فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۸۲۱ تا ۷٬۸۴۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
اثر حقیقت خیالی یعنی هنگامی که گزاره ای را پیش تر دیده ایم و با آن آشنا هستیم، آسان تر باور می کنیم؛ زیرا سیالی پردازش آن گزاره افزایش یافته است و این می تواند دلیل باورکردن خبرهای دروغین فضای مجازی باشد که معمولاً چند بار دیده می شود. در یک طرح آزمایشی و با هدف بررسی نقش اثر حقیقت خیالی در باورکردن خبرهای دروغین فضای مجازی، فراخوان شرکت در پژوهش به 50 هزار مشترک همراه اول و ایرانسل شهر تهران فرستاده شد و 1455 نفر (631 مرد) با میانگین سنی 27 سال در پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش، 24 خبر دروغین بود. در مرحله آشناسازی هشت خبر تازه، در مرحله ارزیابی هشت خبر تازه و هشت خبر مرحله آشناسازی و در مرحله پیگیری هشت خبر تازه، هشت خبر مرحله ارزیابی و هشت خبر مرحله آشناسازی به آزمودنی ها نشان داده و از آن ها خواسته شد که صحت هر خبر را نمره گذاری کنند. تحلیل واریانس اندازه های تکراری نشان می دهد که حتی درباره خبرهایی که آزمودنی ها هوشیارانه از آشنایی با آن ها آگاه نبودند، هر اندازه تعداد رویارویی پیشین (آشنایی) با خبرها بیشتر بود، راست پنداری خبرها نیز بیشتر بود؛ پس اثر حقیقت خیالی می تواند یکی از دلایل باورکردن خبرهای دروغین باشد.
«نوروز و نوگل»؛ آفرینشی نو بر بنیانی کهن
منبع:
فرهنگ مردم ایران بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
241-248
حوزههای تخصصی:
Psycho-Social Well-being in Female Students: the Role of Perceived Parental Autonomy Support and Warmth(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: According to self-determination theory well-being of individuals rests upon meeting the psychological need to autonomy, competence, and relatedness and the environment which provides the ground to meet these needs can facilitate psychological well-being of people. The goal of present research is to investigate the role of paternal and maternal autonomy support and warmth in psychological and social well-being of female students. Methodology: The design was correlational studies; 182 female freshmen students of Mashhad Payam-Noor University were selected using multistage random sampling and completed Perceptions of Parents Styles (POPS; Robbins, 1994), psychological well-being (Ryff, 1989) and social well-being (Keyes, 1998) questionnaires. Data analysis was done using correlation coefficients and stepwise regression in SPSS software. Findings: The findings showed that there was significant and positive relationship between paternal autonomy and social integration. Maternal warmth has positive relationships with self-acceptance, personal growth, social integration and social well-being. Paternal warmth has a positive significant relationship with self-acceptance, personal growth, psychological well-being, social integration, social contribution and social well-being. There was no significant relationship among maternal autonomy support with none of the research variables. Conclusion: It seems that warm and friendly behavior along with parents' affection toward children can have sustainable impacts on children's well-being.
Designing and Compiling a Competency Model for Managerial Skills of Cultural Women in Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to identify the dimensions and components of competency of managerial skills of cultural women in education in Mazandaran province. Methodology: This research was applied and in terms of method, it was mixed (qualitative and quantitative). In the qualitative part, the statistical population consisted of experts, professors and senior managers of education and in a small stage, it consisted of all school principals, principals and experts of education departments of Mazandaran province with a number of 1800 people who 317 people were selected by cluster sampling method. The measurement tool was a researcher-made questionnaire whose construct validity was calculated using factor analysis method and the reliability value through Cronbach's alpha coefficient was 0.94. Findings: at 95% confidence level (= 0.05); Findings showed that the four components of spiritual competence, communication competence, competence to work in a masculine environment and personality competence constitute the indigenous model of managerial competencies of cultural women in Mazandaran province. The dimension of spiritual competence is one of the components of spiritual attitude and spirituality in the work process; The dimension of communication competence of the components of interpersonal communication at the sub-level levels and interpersonal communication at the upper levels; The dimension of work competencies in the male environment consists of components of professional and interpersonal solidarity and showing the scope of communication, and the dimension of personality competencies consists of the components of extraversion and self-construction and coaching (<0.05). Conclusion: Paying attention to the competencies of women cultural management skills in education is one of the most important and necessary issues in the development of advanced and growing societies that if we pay attention to spiritual competencies, communication, working in a masculine environment and personality, can be improved and upgraded.
تحلیل وضعیت و پیامد عادت واره های کودکان از کار در خیابان با رهیافت نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
31 - 70
حوزههای تخصصی:
مقدمه؛ هدف پژوهش حاضر ارائه یک نظریه براساس گردآوری نظام مند داده ها در حوزه کودکان کار به جهت آسیب پذیری تعداد قابل ملاحظه ای از کودکان کار به علت مسائل گوناگون جسمانی، روانی-اجتماعی، خانوادگی و تراژدی از چهره کریه فقر می باشد. روش؛ این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. در این نوع تحقیقات، اطلاعات بصورت شرح و توصیف پدیده ها، تحلیل مقولات و ایجاد نظریه ی جوهری ارایه می شود. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته داده ها جمع آوری شد و تا رسیدن به اشباع نظری 12 نفر از کودکان خیایانی و کار شهر اهواز که خدماتی از دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی دریافت می نمایند، مورد بررسی قرار گرفتند. برای دستیابی به عوامل، تحلیل داده ها با استفاده از رویه های نظام مند کوربین و کوربین انجام شد که شامل کدگذاری مفاهیم و شکل دادن به نظریه است. تجزیه و تحلیل داده ها در کد گذاری باز، به شناسایی عوامل اصلی، مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها منجر شد. یافته ها؛ تدقیق در یافته های مصاحبه حاکی از آن است درک و توصیف کودکان از کار در خیابان و فهم روایت های آن ها در سه مضمون اصلی «احساسات و نگاه هنجاری درک شده»، «زیست کژقواره»، «نادیده گرفتن در قوانین و نبود فهم متقابل» قابل مقوله بندی است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد، زمینه ها و بسترهای کار کودکان در خیابان، در چهار مقوله ی «زندگی در خانواده های ازهم گسیخته»، «فرودست
بررسی ابعاد اجتماعی معلولیت، یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
53 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف:با توجه به تأثیر معلولیت بر ابعاد مختلف اجتماعى و اقتصادى جامعه و نیز بر زندگی اجتماعی فرد دارای معلولیت، مطالعه و تحلیل جنب ه ه ای مختل ف ای ن گروه از جامعه الزامی به نظر می رسد. این مطالعه با هدف مرور نظام مند پژوهش های مربوط به ابعاد اجتماعی معلولیت در ایران انجام شد. روش بررسی:پژوهش حاضر از نوع مطالعات مروری نظام مند و جامعه آماری پژوهش شامل تمام مقالات پژوهشی حاصل از مطالعات کمّی و کیفی انجام شده در کشور ایران بود که در رابطه با ابعاد اجتماعی معلولیت به زبان فارسی و از سال 1378 تا تیر ماه 1398 منتشر شده اند. به منظور دستیابی به مطالعات مرتبط با موضوع، کلیدواژه های اجتماعی و ابعاد اجتماعی، معلولیت، استثنایی، نیازهای ویژه و کم توان در پایگاه های علمی مرتبط جست و جو و پس از غربال در مراحل مختلف، 26 مقاله مورد مطالعه عمیق قرار گرفته و تحلیل شدند. یافته ها:از مجوع تعداد 26 مقاله، 10مقاله به روش کمی، 12 مقاله کیفی و 4 مقاله به روش آمیخته صورت گرفته بودند. ابزار استفاده شده شامل 8 پرسشنامه ی محقق ساخته و 15 پرسشنامه ی آماده بود.اطلاعات 16 مقاله نیز از طریق مصاحبه و تشکیل جلسات متمرکز بدست آمده بود.گروه هدف77% مقالات افراد داری معلولیت جسمی- حرکتی، 15% حسی(نابینایی و ناشنوایی) و 8% ذهنی بودند.همچنین دو مقاله (8%) با تمرکز بر ابعاد اجتماعی معلولیت زنان صورت گرفته بود. نتیجه گیری:نتایج نشان داد که معلولیت بر بعد اجتماعی زندگی افراد تأثیرگذار است ویافته های حاصل از این پژوهش می تواند موجب شناخت همه جانبه ی این افراد و افزایش آگاهی در این زمینه گردد.
بررسی جامعه پذیری جنسیتی و نقش آن در جامعه پذیری سیاسی زنان (مطالعه موردی زنان فرهنگی شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
جامعه پذیری سیاسی زنان ، در عرصه سیاست و تصمیم گیری، نقش مهمی در توسعه و نوسازی هر کشور دارد و با درک اهمیت این موضوع، هر کشوری باید تلاش کند که موانع فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی مشارکت زنان را رفع کند تا زمینه دست یابی به رشد و شکوفایی جامعه در همه عرصه ها فراهم آید با توجه به اهمیت جامعه پذیری سیاسی و نقش زنان در جامعه، این پژوهش به صورت پیمایشی در جامعه هدفی متشکل از ۸۷۶۳ نفر از زنان فرهنگی شهرستان اهواز انجام شده است. داده های حاصل با استفاده روش های آمار توصیفی همچون میانگین، انحراف معیار، واریانس و جداول فراوانی و همچنین آمار استنباطی همانند آزمون همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شده اند. برای بررسی پراکندگی طبیعی داده ها از رگرسیون خطی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین جامعه پذیری سیاسی زنان و متغیر جامعه پذیری جنسیتی رابطه معناداری وجود دارد. ضریب همبستگی بین آنها 138/0می باشد و سطح معناداری آنها نیز 05/0است. پس نتیجه می گیریم که جامعه پذیری جنسیتی متفاوت زنان ، از موانع جامعه پذیری سیاسی محسوب می شوند.
مقایسه روابط صمیمانه میان کاربران وابسته به اینترنت و کاربران غیروابسته در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
91 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف مقایسه روابط صمیمانه در کاربران وابسته و غیر وابسته به اینترنت در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در سال 1397 طراحی و اجرا شده است. روش پژوهش توصیفی است و با تکنیک پیمایش و ابزار اندازه گیری پرسشنامه انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد میزان و نوع روابط صمیمانه در کاربران وابسته و غیروابسته به اینترنت، تفاوت دارد. از میان ابعاد «روابط صمیمانه»، بعد «سطح نزدیکی به دیگری» در کاربران وابسته به اینترنت با کاربران غیروابسته تفاوت دارد. همچنین یافته ها تفاوت معناداری بین «بعد اشتراک گذاری ارزش ها» و «فعالیت مشترک» در کاربران وابسته و غیر وابسته به اینترنت نشان داد. بدین معنی که روابط صمیمانه در میان کاربران وابسته به اینترنت در ابعاد ذکرشده، ضعیف تراز کاربران غیروابسته است. امّا روابط صمیمانه در دو «بعد شناخت از یکدیگر» و «بعد روابط عاطفی» درمیان کاربران وابسته به اینترنت و کاربران غیروابسته تفاوتی ندارد.
تأثیر کنش های اینستاگرامی سلبریتی ها بر سبک زندگی کاربران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اینستاگرام به عنوان یکی از شبکه های اجتماعی، تغییرات بنیادینی در سبک زندگی و فرهنگ ایرانیان ایجاد کرده و در میان سلبریتی ها به مثابه الگوی مرجع کنشگران، نقش پررنگی داشته است. پژوهش حاضر که هدف اصلی آن، تبیین کنش های اینستاگرامی سلبریتی ها بر سبک زندگی کاربران ایرانی است، از نوع کاربردی بوده و اطلاعات آن، به شیوه پیمایشی (کمی) گردآوری شده است. جامعه آماری، تمامی کاربران ایرانی شبکه اجتماعی اینستاگرام را شامل می شود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 384 نفر از آنان به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. نمونه گیری نیز به شیوه غیر تصادفی هدفمند صورت گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از این است که کنش های سلبریتی ها بر سبک زندگی کاربران ایرانی (الگوی مصرف، نوع پوشش، اوقات فراغت، مدیریت بدن و روابط میان فردی) تأثیرگذار است و در مجموع 25 درصد از واریانس مربوط به تغییرات سبک زندگی کاربران ایرانی اینستاگرام، از طریق کنش های سلبریتی ها تبیین می شود.
کشمکش های گفتمانی در عرصه دست کاری و بازنمایی بدن در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالۀ حاضر به مطالعۀ کشمکشهای گفتمانی و خوانشهای وارونۀ بدن در عرصۀ بدن و بازنمایی آن میپردازد. در این راستا، تلاش شده است با تأکید بر روش دیرینهشناسی فوکو (تحلیل مقاومت و تصادف و گفتمانی) درمورد مناسبات قدرت و دستکاری بدن، به فهم و الگوی خاصی از چگونگی رابطۀ بین قدرت و دالهای موجود در متن اجتماعی و فرهنگی جامعه بر بدن زنان دست یابیم؛ چراکه بدن زنان همچون یک متن در نظر گرفته میشود. سؤال اصلی که این مقاله سعی میکند به آن پاسخ دهد این است که چگونه نظام یا نظامهای گفتمانی حاکم بر جامعه باعث بازنمایی، دستکاری و خوانش بدن میشوند. به عبارت دیگر، چرا بازنمایی و دستکاری بدن در دورههای مختلف، با خوانشهای متفاوت در عرصۀ نمادها و معانی مواجه بوده است؟ استانداردهای زیبایی در هر گفتمان متأثر از چه نوع شرایط اجتماعی و فرهنگی بوده است؟ آیا میتوان ردپای قدرت و گفتمان را در نحوۀ دستکاری بدن جستوجو کرد؟ یافتههای این پژوهش نشان داد که بازنمایی و دستکاری بدن زنان، منعکسکنندۀ روابط قدرت و گفتمانهای مسلط در جامعه، در هر مقطع تاریخی است. درحقیقت، اعمال مدیریت و حکمرانی بدن زنان، کاملاً با شرایط انتخابیشان منطبق نیست و برساختهای آنها بر پایۀ ایدئولوژیها و نوع گفتمان حاکم در برهههای خاص تاریخی قرار دارد و شاهد نوعی بیثباتی و کشمکش معنا در عرصۀ بدن، متأثر از قدرتهای سازندۀ متن در هر دورهای از تاریخ هستیم و بدن در جریان «قدرت»، بهصورت گفتمان از نو تولید و نهادینه میشود.
مطالعه چگونگی گذران اوقات فراغت دختران برحسب سرمایه های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی (دختران مجرد گیلانغرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
80 - 59
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت فرصتی برای بازیابی سلامت جسمی، روحی و روانی و توانمندی فرهنگی و اجتماعی است. با توجه به مشکلات بیکاری، ازدواج و ساختار اجتماعی- فرهنگی حاکم بر زندگی روزمره دختران در شهرهای کوچک، گذران اوقات فراغت آنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی فعالیت فراغتی دختران ازدواج نکرده در شهر گیلان غرب بوده است. روش پژوهش کمی، به لحاظ اجرا پیمایش و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه با نمونه 315 نفری از دختران ازدواج نکرده 18 تا 35 ساله استفاده شده است. فعالیت های فراغتی دختران با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به شش دسته ارتباطی واقعی، ارتباطی مجازی، انفعالی بیرونی، انفعالی خانگی، فرهنگی و مذهبی تقسیم شدند. بیشترین فعالیت فراغتی دختران، از نوع فراغت انفعالی خانگی و ارتباطی مجازی و کمترین آن فراغت فرهنگی بوده است. فراغت های فرهنگی، انفعالی خانگی و انفعالی بیرونی با سرمایه اقتصادی و فرهنگی قرابت بیشتری داشته ، در حالی که فراغت مذهبی، ارتباطی واقعی و مجازی با سرمایه اجتماعی قرابت بیشتری داشته اند. در مجموع، می توان گفت با توجه به سطح پایین سرمایه فرهنگی و اقتصادی دختران در شهر گیلان غرب، سرمایه اجتماعی، نوع و میزان فعالیت فراغتی آنها را تعیین کرده است و فعالیت های فراغتی اصلی (انفعالی) که نتیجه سرمایه اجتماعی و ساختار فرهنگی و اجتماعی جامعه است در راستای بهبود و توانمندسازی فرهنگی دختران نیست. بنابراین سیاست گذاران و برنامه ریزان فعالیت های فراغتی می بایست به بستر و زمینه شکل گیری فعالیت های فراغتی، چگونگی گذران اوقات فراغت دختران و پیامدهای چنین فعالیت های فراغتی توجه داشته باشند.
بررسی تاثیر مؤلفه های مذهب، قومیت، جامعه پذیری سیاسی و بسیج توده برمشارکت درانتخابات مجلس شورای اسلامی (شهرستان های بویراحمد و دنا)
منبع:
مطالعات اجتماعی اقوام دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
301 - 324
حوزههای تخصصی:
مشارکت فرایندی عمومی، اجتماعی و چند بعدی برای پذیرش مسئولیت در جامعه خویش است. هدف از پژوهش حاضر نیز، بررسی جامعه شناختی عوامل موثر بر مشارکت مردم استان کهگیلویه و بویراحمد، درانتخابات مجلس شورای اسلامی است. لذا تأثیر متغیرهای مستقلی چون نقش تعلقات مذهبی، وابستگی ایلی و طایفه ای، جامعه پذیری سیاسی و بسیج توده، بر میزان مشارکت مردم در انتخابات بررسی شد. از نظر روش شناسی، این پژوهش با رویکردی کمی و با روش پیمایش، مبتنی بر بهره گیری از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها و نظرات پاسخ گویان، تدوین شده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش، تعداد 384 نفراز زنان و مردان بالای هجده سال شهرستان های بویراحمد و دنا در استان کهگیلویه وبویر احمد می باشد که با استفاده از تکنیک نمونه گیری خوشه ای و سیستماتیک، چگونگی انتخاب و توزیع پرسشنامه مشخص شد. همچنین برمبنای آزمون کولموگروف-اسمیرنف مشخص گردید داده های متغیرهای ذکرشده ازتوزیع نرمال برخوردار نیستند. لذا از آزمون همبستگی رتبه ای اسپیرمن برای سنجش میزان همبستگی متغیر های مستقل و وابسته استفاده گردید. پس از محاسبه این ضرایب با کمک نرم افزار spss، چنین میتوان استنباط نمودکه بیشترین تأثیر به ترتیب به نقش تعلقات مذهبی برمشارکت درانتخابات به میزان 902/0، وابستگی ایلی و طایفه ای 785/0، جامعه پذیری سیاسی 783/0 و بسیج توده 577/0 مربوط است.
تأثیرآموزش مهارت های جرأت ورزی بر دانش آموزان دختر قربانی قلدری سایبری در مدارس دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
121 - 140
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: قلدری سایبری پدیده ای است که با ظهور و پیشرفت اینترنت پدید آمده و چالش های مربوط به خود را طلب می کند. هدف پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارت های جرأت ورزی بر دانش آموزان دختر قربانی قلدری سایبری در مدارس دوره متوسطه دوم می باشد. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع، کمی با روش نیمه آزمایشی (پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه) است. جامعه آماری را دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه (99-98) تشکیل دادند که از این میان تعداد 30 نفر از آن ها که در پرسشنامه قربانی سایبری بالاترین نمره را کسب کرده بودند به صورت تصادفی گزینش و در دو گروه گواه و آزمایش جایگزین شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه تجربه قربانی سایبری (آنتونیادو و همکاران، 2016) و ابراز وجود شرینگ (شرینگ، 1980) بود که ضریب پایایی این مقیاس ها به ترتیب 0/69 (بشرپور و زردی، 1398) و 0/88 (خلعتبری و همکاران، 1389) گزارش شده است. سپس برنامه آموزش مهارت های جرأت ورزانه در 8 جلسه 90 دقیقه ای برای اعضای گروه آزمایش اجرا گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری استفاده شد. یافته ها: یافته ی پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مهارت های جرأت ورزی موجب تغییر معنا دار در نمرات قربانی سایبری در مرحله پس آزمون شده است (F=80/68 ،P<0/001). پیگیری نتایج در یک دوره 6 ماهه نیز حاکی از ماندگاری اثر آموزش مهارت های جرأت ورزی بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش مشخص شد که آموزش مهارت های جرأت ورزی به نوجوانان موجب کاهش تجربه قربانی سایبری در این گروه سنی می شود و می توان با بهره گرفتن از چنین آموزش هایی، از وقوع آسیب های اجتماعی پیشگیری کرد.
نقش نهاد وقف در فرایند توسعه: رویکردی نو نهادگرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هرچند نهاد وقف نقش مهمی در فرایند توسعه داشته است؛ اما کاهش مشارکت این نهاد در توسعه جوامع اسلامی مسئله ای است که کمتر تحلیل جامعه شناختی شده است. این در حالی است که رویکرد نو نهادگرایی در جامعه شناسی اقتصادی، با ارائه تعریفی مبتنی بر منافع از نهادها و تعیین مکانیسم روابط علّی بین سطوح مختلف محدودیت های رسمی و غیر رسمی، کنشگران را در انجام کنش های خود، دارای عقلانیت محدود به زمینه ای می داند که توسط شبکه ها، هنجارها، عقاید فرهنگی و ترتیبات نهادی رسمی شکل گرفته است. از آنجایی که نو نهادگرایی در جامعه شناسی اقتصادی، چارچوب نظری جامعی در فهم رفتار اقتصادی و تحلیل نهادی فراهم آورده است؛ هدف پژوهش حاضر آن است تا با روش توصیفی−تحلیلی، نو نهادگرایی در جامعه شناسی اقتصادی را به عنوان رهیافتی تحلیلی معرفی نماید و براساس رویکرد یاد شده، به تحلیل عوامل مؤثر بر نقش وقف به مثابه نهادی اقتصادی−اجتماعی در فرایند توسعه ایران اسلامی بپردازد. نتیجه بیانگر آن است که محیط نهادی وقف، مدیریت متولیان موقوفات و سازمان های متولی وقف و نیات، انگیزه ها و هنجارهای اجتماعی وقف در بین واقفان، مهم ترین عواملی هستند که نقش توسعه ای نهاد وقف در ایران را تحت تأثیر قرار داده اند.
دین و تصویر: تحلیل تصویری سه دهه از برنامه تلویزیونی «درس هایی از قرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های حوزه دین و رسانه، پرسش از نسبت دینِ مبتنی بر «کلام»، با «تصویر» و «رسانه تصویری» است. در این مقاله ضمن مروری بر ادبیات نظری، از میان برنامه های دینی تلویزیون، برنامه «درسهایی از قرآن» که توسط آقای قرائتی حدود 40 سال هر هفته از تلویزیون پخش گردیده، مدنظر قرار گرفت و به دنبال پاسخ به این سؤال بود که تصاویر دینی این برنامه، چه تحولاتی را در طی این سالها پیموده است؟ و آیا استفاده از تصویر تلویزیونی، منجر به ارائه بهتر «دین» شده است؟ روش تحقیق در این پژوهش، «نشانه شناسی» است که با ۵ آیتم «لباس، سن و جنسیت»، «ارتباطات غیرکلامی»، «ترکیبهای تصویری»، «حرکت» و «رنگ و نور»، تصاویر این برنامه مورد ارزیابی قرار گرفت. روش انتخاب نمونه به صورت تصادفی و انتخاب ۱۰ برنامه در فاصله سالهای ۱۳۵۸ تا 1388 است. نشانه شناسی تصاویر حاکی از آن است که این برنامه به تدریج اولاً در جایگاه دین حکومتی قرار گرفته، ثانیاً ارتباطات یکسویه و عمودی گشته و ثالثاً با تمرکز بر تیپ مذهبیِ حاضرانِ در برنامه، تنوع فرهنگی جامعه را نادیده گرفته است .در نتیجه «تصویر» در این برنامه، به دلیل عدم رعایت شاخصهای ارتباطاتی صحیح، نتوانسته مددرسان ارائه درست «دین» گردد.
مطالعه تطبیقی ارتباط درون فردی در دیدگاه های دنا وکیت و فیض کاشانی (مورد بررسی کتاب های ارتباطات درون فردی؛ صداها و ذهن های متفاوت و المحجه البیضاء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط درون فردی یکی از سطوح اصلی ارتباطات است که بر اساس آن یک فرد هم فرستنده پیام و هم گیرنده آن است. در تحقیق حاضر باهدف شناخت ارتباط درون فردی در دیدگاه های دو اندیشمند مطرح در این حوزه، دنا وکیت و فیض کاشانی این مسئله که چیستی ارتباط درون فردی در اندیشه دنا وکیت به عنوان اندیشمند غربی حوزه ارتباطات و فیض کاشانی به عنوان اندیشمند اسلامی اخلاق فردی چیست و چه شباهت ها و تفاوت هایی در نظرات آن ها وجود دارد مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر در مرحله جمع آوری داده ها با روش اسنادی یا کتابخانه ای انجام گرفته است و در مرحله بررسی، تفسیر و تحلیل داده ها از روش تطبیقی استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در اندیشه وکیت اصل صحبت از ارتباط درون فردی تعمدی و آگاهانه بررسی خود یا نفس فی نفسه نیست بلکه بحث از ارتباط درون فردی برای نیل به شخصیت بهتر و برقراری ارتباط های بعدی و یا تصمیم گیری درباره ی آن هاست. درحالی که در اندیشه فیض کاشانی ارتباط درون فردی بر توانایی فرد در شکست دادن نفس برای بهبود شخصیت دلالت دارد. در تحقیق پیشرو به این نتیجه رسیده شده است که تفاوت اساسی ارتباط درون فردی نزد وکیت و فیض کاشانی در نوع نگاه آن هاست به طوری که اولی ارتباط درون فردی را در چارچوب فرد - جامعه و دومی در چارچوب خدا - فرد - جامعه در نظر می گیرند.
کرونا و ایران: تحلیل مضمون جوک های کرونایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
261 - 280
حوزههای تخصصی:
امروزه جوک به دلایلی از جمله سرعت کاربرد توسط قشرهای مختلف مردم، تعدد وتنوع موضوعات و نیز کارکردهای مختلفی که می تواند داشته باشد، به موضوعی مهم برای پژوهش تبدیل شده است که از نمودهای این اهمیت را می توان در ظهور و شیوع حوزه مطالعات طنز مشاهده کرد. این پژوهش لذا بر این اساس با تمرکز بر محتوای جوک های نوشتاری ایرانی در مورد یکی از منحصر به فردترین حوادث که به صورتی عالم گیر، همه کشورها را درگیر کرده و تحت تاثیر قرار داده است ،یعنی بیماری کرونا، در پی فهم مضامین اصلی است. در این مسیر، با استفاده از روش تحلیل مضمون و تا رسیدن به اشباع نظری، بر بیش از صد و بیست جوک کرونایی که در فضای سایت های مختلف اینترنتی نشر داده شده است، تمرکز شد. یافته های پژوهش که می توان آن ها را بازنمای خوانش ایرانیان از وضعیت کنونی شان دانست، نشان می دهد که محتوای جوک های کرونایی را می توان در پنج مقوله فراگیر شامل «جوک های انتقادی، جوک های مرتبط با خانواده و جنسیت، جوک های ناظر به سطح فردی، جوک های راجع به حوزه اجتماعی و جوک های ملیتی» جای داد. آن چنان که پیداست مجموع مقولات این تحلیل که نشان از تغییر پارادایمی مضامین جوک ها از جنسیت به انتقاد است، علاوه بر بیان اهمیت انجام مطالعات فرهنگی-اجتماعی جوک ها در راستای رصد و فهم خوانش جامعه، ضرورت برنامه ریزی در جهت پاسخگویی بیانی و عملی به این خوانش ها را بیش از پیش روشن می سازد.
بررسی و تحلیل جامعه شناختی تغییرات بین نسلی گروه های مرجع آموزشی و دینی مطالعه موردی: شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
33 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی و تحلیل جامعه شناختی تغییرات بین نسلی گروه های مرجع آموزشی و دینی است که با روش پیمایشی و استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کل شهروندان 15 سال به بالای شهر کرمانشاه است که بر اساس سرشماری سال 1395 برابر با 855523 نفر بوده است. از این جمعیت تعداد 575 نفر بر اساس فرمول کوکران مشخص و با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که سن، میزان درآمد، گرایش به نوگرایی، تغییر مناسک دینی، مهاجرت و استفاده از رسانه های جمعی با گروه مرجع آموزشی دارای رابطه معنادار می باشند. همچنین سن، میزان تحصیلات، میزان درآمد، تغییر مناسک دینی و استفاده از رسانه های جمعی با گروه مرجع دینی دارای رابطه معنادار می باشند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی نیز نشان می دهد که دو متغیر مناسک دینی و گرایش به نوگرایی توانسته اند 25/0 از تغییرات مربوط به گروه مرجع دینی و 31/0 از تغییرات گروه مرجع آموزشی را تبیین نمایند.
تعیین اثربخشی آموزش حل مساله اجتماعی و تفکر انتقادی بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۲) حلد اول
35-44
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش حل مساله اجتماعی و تفکر انتقادی بر خودکارآمدی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر پایه ی ششم دوره ی ابتدایی شهر ایرانشهر در سال تحصیلی 98-97 تشکیل دادند؛ که از این جامعه تعداد 90 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 3 گروه، دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان گ روه آزمایش، 8 جلسه تحت آموزش تفکر انتقادی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامه ی تجدیدنظر شده ی حل مس اله ی اجتم اعی دزوریلا، نزو، مید- اولیورز و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی خودکار آمدی تحصیلی جینک و مورگان اس تفاده ش د. داده ها ب ا روش آم اری کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش حل مساله اجتماعی و تفکر انتقادی باعث افزایش خودکارآمدی در دانش آموزان پسر پایه ششم شد.
تحلیل سلسله مراتبی مدل بهینه زنجیره تامین در دستگاه های دولتی
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر ؛ مطالعه تحلیل سلسله مراتبی مدل بهینه زنجیره تامین در دستگاه های دولتی ایران می باشد. پس از بررسی پیشینه تحقیق و همچنین مصاحبه با خبرگان، چهارمؤلفه اصلی؛ عوامل فردی، عوامل سازمانی، فرآیند زنجیره تأمین و قوانین و مقررات جهت مدل سازی تحقیق شناسایی شدند. در این مطالعه با بهره گیری از تکینیک دلفی، معیارها زیرمعیارهای مطالعه طبقه بندی گردیدند. سپس با بهره گیری از معادلات ساختاری، روابطه بین مؤله ها و زیرمؤلفه ها با یکدیگر و همچنین اثرگذاری آنها بر زنجیره تأمین در دستگاه های دولتی مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت نیز مدل های مختلف با استفاده از پویایی شناسایی سیستم مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از برآورد معادلات ساختاری نشان داد که عوامل سازمانی با ضریب 901/0 بیشترین اثر را بر زنجیره تأمین دارد. همچنین سایر نتایج نشان داد که قوانین و مقررات و فرآیند زنجیره تأمین اثرمعناداری بر زنجیره تأمین دارند، درحالیکه عوامل فردی اثر معناداری بر زنجیره تأمین ندارد. نتایج ارزیابی مدل اسکور با استفاده از روش AHP نشان داد که قابلیت اطمینان با امتیاز 301/0، بالاترین امتیاز را در بین دیگر مؤلفه ها به دست آورده است. معیارهای چابکی زنجیره تأمین با 226/0، هزینه های زنجیره تأمین با 191/0، مدیریت دارایی های زنجیره تأمین با 180/0 و پاسخگویی زنجیره تأمین با امتیاز 102/0 در اولویت های بعدی قرار دارند.