مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
پریشانی روانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه دشواری های تنظیم هیجانی و پریشانی روانی در افراد معتاد و عادی انجام شد. روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد خودمعرف جهت ترک اعتیاد شهرستان آرادان بودند که در زمستان سال 1395 به کلینیک ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. جامعه آماری افراد عادی شامل همراهان و بستگان افراد معتاد بودند. نمونه ای به حجم 120 نفر (60 نفر عادی، 60 نفر معتاد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان و مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی لاویبوند و لاویبوند بود. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین مولفه های دشواری های تنظیم هیجانی (به جز فقدان آگاهی هیجانی) و استرس، اضطراب و افسردگی در افراد معتاد و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین صورت که افراد معتاد در پرسش نامه دشواری های تنظیم هیجانی نمرات بالاتری داشتند. همچنین افراد معتاد در سه مولفه استرس، اضطراب و افسردگی نمرات بالاتری داشتند. در مجموع نتایج حاکی از آن بود که افراد معتاد دارای مشکلاتی در تنظیم هیجان هستند و از اضطراب، استرس و افسردگی رنج می برند. لذا این موضوع باید مورد توجه متخصصان اعتیاد قرار گیرد.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس و پریشانی روانی زنان معتاد با تأکید بر مفاهیم نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
230 - 211
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس و پریشانی روانی زنان معتاد انجام شد. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون−پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه معتادان زن (34 نفر) مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد شهرستان رودسر در سال 1395 بود که از میان آنها، 24 زن معتاد که بیشترین نمره پریشانی روانی و کمترین نمره عزت نفس را کسب کرده بودند، به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) گمارده شدند. سپس، آموزش مهارت های زندگی با استفاده از مفاهیم و آموزه های نهج البلاغه گردآوری، تدوین و طی 10 جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آموزش داده شد؛ درحالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. در پایان، هر دو گروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که ارتباط مثبت معناداری بین مفاهیم نهج البلاغه و عزت نفس و رابطه منفی معناداری بین مفاهیم نهج البلاغه و پریشانی روانی وجود دارد. بنابراین، آموزش مهارت های زندگی با تأکید بر مفاهیم نهج البلاغه به کاهش پریشانی روانی و افزایش عزت نفس در گروه آزمایش منجر شده است؛ ولی این نتیجه درباره گروه کنترل به دست نیامد.
تدوین مدل علّی معناداری زندگی و احساس تنهایی بر اساس پریشانی روانی با نقش میانجی گری جو عاطفی خانواده در افراد دارای تجربه رویارویی با همه گیری کرونا ویروس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
74 - 84
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل علّی پیامدهای پریشانی روان شناختی ناشی از همه گیری کرونا ویروس و بررسی نقش میانجی گری جو عاطفی خانواده به انجام رسید که ازنظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل ایرانیان سراسر کشور در سال 1400 بود. نمونه آماری برابر با 590 نفر بود که از استان های مختلف کشور انتخاب گردید. نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای انجام شد و پرسشنامه ها به شیوه ی نظرسنجی اینترنتی تکمیل شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه پریشانی روانی کسلر (2002)، معناداری زندگی استگر (2010)، احساس تنهایی محقق ساخته (1400) و جو عاطفی خانواده محقق ساخته (1400) استفاده گردید. به منظور تحلیل آماری از مدل معادلات ساختاری بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که پریشانی روانی دارای رابطه علّی مثبت با احساس تنهایی و رابطه علّی منفی با معناداری زندگی و همچنین، جو عاطفی خانواده دارای نقش میانجی گری در رابطه میان پریشانی روانی با احساس تنهایی و معناداری زندگی بود. درنتیجه، روان شناسان و دیگر متخصصان در عرصه ارتباطات اجتماعی باید ظرفیت جو عاطفی خانواده را به عنوان یک عامل اساسی در تبیین اثرات پریشانی روانی حاصل از گسترش بحران هایی همچون همه گیری کرونا ویروس موردتوجه قرار دهند.
اثربخشی توانمندسازی خانواده مبتنی بر درمان راه حل محور کوتاه مدت بر ابرازگری هیجانی و پریشانی روانشناختی نوجوانان دارای والدین مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
۱۲۴-۱۱۱
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانمندسازی خانواده با درمان راه حل محور کوتاه مدت بر ابرازگری هیجانی و پریشانی روانشناختی در نوجوانان دارای والدین مبتلا به سوء مصرف مواد بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل و پیگیری بود و جامعه آماری آن را نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد شهر تبریز که در پاییز 1400 جهت ترک اعتیاد به مراکز ترک اعتیاد دارویی شهر تبریز مراجعه کرده بودند تشکیل داده بود که از بین آنها 30 نفر به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) کینگ و ایمونز (1990) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) لاویبوند و لاویبوند (1995) گردآوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که توانمندسازی خانواده بر ابرازگری هیجانی و افسردگی، اضطراب و استرس نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد اثربخش بوده (01/0>P) و این اثربخشی در پیگیری سه ماهه پایدار است (01/0>P). با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که توانمندسازی خانواده با درمان راه حل محور کوتاه مدت جزو درمان های اثربخش بر ابرازگری هیجانی و آسیب های روانی نوجوانان است.
تدوین مدل پیامدهای روانی و اجتماعی اضطراب ناشی از پاندمی کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
74 - 57
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و تدوین مدل پیامدهای روان شناختی و اجتماعی اضطراب ناشی از پاندمی کووید 19 و شناسایی عوامل میانجی گر در روابط میان این متغیرها در پرستاران بیمارستان های پذیرش کننده بیماران کرونایی در شهر تهران به انجام رسید. مواد و روش ها : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی- همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل پرستاران شاغل در بیمارستان های پذیرش کننده بیماران کرونایی دولتی شهر تهران در سال 1400 بود. نمونه آماری برابر با 384 نفر بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پریشانی روان شناختی کسلر (2002)، روابط بین فردی پیرس و همکاران (1991)، حس انسجام انتونوفسکی و همکاران (1987) و مقیاس چندبعدی اضطراب بیماری های اپیدمیک درتاج و همکاران (1399) بود. برای تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و تحلیل معادلات ساختاری در بخش استنباطی در نرم افزار SPSS و AMOS بهره گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که حس انسجام به صورت معنادار دارای نقش میانجی گری در رابطه اضطراب ناشی از پاندمی پاندمی کروناویروس و پریشانی روانی و رابطه بین فردی بود.
اثربخشی برنامه آموزش تاب آوری پنسیلوانیا بر پریشانی روانی و رضایت از زندگی زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۳۰۲-۲۷۹
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزش تاب آوری پنسیلوانیا بر پریشانی روانی و رضایت از زندگی زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد تحت پوشش انجمن حمایت از زندانیان شهر میبد در سال 1401 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های پریشانی روان شناختی و رضایت از زندگی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. برنامه آموزش تاب آوری پنسیلوانیا در 10 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش تاب آوری پنسیلوانیا در کاهش نمرات پریشانی روانی و افزایش نمرات رضایت از زندگی زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد مؤثر بود. نتیجه گیری: برنامه آموزش تاب آوری پنسیلوانیا می تواند به عنوان یک مداخله کارآمد در جهت کاهش مشکلات زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد در کنار سایر روش های آموزشی و درمانی مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر مداخله ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده و سطوح ایمنوگلوبین A درکشتی گیران نخبه طی دوره رقابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
15-26
حوزه های تخصصی:
هدف: دردهای نوروپاتی از عوارض شایع دیابت مزمن هستند که تأثیر منفی بر خلق و خوی بیماران دارند. بنابراین، این پژوهش با هدف تعیین اثر خالص و ترکیبی tDCS آندی ناحیه M1 و ناحیه F3 در کاهش پریشانی روانشناختی در مبتلایان به دیابت نوع 2 دارای دردهای نوروپاتیک انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر، یک ک ار آزم ایی ب الینی تص ادفی چهار گروه ی دو س ر کور می باش د. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه بیماران 45 تا 65 ساله مبتلا به دیابت نوع 2 عضو انجمن دیابت شهرستان بناب در زمستان 1400 و بهار 1401 بودند که توسط متخصصان، دارای دردهای نوروپاتیک شناسایی شده بودند. نمونه پژوهش 48 تن بودند که به روش هدفمند و با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. سپس، تخصیص تصادفی بیماران به 4 گروه انجام گرفت. بیماران گروههای 4 گانه به مدت 12 جلسه، سه بار در هفته، مداخلات مربوط به خود را اخذ کردند. ابزار گردآوری اطلاعات، مقیاس 42 سوالی افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) بود. یافته ها: طبق نتایج، میانگین پریشانی روانی در مراحل پس آزمون، پیگیری 1 ماهه و پیگیری 3 ماهه، در مقایسه با مرحله پیش آزمون، بطور معناداری کاهش یافته بود. اما تفاوتی در میانگین نمرات پریشانی روانی بین سایر مراحل (پس آزمون، پیگیری 1 ماهه، پیگیری 3 ماهه) دیده نشد. یعنی حتی تا مرحله پیگیری 3 ماهه، اثر مداخلات باقی مانده بود. نتیجه گیری: کاربرد تحریک الکتریکی فراجمجه ای، با توجه به پتانسیل درمانی که دارد، می تواند در بیماران دیابتی گسترش یابد.
نقش واسطه ای فرسودگی والدینی در رابطه بین پریشانی روانی و بدرفتاری با فرزندان در پاندمی کووید-۱۹(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
245 - 254
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای فرسودگی والدینی در رابطه بین پریشانی روانی و بدرفتاری با فرزندان در پاندمی کووید-۱۹ انجام شد. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه مادران دانش آموزان دوره متوسطه شهر اردکان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. ۲۴۸ نفر با روش دردسترس انتخاب و به پرسشنامه های استاندارد کودک آزاری (CAQ) حسینخانی و همکاران، (۱۳۹۲)، پریشانی روانی (DTQ) کسلر و همکاران (۲۰۰۲) و فرسودگی والدینی (PBQ) بریاندا و همکاران (2018) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد بین پریشانی روانی و فرسودگی والدینی با بدرفتاری با فرزندان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (۰۵/۰>P). همچنین نتایج نشان داد فرسودگی والدینی بر بدرفتاری با فرزندان و پریشانی روانی بر فرسودگی والدینی اثر مستقیم و معنی داری دارد (۰۵/۰>P). همچنین پریشانی روانشناختی از طریق فرسودگی والدینی اثر غیر مستقیم معنی داری بر بدرفتاری با فرزندان داشت (۰۵/۰>P). بنابراین مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بوده و پریشانی روانشناختی به واسطه فرسودگی والدینی با بدرفتاری با فرزندان در پاندمی کووید-۱۹ارتباط دارد و می توان از این یافته ها در برنامه های آموزشی و مداخلات مرتبط با خانواده ها در شرایط همه گیری استفاده نمود.
واکاوی بدرفتاری با فرزندان در همه گیری کووید-۱۹ و تاثیر آن بر پریشانی روانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی بدرفتاری با فرزندان در همه گیری کووید-۱۹ و تاثیر آن بر پریشانی روانی انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی همبستگی بود، که در جامعه پژوهش دانش آموزان شهر اردکان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ انجام شد. ۴۱۲ نفر به روش دواطلبانه انتخاب و به پرسشنامه های بدرفتاری با فرزندان و پریشانی روانی پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد بین بدرفتاری با فرزندان (و ابعاد روانی، جسم و غفلت) با پریشانی روانشناختی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (001/0>P). نتایج آزمون رگرسیون نیز نشان داد که ۴۹ درصد از پریشانی روانی با ترکیب خطی ابعاد روانی و غفلت والدینی تبیین می شود.همه گیری کووید-19 با افزایش فشارهای روانی والدین، خطر بدرفتاری با فرزندان و پریشانی روانی فرزندان همراه بوده است که ضرورت مداخله موثر را نشان می هد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر پریشانی روانی و تنظیم هیجانی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
160 - 174
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی طرح واره درمانی بر پریشانی روانی و تنظیم هیجانی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی شهر تهران در سال 1402 انجام شد. مواد و روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران تشکیل دادند که از بین آنها، 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش با استفاده از طرح واره درمانی، 12 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه شخصیت مرزی (کلاریج و بروکز، 1984)، پریشانی روانی (کسلر، 2002) و تنظیم هیجانی (گارنفسکی و کرایج، 2006) بودند. یافته ها: تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. نتایج نشان داد آموزش طرح واره درمانی بر مولفه های پریشانی روانی (اضطراب، افسردگی و تنیدگی) افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تاثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد که طرحواره درمانی باعث کاهش تنظیم هیجانی منفی و افزایش تنظیم هیجانی مثبت در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان طرحواره درمانی را به عنوان یک روش کارآ جهت بهبود پریشانی روانی و تنظیم هیجانی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی پیشنهاد داد.