مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
فرهنگ فقر
حوزه های تخصصی:
فقر و انحرافات اجتماعی از جمله پدیدههایی هستند که به نظر بسیاری از صاحب نظران با هم مرتبط میباشند. تحقیقات و پژوهشها در عین حال که مؤید وجود رابطة مستقیم بین فقر و انحرافات نیست، اما وجود همبستگی میان آن دو را تأیید مینماید. بر این اساس فقر به عنوان یکی از مسائل اجتماعی، در وقوع انحرافات و افزایش میزان آن به ویژه در زمینه جرائم زنان، اعتیاد و سرقت تأثیر گذار است. در رویکرد دینی نیز این همبستگی میان فقر و انحرافات اجتماعی مورد تأیید است. بر این اساس فقر انگیزش رویآوری به کجروی را افزایش میدهد؛ همچنان که رفاه طلبی در روی آوری به جرائم، انگیزة بسیار قوی میباشد.
بررسی الگوی خاموش فرهنگ فقر و عوامل مرتبط با آن «مطالعة موردی : شهرستان دلفان استان لرستان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی جنبة فرهنگی فقر تحت عنوان «فرهنگ فقر» پرداخته است. این مفهوم را اولین بار اسکار لوئیس به صورت مبسوط و در نتیجة تحقیقات میدانی اش مطرح کرد. شاید کوتاه ترین تشریحی که از این مفهوم می توان کرد این است که «فقرا فقر خود را به صورت خودآگاهانه ستایش نمی-کنند، بلکه به صورت ناآگاهانه آن را حفظ می کنند».
این تحقیق با استخراج مهم ترین شاخص های فرهنگ فقر همچون تقدیرگرایی، مصرف گرایی و عدم تمایل به پس انداز، بیگانگی اجتماعی، عدم آینده نگری و عدم سرزنش فقر، به بررسی این پدیده در میان شهروندان شهرستان دلفان از حوزة استان لرستان و عوامل مرتبط با آن به روش پیمایشی پرداخته است.
نتایج نشان داد که حدود 80 درصد نمونة مورد مطالعه، به میزان متوسط و زیادی از فرهنگ فقر رنج می برند. براساس یافته های تبیینی این تحقیق همبستگی معناداری بین فرهنگ فقر با سرمایة فرهنگی، میزان دین داری و محل سکونت در سطح 99 درصد اطمینان وجود دارد. ضمن اینکه بین این متغیر و میزان استفاده از رسانه های جمعی همبستگی معناداری مشاهده نشد.
بررسی و تبیین جامعه شناختی اعتیاد زنان در محله های فرودست شهر اراک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسائی و تبیین جامعه شناختی اعتیاد زنان در محله های فرودست شهر اراک است.برای این منظور 5 مولفه اصلی این محله ها یعنی تراکم جمعیت،ناهمگونی جمعیت،ناهماهنگی اهداف و امکانات،ارتباط با بزهکاران و فرهنگ فقر شناسائی و تاثیر آنها بر اعتیاد زنان ساکن این محله ها مورد بررسی قرار گرفت.نمونه آماری 374 نفر است که با روش نمونه گیری 3 مرحله ای سهمیه ای،خوشه ای و تصادفی ساده از بین 14450 زن ساکن در 9 محله فرودست شهری اراک انتخاب شده اند.این پژوهش نشان داد که اعتیاد در محله های فرودست شهر اراک از سطح بالائی برخوردارند و 5 شاخص این محله ها نیز زیاد و خیلی زیاد ارزیابی شده اند.به طوری که در این پژوهش اعتیاد در محله های فرودست،با میزان تراکم و ناهمگونی جمعیت،ناهماهنگی اهداف و امکانات موجود، میزان ارتباط با افراد بزهکار و سطح فرهنگ فقر رابطه معنی دار و مستقیمی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مقدار ضریب همبستگی چندگانه مدل رگرسیونی و ضریب تعیین متغیر مصرف مواد مخدر برابر 0.970 و 0.941 است.نتایج تحلیل مسیر نشان داد که اثر عوامل تراکم محل سکونت،ناهمگونی جمعیت،ناهماهنگی امکانات و اهداف،ارتباط با بزهکاران و فرهنگ فقر بر روی اعتیاد زنان معنی دار است.
ارتباط فقر با میزان رعایت قانون حاشیه نشینان و شکل گیری آسیب های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر به بررسی ارتباط ابعاد فقر با میزان رعایت قانون حاشیه نشینان می پردازد و فرضیه ی اصلی آن این است که فقر و قانون گریزی (عدم رعایت قوانین) آسیب های عمده ی اجتماعی است که در تعامل باهم بوده است و هر چه شدت فقر بیشتر باشد، هنجارها، قوانین و ساختارهای تنظیم کننده ی روابط اجتماعی انسان ها ضمانت اجرایی لازم در مناطق حاشیه نشین را ندارد. از این رو بر اساس نظریه ی فرهنگ فقر اسکار لوئیز، فقر فرهنگی جیمز کلمن، ساختاری فرصت مرتن، بوم شناختی برگس، تکنیک خنثی سازی ساترلند و نظریه ی تضاد به تحلیل ارتباط ابعاد فقر با میزان رعایت قانون و سوق به قانون گریزی پرداخته شد. جامعه آماری بررسی حاضر حاشیه نشینان آخمقیه تبریز و حجم نمونه طبق فرمول کوکران 380 نفر بود که نمونه ها به روش تصادفی سیستماتیک استخراج شد و گردآوری داده ها با پرسشنامه و مصاحبه صورت گرفت که عمده ترین نتایج آن به شرح زیر است: 90 درصد از حاشیه نشینان در 4 ماه اول سال 87 حداقل یک بار قانون گریزی کرده اند. با این وجود قانون گریزی یک آسیب اجتماعی جد ّی است و با پایگاه فرهنگی و اجتماعی حاشیه نشینان در ارتباط است. همچنان که بر اساس مدل رگرسیونی به ترتیب فقر نگرشی به قانون، فقر تحصیلات، و فرهنگ فقر، بعد خانوار و خاستگاه اجتماعی والدین حاشیه نشینان، بسترهای مساعدی را برای قانون گریزی و توجیه اعمال قانون گریزانه فراهم می کند و فرد را در موقعیت های هدف یابی به مکانیسم های خنثی سازی و توجیه رفتار هدایت می کند تا به روش های فردی و غیرهنجاری عمل نماید. در نتیجه با ادامه انحراف اولیه، انحراف های ثانویه نمود پیدا کرده و میزان قانون گریزی افزایش می یابد
تأملی بر حاشیه نشینی و اثرگذاری آن بر امنیت اجتماعی (با تأکید بر شهر همدان)
منبع:
دانش انتظامی همدان سال اول پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲
51 - 76
حوزه های تخصصی:
معمولاً حاشیه نشینان را کسانی می دانند که در شهرها زندگی می کنند، ولی به دلیل مجموعه عواملی نتوانسته اند جذب نظام اقتصادی- اجتماعی شهر شوند و به عنوان یک شهروند از امکانات و خدمات شهری بهره مند گردند. اگر چه امروزه حاشیه ها را جزئی از شهرها می دانیم که بافتی مشترک با شهرها پیدا کرده اند، ولی حاشیه ها اغلب دارای فرهنگ ناباروی هستند و همچنان به مناطق جرم خیز و مشکل زا تبدیل می شوند. مناطقی که به گفته جامعه شناسان، فرهنگ فقر و فقر منطقه ای، مشخصه اصلی آن است و جرم و جنایت، زاییده این فرهنگ است که نه تنها تهدیدی علیه امنیت اجتماعی مردم این منطقه به شمار می رود، بلکه امنیت اجتماعی ساکنان شهرها را نیز تهدید می کند.
بررسی جامعه شناختی رابطه حاشیه نشینی، فرهنگ فقر و امنیت اجتماعی در نقاط شهری ایران (مورد مطالعه: شهر همدان)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که حاشیه نشینی از حیث فراهم نمودن بستر مناسب برای ارتکاب جرائم مورد توجه کارشناسان انتظامی، حقوقی، قضایی و جرم شناسان می باشد. این پژوهش در پی بررسی پدیده های اجتماعی تأثیرگذار بر تهدید امنیت اجتماعی در مناطق حاشیه نشین شهری می باشد. به عبارتی، رابطه حاشیه نشینی و امنیت اجتماعی را در شهر همدان مورد مطالعه قرار می دهد. برای این منظور، از رویکرد جامعه شناختی استفاده شده است. به این منظور، با استفاده از روش پیمایشی و با تهیه پرسشنامه، داده ها گردآوری شده اند. جامعه آماری تحقیق کلیه حاشیه نشینان شهر همدان بوده که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه به تعداد 383 نفر از بین آنان انتخاب شده است. پردازش داده ها در سه سطح توصیف، تحلیل دو متغیره، و تحلیل چند متغیره و تحلیل مسیر انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد بین محرومیت نسبی و امنیت اجتماعی رابطه وجود داشته و با امکان ارتقای پایگاه اجتماعی افراد میزان کنش های اعتراضی آنان نیز افزایش می یابد، همچنین، با افزایش مدت سکونت در مناطق حاشیه نشین احتمال بروز رفتارهای مخل امنیت اجتماعی نیز افزایش می یابد. لیکن فرهنگ فقر و احساس ازخودبیگانگی ارتباط معنادار با امنیت اجتماعی ندارد. بر اساس نتایج به دست آمده، پیشنهاداتی جهت استفاده سازمان های مسئوول ارائه شده است.
شناخت فرهنگ فقر در روستاییانِ شهرستان هرسین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۵
۲۷۳-۲۳۸
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فقر به عنوان یکی از اولین آسیب های اجتماعی، قدمتی برابر با تاریخ بشر دارد. می توان گفت که بسیاری از مشکلات اجتماعی پیامد فقر است. فقر به دلیل قدمتی که دارد، در فرهنگ جوامع مختلف نفوذ کرده و فرهنگ فقر را برای فقرا ایجاد کرده است. بخش گسترده ای از برنامه های توسعه روستایی، مرتبط با فقر زدایی است؛ از این رو بدون شناخت این فرهنگ، موفقیت در فقر زدایی امکان پذیر نیست؛ از این رو برآنیم تا فرهنگ فقر را در بین روستاییان شناسایی کنیم. روش: به این منظور، جامعه روستاییان شهرستان هرسین را برای مطالعه انتخاب کردیم. برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق کیفی و نظریه زمینه دار استفاده و نمونه های مطالعه را با روش گلوله برفی شناسایی کرده ایم. داده های این تحقیق را با روش مصاحبه عمیق و مشاهده مستقیم جمع آوری کردیم که تا زمان رسیدن به اشباع تئوریک ادامه پیدا کرد. داده های جمع آوری شده را براساس شیوه های کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کد گذاری انتخابی که خاص نظریه زمینه دار است، تجزیه و تحلیل کردیم. یافته ها: این تحقیق نشان می دهد که بین روستاییان فقیر، از نظر شیوه زندگی و چگونگی رفتار با مسائل پیرامون، اختلاف وجود دارد. این موضوع، گویای وجود فرهنگی به نام فرهنگ فقر است. نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که مشخصه های فرهنگ فقر، در بین روستاییان شهرستان هرسین، به صورت زیر است: بی توجهی به خود و خانواده، بدبینی و ناامیدی، تقدیرگرایی، مورثی بودن فقر، انزوای شدید اجتماعی، انزوای فضایی و مکانی، وضعیت اقتصادی بسیار بد و نداشتن مشارکت اجتماعی.
رابطه فقر شهری با فرهنگ فقر در محله های فرودست شهر اراک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۲
322-283
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه فقر شهری با فرهنگ فقر در محله های فرودست شهری اراک با تاکید بر توانمند سازی اقتصادی وفرهنگی ساکنان این محله ها است.برای این منظور شاخصه های فقر شهری و فرهنگ فقر شناسائی و مورد سنجش قرار گرفته و رابطه آنها به لحاظ همبستگی مورد بررسی قرار گرفت.روش:در این پژوهش از روش پیمایش استفاده شده است.نمونه آماری طبق فرمول کوکران 381 نفر است که با روش نمونه گیری 3 مرحله ای سهمیه ای،خوشه ای و تصادفی ساده از بین حدود 56 هزار و 744 نفر ساکنان 3 محله فرودست شهری اراک انتخاب شده اند. در این تحقیق ابتدا شاخص های کالبدی و اقتصادی انتخاب شده و بر اساس رویکرد تحلیلی سلسه مراتبی (AHP) وزن دهی شده است.همچنین برای رتبه بندی محله های فرودست از نظر فقر شهری از ابزار تصمیم گیری چند معیاری TOPSIS استفاده شده است.یافته ها:بر اساس تکنیک topsis، رتبه فقر شهری بدست آمده برای محله ی فوتبال برابر با 0.09538 محله چشمه موشک برابر با 0.06206 و برای محله باغ خلج 0.06031می باشد.نتایج همچنین نشان می دهد که اکثر بلوک های این محله ها به لحاظ فقر شهری و فرهنگ فقر در وضعیت نامطلوبی قرار دارند.یافته های این پژوهش نشان داد که فقر شهری ساکنان، ارتباط معنا دار مستقیمی با سطح فرهنگ فقر در میان آنها دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مقدار ضریب همبستگی چندگانه مدل رگرسیونی و ضریب تعیین متغیر مستقل،با توجه به 000/0 بودن sig ،به طور معنا داری متغیر وابسته را پیش بینی می کنند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که اثر فقر شهری بر فرهنگ فقر معنی دار است.بحث:در این پژوهش به منظور کنترل و کاهش مولفه های فقر اقتصادی و فرهنگ فقر در محله های فرودست شهری،راهکار توانمند سازی ساکنان با رویکرد اجتماع محور در ابعاد اقتصادی،فرهنگ و اجتماعی پیشنهاد شده است.توانمند سازی اجتماع محلی و توسعه ی محلی رویکردی غیر متمرکز و مشارکتی است و به نوعی مکمل ارتقا بخشی است که در رابطه با تامین حق مالکیت و توسعه ی اقتصادی در محله های فقیر نشین علاوه بر مشارکت در ساخت و ساز و بهبود محله،ضرورت درگیر شدن ساکنان محله در تصمیم سازی و فرایند برنامه ریزی برای تشخیص اولویت های اقدام و حمایت در اجرا را ضروری می داند.
تحلیل روایت فرهنگ فقر در بین زنان سرپرست خانواده در منطقه 19 شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸۷
۱۸۲-۱۴۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زیست و حیات زنان سرپرست خانواده به دلیل نبودن یا ضعف سرپرستی مرد با چالشهایی روبه روست. مواردی همچون تحولات زیستی و اجتماعی انسانها، روند صعودی این نوع خاص از سرپرستی زنان را افزایش داده است. بر این مبنا، شناختی بر پایه روش امیک به معنای شناخت از درون و آگاهی از تجربه زیسته این گروههای اجتماعی در برنامه ریزی و مدیریت، گامی تأثیرگذار خواهد بود. هدف این پژوهش تحلیل روایت فرهنگ فقر و شناسایی ماهیت و ابعاد آن در بین زنان سرپرست خانواده در منطقه 19 تهران است. روش: روش این پژوهش کیفی است که از طریق مصاحبه عمیق با 15 نفر از زنان سرپرست خانواده در منطقه 19 شهر تهران انجام شده است. برای انتخاب نمونه موردمطالعه از روش نمونه گیری گلوله برفی خوشه ای استفاده شده است. برای تنظیم کدهای استخراجی از شیوه تحلیل مضمونی براون و کلارک در نرم افزار Nvivo 10 استفاده شده است. یافته ها: در پی آشکارسازی مفاهیم و مضامین فرهنگ فقر در میدان پژوهش از نظرگاه روایت روایت کنندگان، سرانجام تحلیلها سبب ظهور چهار مقوله اصلی بدین شرح شد: زیست فرسایشی، برساخت اجتماعی مادرانگی، طردشدگی و بازتولید فقر. یافته ها نشان می دهند با وجود وضعیت دشوار و کیفیت نامطلوب زندگی این دسته از زنان، کمکهای مالی و حمایتی نهادهای رسمی حتی در سطوحی پایین در کنار کمکهای مردمی نقش مهمی در زندگی آنها دارند اما نکته مهم این است که این حمایتهای رسمی و غیررسمی در بسیاری از موارد تنها به حفظ وضعیت موجودشان کمک کرده و به ندرت سبب توانمندی آنها شده است. بحث: حمایتهای رسمی و غیررسمی، تنها بقای وضعیت کنونی این زنان را تضمین می کند. برای اصلاحات سازنده و تأثیرگذار، به نظر می رسد در کنار برون رفت از تعاملاتی با کیفیت حاشیه ای در جامعه موردمطالعه و رهایی از ارزشهای مردسالارانه و فضای فرهنگی و روانی ویژه آن، هدایت حمایتها به ویژه در حوزه اشتغال آنان، بسیار مؤثرتر باشد.
تأثیر سرمایه های اقتصادی و اجتماعی بر فرهنگ فقر: زنان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
85 - 114
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی فرهنگ فقر در زنان شهر کرمانشاه انجام شد. این پژوهش پیمایشی در سال 1399 در شهر کرمانشاه انجام شد و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان 15 تا 59 ساله بود که از بین آن-ها 384 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای بررسی وضعیت سرمایه های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگ فقر، از پرسش نامه ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از دو نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین نمره فرهنگ فقر در میان زنانی که همسر آن-ها فوت شده بود 50/3 بود که بالاتر از افراد مجرد با میانگین 60/2 بود. همچنین میانگین نمره فرهنگ فقر در میان طبقات سنی بالای 51 سال بیشتر از گروه سنی 15 تا 24 سال بود. علاوه بر این نتایج، فرهنگ فقر در میان افراد بیسواد (34/3) بود که بیشتر از سایر طبقات تحصیلی بود. نتایج همچنین نشان داد که نمره فرهنگ فقر (3) در میان کسانی که پایگاه اقتصادی-اجتماعی بسیار محروم دارند در مقایسه با دیگر طبقات، بالاتر بود. یافته های این مطالعه همچنین نشان داد که سرمایه های اجتماعی و سرمایه های اقتصادی بترتیب و بصورت منفی 28 درصد و 26 درصد از واریانس فرهنگ فقر را توانستند تبیین نمایند. بنابراین سرمایه های اقتصادی و اجتماعی تأثیر منفی ای بر روی فرهنگ فقر دارند و بهبود و افزایش آن ها باید همواره مورد توجه قرار بگیرد.