مطالب مرتبط با کلیدواژه

ایجابیت


۱.

خدا و دین از نظر هگل جوان

کلیدواژه‌ها: دین حیات هگل جوان الوهیت(خدا) ایجابیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۴۰۷۳ تعداد دانلود : ۱۱۱۳
هگل جوان که وارث دین کانتی و روشن گری است دیدگاه نوینی را در خصوص دین ارائه می کند که از جهات مختلفی نقد دین کانتی است؛ از نظر هگل، دین کانتی برخاسته از کل وجود انسان نیست. هگل دین مورد نظر خود را دین ذهنی می خواند که برخاسته از صمیم روح و قلب است، در حالی که نقطه مقابل آن، دین عینی است که دست ساخته مفاهیم عقلی است. دین ذهنی هگل، توجهی به جاودانگی شخصی نفس ندارد؛ و کمال نفس در همین دنیا و در تشبه به خدا و وحدت با خدا حاصل می شود. به باور هگل، ما در بیان حقایق دینی با فقر زبانی مواجه ایم؛ زیرا اولاً: وجود خدا از سنخ سایر موجودات نیست و ثانیاً: روح را فقط روح درک می کند و کسی که بخواهد او را فقط با عقل درک کند، از درک الوهیت و از بیان آن عاجز خواهد ماند. برای این که کسی بتواند حقیقت الوهیت را درک کند، باید روحش تعالی یابد و از کرانمندی به سوی بی کرانگی حرکت کند. در بعُد سیاسی- اجتماعی نیز باید گفت کارکرد دین، متاثر از دین داری بیشتر افراد اجتماع است؛ اگر اکثریت مؤمن باشند، افراد دین دار در عشق و وحدت با یکدیگر زندگی می کنند، اما اگر اکثریت بی ایمان باشند، دین داران به انزوا روی می آورند. عیسی نیز به همین دلیل انزوا گزید. در نهایت، برای این که وحدت جامعه مومنان که به وسیله عنصر عشق با یکدیگر متحد شده اند به وحدتی کامل تبدیل شود و با عینیت نیز یگانه شود، به عنصری نیاز است که حلقه واصل این یگانگی شود و آن عبارت است از خیال. خیال که از یک سو با روح در پیوند است و از سوی دیگر، مصداق تام الوهیت را در شخص عیسی مشاهد می کند، می تواند پیوند میان عشق و عین را درک کند و این وحدت را تکمیل کند.
۲.

تبیین و نقد اندیشه دینی هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسلام مسیحیت هگل ایجابیت دین متعین دین قومی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۷۴۲ تعداد دانلود : ۸۱۶
یکی از مهم ترین بحث ها بین هگلیان جوان و شارحان هگل این است که دین در نظام فکری و فلسفی هگل چه جایگاهی دارد و آیا او در طول حیات فکری خود رویکرد واحدی به مقوله دین داشته است. در این نوشتار تبیین میشود که: اولاً دین در نظام فکری ـ فلسفی هگل جایگاه ویژه ای دارد و از ضروریات حیات اجتماعی بشر بشمار میرود؛ ثانیاً نمیتوان به سادگی او را فیلسوفی ملحد و خداناباور قلمداد کرد؛ ثالثاً، اگرچه ایجابیت دین یهود و مسیحیت، موجبات انحراف فکری عمیقی را در پیروان آنها فراهم آورده است، نباید ادیان الهی و وحیانی، به ویژه دین مبین اسلام را نیز دینی ایجابی، عقل ستیز و معارض با آزادی و حقوق شهروندی دانست.
۳.

تطور مفهوم ایجابیت در فلسفه سیاسی هگل جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق فردی اخلاق اجتماعی حقوق خصوصی ایجابیت روشن گری دوره برن دوره فرانکفورت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۱۱۸۸ تعداد دانلود : ۷۲۸
در این مقاله مفهوم «ایجابیت» Positivity)) و سیر تحول آن نزد هگل طی دوره های ابتدایی فعالیت نظری اش (دوره موسوم به دوره برن 96-1793 و دوره موسوم به دوره فرانکفورت 1800-1797) مورد بررسی قرار گرفته است. تحول مفهوم «ایجابیت» به مثابه حاکمیت نظامی ناقض آزادی اصیل، متضمن گذار هگل از ادبیات صرفاً مذهبی در دوره برن به ادبیاتی مشخصاً سیاسی در دوره فرانکفورت است. در همین راستا، هگل در دوره فرانکفورت در مقایسه با دوره برن، پیش زمینه اجتماعی وسیع تر و شامل عناصر اقتصادی و سیاسی بیش تری را مورد توجه قرار می دهد.این مقاله درصدد است که با اتکاء بر متن نوشته های هگل، ضمن تبیین مفهوم ایجابیت در هر دو دوره نشان دهد که در نهایت هگل موفق نشده است که طریقی برای رفع ایجابیت در دوره های مزبور ارائه دهد.
۴.

بررسی مسیحیت در ادوار فکری هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدا مسیحیت ایجابیت متناهی نامتناهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۳۸۴
مسیحیت از منظر هگل در سه دوره قابل بررسی می باشد: برن، فرانکفورت و ینا. برن و فرانکفورت متعلق به دوره جوانی هگل یا نوشته های کلامی او محسوب می شوند، اما ینا به دوره کمال هگل تعلق دارد و او در آنجا فلسفه خویش را بنا می سازد. هگل در برن مسیحیت را در تقابل با یونان باستان قرار می دهد و بیان می کند که برخلاف یونان که دین آزادی است، مسیحیت به واسطه ایجابیتی که در ذات آن می باشد، به مجموعه ای از قوانین الزام آور تبدیل شده، که نفی آزادی را به همراه می آورد. او در این دوره، مسیح را با سقراط مقایسه می کند و می گوید: برخلاف مسیح که به رستگاری فرد می اندیشد، سقراط عموم و رستگاری جامعه را مدنظر دارد، و به این دلیل سقراط را برتر از مسیح می داند، اما در فرانکفورت نگاه او تعدیل می شود و تلقی مثبتی از مسیحیت پیدا می کند. او آنجا تأکید دارد که مسیح عشق را جایگزین احکام تنجیزی یهودیت می کند و این رستگاری انسان را به همراه دارد و سرانجام در ینا که متعلق به کمال و پختگی اوست، هگل می گوید مسیحیت حقیقت مطلق است، همچنان که فلسفه حقیقت مطلق است. تفاوت این دو، تنها در نحوه بیان است. مسیحیت حقیقت را به شکل تمثیل و کنایه بیان می کند و فلسفه به شکل اندیشه ناب. البته او در انتها نتیجه می گیرد که نیاز به فراروی از مذهب و رفتن به سمت وسوی فلسفه حس می شود؛ چراکه مسیحیت اندیشه مجسم است نه ناب، و تنها فلسفه است که حقیقت را به شکل ناب عرضه می کند. مقاله حاضر به روش تحلیلی توصیفی به بررسی این سه دوره می پردازد.