نزول وحی است. «جهاد» به معنای تحمل مشقت ها و سختی ها است که اوج آن را می توان در بذل جان و مال در راه اهداف الهی به شکل ویژه در مدینه مشاهده کرد. از هم نشین های جهاد، باید به واژگان «ایمان»، «هاجروا»، «أنفس»، «أموال»، «واغلظ»، «فی سبیل الله» و «أیمان» اشاره کرد که از امتزاج و ترکیب آن ها پدیداری کاملاً همگن و معنادار به دست می آید.
قرآن و پرسش های بنیادی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
163 - 189
حوزههای تخصصی:
قرآن، انسان و جهان را به عنوان مخلوقات الهی معرفی می کند که آن ها مطابق فاعلیت الهی و تحت قوانین و حاکمیت الهی قرار دارند. در قرآن، معنای زندگی انسان، تنها بر اساس نگرش خداباوری تعریف می شود که در پرتو آن تحمل شرور و ارزانی شدن خیرات نیز دارای فلسفه الهی خاص خود هستند. نهایتاً اینکه، قرآن غایت زندگی انسان را جهان آخرتی معرفی می کند که آدمی، ماهیت زندگی اش را در آن بر اساس عملکرد این جهانی اش می سازد. در این مقاله، پاسخ های جهانشمول و کلی قرآن به پرسش های بنیادی انسان مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد، تا جامعیت قرآن اثبات گردد.
رویکردی نقادانه به جانشین مصادر منصوب در ترجمه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
379 - 395
حوزههای تخصصی:
مفعول مطلق از جمله حالت های نحوی است که در زبان عربی و فارسی دارای تفاوت ساختاری است؛ این حالت نحوی در زبان فارسی قدیم دارای مشابه ساختاری بوده است اما در زبان معاصر فارسی بکار بردن این ساختار مشابه مرسوم نیست؛ بنابراین مترجمان لازم است معادل ساختاری آن را در ترجمه به کار ببرند. در پژوهش حاضر با نقد و بررسی مفعول مطلق نیابی در ترجمه آقایان پورجوادی ، رضایی و طاهری ، این نتیجه حاصل شده است که به علت همین تفاوت های ساختاری مهم ترین لغزشی که مترجمان قرآن کریم با آن مواجه بوده اند عدم ترجمه این حالت نحوی است.
تحلیل فلسفی نقش توحید در فضایل بینشی، گرایشی و رفتاری در نهاد خانواده(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵ (پیاپی ۵۷)
35 - 61
حوزههای تخصصی:
یکی از سؤالات مهم و کلیدی فلسفه اخلاق این است که منشأ و مبدأ فضایل اخلاقی چیست. ادعای این مقاله آن است که ارزش اخلاقی برای همه صفات اکتسابی و رفتارهای اختیاری انسان در عرصه های گوناگون بینشی، گرایشی و رفتاری توحید است. بنابراین توحید خالص مستلزم آن است که فرد در مرتبه بینش و اعتقادی و هم چنین در مرحله گرایش و قلبی، و نهایتاً در مرتبه رفتار بر اساس توحید خالص و به دور از هرگونه شرک سلوک کند. این نوشتار درصدد آن است که با روش توصیفی تحلیلی ضمن تبیینی فلسفی از مبدئیت توحید برای فضایل اخلاقی، نقش توحید در فضایل بینشی، گرایشی و رفتاری در نهاد خانواده را تبیین کند. نتیجه این پژوهش آن است که بر اساس توحید خالص خانواده نهادی اخلاقی است و بنیان آن در سطح بینشی بر اصل برابری ارزشی و اخلاقی افراد خانواده و در سطح گرایشی بر اصل محبت و مودت پایه گذاری می شود و انجام وظایف اخلاقی در محیط خانواده نشان گر وجود ایمان و تقوا و روح عبودیت در افراد خانواده است.
تأملی بر انگاره فقیهان در باب اشتراط «اتحاد جنس» در تحقق ربای معاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
77 - 100
حوزههای تخصصی:
ربای معاملی یکی از اقسام رباست که مشهور فقها سه شرط: 1. مکیل و موزون بودن، 2. اخذ زیاده و 3. هم جنس بودن عوضین را شرط تحقق آن می دانند. منظور از هم جنس بودن در کلام فقها این است که اگر عرف یک لفظ خاص را بر دو شیء مشابه حمل کند، نمی توان آن دو را با تفاضل با هم معامله کرد و حتماً باید از لحاظ مقدار برابر باشند. این قول فقها در حالی است که عرف مردم برای دو کالای مشابه ولی با صفات متفاوت، ارزش معاملاتی متفاوت قائل می شوند و عقل هم حکم می کند که گرفتن زیاده نه تنها جایز است، بلکه لازمه انعقاد معامله خواهد بود. فقها ضمن اشاره به روایاتی که در این باب ذکر شده، این شرط را تعبدی فرض کرده و همگی به صورت اجماعی بر آن حکم داده اند. در این مقاله ضمن بررسی ادله بدین نتیجه رسیدیم که روایات این باب، لزوم هم جنس بودن را با تعبیری که فقها دارند، نمی رساند و می توان معیار «هم ارزش بودن» را جایگزین هم جنس بودن نمود. بدین ترتیب اگر ارزش دو کالا مشابه نبود، نه تنها گرفتن زیاده جایز است، بلکه نگرفتن زیاده عین ربا خواهد بود.
تقریر جامعه توحیدی بر اساس نظریه معرفت نفس محمدحسین طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف اصلی پیامبران تشکیل جامعه توحیدی است؛ جامعه ای که بر اساس نیازهای فطری شکل گرفته باشد و بتواند نیازهای حیوانی انسان ها را هم پاسخ دهد. در این مقاله می کوشیم در سایه نظریه استخدام، ضمن تبیین چگونگی تحقق جامعه توحیدی، نشان دهیم انسان چگونه ذیل رویکرد انفسی می تواند در تعاملات اجتماعی شرکت کند و چنین حضوری، موجب غفلت او از رشد و سلوک نشود. طبق نظریه معرفت نفس، که مبتنی بر علم حضوری به خود است، انسان، جامعه را ذیل رابطه خود و خدا می بیند. بر این اساس، پرداختن به تعاملات اجتماعی دقیقاً همسو با رابطه انسان و خدا فهم می شود. حضور در چنین جامعه ای نه فقط انسان را از خود غافل نمی کند، بلکه بستر قرب و تعالی اش را نیز فراهم می کند، چراکه تعاملات اجتماعی را آیاتی الاهی می بیند که بر اساس آن آیات، حضرت حق او را در معرض امتحانات قرار می دهد. ذیل رویکرد انفسی، انسان ها تمام تعاملات اجتماعی شان را ظهورات حضرت حق می بینند که از رهگذر آن در معرض امتحانات الاهی قرار می گیرند و رشد می کنند.
اعتبارات ماهیت؛ ابداع سینوی و ابتکار مدرس زنوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه اسلامیماهیت دارای احکاممختلفی است که مسئله اعتبارات ماهیت از آن جمله است. درپی طرح مسئله اعتبارات ماهیت، سه مفهوم کلیدی در حوزه مباحث ماهیت به وجود آمد که بین فیلسوفان اسلامی درباره ارتباط هریک از این مفاهیم نسبت به هم، اختلاف نظر زیادی وجود دارد.. این سه مفهوم عبارت اند از: مفهوم «کلی طبیعی»، مفهوم «ماهیت من حیث هی هی» و مفهوم «اعتبار لابشرط». در رابطه با ارتباط این مفاهیم دو دیدگاه مشهور بین فلاسفه وجود دارد: دیدگاه نخست، کلی طبیعی و ماهیت من حیث هی هی را منطبق بر اعتبار لابشرط مقسمی می داند. این گروه به اعتبار مقسم باور دارند؛ ازاین رو شمار اعتبارات را چهار اعتبار می دانند.مشهور حکما در این گروه جای می گیرند. دیدگاه دوم، مانند گروه نخست معتقدند کلی طبیعی همان ماهیت من حیث هی هی است اما برخلاف دیدگاه نخست معتقد است هر دو مفهوم یادشده منطبق بر اعتبار لابشرط قسمی است.بنابر نظر گروه دوم شمار اعتبارات منحصر در سه اعتبار است زیرا این گروه به دیدگاه مقسم باور ندارند. ابن سینا مبدع بحث اعتبارات و قائل به دیدگاه دوم است و آقاعلی نماینده دیدگاه سومی است که به صراحت آراء فیلسوفان دیگر را ناتمام دانسته و خود طرحی نو درانداخته که آخرین مرحله در تکامل فلسفی این ایده است. آقا علی شمار اعتبارات را به پنج اعتبار رسانیده است. با مبنا قرار دادن دیدگاه آقا علی در باب اعتبارات ماهیت می توان تحلیل بهتری از مسائل حمل اولی و شایع، اعتبار ذات حق و برخی دیگر از مسائل فلسفی ارائه داد.
بررسی تحلیلی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی درباره «قلم» با رویکرد فلسفی و روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیات و روایات اسلامی، دو اصطلاح «قلم» و «لوح» در کنار هم به کار رفته و از مراتب علم فعلی خداوند دانسته شده است. از همین رو، دو اصطلاح یاد شده در فلسفه اسلامی نیز راه یافته و جزو مسائل فلسفه اولی قرار گرفته است. در این میان، فیلسوفانی مانند ملاصدرا، به گونه ای اجمالی و علامه طباطبایی، به گونه ای تفصیلی، با بهره گیری از آموزه های دینی کوشیده اند از «قلم» و «لوح»، تبیین فلسفی ارائه دهند. در جستار حاضر، دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی درباره «قلم» به شیوه توصیفی - تحلیلی و با رویکرد روایی و فلسفی مورد بازخوانی، تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در پایان این نتیجه به دست آمده که براساس روایات و مبانی حکمت متعالیه، «قلم» و «اقلام» از حقایق عالم عقل می باشند که در سلسله طولی هستی، نسبت به حقایق پایین تر از خود جنبه فاعلی داشته و واسطه فیض شمرده می شوند. همچنین می توان قلم را برابر با عالم عقل و لوح را برابر با عالم مثال دانست که نسبت به عالم عقل جنبه قابلی دارد و حقایق را از آن عالم دریافت می کند. شایان ذکر است که میان این دو تفسیر ناسازگاری وجود ندارد و تفاوت تنها به نحوه اعتبار عقلی باز می گردد.
نگرش های اخلاقی اصلاح مدار مجازات های سالب آزادی اطفال و نوجوانان در حقوق ایران و انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به موضوع مجازات های سالب آزادی در حقوق ایران و انگلستان پرداخته و درصدد تاکید بر این نکته است که کیفر سالب آزادی تنها نسبت به جرایم شدید در اطفال و نوجوانان و در صورت ضرورت حمایت از عموم باید استفاده شود، زیرا ممکن است آثار نامطلوبی را درآینده و روحیه آنان برجای گذارد و روند اصلاح و تربیت آنان را به تعویق اندازد. در سال های اخیر انگلستان برنامه های واکنشی متنوعی را در مبارزه با بزهکاری اطفال مقرر کرده و ضوابط خاصی را برای به کارگیری کیفر سالب آزادی برگزیده که جای این ضوابط در قوانین داخلی ایران خالی است. بررسی ضوابط و واکنش های موجود در سیستم حقوقی انگلستان که حاصل مطالعات گسترده قانونگذار انگلیسی است می تواند به عنوان یافته های مطالعات تطبیقی راهگشای قانونگذار در جهت اصلاح قوانین موجود و وضع مقررات مناسب در مورد اطفال بزهکار باشد.
بررسی جایگاه قاعده ترجیح بلامرجح در میان متکلمان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعده ترجیح بلامرجح، یکی از قواعد فلسفی است که بعد از ورود فلسفه یونان به اسلام، مورد توجه بسیاری از متکلمان واقع شده و در موارد مختلفی از آن در مباحث کلامی استفاده شده است. مسئله اصلی آن است که متکلمان مسلمان چه دیدگاهی در مورد بداهت ادله امتناع و عدم امتناع اتخاذ کرده اند و در چه مباحثی از این قاعده سود برده اند. هدف این نوشتار آن است که به این مسئله به صورت منسجم پاسخ گوید؛ زیرا با اینکه قاعده مذکور مورد توجه فلاسفه و متکلمان بوده، لکن به صورت مستقل به آن پرداخته نشده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با مراجعه به آثار متکلمان، دیدگاه آنان را در مباحث مذکور مورد بررسی قرار داده است. یافته ها حاکی از آن است که متکلمان برخلاف اغلب فلاسفه که امتناع قاعده را بدیهی می دانند، در بدیهی بودن و امتناع ترجیح بلامرجح اتفاق نظر ندارند و حتی برخی از آنها بر امکان قاعده اصرار دارند و برخی دیگر ترجیح بلامرجح توسط فاعل مختار را ممتنع نمی دانند.
بررسی مسیحیت در ادوار فکری هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسیحیت از منظر هگل در سه دوره قابل بررسی می باشد: برن، فرانکفورت و ینا. برن و فرانکفورت متعلق به دوره جوانی هگل یا نوشته های کلامی او محسوب می شوند، اما ینا به دوره کمال هگل تعلق دارد و او در آنجا فلسفه خویش را بنا می سازد. هگل در برن مسیحیت را در تقابل با یونان باستان قرار می دهد و بیان می کند که برخلاف یونان که دین آزادی است، مسیحیت به واسطه ایجابیتی که در ذات آن می باشد، به مجموعه ای از قوانین الزام آور تبدیل شده، که نفی آزادی را به همراه می آورد. او در این دوره، مسیح را با سقراط مقایسه می کند و می گوید: برخلاف مسیح که به رستگاری فرد می اندیشد، سقراط عموم و رستگاری جامعه را مدنظر دارد، و به این دلیل سقراط را برتر از مسیح می داند، اما در فرانکفورت نگاه او تعدیل می شود و تلقی مثبتی از مسیحیت پیدا می کند. او آنجا تأکید دارد که مسیح عشق را جایگزین احکام تنجیزی یهودیت می کند و این رستگاری انسان را به همراه دارد و سرانجام در ینا که متعلق به کمال و پختگی اوست، هگل می گوید مسیحیت حقیقت مطلق است، همچنان که فلسفه حقیقت مطلق است. تفاوت این دو، تنها در نحوه بیان است. مسیحیت حقیقت را به شکل تمثیل و کنایه بیان می کند و فلسفه به شکل اندیشه ناب. البته او در انتها نتیجه می گیرد که نیاز به فراروی از مذهب و رفتن به سمت وسوی فلسفه حس می شود؛ چراکه مسیحیت اندیشه مجسم است نه ناب، و تنها فلسفه است که حقیقت را به شکل ناب عرضه می کند. مقاله حاضر به روش تحلیلی توصیفی به بررسی این سه دوره می پردازد.
بررسی اخلاق عرفانی سلبی از نگاه مولوی و لائوتسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق عرفانی سلبی مهم ترین بخش اندیشه های مولوی و لائوتسه به شمار می رود. این دو عارف، پیروان خود را به جنبه سلبی اخلاق و رعایت مؤلفه های آن نیز دعوت می کنند. از نگاه مولوی و لائوتسه، با تهذیب نفس و ریشه کن سازی انانیّت و ترک رذایل، راه برای تخلّق به اخلاق الهی و کسب فضایل فراهم تر می گردد. سؤال این است که اخلاق عرفانی سلبی به چه معنا و بر چه مؤلفه هایی استوار است؟ وجوه شباهت و تفاوت میان اخلاق سلبی عرفانی مولوی و لائوتسه چیست؟ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بررسی مفهوم اخلاق سلبی عرفانی و مؤلفه های آن و تطبیق میان آرای مولوی و لائوتسه از این منظر می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که میان این دو اندیشه وجوه تشابه و تمایز وجود دارد؛ چنان که هر دو در نظام اخلاقی و تنزیهی شان بر دو عنصر «سکوت و نیستی» و «ریاضت و کف نفس» به عنوان دو امر زمینه ساز ورود به سلوک عرفانی خویش تأکید کردند؛ اما به رغم شباهت های ظاهری، اساس تهذیب و ریاضت از نگاه مولوی بر مبنای عشق فطری و جبلّی انسان به خدا استوار است و در این مسیر، از پشتوانه متابعت از شریعت و بهره گیری از عقل نیز برخوردار است.
بررسی ابهاماتی پیرامون اصالت کتاب عبیدالله بن علی حلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از نهضت عمومی نگارش و کتابت احادیث در میان اصحاب، کتابهای فراوانی در دوران امامت صادقین: و پس از آن تولید شد. کتاب عبیدالله بن علی حلبی یکی از نخستین نگاشته های حدیثی است که از شهرت و اهمیت ویژه ای برخوردار است و نخستین تصنیف شیعه نام گرفته است. برخی از پژوهشگران با طرح ابهاماتی، انتساب این کتاب به عبیدالله بن علی حلبی را مورد تردید قرار داده اند. ابهامات مطرح شده پیرامون کتاب حلبی را می توان در دو قسم کلی جای داد؛ ابهاماتی که از چگونگی گزارش های فهرستی برخاسته و ابهاماتی که به محتوای روایات کتاب باز می گردد. در این نوشتار سعی شده که به روش توصیفی تحلیلی ابهامات نوع اول مورد بررسی قرار گیرد و پرسش های ایجاد شده پاسخ داده شود.