مطالب مرتبط با کلیدواژه

بی ثباتی ازدواج


۱.

پیش بینی بی ثباتی ازدواج براساس مهارتهای تنظیم هیجانی و سبک های هویتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های هویتی بی ثباتی ازدواج مهارت تنظیم هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۹ تعداد دانلود : ۷۲۲
هدف: بررسی پیش بینی بی ثباتی ازدواج بر اساس سبک های هویتی و مهارت تنظیم هیجانی در زنان متأهل شهر قوچان. روش: در پژوهش حاضر، ۳۳۱ معلم زن که با روش نمونه گیری خوشهای تک مرحلهای انتخاب شده بودند، به پرسشنامه سبکهای هویت (ISI-۶G)، پرسشنامه مهارت تنظیم هیجانی (ERSQ) و شاخص بی ثباتی ازدواج (MII) پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از آماره های توصیفی، ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته ها: نتایح تحلیل داده ها نشان داد که سبک هویتی اطلاعاتی (۴۰/۰- =(r، سبک هویتی هنجاری (۳۰/۰- =(r و مهارت تنظیم هیجانی (۳۵/۰- =(r با بی ثباتی ازدواج رابطه معنادار منفی و سبک هویتی سردرگم/ اجتنابی (۳۳/۰ =(r با بی ثباتی ازدواج رابطه معنادار مثبت دارند. همچنین نتایج نشان داد متغیرهای هویت اطلاعاتی، سردرگم/ اجتنابی، هنجاری و مهارت تنظیم هیجانی، می توانند واریانس بی ثباتی ازدواج را به صورت معناداری پیش بینی کنند. به گونه ای که سبک های هویتی سهم بیشتری در پیش بینی متغیر ملاک دارند. لذا می توان نتیجه گرفت هرچه زنان متأهل معلم، درک منسجمی از خود داشته باشند و توانایی آن ها در تنظیم هیجاناتشان بالا باشد، زندگی مشترک آن ها از ثبات بیشتری برخوردار است.
۲.

تأثیر ماهواره در بی ثباتی ازدواج؛ نقش واسطه ای دینداری و نگرش مثبت نسبت به رابطه با جنس مخالف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طلاق دینداری ماهواره بی ثباتی ازدواج

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات و فرهنگ ارتباطات بین فردی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات دین و ارتباطات
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه سبک زندگی و رسانه
تعداد بازدید : ۱۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۲۹۴
هدف پژوهش حاضر مشخص کردن تأثیر استفاده از ماهواره در بی ثباتی ازدواج، با آزمون نقش واسطه ای دینداری و نگرش مثبت به رابطه با جنس مخالف است. تعداد 360 نفر نمونه این پژوهش از بین زوجینی که در سال 1393 در شهرستان کرمانشاه سکونت داشتند به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سنجش دین داری، استفاده از ماهواره، شاخص بی ثباتی ازدواج (MII) و مقیاس رابطه خارج از عرف با جنس مخالف، بر روی افراد نمونه اجرا شد. داده ها به روش آزمون رگرسیون تحلیل شد که نتایج حاکی از معناداری روابط متغیرهای پژوهش داشت. رابطه استفاده از ماهواره و بی ثباتی ازدواج و استفاده از ماهواره و نگرش مثبت نسبت به رابطه با جنس مخالف مثبت و معنادار بود. همچنین رابطه استفاده از ماهواره و دینداری و همچنین دینداری و نگرش مثبت نسبت به رابطه با جنس مخالف منفی و معنادار بود. بنابراین، نتایج این پژوهش حاکی از تأثیر منفی ماهواره بر ثبات ازدواج است. ماهواره این تأثیر را از طریق خرده مؤلفه های گوناگون برجای می گذارد که در پژوهش حاضر از دو مؤلفه آن بررسی شد.
۳.

رابطه علی بین چشم انداز زمان و بی ثباتی ازدواج بر اساس نقش میانجیگر الگوهای ارتباطی در زنان و مردان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوهای ارتباطی بی ثباتی ازدواج چشم انداز زمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۵ تعداد دانلود : ۴۸۰
هدف : هدف پژوهش تعیین رابطه علّی بین چشم انداز زمان و بی ثباتی ازدواج با نقش میانجیگر الگوهای ارتباطی بود. روش : روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل 6000 نفر زن و مرد متأهل مراجعه کننده در ماه های اردیبهشت تا شهریور 1397 به 37 مرکز مشاوره منطقه 2 شهر تهران با حداقل 3 سال سابقه زندگی مشترک بود. به صورت تصادفی 11 مرکز از میان مراکز فوق انتخاب و بر اساس نظر هویت و کرامر 2004، حجم نمونه 308 نفر تعیین و آزمودنی های واجد شرایط به صورت در دسترس انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه شاخص بی ثباتی ازدواج ادواردز، جانسون و بوث 1980، الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی 1984 و چشم انداز زمان زیمباردو و بوید 1999 بود. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر تحلیل شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که بُعد گذشته منفی (272/0 =β، 001/0 =P) به صورت مثبت و ابعاد آینده (330/0- =β، 001/0 =P)، گذشته مثبت (245/0- =β، 001/0 =P)، حال لذت گرا (095/0- =β، 005/0 =P) و الگوی ارتباطی سازنده متقابل به صورت منفی (240/0- =β، 001/0 =P) بی ثباتی ازدواج را پیش بینی می کنند. ضرایب مسیر غیر مستقیم نشان داد که رابطه بین بُعد گذشته منفی و بی ثباتی ازدواج مثبت (51/0 =β، 001/0 =P)، رابطه بین ابعاد آینده (090/0- =β، 001/0 =P) و حال لذت گرا (035/0- =β، 005/0 =P) و بی ثباتی ازدواج منفی است و الگوهای ارتباطی رابطه بین ابعاد گذشته منفی، آینده و حال لذت گرا و بی ثباتی ازدواج را میانجیگری می کنند. نتیجه گیری : بر اساس یافته های پژوهش حاضر به مشاوران حوزه خانواده پیشنهاد می شود که برای ایجاد و افزایش ثبات زندگی زناشویی، در جلسه های مشاوره تغییر در چشم انداز زمان و آموزش الگوهای ارتباطی سازنده به زوج ها را در دستور کار خود قرار دهند.
۴.

نقش بی ثباتی ازدواج، فاجعه نمایی و ماجراجویی در پیش بینی افکار خودکشی معتادان در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی ثباتی ازدواج فاجعه نمایی ماجراجویی افکار خودکشی اعتیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۳۲۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش بی ثباتی ازدواج، فاجعه نمایی و ماجراجویی در پیش بینی افکار خودکشی معتادان در حال ترک انجام شد. پژوهش حاضر یک مطالعۀ توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش حاضر شامل کلیۀ معتادان در حال ترک شهرستان آستانه اشرفیه در سال 1396 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 70 نفر از معتادان در حال ترک به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل شاخص بی ثباتی ازدواج بوث، جوهانسون و ادوارز (1983)، پرسشنامۀ تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی،کرایج و اسپینهاون (2001)، مقیاس هیجان خواهی زاکرمن (1971) و مقیاس افکار خودکشی بک (1961) بودند. داده ها با کمک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری به روش همزمان تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین بی ثباتی ازدواج، ماجراجویی و فاجعه نمایی با افکارخودکشی معتادان در حال ترک همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج بررسی تاثیر متغیرها نشان داد که متغیرهای ماجراجویی با 16 درصد، فاجعه نمایی با 25 درصد و بی ثباتی ازدواج با 11 درصد قادر به پیش بینی افکار خودکشی معتادان درحال ترک هستند. این نتایج حاکی از آن است که بی ثباتی ازدواج، فاجعه نمایی و ماجراجویی نقش با اهمیتی در پیش بینی افکار خودکشی معتادان در حال ترک دارند،. بنابراین با توجه به یافته های پژوهش حاضر فرآهم آوردن آموزش های تنظیم شناختی هیجان، کنترل هیجانی و بهبود روابط بین فردی در حین ترک به منظور کاهش افکار خودکشی و اقدام به خودکشی توصیه می شود.
۵.

بررسی رابطه سلامت روان، خودپنداره جنسی و نقش الگوهای ارتباطی با بی ثباتی ازدواج در زوجین

کلیدواژه‌ها: سلامت روان خودپنداره جنسی الگوهای ارتباطی بی ثباتی ازدواج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۱۵۸
هدف پژوهش حاضر، "بررسی رابطه سلامت روان، خودپنداره جنسی و نقش الگوهای ارتباطی با بی ثباتی در ازدواج " بود. روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و تحکیم خانواده در شهر تهران بود. بدین منظور 260 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج ادواردز، الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (CPQ)، سلامت روان گلدنبرگ (GHQ)و خودپنداره جنسی اسنل (MSSCQ) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و از مدل معادلات ساختاری ( تحلیل عاملی و تحلیل مسیر ) استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، سلامت روان، خودپنداره جنسی و نقش میانجی الگوهای ارتباطی پیش بینی کننده بی ثباتی ازدواج می باشند. و سلامت روان بصورت غیر مستقیم از طریق الگوی ارتباطی سازنده، پیش بینی کننده ی معناداری برای بی ثباتی در ازدواج می باشد و از بین مؤلفه های آن، اضطراب و بی خوابی همبستگی مثبت و معناداری با متغیر ملاک دارد. و همچنین الگوهای ارتباطی متوقع / کناره گیر و اجتنابی (ناکارآمد) همبستگی مثبت و معنادار دارند و الگوی ارتباطی سازنده همبستگی منفی با بی ثباتی ازدواج داشته اند. متغیر خودپنداره جنسی از طریق ضریب کل مسیرمی تواند پیش بینی کننده بی ثباتی ازدواج باشد و مؤلفه های آن با بی ثباتی ازدواج همبستگی منفی دارند.
۶.

اثربخشی آموزش گروهی واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر بر بی ثباتی ازدواج و صمیمیت زناشویی

کلیدواژه‌ها: واقعیت درمانی صمیمیت زناشویی بی ثباتی ازدواج طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۲۲۹
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی واقعیت درمانی بر بی ثباتی ازدواج و صمیمیت زناشویی در زوجین انجام شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زوج های متأهل مراجعه کننده به مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده آموزش وپرورش شهر مشهد بودند که از بین آن ها 24 زوج انتخاب شدند و پس از پاسخ به مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون (2000) و شاخص بی ثباتی ازدواج ادواردز، جانسون و بوث (1980) در دو گروه کنترل (12n=) و آزمایش (12n=) به طورتصادفی گمارش شدند. سپس گروه آزمایش در جلسات آموزشی شرکت داده شد. داده های به دست آمده از طریق کوواریانس تک متغیره، با نرم افزار SPSS پردازش شدند. نتایج نشان داد آموزش گروهی واقعیت درمانی میزان صمیمیت زوجین را افزایش (0/0001P<) و از میزان بی ثباتی ازدواج (تمایل به طلاق) در آن ها کاسته (0/0001P<) است. لذا با توجه به این یافته ها می توان انتظار داشت با اجرای این مداخله در مراکز مشاوره زوجین و دادگاه های خانواده شاهد افزایش صمیمت زناشویی و کاهش میل به طلاق و درنتیجه تحکیم و انسجام بیشتر ساختار خانواده باشیم.
۷.

طرحواره های ناسازگار اولیه، باورهای غیرمنطقی در مورد رابطه و بی ثباتی ازدواج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: طرحواره های ناسازگار اولیه باورهای غیرمنطقی در مورد رابطه عوامل شناختی بی ثباتی ازدواج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۸ تعداد دانلود : ۱۴۵
هدف: متغیرهای شناختی از عوامل موثر در پیش بینی بی ثباتی ازدواج و احتمال طلاق هستند. این پژوهش به منظور بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج انجام گرفته است. روش: طرح این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از زوجین مراجعه کننده به بهزیستی شهرستان سیروان که از میان آنها 200 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ - فرم کوتاه، مقیاس باورهای ارتباطی رومنس و دبورد و سیاهه بی ثباتی ازدواج ادواردز و جانسون بودند. برای تحلیل داده ها و بررسی فرضیه ها از رگرسیون ساده و چندگانه استفاده شد. یافته: نتایج نشان دادند که طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی در مورد رابطه به صورت جداگانه و همزمان پیش بینی کننده بی ثباتی ازدواج یا احتمال طلاق هستند. نتیجه گیری: با توجه به نقش مولفه های شناختی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج می توان از این یافته در برنامه های آموزشی و پیشگیرانه برای کاهش احتمال طلاق و بهبود رابطه زوج ها استفاده کرد.
۸.

رابطه نقش جنسیتی با بی ثباتی ازدواج: نقش تعدیل کنندگی جهت گیری در رابطه جنسی در مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی ثباتی ازدواج نقش های جنسیتی جهت گیری در رابطه جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۲۳
هدف: هدف این پژوهش تعیین نقش تعدیل کنندگی جهت گیری در رابطه جنسی مردان، با بی ثباتی ازدواج بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش مردان ساکن شهر تهران بودند که حداقل یک سال از زندگی مشترکشان گذشته بود. به این ترتیب،150 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از نقاط مختلف شهر تهران با مراجعه به مکان های عمومی و با توزیع پرسشنامه در فضای مجازی انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش شامل پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج بوث و همکاران (1983)، نقش های جنسیتی بم (1974) و جهت گیری در رابطه جنسی هاگز و اسنل (1990) بودند. یافته ها: نتایج نشان داد که جهت گیری در رابطه جنسی، نقش تعدیل کنندگی در رابطه نقش های جنسیتی با بی ثباتی ازدواج دارد. بالا بودن جهت گیری مشارکتی در رابطه جنسی، کاهش بی ثباتی ازدواج را به همراه دارد. جهت گیری مبادله ای در رابطه جنسی، بالا بودن آن سبب افزایش بی ثباتی ازدواج در مردان می شود. همچنین در جهت گیری توقع در رابطه جنسی، بالا رفتن آن افزایش بی ثباتی ازدواج در مردان را به همراه دارد (0.01=P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد در مردانی که جهت گیری توقع، مبادله ای و توقع در رابطه جنسی بالا بوده، افزایش نقش های جنسیتی باعث کاهش بی ثباتی می شود؛ اما در مردانی که جهت گیری مشارکتی و مبادله ای پایین بوده، افزایش نقش های جنسیتی تغییری در میزان بی ثباتی ازدواج ندارد.
۹.

نقش نگرش به ازدواج و بلوغ عاطفی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج زنان و مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سن ازدواج بی ثباتی ازدواج بلوغ عاطفی نگرش به ازدواج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۵ تعداد دانلود : ۲۹۵
زمینه: بی ثباتی ازدواج تأثیر عمیقی بر روابط زوجین و بافت خانواده می گذارد. اگرچه پژوهش های متعددی بر روی بی ثباتی ازدواج انجام شده است، نقش نگرش به ازدواج و بلوغ عاطفی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: این پژوهش به هدف شناسایی سهم عوامل بلوغ عاطفی، نگرش به ازدواج، سن هنگام ازدواج و میزان درآمد بر بی ثباتی ازدواج زنان و مردان متأهل با حداقل 5 و حداکثر 10 سال زندگی مشترک، انجام شد. همچنین شناسایی نقش مؤلفه های عامل نگرش به ازدواج و مؤلفه های عامل بلوغ عاطفی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج دو گروه مورد مطالعه، از اهداف این مطالعه است. روش: در این پژوهش، از روش توصیفی، همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. تعداد 197 مرد و زن با حداقل 5 و حداکثر 10 سال زندگی مشترک و دارای حداقل یک فرزند، با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند تا به پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج (بوث و همکاران، 1987)، نگرش به ازدواج (روزون و براتون، 1998) و بلوغ عاطفی (بهارگاوا و سینگ، 1974) پاسخ دهند. همچنین، سن زمان ازدواج و میزان در آمد از طریق مصاحبه گرد آوری شده است. داده ها با استفاده از آزمون های تی، همبستگی و رگرسیون تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد در زنان، دو متغیر نگرش به ازدواج و بلوغ عاطفی در مجموع 17/5 درصد و در مردان تنها متغیر نگرش به ازدواج، 21 درصد از واریانس بی ثباتی ازدواج را تبیین می کنند (0/01 >p). مؤلفه بدبینی در زنان، بی ثباتی ازدواج را به میزان 7/6 درصد پیش بینی کرده و مؤلفه بدبینی در در مردان، بی ثباتی ازدواج را به میزان 26/1 درصد پیش بینی کرد. دیگر مؤلفه ها در هر 2 گروه با بی ثباتی ازدواج رابطه نداشتند. مؤلفه عدم ثبات هیجانی (بلوغ عاطفی)، در زنان با 17/1 درصد از واریانس بی ثباتی ازدواج را پیش بینی کرده و مؤلفه سازگاری اجتماعی (بلوغ عاطفی) در مردان، 7/9 درصد از واریانس بی ثباتی ازدواج را پیش بینی کرد (0/05 >p). همچنین متغیر های سن و درآمد ارتباط معنی داری با بی ثباتی ازدواج نداشتند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بدبینی در زنان و مردان، عدم ثبات هیجانی در زنان و سازگاری اجتماعی در مردان بر میزان بی ثباتی ازدواج تأثیرگذار هستند. از نتایج این پژوهش می توان در راستای تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و درمانی به منظور کاهش بدبینی زوجین و افزایش ثبات هیجانی زنان و سازگاری اجتماعی مردان به منظور کاهش بی ثباتی ازدواج زوج ها استفاده نمود.
۱۰.

تاثیر درمان مبتنی بر کاهش روابط فرازناشویی بر بی ثباتی ازدواج و عملکرد خانواده در زوجین

کلیدواژه‌ها: بی ثباتی ازدواج روابط فرازناشویی زوجین عملکرد خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۶۳
هدف: روابط فرازناشویی امنیت عاطفی و اعتماد زوج را تخریب می کند و قربانیان خیانت هیجان های منفی شدیدی را در این راستا تجربه می کنند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر درمان مبتنی بر کاهش روابط فرازناشویی بر بی ثباتی ازدواج و عملکرد خانواده در زوجین بود. روش : طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل تمامی زوجین دارای روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خمینی شهر در سال 1400 بود. 16 زوج به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (8 زوج) و یک گروه کنترل (8 زوج) قرار گرفتند. گروه مداخله طی 11جلسه تحت درمان مبتنی بر کاهش روابط فرازناشویی 90 دقیقه ای و به صورت گروهی هفتهای یک بار قرار گرفتند اما در مورد گروه کنترل اقدامی انجام نشد. پرسشنامه بی ثباتی ازدواج ادوارد، جانسون و آلن بوث (1987) و پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاپ(1950) در مورد آن ها اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام شد. میزان P کمتر از 05/0 معنی داری در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد درمان مبتنی بر کاهش روابط فرازناشویی بر بی ثباتی ازدواج(24/49 = F)  و عملکرد خانواد (58/17 = F)  در زوجین تاثیر داشت (001/0 P<). میزان این تأثیر در متغیر بی ثباتی ازدواج بر اساس مجذور ضریب اتا برابر با 57 درصد و در متغیر عملکرد خانواده برابر با 31 درصد بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، درمان مبتنی بر کاهش روابط فرازناشویی می تواند برای کاهش مشکلات زوجین و افزایش ثبات زندگی آن ها، مورد استفاده قرار گیرد
۱۱.

مقایسه اثربخشی درمان کوتاه مدت راه حل محور و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر صمیمیت جنسی و بی ثباتی ازدواج همسران مردان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان کوتاه مدت راه حل محور درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد صمیمیت جنسی بی ثباتی ازدواج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۷۱
زمینه: همسران افراد دارای اعتیاد به مواد مخدر با چالش های متعددی همچون فقدان صمیمیت جنسی و بی ثباتی ازدواج به واسطه اعتیاد مواجه هستند؛ بنابراین، ارائه مداخلات روانشناختی مؤثر برای این زنان برای بهبود رفاه و کیفیت زندگی آن ها حائز اهمیت است. درمان کوتاه مدت راه حل محور و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دو شیوه درمانی پیشنهاد شده برای مسائل روانشناختی مختلف هستند. با این حال، تحقیقات اندکی در مورد اثربخشی نسبی این درمان ها برای مشکلات خاص همسران مردان معتاد مانند صمیمیت جنسی و بی ثباتی زناشویی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر صمیمیت جنسی و کاهش بی ثباتی ازدواج همسران مردان معتاد انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی همسران مردان معتاد در شهرستان آزادشهر در سه ماهه بهار 1401 تشکیل دادند. نمونه به روش نمونه گیری در دسترس هدفمند پس از احراز شرایط ورود به پژوهش انتخاب شدند. گروه مداخله اول، درمان پذیرش و تعهد و گروه مداخله دوم، درمان راه حل محور کوتاه مدت را در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. جلسات درمان پذیرش و تعهد بر اساس روش (ایفرت و آیفرت، 2005) و جلسات درمان راه حل محور کوتاه مدت بر اساس پکیج نعمیان و همکاران (1395) صورت پذیرفت. در این پژوهش پرسشنامه نیازهای صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) و شاخص بی ثباتی ازدواج (1987) در سه دوره زمانی اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: دوشیوه درمانی در مقایسه با گروه کنترل موجب افزایش صمیمیت جنسی و کاهش بی ثباتی ازدواج همسران مردان معتاد شد (0/05 P<). بین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان راه حل محور کوتاه مدت بر صمیمیت جنسی همسران مردان معتاد از نظر آماری تفاوت معنادار نبود (05/0 <P). همچنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان راه حل محور کوتاه مدت در مقایسه با گروه کنترل موجب کاهش بی ثباتی ازدواج همسران مردان معتاد شده است (0/05 P<). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل از اجرای دو شیوه درمانی مبنی بر تأثیر معنادار بر افزایش صمیمیت جنسی و کاهش بی ثباتی ازدواج، انتظار می رود روانشناسان و درمانگران؛ درمان مناسبی برای همسران مردان معتاد ارائه دهند و کیفیت زندگی آن ها را ارتقاء بخشند
۱۲.

تدوین مدل علّی پیش بینی بی ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجی گری همدلی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندی ایگو بی ثباتی ازدواج شخصیت تاریک همدلی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۶۵
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علّی بی ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجی گری همدلی و در زنان متأهل بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و به روش تحلیل مسیر ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت مناطق 22 گانه شهر تهران در بازه زمانی مرداد تا آبان ماه سال 1401 بود که با روش نمونه گیری دردسترس 430 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج ادواردز و همکاران (1987، MLL)، شخصیت تاریک جانسون و وبستر (2010، DTDDS)، توانمندی ایگو مارکستروم و همکاران (1997، PIES) و همدلی زناشویی جولیف و فارینگتون (2006، MES) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد ضریب مسیر کل تنها بین شخصیت خودشیفته بر بی ثباتی ازدواج (05/0>p). مثبت و ضریب مسیر کل بین توانمندی ایگو و همدلی (05/0>p) منفی و معنادار بود. همچنین ضریب مسیر غیرمستقیم بین شخصیت خودشیفته و توانمندی ایگو با بی ثباتی ازدواج از طریق همدلی زناشویی (05/0>p) منفی و معنادار بود. همچنین مدل علّی بی ثباتی ازدواج بر اساس شخصیت تاریک و توانمندی ایگو با میانجی گری همدلی و در زنان متأهل دارای برازش مطلوب بود. بنابراین می توان گفت که برای افزایش ثبات زناشویی می توان با شناخت ویژگی های شخصیتی افراد و میزان همدلی و تقابل عناصر درونی روانی آن ها، ثبات ازدواج را بهبود بخشید.
۱۳.

نقش میانجی گرانه نگرش های مذهبی در رابطه بین امیدواری و تاب آوری با بی ثباتی ازدواج در زوجین متقاضی طلاق

کلیدواژه‌ها: نگرش های مذهبی امیدواری تاب آوری بی ثباتی ازدواج زوجین متقاضی طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۴۰
هدف: هدف پژوهش بررسی نقش میانجی گرانه نگرش های مدهبی در رابطه بین امیدواری و تاب آوری با بی ثباتی ازدواج در زوجین متقاضی طلاق بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی بود، که از طریق روش تحلیل مسیر انجام شد. در این پژوهش 211 نفر افراد متقاضی طلاق در استان گیلان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس اقدام به تکمیل پرسشنامه های پژوهش کردند. به جهت تحلیل داده ها از نرم افزار های SPSS25 و AMOS22 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر بیانگر این بود که بین تاب آوری و امید با بی ثباتی ازدواج رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین بررسی متغیرهای میانجی نشانگر این بود که در رابطه بین تاب آوری و بی ثباتی ازدواج هر سه بُعد باور، عواطف و رفتار دینی میانجیگری معنی داری داشتند (05/0p<). اما در رابطه با امیدواری فقط مولفه عواطف دینی رابطه امیدواری و بی ثباتی ازدواج را میانجی گری کرد (0001/0p<). نتیجه گیری: به جهت کاهش بی ثباتی ازدواج زوجین می توان از راهبردهای افزایش تاب آوری و امید بهره برد. همچنین با آموزش در زمینه نگرش های مذهبی و افزایش باور، رفتار و عواطف دینی می توان اثرگذاری تاب آوری بر بی ثباتی ازدواج را افزایش داد.
۱۴.

پیش بینی بی ثباتی ازدواج براساس صفات تاریک شخصیت و الگوهای ارتباطی زوجین در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی ثباتی ازدواج صفات تاریک شخصیت الگوهای ارتباطی زوجین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۱۸
هدف از این پژوهش، تعیین نقش پیش بینی کنندگی صفات تاریک شخصیت و الگوهای ارتباطی زوجین، در بی ثباتی ازدواج در افراد متأهل بوده است. مطالعه حاضر از نوع همبستگی است و جامعه آماری آن زوجین ساکن شهرهای تهران و کرج بودند. به این صورت که 246 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسش نامه های شاخص بی ثباتی ازدواج (MII)، فرم کوتاه مقیاس سه گانه تاریک (SD3) و پرسش نامه الگوهای ارتباطی (CPQ) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که متغیر بی ثباتی ازدواج به ترتیب با صفات شخصیت خودشیفته رابطه منفی و معنادار و با صفات شخصیت جامعه ستیز رابطه مثبت و معنادار دارد و با صفات شخصیت ماکیاولیستی ارتباط معناداری ندارد. به همین ترتیب، متغیر بی ثباتی ازدواج با متغیر ارتباط سازنده متقابل رابطه منفی و معنادار و با سایر متغیرهای کناره گیری/توقع، مرد متوقع/زن کناره گیر، زن متوقع/مرد کناره گیر و اجتناب متقابل رابطه مثبت و معناداری را نشان می دهد. علاوه بر این، رابطه منفی و معناداری بین مدت طول ازدواج و بی ثباتی ازدواج وجود دارد. همچنین سه متغیر ارتباط سازنده، اجتناب متقابل و زن متوقع/مرد کناره گیر، بی ثباتی ازدواج را پیش بینی می نمایند. از این پژوهش می توان نتیجه گرفت که با توجه به نقش الگوهای ارتباطی در بی ثباتی ازدواج می توان با آموزش آن ها به زوجین، بی ثباتی ازدواج را کاهش داد.