فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۸۱ تا ۳٬۴۰۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۳ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
34 - 67
حوزههای تخصصی:
از تحوّلات بسیار مهم تفسیر قرآن کریم در دوره معاصر، پیدایش گرایشی جدید به نام تفسیر اجتماعی است. هدف این گرایش خروج قرآن کریم از انزوا و تبدیل آن به منبعی پویا برای رفع شبهات وارد بر دین در عرصه های جدید زندگی اجتماعی، پاسخ گویی به نیازهای جدید زندگی اجتماعی و درمانی برای دردهای متأثر از جلوه های جدید زندگی اجتماعی است. بروز این گرایش تفسیری با مواجهه جوامع اسلامی و تمدن غرب و چاره جویی برای درمان انحطاط جوامع اسلامی از سوی مصلحان به وسیله بازگشت به قرآن کریم نمود پیدا کرد. برای این گرایش تفسیری مبانی و شاخصه هایی شمرده شده است. تعدادی از شاخصه های ذکرشده خالی از اشکال نبوده و نمی توان آن ها را از شاخصه های این گرایش تفسیری محسوب کرد. برخی از عناوین شاخصه ها دقیق نیستند و برخی از شاخصه ها در گرایش های تفسیری دیگر نیز مشاهده می شوند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی است درصدد است تا به نقد و بررسی مبانی دلالی و ویژگی های روشی و آثاری این گرایش تفسیری بپردازد و با معرفی بیشتر این گرایش زمینه را برای بهره مندی بیشتر از آن فراهم آورد.
تحلیل انتقادی نسبت دانش و ارزش در دیدگاه عبدالکریم سروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه دانش و ارزش یکی از مباحث در حوزه فرا اخلاق به شمار می رود؛ سروش نظریه جدایی دانش از ارزش را مطرح کرده است و این مقاله با هدف احصای عوامل زمینه ساز طرح این نظریه از سوی سروش و به روش توصیفی- تحلیلی، انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، پنج عامل سبب شد تا سروش این ایده را مطرح کند: تبعیت از پوپر و تأثیرپذیری از پوزیتیویست ها در تعریف علم و تمایز علوم؛ اعتقاد به اینکه استنتاج «باید» از «هست»، با قواعد منطق ناسازگار است؛ باور به اینکه ارزش ها، اعتباریات محض هستند؛ اعتقاد به اینکه اخلاق علمی، اخلاقی بی هویت است؛ اعتقاد به اینکه اخلاق علمی، با جبرگرایی ملازمه دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد، می توان «باید»ها را از «هست»ها استنتاج کرد؛ قائل شدن به وجود پیوند میان دانش و ارزش، منجر به جبرگرایی و بی هویتی اخلاق نخواهد شد، بلکه می توان با تکیه کردن بر حقایق (هست ها)، به اخلاق هویت بخشید؛ مفاد بایدونبایدهای اخلاقی درواقع همان ضرورت بالقیاس است که میان فعل انسان و نتایج فعل او برقرار می شود؛ علم، هم شامل دانش تجربی است و هم شامل دانش عقلی، عرفانی، نقلی و فلسفی و تعریف علم می تواند معارف غیرتجربی را نیز دربربگیرد.
تجربه زیسته دختران از ادراک مسائل و ویژگی های مرتبط با جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
101 - 133
حوزههای تخصصی:
ادراک و تجربه از جنسیت به مثابه الگوی تثبیت شده می تواند بر کنش های اجتماعی و تربیتی افراد، نقش مهمی داشته باشد. این تحقیق به مطالعه تجربه-های زیسته دانش آموزان دختر از دخترانگی می پردازد. روش پژوهش، روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی است. نمونه مورد بررسی، هفده نفر از دانش آموزان دختر تهران است. تعداد نمونه های مورد بررسی بر اساس اصل اشباع نظری تعیین شد. روش جمع آوری داده ها، روش مصاحبه نیمه ساختاریافته است. روش تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون است. پس از جمع آوری داده ها، روایت های دانش آموزان از دخترانگی، کدگذاری و مقوله بندی شد. با بررسی مصاحبه ها، سه مضمون اصلی به دست آمده است که در مرحله تحلیل، 9 مقوله فرعی و 23 مفهوم به دست آمد. مضامین اصلی شامل ویژگی های دخترانه، مسائل دخترانه و عاملیت دخترانه می شود. همچنین مقوله های فرعی نیز شامل ویژگی انحصاری دخترها، تفاوت دختر و پسر، دختر خوب بودن، تبعیض جنسیتی، نگاه جنسیتی، کلیشه های جنسیتی، تغییر نگرش ها، نقش خانواده در مسائل و راهبردهای دخترانه می شود. بررسی تجربه های زیسته دختران نشان می دهد که هرچند نمونه های بررسی شده برخی از ویژگی های احساسی و رفتاری مرسوم دخترانگی را بازتولید می کنند، روایت های دانش آموزان از دخترانگی نشان می دهد که آنها به دلیل دختر بودن با محدودیت ها و محرومیت هایی در جامعه مواجه هستند. همچنین آنها در زندگی اجتماعی و روزمره، احساس بی عدالتی و تبعیض می کنند. دانش آموزان مورد بررسی از تصورات غلط اجتماعی که نسبت به دختران وجود دارد، ناراضی بوده، خواستار عاملیت و کنشگری بیشتر دختران در جامعه هستند.
نسبت فرم و هندسه تزییناتِ آجریِ جداره های حیاط اندرونیِ خانه های نیمه دومِ حکومتِ قاجار در تبریز با وضعیت معیشتی مالکین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
34 - 61
حوزههای تخصصی:
شرایط اقتصادی در هر دوره تاریخی، یکی از عوامل تاثیرگذار بر نظام معماری و شهرسازی بوده و تزیینات به عنوان جزیی از معماری از این قاعده مستثنی نیستند. هدف این پژوهش که با روش تفسیر تاریخی به انجام رسیده بررسی تاثیر وضعیت معیشتی مالکین بر تزیینات آجری حیاط اندرونی خانه های قاجاری تبریز است. برای دستیابی به این هدف تلاش شد به سوالی با این مضمون پاسخ داده شود که چه نسبتی بین فرم و هندسه تزیینات آجرکاری با سطح اقتصادی زندگی مردم برقرار است؟ با تقسیم خانه ها به دو طیف مربوط به قشر مرفه و عادی، با مشاهدات میدانی به بررسی تزیینات آجری - نمای حیاط های اندرونی آن ها از دو منظر فرم اجرا و هندسه کلی پرداخته شده و سپس نسبت بین این تزیینات با سطح معیشتی مالکان بررسی شد. طبق یافته های پژوهش از منظر فرم اجرا، الگوهای تکرارشونده جزو الگوهای مشترک بین هردو قشر بوده است. الگوهای گسترش یافته تنها مختص قشر مرفه جامعه آماری بوده و الگوهای واحد و الگوهای چندتایی نیز غالباً در خانه های قشر مرفه به کار رفته است. از بعد فرم هندسی نیز چند الگوی هندسی مشخص مابین هر دو قشر مشترک بوده و برخی الگوها هم مشخصاً به یک قشر خاص تعلق داشته است. در نهایت این نتیجه کلی حاصل شد که تمایزاتی بین الگوهای تزییناتی دو قشر وجود دارد که هیچ یک از نمونه ها به سمت خلق الگوهای غیر معمول و استفاده افراطی از آن ها گام برنداشته و به نحوی نیست که اقشار مختلف جامعه را از هم جدا کند و نمایانگر شکاف طبقاتی میان آنها باشد.
پیامدهای خیانت زناشویی در ایران؛ مطالعه فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
165 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و طبقه بندی پیامدهای خیانت زناشویی در جامعه ایرانی بوده است. در این راستا، 78 مقاله علمی در ایران که به موضوع خیانت زناشویی پرداخته اند با روش فراترکیب، مورد شناسایی و تحلیل قرار گرفت. تمام یافته های این مقالات، استخراج گردید و در یک فرآیند کدگذاری چندمرحله ای تحلیل و طبقه بندی شد. نتایج پژوهش گویای آن است که پیامدهای خیانت زناشویی در ایران، چندگانه و چندلایه است و آن ها را می توان حداقل در قالب هشت مقوله متفاوت، دسته بندی کرد که شامل موارد پیشِ رو است؛ 1- پیامدهای عاطفی و روانی؛ 2- پیامدهای شناختی؛ 3- پیامدهای خانوادگی؛ 4- پیامدهای اجتماعی؛ 5- پیامدهای اقتصادی؛ 6- پیامدهای فردی؛ 7- پیامدهای جسمی؛ و 8- پیامدها برروی فرزندان. در این زمینه، پیامدهای عاطفی و روانی خیانت زناشویی، شامل مواردی چون: «اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD)»، «اختلال افسردگی»، «احساس خشم و پرخاشگری»، «کاهش اعتماد به نفس»، «کاهش عزت نفس»، «احساس تنفر» و «سوگ و حسرت» بوده است. پیامدهای شناختی خیانت، شامل «آشفتگی های شناختی» و «تغییر ارزش های قربانی» است. پیامدهای خانوادگی خیانت نیز شامل «خشونت خانگی»، «جدایی عاطفی»، «پاسخ های انتقامی» و «احتمال طلاق» زوجین بوده است. پیامدهای اجتماعی نیز شامل: «احساس ناامنی»، «احساس بی اعتمادی» و «آسیب به شبکه اجتماعی فرد» است؛ هم چنین پیامدهای اقتصادی نیز شامل: «تهدید وضعیت شغلی» و «تهدید منابع مالی خانواده» است. پیامدهای فردی نیز شامل «کاهش توجه به خود»، «کاهش کیفیت زندگی» و «احتمال بروز بیماری های مقاربتی» است. پیامدهای جسمی نیز شامل مواردی چون: «اختلال خواب»، «اختلال هورمونی»، «اختلال در اشتها»، «تغییر وزن بدن»، احتمال بروز «مشکلات قلبی» (سندرم قلب شکسته) و نظایر آن است. درنهایت پیامدهای خیانت برروی فرزندان نیز شامل: «آسیب به سلامت روانی فرزندان» (احتمال افسردگی، دل بستگی ناایمن در فرزند)، «کاهش آرامش فرزندان»، «ترس از آینده فرزندان» و «اُفت تحصیلی» آن هاست.
بررسی پدیدارشناختی تطور مناسبات میان نسل ها در پدیده ورزا جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
281 - 312
حوزههای تخصصی:
بازیِ خونینِ ورزاجنگ، از دیرباز در برخی از مناطق ایران و گیلان معمول بوده و عبارت است از به جنگ انداختن گاوهای نر. این بازی طی چند دهه گذشته با دگرگونیِ ساختارهایِ اجتماعی، دچار تغییراتی شگرف شد؛ هرچند به ظاهر، هسته اصلی آن، یعنی «جنگیدن دو گاونر» هم چنان باقی مانده است. باتوجه به این که کلیتِ جهانِ زندگیِ روزانه بخشی از مردم شمال کشور در نسل های مختلف، چنان سرشار از نگره های طبیعی به این پدیده است که به گسترش آن تحت عنوان «پاسداشت بازی بومی»، ضرورت های دفاع از سنت اصرار دارند، این پژوهش با بهره گیری از روش پدیدارشناختی مدنظر «تیتچن» و «هابسن» (تمرکز بر رهیافت مستقیم) و با الهام از نظریه «مانهایم» درخصوص مناسبات نسلی، سیر تحول شکلی و محتوایی این پدیده در نسل های مختلف را مورد بررسی قرار داده است. برای این کار از شیوه گردآوری داده «گروه کانونی» و از استراتژیِ تحلیلِ پدیدارشناسی «موستاکاس» استفاده نموده است. پرسش اساسی این است که نسل های مختلف مردم در خطه شمال، به خصوص گیلان در برگزاری این مراسم چه چیزی را تجربه می کنند؟ و این مراسم در تطور تاریخی خود چه تحولی را در مناسبات میان نسل ها ایجاد کرده است؟ نتیجه کار این که تفاوت های میان نسل ها، تحولاتی بر محور بزنگاه های تاریخی در مکان و زمان حول ورزاجنگ به وجود آورده و موجب تطور آن در نسبتش با مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی (ازقبیل پدیده هایی چون: جشن، نمایش، شاه، قمارو زمین بازی) شده است.
مهاجرت و مسئله ذره ای شدن، مطالعه ای کیفی در میان زنان مهاجر شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله پیوندیابی در بین مهاجران، همیشه مهم بوده است. سازگاری مهاجران در جامعه میزبان، منوط به کیفیت پیوندیابی آنهاست؛ اما مهاجرانی که وارد مقصد می شوند، تا حد زیادی به جای پیوند با جامعه میزبان، به سمت ذره ای شدن (اتمیزه شدن) گرایش می یابند و معمولاً در حواشی اسیر می شوند. پژوهش حاضر به دنبال واکاوی چگونگی فرآیند ذره ای شدن زنان مهاجر بوده است. روش پژوهش، کیفی و از نظریه زمینه ای بهره گرفته شده است. مشارکت کنندگان، 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استان های مختلف کشور بوده اند که به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شده است. نتایج نشان داد آغاز فرآیند ذره ای شدن زنان مهاجر، خودخواسته و در راستای واماندگی آنان در زادگاه، در ابعاد مختلف از جمله رنج های فزاینده پایدار، زیست بحرانی در زادگاه و گسست اعتماد بر اثر شرایط بی ثبات کننده مبدأ رخ می دهد. آنان در فرآیند شرایط سخت یاد شده به نوعی واگرایی از مبدأ می رسند و برای بازسازی دوباره زندگی و شخصی سازی آن در جهت آرامش و بهره وری بیشتر، به بازتعریف شبکه اجتماعی خود در پیوند با مقصد دست می زنند. از سوی دیگر، زنان مهاجر با ورود به مقصد و مواجهه با عواملی چون ناپذیرش گری فرهنگی شهر جدید، چرخه ناتوانی اقتصادی و سبک زندگی انزواطلب شهری، ناخواسته مجبور می شوند ارتباطات خود را سود محور کنند. نتیجه روند طی شده، خلاصه شدن روابط آنان در دایره ای از روابط اجتماعی تعریف شده، سودمند و مطمئن است که بر حسب شرایط سیال وار تجدید، بسط یا تحدید می شود.
تعارضات همسرگزینی دختران با والدین: یک مطالعل پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
551 - 567
حوزههای تخصصی:
مطالعه کیفی حاضر با هدف آشکارسازی تعارضات همسرگزینی دختران با والدین، در زمینه انتخاب همسر به شیوه پدیدارشناختی بود. جامعه آماری کلیه دختران متعارض با والدین در زمینه انتخاب همسر شهر اصفهان بود که با نمونه گیری هدفمند، 15 دختر انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده ها با روش تحلیل کلایزی تحلیل شد. مضمون های پژوهش عبارت بود از: مضمون اول، پویایی های قدرت با زیرمضمونِ جنگ قدرت دختر با والدین برای بهبود شرایط قبل از ازدواج، ساده گرایی دختر در برابر ایدئال گرایی والدین در ازدواج، ساده گرایی والدین در برابر ایدئال گرایی دختر در ازدواج، مضمون دوم تعارضات مالی با زیرمضمونِ تعارض دختر با والدین بر سر استقلال طلبی مالی قبل از ازدواج، مادی گرایی والدین در برابر همه جانبه نگری ملاک های دختر، مضمون سوم تعارضات ارتباطی با زیرمضمونِ شکاف نسلی، تعارض دختر و همشیره ها در حوزه ازدواج، تعارضات عمومی والدین دختر در حوزه های مختلف، باورهای متعارض والدین دختر در حوزه ازدواج و مضمون چهارم تعارضات نگرشی اعتقادی با زیرمضمونِ درگیری بر سر نگرش های اعتقادی بین والدین و دختر، تفاوت ملاک های والدین و دختر در ازدواج.
مطالعه فرهنگ مدیریت پسماند در بین شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:افزایش روزافزون جمعیت و تغییر الگوی مصرف، سبب افزایش مصرف گردیده و افزایش مصرف نیز به دنبال خود مسائل مختلفی چون تولید پسماندها را در شهرهای بزرگ از جمله تهران به همراه آورده است. مسئله مواد زائد و پسماندهای شهری به قدری دامنه پیدا کرده اند که قلمرو آنها دیگر به مسائل فنی ختم نمی شوند و عمیقاً صبغه اجتماعی و فرهنگی دارند. بنابراین مطالعه فرهنگ مدیریت پسماند در بین شهروندان شهر تهران به عنوان مسئله اصلی تحقیق مد نظر قرار گرفته است. روش: پژوهش حاضر کیفی بوده و داده ها با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختمند با نخبگان سازمان مدیریت پسماند و بخش پسماند و بازیافت مناطق 22 گانه شهرداری شهر تهران در بازه زمانی فروردین و اردیبهشت 1400 گردآوری و به منظور تحلیل داده ها از تحلیل تماتیک استفاده شده است.یافته ها:یافته های پژوهش حاضر 7 مقوله اصلی از جمله خلاءسیاست گذارانه، فقر دانش تجربی/تئوریک، خلاءآموزش های مهارتی/شناختی، ضعف عملیاتی سازی و اجرا، تفکر مصرفی به طبیعت، بی ارزش انگاری اجتماعی و ائتلاف های رانتی همسود و مقولات فرعی را در بر می گیرند.نتایج: نتایج تحقیق نشان می دهد که مقولات و مضامین استخراج شده بر دو دسته از فقدان ها تاکید دارند که مانع فرهنگ سازی در این حوزه شده است:دسته اول به مولفه های مرتبط با شهروندان بر می گردد و دسته دوم مقولاتی هستند که از بیرون باعث عدم نهادینه سازی فرهنگ مدیریت پسماند شده اند.نتایج: نتایج تحقیق نشان می دهد که مقولات و مضامین استخراج شده بر دو دسته از فقدان ها تاکید دارند که مانع فرهنگ سازی در این حوزه شده است:دسته اول به مولفه های مرتبط با شهروندان بر می گردد و دسته دوم مقولاتی هستند که از بیرون باعث عدم نهادینه سازی فرهنگ مدیریت پسماند شده اند.
The Academic Failure Model of the Senior Students of Mazandaran Province based on the Socio-Economic Position and Family Social Capital with the Mediation of Family Chaos(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Today, the issue of academic failure is one of the most important and scrutinized factors in educational systems and examining the effective factors on it can help in better understanding this phenomenon and providing solutions to its reduce. Therefore, the current research was conducted with the aim of modeling the academic failure of senior students based on the socio-economic position and family social capital with the mediation of family chaos. Methodology: This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was quantitative from type of correlational. The population of the present research was the senior students of Mazandaran province, which 170 people of them were selected as a sample by cluster sampling method. The research tool was a researcher-made questionnaire of effective social factors on academic failure, which had four components of academic failure, socio-economic position, family social capital and family chaos. The face validity of the questionnaire was confirmed by education specialists and experts and its reliability was obtained with Cronbach's alpha method above 0.70. The data were analyzed with tests of regression and structural equation modeling from type of path analysis in SPSS and LISREL software. Findings: The findings showed that all three variables of socio-economic position, family social capital and family chaos separately had a significant correlation with the academic failure of senior students and were able to predict the 31.0%, 20.2% and 22.9% of the changes of their academic failure, respectively. Also, all the three mentioned variables together could predict 51.6% of the changes of academic failure of senior students. In addition, the academic failure model of senior students based on the socio-economic position and family social capital with the mediation of family chaos had a good fit, and in this model, the variables of socio-economic position and family social capital on family chaos and academic failure and the variable of family chaos on academic failure had a direct and significant effect and the variables of socio-economic position and family social capital with the mediation of family chaos had an indirect and significant effect on academic failure (P<0.001). Conclusion: According to the results of this study, in order to reduce the academic failure of senior students can provide the basis for improving the socio-economic position, increasing the family social capital and reducing the family chaos.
Education and Inequality: Experiences of Black Teachers in British White Education System(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this article is to depict inequality cases and examine the complexity of black teachers' experiences in the British white system. For this reason, the researchers of this article applied concepts of whiteness, intersectionality, and battle fatigue to Boakye's I Heard What You Said (2022). Methodology: This is qualitative research and its nature is deductive. The theoretical framework primarily was based on Crenshaw and Bradbury's definitions of intersectionality, Kincheloe’s of whiteness, and Smith’s of battle fatigue. Loden and Rosener's diversity wheel was also used to clarify various cases of intersectionality. I Heard What You Said (2022) contains 56 experiences of a black teacher in the British white education system. The sample size includes all 56 experiences of the black teacher. Findings: Finding shows that Whiteness and the internalization of white characteristics play a significant role in defining black identities. They are inferior not only because of their different skin color but also because of numerous criteria and the differences from whites. In this educational system, all learning is also consistent with white beliefs and the norms that define them within the system. Boakye mentions that “‘white is light’ imagery and ‘white is right’ ideology” is imposed on students from the early days of attending schools which demonstrates white supremacy in the British education system. In the British educational system, not only are teachers marginalized, but also they have to make an effort in order to institutionalize white beliefs and ideas in students’ minds. The British education system ignores diversity in its curriculum, wanting to follow the concept of “sameness” in education. The narrator criticized the aim of the National Curriculum of England in the late 1860s, based on the view of Mattew Arnowl, citing some ambiguous concepts such as “essential knowledge”, “educated citizens”, “the best that has been thought and said”, and “…engender an appreciation of human creativity and achievements …” He explained the condition in Arnold's time in 1860. It highlighted that the white education system shows no changes in its aim through time. It seeks to stabilize its characteristics in the educational system in relation to ignorance of differences and white supremacy in all parts of the educational system in British. Furthermore, applying the concept of intersectionality, it becomes clear that each proof emphasizes the connection of the particular sections, which to some extent differs from others. Considering the concept of intersectionality in the context of whites being superior, makes the causes more complex. Applying the concept of battle fatigue shows that the black teachers fight against racism even if they believe they could bring insignificant changes to the British educational system. Conclusion: The research shows that black teachers' experiences of discrimination in the British education system are based not only on their skin color as black but on the connection between different dimensions of diversity and criteria in different areas of the personal, sociocultural, and organizational sphere. There is a need to revise the National Curriculum of Britain to start work on eliminating inequalities in the education document and to extend it to the whole education system.
کاربست نظریّه "تحوّل شش گانه شخصیت در درام" در سریال های صاحبدلان، او یک فرشته بود، اغماء، و میوه ممنوعه
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال پنجم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۹
151 - 167
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل سیر تحول شخصیت های درام از طریق کاربست نظریه «تحول شش گانه شخصیت در درام» با مطالعه موردی مجموعه های نمایشی صاحبدلان، او یک فرشته بود، اغماء و میوه ممنوعه است. این پژوهش درصدد است تا با مطالعه و بررسی درام های موردنظر، انواع سیر تحول شخصیت ها را مورد بررسی قرار دهد. هچنین این پژوهش قصد دارد نشان دهد تنوع تحول شخصیت ها در یک درام چه نقشی در کیفیت ساخت آن دارد.
روش شناسی پژوهش: روش این پژوهش تحلیل محتوای کیفی است که شامل شیوه های تخصصی در پردازش داده های پژوهشی است. این روش در جست وجوی دریافت جنبه های ادراکی و احساسی پیام ها و یا درک موارد پنهانی و قابل استخراج از بیانات و محتواهاست. بنابراین پژوهشگر در این مسیر، افزون بر بیان وضعیت و چگونگی پدیده یا موضوع، به تبیین چگونگی و سایر ابعاد آن و همچنین تحلیل کیفی محتوای اثر می پردازد.
یافته ها: انواع شش گانه تحول شخصیت، شامل: رستاخیز، سقوط، تعالی، تدنّی، از قهقرا بازگشتن، و به قهقرا رفتن، جملگی در درام های مورد بررسی در این پژوهش وجود داشتند. به عبارت دیگر، تحول شخصیت های این درام ها آن گونه که در ابتدای امر به نظر می رسد تنها از مقوله رستاخیز (توبه) نیست، بلکه انواع دیگر تحول ها نیز در این درام ها وجود دارند. با این همه، در مجموعه ای مثل صاحبدلان که تحول شخصیت متنوع تر است، کیفیت درام نیز بالاتر است.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحلیل سیر تحول شخصیت ها در درام های موردنظر می توان به این نتیجه رسید که برای داشتن فیلمنامه ای با کیفیت مطلوب، باید علاوه بر متحول شدن شخصیت قهرمان، سایر شخصیت های یک فیلمنامه نیز تحول پیدا کنند، هرچند نه به اندازه قهرمان.
عوامل اجتماعی و جمعیت شناختی مرتبط با مراقبت غیردستمزدی در مناطق شهری ایران: شواهدی از پیمایش گذران وقت (1398- 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مراقبت های خانوادگی یا غیردستمزدی در مطالعات داخلی از جنبه مراقبت های دریافتی از سوی سالمندان بررسی شده و تاکنون تلاشی برای شناسایی عوامل مؤثر بر ارائه این نوع مراقبت ها و ویژگی های مراقبان در سطح ملی صورت نگرفته است. بر همین اساس، پژوهش حاضر به بررسی عوامل اجتماعی-جمعیتی مرتبط با مقدار زمان اختصاص یافته افراد به مراقبت غیردستمزدی از کودکان، بزرگسالان و هر دو گروه (ساندویچی) در مناطق شهری کشور پرداخته است.این مقاله تحلیلی ثانویه است و داده ها برگرفته از موج سوم پیمایش گذران وقت در مناطق شهری ایران در سال 1398-1399 است.شایع ترین نوع مراقبت مختص به کودکان (73 درصد) است و سهم مراقبت از بزرگسالان (18 درصد) و مراقبت های ساندویچی (5 درصد) در جایگاه های بعدی قرار گرفته اند. درمجموع مؤثرترین عامل، مربوط به متغیر جنس بود و زنان در مقایسه با مردان با اختلاف، زمان بیشتری را صرف مراقبت از اعضای خانوار کرده اند؛ هرچند این شکاف در مراقبت از بزرگسالان به حداقل می رسد. مراقبت از کودکان در سنین فرزندآوری برای زنان و مردان به اوج می رسد، اما با افزایش سن کاهش می یابد تا اینکه در سال های پایانی عمر، مراقبت از بزرگسالان (به احتمال زیاد همسران) نوع غالب مراقبت است.با توجه به اهمیت اقتصادی ارائه مراقبت های غیردستمزدی در سطح خانوار و شکاف جنسیتی چشمگیر در مراقبت از کودکان که یکی از موانع احتمالی تحقق سود جنسیتی در ایران است، تحقیق حاضر می تواند به تعمیق دانش موجود و سیاست گذاری های آتی در این زمینه کمک کند
بررسی تطبیقی دیدگاه های جوانان در مورد عدالت در فضای مجازی و سیاست گذاری ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان تعاریف روزمره عدالت و متون سیاستگذاری شکاف وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی تعاریف عدالت در این دو ساحت به منظور رفع شکاف های احتمالی است. انواع تعریف شامل توزیعی، رویه ای، مراوده ای و معرفتی که از متون نظری استخراج شده بودند برای حساسیت نظری انتخاب شدند و از قو م نگاری مجازی و روش تحلیل تماتیک برای بررسی فضای مجازی و متون سیاستگذاری استفاده شد. نتایج نشان دادند که تعریف جوانان از عدالت عمدتا شامل عدالت توزیعی و رویه ای بوده و منطبق با تعریف کالایی گفتمان رسمی است، ضمن اینکه مرکزگرایی و تمایزگذاری در توزیع مواهب که در یافته های سیاستگذاری دیده می شوند، مورد نقد هستند. گرچه داده های فضای مجازی بر اهمیت عدالت اطلاعاتی و معرفتی برای جوانان تأکید داشتند اما عدالت اطلاعاتی یعنی قرار گرفتن جوانان در معرض اطلاعات و تصمیم-گیری ها، و عدالت معرفتی یعنی حضور جوانان در فرایند معناسازی در مورد عدالت و حضور داشتن آنان در فرایندهای تولید سیاست گذاری ها به ندرت در متون سیاستگذاری دیده شد. گرچه برخی از اسناد و مصوبات جوانان بر مشارکت جویی جوانان در امور مختلف تأکید کرده اند اما سیاست گذاری مدونی پیرامون حضور جوانان در تشکل ها، احزاب و سازمان های مردم نهادی که در سیاستگذاری های کلان نقش دارند صورت نگرفته است. سیاست گذاری های فرهنگی معطوف به جوانان نیز دچار مشکلاتی همچون بی توجهی به سبک زندگی های گوناگون، دیگری سازی به دلیل نگرش آسیب شناسانه که به پلیسی و قضایی کردن مسائل انجامیده و برون سپاری وظایف خویش هستند.
جایگزینی نسلی و خانواده گرایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
127 - 158
حوزههای تخصصی:
اهداف: خانواده گرایی به عنوان ویژگی بارز جامعه ایرانی طی دهه های اخیر با تغییراتی همراه بوده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر جایگزینی نسلی بر وقوع این تغییرات با استفاده از تحلیل داده های پیمایش ارزش های جهانی طی دوره 1399-1379 است. هرم های جمعیتی بر حسب تحصیلات نشان داد جایگزینی نسلی سبب ایجاد تغییرات گسترده ای در ساختار جمعیتی ایران شده است. روش مطالعه: پژوهش حاضر به روش کمی و با استفاده از تکنیک تحلیل ثانویه انجام گرفته است. داده های مورد استفاده برای این مطالعه از پیمایش ارزش های جهانی اقتباس شد. جامعه ی آماری شامل همه ی ایرانیان 15 ساله و بالاتر است. نمونه گیری نیز با روش خوشه ای چند مرحله ای انجام گرفته است. یافته ها: ماهیت کلّی خانواده، اهمیت و اعتماد به آن در همه نسل ها مشابه است. اما در مورد رفتارهای درون خانواده، تفاوت ها آشکار است. نسل های جوان تر دیدگاه های رادیکال تری دارند. پذیرش طلاق و سقط جنین، منسوخ دانستن ازدواج و مخالفت با مراقبت از والدین توسط فرزندان در بین آن ها بیشتر است. تفاوت های معناداری در میزان خانواده گرایی نسل ها مشاهده شد و تفاوت متولدین 1370 و پس از آن با پیشینیانشان چشمگیرتر است. دلیل آن می تواند دوران جامعه پذیری متفاوت آن ها باشد که مشخصه ی اصلی آن گسترش رسانه های جمعی و اینترنت است که بر شکل گیری اندیشه های مدرن جوانان اثرگذار است. سکولاریسم، ارزش های پسامادی گرایانه و بی اعتقادی مذهبی که تاثیر منفی بر خانواده گرایی داشتند، در بین آن ها بیشتر است. نتیجه گیری: انتظار می رود با گسترش این ارزش ها و تداوم روند جایگزینی نسلی، میزان خانواده گرایی در آینده کاهش بیشتری داشته باشد. هرچند سیاست ها و برنامه های دولت می تواند این روند را تسریع یا آهسته سازد.
بررسی عوامل اجتماعی- اقتصادی مؤثر بر ایجاد بازارچه روستایی در بخش بهار همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
255 - 278
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل اجتماعی اقتصادی مؤثر بر ایجاد بازارچه روستایی در بخش بهار همدان است. در این پژوهش از رویکرد فرهنگی اجتماعی در توسعه روستایی بهره گرفته شده است. روش این تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنین روستاهای بخش بهار همدان تشکیل می دهند که از این بین تعداد 450 نفر به عنوان حجم نمونه از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای جهت مصاحبه انتخاب شدند. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که تشکیل بازارچه روستایی برای فروش محصولات روستاییان از دیدگاه ساکنین روستاهای بخش بهار همدان ضرورت اجتناب ناپذیر است. هم چنین نتایج نشان داد که بین عوامل اجتماعی اقتصادی درآمد، امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی و امید به آینده با ایجاد بازارچه رابطه وجود دارد. نتایج این تحقیق در مجموع بیانگر آن بود ایجاد بازاچه ای جهت عرضه محصولات در روستاهای بخش بهار همدان، می تواند این منطقه را در مسیر توسعه اجتماعی اقتصادی قرار دهد.
شناسایی روش های حکمرانی مشارکتی و ابزارهای اجتماعی فرهنگی آن با استفاده از رویکرد تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
483 - 526
حوزههای تخصصی:
حکمرانی مشارکتی یکی از رویکردهای موفق در مدیریت عمومی و اداره جامعه است. این رویکرد بسیاری از چالش ها و معضلات جامعه را کاهش می دهد و منجر به افزایش سرمایه اجتماعی می شود. برای حل مسائل و معضلات پیچیده و چندلایه اجتماعی، دولت های موفق سخت تلاش می کنند تا مشارکت مردم را بهبود بخشند. اما گاهی اوقات عدم شناخت روش ها و ابزارهای مؤثر در این رویکرد، باعث می شود که استفاده بهینه از آن صورت نگیرد. در این مقاله روش ها و ابزارهای حکمرانی مشارکتی در حوزه اجتماعی فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرند. روش این تحقیق، تحلیل محتواست و با استفاده از این روش ابتدا داده ها با کمک منابع کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری و بررسی شده است و سپس، با تحلیل داده های جمع آوری شده، روش ها و ابزارهای حکمرانی مشارکتی استخراج شده است. در ادامه، با کمک 32 نفر از خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی و سازمانی این حوزه، مؤلفه های مورد نظر با 17 شاخص و در دو مقوله اصلی روش ها و ابزارها شناسایی شده است. یافته ها نشان می دهد، 8 روش رأی گیری، نظرسنجی و افکارسنجی، مشورت، تصمیم گیری جمعی، تولید ادبیات مشترک، شبکه سازی و تیم سازی، اشتراک اطلاعات و کار جمعی از مهمترین روش های پیاده سازی حکمرانی مشارکتی بوده و 9 ابزار از قبیل: رسانه های اجتماعی، نوآوران اجتماعی، گروه های جهادی، سامانه انتقادات و پیشنهادات، پلتفرم های مجازی، متون آموزشی، هنر، امر به معروف و نهی از منکر و تشکیل جلسه از مهمترین ابزارهای اجتماعی فرهنگی حکمرانی مشارکتی در کشور می باشد.
بررسی پدیدارشناسانه فلسفه تاریخ از نظرگاه ابن خلدون و هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
109 - 125
حوزههای تخصصی:
ابن خلدون و هگل به عنوان پایه گذاران «فلسفه ی تاریخ» در عالم اسلام و غرب به شمار می روند، لذا موضوع این پژوهش، توصیفی است در راستای بررسی نحوه ی مواجهه دو اندیشمند، از دو سنت مختلف، با مفهوم فلسفه تاریخ. در این تحقیق با روش مقایسه ای ابتدا ضمن تمرکز بر بنیاد های نظری ابن خلدون در کتاب «مقدمه» که زمینه ا ی نظری برای تامل در باب فلسفه تاریخ فراهم آورده است را بررسی خواهیم نمود، سپس اندیشه هگل، نحوه ی ورود، تبیین و نهایتاً چگونگی شکل گیری فلسفه تاریخ در اندیشه ی او مورد بحث قرار می گیرد. از این روی، سعی بر کشف ذات دو جانب اندیشه، جدای از اینکه مسیر گفتگوی طرفینی را فراهم می آورد، مقایسه را نیز میسر می سازد؛ رهیافتی که به روش مقایسه ی پدیدراشناسانه معروف است. ماحصل این مقایسه، با عنایت بر تمایز های دو اندیشمند، نتایج مشترکی است در باب تاریخ و امر تاریخی، سیاسی و اجتماعی، نگاهی که حکایت از جبر محتوم و ضرورت اجتناب ناپذیر در حرکت تاریخ می نماید.
مدیریت پیش گیری فرار از منزل با رویکرد فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی مدیریت پیشگیری فرار از منزل با رویکرد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی انجام شد. این پژوهش، ازلحاظ راهبرد، اکتشافی و ازمنظر روش شناسی، پژوهشی آمیخته (کیفی- کمی) است. ابزار گردآوری اطلاعات در مرحله کیفی، اسنادی، مطالعه پرونده های فرار و با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی، با بهره گیری از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و درنهایت تحلیل مسیر معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج مبین آن است که مدیریت پیش گیری فرار از منزل با رویکرد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، شامل 34 مفهوم پایه ای، 3 مفهوم سازمان دهنده و یک مفهوم فراگیر است. همچنین، مشخص شد که بارهای عاملی تمام گویه های هر 3 عامل پژوهش به جز گویه 13، عامل اقتصادی بیشتر از 4/0 به دست آمده و کفایت لازم را برای ماندن در پژوهش دارند و مقادیر بارهای عاملی آن ها مناسب و از برازش مطلوب برخوردار است. یافته ها نشان داد که مقدار R2 برای سه عامل فرهنگی (212/0)، اقتصادی (205/0) و اجتماعی (199/0) بیشتر از 19/0 و مقادیر Q2 برای سه عامل فرهنگی (337/0)، اقتصادی (326/0) و اجتماعی (236/0) بیشتر از 15/0 ب دست آمده اند، بنابراین می توان به برازش الگو از بعد ساختاری اعتماد کرد. براساس رتبه میانگین مؤلفه ها، مؤلفه فرهنگی با رتبه میانگین 24/2 بیشترین اهمیت را دارد و مؤلفه های اجتماعی(01/2) و اقتصادی(75/1)، به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند.
تبیین جامعه شناختی مصرف فیلم در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
55 - 70
حوزههای تخصصی:
مصرف نه صرفاً یک روند اقتصادی منفعت گرایانه، بلکه امری اجتماعی و شامل نشانه ها و نمادهای فرهنگی است. به همین نسبت مصرف فیلم و سینما متمایز از تعینات اجتماعی و فرهنگی نیست. هدف مقاله حاضر آن است که به تبیین جامعه شناختی مصرف فیلم و سینما در شهر اصفهان بپردازد. چارچوب نظری مقاله با محوریت نظریه فرهنگی پی یر بوردیو و اضافه کردن برخی از متغیرهای مغفول در اندیشه وی تدوین شده است. برای نیل به هدف اصلی، روش پیمایشی در پارادایم پوزیتویسیتی اقتباس می گردد. جامعه آماری شامل 1972660 نفر، حجم نمونه برابر با 401 نفر و شیوه نمونه گیری از نوع سهمیه ای است. به منظور آزمون فرضیات و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری، از مدل های رگرسیونی ساده و چندگانه با متغیر پنهان، ضریب همبستگی پیرسون و مدل همبستگی، آزمون تحلیل واریانس یا آنوا و آزمون تی نمونه های مستقل برای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شده است. با توجه به یافته های این پژوهش سرمایه فرهنگی و مؤلفه های آن (عینیت یافته، تجسم یافته، نهادینه شده)، دانش سینمایی، گروه های مرجع و سرمایه اقتصادی بر مصرف فیلم و سینما تأثیرگذار بوده اند، اما متغیرهای جنسیت، قومیت، وضعیت تأهل و میزان تحصیلات بر مصرف فیلم و سینما تأثیر معناداری نداشته اند. متغیر دانش سینمایی نقش میانجی جزئی در رابطه بین سرمایه فرهنگی و مصرف فیلم و سینما داشته اما متغیر سرمایه فرهنگی به عنوان میانجی، نقشی در رابطه بین سرمایه اقتصادی و مصرف فیلم و سینما نداشته است. با توجه به مدل کلی پژوهش نیز می توان چنین استنباط نمود که به طورکلی 40 درصد واریانس متغیر مصرف فیلم و سینما توسط متغیرهای مستقل این پژوهش تبیین شده است.