فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۶۴۱ تا ۹٬۶۶۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
عقلانیت و کنش، واژه هایی هستند که از حیث انتزاعی، به معنای برخاستگی از عقل و اراده اند، اما از حیث انضمامی، مبتنی بر چگونگی نگاه به ماهیت و قوای إدراکی و حرکتیِ انسان، معنای خاص خود را پیدا می کنند. بر همین اساس، در تحلیل وِبر، عقل و کُنش، به روش و عمل برآمده از عقل عملی خودبنیاد و عقلانیت کُنش اجتماعی، نیز به داشتن محاسبه ریاضی وار برای دست یابی به اهداف زندگی، تقلیل و جامعه غربی، جامعه ای عقلانی و در عین حال، مبتلا به بحران معنویت دانسته شده است. اما حکمای اسلامی، مبتنی بر نگاه خود، به ماهیت و قوای انسان، عقل را به معنای ظرفیت ادراک معانی؛ و کُنش را نیز منبعث از إراده برخاسته از قوه شوقیه متاثر از قوا وگرایشات نفوس سافل و عالی انسان می دانند؛ بنابراین، عقلانیت کُنش اجتماعی را به معنای مبتنی کردن کُنش های اجتماعی، بر ظرفیت ادراک معانی مجرد، در مراتب و مصادیق مختلف آن، تعریف و رعایت روش و محاسبه منطقی در کُنشِ اجتماعی را تنها یکی از معیارهای عقلانی بودن در نظر می گیرند و از این حیث، جامعه را نیز دچار بحران معنویت نمی کنند.</span>
مطالعه کیفی فرایند نقش آفرینی تلگرام بر روابط عاطفی زوجین 40- 15 سال شهر بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه نقش شبکه اجتماعی بر روابط عاطفی زوجین 40-15 ساله شهر بروجرد در استان لرستان با استفاده از طرح کیفی و به روش داده بنیاد انجام شده است. داده یا جامعه موردمطالعه این پژوهش افراد متأهل 40-15 ساله شهرستان بروجرد استفاده کننده از شبکه تلگرام هستند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه به عمل آمده با 31 نفر از زوجین مورد تحلیل قرار گرفت. براساس بیان مدل نتایج نشان داد که : متغیرهای زمینه ای سن، جنس، تحصیلات، شغل، مدت ازدواج، تعداد فرزندان و ...، اعتیاد به تلگرام میزان، نوع، استمرار، ازدواج سنتی، اختلاف سنی زیاد با همسر، ازدواج زودهنگام، خواستگاری سنتی و پایگاه اقتصادی-اجتماعی، در تأیید این مفاهیم به عنوان بستر حاکم منظور راهبردهای اتخاذشده از سوی زوجین در رابطه با تلگرام است ؛ که افراد در اثر کمبودهای زندگی خود و همچنین جذابیت های تلگرام، به عضویت این شبکه درآمده و سپس تحت شرایطی همچون اعتیاد به تلگرام، پایبندی به هنجارها، ا ازدواج سنتی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی اقدام به شکستن هنجارهای زناشویی در فضای آزادانه تلگرام می نماید. در نتیجه زوجین پس از مدتی دچار تنش در رابطه عاطفی میان خود و همسرش می شوند.
بررسی تأثیر به کارگیری مکانیک های بازی پردازی بر موفقیت طرح های جمع سپاری در حکمرانی الکترونیکی؛ مورد مطالعه، مشارکت شهروندان شهرکرد در زیباسازی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
131 - 154
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، حکمرانی الکترونیکی و جمع سپاری که یکی از مؤلفه های اساسی آن است نیز مورد توجه بسیاری از دولت ها قرار گرفته است. به منظور ترغیب و ایجاد انگیزه در شهروندان برای مشارکت در طرح های جمع سپاری، تکنیک ها و مکانیک های بازی پردازی به عنوان راهکاری مؤثر پیشنهاد شده اند. با وجود این، تاکنون پژوهش چشمگیری در این مورد انجام نشده و این موضوع به طور کاربردی بررسی نشده است. هدف مقاله حاضر، بررسی رابطه میان انگیزه های بیرونی و درونی شهروندان و مشارکت در طرح های جمع سپاری است. جامعه آماری این مقاله، شهروندان شهرکرد بوده اند که تعداد 215 پرسش نامه، به صورت تصادفی در بین آن ها توزیع و جمع آوری شده است. تحلیل داده ها براساس مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بین انگیزه های بیرونی و مشارکت در طرح های جمع سپاری، رابطه معناداری وجود ندارد. از سوی دیگر، رابطه مثبت و معنادار میان انگیزه های درونی و مشارکت در طرح های جمع سپاری تأیید شد.
تحلیلی کیفی از بزهکاری یقه سفیدها: فهم زمینه ها و انگیزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
217-238
حوزههای تخصصی:
جرایم یقه سفیدها، صرف نظر از مناقشات نظری پیرامون مفهوم آن، برای نظریه های جرم شناسی، چالشی نظری به همراه داشته است. جرم شناسیِ مبتنی بر نظریه های ساختار اجتماعی قادر به تبیین این گونه از جرایم نبودند؛ زیرا علت اصلی جرم را در عوامل مرتبط با ساختارهای اجتماعی جستجو می کردند؛ در حالی که در این گونه از جرایم، مجرمان افرادی کاملاً بهنجار، تحصیل کرده و همنوا با هنجارهای اجتماعی به نظر می رسیدند. هرچند ساترلند تلاش نمود تا در قالب نظریه عمومی جرم، تمام انواع جرایم را تحلیل نماید اما هنوز این پرسش وجود دارد که آیا جرایم یقه سفیدها مستلزم نظریه اختصاصی است یا با نظریه های موجود می توان این جرایم را تحلیل نمود. این مقاله، از رهگذر روش تحلیل محتوای کیفی به دنبال بررسی زمینه ها و انگیزه های این گونه از جرایم است. موردِ مطالعه در این مقاله شامل نوزده پرونده ای است که در رابطه با ارتکاب این جرایم در دادگاه های شهر تهران تشکیل شده است. براساس این مطالعه عوامل مختلفی ازجمله فرصت، دسترسی به آماج، نیاز، فشار، عذرها و توجیهات عقلانی، اعتماد، خرده فرهنگ های شغلی و احتمال ضعیف کشف جرایم ازجمله عوامل مؤثر در ارتکاب این گونه از جرایم هستند. یافته ها نشان داد جرایم یقه سفیدها جرم مردان ه ای است که توسط افراد بدون سابقه مجرمانه و در دوران میان سالی ارتکاب می یابد؛ به عبارت دیگر جرمِ مردانِ میان سالِ بدون سابقه. وجود فرصت در ساختارهای سازمانی و شغلی، خرده فرهنگ های شغلی و دسترسی آسان به آماج در سطح سازمانی، وجود عذرها و توجیهات عقلانی در سطح فردی، در کنار وجود فشار در محیط اجتماعی و احتمال ضعیف کشف جرایم در سطح کلان از زمینه ها و انگیزه های ارتکاب چنین جرایمی است.
تبیین جامعه شناختی رابطه هوش فرهنگی و مدارای اجتماعی بین شهروندان شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزیستی مسالمت آمیز انسان ها در اجتماعات گوناگون، از دغدغه های دیرینه اعضای جامعه بوده است و همواره انسان ها سعی کرده اند برای بهبود روابطشان در حد امکان با افکار و سلیقه های فرهنگی متفاوت کنار بیایند. اینگونه کنارآمدن و مدارا نسبت به همدیگر از مؤلفه های گوناگونی ازجمله هوش فرهنگی تأثیر می گیرد. پژوهش حاضر رابطه میان هوش فرهنگی و مدارای اجتماعی را بررسی کرده است. این پژوهش به روش پیمایشی با نمونه ای 400 نفری از ساکنان شهر یاسوج به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه هوش فرهنگی استاندارد ارلی و انگ (2003) و پرسش نامه محقق ساخته مدارای اجتماعی بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار Amos و با فن مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج نشان دادند میزان تأثیر هوش فرهنگی بر مدارای اجتماعی 34/0 است و هوش فرهنگی ۱۲ درصد واریانس متغیر مدارای اجتماعی را تبیین می کند.
شعارهای تبلیغاتی پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر بجنورد: کشف و فهم پیام های ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محتوای اقلام تبلیغاتی نامزدهای انتخابات شوراهای اسلامی شهر، که شهر را در جای شهروند درک کرده اند، پیام های ارتباطی آشکار و پنهانی از چگونگی انجام دادن کارها توسط مدیریت شهری در شهر دارد؛ بنابراین، در این نوشتار کوشیده شده است با استفاده از روش تحلیل محتوای تلفیقی (کمّی و کیفی)، اهداف کلان و مضامین استراتژیک مکنون در محتوای اقلام تبلیغاتی نامزدهای پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر بجنورد از چهار منظر کارت امتیازی متوازن، کشف شود. یافته ها نشان می دهند از 1175 شعار تبلیغاتی، به لحاظ فراوانی به ترتیب، منظر شهروند (64 درصد)، فرایندهای داخلی (68/20 درصد)، مالی (36/9 درصد) و یادگیری و رشد (96/5 درصد)، بیشترین و کمترین مفاهیم موجود در محتوای متنی اقلام تبلیغاتی را به خود اختصاص داده اند. مضامین استراتژیک مکنون در شعارهای تبلیغاتی به ترتیب، «تأمین نیازهای فضایی و مکانی شهروندان به طور متعادل و متوازن»، «عدالت در منابع و منافع مالی»، «برنامه اجرایی همسو با شهر و شهروند» و «ارتقای سرمایه های فکری» برحسب چهار منظر شهروند، مالی، فرایندهای داخلی و یادگیری و رشد است.درمجموع، مقدار بیشتر فراوانی داده ها در منظر شهروند (64 درصد) ممکن است ناشی از رفتار انتخاباتی معمول برای جذب نظر رأی دهندگان باشد؛ اما همچنین طرح مسئله از منظر مشکل در نسبت با عملکرد شهرداری و شورای شهر نیز است؛ مبنی بر اینکه فرایندهای داخلی، که عملیات اصلی اجرای استراتژی های منظرهای شهروند و مالی در آن اتفاق می افتد، به علت همسو نبودن با شهر و شهروندان، نتوانسته اند به الزامات شهر و خواسته های شهروندان، پاسخ لازم و کافی بدهند.
استخراج مدل مدیریت ارتباطات سازمانی در بستر شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۴
103 - 126
حوزههای تخصصی:
محققین زیادی بر اهمیت ارتباطات سازمانی تاکید داشته اند و این مفهوم در حوزه های مختلف بررسی شده است؛ اما در سال های اخیر، ظهور و افزایش علاقه مندی به شبکه های اجتماعی، ارتباطات سازمانی را به عرصه جدیدی وارد نموده است. در مطالعه حاضر با تمرکز به نقش شبکه های اجتماعی در برهم زدن ارتباطات سنتی در سازمان های دولتی، مدلی در زمینه مدیریت ارتباطات ارائه شده است. نخست با نمونه گیری نظری، مصاحبه های فردی انجام شد. مصاحبه ها به روش تحلیل تم به کمک نرم افزار مکس کیو دی ای تحلیل شد. شش متغیر، ارتباطات سازمانی اثربخش، سرمایه شناختی، سرمایه ارتباطی، تقویت ارتباطات گروهی، تقویت ارتباطات بین فردی و اختلال در ارتباطات احصا گردید که جمعا 25 بُعد به دست آمد؛ سپس به کمک خبرگان به روش دلفی مدل طرح گردید. این مدل نه تنها مبنایی برای شناخت ارتباطات و مدیریت ارتباطات مبتنی بر رسانه است بلکه تا حد زیادی در ساخت نرم افزارهای ارتباطی داخلی سازمان ها یاری می کند.
تحلیل محتوای اپلیکیشن های موبایلی سلامت محور ایرانی برای سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۷
106 - 136
حوزههای تخصصی:
پیر شدن جمعیت پدیده ای فراگیر است که تعداد زیادی از کشورها را درگیر خود کرده و تعداد دیگری نیز تا چندی دیگر با آن مواجه خواهند شد. فناوری های نوین ارتباطی، ابزارهایی هستند که می توانند برای بالا بردن کیفیت زندگی جمعیت رو به رشد سالمندان مورد استفاده قرار بگیرند. امروزه اپلیکیشن های فراوانی با هدف کنترل سلامتی، درمان بیماری، آگاهی بخشیدن در خصوص سبک زندگی سالم و انگیزه بخشیدن به سالمندان برای داشتن رفتارهای سلامت محور، طراحی و از طریق بازارهای سیستم های عامل مختلف برای تلفن های همراه عرضه شده اند. در کشور ما نیز با گسترش استفاده از تلفن همراه هوشمند در بین اقشار و طبقات مختلف و گروه های سنی گوناگون، به این جنبه از امکانات تکنولوژی توجه شده است. در این پژوهش، رویکرد اپلیکیشن های موبایلی ایرانی مخصوص سالمندان نسبت به موضوع سلامتی این گروه، از طریق روش تحلیل محتوای کمی، مورد ارزیابی قرار گرفت. 4 اپلیکیشن از میان 36 اپلیکیشن سلامت محور ایرانی مخصوص سالمندان انتخاب شد و مطالب آنها از طریق نمونه گیری تصادفی و با استفاده از دستورالعمل کدگذاری مرکب از دو نمونه ی خارجی و نمونه ی طراحی شده توسط پژوهش گر مورد بررسی قرار گرفتند. از نتایج این پژوهش می توان به این اشاره کرد که رویکرد این اپلیکیشن ها به سلامت سالمندان، بیشتر بر محور درمان است تا پیشگیری. محتوای این اپلیکیشن ها بیشتر جنبه ی آگاهی بخشی و مستعدکنندگی رفتار سلامت محور دارد تا فعال سازی و تقویت کنندگی آن. دیگر نتیجه ی این پژوهش این است که این اپلیکیشن ها از نظر فراهم کردن امکانات فنی برای استفاده ی سالمندان (مانند رنگ پس زمینه، اندازه فونت، راهنمای استفاده و ...) مناسب نیستند.
بررسی رابطه شبکه های اجتماعی مجازی و گرایش به ناهنجاری های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
135 - 160
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گسترش رسانه های نوین در دهه های اخیر که فرهنگ جدیدی را برای جوانان به همراه آورده است، موجب تغییر و دگرگونی در فرهنگ و زمینه های پایبندی به ارزش ها، نهادها، سبک زندگی و نظایر آن گردیده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گرایش به ناهنجاری های اخلاقی با تأکید بر شبکه های اجتماعی مجازی می باشد. روش شناسی: روش انجام این پژوهش پیمایشی و تکنیک مورد استفاده پرسشنامه می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه جوانان شهر تهران می باشند که از بین آن ها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 400 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و مطالعه بر روی آن ها انجام شد. یافته ها: گرایش به ناهنجاری های اخلاقی بر حسب مؤلفه هایی همچون پایگاه اجتماعی- اقتصادی، جنسیت، وضعیت تأهل و میزان تحصیلات متفاوت می باشد. همچنین یافته های حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای مستقل پژوهش (عضویت در شبکه های اجتماعی مجازی، میزان فعالیت در شبکه های اجتماعی مجازی، نوع استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی) به میزان (32/0) گرایش به ناهنجاری های اخلاقی جوانان شهر تهران را تبیین می کنند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که گرایش به ناهنجاری های اخلاقی در بین جوانان شهر تهران متوسط رو به بالا می باشد. جوانانی که در شبکه های اجتماعی مجازی عضویت دارند و استفاده صحیحی از این فضا نمی کنند بیش تر در معرض گرایش به ناهنجاری های اخلاقی قرار دارند.
بررسی شیوه های پیشگیری وضعی از وقوع سرقت احشام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
1 - 24
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرقت احشام جزء جرایمی است که امنیت عمومی را به مخاطره انداخته و به احساس امنیت عمومی، آرامش ذهنی و سلامت افراد آسیب می رساند. این پژوهش به منظور بررسی شیوه های پیشگیری وضعی از وقوع سرقت احشام در شهرستان بندرگز انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- پیمایشی می باشد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری هم اهالی 17 روستا و فرماندهان نیروی انتظامی در شهرستان بندرگز، دامداران، شوراها، کارشناسان جهاد کشاورزی و اتحادیه دامداران می باشند، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه که 183 نفر می باشد. پس از جمع آوری اطلاعات داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار spss در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی به صورت جداول توزیع فراوانی، ضریب همبستگی استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد، پیشگیری محیطی (متغیر مستقل) و مؤلفه های آن بر سرقت احشام تأثیر دارد. بیش از 50 درصد از اعضای جامعه اعتقاد به تأثیر زیاد گویه ها (افزایش زحمت، افزایش خطر، کاهش منافع ناشی از جرم، کاهش تحریک و حذف بهانه ها) بر پیشگیری از سرقت احشام دارند. نتیجه گیری: نتایج تبیینی نیز گویای این واقعیت است که بین شیوه های پیشگیری وضعی و سرقت احشام رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تبیینی نشان می دهد که؛ شیوه های پیشگیری وضعی32 درصد از تغییرات مربوط به سرقت احشام را تبیین می کند، که نشان دهنده نتیجه مثبت و ارزشمند اقدامات کلانتری پیرامون پیشگیری از سرقت احشام با محوریت پیشگیری وضعی بوده است.
تبیین جامعه شناختی رابطه مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
219 - 254
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف رابطه میان مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی در سال 1396 تبیین شد. روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی در سال 1396 به تعداد 1196 نفر بود. جهت تعیین نمونه آماری با استفاده از روش تصادفی نسبتی و با بهره گیری از فرمول کوکران 291 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوایی استفاده شد که مورد تأیید قرار گرفت. همچنین جهت سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که برای رفاه ذهنی 95/0 و برای مدرنیته 92/0 بدست آمد. در تدوین چارچوب نظری رفاه ذهنی از نظریه دورکیم و گیدنز برای شادی و نظریه فیلیپس برای کیفیت زندگی و برای مدرنیته از نظریه گیدنز استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد: بین مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد؛ شاخص های مدرنیته به میزان 17 درصد رفاه ذهنی کارکنان را تبیین می کنند که بیشترین سهم را جامعه پذیری مدرن با 392/0 = β و پس ازآن عناصر هویتی مدرن با 247/0 = β و سبک زندگی مدرن نیز با 194/0- = β داشتند.
اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
505-518
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل مدارس شهر گنبد کاووس انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش دانش آموزان متاهل مدارس بزرگسال شهر گنبد کاووس بودند. 30 دانش آموز بر اساس نمره یک انحراف معیار بالاتر از میانگین در مقیاس پشیمانی از انتخاب همسر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل واگذار شدند. شرکت کننده ها، مقیاس پشیمانی از انتخاب همسر را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش ایماگوتراپی به مدت 90 دقیقه دو بار در هفته شرکت کردند. تحلیل کووایانس نشان داد که آموزش ایماگوتراپی منجر به کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل در مرحله پس آزمون و پیگیری شده است (001/0 ≥ P). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش ایماگوتراپی یک روش مناسب برای کاهش پشیمانی از انتخاب همسر دانش آموزان متأهل است.
حافظه و دین در ایران؛ تحولات و چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) پاییز ۱۳۹۸ شماره ۸۶
41 - 77
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تحول در الگوهای حافظه ایرانیان (با تأکید بر تجربه دیداری شان) تبیین و نقش مناسبات قدرت در آن تحلیل خواهد شد. بدین منظور از انواع تکنولوژی های حافظه ای (شفاهی، سواد (چاپ) و دیجیتالی (الکترونیک)) و تأثیر آن در به وجود آمدن اکولوژی های حافظه ای در دوره های مختلف (پیشامعاصر، معاصر و امروزی) سخن به میان خواهد آمد. سپس، با تکیه بر رویکرد و روش "تحلیل فرهنگی"، نقش مناسبات قدرت در تولید، انباشت و انتقال حافظه های دینی (یا اطلاعات، دانش ها و مناسک دینی) ایرانیان تحلیل می گردد. نشان داده خواهد شد با گذار به دوران معاصر قدرت عاملیّت و بازیگری ایرانیان در حافظه های دینی شان از عامه مردم به نفع نخبگان و دولت تغییر پیدا می کند. درواقع، استدلال این است که در دوران معاصر قدرت تولید و بازتولید ایرانیان درزمینه بازتعریف جایگاه دین در حافظه شان کاهش یافته و در عوض نقش ساختارهای معاصر (همچون سواد)_از خلال تولید حافظه های کلان نخبه گرایانه و نیز دولت- افزایش یافته است. باوجوداین، همان طور که اشاره خواهد شد با ظهور تکنولوژی های حافظه ای دیجیتال (الکترونیک) در تولید، ذخیره و انتقال دانش ها و حافظه های دینی به نظر می رسد اکولوژی حافظه ای ایرانیان یک بار دیگر دگرگون شده و ازاین رو، کلان حافظه ها (ی دینی) جای خود را به حافظه های متکثر می دهند و نقش قدرت عامه ایرانیان در حافظه دینی شان در حال احیا شدن است.
نقش دولت تمدنی و کنش گری در تاب آورسازی جامعه ایرانی در مقابل عدم قطعیت های آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
1 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف: تقویت دولت تمدنی ایران از طریق تاب آورسازی و استحکام درونی جامعه و تقویت مجدد جامعه از طریق استحکام درونی و امکان تکیه بر قابلیت های داخلی دولت تمدنی است. در این تحقیق، پایدار سازی جامعه در مقابل بحران های ناشناخته ی آینده از طریق سیاست گذاری های انطباقی و ایجاد ظرفیت های تاب آوری برای گذار از بحران های آینده مورد بررسی قرار می گیرد. روش: در این پژوهش از رویکرد تحلیلی توصیفی و مصاحبه های عمیق استفاده شده است. برای گردآوری اطلاعات از اسناد و متون و همچنین مصاحبه با خبرگان به صورت فردی و جلسات گروهی از طریق نمونه گیری اشباع نظری استفاده شده است. یافته ها: وابستگی به مسیر در حوزه سیاست گذاری عمومی مهم ترین مسئله پیش روی دولت تمدنی و جامعه ایرانی در بُعد داخلی است. بنابراین از منظر به چالش کشیدن استحکام درونی و تکیه بر داخل ، وابستگی به مسیر در سیاست گذاری عمومی مهم ترین مسئله دولت تمدنی ایران به شمار می رود. نتیجه گیری: برای خروج از وابستگی به مسیر در حوزه سیاست گذاری عمومی ، سیاست گذاری عمومیانطباقی باید مورد توجه دولت و نهادهای کلان و بلندمدت از قبیل مجلس شورای اسلامی و... قرار گیرد. در این تحقیق چرخه انطباقی برای سیاست گذاری عمومی برای تاب آورسازی مطرح شده است. در این چرخه پنج زیرسیستم زیرساخت ها ، زیست محیطی ، اقتصاد ، تاریخی ، اجتماعی و فرهنگی ، و سیاسی و حکمرانی برای اعمال تبدیل های راهبردی به منظور تغییر جهت تدریجی ریل سیاست گذاری های عمومی مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی شاخص های عفاف در زنان چادری سریال های تلویزیونی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیستم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
31 - 56
حوزههای تخصصی:
عفاف و حجاب از آموزه ها و دستورات دینی اند که آشنایی افراد با معیارها، الگوها و احکام مرتبط با آنها در فرایند جامعه پذیری دینی آنان صورت می پذیرد. در این فرایند، فرد با محتوا و معنای این آموزه ها آشنا می شود و آنها را در موقعیت ها و تعاملات زندگی روزمرّه خود بکار می گیرد. چادر به عنوان حجاب برتر مورد نظر دین مبین اسلام، یک پدیده فرهنگی در حوزه پوشش زنان است که در طول سالها در سیمای جمهوری اسلامی ایران به نمایش درآمده است. انتخاب این پوشش به طور معمول نشانه ای از تعهد و تقید فرد به موازین شرعی ازجمله در مراودات اجتماعی است. بنابراین، از زنان چادری به عنوان حاملان حجاب برتر بیش از دیگران انتظار می رود چارچوب های عرفی و شرعی پوشش و رفتار را در مواجهه با نامحرم رعایت کنند. این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش است که شاخص های عفاف چگونه در زنان چادری سریال های تلویزیونی ایرانی بازنمایی شده است. به این منظور شاخص های مذکور، پس از استخراج از احکام اسلامی، با استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی، در شخصیت های چادری 40 سریال از پربیننده ترین سریال های پخش شده از تلویزیون ایران در سال های پس از انقلاب اسلامی تحلیل شده اند. براین اساس، 107 شخصیت چادری این سریال ها، به صورت تمام شماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، از نرم افزار spss و آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکور) استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آنند که در سالهای پس از انقلاب اسلامی، زنان چادری نمایش داده شده در سریال های تلویزیونی، به رغم انتخاب حجاب برتر به عنوان پوشش بیرونی که خود معرّف سطحی از تعهد و تقید به مبانی دینی و اصول شرعی است، معیارهای عفاف اسلامی را در تعامل با افراد نامحرم رعایت نکرده اند و نحوه ارتباط، نگاه وگفت وگوی آنان با نامحرم و نیز زینت، مو و اندام آشکار آنها در برابر نامحرم، تفاوت معناداری با دارندگان سایر پوشش ها ندارد.
برآوردی از پیامدهای روندهای دینداری در آینده تبلیغ دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیستم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۵
235 - 262
حوزههای تخصصی:
برای تبیین شرایط تبلیغ دین در آینده، نیازمند مطالعه وضعیت آینده آن از طریق مطالعه روندهای اثرگذار بر آینده ایم. یکی از مهمترین روندهایی که بر تبلیغ دین اثر می گذارند، روندهای دینداری اند. در این مطالعه، با به کارگیری روش چرخ آینده و با تشکیل جلسات ذهن انگیزی نخبگان، پیامدهای احتمالی متفاوت و باواسطه روندهای اصلی تغییر دینداری بر آینده تبلیغ دین بررسی شده اند. چهار روند اصلی (افزایش گرایش به دین ورزی احساسی، رشد گزینش گری و ترکیب گرایی در دینداری، چالش های حاکمیت دینی و مطالبه و رواج الگوی درمانگرایی در دینداری) موجب خواهند شد اتفاقات متفاوتی در آینده تبلیغ دین رقم بخورد. در آینده، تبلیغ دین کارِ دشوارتری خواهد شد؛ نقش عموم مردم در آن بیشتر می شود و سازمان ها و نهادهای دولتی با چالشِ نقش در آن مواجه می شوند. تکثر در الگوها و روش های تبلیغی مشهود خواهد بود و نیاز به خلاقیت و مهارت های ابداع، محسوس می شود. اعزام مبلّغ، الگویی ناکارآمد تلقی می شود و گروه ها و مؤسسه های تبلیغی با چاشنی درآمدزایی و ارتباط بده بستان با مخاطبان، به سمت الگوهای جدیدی از تعامل پیش می روند. مبلّغان دین بیش از آنکه ارائه دهندگان اطلاعات دینی باشند، پاسخگویان به نیازهای عاطفی، عرفانی و معنوی مخاطبان خود و نیازمند مهارت های ارتباطی خواهند بود.
دیگریِ دینی در دیالکتیک ثبوت و نفی (خوانشی نظری- انتقادی از مواجهه سوژه و دیگری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال بیستم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
26 - 48
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به میانجیِ نقدی هستی شناسانه، برآنست تا رهاییِ دیگری (به مثابه ابژه) از تسلط سوژه را (گفتمان دینی مسلط) واکاود، اما هدف وارونه کردن این نسبت نیست، به بیانی دیگر نشاندن دیگری در جای سوژه و دیگری را بر سوژه مسلط کردن. بلکه هدف اساسی در این جا ارتباط بنیادین میان سوژه و دیگری است که ضرورت طرح این پروبلماتیک را پیش می کشد. مفاهیمی که از دل صورت بندیِ نظری (برگر، باختین، رانسیر) برآمده اند در کلیت خود بر چگونگی نسبت سوژه و دیگری استوراند. دیگری در این تلقی، ابژه ای در درون تکثری از ابژه های شناخت نیست که باید سوژه، آن را دریابد بلکه دیگری نیز واجد سوژگیِ خود (سوژه شناسنده) است که هر دَم به میانجیِ وضعیت های اجتماعی، تاریخی، سیاسی، فرهنگیِ خاصی آن را از کف داده یا از او سلب گشته است. بر این اساس نسبت تساهل دینی و پلورالیسم دینی با گفت وگومندی و بینامتنیت در بستر اجتماعی چیست؟ نسبت تساهل دینی با من از یک سو و دیالکیتک من با دیگربودگی در بستر اجتماعی چیست؟ آیا می توان از برابری رادیکال یا بازتعریف تقسیم امر محسوس رانسیری به مثابه میانجی ای ضروری یاد کرد؟ سپهر برابری رادیکال تا چه مرزی می تواند گسترده شود؟ آیا گفتمان مسلط دینی یا (پلیس به تعبیری رانسیری) مجالی برای سیاستِ (دیدارپذیری) دیگری خواهد داد؟ سیاستِ دیگری در مواجهه با گفتمان مسلط دینی یا پلیس از چه مکانیسم هایی می تواند بهره جوید؟پس از واکاوی منابع نظری و بهره گیری از روش اسنادی جهت توصیف و تحلیل ادبیات پروبلماتیک پژوهش، مدلی نظری/مفهومی از منطق درونی بحث استخراج شده تا امکان آشکارشدن پیچیدگیِ توصیف و تحلیل برآمده از صورت بندیِ بحث، فراهم گردد. در نهایت پژوهش برآن است تا نشان دهد که، خودآیینیِ سوژه ها (سوژه شناسنده کانتی)، مواجهه آن ها با اغیار را نه به گونه ای یک سویه و اقتدارگرایانه، بلکه آکنده از گفت وگو و گفت وگومندی می سازد (دیالوگ باختینی) که سوژه را ایستاده در تکثری از معانی و نشانه هایی قرار می دهد که او را به ساخت صورت بندی هایی منطقی از نمودگارهایی (فنومن) فرامی خواند که در بازار دین در برابر دیدگان او تجلی می یابند. سلسله مراتبی که دیگری را، به مثابه ابژه فاقد خودآگاهی، بر می سازد، واسازی گشته و دیگری نیز به مثابه سوژه، واجد شناخت ابژه های متکثری می گردد (سیاستِ رانسیری) که در این بازار عرضه می گردد.
سنخ شناسی گفتمان های سینمای دینی پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۸
101 - 145
حوزههای تخصصی:
پس از انقلاب اسلامی، یکی از حوزه هایی که در ساحت فرهنگی دچار تحول جدّی شد، نهاد سینما بود. سینما از آغاز انقلاب چونان ابزاری فرهنگی مورد توجه شایان بوده تا از آن به عنوان وسیله ای برای ترویج دین استفاده گردد. در این پژوهش با مطالعه 44 نمونه از آثار سینمای دینی پس از انقلاب با روش تحلیلِ گفتمان و نشانه شناسی گفتمانی تلاش شده است تا به این سؤالات پاسخ داده شود که گفتمان های سینمای دینی پس از انقلاب کدام اند و چه صورت بندی و زمینه مندی گفتمانی دارند. نتایج این مطالعه نشان می دهد پس از انقلاب اسلامی متون سینمایی در گفتمان های پنج گانه یِ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، شهرگریزی و روستاگرایی، فردیت خواهی، تساهُل و تکثرگرایی و بازگشت جای می گیرند. این گفتمان ها به ترتیب سوژه مطلوب خود با عنوان سوژه قدسی انقلابی، مکان معنا، فردیت خواه، تساهل گرا و مؤمنِ مُصلحِ مُکلف را آفریده اند. نتایج این مطالعه همچنین مؤید آن است که ستیز هایِ معنایی گفتمان دینداری تساهل و تکثرگرا و گفتمان فردیت خواهی با گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و گفتمان بازگشت، محسوس و هویدا است. همچنین بین گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، شهرگریزی و روستاگرایی و بازگشت همپوشانی هایی از حیث دال های مشترک موجود است.
نسبت سیاست های توسعه آموزش عالی و تقاضای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
33 - 72
حوزههای تخصصی:
توسعه کمّی آموزش عالی وابسته به سیاست هایی است که در دولت های مختلف وضع می شود؛ اما تقاضای اجتماعی می تواند برهم زننده این سیاست ها شود. هدف از این مقاله کشف تأثیر سیاست های توسعه آموزش عالی ایران از تقاضای اجتماعی و علل ایجاد تقاضای اجتماعی برای آموزش عالی در کشور است. افزایش کمّیت دانشگاه ها و توسعه نامتوازن آموزش عالی متأثر از تحولات جهانی مانند توده ای شدن از جمله موارد مؤثر در کنار تقاضای اجتماعی مردم به توسعه آموزش عالی کشور بوده است. بدین منظور از روش کیفی استفاده شد. در مرحله جمع آوری داده ها ابتدا با مطالعه اسنادی، سیاست ها و قوانین کشور در حوزه سیاست های آموزش عالی گردآوری شد و در بخش دیگری از تحقیق با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۳۰ تن از مطلعین و دست اندرکاران آموزش عالی تحلیل مضمون صورت گرفت. یافته های تحقیق پیش رو نشان می دهد افزایش جمعیت و رشد نرخ سواد پایه در کشور طی دهه های گذشته از یک سو و افزایش عدالت اجتماعی و آگاهی مردم از حق دانستن از سوی دیگر زمینه شکل گیری تقاضای اجتماعی آن ها بوده است؛ نتیجه تحقیق نشان داده است درحالی که امروزه سیاست های کنش مندانه و همراهی آموزش با بازار اشتغال در سطح بین المللی مورد تأکید است، تقاضای اجتماعی منجر به عدم اجرای آمایش سرزمینی در حوزه آموزش عالی و بنابراین به تأسیس بی رویه مراکز آموزشی، بیکاری زیاد فارغ التحصیلان دانشگاهی و درنتیجه شکل گیری سیاست های انفعالی در حوزه آموزش عالی گردیده و آموزش از کیفیت دور شده است. بنابراین با توجه به وجود تقاضای اجتماعی آموزش عالی در ایران که ریشه در کسب منزلت فرهنگی دارد رابطه علّی میان آموزش عالی و اشتغال متصور نیست؛ ازاین رو، نیاز به تحصیل و دانشگاه به عنوان بُعد منزلتی آن همچنان وجود خواهد داشت.
تجربه زیسته کارگران زن در بخش غیررسمی اقتصاد ایران (مطالعه موردی کارگران غیررسمی زن استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
173 - 210
حوزههای تخصصی:
اشتغال غیررسمی از بخش های قابل توجه در اقتصاد ایران است که همراهی قوی با محرومیت اجتماعی دارد؛ زمانی که زنان وارد بازار کار می شوند، اشتغال غیررسمی مهم ترین گزینه پیشِ روی آن هاست. هدف پژوهش پیش رو فهم سازوکارهای محرومیت ساز اشتغال غیررسمی و چگونگی برون رفت کارگران غیررسمی زن از این شرایط است. روش پژوهش از نوع کیفی با بهره گیری از روش نظریه مبنایی است. جمعیت مطالعه کارگران غیررسمی زن استان تهران هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند 32 نفر جهت مشارکت گزینش شده اند. فنون داده یابی مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته است. جهت داده کاوی از روش کدگذاری نظری بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اشتغال غیررسمی یک نوع سازوکار بقاگرایانه به شمار رفته و کارگران غیررسمی زن با سرمایه تهی و تجربه کاستیِ قدرت در چهارگانه حقوقی، اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی (نارسایی قدرت بخشی رسمی سازی) وارد این گستره شده، در آن می مانند و یا از آن خروج می یابند، از سویی کارگران در چرخه غیررسمی سازی، در یکی از مراحل پیش آگهی، آگاه ماندگی، کنشگری، واپس روی و رهایی بخشی قرار دارند. بر پایه پژوهش، مدل قدرت بخشی رسمی سازی از جمله سازوکارهای کمک کننده به کارگران در فرایند رسمی سازی و دسترسی بیش تر به کف حمایت اجتماعی پایه است.