مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
آجرکاری
حوزه های تخصصی:
برج لاجیم سوادکوه، مقبره یکی از امرایی است در عهد آل زیار که در اندیشه قدرت و تسلط امور در سطح منطقه بوده است....
مطالعه روند توسعه تزئینات آجرکاری در معماری مساجد ایران و چرایی عدم توسعه هنر کاشی کاری در معماری بعد از اسلام ایران تا دوران ایلخانی
حوزه های تخصصی:
بناهای مذهبی یکی از اصلی ترین عناصر شکل دهنده شهرهای اسلامی بوده و به عنوان شاخص ترین عنصر معماری، هویت شهر اسلامی را تعریف می کنند. این بناها با توجه به اهمیت مذهبی که دارند، جایگاه ویژه ای را در بافت تاریخی شهرهای اسلامی عهده دار می شوند، به همین خاطر غنی ترین طرح ها و فرم های تزئینی در پوشش تزئینات آجری در مساجد به کار رفته است. درباره روند توسعه هنرآجرکاری در معماری مساجد ایران، اطلاعات ناچیزی موجود است و هنوز آن طور که درخور این هنر گرانمایه است، به آن پرداخته نشده است. بنابراین ضروری است که در این زمینه با توجه به اهمیت آن در معماری ایران، تحقیق و پژوهش بیشتری صورت گیرد.
روش پژوهش در این مقاله از طریق منابع کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی - تحلیلی انجام شده است. هدف این پژوهش بررسی روند توسعه هنر آجرکاری در معماری مساجد ایران از آغاز دوران اسلامی تا پایان دوران ایلخانی با هدف معرفی تزئینات، شناسایی فرم های تزئینی و چگونگی تداوم یا متوقف شدن آن در ادوار بعدی است. همچنین بررسی چرایی عدم توسعه هنرکاشی کاری در معماری بعد از اسلام ایران تا دوره ایلخانان از دیگر محورهای این پژوهش است.
بررسی نقوش مقابر آجری دزفول
منبع:
پیکره دوره دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
59 - 68
حوزه های تخصصی:
ساخت و تزیین مقابر در اکثر مناطق ایران از گذشته تاکنون و براساس اعتقادات، باورها و شرایط اقلیمی و نوع مصالح بوم آورد رواج داشته است. در منطقه ی رودبند دزفول و در کنار ساحل رود دز با سازه ها و بقایای مقابری روبرو می شویم که نه فقط حاکی از قدمت و برجستگی های ویژه می باشند بلکه در هیچ جای ایران تاکنون مشابه آن دیده نشده است. ساخت و تزیین این گونه مقابر به احتمال زیاد متاثر از فنون غنی آجرکاری و کاشیکاری بومی (خوون چینی) می باشد. هدف این مقاله نیز در این راستا بررسی های اولیه و معرفی این گونه بقایا به شیوه ی توصیفی و در حد مقدور می باشد تا راه را برای تحقیقات گسترده تر در آینده هموارتر نماید.
مطالعه تزیینات آجری در مناره های دوره سلجوقی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲
72 - 86
حوزه های تخصصی:
می توان دوره سلجوقی را یکی از مهم ترین دور هها در تاریخ ایران بعد از ظهور اسلام دانست که هنر و فرهنگ در یک روند صعودی به جایگاه والاتری دست یافت. در این دوره، اصفهان پایتخت شد و دورانی جدید را در هنر و معماری خود سپری ساخت. یکی از مهم ترین مواردی که در معماری آن مقطع، نمود بیشتری یافت، مناره بود. احداث مناره در ایران ب هعنوان راهنما و هدایت معنوی و مادی، از دوران پیش از اسلام، آغاز و در عصر سلجوقی به اوج تکامل خود رسید. پ سازاین تکامل، ساخت مناره ها به تعداد زیاد در شهرهای مهم آن دوره، ب هخصوص در اصفهان مشهود است که هرکدام از آ نها دارای بهترین نمونه های تزیینات آجرکاری است. هنر آجرکاری همواره بخش عظیمی از تزیینات معماری دوران اسلامی ایران را ب هویژه در مناره های مساجد در برگرفته است. آجر روی مناره ها، ب هعنوان یکی از عناصر اصلی به کار گرفته شده، از لحاظ تکنیک، تنوع نقش و گاهی تکرار نقوش، گر هها و کتیبه ها قابل تأمل است. آن چه که می دانیم این است که درباره آجرکاری در مناره های عصر سلجوقی پژوهش چندانی صورت نگرفته است. همین طور درباره انواع چیدما نها و رگ چین های شاخص آجرکاری منار هها در اصفهان دوره سلجوقی و چگونگی شباهت و تداوم تزیینات آن به صورت مستقل و منسجم پرداخته نشده است؛ در این پژوهش با توجه به اهمیت این موضوع در معماری ایران، با دسته بندی و تحلیل ریخت شناسی تزیینات آجری در مناره های اصفهان، پرداخته شده است و در رسیدن به این هدف، از مطالعات کتابخانه ای و میدانی با روش توصیفی- تحلیلی برای بازشناسی در تزیینات مناره های آجری اصفهان عصر سلجوقی، استفاده شده است.
تفسیر کاربردی رواج پلان هشت ضلعی در آرامگاه های سلجوقی و نقد آرای سنت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
137 - 148
حوزه های تخصصی:
سنت گرایان در دهه های گذشته آراء خود را نسبت به هنر و معماری ارائه کردند و دیدگاه ایشان به نگرشی غالب در تفسیر معماری اسلامی تبدیل شد. پیروان مکتب سنت گرایی، هنر را امری رمزگونه دانسته و ساحت قدسی برای آن قائل شدند. بر این اساس اعداد که کاربرد آن در معماری به صورت هندسی تجسم می شوند، ماهیتی عرفانی و مابعدالطبیعی به خود گرفتند و اشکال بیانگر معنایی خاص شدند. هشت ضلعی ها که بطور مشخص در این مقاله به صورت پلان هشت ضلعی مد نظراند نیز از این قاعده مستثنی نیستند و تنها بر اساس دیدگاه سنت گرایانه مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. این درحالیست که در دهه اخیر تفکر سنت گرایی با چالش هایی رو به رو بوده و سلطه آن بر موضوع تفسیر معماری کم رنگ شده است. مقاله حاضر موضوع رواج کاربرد پلان هشت ضلعی در بناهای آرامگاهی دوران سلجوقی را با رویکری کاربردی (بدون در نظر گرفتن دیدگاه عرفانی) و بنا به ضرورت کاربرد تنوع طرح های آجری تفسیر و بررسی کرده است. آجرکاری که هنری وابسته به معماری است، در دوران سلجوقی با استفاده از تجربیات و گسترش مهارت رونق فراوان یافت و آجرکاران در پی ارائه توانایی خود در تزئین بنا به واسطه تمایل به ارائه تزئینات متنوع و نامحدود با محدویت فضا رو به رو شدند. لذا از بخش بندی و کادربندی جهت ارائه تزئینات استفاده کردند و نهایتاً اصل تقارن را به عنوان موضوعی محدود کننده برای ارائه تزئینات بیشتر کنار گذشتند. در چنین شرایطی، داشتن پلانی با اضلاع بیشتر مانند هشت ضلعی تفوق بیشتری بر پلان چهارضلعی ارائه می کرد. لذا گسترش پلان هشت ضلعی در آرامگاه های دوره سلجوقی بر اساس کاربرد گسترده نقوش آجری معقول تر از ارائه ماهیتی ماورائی مطابق آراء سنت گرایان، بدون هیچ استدلال منطقی است. اطلاعات این پژوهش بر پایه منابع کتابخانه ای و با رویکرد استنتاجی گردآوری و به روش توصیفی – تحلیلی ارائه شده است.
بررسی آرایه های آجری خانه های تاریخی بهبهان در دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
27 - 48
حوزه های تخصصی:
در خانه های تاریخی بهبهان، دو گونه معماری سنگی و آجری با الگوهای ساختاری و تزییناتی متفاوت مشاهده می شود. قدمت بناهای آجری کمتر و غالباً مربوط به اواخر دوره قاجار و پهلوی است. در این بناها، آجر در هر دو بخش اجزا سازه ای و تزییناتی به کار رفته است. نقش تزیینی آجر از ابتدای کاربرد این مصالح مورد توجه بوده و تزیینات آجری به عنوان یکی از آرایه های شاخص معماری بهبهان در بخش های مختلف بنا و به شیوه های گوناگون اجرا شده است. لیکن مطالعات زیادی در این زمینه صورت نگرفته و مطالب ارائه شده در حد گزارش هایی در خلال معرفی بناهای تاریخی است. ضروری است که تحقیق و تفحص بیشتری در زمینه شناخت این تزیینات صورت گیرد. هدف از این مقاله بررسی تزیینات آجری خانه های تاریخی بهبهان به منظور مستندنگاری و کمک به ارائه الگوهای طراحی در پژهش های آتی است. لذا در ابتدا بر اساس اسناد و منابع موجود، تزیینات آجری در معماری ایران مورد مطالعه قرار گرفته و سپس با برداشت های میدانی و با روش تحلیلی توصیفی، الگوهای تزیینی در نمونه پژوهش، دسته بندی شده و انواع آجر مصرفی، انواع نقوش، شیوه های اجرا، محل کاربرد و سبک تزیینات بررسی شده است. برای این منظور، 28 خانه تاریخی و بیش از 50 سردر مطالعه شده و 47 نقش استخراج شده است. نتایج نشان می هد تزیینات آجری غالباً در جداره های داخلی حیاط به کار رفته و جداره های خارجی به جز سردر، فاقد تزیینات است. نقوش آجری به شیوه های خوون چینی، رگ چین، گل انداز، مشبک و گره سازی اجرا شده اند و شکل های متنوعی از آجرِ تراش به ویژه در حاشیه سازی، قاب بندی و قطاربندی ها و در ترکیب با نقوش گل انداز و رگ چین به کار رفته اند. نقش ها عمدتاً حاصل تکرار الگوهای پایه هستند. الگوهای پایه به صورت جناغی، گل های پنج رگی، هفت رگی، نه رگی و یازده رگی (به صورت ساده و ترکیبی) مشاهده شده اند. سبک طرح و نقش در تداوم آجرکاری ایرانی، به صورت هندسی و بر پایه اصل تقارن شکل گرفته است.
بررسی تزیینات آجرکاری در نمای بیرونی بناهای قاجار و پهلوی بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
94 - 108
حوزه های تخصصی:
آجر از مصالح مهم در زمود و آمود ایرانی بوده که در ادواری از تاریخ دوره اسلامی نمود قابل توجهی دارد. بعد از سلجوقی می توان ادوار قاجار و پهلوی را در زمینه آجرکاری برجسته دانست. هدف، مطالعه تزیینات آجرکاری در نمای بیرونی بناهای قاجار و پهلوی بیرجند و عوامل تاثیرگذار اجتماعی و فرهنگی بر آنست. از این رو تزئینات آجرکاری بناهای قاجار و پهلوی در بیرجند چیست و عوامل اجتماعی و فرهنگی تاثیرگذار بر آن کدام است؟ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و بویژه میدانی است. یافته های پژوهش نشان می دهد فرم های آجری بناهای بیرجند شامل ستون نماها، قوس های در،پنجره و جداره و سنتوری هاست. همچنین نقوش آجرکاری زینت بخش حاشیه، متن جداره، عناصر منفرد و مشبک ابنیه هستند. نقوش با ترکیب های متنوع آجری مانند، چلیپا، خفته و رفته، جناغی،گلچین و انتزاعی در کنار یکدیگر نمایان شده اند. نیز تاثیر موقعیت سوق الجیشی بیرجند و همچنین نقش تجاری و محوری در دفاع از قلمرو سیستان و پاسداری از مرزهای شرقی در دوره قاجار، نیز حضور سیاحان و ماموران به دلیل دست اندازی انگلیسی ها بر هند و همجواری با ایران، تاسیس مدارس نوین و افتتاح سرکنسولگری انگلیس در بیرجند بر تزیینات آجری بارز است. فروش فرش منطقه در بازار های جهانی رونق اقتصادی، تولید سرمایه و آمد و شد تجار را در پی داشته که باعث ورود تزئینات اروپایی به معماری بیرجند شد اگرچه سویه تامل و نگاه بومی منطقه و سیاست های حاکم در بهره گیری از عناصر باستانی و هنر اسلامی در آجرکاری نیز قابل تامل است.
رباط سپنج، مطالعه تطبیقی و تدقیق دوره تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
31 - 51
حوزه های تخصصی:
رباط سپنج در شمال شرق شهرستان شاهرود از جمله بناهای تاریخی ارزشمند با تزیینات فاخر آجرکاری در قرون میانه هجری است که در عمده منابع تحقیقی از آن به عنوان بنایی ایلخانی یاد شده است. بررسی دقیق تر تاریخچه اثر و تطبیق تزیینات آن با تعدادی از کاروان سراها و دیگر بناهای قرون میانه هجری این گمان را مطرح می کند که اثر به دوران پیش از حمله مغول تعلق دارد. با وجود این، تشخیص قدمت آن تا حدودی دشوار است زیرا بخش های زیادی از بنای اصلی تخریب شده و تنها قسمت ورودی و حصار پیرامون در شکل اولیه باقی مانده است. در واقع گرچه فرم اصلی پلان بنا به شکل حیاط مرکزی قابل تشخیص است، ساخت خانه های روستایی در محل میانسرا، در دوران متأخر، پلان را تا حد زیادی مخدوش کرده است. این پژوهش با هدف تعیین قدمت رباط سپنج انجام گرفته است و این پرسش اصلی را مطرح می سازد: آیا رباط سپنج را می توان با توجه به شواهد موجود و بررسی های تاریخی تطبیقی، اثری متعلق به پیش از حمله مغول تلقی کرد؟ شیوه انجام پژوهش پیش رو، به رغم محدودیت های موجود در بررسی میدانی (خاصه کاوش و پی گردی)، با تمرکز بر سه بخش اصلی انجام گرفت: نخست بازشناسی اثر در منابع تاریخی و پژوهش های پیشین؛ دوم بررسی تزیینات بنا و تطبیق آن با نمونه های مشابه از ابنیه هم دوره. سوم بررسی تطبیقی شواهد موجود از پلان و ورودی بنا با نمونه های شاخص و شناخته شده از کاروان سراهای هم دوره (مشخصاً سلجوقی و ایلخانی). در نهایت این پژوهش نشان می دهد با وجود آنکه اکثر منابع تحقیقی حکم به ایلخانی بودن رباط سپنج دارند، تعلق بنا به دوران پیش از حمله مغول محرز است و نزدیک ترین دوره تاریخی قابل حدس، اواخر عصر سلجوقی است.
مطالعه ی مقایسه ای نقوش آجری نمای بناهای تجاری- مسکونی شهرهای اصفهان و تهران در دوره ی پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز دوره پهلوی، مدرنیزاسیون در ایران که از دوره قاجار شروع شده بود، شدت بیشتری یافت . یکی از عرصه هایی که آثار مدرنیزاسیون در آن پدیدار گشت، معماری و شهرسازی بود. برون گرایی در معماری و شهرسازی، سبب پیدایش نماهای رو به شهر در بناها شد. اکثر نماهایی که در این دوره در اطراف خیابان ها ساخته شدند، تزئینات آجری داشتند. مسئله پژوهش این است که مدرنیزاسیون چگونه آجرکاری های نماهای پایتخت و دیگر شهرها را دچار تغییر کرده است و تا چه اندازه تداوم سنت های فرهنگی گذشته و یا نفوذ سریعتر ویژگی های مدرن باعث تغییر چهره آنها شده است. باور بنیادین این پژوهش آن است که روش مطالعه مقایسه ای، راهکاری برای تحلیل چگونگی و چرایی شباهت ها و تفاوت های آجرکاری ها در نمای بناهای شهری اصفهان و تهران ارائه می دهد. تحلیل شباهت ها و تفاوت ها می تواند ویژگی های خاص و عام آجرکاری های اصفهان و تهران را آشکار کند و منجر به شناخت این تزئینات آجری بشود که در واقع بخش کوچکی از اسناد معماری آن دوره محسوب می شوند و تا کنون کمتر مورد توجه بسیار قرار گرفته اند.
نسبت فرم و هندسه تزییناتِ آجریِ جداره های حیاط اندرونیِ خانه های نیمه دومِ حکومتِ قاجار در تبریز با وضعیت معیشتی مالکین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
34 - 61
حوزه های تخصصی:
شرایط اقتصادی در هر دوره تاریخی، یکی از عوامل تاثیرگذار بر نظام معماری و شهرسازی بوده و تزیینات به عنوان جزیی از معماری از این قاعده مستثنی نیستند. هدف این پژوهش که با روش تفسیر تاریخی به انجام رسیده بررسی تاثیر وضعیت معیشتی مالکین بر تزیینات آجری حیاط اندرونی خانه های قاجاری تبریز است. برای دستیابی به این هدف تلاش شد به سوالی با این مضمون پاسخ داده شود که چه نسبتی بین فرم و هندسه تزیینات آجرکاری با سطح اقتصادی زندگی مردم برقرار است؟ با تقسیم خانه ها به دو طیف مربوط به قشر مرفه و عادی، با مشاهدات میدانی به بررسی تزیینات آجری - نمای حیاط های اندرونی آن ها از دو منظر فرم اجرا و هندسه کلی پرداخته شده و سپس نسبت بین این تزیینات با سطح معیشتی مالکان بررسی شد. طبق یافته های پژوهش از منظر فرم اجرا، الگوهای تکرارشونده جزو الگوهای مشترک بین هردو قشر بوده است. الگوهای گسترش یافته تنها مختص قشر مرفه جامعه آماری بوده و الگوهای واحد و الگوهای چندتایی نیز غالباً در خانه های قشر مرفه به کار رفته است. از بعد فرم هندسی نیز چند الگوی هندسی مشخص مابین هر دو قشر مشترک بوده و برخی الگوها هم مشخصاً به یک قشر خاص تعلق داشته است. در نهایت این نتیجه کلی حاصل شد که تمایزاتی بین الگوهای تزییناتی دو قشر وجود دارد که هیچ یک از نمونه ها به سمت خلق الگوهای غیر معمول و استفاده افراطی از آن ها گام برنداشته و به نحوی نیست که اقشار مختلف جامعه را از هم جدا کند و نمایانگر شکاف طبقاتی میان آنها باشد.
شیوه های اجرای آرایه های تزئینی معماری ایران در دوره سلجوقی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۳ زمستان۱۳۹۵ و بهار ۱۳۹۶ شماره ۴
109 - 135
حوزه های تخصصی:
در دوره سلجوقیان هنر و معماری ایران از رشد و تحول چشمگیری برخوردار شده بود. این دوره را میتوان سرآغاز استفاده از کاشی های رنگارنگ در معماری و زمینه ای برای رونق و پیشرفت تزئینات در دوره های بعدی خواند. همچنین آجرکاری، گچبری و رنگ آمیزی در معماری و نیز ایجاد نقوش متفاوت در پوشش بناها از جمله هنرهایی بودند که در معماری عصر سلجوقی کاربرد گسترده ای یافتند. از این رو، گرایش به تجمل گرایی در آثار این دوره عامل مهمی در پیدایش رنسانس هنری محسوب می شود. این مقاله با اتخاذ روش توصیفی ضمن معرفی معماری دوره سلجوقی، به بررسی ویژگی ها و اسلوب معماری اسلامی قرون پنجم و ششم ه.ق، در قلمرو هنر و معماری ایرانی می پردازد.
بررسی نقوش آجرکاری در ابنیه تاریخی منطقه قومس بر اساس مطالعات تاریخی-تطبیقی و پراکندگی منطقه ای
منبع:
فردوس هنر سال ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
112 - 129
حوزه های تخصصی:
آجر یکی از مهمترین مصالح ساختمانی در بناهای تاریخی ایران است که علاوه بر جنبه سازه ای به لحاظ تزئینی مورد توجه می باشد. اگرچه پیشینه استفاده از آجر به دوران پیش از اسلام و تمدن ایلام بازمی گردد اما استفاده از آجر به صورت تزیینی عمدتاً مربوط به دوره اسلامی و از قرن سوم هجری به بعد است. منطقه قومس (استان کنونی سمنان) یکی از مناطق پیشگام در هنر آجرکاری بوده است که می توان به آثار شاخص بکار رفته در بناهایی همچون مناره مسجد جامع و تاریخانه؛ برج های پیرعلمدار و مهماندوست و چهل دختران دامغان؛ بقعه و مناره مسجدبایزید و برج کاشانه در بسطام و همچنین مناره مسجد جامع سمنان و رباط انوشیروانی آهوان و رباط سپنج اشاره کرد که همگی متعلق به عصر طلایی هنر آجرکاری در ایران (قرون 4-8 ه.ق) هستند. طی دوران مذکور، در منطقه قومس آجرکاری سیر تحولی تاریخی را میپیماید که میتوان آنرا به لحاظ تغییرات در نقش مایه، تکنیک اجرا، ترکیب مصالح و پراکندگی جغرافیایی بررسی نمود. هدف از این تحقیق بررسی تطبیقی نقوش و تکنیک های آجرکاری های در ابنیه تاریخی منطقه قومس و شناخت سیر تحول تاریخی آنهاست. ماهیت پژوهش حاضر توصیفی و روش تحقیق بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای است. طی مطالعات میدانی با استفاده از عکاسی الگوهای بکار رفته در آجرکاری های مهمترین بناهای منطقه مستندسازی گردید. در بخش کتابخانه ای علاوه بر بررسی تاریخچه ابنیه موضوع پژوهش به مطالعه پژوهش های پیشین حول آجرکاری در تاریخ معماری ایران پرداخته شد. نهایتاً آرایه های مستندسازی شده در حوزه قومس مقایسه تطبیقی شده و الگوهای مورد استفاده شناسایی گردید. بررسی پیش رو حاکی از آن است که آجرکاری های بکار رفته در ابنیه تاریخی منطقه قومس طی قرون 4-8 هجری به لحاظ نقش مایه از آرایه های مشخصی پیروی می کند که به لحاظ تکنیک اجرایی و مصالح از نمونه های ساده تر تا نقوش پیچیده تر در آن دیده می شود
تحلیل کاربرد نقوش هندسی متنوع، بدون رعایت اصل تقارن در آجرکاری سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقارن گریزی در آجرکاری سلجوقی، یکی از مفاهیم در دسترس اما دیریاب هنر دوران اسلامی است. کاربرد آجر در طرح های متنوع و فراوان هندسی بدون رعایت اصل تقارن در اضلاع بنا، تغییر و تحولی چشمگیر در ساختار آرایه های آجرکاری این دوران پدید آورد که در هیچ یک از ادوار تاریخی ایران سابقه نداشته است. توجه به این نکته که اصولاً تغییرات در ساختار هنری یک جامعه سنتی به سادگی رخ نمی دهند و همزمانی این تغییرات با اوج گیری و کمال هنر آجرکاری ایران، موجب بروز تضادی در هنر این دوران شده که تا کنون توجه شایسته ای به آن نشده است. این در حالی است که بحث آجر و آجرکاری دوره سلجوقی از مباحث بسیار پر تکرار در پژوهش های داخلی و خارجی بوده و علیرغم بدیهی بودن اصل تقارن در هنر ایران، کمتر توجهی به موضوع تقارن گریزی در آجرکاری دوران سلجوقی نشده است. تبیین این ساختار شکنی بر اساس شکل گیری طبقه اجتماعی جدید (طبقه متوسط) به عنوان سفارش دهندگان و حامیان ایجاد ابنیه که از ذوق و سلیقه جدیدی پیروی می کردند، دارای اهمیت بسیار است. سلیقه حامیان و علاقه آجرکاران برای نمایش توانایی خود، سبک هنر مردمی را در آجرکاری این دوران رقم زد که به مانند تمام هنرهای مردمی متاثر از ساختارهای اجتماعی بود و با تغییرات سیاسی و اجتماعی بعد از دوران سلجوقیان، بلافاصله از رونق افتاد. این پژوهش در صدد است تا ابعاد جدیدی از هنر آجرکاری دوران سلجوقی را که تا کنون مورد غفلت قرار گرفته، آشکار نماید. پژوهش حاضر به روش تفسیری – تاریخی و با استناد به منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.