فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۲۴۰-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مشاوره راه حل محور بر درگیری، اهمال کاری و هدف گرایی تحصیلی در دانشجویان مشروطی دارای فرسودگی تحصیلی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان مشروطی دانشگاه آزاد انار در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل داد. از این جامعه آماری تعداد 30 نفر دانشجوی مشروطی که دارای فرسودگی تحصیلی بودند با استفاده نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (2007)، پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و همکاران (2013، AES)، پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولمون و راثبلوم (1994، APS) و پرسشنامه هدف گرایی تحصیلی بوفارد و همکاران (1998، (AGOS بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هر هفته یک جلسه و هر جلسه 90 دقیقه بر اساس محتوای جلسات درمانی رویکرد راه حل محور شرکت کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون درگیری، اهمال کاری و هدف گرایی تحصیلی در دو گروه تفاوت معناداری در سطح (001/0>P) وجود داشت. با توجه به یافته های پژوهش می توان اظهار داشت که مداخله راه حل محور می تواند رویکرد مناسبی برای بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان مشروطی دارای فرسودگی تحصیلی باشد.
رابطه انسجام خانواده و قلدری سایبری با نقش میانجی بلوغ عاطفی و خودآگاهی هیجانی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۲۵۰-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه انسجام خانواده و قلدری سایبری با نقش میانجی بلوغ عاطفی و خودآگاهی هیجانی در دختران نوجوان انجام شد. روش پژوهش توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر دوره دوم مقطع متوسطه شهر آستارا در سال 1402 بودند. که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 339 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس انسجام سازمان یافته خانواده (FOCS؛ فیشر و همکاران، 1992) مقیاس بلوغ عاطفی (EMS؛ سینگ و بهارگاوا، 1990)، پرسشنامه قلدری سایبری (CBS؛ مینه سینی و همکاران، 2011) و پرسشنامه خودآگاهی هیجانی (EAQ-30، ریف و همکاران، 2007) جمع آوری شد. مدل پیشنهادی از برازش برخوردار بود. نتایج نشان داد که اثر مستقیم انسجام خانواده با قلدری سایبری، خودآگاهی هیجانی و بلوغ عاطفی و همچنین اثرمستقیم خودآگاهی هیجانی بر قلدری سایبری و بلوغ عاطفی بر قلدری سایبری معنادار بود (05/0>P). علاوه براین، نتایج نشان داد که بلوغ عاطفی و خودآگاهی هیجانی بین انسجام خانواده و قلدری سایبری نقش میانجی دارند (05/0>P). در مجموع انسجام خانواده به طور مستقیم و با نقش میانجی بلوغ عاطفی و خودآگاهی هیجانی بر قلدری سایبری اثر داشت.
رویکرد مشاهده ای تأثیر تاییدکننده های ورزشی مشهور بر توجه به تبلیغات (کاربرد دستگاه ردیاب چشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش نیمه تجربی حاضر تعیین تاثیر صحه گذاری ورزشکاران مشهور بر توجه به تبلیغات محصول ورزشی (کفش) و غیرورزشی (یارانه همراه) بود. روش کار: تعداد 35 نفر مرد در محدوده سنی 26-19 به عنوان نمونه از بین دانشجویان دانشگاه های تهران انتخاب شدند. به منظور تهیه محرک های پژوهش، فیلم های تبلیغاتی از صحه گذاری ورزشکار مشهور و غیرمشهور تهیه و محتوای آنها توسط متخصصان حوزه تبلیغات و بازاریابی ورزشی تأیید شد. از ابزار ردیاب حرکات چشم مدل توبی برای ثبت توجه افراد به تبلیغات استفاده شد. از آزمون رگرسیون چندگانه توسط نرم افزار SPSS-22 برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد میزان توجه افراد به تبلیغات متناسب بین محصول و صحه گذار بیشتر از تبلیغات عدم تناسب بین محصول و صحه گذار است. تبلیغ کفش ورزشی توسط یک ورزشکار غیرمشهور نسبت به ورزشکار مشهور، تعداد تثبیت ها را به طور معنادار کاهش می دهد. بنابراین با توجه به نتایج پژوهش راهبرد تناسب بین محصول و صحه گذار نسبت به راهبرد عدم تناسب محصول و صحه گذار توجه مصرف کننده را بیشتر به خود جذب نموده است. نتیجه گیری: حضور یک ورزشکار مشهور در تبلیغات می تواند توجه مخاطب را به خود جلب کند. افراد به کلیپ های خنثی و فاقد تبلیغات که در آنها صحه گذاران در مورد زندگی شخصی خود اطلاعات می دهند بیشتر از کلیپ های تبلیغاتی و صحه گذاری توجه دارند. رویکرد مشاهده ای با استفاده از ابزار ردیاب چشمی تاثیرگذاری صحه گذار مشهور و مسیر نگاه منبع انسانی پیام را بر توجه بصری مخاطب به تبلیغات تائید می کند.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراشناخت بر ابرازگری هیجانی زنان متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۱۱۲-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراشناخت بر ابرازگری هیجانی زنان متعارض انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمام زنان متعارض مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روان شناختی منطقه 1 شهر تهران در سال 1402 بود که از بین آنها 45 زن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی (1379،MCQ ) و پرسشنامه ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990، EEQ) بود. مداخله ی مبتنی بر طرح واره درمانی و درمان فراشناخت در 8 جلسه دوساعته، هفته ای دو بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون سه گروه در ابرازگری هیجانی (ابراز هیجان مثبت، ابراز هیجان منفی و ابراز صمیمیت) در سطح معناداری 05/0P< تفاوت معناداری وجود داشت و علاوه بر این بین پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری در سطح 05/0P< مشاهده نشد. همچنین بین میانگین پس آزمون و پیگیری در دو گروه آزمایش تفاوت معناداری در سطح 05/0P< وجود داشت. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که طرح واره درمانی نسبت به درمان فراشناختی از اثربخشی بیشتری برخوردار است.
مقایسه حمایت اجتماعی در افراد وابسته به مواد با ترک موفق و ناموفق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۲۳۰-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه حمایت اجتماعی در افراد وابسته به مواد با ترک موفق و ناموفق بود. روش: روش پژوهش حاضر علّی–مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد دارای تجریه ترک موفق و ناموفق مراجعه کننده به سازمان های مردم نهادِ فعال در حوزه مبارزه با مواد مخدر شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش شامل 444 نفر با تجریه ترک ناموفق (222 نفر) و ترک موفق (222 نفر) بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس حمایت اجتماعی بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس چندمتغیره و رگرسیون لجستیک استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه افراد دارای تجربه ترک ناموفق و گروه دارای تجربه موفق در نمره کل حمایت اجتماعی و مولفه های آن (دوستان، خانواده، و افراد مهم) تفاوت معناداری وجود داشت. براساس نتایج رگرسیون لجستیک، حمایت اجتماعی، احتمال ترک موفق را تقریبا دو برابر می کند. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر، حمایت اجتماعی و مولفه های آن شامل خانواده و دوستان، در ترک موفق مصرف مواد مخدر مؤثرند و با توجه جدّی تر به آنها می توان به تسکین یکی از آسیب های اجتماعی اساسی جامعه کمک کرد.
اثربخشی مداخله آموزشی خانواده محور مبتنی بر مهارت های حرکتی و ادراک دیداری- شنیداری بر حافظه فعال هیجانی و توجه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۶۶۹-۶۵۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله آموزشی خانواده محور مبتنی بر مهارت های حرکتی و ادراک دیداری- شنیداری بر حافظه فعال هیجانی و توجه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح گروه کنترل با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری استفاده شد. جامعه آماری موردبررسی در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص که در سال تحصیلی 1401-1400 به مراکز اختلالات یادگیری شهر تهران مراجعه کردند بوده است. روش نمونه گیری این پژوهش از نوع نمونه گیری هدفمند بوده است. تعداد نمونه برابر با 30 نفر (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل) بوده است؛ که به تصادف به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش طی 15 جلسه در برنامه آموزشی خانواده محور مبتنی بر مهارت های حرکتی و ادراک دیداری- شنیداری شرکت کردند. ابزار مورداستفاده در پژوهش حاضر آزمون حافظه ی فعال هیجانی ارجمند نیا (1397) و آزمون استروپ بودند. نتایج پژوهش بعد از تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل های آماری تحلیل کوواریانس و تحلیل اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش ادراک دیداری- شنیداری حافظه فعال هیجانی و توجه را ارتقا داده است؛ بنابراین به نظر می رسد که برنامه آموزش ادراک دیداری شنیداری روش مداخله مناسبی برای بهبود توجه و حافظه فعال هیجانی است، بنابراین می توان از این برنامه برای ارتقاء سلامت دانش آموزان دارای اختلال یادگیری استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی زنان مطلقه سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از اینرو هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی زنان مطلقه سرپرست خانوار میباشد. مواد و روشها: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گروه گواه و جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه سرپرست خانوار در شهر اصفهان در سال 1402 که به روش نمونه گیری دردسترس 45 نفر انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه درمان پذیرش و تعهد 15 نفر و گروه درمان فراتشخیصی 15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. سپس به گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد 8 جلسه 90 دقیقهای و به گروه آزمایش درمان فراتشخیصی هم 8 جلسه 90 دقیقهای ارائه شد. برای گروه گواه مداخلهای صورت نگرفت. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه نشخوار ذهنی نولن – هوکسما و مورو (1991) و پرسشنامه فرسودگی هیجانی مسلش و جکسون (1981) بود. دادهها بهوسیله روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد، تفاوت معناداری را بین میانگین نمرات پس آزمون و آزمون پیگیری متغیر نشخوار ذهنی و میانگین نمرات پس آزمون فرسودگی هیجانی وجود ندارد و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری را نسبت به درمان فراتشخیصی بر کاهش نشخوار ذهنی و نگرانی زنان مطلقه سرپرست خانوار داشت. نتیجهگیری: درمان پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی با آموزش روشهای مناسب برخورد با موضوعات هیجانی، راهبردهای سازگارانه زنان مطلقه سرپرست خانوار برای تنظیم هیجانات را افزایش داده و باعث ارتقاء سطح سلامت روانی و کاهش نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی شدهاند و همین موجب تجربه کمتر اختلالات فیزیولوژیکی و هیجانی شده است
نقش میانجی رفتارهای حفظ همسر دررابطه بین باورهای غیر منطقی ارتباطی و رضایت از زندگی زناشویی مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
85 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی رفتارهای حفظ همسر دررابطه بین باورهای غیر منطقی ارتباطی و رضایت از زندگی زناشویی مردان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مردان مراجعه کننده به کلینک آرام واقع در منطقه 1 تهران در نیمه دوم سال 1401 بودند که از بین آن ها 357 با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس رضایت از زندگی زناشوئی انریچ (1989، EMSS) مقیاس باورهای غیرمنطقی ارتباطی (1982، CSBS) و پرسش نامه رفتارهای حفظ همسر (2006، MRI) بود. داده ها به روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب داده ها با الگوی پیشنهادی پژوهش بود. رفتارهای حفظ همسر و باورهای غیر منطقی ارتباطی بر رضایت از زندگی زناشویی اثر مستقیم و معنادار داشتند (001/0>P). همچنین، باورهای غیرمنطقی ارتباطی با میانجی گری رفتارهای حفظ همسر بر رضایت از زندگی زناشویی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (001/0>P). در مجموع می توان گفت رفتارهای منفی حفظ همسر و باورهای غیر منطقی ارتباطی با افزایش شکایت زناشویی منجر به کاهش رضایت از زندگی زناشوئی می گردد و رفتارهای مثبت حفظ همسر منجر به تقویت رضایت از زندگی زناشوئی می گردد.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
105 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد مبتلا به بیماری آرتریت روماتوئید در سال 1402-1401 از بیمارستان لقمان شهر تهران بودند. 60 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب به صورت تصادفی در 3 گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و گواه) جایگذاری شدند. از مقیاس پردازش اطلاعات هیجانی (EPS، باکر و همکاران، 2007) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE، شرر و همکاران، 1982) برای گردآوری داده ها استفاده شد و همچنین پروتکل 12 جلسه ای طرح واره درمانی و پروتکل 11 جلسه ای درمان پذیرش و تعهد برای مداخله استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی توکی تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که گروه های طرح واره درمانی و پذیرش و تعهد به شکل معناداری نسبت به گروه کنترل سبب افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی شده اند (001>p)، همچنین گروه طرح واره درمانی به شکل معناداری در دو متغیر وابسته نسبت به گروه پذیرش و تعهد بهتر عمل کرده بود (001>p). بنابراین با استفاده از طرح واره درمانی و درمان پذیرش و تعهد می توان به افزایش پردازش هیجانی و خودکارآمدی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید کمک شایانی کرد.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان هیجان مدار بر کیفیت روابط زناشویی در زنان آسیب دیده از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
235 - 244
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان هیجان مدار بر کیفیت روابط زناشویی در زنان آسیب دیده از خیانت همسر بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از تمامی زنان آسیب دیده از خیانت همسر مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی منطقه 1 شهر تهران در شش ماهه اول سال 1402 بود که تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه کیفیت روابط زناشویی باسبی و همکاران (1995، RDAS) بود. مداخله هیجان محور بسته آموزشی جانسون (2004) و پروتکل طرح واره محور یانگ و همکاران (۲۰۰۳) در 9 جلسه 120 دقیقه ای هفته ای دو بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری کیفیت روابط زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)، و نتایج نشان داد بین میزان اثربخشی طرح واره درمانی و درمان هیجان مدار در بهبود کیفیت روابط زناشویی تفاوت معنادار وجود نداشت (05/0<P). می توان این گونه نتیجه گرفت که طرح واره درمانی و درمان هیجان مدار دو روش مؤثر بر پذیرش همسر زوجین دارای اختلاف زناشویی هستند.
مطالعه کیفی مؤلفه های شجاعت ورزشی در بین کشتی گیران ایرانی با روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
33 - 44
حوزههای تخصصی:
از آن جایی که شجاعت ورزشی به یک مفهوم روانشناختیِ برجسته و راهبردی در موفقیت ورزشکاران تبدیل شده است؛ هدف این پژوهش بررسی کیفی شجاعت ورزشی در کشتی گیران با روش تحلیل مضمون بود. زمان اجرای پژوهش ماه های فروردین، اردیبهشت و خرداد سال 1402 در شهر ساری بود. پانزده مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با کشتی گیران ایرانی انجام شد. جهت تسهیل در برقراری ارتباط با کشتی گیران قهرمان از نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. به طور کل هفده مضمون پایه، پنج مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر طبقه بندی شد. مضمون فراگیر شجاعت ورزشی بود که شامل مضامین سازمان دهنده ی تعالی بخشی، جرأت ورزی، مهارت، خود تنظیمی و نوع دوستی می شود. مضمون تعالی بخشی که بر پیشرفت و ارتقای نفس تمرکز می کند، مضامین پایه (اصالت، ریاضت، توکل بر خدا و مرگ آگاهی) را در خود جای داده است. مضمون جرأت ورزی بر مضامین پایه ( قاطعیت، عاملیت، مسئولیت پذیری و اعتماد به نفس) تمرکز می کند. مضمون مهارت بر مضامین پایه ی تخصص، تاب آوری، ارتباط و خودگویی تأکید دارد. مضمون خود تنظیمی بر مضامین پایه (خود انضباطی و خود لگامی) تأکید داشته است؛ و در نهایت مضمون نوع دوستی به مضامین پایه (همدلی، شفقت و نیکو کاری) اشاره می کند. نقش برجسته ی فرهنگ و اعتقادات در مضمون تعالی بخشی سهم اصلی این پژوهش بوده است. زیرا پژوهش دیگری به آن اشاره نکرده است.
مقایسه بازداری پاسخ و جابه جایی توجه میان کودکان دچار اختلال اضطراب جدایی و اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
1 - 10
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف مقایسه دو کارکرد اجرایی جابه جایی توجه و بازداری پاسخ در کودکان دچار اختلال اضطراب جدایی و اضطراب امتحان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهرستان ساری، که دارای تشخیص اضطراب جدایی و امتحان بودند، در سال ۱۴۰۳-1۴۰۲ تشکیل داده اند. از کل جامعه، ۱۵۰ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ۷۵ نفر از افراد در گروه اضطراب جدایی و ۷۵ نفر در گروه اضطراب امتحان قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (SCAS؛ ۱۹۹۷)، پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون (۱۹۵۸)، آزمون رایانه ای رنگ-واژه استروپ (SWCT؛ ۱۹۳۵) و آزمون رایانه ای دسته بندی کارت های ویسکانسین (WCST؛ ۱۹۴۸) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین افراد با اضطراب جدایی و افراد با اضطراب امتحان در مؤلفه جابه جایی توجه (۰۰۱/۰P=) تفاوت معنادار وجود داشت (05/0P<). اما در مؤلفه بازداری پاسخ (۲۲۵/۰P=) بین دو گروه نمونه تفاوتی دیده نشد (05/0P˃). بنابراین می توان گفت، جابه جایی توجه در افراد با اضطراب جدایی و افراد با اضطراب امتحان تفاوت دارد.
ارائه مدل ساختاری پیوند با مدرسه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1435 - 1450
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانان سراسر دنیا تقریباً یک چهارم اوقات زندگی شان را در مدارس و کلاس درس می گذارنند و مدرسه تأثیر بالقوه قوی بر دانش آموزان دارد و روابط ایجاد شده در کلاس درس با معلمان و گروه همسالان می تواند تأثیر زیادی بر زندگی نوجوانان به ویژه بر پیامدهای اجتماعی و تحصیلی آن ها داشته باشد.
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری پیوند با مدرسه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه انجام شد.
روش: روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گرداوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 341 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای پیوند با مدرسه (براون و ایوانز، 2002)، دلزدگی تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) و نارسایی هیجانی (تورنتو، 1994) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج پژوهش نشان داد ضریب مسیر کل (مجموع ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم) بین دلزدگی تحصیلی با پیوند با مدرسه معنادار بود (0/001=p، 1/39- =β). بر این اساس می توان گفت، بین پیوند با مدرسه دانش آموزان مقطع متوسطه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می گردد هماهنگی لازم بین مراکز مشاوره و مشاورین مدارس مورد تأکید بیشتری قرار گیرد تا ضمن بهبود پیوند با مدرسه زمینه کاهش دلزدگی تحصیلی و نارسایی هیجانی فراهم گردد. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی، پسخوراند زیستی و روش ترکیبی بر کیفیت زندگی جنسی مردان دارای انزال زودرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1707 - 1722
حوزههای تخصصی:
زمینه: زود انزالی یا انزال سریع رایج ترین مشکل جنسی است که اثرات روانشناختی زیادی بر روی رابطه همسران دارد. ازاین رو شناسایی برنامه های مداخله ای هدفمند و مؤثر در این زمینه کمک کننده خواهد بود. تاکنون از روش های مختلفی برای افزایش کیفیت زندگی جنسی مردان دارای انزال زودرس استفاده شده است، اما در مورد مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی، پسخوراند زیستی و روش ترکیبی بر کیفیت زندگی جنسی شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان ذهن آگاهی، پسخوراند زیستی و روش ترکیبی بر کیفیت زندگی جنسی مردان دارای انزال زودرس بود.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مردان دارای انزال زودرس در دامنه سنی 30-50 ساله بودند که در سال 1401 به کلینیک اختلالات جنسی نجات شهر تهران مراجعه کرده اند. از جامعه آماری مذکور تعداد 32 مرد مبتلا به انزال زودرس و دارای شرایط ورود به پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند وارد مطالعه شدند. سپس به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 8 نفر) قرار گرفتند. از پرسشنامه کیفیت زندگی جنسی مردان (آبراهام و همکاران، 2008) جهت جمع آوری اطلاعات و به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش یک، مداخله ذهن آگاهی را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند و گروه آزمایش دوم پسخوراند زیستی را به مدت 8 جلسه 20 دقیقه ای دریافت کردند و گروه آزمایش سوم روش ترکیبی (ترکیب دو روش ذهن آگاهی و پسخوراند زیستی) را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند؛ درحالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکردند و در فهرست انتظار بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD در نرم افزار SPSS23 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: گروه ها از نظر متغیرهای جمعیت شناختی تفاوت آماری معناداری نداشتند. نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی دار وجود داشت؛ و هر سه مداخله درمان ذهن آگاهی، پسخوراند زیستی و روش ترکیبی باعث افزایش کیفیت زندگی جنسی مردان دارای زود انزالی شد (05/0 P< و 37/193 =F). همچنین، یافته ها نشان داد که روش درمان ترکیبی در بهبود کیفیت زندگی جنسی (27/12 =IJ) مردان دارای زود انزالی به طور معنی داری اثربخشی بیشتری از مداخله ذهن آگاهی و پسخوراند زیستی دارد (05/0 P<).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر مداخله ذهن آگاهی، برنامه پسخوراند زیستی و و روش ترکیبی می توانند برای بهبود کیفیت زندگی جنسی مردان دارای زودانزالی کارآمد باشند؛ و توصیه می گردد که درمانگران و مشاوران در راستای بهبود کیفیت زندگی جنسی مردان مبتلا به انزال زودرس در کنار سایر مداخلات درمانی از این درمان ها استفاده کنند.
ارائه مدل به کارگیری هوش مصنوعی در نظام آموزش وپرورش کشور: پیشایندها و پیامدها
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل به کارگیری هوش مصنوعی در نظام آموزش وپرورش کشور با در نظر گرفتن پیشایندها و پیامدها انجام شد. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی برحسب نوع داده، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش را سه بخش اسناد و مدارک علمی، بخش کیفی (خبرگان) و بخش کمی (مدیران مدارس شهر تهران) تشکیل دادند. حجم نمونه در بخش کیفی شامل 18 خبره بود که با استفاده از اصل اشباع و روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند. همچنین در بخش کمی، 265 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در بخش کیفی این پژوهش برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در مرحله کمی از پرسش نامه محقق ساخته برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی برای محاسبه روایی ازنظر خبرگان و برای محاسبه پایایی از توافق درون موضوعی و همچنین توافق بین دو کدگذار استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن داده های بخش کیفی بود. همچنین، به منظور تعیین روایی پرسش نامه از روایی محتوایی و سازه و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزار بود. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA 2020 بود. در بخش کمی با توجه به سؤال های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی تأییدی) با استفاده از نرم افزارهای SPSS-V23 و SMART PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد پیشایند های به کارگیری هوش مصنوعی در نظام آموزش وپرورش کشور شامل توانمندسازی معلمان، زیرساخت های فنی و پذیرش امنیت داده و پیامد های آن شامل کیفیت آموزش، کیفیت ارزشیابی و خلق یاددهی/یادگیری بود، همچنین بر اساس پیشایندها و پیامدهای شناسایی شده مدل پژوهش طراحی شد که از اعتبار مناسبی برخوردار بود.
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی بر باورهای خودکارآمدی دانش آموزان دختر دارای اختلال هراس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1129 - 1150
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از شایع ترین اختلالات که تأثیر منفی بر تمام ابعاد زندگی مبتلایان دارد،هراساجتماعی است.در دهه های اخیر، گرایش به سمت بررسی اثربخشی رویکردهای درمانی جدید در کاهش اختلال هراس اجتماعی نوجوانان افزایش یافته است و پروتکل های درمانی چون تمرینات استقامتی، درمان فراشناختی و درمان راه حل محور مورد بررسی قرار گرفته است که اثربخشی هر یک از این درمان ها در مطالعات مختلفی به اثبات رسیده است. اما خلاء پژوهشی که وجود دارد، این است که مطالعه ای به بررسی تفاوت های این درمان ها نپرداخته است.
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی، درمان راه حل محور و تمرینات استقامتی بر باورهای خودکارآمدی دانش آموزان دختر دارای اختلال هراس اجتماعی بود.
روش: روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. از بین دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه نواحی سه گانه آموزش و پرورش شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1402 تعداد 60 نفر به عنوان نمونه های پژوهش به صورت در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 4 گروه 15 نفری (سه آزمایش و یک گواه) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های هراس اجتماعی (کانور، 2000) و باورهای خودکارآمدی عمومی (شرر، 1982) بود. داده ها با نرم افزار SPSS23 و آزمون تحلیل واریانس مختلط تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد هر سه درمان موجب افزایش باورهای خودکارآمدی دانش آموزان دارای هراس اجتماعی شد (0/05 >P) و بین سه گروه مداخله درمان فراشناخت، راه حل محور و تمرینات استقامتی از لحاظ اثربخشی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05 <P).
نتیجه گیری: با توجه به این که درمان فراشناخت، راه حل محور و تمرینات استقامتی بر باورهای خودکارآمدی مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی مؤثر بوده است، پیشنهاد می شود که از این دو شیوه جهت کاهش علائم اضطراب اجتماعی این افراد در راستای زندگی بهینه و رضایت از زندگی و مشکلات دیگر در مراکز مشاوره خصوصی استفاده گردد
مقایسه تکانشگری شناختی، حرکتی و بی برنامگی در افراد وابسته به مت آمفتامین مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد با افراد غیر وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (مرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
1225 - 1242
حوزههای تخصصی:
زمینه: وابستگی به مواد و به خصوص مت آمفتامین به دلیل تأثیر بر ساختار شناختی (از جمله برنامه ریزی، انعطاف پذیری و توجه) زمینه ساز تکانشگری می شود. بنابراین بررسی و مقایسه ابعاد تکانشگری در گروه های مختلف مصرف کننده مواد برای متناسب سازی مداخلات یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.
هدف: این مطالعه با هدف مقایسه تکانشگری شناختی، حرکتی و بی برنامگی در افراد وابسته به مت آمفتامین مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد با افراد غیر وابسته شهر شیراز انجام شد.
روش: پژوهش از نظر هدف کابردی و از نظر روش شناسی یک مطالعه علّی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را مردان وابسته به مت آمفتامین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر شیراز در سال 1400 تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر از مصرف کنندگان مت آمفتامین و 30 نفر از افراد عادی از لحاظ سن، جنسیت و تحصیلات همتا شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تکانشگری پاتون و همکاران (1995) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS.27 و تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) تحلیل شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین افراد مبتلا به مت آمفتامین و گروه غیر مصرف کننده در ابعاد تکانشگری عدم برنامه ریزی، تکانشگری حرکتی و نمره کل تکانشگری تفاوت وجود دارد (0/001 >P). به عبارت دیگر افراد مصرف کننده مت آمفتامین نمرات بالاتری در تکانشگری عدم برنام ه ریزی، تکانشگری حرکتی و نمره کل تکانشگری به دست آوردند. همچنین بین افراد مصرف کننده و غیر مصرف کننده در تکانشگری شناختی تفاوتی وجود ندارد.
نتیجه گیری: با توجه به این نتایج می توان نتیجه گرفت که تکانشگری می تواند در شروع، تداوم و عود پس از پرهیز از مصرف مواد تأثیرگذار است و مداخلات دارویی و روانشناختی باید به تکانشگری به عنوان یک سازه تسهیل کننده و تداوم بخش مصرف مواد توجه داشته باشند.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس سه گانه تاریک شخصیت در زوجین متقاضی طلاق
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آنچه از خود ازدواج مهم تر است موفقیت در ازدواج است، اما آمارها بیان کننده آن است که میزان طلاق در حال افزایش فزاینده است و یکی از عوامل تعیین کننده در این سازه صفات شخصیتی است. در همین راستا پژوهش حاضر باهدف پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس سه گانه تاریک شخصیت و ویژگی های شخصیت در زوجین متقاضی طلاق انجام شد. مواد و روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره بینش و نگاه نوشهر کرج در 3 ماهه دوم سال 1401 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 200 زوج با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس انتخاب شد که پرسشنامه های دلزدگی زناشویی(CBM) و پرسشنامه سه گانه تاریک شخصیت را تکمیل کردند. داده ها بر اساس همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام توسط SPSS 26 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمره کلی سه گانه تاریک شخصیت و دلزدگی زناشویی و سه خرده مقیاس دلزدگی جسمانی، روانی و عاطفی رابطه مثبت معناداری وجود دارد(001/0 > P). همچنین یافته ها نشان داد که سه گانه تاریک شخصیت تبیین معناداری از دلزدگی زناشویی داشته و به طور معناداری آن را پیش بینی می کند(911/0=R2 ) به نحوی که سهم خودشیفتگی، ماکیاویلیسم و ضداجتماعی به ترتیب 22/0، 52/0 و 21/0 در پیش بینی دلزدگی زناشویی داشتند. بحث و نتیجه گیری: درمجموع می توان بیان داشت که سه گانه تاریک شخصیت نقش معناداری در پیش بینی دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق دارد.
اثربخشی بسته بازی درمانی مبتنی بر نظریه خود-تنظیمی زمانی هال و فونگ بر رفتارهای خوردن کودکان دارای چاقی مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
344 - 360
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کودکان دارای چاقی مزمن از رفتارهای خوردن نامتعادل تری رنج می برند. به همین دلیل هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بسته بازی درمانی مبتنی بر نظریه خود-تنظیمی زمانی هال و فونگ، بر رفتارهای خوردن ایشان بود. مواد و روش ها: این پژوهش کمّی و از نوع نیمه- آزمایشی بود و در قالب یک طرح پیش-آزمون، پس-آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری 2 ماهه اجرا شد. همچنین جامعه آماری آن کلیه زوج والد-کودکان مراجعه کننده به مراکز سلامت ایرانیان-شهر اصفهان بودند که از بین آن ها 45 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (22 زوجی)، و کنترل (23 زوجی)، گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رفتار خوردن کودکان استفاده شد و به موازات ارائه 11 جلسه 45 دقیقه ای آموزش بسته بازی درمانی به گروه آزمایش، گروه گواه هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. در پایان، تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS-29 و به شیوه های آماری مجذور کای و تحلیل کوواریانس در سطح معناداری انجام شد. یافته ها: با توجه به نتایج آزمون مجذور-کای، تفاوت معناداری بین 2 گروه از لحاظ سن و تحصیلات والدین؛ و سن، جنسیّت، رتبه تولد، تعداد هم نیاها و تحصیلات کودکان، مشاهده نشد. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که تغییرات معناداری در رفتارهای خوردن کودکان گروه آزمایش نسبت به کودکان گروه گواه به وجود آمده است. نتیجه گیری: یافته ها حکایت از تأثیر مثبت بسته بازی درمانی بکار رفته در پژوهش بر تعدیل رفتارهای خوردن کودکان دارای چاقی مزمن داشت. بنابراین می شد از آن در کمک به درمان کودکان دارای چاقی مزمن استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری مثبت نگر بر پشتکار نوجوانان دختر با نشانگان اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
379 - 389
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پشتکار از جمله توانمندی هایی است که تحت تأثیر اضطراب، ضعیف می شود؛ اما با اصلاح سبک فرزندپروری می توان این قابلیت را تقویت نمود؛ لذا هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری مثبت نگر بر پشتکار نوجوانان دختر با نشانگان اضطرابی بود. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه ی پژوهش را نوجوانان دختر 13 تا 15 سال با نشانگان اضطرابی مراجعه کننده به مراکز روان شناختی شهر اصفهان در نیمه دوم سال 1402 به همراه مادرانشان تشکیل دادند. از جامعه ی مذکور به روش هدفمند 60 نفر انتخاب و تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه تقسیم شدند و پیش آزمون اجرا گردید. ابزارهای پژوهش پرسشنامه پشتکار داکوورث و کویین (2009) و پرسشنامه اضطراب اسپیلبرگر (1970) بود. مادران در گروه آزمایش اول، تحت آموزش مدیریت والدین و در گروه آزمایش دوم، تحت آموزش فرزندپروری مثبت نگر در قالب 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی قرار گرفتند. نتایج با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار 26SPSS بررسی شد. یافته ها: در متغیر پشتکار عامل زمان (001/0>p، 675/27=F)، عامل گروه (001/0>p، 324/10=F) و تعامل زمان و گروه (001/0>p، 861/8=F) معنادار هستند. همچنین در مرحله ی پس آزمون و پیگیری در میانگین متغیر پشتکار، بین دو گروه آموزش با یکدیگر تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما بین گروه های آزمایش با گروه گواه تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>P). نتیجه گیری: آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری مثبت نگر مداخلاتی مؤثر به منظور افزایش پشتکار نوجوانان با نشانگان اضطرابی هستند.