مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
مشقت
حوزههای تخصصی:
در اینکه ثواب استحقاقی است یا تفضلی سه قول مطرح است: بنابر قول اول ثواب استحقاقی است و ثواب ندادن شخص مطیع ستم است. بنابر قول دوم ثواب تفضلی است، اگرچه قائلان به این قول، خود درباره علت تفضل اختلاف دارند؛ زیرا بنابر مبنای اشاعره، ملزم کردن خداوند بر ثواب بی معناست. این سخن به معنای معیار نداشتن ثواب الهی است. و بنابر مبنای دیگر علی رغم تفضلی بودن ثواب، خداوند در آن استحقاق را اعتبار کرده است که براساس آن ثواب الهی ضابطه مند می گردد. بنابر قول سوم ثواب از جهت مملوک بودن انسان تفضلی و از جهت پاداش عمل بودن، استحقاقی است. در جمع بندی نهایی در قالب قول چهارم می توان گفت: به علت کمال مطلق بودن خداوند، نباید رابطه مالک و مملوکی و نعمت های پیشین الهی، در ثواب در نظر گرفته شود؛ اگرچه در واقع و نفس الامر چنین رابطه ای وجود دارد که در این صورت مرتبه ای از ثواب استحقاقی و افزون بر آن تفضلی خواهد بود. اگر آن رابطه در نظر گرفته شود، استحقاق منتفی است.
کاربرد قواعد فقهی (نظیر قاعده نفی حرج و قاعده غرور) در عصر ارتباطات
حوزههای تخصصی:
جوامع بشری به موازات افزایش جمعیت، پیچیدگی قوانین، رشد علم و دانشهای مختلف اجتماعی و ارتباطی، دارای ارتباطات وسیعتر و پیچیده تری نیز می شوند.ارتباطات یادشده در جوامع اسلامی به دلیل پایبندی به دین از ویژگی خاصی برخوردار است. بدین معنا که فقه، احکام و قواعد فقهی نیز وارد این ارتباطات می شود که جوامع دینی را با چنین خصوصیتی از سایر جوامع و ملتها متمایز می گرداند.
قواعد فقهی را می توان در حکم حروف الفبای یک زبان دانست که گرچند محدودند ولی کاربرد بی پایان دارند. فقیه نیز با همین قواعد محدود می تواند راه حلهای فراوانی را فراروی مکلفین قرار دهد و بدین وسیله رابطه خاصی میان آنان و شریعت برقرار نماید.
قاعده های فقهی -که نمایانگر روح تعاطف و مهربانی اسلام اند - همواره بر مدار میزان توانایی مکلف می گردند و هیچگاه زور و تحمیل در اجرای تکالیف را که قبح عقلانی دارد، برنمی تابند بدین سان به راحتی می توان به فطری بودن دین که سازگار با میزان توانایی مکلفین است پی برد.از جمله این قواعد می توان به قاعده «نفی حرج» اشاره کرد که شارع مقدس هرنوع سختی و حرج را در انجام تکالیف از دوش مکلفین برداشته است.
از سوی دیگر صداقت و یکرنگی و پرهیز از هرگونه فریب که اصطلاحا «غرور» نام گرفته است؛ از سوی آموزه های دینی کاملا مردود شناخته شده و حتی در این زمینه قاعده ای به همین نام تاسیس گردیده است که به آن «قاعده غرور» اطلاق می شود.
هر کدام از این دو قاعده احکام و شرایط خاصی دارد که در این مقاله بررسی و مبانی آنها از منظر فقه و حقوق مورد مطالعه قرار خواهند گرفت.
روایت پژوهی نخبه ی ورزشی شدن زنان ایرانی مبتنی بر شرایط مشقت بار زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
19 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، روایت پژوهی کسب سکوی قهرمانی توسط خواهران افسانه ای ووشوی ایران است. رویکرد تحقیق، کیفی و از روش روایت پژوهی استفاده شد. تحلیل روایت مبتنی بر مصاحبه های رسانه ای با خواهران منصوریان در برنامه ی ماه عسل است که عنوان نمونه ی هدفمند در نظر گرفته شد. بر اساس یافته های به دست آمده از مصاحبه های روایتی در مواجهه با رخدادها و کنش های صورت گرفته در زندگی خواهران منصوریان، کدهای توصیفی استخراج شد. ویژگی های استخراج شده از مصاحبه ی خواهران، به سه سطحِ ویژگی های شخصیتی درون فردی (استحکام ذهنی، خود کار آمدی و خود مختاری)، ویژگی های شخصیتی بین فردی (فضائل اخلاقی ارتباطی ظرفیت پذیرش تفاوت های فرهنگی و مالی) و استراتژی های بهبود عملکرد (هدفمندی، تلقین پذیری مثبت انگیزش های درونی و بیرونی) دسته بندی شد. نتایج نشان می دهد که ضربه های روانی، سختی ها و مشقت ها به عنوان کاتالیزوری برای رشد و پیشرفت خواهران منصوریان عمل نموده است.
گستره مفهومی قاعده نفی عسر و حرج در ابواب فقهی و نسبت آن با واژه های مشابه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
قاعده لاحرج که برگرفته از آموزه های مختلف دینی (قرآن و سنت) است، یکی از مهم ترین قواعد فقهی به حساب می آید که با فراوانی بسیار زیادی در ابواب مختلف فقهی از طهارات تا دیات بکار رفته است. هرچند فقها این قاعده را در کنار سایر قواعد مرتبط هم چون: قاعده نفی ضرر و ضرار (لاضر و لاضرار)، قاعده اضطرار، قاعده ضرورت (الضرورات تبیح المحظورات) در استنباط احکام شرعی مورد استفاده قرار داده اند؛ اما برای فقه پژوهان این پرسش مطرح است که با توجه به تشابه کاربردهای فقهی آن ها، چه تفاوتی بنیادینی میان آن و دیگر قواعد فقهی مشابه وجود دارد. در این پژوهش بر آن هستیم تا با تحلیل مفهومی کاربردهای حرج در متون فقهی نشان دهیم واژه «حرج» با واژه های ضرورت، ضرر و اضطرار چه تشابه و تفاوت هایی داشته و آیا می توان یکی از آن ها را به مانند اصل برای دیگر واژه ها دانست یا چنین امکانی وجود نداشته بایستی هم چنان هریک را جدای از دیگری معنا کرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که با وجود تنوع فراوان کاربردهای قاعده لاحرج در متون فقهی، «حرج» مفهومی گسترده تر نسبت به مفهوم ضرر، ضرورت و اضطرار داشته، قواعد فقهی: ضرورت، اضطرار و ضرر از زیرمجموعه های قاعده نفی عسر و حرج خواهند بود.
بررسی تلفیق و تیسیر در اجتهاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در یک تعریف، تلفیق آمیخته ای از آرای مجتهدان است که مطابق نظر هیچ کدام از آنان نباشد. این کار، چه بسا به هدف تسهیل در انجام تکالیف دینی انجام می گیرد و از این حیث؛ «تیسیر» به عنوان یک مبنا در شریعت اسلامی و تحت قواعدی چون «رفع حرج» و «قاعده یُسر» اشتراکاتی دارد. امّا از طرف دیگر گاه ممکن است تلفیق به هدف رفع تکلیف از مکلف انجام شده یا عملاً به این امر منجر شود. برخی از فقیهان و اصولیان معتقدند که تلفیق فتوی در حالت ضرورت، به سبب گشایش و رفع حرجی که برای مکلف دارد جایز است. برخی دیگر دایره استفاده از تلفیق را وسیع تر دانسته و استفاده از آن را به هنگام حاجت ونه ضرورت هم جایز دانسته اند. مستند این حکم هم تیسیر و رفع مشقتی است که در مورد مکلف وجود دارد. به نظر می رسد تلفیق و تیسیر رابطه عموم و خصوص من وجه دارند زیرا هر تلفیقی لزوماً تیسیر نیست و هر تیسیری لزوماً تلفیق نیست، گرچه در مقام عمل و به ویژه در فتاوی معاصر اکثر تلفیق ها متضمن تیسیر است.
روزه مشاغل سخت از دیدگاه مذاهب فقهی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، حکم روزه مشاغل سخت همچون نانوایی، آتش نشانی و ... را از نگاه مذاهب فقهی اسلامی بررسی می کند. از این پژوهش برمی آید که اختلاف مذاهب فقهی اسلامی درباره جواز افطار صاحبان مشاغل سخت، معلول عوامل چندی است، از جمله: 1- اختلاف در ضابطه مشقت و انطباق عنوان مشقت بر این مشاغل. 2- اختلاف در انطباق عنوان مریض بر مشاغل سخت و عدم آن. 3- اختلاف در اینکه کدام یک از روزه و شغل سخت مهم تر هستند؛ از همین روی فقهای اهل سنت روزه نگرفتن را به خاطر امر مهم تر جهاد جایز دانسته اند و برخی از فقهای اسلامی بر این باورند که در صورت امکان، صاحبان این مشاغل باید شغل یا ساعت کار خود را تغییر دهند، یا آنکه مسافرت کنند. 4- اختلاف در اینکه آیا علم به پیدایش مشقت برای جواز افطار روزه دار مشاغل سخت کافی است یا خیر؟
حوزه معنایی جهاد و واژه های هم نشین آن با تکیه بر سیر نزول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
81 - 106
حوزههای تخصصی:
معناشناسی به مطالعه معنا می پردازد. «معنا» آگاهی از بافت فرهنگی و رابطه یک واژه با واژگان دیگر در یک متن است. واسطه میان گیرنده و فرستنده پیام در معناشناسی، واژگانی است که هم گیرنده پیام با آن آشنا بوده وهم در حوزه فرهنگی اهل زبان بیگانه نبوده است. در این مقاله با استفاده از معناشناسی، بر اساس بافت زبانی با بررسی روابط هم نشینی به تحلیل معنای «جهاد» با تکیه بر سیر نزول قرآن می پردازد. استفاده از روش ترتیب نزول و تطور معنایی دستاوردهای فراوانی دارد؛ از جمله آن که با این بررسی می توان به معنای واژگان لحظه به لحظه آگاه شد و از الهامات و مضامین رفیع جهاد در تک تک آیات وحی در جهت تعالی شبکه گسترده آن؛ هم گرایی و واگرایی با دیگر واژگان بافت متن آشنا شد که این شبکه معنایی در آخر خواننده را به کشف مراد کلام وحی آشنا می سازد. از دیگر کارکردهای بستر تاریخی واژگان؛ ترسیم منحنی های تحول موضوع جهاد و بسامد آن در سال های مختلف نزول وحی است. «جهاد» به معنای تحمل مشقت ها و سختی ها است که اوج آن را می توان در بذل جان و مال در راه اهداف الهی به شکل ویژه در مدینه مشاهده کرد. از هم نشین های جهاد، باید به واژگان «ایمان»، «هاجروا»، «أنفس»، «أموال»، «واغلظ»، «فی سبیل الله» و «أیمان» اشاره کرد که از امتزاج و ترکیب آن ها پدیداری کاملاً همگن و معنادار به دست می آید.