تحقیقات فرهنگی ایران
تحقیقات فرهنگی ایران سال دوازدهم پاییز 1398 شماره 3 (پیاپی 47) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تلاش می کند میزان آگاهی افراد نسبت به قواعد کیفی و اخلاقی کار علمی و دانشگاهی و رابطه این آگاهی با سطح تحصیلات آنان را بسنجد. بدین منظور پرسش نامه ای برخط(آنلاین) تهیه شد و طی آن از افراد سؤالاتی پرسیده شد که دیدگاه آنان را نسبت به چند مورد مهم مرتبط با کیفیت یا اخلاق کار علمی مشخص می کند: «ارجاع به منابع علمی نه چندان معتبر»، «حجمی از مقاله که می تواند نقل قول مستقیم باشد»، «کسب اجازه از ناشران پیش از انتشار آثار آنان»، «ارسال مقاله برای چند ژورنال علمی(برای داوری) به طور همزمان» و «رونوشت(کپی) کردن منبع از مقالات دیگر و افزودن به مقاله خود». پرسش نامه ازسوی بیش از پانصد نفر پاسخ داده شد و تحلیل داده های آن نشان داد که درصد بالایی از افراد در سطوح تحصیلی متفاوت، اطلاع درستی درمورد قواعد کیفی و اخلاقی موردتوافق کار پژوهشی و نگارش مقاله علمی ندارند. این تحقیق همچنین نشان می دهد که بسیاری از پاسخ دهندگان بیش از آنکه به انتخاب پاسخ «نمی دانم» علاقه مند باشند، پاسخ نادرست انتخاب کرده اند، حتی آنجا که به خاطر تخصصی بودن پرسشِ طرح شده، از بسیاری از افراد توقع نمی رود که پاسخ درست را بدانند.
دانشگاه و فرهنگ روزمره شهر؛ اهمیت زیبایی شناسی در خدمات داوطلبانه دانشکده های شهرسازی به مردم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر خدمات دانشگاهی بیشتر به دولت، تجارت، و فناوری گرایش یافته و از فرهنگ و جامعه دور شده است. در عین حال، در محیط اقتصادی ایران، خدمات تجاری نیز رضایت بخش نبوده است. در چنین شرایطی، خدمت رسانی داوطلبانه، هم زمان با آموزش و پژوهش، می تواند از تضعیف نقش و جایگاه اجتماعی فرهنگی دانشگاه ها جلوگیری کند. این مقاله، بخشی از تلاش در راستای نهادینه کردن خدمات همراه با آموزش در مقطع تحصیلات تکمیلی رشته شهرسازی دو دانشکده در تهران است. این تلاش باوجود موفقیت در همراه کردن دانشجویان و یک سازمان وابسته به دستگاه های اجرایی، رضایت استادان همکار را به دست نیاورد. مقاله پس از یادآوری بنیاد عمل باور خدمات دانشگاهی نشان می دهد که اگرچه نظریه های متناسب با این مبنا در شهرسازی شکل گرفته است، ولی کاربرد آن ها نیازمند تعامل متوازن فرهنگی با مردم است و ریشه عدم اقبال استادان را باید در فرهنگ سازمانی دانشگاه برای تعامل جست. برای بررسی موضوع، کارگاهی با حضور متخصصان شهرسازی، نشانه شناسی، و آموزش عالی، و نمایندگانی از مطبوعات و سمن ها برگزار شد و مصاحبه های تکمیلی ای با برخی استادان و مدرسان یک دانشکده انجام دادیم. مقاله حاضر با روایت پژوهی در این گفتارها، به کمک یک چارچوب نظری مربوط به تعامل اجتماعی دانشگاهیان، نتیجه می گیرد که فرهنگ آموزشی پژوهشی رشته، دست کم در دانشکده موردنظر، به وجه زیبایی شناختی تعامل مردم سالار کم توجه است و با وجود ترویج نظرات انتقادی، درعمل، به ساختار سازمانی محدود است و مهارت اندکی برای کنشگری دارد. مقاله، ضمن ارائه سرنخ های یک روایت سازمانی مردم سالارِ جایگزین، پیشنهاد می کند، در رشته های دیگر نیز به تعامل زیبایی شناختی توجه شود.
تحلیل جامعه شناختی روندهای مؤثر بر شکل گیری ایده انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها و شناسایی اسلوب های بیانی آن تا مقطع غلبه گفتار اسلامی کردن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد بررسی چگونگی وقوع رخداد انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها( 63 1359) تا مقطع تفوق گفتار اسلامی کردن است. نکته مهم، تاریخی بودن ایده انقلاب فرهنگی در دانشگاه هاست: این ایده محصول یک نقطه زمانی مکانی معین نیست بلکه محصول شرایط تاریخی مواجهه و زیست نیروهای انقلابی با تجربه های متکثر و گاه متعارضی نظیر انقلاب فرهنگی در چین و انقلاب سفید ایران و جنبش های جدید فرهنگی اروپا یا بازخوانی بعثت فرهنگی پیامبر اسلام(ص) و نیز درتقابل با برخی رویه های فرهنگی نظیر فرهنگ طاغوتی یا فرهنگ استعماری در دوره پهلوی است. مقاله نشان می دهد که براساس شرایط پیش گفته، همه نیروهای سیاسی و اجتماعی درگیر در انقلاب اسلامی با تحول در دانشگاه توافق داشتند و همگی در مقطع اولیه پس از انقلاب اسلامی(یا قبل از آن) فعالیت هایی را برای دگرگونی در وضعیت دانشگاه علم آغاز کرده بودند. وقوع انقلاب موجب شد تا امکان پیگیری و تحقق این ایده فراهم شود. به علاوه با آشکارشدن اختلاف نظر نیروهای درگیر در انقلاب بر سر ماهیت و ساختار نظم سیاسی جدید در مرحله مابعد انقلاب، و تبدیل دانشگاه به ابژه سیاسی نیروهای مخالف و متعارض، پیدایی مناقشه جدایی طلبی قومی، تسخیر سفارت آمریکا، آغاز جنگ تحمیلی، و به خصوص تغییر رفتار برخی گروه ها از کنش گری سیاسی به رفتار نظامی و تروریستی به ویژه در سال های 59 و شصت، عملاً گفتار اسلامی کردن غلبه یافت و گفتارهای رقیب از رخداد انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها کنار رفت یا در حاشیه قرارگرفت. در این مقاله از شیوه میشل فوکو برای تباریابی و تحلیل مبدأ استفاده می شود.
«اخلاق مسئولیت» و سیاستگذاری دین در دانشگاه؛ تحلیل «سند دانشگاه اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چهل سال اخیر، درباره «غیرعملی بودن»، «عدم مشروعیت» و «ناکارآمدی» سیاستگذاری دین در دانشگاه، به علل و دلایل متعددی اشاره شده است. مقاله حاضر بدون کم اهمیت جلوه دادن علل و دلایل مذکور، ضعف «اخلاق مسئولیت» نهاد سیاستگذاری را پررنگ یافته، معتقد است بسیاری از سوء ظن ها، نارضایتی ها و مخالفت ها و از دیگرسو، ناکامی های اسلامی سازی دانشگاه ها، ناشی از ضعف اخلاق مسئولیت نهاد سیاستگذاری است. نگارنده با طرح یک پرسش اصلی و شش پرسش فرعی، به روش قیاسی و استقرایی، به تحلیل کیفی مضمون سند دانشگاه اسلامی (مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی سال 1392) پرداخته، نشان خواهد داد سیاستگذاری دین در دانشگاه بر پایه «اخلاق مسئولیت» تدوین نشده است. اما این که سند مذکور بر پایه «اخلاق باور» تنظیم شده است یا نه، مستلزم بررسی مستقل دیگری است.
تبادلات بینافرهنگی در بین المللی شدن آموزش عالی؛ تجارب دانشجویان دکتری خارجی شاغل به تحصیل در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله توصیف و تفسیر تجارب زیسته دانشجویان دکتری خارجی شاغل به تحصیل در ایران از زندگی و تحصیل است. چالش ها و دشواری هایی که دانشجویان دکتری خارجی با آن مواجه می شوند، می تواند در شکل گیری هویت دانشگاهی و احساس تعلق آنان به اجتماع علمی و معرفتی و نیز فرهنگی که در آن تحصیل می کند مانع به وجود آورد. خاستگاه نظری پشتیبان این موضوع در مباحث مرتبط با «مبادلات دانشگاهی» و «مطالعات دوره دکتری»، به عنوان مباحث مهم و مرتبط با بین المللی شدن آموزش عالی است. روش تحقیق به شیوهٔ مردم نگاری است و اطلاع رسان های این پژوهش یازده دانشجوی دکتری از کشورهای افغانستان، لبنان و هند در رشته ها و دانشگاه های مختلف بودند که به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. طرحواره مفهومی مک آلپاین و نورتن (2012) برای فهم کلیت تجارب دانشجویان به کار گرفته شد. تجارب زیستهٔ دانشجویان با مد نظر داشتن سه بافت الف) رشته ای/گروه آموزشی؛ ب) نهادی؛ و ج) اجتماعی/فرااجتماعی، تفسیر شد. این بافت های تو در تو امکان شناخت لایه ها و پیچیدگی های زندگی و تحصیل دانشجویان خارجی در ایران را فراهم آورد. یافته های پژوهش ذیل نُه مقوله توصیف و تفسیر شد. نتایج حاکی از آن است که به رغم آنکه تجارب زیسته این دانشجویان از تحصیل در کشورمان در کل منفی نبوده است، اما در مجموع به گونه ای نبوده است که توانایی گفتگوی بین فرهنگی و تلفیق فرهنگ کشور میزبان در کلیت تجارب آنان را فراهم آورد یا آنان را در مسیری کم تنش و ملایم برای تکوین هویت آکادمیک شان هدایت کرده باشد.
مسئله ترس از موقعیت سیاسی در دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مسئله تجربه ترس از رویارویی با موقعیت سیاسی در دانشگاه می پردازد. دانشگاه ایرانی از ابتدای تأسیس خود تا به امروز همواره با موقعیت و گفتمان سیاسی حاکم درگیر بوده است. در پژوهش هایی که پیرامون این مسئله انجام شده است بیشتر رویکرد تاریخی در نظر گرفته شده و تاکنون بررسی عمیق و کیفی مناسبی در این زمینه در دوران معاصر صورت نگرفته است. به این ترتیب، بررسی موقعیت سیاسی در دانشگاه با مقتضیات زمان حال پیوند می خورد. پژوهش حاضر بعد از رخداد 1388، و برخوردهای امنیتی که با دانشجویان شد، انجام گرفت. بنابراین، برای دانشجویان، تجربه موقعیت سیاسی با رجوع به وقایع آن دوران با ترس و سرخوردگی همراه است. به همین منظور، با بررسی سه دانشگاه امیرکبیر، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، و دانشکده پزشکی دانشگاه تهران به بررسی مفهوم ترس از موقعیت سیاسی در دانشگاه پرداخته ایم. پنجاه مصاحبه از دانشجویان فعال سیاسی، از طیف های مختلف، و غیرفعال گرفته شده است و در تلاش بوده ایم به پرسش های «مفهوم ترس از موقعیت سیاسی برای دانشجویان چگونه معنی پیدا می کند؟» و «دانشجویان فعال سیاسی چگونه با آن روبه رو شده اند؟»، پاسخ دهیم. در نتیجه گیری آمده است که خانواده ها مهم ترین منبع ایجاد ترس برای فرزندان به منظور دورکردن آنان از موقعیت های سیاسی اند. خانواده ها نگران آینده فرزند خود برای یافتن کار و ادامه تحصیل اند. بنابراین، دانشجویان هم، در طول زندگی روزمره خود، در دانشگاه به یکدیگر نسبت به کنش سیاسی هشدار می دهند. اما دانشجویانی که از دروازه ترس عبور، و درگیری با موقعیت سیاسی را تجربه کرده اند، همانند غربالی برای ترغیب و برانگیختن دانشجویان برای عبور از ترس خود در برابر موقعیت سیاسی عمل می کنند.
کاربست روش تحلیل گفت وشنود در ارتباطات میان فردی؛ تحلیل ارتباطی گفت وگوی کندوکاومحور دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفت وگو به مثابه یک کنش مهم ارتباطی، ازجمله موضوعاتی است که در رشته علوم ارتباطات کمتر به آن توجه شده است و اغلب پژوهش های انجام شده، مربوط به حوزه ارتباطات جمعی بوده اند. دراین میان، انجام پژوهشی در حیطه ارتباطات انسانی و میان فردی، با نگاه موردی و خُرد روش کیفی که در پی فهم و توصیف واقعیت ناب باشد، در حوزه پژوهش های علوم ارتباطات، مهجور است؛ ازاین رو، هدف این پژوهش، مطالعه نحوه تعامل کلاسی در جلسه های گفت وگومحورِ کلاس درس، به منظور مشخص کردن ساختار، ابعاد، و مؤلفه های گفت وگوی کندوکاوی است. تحلیل گفت و شنود، ترتیب انجام کار، سازماندهی، و نظم کنش های اجتماعی را که بخشی از تعاملات روزمره هستند، با روشی استدلالی و در گفتن ها و شنیدن های اعضای جامعه مطالعه می کند؛ بنابراین، یکی از نتایج اصلی تحقیقِ با روش تحلیل گفت وشنود، شناسایی این نظام با الگوهای زنجیره ای است که در حین تعامل، به رفتارهای شفاهی ساختار می بخشد. تحلیل گفت وشنودهای کلاس درس تفکر نشان می دهد، ساختار کلی این گفت وگوها پیش برنده است، به این معنا که هنگامی که ایده ای در پاسخ به یک پرسش بیان می شود، شرکت کنندگان، خود را ملزم به واکنشِ «موافقت» یا «مخالفت» با آن ایده می دانند. این واکنش اغلب، سبب تصحیح و تکمیل ایده اولیه یا شفاف کردن آن می شود. افراد، بین ایده های مطرح شده پیوند برقرار کرده و استنباط خود را از روند بحث مطرح می کنند. این نوع گفت وگو، نه تنها موضع گیری های فکری خوب را می طلبد، بلکه مستلزم تعهد به نتیجه یابی و جهت گیری منطقی است.
ساخته شدن «خود» در زیست جهان دانش آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش که اصلی این مقاله، چه گونگی فرایند ساخته شدن «خود» در دوره ی دانش آموزی است. در اغلب پژوهش ها که «ساخته شدن خود» را همان فرایند جامعه پذیری می دانند، نقش فعال خود دانش آموز در این فرایند نادیده مانده است. یافته های پژوهش حاضر نشان داد برنامه ریزی های کارگزاران جامعه پذیری فقط بخشی از زیست جهان دانش آموزی را می سازند که در این جا به آن «خرده جهان برنامه» می گوییم. اما بخشِ به همان اندازه مهم دیگری وجود دارد که در این جا «خرده جهان بازی» می خوانیم که در پژوهش های پیشین کم تر به آن توجه شده. بازی، فعالیتی است که برای خود – نه به دلیلی غیر از خود – انجام می شود؛ و خرده جهان بازی جایی است که دانش آموز، خارج از کنترل برنامه های از پیش طراحی شده، آزادانه خود را بروز می دهد. انواع شیطنت های کودکانه از قبیل دعواهای کودکانه، شیطنت در سر کلاس، گریز شیطنت آمیز از مدرسه، و تقلب کردن از سر شیطنت، نمونه هایی از فعالیت های این خرده جهان هستند. خود (self) دانش آموز، بیش از هر جا در خرده جهان بازی ساخته می شود؛ چرا که در این خرده جهان است که دانش آموز امکان بروز آزادانه، فعالانه و خلاقانه ی خود را دارد. (در برابر خرده جهان برنامه که دانش آموز در آن بیش تر منفعل، اثرپذیر و تحت کنترل است). به این ترتیب زیست جهان دانش آموزی ترکیبی از دو خرده جهان بازی و برنامه است و در دیالکتیک میان بازی برنامه ساخته می شود؛ دیالکتیکی که متناظر است با دیالکیتک عمل نظر، فعالیت انفعال، خلاقیت حافظه، فرستنده گیرنده و مبدأ مقصد. فرایند ساخته شدن خود در این دیالکتیک هم زمان فرایند ساخته شدن جامعه نیز هست.