فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۹۶۱ تا ۹٬۹۸۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ازنظر نوع هدف، کاربردی، از نظر وسعت، پهنانگر و ازنظر زمانی یک بررسی مقطعی است. برای انجام این کار، با استفاده از نظریه های مطرح مرتبط با موضوع و نیز مصاحبه با 48 نفر از مجریان حقوق شهروندی، مهم ترین موانع فرهنگی و اجتماعی حقوق شهروندی، استخراج و سپس با روش پیمایش و استفاده از ابزار پرسش نامه، به کمک 359 نفر از ضابطان، قضات دادسرا و دادگاه های استان اصفهان توصیف و تحلیل شده است؛ به طوری که باتوجه به نتایج ضریب آلفای کرونباخ، اعتبار آن از نوع صوری و سازه و روایی مفاهیم تأیید شده است. براساس برخی یافته های توصیفی درخصوص اجرای حقوق شهروندی نگرش مثبت قضات دادسرا بیشتر از همه و ضابطان کمتر از همه است. نگرش قضات دادسرا نسبت به موانع اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر اجرای حقوق شهروندی کمتر از میانگین ضابطان در همان متغیر است و درزمینه یافته های استنباطی میان نگرش به اجرای حقوق شهروندی با میزان آشنایی با قوانین حقوق شهروندی و آیین دادرسی کیفری و سِمَت ضابطان و همچنین، سن قضات دادسرا رابطه وجود دارد. مطابق یافته های تحلیلی ازنظر ضابطان با افزایش موانع اجتماعی و فرهنگی میزان اجرای حقوق شهروندی کاهش می یابد؛ بنابراین، به باور آنان وجود موانع اجتماعی و فرهنگی در اجرای حقوق شهروندی به صورت منفی تأثیر دارد. این موانع، در نگرش قضات دادسرا و دادگاه برای اجرای حقوق شهروندی معنادار نیست.
ستاره های خرد ایرانی در قاب سلفی: مطالعه نشانه شناختی شهرت خرد در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیستم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
113 - 156
حوزههای تخصصی:
این مقاله در صدد مطالعه ستارگان خرد ایرانی و استفاده آنها از رسانه های جدید برای ورود به نظام ستارگی است. تلاش بر این بوده است تا با بررسی پنج مورد از کاربران پرمخاطب اینستاگرام، نقش شبکه های اجتماعی مجازی در تعمیق فرهنگ شهرت و ایجاد نوع جدیدی از «ستارگی» مورد تحلیل قرار گیرد. برای بررسی صفحات اینستاگرام نمونه های مورد بررسی از روش کیفی نشانه شناسی اجتماعی استفاده شده است. تحقیق پیش رو نخستین تحقیق مستقل داخلی است که به پدیده ستارگان خرد ایرانی و به ویژه نحوه استفاده آنها از سلفی برای ورود به نظام ستارگی می پردازد. یافته های این مقاله نشان می دهد که با فراگیری شبکه های اجتماعی فرهنگ شهرت در ایران نیز دستخوش تغییر شده است. نظام ستارگی سنتی که تا پیش از این مبتنی بر سلسله مراتب و هنجارهای خاص رسانه های جمعی بود، اکنون دچار تحول شده است. از تبعات این تحول ورود افراد معمولی به جرگه ستارگان است. این افراد در کسوت یک ستاره، با ارائه نمایشی مطلوب از خود مخاطبان و هواداران خاص خود را گرد هم می آورند. در این میان یک شیوه اصلی برای ارائه یک خود مطلوب عکس های سلفی است که اغلب بر پایه گفتمانی جنسیتی ارائه می شوند. برای مثال هر یک از نمونه های این تحقیق از نشانه های مختص به جنس خود (مرد به مثابه بدن عضلانی و زن به مثابه زیبایی) و همچنین تلاقی مذهب، هنر و مد برای همراه کردن ببینده استفاده می کنند. با انتشار و عمومی شدن عکس های سلفی، بیننده به شخصی ترین حالات زندگی این ستارگان نوظهور وارد می شود. این امر نشان می دهد که سازوکارهای گسترش شهرت خرد در شبکه های اجتماعی در حال دگرگون کردن جنبه هایی مهم از فرهنگ و از جمله جابه جایی در مرزهای حریم خصوصی است. تغییر در فرهنگ شهرت را می توان با دیگر تغییرات کلان فرهنگی همچون افزایش فردگرایی، تعمیق عرفی گرایی و تضعیف بعضی از شاخص های دینداری در جامعه ایران همبسته دانست.
بررسی رابطه عفاف و محبوبیت نقش در شخصیت های زنِ فیلم های سینمایی پربیننده تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه محبوبیت نقش و عفاف در شخصیت های زنِ فیلم های پربیننده تلویزیون است. دلیل اصلی توجه به این امر، نقش شخصیت ها و ستاره های محبوب فیلم ها در شکل دهی به نگرش و رفتار مخاطبان است که با ارائه الگوهای مناسب در زمینه ترویج و تبلیغ عفاف می تواند به عنوان یکی از منابع اصلی جامعه پذیری عفاف ایفای نقش کند. این تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی انجام گرفته است و در این راستا، نمونه آماری با 36 فیلم از جامعه آماری پربیننده ترین فیلم های سینمایی پخش شده از تلویزیون انتخاب شده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون خی دو یا مجذور کای) با خطای نوع اول 5 درصد استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در فیلم های مورد بررسی، تصویر مناسبی از وضعیت عفاف در شخصیت هایی که می توانند به عنوان الگو انتخاب شوند یعنی کسانی که دارای محبوبیت نقش هستند دیده نمی شود. به طورکلی عملکرد فیلم های پربیننده تلویزیون در تبلیغ و ترویج فرهنگ عفاف از طریقِ ارائه الگوها و اسوه های حسنه، مطلوب نبوده است.
ظرفیت ها و چالش های شبکه های اجتماعی مجازی برای جامعه مدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۷
35 - 69
حوزههای تخصصی:
این مقاله به شناسایی ظرفیت ها و چالش های شبکه های اجتماعی مجازی در توسعه جامعه مدنی ایران و نگرش کنشگران مدنی شهر تهران در مورد آنها پرداخته است. این پژوهش از نوع آمیخته و روش آن مصاحبه عمیق و پیمایش بوده است. جامعه آماری در بخش کیفی صاحب نظران دانشگاهی و فعالان مدنی و حزبی که از بین آنها 27 نفر با نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی کنشگران مدنی شهر تهران که از بین آنها 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که صاحب نظران 16 ظرفیت و 12 چالش برای شبکه های اجتماعی در توسعه یا تضعیف جامعه مدنی مطرح کرده اند. کشف همسانی، امکان گفتگو، افشاگری، ایجاد حلقه ارتباطی، کاهش هزینه فعالیت های مدنی، گرایش زیاد مردم به شبکه ها، دسترسی آسان به شهروندان و دسته بندی نظرات آنان، آزادی در تبادل اطلاعات، دفاع از نهاد مدنی، معرفی رفتارهای نابهنجار مدنی، گستره پوشش، ارتباط دوسویه کنشگران، تقویت سرمایه اجتماعی، افزایش قدرت انتخاب از جمله ظرفیت ها، اعتیاد مجازی، کلاهبرداری مجازی، غلبه حاشیه بر متن، نافرهیختگی، ضعف استفاده حرفه ای، سیاست فیلترینگ، مطالبات مدنی کاذب، وجود روحیه نظاره گری کنترل و نظارت دولت، تسری مشکلات فضای مجازی بر جامعه مدنی، غلبه احساسات بر عقلانیت از جمله چالش هاست. از بین این موارد، کنشگران مدنی شهر تهران مهمترین ظرفیت شبکه ها برای جامعه مدنی را گرایش زیاد مردم به شبکه ها، دسترسی آسان به شهروندان و دسته بندی نظرات آنان و کاهش هزینه فعالیت-های مدنی و مهمترین چالش را ضعف استفاده حرفه ای، سیاست فیلترینگ و انتشار مطالبات مدنی کاذب عنوان کرده اند.
هویت ایرانی از دیدگاه صاحب نظران و مردم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
101-123
حوزههای تخصصی:
نویسندگان این مقاله تلاش دارند با بهره گیری از روش تحلیل اسنادی به مطالعه خلقیات یا صفات اخلاقی- فرهنگی شایع ایرانیان طی نیم قرن گذشته بپردازند. این پژوهش از سوی نظریه های هویت و تغییرفرهنگی پشتیبانی می شود . جامعه آماری متشکل از برخی اسناد و منابع تاریخی منعکس کننده خلقیات ایرانیان و اظهارنظر های مردم در فضای مجازی است. تحلیل داده ها از طریق راهبرد تکرار مداوم صورت گرفته است تا اشباع مفاهیم حاصل شود. پژوهش با این فرض آغاز شد که به نظر می رسد ایرانیان با ویژگی هایی شناخته یا معرفی شده اند که در بیشتر موارد محصول مطالعه علمی نبوده است. بنابراین نمی توان از یک هویت فرهنگی پایدار تحت عنوان خلقیات ایرانی نام برد. این مطالعه نشان داد که مردم و صاحب نظران در مورد هویت فرهنگی ایرانی توافق نظر کامل ندارند. اطلاعات بدست آمده براین امر دلالت دارد که در دنیای معاصر یک فرد ایرانی مدرن، بمراتب ت قدیرگراتر و منزوی تر از گذشته است، آنها از کاهلی و از قضاوت بدون اندیشه بیزارند، به کثرت گرایی قومی و برجسته کردن تفاوت هویت های فرهنگی اقوام وحفظ مرز های جداکننده گرو های قومی اهمیت می دهند .
نقش اوضاع سیاسی اجتماعی قرن یازدهم در سفرهای مرحوم میرصالح
منبع:
فرهنگ یزد سال اول بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
29 - 60
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا با بررسی اوضاع سیاسی اجتماعی عصر میرصالح اردکانی، - از علمای قرن یازدهم - در ابعاد محلّی (اردکان و یزد)، ملّی (ایران عصر صفوی) و منطقه ای (هند، ازبک ها، عثمانی) به تحلیل سفرهای اصلی در طول زندگی وی بپردازد. آنچه بیش از همه در این مقاله محلّ توجّه است، عبارت است از: 1. مهاجرت پدر و احتمالاً اجداد میرصالح به اردکان، 2. تحصیل در اردکان و یزد، 3. سفر برای تکمیل تحصیلات به حوزه علمیه اصفهان، 4. سفر به هند، 5. بازگشت به ایران و استقرار در یزد. از آنجا که اطّلاع دقیقی از تاریخ ولادت و وفات میرصالح در دسترس نیست و تنها چند عدد مربوط به سال حوادث خاص در حیات ایشان موجود است، این تحلیل و نتایج احتمالی از پشتوانه قطعِ منطقی برخوردار نیست، امّا شواهدی که ارائه شده می تواند تا حدودی زوایای زندگی ایشان را روشن تر کند
بررسی زندگی و آثار وحشی یزدی
منبع:
فرهنگ یزد سال اول تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
41 - 81
حوزههای تخصصی:
وحشی بافقی از مشهورترین شاعرانِ قرنِ دهمِ هجری است. به ویژه جزوِ شاعرانِ ایرانی است که به هندوستان نیامده است. وحشی از جایگاه والایی برخوردار بود. زنده یاد دکتر نذ یر احمد 2008-1915 ) از نسخه شناسان برجسته هندوستانی سال ها پیش در دو مقاله در مجلّه معارف ) (اعظمگَر، هندوستان) درباره وحشی به زبان اردو نوشته بود که در اینجا ترجمه فارسی مقاله آورده شده است. وی با مراجعه به نسخه های خطّی تذکره ها در کتابخانه های هندوستان دربار ه زندگی، زادگاه، تخلّص و شعرهای وحشی این مقاله مبسوط را نگاشته بود که در اینجا ترجمه آن دو مقاله به فارسی آورده شده است.
بازنمایی فرهنگ بدن در مجلات عامه پسند زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مطالعه نحوه بازنمایی فرهنگ بدن درمجلات عامه پسند زنان می پردازد.در بحثبدن و چگونگی مدیریت آن نقش محوری رسانه ها در گسترش توجه و علاقه مردم به بدن های شان قابل توجه است. بنابراین هدف از این تحقیق شناسایی ابعاد و مؤلفه های فرهنگ بدن و نحوه ی بازنمایی فرهنگ بدن در مجلات عامه پسند زنان است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی شماره های سال ۱۳۹۳ مجله زندگی ایده آل به روش تحلیل محتوا بررسی شدند. یافته های تحقیق نشان داد که فرهنگ بدن دارای چهار بُعد «خودآرایی و تزئین، خودمراقبتی یا کنترل بدن، بدن فناورانه و بدن سرمایه ای» است که از میان آنها «بُعد خودمراقبتی و کنترل بدن» از بیشترین حجم و فراوانی مطالب برخوردارند.
بررسی سرلوح قرآنی مذهَّب قاجاری به شماره ثبت 3089 از کتابخانه مرکزی تبریز براساس اصول شکل و زمینه نظریه روان شناسانه گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیستم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
225 - 264
حوزههای تخصصی:
قوانین گشتالت به عنوان نظریه ای در باب مطالعه روان شناسانه ادراک انسان از محیط توسط برخی پژوهشگران در حوزه های مختلف از قبیل پوستر، نقاشی شهری و غیره مورد استفاده قرار گرفته است. این الگوی روان شناختی می تواند در حوزه صفحه آرایی اسلامی و به خصوص نسخ ارزشمند قرآنی نیز راه گشا باشند. نظریه گشتالت مجموعه ای از اصول و قوانین بصری است که یکی از آنها قانون«شکل و زمینه» نامیده می شود. نسخه قرآنی مذهب بر جای مانده از دوره قاجار با شماره ثبت 3089 به لحاظ غنای نقوش و کیفیت تذهیب کاری آن بسیار حائز اهمیت و مناسب مطالعات بیشتر است. این پژوهش بررسی و چگونگی ادراک و شناخت الگوهای بصری در اجزاء تذهیب قرآنی را با بهره گیری از مفهوم شکل و زمینه از قوانین گشتالت مد نظر دارد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و به منظور پاسخگویی به این سؤال اساسی انجام یافته است که: بنیان و ساختار تزئینات سرلوح قرآن مورد نظر براساس قوانین تشکیل دهنده اصل شکل و زمینه از اصول نظریه روان شناسانه گشتالت چگونه قابل واکاوی است؟ تحلیل عناصر بکار رفته در سرلوح این قرآن نفیس و مطالعه ساختار بصری و نقش مایه های آن براساس قانون شکل و زمینه گشتالت میزان صلابت و استحکام ترکیب بندی آن را مشخص می کند.
فلسفه برنامه درسی آموزش عالی: پیشنهاد چهارچوبی برای فلسفه ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۷
33 - 52
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی و برنامه درسی آموزش عالی همانند سایر رشته های علمی دارای فلسفه ای است. به صور مختلفی می توان فلسفه برنامه درسی آموزش عالی را مورد بررسی قرار داد. مثلاً می توان به سؤالات متافیزیکی، معرفت شناختی و ارزش شناختی رو کرد و پرسید که پاسخ های ارائه شده به پرسشِ ماهیت واقعیّت، چگونه و چه بخشی از برنامه درسی آموزش عالی را متأثر می سازد و اینکه واقعیت عینی است، ذهنی است یا عینی ذهنی است، چگونه موضوعات درسی و رشته های علمی در آموزش عالی را شکل می بخشد؟ برای نمونه گفته می شود که دوگانه دانستن واقعیت، موجب شده است که بخشی از آموزش عالی نظری و محض تلقی شود و بخش دیگر آن عملی و کاربردی. سؤالات دیگری نظیر پرسش از بنیاد ها، اهداف، ماهیت روش ها و ماهیت استادی و شاگردی... نیز قابل طرح است و گاه ممکن است کندوکاو در پاسخ هایی باشد که فلاسفه در طول تاریخ فلسفه در مورد ماهیت برنامه درسی آموزش عالی پرسیده اند و اینها مکتوب شده و در قالب یک شاخه دانش درآمده اند. این مقاله که در دو بخش تنظیم شده، قصد دارد با روش دیالکتیک با خود و مفهوم یابی از تجارب، برای بخش اول و روش مطالعه اسناد و مدارک برای بخش دوم، فلسفه برنامه های درسی آموزش عالی را مورد بررسی قرار دهد.
تحلیل فیلم کالت های ایرانی:مطالعه هواداران پنج فیلم کالت منتخب از دهه50تا 80(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
81 - 112
حوزههای تخصصی:
: تعریف فیلمهای کالت به عنوان «فیلمهائی بعضا مهجور با هواداران اصطلاحا پروپاقرص» یکی از تعاریف پذیرفته شده در بستر و تاریخ مطالعات سینمائی است. این پژوهش به مساله «شناخت دقیق تر رفتارها و ویژگی های هویتی» جامعه آماری سطح الف(54نفر) از افرادی که در فرایند پژوهش در طول چهارسال از طریق شبکه های اجتماعی شناسائی شده و باتوجه به اعلام خود هوادار یکی از این پنج فیلم کالت ایرانی برگزیده خوانده شده اند، پرداخته است. در خلال همین تحقیق و با روشی تحلیلی-پیمایشی با ابزار پرسش نامه به عنوان مرحله اول شناسائی اساسا ضریب نفوذ دو اصطلاح «کالت» و «بلاک باستر /گیشه ای» در دو جامعه آماری توده مردم دو کلان شهر اصفهان و تهران؛ یعنی سطح ج (203نفر) و دانشجویان سینما و رشته های هنری؛ یعنی سطح ب (115نفر) انجام شد، تا مشخص گردد که برای یافتن هواداران فیلمهای کالت منتخب پژوهش نمی توان خیلی تصادفی عمل کرد. با طرح پرسشهائی درباره مشخصات هویتی/فردی/بوم شناسانه/رفتارشناسانه این جامعه آماری، پژوهش به یافته هائی دست پیدا کرد که می توان آنهارا چنین خلاصه کرد : خوشه غالب کالتیستها یا هواداران این پنج فیلم منتخب را افرادی مذکر در بازه سنی سی سالگی تا پنجاه سالگی، با سطحِ تحصیلات کارشناسی به بالا و خلوت گزین تشکیل می دهند که اکثرا باواژه آشنائی داشته و بیشتر بر مبنای داوری شان درباره کارگردانی/وجوه شکلی و سبکی/ و به ویژه فیلمنامه و روایت و زیرمتن و دیالوگها ؛ و در درجه بعد هم ذات پنداری با شخصیت اصلی به هواداریشان استمرار بخشیده اند.
رویکرد مسأله محوری در علم اجتماعی دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در علوم انسانی اسلامی و به طور خاص در علم اجتماعی دینی رویکردهای مختلفی مطرح شده است. رویکرد مسأله محوری که در ذیل رویکرد عام تر استنباطی قرار می گیرد، از حدود یک قرن و نیم پیش عملاً مورد توجه بوده است اما درباره آن مباحث نظری مستقل و جدی صورت نگرفته است. این مقاله با بهره گیری از روش تحلیلی منطقی و در مواردی نیز با استفاده از فراتحلیل آثاری که در ذیل این رویکرد می گنجد، به دنبال معرفی و تبیین بیشتر این رویکرد است. نتایج نشان می دهد این رویکرد عمل گرا که به دنبال فهم و حل مسائل اجتماعی عینی یا نظری موجود در جامعه اسلامی است، می تواند با بهره گیری از شیوه عام استنطاق در فهم متون دینی و از طریق توسعه روش های متدوال مطرح در علوم دینی، فضای جدیدی را در علم اجتماعی دینی بگشاید و عجالتاً بخشی از نیازهای مطرح را برطرف سازد.
بررسی سیطره جنسیت بر زندگی اجتماعی تبدیل خواهان جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبدیل خواهی جنسی اختلالی در هویت جنسی به شمار می آید. تبدیل خواهان جنسی خود را به گروه جنس مخالف متعلق می دانند، از وضعیت جنسی-بدنی خود راضی نیستند و می کوشند با استفاده از هورمون ها و عمل های جراحی، خود را به وضعیت دلخواه نزدیک کنند. هدف این مقاله «بررسی ابعاد سیطره جنسیت بر زندگی تبدیل خواهان جنسی» است. برای این منظور، با دوازده نفر از این افراد (شش نفر زن به مرد و شش نفر مرد به زن) مصاحبه عمیق ساختاریافته صورت گرفت و نتایج با نظریه زمینه ای با استفاده از جداول کدگذاری داده ها تحلیل شد. یافته های این پژوهش شامل سه تم اصلی و چهل ویک تم فرعی است. عبارت های معنایی تم های اصلی به دست آمده شامل واکنش خانواده در برابر تبدیل خواهی جنسی، نمود بیرونی تبدیل خواهی در آینه کنش متقابل اجتماعی و تجربه «داغ ننگ» به دلیل تبدیل خواهی جنسی است. مقایسه نتایج دو گروه از تبدیل خواهان، بیان کننده سیطره جنسیت بر هر دو گروه از آنان به شکلی متفاوت است؛ تبدیل خواهان MtF فشار اجتماعی بیشتری از FtM دارند: دخترسرشتان با طرد اجتماعی و بایکوت مالی بیشتری مواجهند؛ زیرا پذیرش «مردی که می خواهد زن شود» به مراتب دشوارتر است از پذیرش «زنی که می خواهد مرد شود». بدین ترتیب شرم آور تلقی شدن رفتارهای یک تبدیل خواه در میان دخترسرشتان بیشتر گزارش شده است؛ زیرا دربردارنده از دست رفتن «مردانگی مورد افتخار» است که می توان آن ها را نوعی بازتولید گفتمان «مردسالاری» تلقی کرد.
بازسازی معنایی بحران آب در شرق اصفهان براساس نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
امروزه محیط زیست به یکی از اصلی ترین کانون های مطالعه پژوهشگران علوم اجتماعی تبدیل شده است. به دلیل همین اهمیت، مقاله پیش رو با روش زمینه ای استروس و کوربین، در پی درک معنایی بحران آب نزد کشاورزان سه شهر زیار، اژیه و ورزنه در شرق اصفهان است. براساس تسلسل تعریف شده در این روش، برای گردآوری داده ها و رسیدن به مرحله اشباع و اطمینان، 17 مصاحبه انجام شد؛ سپس در مرحله کدگذاری باز، 35 مفهوم اولیه استخراج شد که پس از تبدیل آنها به مفاهیم انتزاعی 16 مقوله اصلی به دست آمد. همین طور در مرحله کدگذاری گزینشی، یک مقوله هسته - حکمرانی غلط آب - استخراج شد و مشخص کرد که به گمان کشاورزان شهرهای مطالعه شده، بحران آب موجود رابطه مستقیمی با حکمرانی غلط آب دارد که در عمل خود را در قالب یک حکمرانی سراسر دولتی و فارغ از دخالت ذی نفعان اجتماعی ظاهر کرده است. چنین استدلال شد که دولت به این دلیل ازسوی ساخت اجتماعی مقصر اصلی بحران آب و این وجه از زیست مادی آنان شناخته شده است که خود را به کارگزار انحصاری در حکمرانی آب تبدیل کرده است. با الهام گرفتن از بینشی که الینور استرم در اقتصاد سیاسی فراهم کرده بود، پیشنهاد شد دولت با بازاندیشی در این شیوه از حکمرانی اقتصادی، تنظیمات سنتی پیشین مانند طومار شیخ بهایی و نهادهای محلی برآمده از این تنظیمات را احیا کند و به جای انحصار نهادی، تنوع نهادی را در این حکمرانی مبنا قرار دهد.
بازسازی معنایی سازه خشونت علیه زنان به عنوان عامل بازدارنده توسعه و بسترهای موجده آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریات مطرح شده به لحاظ روانشناختی و جامعه شناختی، یکی از مجاری اصلی برای یادگیری خشونت، خانواده است که اگر در این مجرا خللی حاصل آید؛ یکی از تبعات آن ایجاد گسست در فرایندهای توسعه ای خواهد بود؛ چرا که با توجه به حوزه مطالعاتی در این پژوهش، خشونت به عنوان یکی از عوامل بازدارنده توسعه مدنظر می باشد. عدم دسترسی به آموزش همگانی برای بسیاری از زنان و دختران در جوامع، برخوردهای جنسیتی در اشتغال، ازدواج زودهنگام و مواردی از این دست همگی زمینه های بروز خشونت علیه زنان را فراهم می کنند. بنابراین، خشونت به عنوان یکی از پدیده های شایع در جهان امروزی و عامل بازدارنده در فرایند توسعه ابعاد مفهومی گسترده ای به خود گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده کیفی بوده و از روش زمینه ای به عنوان روش اجرای عملیات پژوهش استفاده شده است. داده های کیفی از طریق مصاحبه عمیق با زنان متأهل شهر تبریز گرداوری شده اند. انجام مصاحبه ها تا حصول اشباع نظری، ادامه یافته و در این میان سعی شده است حداکثر گونه رعایت گردد. یافته ها در شش مقوله شخصیت پرخاشگرانه، تحدید اقتصادی، الزام های حقوقی، ترومای اجتماعی، بازنمایی رسانه ای و انزوای عاطفی دسته بندی شدند. هسته مرکزی این تحقیق مفهوم "تزلزل در پایگاه زنانگی" است. این مفهوم نشان می دهد پایگاه زنانه دچار تزلزل شده و جایگاه سابق خود را از دست داده است.
سناریوهای آینده کسب و کارهای نوپای ایران در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
55 - 79
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، تدوین سناریو های آینده کسب و کارهای نوپای ایران در افق 1404 است. روش: در این پژوهش، ترکیبی از روش های سناریو، استیپ و ماتریس تحلیل بر گذراستفاده شده است. نرم افزار مورد استفاده پژوهش، میک مک است. یافته ها: چهار سناریو با عناوین فرشتگان ثروت، مدرنیته در وقتی دیگر، چرخش به عقب و عقلانیت در محدودیت انتخاب و تدوین شده است. در سناریوی اول، دو متغیر بازار دیجیتال و تاب آوری در حد مطلوب قرار داشته و گسترش شبکه اینترنت پهن باند، شبکه تلفن همراه و... مردم را به یکی از استفاده کنندگان محصولات و خدمات این شرکت ها تبدیل کرده است. در سناریوی دوم، کشور در مقابل تهدید های داخلی و خارجی مقاوم شده است؛ از طرف تقاضا کنندگان، هنوز درکی مشترک از نحوه فعالیت این گونه کسب و کارها وجود ندارد و سیستم های سنتی با تکنولوژی های نوین منطبق نشده اند. در سناریوی سوم، کشور در بحران های مخرب اقتصادی قرار گرفته، شرایط نامناسب تکنولوژی در کشور و ضریب نفوذ اینترنت نامناسب، فعالیت این کسب و کار ها را با مشکل مواجه ساخته است. در سناریوی چهارم، کسب و کار های نوپا، تهدید را به فرصت تبدیل نموده و سهم بازار بالایی را در کشور به دست گرفته اند. نتیجه گیری: شناسایی شاخص ها، برنامه ریزان و سیاست گذاران را متوجه این مسئله می نماید که در حال حرکت به سمت کدام سناریو هستیم. همچنین شاخص ها به سیاست گذاران و برنامه ریزان این هشدار را می دهد اگر بخواهیم به سمت سناریوی مطلوب حرکت نماییم، باید کدام شاخص ها را تبدیل به شاخص مطلوب نماییم.
مطالعه تطبیقی رویکرد فمینیسم اسلامی و امام خمینی (ره) در تحقق حقوق اجتماعی و سیاسی زنان در حکومت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق مدل جمهوری اسلامی در ایران به عنوان یک نظام حکومتی بی بدیل تاکنون از حیث اثربخشی بین المللی مورد توجه بسیاری از منتقدان قرار گرفته است. ظهور فمینیسم اسلامی در دهه 1970 و اوج آن 1990 نیز یکی از صورت های نظری است که معطوف به احیای اسلام سیاسی در عصر حاضر واقع شده است. مقاله حاضر، رویکرد دو نظریه پرداز پیشرو فمینیسم اسلامی، لیلا احمد و صبا محمود، را نسبت به مقوله امکان مشارکت و استیفای حقوق اجتماعی و سیاسی زنان در یک حکومت اسلامی مورد بررسی می پردازد. سپس، این نگاه با رویکرد امام خمینی (ره)، بنیانگذار مصداقی از حکومت دینی در عصر معاصر، مورد تطبیق قرار خواهد گرفت. از نتایج مطالعه تطبیقی حاضر، دستیابی به دو رویکرد متضاد نسبت به موضوع مذکور است. نظریه پردازان فمینیسم اسلامی اساساً تحقق هرگونه حقوق و مشارکت اجتماعی- سیاسی زنان را تنها در تحقق دولت مدرن و سکولار ممکن می دانند و حاکمیت اسلامی به فراخور غلبه فراروایت دینی را بالذات تبعیض آمیز و زن ستیز ارزیابی می کنند. در منظومه نگاه امام خمینی (ره) اما استیفای این حقوق و دستیابی به هویت اجتماعی و مشارکت سیاسی زنان در حکومت دینی نه تنها ممتنع نیست بلکه ضروری و امکان پذیر است. در این رویکرد زنان عنصر اساسی در شکل گیری هویت فرهنگی نیز محسوب می شوند و قوام و حفظ کلیت حکومت دینی مبتنی بر توافق و مشارکت آنها است.
مطالعه ی اثر سرمایه ی انسانی - فکری بر عملکرد کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
114 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر سرمایه ی انسانی و فکری بر عملکرد کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود. روش: این پژوهش از نظر هدف توصیفی، از نظر نوع استفاده کاربردی، از نظر بعد زمان مقطعی و از نگاه نوع داده ها کمی بود. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کلیه کارکنان ساختمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی اهواز بود که بر اساس فرمول کوکران 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی ساده نمونه گیری گردیدند. داده های مورد نیاز برای تحقیق از طریق پرسشنامه های استاندارد سرمایه فکری بنتیس (1998) و عملکرد کارکنان هرسیوبلانچاردوگلداسمیت (1980) گردآوری شدند و توسط نرم افزار SPSSو LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: براساس یافته ها در آزمون همبستگی پیرسون مقدار ضریب همبستگی بین متغیر سرمایه فکری و عملکرد کارکنان برابر 0.781 در سطح معناداری 0.000 شد که این مقدار کمتر از سطح معناداری آزمون (0.05) می باشد، بنابراین نتیجه می گیریم که آزمون معنادار بود (p<0.05).نتیجه گیری: سرمایه فکری بر عملکرد کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز تأثیر مثبت معنی داری دارد.
نقش اعضای هیئت علمی در فرایند کاریابی فارغ التحصیلان دانشگاه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاریابی به عنوان الگویی از رفتارهای هدفمند، ارادی و خود نظم دهنده باهدف دستیابی به اشتغال تعریف شده است. این مفهوم تحت تأثیر عوامل و پیش بینی کننده های متعددی قرار دارد که از بین این عوامل نقش حمایت اجتماعی در پژوهش های مختلف موردبررسی قرارگرفته است. با توجه به نقش مهم اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در ارتقای مسیر شغلی و به طور خاص فرایند کاریابی دانشجویان، هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک فارغ التحصیلان دانشگاه از چگونگی تأثیرگذاری اساتید بر فرایند کاریابی آن ها می باشد. این پژوهش یک مطالعه کیفی با طرح پدیدارشناسی تفسیری می باشد. تعداد مشارکت کنندگان در این پژوهش 11 نفر (7 مرد و 4 زن) از فارغ التحصیلان دانشگاه بجنورد می باشند که علاوه بر اشتغال به کار، نمره ی آن ها در مقیاس های فعالیت کاریابی و خودکارآمدی کاریابی نیز یک انحراف معیار بالاتر از میانگین باشد. مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور انتخاب گردید و سپس داده ها با استفاده از روش مصاحبه ی نیمه ساختاریافته جمع آوری و از طریق روش دیکلمن کدگذاری و تحلیل گردید. فرایند کدگذاری در قالب کدهای اولیه، مفاهیم و مقوله ها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل مصاحبه ها منجر به استخراج 440 کد اولیه، 11 مفهوم و 5 مقوله گردید این مقوله ها که درواقع منعکس کننده ادراک فارغ التحصیلان از چگونگی تأثیرگذاری اساتید بر فرایند کاریابی آن ها می باشد عبارت اند از رشد خودکارآمدی کاریابی، حمایت روان شناختی، پشتیبانی های تخصصی، پرورش نگرش کاریابی و ارتقای راهبردهای کاریابی. عوامل احصاء شده از فرایند تحلیل مصاحبه ها، ضمن تأکید بر نقش اعضای هیئت علمی در فرایند کاریابی فارغ التحصیلان، بیانگر این مطلب است که روابط بین اعضای هیئت علمی و دانشجویان دربرگیرنده ی تلویحاتی مانند ارتقاء نگرش های واقع بینانه نسبت به کاریابی، افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده در مسیر کاریابی، افزایش توانمندی های زمینه ای برای اشتغال، غنی شدن راهبردهای جستجوی شغل و افزایش باور به توانمندی های فردی برای کسب شغل، می باشد.
جایگاه فضاهای اوقات فراغتی تفکیک شدۀ جنسیتی در برساخت هویت دختران: مطالعۀ بوستان نرگس قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر مبنای مفهوم فضا، که به لحاظ اجتماعی با مفهوم قدرت ارتباط برقرار می کند، تدوین شده است. طراحی و برنامه ریزی فضاهای شهری، از جمله تفکیک های فضایی، در جهت کنترل و اداره فضاهای عمومی صورت می گیرد که در کشور ما هدف از این کنترل، حفظ و بازنمایی هویت ایرانی و اسلامی شهرها و شهروندان است. برای پاسخ به این مسئله که استراتژی های فضایی بر اساس جنسیت- همچون ایجاد فضاهای تک جنسیتی اوقات فراغتی- چه جایگاهی در برساخت هویت شهروندان دارد، ناگزیر از توجه به تنوع مخاطبان فضاهای شهری هستیم. این پژوهش به روش مردم نگاری انجام شده و در آن از فنون مشاهده و مصاحبه بهره گرفته شده است. نمونه مورد مطالعه 15 نفر از مراجعه کنندگان بوستان نرگس هستند که در رده سنی 15 تا 20 سال قرار دارند؛ هدف مقاله بررسی نقش و جایگاه بوستان های زنان در زندگی روزمره و هویت دختران است؛ در این مقاله این بوستان ها به عنوان بخشی از فضای شهری و در ارتباط با کلیت فضای اجتماعی در نظر گرفته است. با استفاده از تحلیل مصاحبه ها، زندگی روزمره دختران در فضاهای خصوصی و عمومی، نگرش آن ها درباره مفهوم جنسیت، و کنش آن ها بر اساس این مفهوم بررسی شد. عاملیت دختران در زمینه انتظام فضایی در سه گروه پذیرنده، سرکش یا مقاومت کننده و منتقد بازشناسی شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در طراحی فضاهای شهری جنسیتی به مدیریت تفاوت های اجتماعی و توجه به همه گروه های سنی، اجتماعی و فرهنگی نیاز وجود دارد.