مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
یکجانشینی
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با توجه به عامل جغرافیا، به بررسی روند تغییرات معیشتی کوچندگان و متغیرهای مؤثر در تحول آن در ایل بختیاری از شیوه دامداری سنتی در گذشته، تا استحاله این شیوه در یکجانشینی در دوره معاصر و چگونگی برهمکنشهای زیستمحیطی آنان میپردازد. چنین بحث شده که تحول کوچندگی و رویآوری به یکجانشینی در زاگرس، به عنوان راهبردی انطباقی به شرایط نوپدید زیست محیطی در ارتفاعات و به دلیل محدودیت و پراکنش منابع، ضعف اقتصادی- فرهنگی در برابر با یکجانشینان، تغییر در زیرساخت معیشت و مکانیسمهای آن مطرح است. با گسترش بخش صنعت و کشاورزی و تولیدات و محدودیتهای ناشی از آن، کوچندگان با عواملی چون: محدودیت جغرافیایی در بُعد حرکتی، تلاش برای دسترسی به منابع و برهمکنشهای پیاپی اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی مواجه هستند. تأثیر عوامل فوق در روند رویآوری کوچندگان به یکجانشینی مطرح است. مواد اصلی و مورد آزمون در بیان چنین انگارهای از پژوهشهای مردم شناختی دو تیره ملکمحمودی و تاتخیری در دو منطقه الیگودرز و شمال دزفول و همچنین از شواهد جغرافیایی و مردم شناسی تاریخی در مطالعات پیشین منطقه تشکیل یافتهاند. در این مقاله سعی شده تا روند تغییرات شیوه معیشت و زندگی کوچندگان مورد بررسی قرار گیرد. داده های تحقیق از طریق پژوهش های میدانی در تیره های ایل بختیاری(1384) بدست آمده است.
از کوچندگی تا یکجانشینی، رویکرد باستان مردم شناختی بر خاستگاه خانه و استراتژی معیشتی در دوره نوسنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله موضوعات مورد بحث انسان شناسان و باستان شناسان، توجه به فرآیند تطوری در زمینه روی آوری انسان به سکونت بوده است. تاکنون، کاوش های باستان شناختی که در محوطه های نوسنگی زاگرس مرکزی به انجام رسیده؛ توالی لایه نگاری شده ای را با تاریخی از حدود اواسط هزاره هشتم تا اواسط هزاره ششم پ.م آشکار کرده است. توالی و ترتیبی از سازه ها با پلان های مشخص بیانگر مراحل آغازین تمایل به یکجانشینی و استفاده از مواد مختلف و نحوه بهره برداری از آن ها است. در این پژوهش دو موضوع مورد بررسی قرار گرفته است؛ 1. بررسی روند و الگوی سکونت در دوره نوسنگی و مراحل استقراری طی شده از سکونت فصلی به دایم در منطقه. و 2. بررسی ارتباط سازه ها و عناصر موجود با نوع روش معیشتی. در این خصوص بر اساس مطالعات اخیر میدانی باستان مردم شناختی که در منطقه مذکور به انجام رسیده؛ رفتارهای سکونتی دامداران کوچنده بختیاری، بررسی، و سه نوع الگوی استقراری، از کوچندگی تا روستانشینی شناسایی شده است؛ که در این مقاله به آن پرداخته می شود، به نظر می رسد چنین حرکاتی خود به عنوان تبیین کننده اولین تلاش ها به سوی ساخت و استفاده از خانه در مراحل مختلف دوره نوسنگی نیز مطرح می باشد.
نظام سیاسی طایفه ای و تاثیر آن بر تحول جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" ساختار طایفه دارای سازمانی اجتماعی و غیررسمی است که اصولا با زندگی کوچ روی شبانکاره ای مناسبت دارد. اما در ایران، با وجودی که تاریخ شهرنشینی و یکجانشینی سابقه ای طولانی داشته و قرن ها پیش از حکومت سلجوقی شکل گرفته و توسعه یافته است، اما با تسلط این حکومت طایفه گرا، که به وسیله گروه های مهاجری شکل گرفت که از خارج به داخل کشور سرازیر شدند، نظام طایفه ای نیز تقویت شد و به صورت سازوکاری سیاسی برای حفظ قدرت حکومتی، وجود آن همچنان تداوم یافت. پس از آن، این ساختار حالت نهادی پیدا کرد و تا پایان قرن نوزدهم (حکومت قاجار)، در صحنه زندگی سیاسی - اجتماعی ایران حضور داشت. می توان گفت که بعضی میراث های جان سخت نظام طایفه ای تا دوران کنونی باقی مانده است؛ گواین که خود را به صورت شکلی از نظام خویشاوندی - قومی نشان می دهد. البته، تاثیر خود را بر شبکه روابط فرهنگی، دیوان سالاری، و سیاسی به طور کلی اعمال نموده و به نظر می رسد که می تواند به مثابه مانعی قابل توجه در برابر توسعه فرهنگ سیاسی و جامعه مدنی تاثیرگذار باشد.
"
رضاشاه و طرح اسکان اجباری عشایر بختیاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
رضا شاه پس از رسیدن به سلطنت به انجام یک سلسله از اقداماتی مبادرت ورزید که یکی از آنها طرح اسکان اجباری عشایر بود که اصطلاحاً به «تخته قاپو» کردن مشهور بود. در این میان ایل بختیاری به عنوان یکی از ایلات مهم و مقتدر کشور مشمول طرح اجباری اسکان عشایر از جانب دولت رضاشاه گردید. این طرح بدون انجام مطالعات و تحقیقات کارشناسی و بدون فراهم آوردن زمینه های لازم و تنها به پشتوانه نیروی نظامی و انتظامی در ایل بختیاری اجرا گردید. رضاشاه خود به طور مستقیم جریان اسکان عشایر بختیاری را دنبال می کرد. هدف وی از این اقدام ، تنها یکجانشین کردن عشایر و رسیدگی به وضعیت آنان و در نتیجه فراهم آوردن امکان رشد و ترقی جامعه نبود ، بلکه هدف اصلی دولت رضا شاه یکجانشین کردن ایلات و عشایر، به ویژه بختیاری ها برای اعمال نظارت مستقیم و بیشتر بر روی ایشان بود. دولت رضاشاه به کمک ارتش و با استقرار نیروهای آن در گذرگاه های مال رو عشایر بختیاری ، توانست عده ای از بختیاری ها را به اجبار اسکان دهد ؛ اما عشایر بختیاری در مقابل طرح اسکان اجباری مقاومت نشان دادند. دولت رضا شاه آنان را به زور وادار به ساخت روستاهای جدید نمود و دسته هایی از ایشان را به یاری ارتش از چهارمحال بختیاری به خوزستان انتقال داد.آنان پس از سقوط رضا شاه روستاهای جدیدالاحداث را تخریب کردند و بار دیگر به زندگی کوچ نشینی بازگشتند.
نظام ایلیاتی و الگوی حکومت در ایران
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی دوره پنجم پائیز و زمستان ۱۳۸۴ و بهار و تابستان ۱۳۸۵ شماره ۶ و ۷
حوزه های تخصصی:
اوضاع جغرافیایی و طبیعی، و مناطق مختلف در ایران ساختار نظام قومی و ایلیاتی، زمینه هایی را مهیا نمودند که ایلات و قبایل در بخش عمده ای از تاریخ ایران بر نظام سیاسی و حکومتداری کشور تسلط یابند. هجوم قبایل و صحرانشینان و سلطه طولانی مدت آنان و سپس مهاجرت ایلات و قبایل و تهدیداتی که از جانب ایشان متوجه جوامع یکجانشین شهری و روستایی بود؛ ضرورت های خود را در شکل الگوی سیاست و حکومتداری ایران نهادینه نمود. این مقاله به بررسی ساختارجامعه ایلیاتی و تاثیرگذاری آن بر الگوی سیاست و حکومتداری در ایران می پردازد.
یکجانشینی و شهر در شاهنامه؛ کنکاشی در مفاهیم بنیادین زبان و اندیشه
حوزه های تخصصی:
بازتاب تغییر معیشت مغول در معماری عصر ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواست اصلی این مقاله ارائه نظرهایی در جهت تطبیق معماری بناهای اواخر دوره ایلخانان با تمایلات کوچرویی است. ساکنان آسیای مرکزی از دیرباز چندین بار به صورت مهاجر یا مهاجم به سرزمین های همجوار خود وارد شدند. مغولان آخرین گروه از مهاجرینی بودند که پس از ترک مأوای خود، به سرزمین های چین و ایران رهسپار شدند. تعامل ساکنان سرزمین های جدید با مهاجمین تاثیرات متقابلی به همراه داشت. مطالعه معماری و شهرسازی عصر ایلخانان و تغییر معیشت آنان دریچه ای به تاثیرات متقابل ساکنان بومی ایران و مهاجمین مغول است. از یک سو معماری این دوره دچار تحولی شگرف گردید، به طوری که برخی از اندیشمندان معماری قرون هفتم و هشتم هجری را عصر شکوفایی معماری و شهرسازی می دانند و از سوی دیگر ابنیه این دوره، نشانگر تحول اجتماعی مغولان در ایران است. مسأله پژوهشی این مقاله بررسی سیر استحاله فکری کوچرویی به یکجانشینی و انعکاس تفکر کوچرویی بر بنیان شهرها و معماری دو مجموع عمرانی شنب غازان و مجموعه سلطانیه است، که با استمداد از منابع تاریخی سعی بر تبیین آن دارد.
قبرستان نوش آباد محوطه ای از دوره نوسنگی در دشت کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
دوران نوسنگی یا دوره ای که بشر از شیوه زندگی مبتنی بر شکار و گردآوری خوراک به شیوه زندگی مبتنی بر تولید خوراک روی آورد، از ابتدای شروع باستان شناسی به عنوان یک شاخه علمی مورد توجه بوده و بخش زیادی از مطالعات و پژوهش های انجام شده در این حوضه را به خود اختصاص داده است. منطقه فرهنگی کاشان نیز از جمله مناطقی است که شواهد و مدارک این تحول اساسی را در خود داشته و جزو نخستین مناطقی است که مورد توجه باستان شناسان علاقه مند به این دوره قرار گرفته است. گرچه محوطه سیلک کلیدی ترین محوطه دوران پیش از تاریخ این منطقه شناخته می شود، محوطه های باستانی مانند تپه شورابه، اریسمان و گورستان هزاره دومی استرک جوشقان که به تازگی مورد کاوش قرار گرفته اند نیز به درک تحولات اجتماعی و فرهنگی جوامع این منطقه کمک کرده و دیدگاه ما را به دوران گذشته آن واضح تر نموده است. محوطه قبرستان نوش آباد از جمله محوطه هایی است که آثار قدیمی ترین مراحل این تحولات را در خود داشته، اما شوربختانه به علت تخریب های انسانی شدیدی که در آن صورت گرفته، آنچنان که می باید انتظارات باستان شناسان را برآورده نکرده است. در این نوشتار، گزارش تنها فصل پژوهش باستان شناختی انجام شده در محوطه به همراه نتایج اجمالی که از این پژوهش باستان شناختی کوتاه مدت به دست آمده، ارائه شده است.
فهم چرایی دگرگونی شیوه زیست مغولان از کوچ روی به یکجانشینی در ایران بر مبنای نظریه ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
101 - 123
تلفیق تاریخ و نظریه از جمله روش هایی است که از جانب بسیاری از پژوهشگران، بویژه مورّخین و جامعه شناسان به کار گرفته شده است. ابن خلدون(808-732ق/ 1406-1332م) از جمله نخستین مورخ-جامعه شناسانی بوده که سعی کرده الگوهایی برای تبیین پدیده های تاریخی-اجتماعی جوامع انسانی ارائه دهد. وی در بخش های آغازین کتاب خود معروف به «مقدمه» به شناخت جوامع کوچ رو و یکجانشین و هم چنین مناسبات آن ها با یکدیگر پرداخته و الگویی در شناخت و تکوین این جوامع نشان داده است. هدف اصلی این پژوهش، تبیین و بررسی دگرگونی شیوه ی زیست مغولان از کوچ روی به یکجانشینی در ایرانِ سده های هفتم و هشتم هجری براساس نظریه ابن خلدون است. ابتدا مفاهیم مرتبط با دگرگونی مورد نظر ابن خلدون چون اقلیم، شیوه معاش و عصبیت؛ شناسایی و شرح داده شده ، سپس بر اساس این مفاهیم به روند یکجانشینی مغولان در ایران پرداخته می شود. روش مورد استفاده در این پژوهش «تحلیل تاریخی» است؛ و یافته های حاصل اینکه، دیدگاه ابن خلدون نه تنها می تواند دگرگونی شیوه ی زیست مغولان در ایران را تبیین کند؛ بلکه می تواند به عنوان الگویی شایان توجه برای تبیین و فهم دگرگونی شیوه ی زیست دودمان های کوچ رو در ایران بویژه از سلجوقیان تا پیش از صفویه مورد استفاده قرار گیرد و چگونگی یکجانشین شدن کوچ روان و دور شدن آنان از زندگی کوچ روی را تبیین کند.
بررسی تحولات اقتصادی یکجانشینی عشایر (مورد مطالعه: شهرستان نیکشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از راهبردهای توسعه جامعه عشایری، یکجانشینی است که عمدتا با هدف توسعه و عمران جامعه عشایری و با هدف محرومیت زدایی و خدمات رسانی بهتر به این جامعه انجام می گیرد. در این راستا، پیش بینی می شود که با اسکان عشایر و تغییر شرایط زندگی از کوچ نشینی به یکجانشینی تغییر یافته و تحولات اقتصادی صورت گیرد.هدف پژوهش: هدف تحقیق حاضر، شناسایی راهکارهای گردشگری پایدار در راستای توسعه اقتصادی سکونتگاه های روستایی در قلمرو کوچ نشینان شهرستان قوچان، می باشد.روش شناسی تحقیق: هدف پژوهش حاضر؛ بررسی تحولات اقتصادی یکجانشینی عشایر در شهرستان نیکشهر، است تا تاثیر یکجانشینی در وضعیت اقتصادی خانوارهای اسکان یافته با اسکان نیافته بررسی و مشخص شود کدام یک از طوایف عشایر شهرستان نیکشهر پس از یکجانشینی بیشترین تاثیر اقتصادی را پذیرفته است.قلمروجغرافیایی پژوهش: این پژوهش در قلمرو کوچ نشینان شهرستان نیکشهر مورد بررسی قرار گرفته است.یافته ها و بحث: نتایج آزمون تی گروه های همبسته نشان داد، میانگین گویه های اقتصادی: (تولید صنایع دستی، تولید بند، تولید لبنیات، تولید پروتئین، فروش پروتئین، گرایش به دامداری، فروش گیاهان دارویی، هزینه درمانی دام) در گروه اسکان یافته عشایر نسبت به گروه اسکان نیافته عشایر بسیار کمتر است و در گویه های (اشتغال افراد، درآمد خانوار، پس انداز، مالکیت زمین زراعی و مسکن، درآمد کشاورزی، هزینه تحصیل فرزندان، هزینه درمانی افراد، هزینه امکانات رفاهی، هزینه مسکن، هزینه خرید مواد غذایی، هزینه وسیله نقلیه سبک و سنگین، ماشین آلات کشاورزی و در نهایت فعالیت صنعتی)، میانگین شان در گروه های اسکان یافته بیشتر از گروه های اسکان نیافته است. در ادامه نتایج رگرسیون نشان داد، 95 درصد تغییرات متغیر وابسته (تحولات اقتصادی) به وسیله متغیر مستقل (یکجانشینی) تبیین شده است. همچنین نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد، شاخص درآمد با مقدار اثر مستقیم 059/0 و اثر غیرمستقیم 134/0، بیشترین میزان تاثیر را از یکجانشینی به خود اختصاص داده است. در نهایت نتایج نشان داد، در بین طوایف شهرستان نیکشهر: طایفه چاکرزهی با مقدار میانگین 78/3، بیشترین میزان تحولات اقتصادی را در رابطه با یکجانشینی به خود اختصاص داده اند.نتایج: وضعیت اقتصادی خانوارهای اسکان یافته با اسکان نیافته بسیار متفاوت است. در واقع یکجانشینی، تحولات اقتصادی زیادی برای خانوارهای عشایر ایجاد کرده است.