مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
نهاد وقف
حوزه های تخصصی:
نهاد وقف از جمله نهادهای تأثیرگذار در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و مذهبی در جامعه بوده است. به ویژه در دوره هایی که حکومت ها به طور رسمی خود را موظف به انجام دادن بسیاری از امور رفاهی نمی دانستند، این نهاد به طور چشمگیری خلاء های موجود را در جهت رفاه و آسایش افراد جامعه پر می کرد. به طوری که حتی پادشاهان و حکومتگران نیز اقدامات رفاهی خود را، نه به عنوان وظیفة یک حکومتگر، بلکه به عنوان واقفی خیّر، انجام می دادند.
در ضمن، نهاد وقف توان آن را داشت که به برخی از امور مذهبی و فرهنگی جامعه سمت و سو دهد و با حمایت خود، تفکر و اندیشة مسلط بر جامعه را هدایت نماید. این امر به ویژه در دورة صفوی و با رسمیت یافتن تشیع در جامعة ایران و حمایت همه جانبة حکومت از اشاعة این آیین، رنگ و بویی دیگر یافت. به طوری که نمی توان نقش نهاد وقف در اشاعه و گسترش تشیع و سنت های آیین شیعی را نادیده انگاشت. علاوه بر آن که کارکرد این نهاد، رفاه اجتماعی و حتی توسعة شهری را به دنبال داشته است.
در اینجا درصدد هستیم با نگاهی گذرا به نهاد وقف در دورة صفوی، نقش و کارکرد آن را در ابعاد مختلف مذهبی، فرهنگی و اجتماعی واکاوی نماییم. برای این کار، علاوه بر مراجعه به منابع این دوره، برخی وقفنامه های موجود مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
پرسش مطرح این است: وقف چگونه و از چه راه هایی توانست بر ابعاد مختلف مذهبی، فرهنگی و اجتماعی جامعة صفوی تأثیر گذارد؟ فرضیة ارائه شده بدین گونه است: نهاد وقف با ایجاد مراکز تأثیر گذاری چون مدارس مساجد و نیز تشویق و حمایت از سنن و مراسم شیعی در تثبیت و گسترش این آیین در ایران مؤثر بود. همچنین، با گسترش زیارتگاه ها و ایجاد تأسیسات جانبی در کنار آن ها، نه تنها به روند گسترش تشیع کمک کرد، بلکه باعث توسعة شهری و رفاه اجتماعی نیز شد. علاوه بر این، نهاد وقف با تأسیس بناهای عام المنفعه، مانند پل، آب انبار، کاروان سرا، دارالشفاء، حمام و غیره، که غالباً برای تأمین مالی مصارف مورد نظر واقف ایجاد می شد، در ابعاد مختلف اجتماعی تغییر و تحول ایجاد کرد.
جایگاه نهاد وقف در اقتصاد بخش سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد خیرخواه وقف به رغم سابقه درخشانش در تمدن قدیم اسلامی، امروزه از دید کارآمدی، سازمانی و مکتبی با چالش هایی روبه رو است؛ این در حالی است که می توان با بررسی بُعدهای گوناگون نهاد وقف به طور نظام مند و در چارچوب دینی معتبر و مبتنی بر دلایل نقلی، عقلی، علمی و تجربی و با استفاده از اطلاعات حاصله از اقتصاد بخش سوم و اقتصاد دهش این چالش ها را حل کرده و راه جدیدی برای نظام اقتصادی اسلامی در کشورهای اسلامی به ویژه ایران گشود. فرضیه مقاله این است که «کمیت مطلوب نهاد وقف با توجه به بُعدهای فقهی و مکتبی آن و با توجه به سهمش در اقتصاد بخش سوم و اقتصاد دهش کشورهای اسلامی حدود دو درصد تولید ملی است». روش تحقیق در مرحله گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. در استنتاج های قرآنی، روایی و فقهی مطابق روش تحلیل متون و در بحث های اقتصادی به روش تحلیلی عمل می شود. یافته ها نشان می دهند که اقتصاد بخش سوم حداکثر ده درصد تولید ملی، اقتصاد دهش حدود دو درصد و اقتصاد وقف در خوش بینانه ترین حالت حدود یک درصد در وضعیت کنونی دنیا ظرفیت دارند اما می توان با طراحی سیاست پیشرفت اقتصادی نهاد وقف این ظرفیت را تا حدود دو درصد تولید ملی ارتقا داد.
چارچوب طراحی اقتصاد وقف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود اهمیت نهاد وقف در اقتصاد اسلامی و به رغم سابقه درخشان آن در تمدن قدیم اسلامی، امروزه این نهاد از منظر کارآمدی، سازمانی و مکتبی با چالش هایی مواجه است. مسئولان این نهاد برای حل این چالش ها به دنبال «طرح نظام جامع تحول اقتصادی وقف» هستند؛ اما هنوز موضوع «اقتصاد وقف» و اجزا و ابعادش به شکل علمی و دانشگاهی در دسترس حتی دست اندرکاران این نهاد نیست تا با شیوه ای علمی مسئله یابی کنند و به حل مشکلات آن بپردازند. از این رو، مقاله حاضر به دنبال چارچوبی برای طراحی اقتصاد وقف است. این مقاله اکتشافی و پرسش اصلی آن این است که: «عناصر کلیدی اقتصاد وقف در سه عرصه (1. تقاضای وقف؛ 2. عرضه وقف؛ 3. ساختار روابط بین دولت و نهاد وقف) چه می باشند؟». پاسخ به این پرسش اصلی با روش «تحلیلی−توصیفی» به دست خواهد آمد. داده های تحقیق نشان می دهد که پیشرفت اقتصاد وقف در گروی تعیین تکلیف اقتصاد بخش سوم است.
واکاوی نقش فرهنگ وقف در تکوین ارسن های شهری بر اساس نظریه ساخت یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهاد وقف در فقدان سازوکارهای رسمی برای مدیریت، برنامه ریزی و توسعه فضایی شهرها در نظام های سیاسی حاکم در جوامع خاورمیانه و ایران، دارای کارکردهای مدنی- اجتماعی بوده و نقش مهمی نیز در تکوین، معنا دادن و استمرار فرهنگ اسلامی در این شهرها داشته است. مجموعه¬های شهری نقش جهان اصفهان، گنجعلی¬خان کرمان و شیخ صفی الدین اردبیلی در دوره صفویه، از آن جمله هستند که با فرهنگ وقف شکل گرفته و تداوم حیات یافته اند و اکنون نیز ساختار اصلی آن شهرها را تشکیل می دهند. در مقاله حاضر نقش فرهنگ وقف در تکوین این مجموعه های شهری بر اساس نظریه ساخت یابی گیدنز و روش تفسیری-تاریخی تبیین شده است. یافته ها نشان می دهند که نهاد وقف ژرف لایه ترین اعمال و خواص تشکیل دهنده و تولیدکننده نظام های شهری فوق است. در خصوص استمرار تاریخی آن ها هم این شرایط و مناسبات دینی، اجتماعی و سیاسی حاکم بوده است که با تداوم و یا تغییر قواعد و منابع وقف، سبب بازتولید فضاهای شهری در دوره های مختلف شده است. در این میان، علما و مجتهدان به عنوان تأییدکنندگان و مشروعیت دهندگان وقف نامه ها، با نظارت، کنترل و بازاندیشی به طور غیرمستقیم فرهنگ اسلامی را در شهر تداوم بخشیده اند. آنچه از این مطالعات قابل استخراج و ارجاع به نظر می رسد، این است که در ساختار نظام اجتماعی، رسیدن به سعادت واقعی و همه جانبه، جز در پرتو همکاری اجتماعی میسر نیست که نهاد وقف به عنوان یکی از مصادیق مشارکت های اجتماعی، در کیفیت ساختاری و برنامه ریزی جامعه، نقش مهم و تأثیرگذاری ایفا می¬کند.
آینده پژوهی وقف های جدید در تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تمدن نوین اسلامی،نهاد وقف از دو منظر عبادی و اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد.علیرغم این جایگاه متاسفانه در گذر ایام عین مال موقوف به ویژه درمورد املاک ثبت شده باعث شده بخشی از سرمایه ملی از گردش بیفتد و گاهاً بی مبالاتی متولیان وقف و اختلالات موقوف نیز باعث شده این نهاد مذهبی نتواند جایگاه حقوقی و اجتماعی خود را به نحو مطلوبی انجام دهد،تا اثرات مطلوب آن در حیطه عمرانی و رفاهی شامل جامعه اسلامی شود.نوشتار حاضر،پژوهشی بنیادی-نظری با رویکردی کاربردی به شیوه توصیفی-تحلیلی و مستند به منابع مکتوب است وهدف آن بررسی ارکان نهاد وقف در جهت احیاو گسترش تمدن نوین اسلامی است تا از این طریق جایگاه این نهاد در رقابت های تمدنی در عرصه های بزرگ جهانی مشخص گردد.در راستای هدف فوق و برای تسهیل در وضع کنونی و نیل به سوی آینده درتمدن نوین اسلامی نقاط ضعف و قوت نهاد وقف در دنیای فعلی بایستی مورد بررسی قرار گیردتا درحرکت به سوی آینده این نقاط اصلاح گردند،و تهدید های پیش رو به فرصت های نوینی تبدیل گردند،تا بتوان تمدن اسلامی رابه جایگاه خود درعرصه رقابت،اقتصادو تجارت رساند.نیل به این هدف از طریق تجزیه تحلیل دقیق ارکان نهاد وقف در بُعد فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی و بهرهبرداری به دست خواهد آمد،تا جوامع اسلامی با دیدروشنتر و راهبردهای اصولیتر در حوزه مدیریت به سمت اهداف نوین در حرکت به سوی آینده گام بردارند.
نقش نهاد وقف در فرایند توسعه: رویکردی نو نهادگرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هرچند نهاد وقف نقش مهمی در فرایند توسعه داشته است؛ اما کاهش مشارکت این نهاد در توسعه جوامع اسلامی مسئله ای است که کمتر تحلیل جامعه شناختی شده است. این در حالی است که رویکرد نو نهادگرایی در جامعه شناسی اقتصادی، با ارائه تعریفی مبتنی بر منافع از نهادها و تعیین مکانیسم روابط علّی بین سطوح مختلف محدودیت های رسمی و غیر رسمی، کنشگران را در انجام کنش های خود، دارای عقلانیت محدود به زمینه ای می داند که توسط شبکه ها، هنجارها، عقاید فرهنگی و ترتیبات نهادی رسمی شکل گرفته است. از آنجایی که نو نهادگرایی در جامعه شناسی اقتصادی، چارچوب نظری جامعی در فهم رفتار اقتصادی و تحلیل نهادی فراهم آورده است؛ هدف پژوهش حاضر آن است تا با روش توصیفی−تحلیلی، نو نهادگرایی در جامعه شناسی اقتصادی را به عنوان رهیافتی تحلیلی معرفی نماید و براساس رویکرد یاد شده، به تحلیل عوامل مؤثر بر نقش وقف به مثابه نهادی اقتصادی−اجتماعی در فرایند توسعه ایران اسلامی بپردازد. نتیجه بیانگر آن است که محیط نهادی وقف، مدیریت متولیان موقوفات و سازمان های متولی وقف و نیات، انگیزه ها و هنجارهای اجتماعی وقف در بین واقفان، مهم ترین عواملی هستند که نقش توسعه ای نهاد وقف در ایران را تحت تأثیر قرار داده اند.
اقتصاد نهاد وقف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد اسلامی سال بیست و یکم بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۱
5 - 29
حوزه های تخصصی:
با وجود اهمیت نهاد وقف در اقتصاد اسلامی و به رغم سابقه درخشان آن در تمدن قدیم اسلامی، امروزه این نهاد از منظر کارآمدی، سازمانی و مکتبی با چالش هایی مواجه است. مسئولان این نهاد برای حل این چالش ها به دنبال «طرح نظام جامع تحول اقتصادی وقف» هستند؛ اما هنوز موضوع «اقتصاد نهاد وقف» و اجزا و ابعادش به شکل علمی و دانشگاهی در دسترس حتی دست اندرکاران این نهاد نیست تا با شیوه ای علمی مسئله یابی کنند و به حل مشکلات آن بپردازند. اقتصاد نهاد وقف یکی از زیرمجموعه های اقتصاد بخش سوم است که امروزه در برخی از کشورهای پیشرفته سهمی تا حدود 10 درصد تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داده است. متأسفانه سهم بخش سوم در اقتصاد ایران اندک است و بررسی «اقتصاد نهاد وقف» می تواند تا حدی توجه مردم و دولت جمهوری اسلامی ایران را به گسترش و تعمیق این بخش جلب کند. البته تبیین «اقتصاد نهاد وقف» مستلزم تبیین سه حوزه علمی «فقه وقف»، «اقتصاد بخش سوم و زیرمجموعه آن، یعنی اقتصاد دهش» و «مالیه اسلامی» است تا اولاً «الگوی مطلوب فقهی مکتبی پیشنهادی برای اصلاح نهاد وقف» به عنوان حوزه تمحض «پیش نیاز» بستر فقهی حقوقی لازم را برای خرده نظام اقتصادی بخش سوم فراهم کند؛ ثانیاً بررسی علمی «اقتصاد بخش سوم و زیرمجموعه آن، یعنی اقتصاد دهش» به عنوان حوزه تمحض «هم نیاز» بصیرت اقتصادی ضروری برای ورود به تحقیق را ارائه نماید و در نهایت، علم «مالیه اسلامی» به عنوان حوزه تمحض «پس نیاز» امکان کارآمدسازی اقتصاد وقف را در زمینه ابزارسازی مهیّا سازد.
تحلیل جامعه شناختی تأثیر نهاد وقف بر توسعه در شهر مشهد (مطالعۀ تطبیقی-تاریخی دوره های تیموری، صفویه و پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد تطبیقی-تاریخی به بررسی تأثیر نهاد وقف بر توسعه در شهر مشهد و عوامل تضعیف یا تقویت کننده آن در سه دوره تاریخی تیموری، صفوی و پهلوی پرداخته است. در قسمت چهارچوب نظری ضمن اشاره به نظریه های کارکردگرایی و ساختارگرایی، با استفاده از رویکرد نونهادگرایی در جامعه شناسی اقتصادی، یک مدل علّی سه سطحی برای بررسی عوامل تضعیف کننده یا تقویت کننده تأثیر نهاد وقف بر توسعه ارائه شده است. این مدل در دو سطح درون موردی و بین موردی و با استفاده از روش تحلیل روایی، روش توافق و غیرمستقیم اختلاف میل بررسی و آزمون شد. نتایج بیان می کند، تقویت یا تضعیف تأثیر وقف بر توسعه در شهر مشهد در دوره های بررسی شده، تابعی از محیط نهادی وقف، عملکرد متولیان موقوفات و سازمان های متولی وقف در حفظ و توسعه موقوفات و نیات و انگیزه های واقفان بوده است؛ به طوری که در دوره های تیموری و صفوی به دلیل وجود محیط نهادی حامی وقف، عملکرد مؤثر متولیان و سازمان های متولی وقف و تقویت انگیزه های معنوی واقفان و اثرگذاری بیشتر نیات آن ها، تأثیر وقف بر توسعه در مشهد نیز تقویت شده است؛ درحالی که در دوره پهلوی به دلیل فقدان محیط نهادی حامی وقف، سوء عملکرد متولیان موقوفات و سازمان های متولی وقف، تضعیف انگیزه های معنوی واقفان و کاهش اثرگذاری نیات آن ها، این تأثیر تضعیف شده است.
تبیین و تحلیل کارکردهای اجتماعی-اقتصادی نهاد وقف در اردبیل دورۀ قاجار
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
۳۹۶-۳۷۹
حوزه های تخصصی:
وقف از باسابقه ترین و ریشه دارترین مواریث ارزشمند انسانی است که درمیان همه اقوام، ادیان و ملل متمدن دنیا و در ادوار مختلف تاریخ ایران مورداستفاده عموم بوده و تأثیراتی دیرپا بر جوامع داشته و وقف نامه های برجای مانده به مثابه اسنادی ارزشمند در راستای تبیین فرآیند و نظام اجتماعی دوران خود هستند. نقش آذربایجان در جریانات فکری ایران در سده اخیر، خصوصاً در جریانات مشروطیت و اهمیت شهر اردبیل به لحاظ موقعیت جغرافیایی و داشتن ارزش راهبردی و جغرافیای سیاسی اهمیت پژوهش حاضر را تبیین می نماید. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد بایگانی شده به مطالعه، بررسی و تجزیه و تحلیل وقف نامه های موجود در اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اردبیل انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که سنت و نهاد وقف در اردبیل پس از استقرار دوره قاجار چه فرآیندی طی کرده و کارکردهای مذهبی، اجتماعی، و اقتصادی این نهاد در محدوده زمانی مورد بررسی چه تحولاتی داشته و تأثیر جریانات فکری روز بر موقوفات چه بوده است؟ نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند کارکردهای اجتماعی-اقتصادی وقف تحت تأثیر رویدادهای تاریخی-اجتماعی و جریان های فکری زمانه، خصوصاً مشروطیت تحولات نوینی تجربه می کند؛ هرچند موضوعات مذهبی همیشه جایگاه ویژه ای از وقف را به خود اختصاص می دهد، اما در آستانه آشنایی جامعه با دانش جدید و تحول فکری جامعه، موقوفاتی به سبک جدید به وجود آمد که این روند در دوره مشروطه با ایجاد موقوفاتی هم چون: وقف حمام، وقف زمین برای ساخت حمام، هزینه برای مرضای نیازمند و تأسیس مدارس به سبک جدید، ابعادی نوین و کاربردی می یابد.