فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۲۸٬۲۶۹ مورد.
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
23 - 61
حوزههای تخصصی:
یکی از نمادهای فرهنگی هر قومی، تن پوش آنان است که از این میان، سرپوش مشخّص ترین آن هاست. منطقه شمال خراسان به علّت سکونت اقوام گوناگون کُرد، ترک و ترکمن از تنوّع فرهنگی خاصی برخوردار است. این تنوع در پوشش مردان و زنان منطقه اثر گذاشته و نمود یافته است. مقاله حاضر با توجّه به گوناگونی اقوامِ منطقه و اهمیّت آن ، درصدد مطالعه، مقایسه و بررسی وجوه اشتراک و افتراق سرپوش زنان کُرد، ترک و ترکمن است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی با استفاده از شیوه گردآوری کتابخانه ای است. در صورت لزوم به مشاهده پرداخته و با افراد آگاه در زمینه پوشاک، مصاحبه انجام شده است. نتیجه بررسی کتاب ها، پژوهش ها و مصاحبه های شفاهی، نشانگر تنوّعِ سرپوش زنان اقوام گوناگون در شمال خراسان با نام های خاص محلی است. هر سه قوم معمولاً از شال و عرقچین با طرح های منقّش و رنگ های شاد، به ویژه رنگ قرمز استفاده می کنند. برخی از سرپوش ها همچون دیکلیجک (تبرلیک) بیشتر توسط ترکمن ها به کار می رود و یا لیچک را یک طایفه از کُردها می پوشند. پژوهش همچنین مشخص کرد در سال های اخیر با توجه به ارتباط بیشتر میان اقوام و تبادل فرهنگ ها شباهت بیشتری در سرپوش اقوام دیده می شود و تفاوت بین سرپوش ها بیشتر از نظر نوع تزئین و نام آن هاست.
بررسی و تحلیل سنگ مزارهای گورستان هفت مرقدان روستای باغچه بهی شهرستان بوکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
91 - 113
حوزههای تخصصی:
سنگ مزارهای تاریخی، یافته های ارزشمندی در مطالعات باستان شناختی هستند که بر اساس آن ها می توان به جنبه های مختلف جوامع گذشته پی برد. تاکنون هیچ بررسی باستان شناختی هدفمندی که به شناسایی و مطالعه منجسم گورستان هفت مرقدان بپردازد، انجام نشده است. بنابراین، مطالعه این گورستان می تواند نشان دهد که روستای باغچه بهی در شهرستان بوکان از اواسط دوره قاجاریه به بعد اهمیت درخور توجهی یافته است. فرض بر آن است که با اتکاء به سنگ مزارهای گورستان باغچه بهی می توان به اعتقادات و آداب و رسوم مردم منطقه و همچنین علت ایجاد آرایه های مختلف بر روی سنگ مزارها توسط هنرمندان حجار پی برد. این سنگ مزارها به عنوان نمونه ای از یک جامعه آماری، از لحاظ زمانی و ریخت شناسی قابل مقایسه با دیگر سنگ مزارهای کُردستان مُکریان هستند. هدف نوشتار حاضر، مطالعه و ارزیابی موضوع و دستیابی به نتایج مطلوب در راستای پاسخ دهی به این سؤالات است: مطالعه کتیبه های ادبی، نقشمایه های غنی و فرم سنگ مزارهای گورستان هفت مرقدان از لحاظ تنوع و کیفیت آثار، کدام نتایج مهم فرهنگی و اجتماعی عصر خویش را بازگو می کنند؟ افراد شاخص به خاک سپرده شده در این گورستان چه کسانی بوده اند و در تاریخ منطقه بهی و مُکریان چه نقشی داشته اند؟ نتایج مطالعات میدانی و کتابخانه ای نشان می دهد که سنگ مزارهای هفت مرقدان بیانگر علایق، اعتقادات و در واقع نمودی از فرهنگ جامعه مُکریان در دوره قاجار و پهلوی است. همچنین، با تأکید بر سنگ مزارها و شواهد نوشتاری روستای باغچه بهی و مناطق اطراف آن، که بعدها به منطقه فیض الله بیگی شهرت یافت، می توان دریافت که از دوره محمدشاه قاجار از اهمیت سیاسی و مذهبی قابل توجهی در سطح مُکریان برخوردار بوده است.
انسان نالِدی: بینش های جدید درباره شجره نامه پیچیده انسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
قطعات اسکلتی سنگواره شده نشان می دهد خانواده انسان نماها در حدود هفت میلیون سال پیش وجود داشته اند. در طی سال های گذشته سابقه سنگواره ای انسان های اولیه و استرالوپیته کوس ها به سرعت افزایش یافته است و این شواهد انباشته دیدگاه ما را درباره پیدایش جنسمان تغییر داده است. ساختار غار رایزینگ استار، بخشی از محوطه میراث جهانی گهواره بشریت در آفریقای جنوبی، برای سال ها توسط غارنوردان مورد کاوش قرار گرفته بود، ولی به هیچ سنگواره ای از آنجا اشاره نشده بود. این موضوع در سپتامبر 2013 (اوایل پاییز ۱۳۹۲) تغییر کرد، زمانی که دو غارنورد آفریقای جنوبی، نخستین استخوان های سنگواره ای شناخته شده از چیزی را که اکنون انسان نالدی نامیده می شود، در آن یافتند. مجموعه نالدی غنی ترین مجموعه از انسان نماهایی است که تا به حال در آفریقا کشف شده است. انسان نالدی به همان اندازه که دانش ما را ارتقاء می دهد، پیچیدگی شجره نامه انسان و ناآگاهی ما درباره انسان باستانی را نیز برجسته می کند. در این پژوهش تلاش بر آن شده تا با کمک تازه ترین یافته ها و داده ها، پژوهشگران پارسی زبان را با این گونه انسانی آشنا کنیم. عرصه ورودمان کتابخانه ای و روش پژوهش اسنادی است. نخست درباره کشف و شناسایی این گونه انسانی سخن خواهیم گفت و در ادامه به بررسی ریخت شناسی او در مقایسه با دیگر گونه های انسانی می پردازیم. انجام تدفین توسط انسان نالدی را از نظر می گذرانیم و سرانجام حکاکی های منتسب به او را بحث و بررسی خواهیم کرد. بی شک آگاهی از این اکتشافات تازه که نور بیشتری بر خاستگاه انسان ها می تاباند، ما را در فهم درست درخت تبارزایی انسان و پیچیدگی آن یاری رسان خواهد بود.
پژوهشی در معادل های ترکی فرهنگ عربی به فارسی مُصرَّحَهُالأَسماء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
52 - 71
حوزههای تخصصی:
مُصرَّحَهُالأَسماء فرهنگی عربی به فارسی است که به قلم لطف اللّه بن ابی یوسف حلیمی، لغت شناس عثمانی تبار قرن نهم هجری، در سرزمین عثمانی تألیف شده است. این کتاب، باوجود آن که عموماً فرهنگ دوزبانه عربی فارسی شناخته می شود، معادل های ی ترکی در برخی از مدخل ها دارد که به نظر می رسد در مطالعات لغت شناختی در حوزه زبان ترکی کهن به ویژه ترکی عثمانی شایان توجه باشد. پژوهش حاضر حاصل تحقیق و بررسی معادل های ترکی این فرهنگ است که در هشت جنبه شیوه درج و ترتیب معادل ها، شمار و تعدّد برابرنهادها، زبان مبدأ لغات ترکی، شیوه ترجمه، چندگانگی املایی و تلفّظی، صورت های مشکول، واژه های دخیل و بررسی موضوعی واژه ها ارائه گردیده است.
تبیین جایگاه تک نگاره های مکتب قزوین در نقّاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
447 - 467
حوزههای تخصصی:
تک نگاره ها نوعی از نگارگری نقاشی ایرانی در قرن دهم هجری است. طراحی در این سبک اغلب با تمرکز بر یک شخص یا چند شخص و یا ترکیب حیوان با شخص با هدف ترسیم ویژگی های شخصی، ظاهر جسمانی و حتّی خصلت های مختص به آن فرد، صورت می گیرد. در قزوین دوره صفوی، شاهد تغییر در ترسیم تک پیکره نگاره ها هستیم که باعث ایجاد نگرش واقع-گرایانه به آن شده است. طبقِ اسناد به جا مانده از این عصر، شیوه ای جدید و ابداعی مکتب قزوین سهم بسزایی در ایجاد تحول در نقاشی ایرانی دارد. به همین منظور مقاله پیش رو به شیوه توصیفی- تحلیلی و با مشاهده آثار و اسناد و تحلیل محتوایی آن ها درصددِ تبیین تک پیکره ها و تک نگاری مکتب قزوین در دوره صفوی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هنرمندان در ساختار و شاخص فرآیند تولید آثار هنری در فرم ظاهری، پرداخت به مضامین و موضوعات و سبک هنری نقاشان تک نگاره ها به صورت عام یا خاص در مکتب قزوین تحولی به وجود آوردند و همین عوامل در نقاشی ایرانی جایگاه خاصی را شکل داده و بعدها در بخارا، شیراز، ترکیه، هند و اصفهان تاثیرگذار می شود.
خط ترکی باستان برآمده از هزاره های فلات ایران و آذربایجان
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
186 - 199
حوزههای تخصصی:
در این مقاله از دامغاهای ترکان در طی تاریخ صحبت می شود که عمری به درازی عمر ترکان دارند. استفاده از دامغاهای کهن ترکی در جای جای فلات ایران و تمدن های کهن منطقه نشانگر حضور فعال آن ها در تفکر« ترکان باستان» و انتقال آن به سایر نقاط و ما بین سایر اقوام می باشد که دلیل محکمی بر حضور فعال«ترکان در فلات ایران و آذربایجان و سایر نواحی» می باشد. کشف نشانه هایی از شروع تبدیل دامغاها به نوشتار در آثار کهن آذربایجان و نیز کشفیات سومری و ایلامی دیده می شود. در این مقاله به سیر تاریخی تبدیل دامغاها به الفبای اورخون پرداخته شده است.
بررسی و واکاوی مرکز اسناد و آمار شاهنشاهی پهلوی با تکیه بر اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۵)
32 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی یکی از مراکز مهم آرشیویِ دوره پهلوی دوم (مرکز اسناد و آمار شاهنشاهی) با تکیه بر اسناد.روش / رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی و به کارگیری شیوه توصیفی-تحلیلی سعی دارد با استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی، یکی از مؤسسات فعّال در سال های پایانی حکومت پهلوی را واکاوی کند.یافته ها و نتیجه گیری: هم زمان با تصمیم گیری درباره برگزاری جشن بزرگ داشت پنجاهمین سال شاهنشاهی پهلوی، مرکزی بانام «مرکز اسناد و آمار شاهنشاهی» در ذیل ستاد این جشن ایجاد شد و در سال 1354، هم زمان با گرامی داشت سال روز کودتای سوم اسفند رضاشاه افتتاح شد. این مرکز در دوران فعالیت خود مدارک مختلفی ازجمله اسناد قوانین و فرمان ها، عکس ها و اسلایدها، صوت ها و فیلم ها، بولتن ها و گزارش ها را جمع آوری کرد. پس از برگزاری جشن، نظر به نبود مرکز آرشیوی وابسته ای به دربار، این مرکز از سال 1356 با هدف جمع آوری و حفظ اسناد دستاوردهای حکومت پهلوی به فعالیت ادامه داد. کارکرد اصلی این مرکز، پژوهشی-تبلیغاتی بود و به عنوان بازویی ایدئولوژیک در تمامی استان های ایران دفاتری داشت.
بازنمایی فاطمیان در تاریخ نگاری دودمانی ایوبیان: پژوهشی بر پایه مُفَرِّج الکُروب فی اخبار بنی اَیّوب ابن واصل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
7 - 26
حوزههای تخصصی:
تاریخ فاطمیان را می توان در آثار گونه گون، از منابعِ موافق اسماعیلی گرفته تا منابعِ مخالف سنی و شیعی دوازده-امامی، بازجست. این مقاله بر یکی از منابع سنی یعنی مُفَرِّج الکُروب فی اخبار بنی اَیّوب متمرکز شده و با رویکرد «توصیفی–تحلیلی» و بر پایه مطالعات کتابخانه ای، این پرسش را پی گرفته که سیمای فاطمیان در این کتاب چگونه بازنمایده شده-است؟ اهمیت موضوع از آن جهت است که مفرج الکروب اساساً تاریخ دودمانی ایوبیان است و از این روی تحلیل بازنمایی سیمای فاطمیان در تاریخ دودمانی دشمنان و جانشینان ایشان، می تواند عیار دقیقی برای سنجش بی طرفی ابن واصل باشد. آنچه ابن واصل درباره فاطمیان آورده، مشتمل بر برخی روایدادهای تاریخی، عقاید فاطمیان و ذکر برخی از اشعار سروده-شده درباره آنها است. در مسئله نسب فاطمیان دیدگاه ابن واصل بر رد انتساب ایشان به علویان است، امّا در ذکر روایت های تاریخی مرتبط با فاطمیان کمتر دست به ارزش داوری زده و بدون جانب داری از ایوبیان به ذکر رویدادها پرداخته است. با این همه به هنگام ذکر عقاید و باورهای فاطمیان روایت او قالب ردیه نویسی گرفته و متضمن بدگویی از فاطمیان است.
تاملی در روایت تاریخی بابایی ابن لطف یهودی بر افول قدرت محمدبیگ (وزیر شاه عباس دوم صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
85 - 103
حوزههای تخصصی:
وزارت به عنوان یکی از مهم ترین ارکان دیوانسالاری ایران در عصر صفویه از زمان شاه عباس اول و مقابله شاه با جریان های مخالف درون حکومتی قدرت بیشتری گرفت. محمد بیگ وزیر اعظم شاه عباس دوم ،یک ارمنی مسلمان بود که از سال ( 1064 تا 1071ق) این مقام را بر عهده داشت.کتاب بابایی بن لطف از منابع یهودی دوره صفویه است که دلیل برکناری محمد بیگ را تعصبات دینی و عدم تسامح وزیر نسبت به یهودیان می داند و بالحنی اغراق آمیز و حماسه گونه از افول این وزیر سخن می گوید. برخی از منابع دوره صفویه نیز متاثر از این دیدگاه هستند. اما به نظر می رسد که خود شاه علاقه چندانی به این رویکرد نداشته ، بلکه اقدامات خودسرانه و عاری از مصلحت اندیشی محمدبیگ باعث سقوط وی در دوره سلطنت شاه عباس دوم شد. مقاله با روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای مطالعه تطبیقی منابع تاریخی دوره صفویه، عملکرد محمدبیگ در دوران وزارتش از یک سو و نگرش منابع دوره صفوی به موازات منبع یهودی فوق را مورد بررسی قرار می دهد. مقاله به طرح این سوال پرداخته که عوامل افول قدرت محمد بیگ از وزارت شاه عباس دوم چیست ؟ فرض اصلی پژوهش آن است که براساس دیدگاه این منبع یهودی که بیشتر منابع غیرفارسی دوره صفویه نیز متاثر از این دیدگاه هستند تدابیر متعصبانه دینی محمدبیگ در آزار یهودیان ، عامل افول قدرت وی بوده. اما به نظر می رسد اعتماد و آزادی عمل فراوان شاه عباس دوم به محمد بیگ در اداره امور مملکت و اقدامات اقتدارگرایانه محمدبیگ علیه رقبای سیاسی ،زمینه های افول و برکناری او را از وزارت فراهم نمود.
فلسفه و مفهوم نبردِ مقدس در بهگودگیتا از دیدگاه ابوالاعلی مودودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۰)
17 - 29
حوزههای تخصصی:
در آغاز قرن بیستم، جامعه ی شبه قاره هند دچار سیاست زدگی در نحوه ی استدلالات دینی بود. این امر منجر به ظهور جنبش های جهادی و افراطی میان مسلمانان و هندوان در این منطقه گردید. از مهمترین عناصری که در این جنبش ها مورد توجه قرار گرفت، مفهوم جهاد یا نبرد مقدس است. ابوالاعلی مودودی از جمله اندیشمندان مسلمان بود که در دفاع از اسلام و علیه هندوئیسم به تحریر کتاب «الجهاد فی الاسلام» با محوریت نبرد مقدس پرداخت. وی بخش هایی از کتاب را به فلسفه نبرد در متون هندویی مانند کتاب بهگودگیتا اختصاص داد. در پژوهش حاضر، این سوال مطرح است که مودودی، فلسفه نبرد مقدس در بهگودگیتا را چگونه ارزیابی کرده است. با استفاده از فرضیه ی نبرد عادلانه و روش توصیفی-تحلیلی به این مدعا پرداخته شده است که خوانش مودودی در تفسیر فلسفه و مفهوم نبرد مقدس در بهگودگیتا تنها با تکیه بر مفهوم تناسخ در آیین هندو بوده و بر این اساس به این نتیجه رسیده که بهگودگیتا در تشریح نبرد مقدس به اباحی گری کشیده شده است. این پژوهش به این دستاورد دست یافته که فلسفه و مفهوم نبرد مقدس در متن بهگودگیتا به منظور عبور طبقه کشاتریا از سنن اجتماعی به سوی قوانین و سنن الهی بوده است.
گاه نگاری شهرهای کهن با استفاده از سال یابی نجومی مطالعه موردی: تاریخ بنای شهر ساسانیِ گور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مواردی از بررسی های باستان شناسانه شهرهای کهن، مواد و داده های کافی برای یک تاریخ گذاری دقیق به دست نمی آید و گاه نگاری یا زمان بنیاد این شهرها با تردید و تخمین همراه می گردد. روش «سال یابی نجومی» برای تفسیر و تکمیل داده های باستان شناختی و تحلیل های هندسی و یافتن توالی ساخت وسازها در مجموعه های باستانی در سطح جهان چند دهه ای هست که مورد توجه قرار گرفته و آن را به کار بسته اند؛ در حالی که این شیوه گاه نگاری در ایران هنوز در آغاز راهِ خود است. هدف مقاله حاضر آن است که برای نخستین بار با استفاده از روش سال یابی نجومی، تاریخ دقیق ساختِ یکی از شهرهای کهن ایرانی یعنی شهر «گور» را معین نماید. شهر باستانی «گ ور» از شهرهای دوره ساسانی است که تا امروز، تاریخ دقیق بنای آن مجهول مانده است. این شهر، بارویی مدوّر و چهار دروازه داشته است که دروازه های آن به نام ستارگان نام گذاری شده بودند. پرسش پیش رو این است که چگونه می توان با فرضِ مرتبط بودن سَمتِ محور دروازه ها با موقعیت ستاره های همنام خود ، به تاریخ بنای شهر گور دست یافت؟ این تحقیق علاوه بر آن که می تواند به موضوع سال یابی نجومی در باستان شناسی ایران غنا بخشد، از آن جهت که نظریه جدیدی در مورد شیوه طرح اندازی شهرهای ساسانی ارائه می دهد نیز دارای اهمیت است. همچنین برای حفاظتِ بهتر از شهرهای کهن، شناخت و آگاهی از میراث علمی تجربه شده در طراحی آن ها ضرورت پیدا می کند.بدین منظور ابتدا موقعیت چهار دروازه شهر طبق گزارش های باستان شناسی و بر مبنای اندازه گیری های میدانی مشخص گردید، سپس در یک محدود تاریخی، جهت گیریِ محور دروازه ها با سَمتِ ستارگان به صورتِ کمّی به کمک نرم افزار نجومیِ شبیه سازِ آسمان سنجیده شده و مورد تحلیل علّی قرار گرفته است.نتایج این پژوهش نشان می دهد که طرح اندازی شهر گور در روز 21 دسامبر سال 224 میلادی، هم زمان با انقلاب زمستانی انجام گرفته است. بررسی های تنجیمی نیز، داده های رصدی را برای سال ساختِ یادشده تثبیت می کند و مؤید آن است که جانمایی چهار دروازه شهر، بر اساس پیکربندی سیاره ای منحصربه فردی که در پایان پاییزِ این سال برقرار بوده و بر اساس زوایایِ سَمتِ خورشید و بهرام (مریخ) و هرمزد (مشتری) و همچنین طول دایره البروجی این اجرام آسمانی انجام شده است.
صدور فتاوی جهادی ترکان عثمانی و بازخورد آن در جهان اسلام در جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
۱۴۶-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
با آغاز جنگ جهانی اول، ترکان عثمانی با کمک آلمان ها، ایده جهاد بزرگ اسلامی را علیه متفقین مطرح کردند تا روس ها و انگلیسی ها را در جبهه های مختلف تحت فشار قرار دهند. هدف این بود با شعارهای اسلام گرایانه، از ظرفیت جنبش های اسلامی ضد استعماری، بهره برداری شود و منافع متفقین مورد تهدید قرار گیرد. این مقاله تلاش دارد با استفاده از منابع ترکی عثمانی و آرشیو نخست وزیری عثمانی، روند صدور فتاوی جهادی عثمانی علیه متفقین و تاثیر آن بر مشارکت سیاسی و نظامی مسلمانان جهان را واکاوی کند. یافته های تحقیق نشان می دهد در نتیجه صدور پنج فتوا، تنش میان مردم کشورهای مسلمان و متفقین به خصوص در منطقه قفقاز بالا گرفت و چندین قیام محلی در آذربایجان و شمال آفریقا علیه متفقین شکل گرفت. اما اعلامیه جهاد، تمام انتظارات ترکان را عملی نکرد. این طرح با تبلیغات گسترده همراه بود و تاثیر معنوی زیادی در جوامع اسلامی بر جای گذاشت اما به دستاورد چشمگیر میدانی منتهی نشد. زیرا عثمانی از پشتوانه سیاسی، مالی و نظامی قدرتمندی برای پیشبرد جهاد اکبر برخوردار نبود و واقعیت سرزمینی و شکل گیری جنبش های ملی گرایانه عربی، تا حد زیادی بر شعارهای اتحاد اسلامی ترکان سایه افکنده بود. همچنین اکثر حکومت های اسلامی با درگیر کردن کشورشان برای حفظ منافع عثمانی مخالف بودند و جنگ جهانی را فرصتی برای پایان قرن ها قدرت نمایی ترکان عثمانی در مرزهای خود تحلیل می کردند.
تحولات فرهنگی-اجتماعی زندگی زنان رشت (با تکیه بر اسناد و نشریه پیک سعادت نسوان- 1310 -1300 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه گیلان، به عنوان پل ارتباطی ایران و کشورهای همسایه شمالی همواره تحت تأثیر جریان نوگرایی قرار داشت. روند نوگرایی زنان پس از مشروطیت و به دنبال احداث مؤسسات آموزشی دخترانه آغاز گردید، این رویه با شکل گیری جمعیت های ویژه زنانه در شهر رشت، سرعت گرفت. از میان این انجمن ها، «جمعیت پیک سعادت نسوان»، به مدیریت روشنک نوعدوست، بود که در سالهای 1300-1310 ش فعالیت داشت. این پرسش مطرح می شود که نشریه پیک سعادت نسوان، چه تأثیری بر حیات فرهنگی- اجتماعی زنان رشت داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که هدف این نشریه ایجاد خودباوری در میان زنان، تشویق بانوان به آموزش های نوین و مبارزه با بی عدالتی در جامعه بود. این مطالعه با استفاده از روش تاریخی و رویکردهای توصیفی- تحلیلی، به تحلیل و بررسی در این زمینه می پردازد. داده های پژوهش مقالات نشریه پیک سعادت نسوان، اسناد آرشیوی و منابع کتابخانه ای است. پژوهش پیش رو بررسی خود را پیرامون شاخص های آموزش، سلامت مادران، اشتغال و ازدواج بانوان قرار داده است.
تازیانه خداوند و اضطراب تاریخ: تاریخ نگاری ادبیات سکوت در امپراتوری مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
163 - 192
حوزههای تخصصی:
حملات مغولان به جهان اسلام در ۶۱۹ه.ق، تأثیرات ساختاری و فکری درازدامنه ای را بر جای گذاشت، و در نوع خود، نخستین حملاتی بود که مسلمانان را به طور مستقیم به اندیشیدن پیرامون مسئله سلطه کفر و وضعیت زیستن تحت یک حاکمیت سیاسی کافر واداشت. همین نکته، یعنی بی سابقه بودن رخداد حمله کفر، سنت تاریخ نگارانه و اندیشمندانه مسلمان ها را تهی از تبیین های نظری مناسبی ساخته بود که می توانست در هنگام حمله مغولان به کمک آنان برآید. در نبود چنین سنت پیشینی، اندیشمندان تاریخ نگار مسلمان دست کم در چهار دهه نخست، نتوانستند فهم روشن شده دقیقی از وضعیت شکست ارائه دهند. مسئله ای که مقاله حاضر به دنبال بررسی آن است، واکاوی واکنش های فکری و تاریخی طرح شده با تأکید بر آثار تاریخ نگاری اولیه در چهار دهه نخست است. یافته های مقاله نشان می دهد که پدیداری هیمنه اضطراب سلطه کفر مغولان، ادبیات اولیه مسلمانان را در تمایلی از «سکوت»ی نسبت به واکاوی عقلانی واقعیت فرو برده بود. این سکوت بدان معناست که پرسشگری آگاهانه و عقلانی از علل شکست با ارجاع به طرحی الهی که در آن عاملیت انسانی از مسلمانان زدوده شده بود، به تعویق انداخته می شد، و از این طریق، با برجسته کردن قدرت خداوند در تعذیب مردم گناه کار مسلمان، به تولید نوعی آرامش ساختگی می پرداخت که می توانست در برابر اضطراب مهلک شکست به کار آید. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش تاریخی در پی صورت بندی کردن چیزی است که آن را ادبیات سکوت می خواند.
بررسی جایگاه مکاتب طب در ایران باستان (مبتنی بر مکتب پزشکی سینایی ایران: مکتب هگمتانه / اکباتان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
147 - 170
حوزههای تخصصی:
طب دانشی است که به وسیله آن می توان بر کیفیات تن آدمی آگاهی یافت. معادل دقیق طب کلمه فیزیک است، ولی برای این که در سطح جهانی قابل درک باشد معادل «پزشکی» برای آن به کار رفته است. پزشکی با حالات مختلف بدن، سروکار دارد و بدین ترتیب شاخه ای از طبیعیات است. در کتاب مقدس زرتشتیان، اوستا از سه گروه درمانگری نام برده شده است؛ «کارد پزشکی(جراح)» (Av:karǝto-Baēšaza-)، «گیاه پزشکی» (Av:urvarō- Baēšaza-) و «مانسر پزشکی» (روان درمانگر، روان درمانی) (Av: maθrō- Baēšaza-). در این کتاب، «ثَریته» از خاندان «سام» (Av: Sāma-) نخستین پزشک است و «اهورامزدا کاردی» مرصع به او عنایت می کند تا با آن کارد عمل جراحی انجام دهد. از وضعیت پزشکی در دوران هخامنشیان و اشکانیان به واسطه نوشته های مورخان یونانی آگاهی هایی در دست است و از پزشکی دوره ساسانیان اطلاعات خوبی باقی مانده است. در این پژوهش به بخش مهمی از سهم ایرانیان باستان در گسترش و ارتقاء دانش بشری، یعنی به پزشکی و روش های بهداشتی و درمانی در ایران باستان پرداخته می شود. پرسش های برخاسته از این جستار چنین است که: سرمنشأ طب در ایران باستان از کجا بوده است؟ آیا طب در ایران باستان متأثر از تعلیمات دینی بوده؟ و رابطه فرهنگ و مداوا در ایران باستان به چه شکل و صورتی بوده است؟ فرضیات این پژوهش چنین خواهد بود که طب در ایران باستان متأثر از تمدن های باستانی نظیر یونان بوده است. طب در این دوران متأثر از دین زرتشتی و در ادوار بعد متأثر از اسلام بوده است و نحوه مداوا در هر جامعه متأثر از فرهنگ آن جامعه است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. تا پیش از کنار رفتن پرده های تاریک تاریخ ایران باستان و اکتشافات جدید باستان شناسان در کهن جلگه بین النهرین و دره های نیل و سند و فلات ایران، اکثراً بر آن بودند که اندیشه های علمی از حکما و فلاسفه یونان سرچشمه گرفته، اما شواهد تاریخی نشان می دهد که با ظهور زرتشت ایرانیان، دور تازه ای از خلاقیت علمی خود را به نمایش گذاشتند و در این رابطه، مشخص ترین نمونه آن تأسیس «مکتب هگمتانه یا اکباتان» است.
مسئله های هستی شناختی و معرفت شناختی نگارش تاریخ انقلاب اسلامی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
82 - 109
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی همچون همه انقلاب ها، پدیده ای چندلایه، چندساحتی و بسیار پیچیده است و تاریخ نگاری آن به دلیل نقش آفرینی دین و رهبران دینی و نیز شعارها، آرمان ها و فرایندهای متفاوتی که پشت سر نهاده است، از دیگر انقلاب ها دشوارتر و مناقشه آمیزتر است. به باور نگارنده دشواری ها و پیچیدگی های تاریخ نگاری انقلاب اسلامی را می توان به چهار دسته هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی و منبع شناسی تقسیم بندی کرد. این مقاله صرفاً به پاره ای از دشواری های هستی شناسانه و معرفت شناسانه تاریخی انقلاب می پردازد و مسائل روش شناسانه و منبع شناسانه انقلاب را به پژوهش دیگری می سپارد. بنابراین، پرسش اصلی این است که شاخص ترین مسئله های هستی شناسانه و پیچیدگی های معرفت شناسانه تاریخ انقلاب اسلامی کدام اند؟ مقاله با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه رهیافت کلان نگر تاریخی که در اینجا جایگزین نگرش های جزئی نگر شده است، می کوشد مهم ترین مسئله های هستی شناختی و معرفت شناختی تاریخ انقلاب را نشان دهد. براساس نتایج پژوهش، انقلاب اسلامی همانند همه انقلاب ها باتوجه به گسست، تنش و برخورد شدیدی که در حیات اجتماعی سیاسی ایرانیان پدید آورد به قطب بندی ها، دودستگی های نخبگان و جامعه، چالش های اجتماعی اقتصادی، کشاکش روایت ها و سرانجام به تاریخ نگاری آشتی ناپذیر در ایران انجامید. ازآنجاکه انقلاب اسلامی هنوز یک جریان زنده و یک فرایند جاری است، همچنان درهم تنیدگی قدرت و حقیقت را در عرصه تاریخ نویسی در پی دارد و به خوانش های ناهمسان از تاریخ انقلاب، آرمان های انقلاب و جنگ روایت های پساانقلابی می انجامد و موجب می شود پیچیدگی ها و دشواری های نگارش تاریخ انقلاب همچنان ادامه یابد.
سودای خلافت در اندیشه عبدالرحمان بن عوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاید مسأله جانشینی پیامبر(ص) مهمترین مسأله در تاریخ صدر اسلام بود که تمام حوادث بعدی را تحت الشعاع خود قرار داد. هرکدام از صحابه که خود را لایق خلافت می یافتند، به دنبال تصدی منصب خلافت بودند. گروهی از همان ابتدا به دنبال دست یابی به این هدف بودند، اما گروه دیگر که در ابتدا نتوانستند به این مهم دست یابند در کنار فرد برنده در تلاش برای کسب کارنامه قوی برای تصدی آن در دوره های بعد بودند. از جمله این اشخاص عبدالرحمن بن عوف بود که بعد از رحلت پیامبر(ص) در مناقشات میان اصحاب برای کسب قدرت شرکت نجست و تنها جانب شخص پیروز میدان یعنی شیخین را گرفت. در دوران ابوبکر و خصوصاً عمر در امور مهم حکومتی مشاوره و فتوا می داد، از همین روی بود که عمر حق تعیین خلیفه بعدی را در صورت تساوی آراء در شورا به او سپرد. عبدالرحمن نیز از این مهم برای رسیدن به اهداف خود کمک جست. وی با گذاشتن شرط عمل به سیره شیخین که انتخاب عثمان را به دنبال داشت؛ انتظار خلافت بعد از او را در سر می پروراند. از همین روی است که رفتار و منشی در پیش گرفت که پیش تر به آن شهرت نداشت؛ چرا که به دنبال این بود که نشان دهد شایستگی خلافت را دارد؛ اما برخلاف تصور او عثمان جانب بنی امیه را گرفت. پس از کرده خود پشیمان شد و درصدد قیام علیه عثمان برآمد که کسی با او همراهی نکرد.
بررسی تطبیقی جغرافیای اقتصادی جهان اسلام در دو کتاب اشکال العالم (منسوب به جیهانی) و مسالک و ممالک اصطخری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
157 - 178
حوزههای تخصصی:
دانش جغرافیا از قرون اولیه اسلامی با فتوحات مسلمانان و گشوده شدن مرزهای سیاسی، اهمیت بسیاری یافت و اندیشمندان مسلمان، به ویژه در قرن سوم و چهارم هجری به نگارش آثاری مستقل درباره جغرافیای جهان اسلام پرداختند. این پژوهش با شیوه تحلیلی - تطبیقی و بر اساس منابع کتابخانه ای، کوشیده است وجوه مشترک و تفاوت جغرافیای اقتصادی جهان اسلام را در دو کتاب جغرافیایی مسالک اصطخری و اشکال العالم بررسی کند. نتیجه پژوهش نشان داده است که شرایط جغرافیایی و تاریخی مناطق مختلف جهان اسلام در حیات دو نویسنده در فراز و فرود اندیشه و توجه آنان به جغرافیای اقتصادی جهان اسلام برای انتخاب و نقل روایات بیشتر یا کمتر عاملی مهم و أثر گذار بوده است. نویسنده اشکال العالم به جغرافیای اقتصادی مناطقی، چون سیستان و ماوراءالنهر و اصطخری به جغرافیای اقتصادی شمال و غرب جهان اسلام توجه داشته و گزارش های متعددی را ارائه کرده اند.
بررسی یک نام حذف شده از ستون «چرندپرند» (تحلیل برخورد ستون چرندپرند صور اسرافیل با شیخ فضل الله نوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
223 - 246
حوزههای تخصصی:
ستون «چرندپرند» در شماره سوم نشریه «صوراسرافیل» درباره عالمی است که از سویی شایعه قطع پایش منتشر شده و از سوی دیگر، از برخی مخالفان مشروطه پول گرفته، اما این نام در آن ستون حذف شده است. این پژوهش بر مبنای این سؤال شکل گرفته که چرا در متنی از «چرندپرند»، یک نام دچار ممیزی شده است؟ صاحب آن نام کیست و چرا از بیان نامش خودداری شده است و از همه مهم تر اینکه حذف این نام، چه نکات تاریخی ای از آن دوران پرتلاطم بیان می کند. این پژوهش با روش تحلیل محتوا بر روی متون «چرندپرند» و تحلیل آن بر مبنای دیگر متون و اسناد آن دوران، این فرضیه را بررسی می کند که این نامِ حذف شده، نام شیخ فضل الله نوری است و می توان این حذف را براساس روند فاصله گیری مشروطه خواهان و شیخ تحلیل کرد. بر مبنای یافته های این پژوهش می توان گفت که فرض پژوهش درست است. مقایسه این متن با سایر متون «چرندپرند» درباره شیخ، نشان می دهد که تا پیش از همراهی او با تحصنِ مخالفان مشروطه در حرم عبدالعظیم، از طرفی مشروطه طلبان علی رغم اختلاف ها، هنوز حرمتی برای شیخ قائل بودند و از طرف دیگر، شیخ نیز تمایل داشت با خانه نشینی، از رویارویی بیشتر با مشروطه طلبان پرهیز کند، اما حوادث به گونه ای شکل گرفت که او مجبور به حضور در اجتماع و مخالفت رسمی و علنی با مشروطه شد و پس از آن چیزی از حرمت و اعتبار او نزد مشروطه طلبان باقی نماند؛ وضعیتی که نهایتاً به دشمنی ریشه داری تبدیل شد که مقدمه اعدام شیخ بود.
کاخ ها و باغ های اصفهان در قرون اولیه اسلامی به استنادِ مکتوبات تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر کاخ های دوره اسلامی ایران به دوره هایی متأخر تعلق داشت و از کاخ های قرون اولیه اسلامی، آثار اندکی برجای مانده است. با در نظر گرفتن این کاستی و در غیاب کاوش های باستان شناختی، در این پژوهش بازیایی و بازشناسی کاخ ها و باغ های قرون اولیه اسلامی اصفهان، به عنوان یکی از مراکز مهم تمدن ایرانی در فاصله قرون 1 تا 5 هجری، مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با بهره گیری از منابع مکتوب تاریخی و برخی پژوهش های معاصر انجام شده و سعی برآن دارد تا در وهله نخست وضعیت شهر اصفهان را از نظر داشتن بناهای حکومتی و کاخ ها و باغ های اعیانی و سپس هویت صاحبان این کاخ ها و باغ ها و نیز مکان گزینی آن ها را مورد بررسی قرار دهد. بر اساس نتایج حاصل شده، در اصفهان قرون اولیه اسلامی کاخ های زیادی ساخته شده بود. این اماکن در دو دسته کاخ ها و باغ های حکومتی و کاخ ها و باغ های خصوصی قرار گرفته و در سه قرن اول هجری، نمونه های حکومتی آن به حکام عرب و نمونه های خصوصی عمدتاً به اشراف عرب تعلق داشته است. در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری، با انتخاب اصفهان به عنوان یکی از مراکز حکومتی آل بویه، کاخ های حکومتی و خصوصی عمدتاً به اعضای این خاندان تعلق گرفت. اگرچه تغییر مرکز شهری اصفهان از جی به یهودیه در فاصله قرون مورد مطالعه، تغییر مکانی نمونه های حکومتی را به دنبال داشت؛ با این وجود کاخ ها و باغ های خصوصی در هر دو مقطع زمانی، عمدتاً در حاشیه جی و ساحل زاینده رود ساخته می شد.