فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۲۸۷-۲۵۷
حوزههای تخصصی:
مسجد عتیق شیراز از مساجد تاریخی ایران است و دارای تزئینات منحصربه فردی ازجمله کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه است که توسط «پیر یحیی صوفی» از خوشنویسان به نام قرن هشتم هجری قمری نوشته شده است. این کتیبه با توجه به منابع تاریخی، بارها بازسازی شده، اما در این کتیبه برخی از موارد با مرمت هایی مواجه هستند که بدون رعایت اسلوب نگارش کتیبه اصلی، کتیبه موردنظر بازسازی شده است که باعث خدشه وارد کردن به اصالت اثر تاریخی و منجر به بروز اشتباه شده است؛ برای این اساس، پرسش های پژوهش عبارتنداز: در بازسازی های انجام شده برروی کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه مسجد عتیق شیراز تا چه میزان به موضوع اصالت و ممانعت از جعل کتیبه توجه شده است؟ در بازسازی کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه مسجد عتیق شیراز مرمتگر تا چه میزان اصول کتیبه نویسی پیر یحیی صوفی را رعایت کرده است؟ در راستای پاسخ به پرسش های مطرح شده در این پژوهش، به بررسی بخش های بازسازی شده کتیبه معرق خدایخانه پرداخته شده است. بخش های مرمتی بازبینی شدند و با دیگر آثار پیریحیی صوفی مقایسه گردید. روش پژوهش، از نوع پژوهش های کیفی، گردآوری مبتنی بر مطالعات کتابخانه ایی و میدانی و روش مطالعه داده ها تطبیقی و تحلیلی است. نتایج یافته ها، نشان دهنده این موضوع است که در بازسازی کتیبه معرق برخی بخش ها ، تفاوت هایی با خط پیر یحیی صوفی وجود دارد؛ این مسئله نشان دهنده عدم شناخت کتیبه از نظر ساختاری و یا رویکرد سلیقه ای در مرمت کتیبه و مداخله افراطی در مرمت کتیبه ها که باعث خدشه وارد نمودن به اصالت اثر موردنظر است.
ترجمه «جواهرالعجایب: زنان فرهیخته و شاهدخت های سیاست مدار در ایالت های عصر متقدم صفوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
129 - 156
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی بر آن داشته است تا مقاله «جواهرالعجایب: زنان فرهیخته و شاهدخت های سیاست مدار در ایالت های عصر متقدم صفوی» از ماریا زوپه که جزو فصول کتاب زنان در اواسط جهان اسلام: قدرت، حمایت و تقوا و با ویراستاری گاوین هامبلی و بازنگری نیکی آر. کدی است را ترجمه کند. این مقاله بر پایه منابع دوره صفوی، داده های جدیدی از مشارکت زنان نخبه سلطنتی و شهری در زندگی عمومی و ادبی در اوایل سده شانزدهم میلادی ایران، ارائه می دهد. منابع فارسی دست اول تاریخ صفوی (حک.907-1135ق/1501-1722م)، به نقش زنان در عرصه سیاسی و اجتماعی، توجه چندانی نکرده اند. رویکرد رایج تاریخ نگاران مسلمان این بود که زنان را در مرکز توجه قرار نمی دادند. با این حال، نمی توانستند نقش زنان را کاملاً نادیده بگیرند. با کنار هم قرار نهادن اطلاعات نسبتاً پراکنده، قدرت زنان عصر صفوی ما را شگفت زده می کند.
تجارت ابریشم ایران دوره ترکمانان؛ پل ارتباطی با شرق و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره ترکمانان آق قویونلو از دوران درخشان ایران در ارتباط با حکومتهای منطقه و فرامنطقه بود. این ارتباط، تنها در بعد سیاسی نبود، بلکه تجارت بخش مهمی از سیاست را تشکیل می داد. سیاست در خدمت تجارت بود. موقعیت ایران نیز میانجیگری تجاری بین شرق و غرب را توجیه پذیر می ساخت. ابریشم خام یا منسوجات آن، در دوره ترکمانان به عنوان کالای تجاری کلیدی در مناسبات تجاری با غرب وشرق موثر واقع شد. این مقاله، سعی دارد نقش ابریشم و متعلقات آن را به عنوان یک کالای استراتژیک در روابط شرق با غرب مطرح نماید. آگاهیدوره ترکمانان آق قویونلو از ادوار درخشان ایران در ارتباط با حکومت های منطقه و فرامنطقه بود. این ارتباط، تنها در بعد سیاسی نبود، بلکه تجارت بخش مهمی از سیاست را تشکیل می داد. سیاست در خدمت تجارت بود. موقعیت ایران نیز میانجی گری تجاری بین شرق و غرب را توجیه پذیر می ساخت. ابریشم خام یا منسوجات آن، در دوره ترکمانان به عنوان کالای تجاری کلیدی در مناسبات تجاری با غرب و شرق مؤثر واقع شد. این مقاله سعی دارد نقش ابریشم و متعلقات آن را به عنوان یک کالای استراتژیک در روابط شرق با غرب مطرح نماید. آگاهی از هیئت های سیاسی و تجاری آق قویونلوها به دربار هند و چین، اهمیت تجارت ابریشم را در نظام بین المللی آن دوره نشان داد. در این مقاله از ابریشم به عنوان کانون ارتباط بین شرق و غرب یاد، و سعی شده ردپای آن را در بازارهای بین المللی کشورهای همسایه به ویژه بورسا و بازارهای داخلی بزرگ تبریز، هرمز، یزد و بغداد پیگیری نماید. این تحقیق نشان می دهد ابریشم یک کالای استراتژیک برای آن دوره بود. ترکمانان آق قویونلو این موضوع را به خوبی درک کردند و می توان آنان را پیشگام فرارفتن از مناسبات منطقه ای و ورود به تجارت جهانی با استفاده از موقعیت میانجی ایران دوره اسلامی دانست. به منظور اجتناب از بیان روابط سیاسی، سعی شد تحلیل ها برمبنای تجارت ابریشم باشد که البته داده ها در این زمینه بسیار محدود است.از هیات های سیاسی و تجاری آق قویونلوها به دربار هند و چین، اهمیت تجارت ابریشم را در نظام بین المللی آن دوره نشان داد. در این مقاله از ابریشم به عنوان کانون ارتباط بین شرق و غرب یادشده و سعی دارد رد و پای آن را در بازارهای بین المللی کشورهای همسایه بویژه بورسا و بازارهای داخلی بزرگ تبریز، هرمز، یزد و بغداد پیگیری نماید. این تحقیق نشان می دهد ابریشم یک کالای استراتژیک برای آن دوره بود. ترکمانان آق قویونلو آن را به خوبی درک کردند و می توان آنان را پیشگام فرا رفتن از مناسبات منطقه ای و ورود به تجارت جهانی با استفاده از موقعیت میانجی ایران دوره اسلامی دانست. به منظور اجتناب از بیان روابط سیاسی، سعی شد تحلیل ها بر مبنای تجارت ابریشم باشدکه البته داده ها در این زمینه بسیار محدود است.
تازیانه خداوند و اضطراب تاریخ: تاریخ نگاری ادبیات سکوت در امپراتوری مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
163 - 192
حوزههای تخصصی:
حملات مغولان به جهان اسلام در ۶۱۹ه.ق، تأثیرات ساختاری و فکری درازدامنه ای را بر جای گذاشت، و در نوع خود، نخستین حملاتی بود که مسلمانان را به طور مستقیم به اندیشیدن پیرامون مسئله سلطه کفر و وضعیت زیستن تحت یک حاکمیت سیاسی کافر واداشت. همین نکته، یعنی بی سابقه بودن رخداد حمله کفر، سنت تاریخ نگارانه و اندیشمندانه مسلمان ها را تهی از تبیین های نظری مناسبی ساخته بود که می توانست در هنگام حمله مغولان به کمک آنان برآید. در نبود چنین سنت پیشینی، اندیشمندان تاریخ نگار مسلمان دست کم در چهار دهه نخست، نتوانستند فهم روشن شده دقیقی از وضعیت شکست ارائه دهند. مسئله ای که مقاله حاضر به دنبال بررسی آن است، واکاوی واکنش های فکری و تاریخی طرح شده با تأکید بر آثار تاریخ نگاری اولیه در چهار دهه نخست است. یافته های مقاله نشان می دهد که پدیداری هیمنه اضطراب سلطه کفر مغولان، ادبیات اولیه مسلمانان را در تمایلی از «سکوت»ی نسبت به واکاوی عقلانی واقعیت فرو برده بود. این سکوت بدان معناست که پرسشگری آگاهانه و عقلانی از علل شکست با ارجاع به طرحی الهی که در آن عاملیت انسانی از مسلمانان زدوده شده بود، به تعویق انداخته می شد، و از این طریق، با برجسته کردن قدرت خداوند در تعذیب مردم گناه کار مسلمان، به تولید نوعی آرامش ساختگی می پرداخت که می توانست در برابر اضطراب مهلک شکست به کار آید. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش تاریخی در پی صورت بندی کردن چیزی است که آن را ادبیات سکوت می خواند.
جابه جایی جمعیتی در دوره هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱
3 - 23
حوزههای تخصصی:
در دوره هخامنشی، جابه جایی های جمعیت ها و اقوام در جریان لشکرکشی ها به سرزمین های نوتسخیر رویه ای رایج بوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی سازوکار این جابه جایی ها، دلایل و پیامد های وقوع آنها در دوره هخامنشی است. پرسش اصلی مقاله این است که روند جابه جایی اجباری جمعیت در دوره هخامنشی چگونه بوده و به چه منظور انجام می شده؟ برای پاسخ به این پرسش از روش تحلیل کیفی استفاده شده است. بررسی متن های بازمانده از دوره هخامنشی ازجمله الواح بارو وخزانه تخت جمشید و متن های بابلی همچون آرشیو موراشو از نیپور و همچنین منابع یونانی ازجمله آثار هرودوت، گزنفون، دیودور سیسیلی، وجود جابه جایی های جمعیتی را تأیید می کنند. برخی از اقوام در جریان جنگ ها، اسیر و به مناطق دیگر کوچ داده می شدند. بخش بزرگی از کارگران کارهای ساختمانی و دیگر امور دوره هخامنشی همچون سنگتراشان، معماران، طلاسازان و نجاران از این راه تأمین می شد. به نظر می رسد در این دوره سازوکارهای خاصی برای نقل و انتقالات جمعیت و اسکان دوباره وجود داشته است و اصطلاحات کورتش و هترو به این سازوکارها مرتبط بوده اند. بخش بزرگی از کورتش ها که شامل کارگران بیگانه می شد گروه هایی بودند که طی غلبه هخامنشیان بر سرزمین های دیگر کوچ داده شده بودند و اسناد مالی مربوط به آنان موجود است. همچنین هتروها گروه های جمعیتی بودند که بر زمین ها در بابل کار می کردند و ازآنجاکه سرباز نیز بودند در هنگامه جنگ به نبرد اعزام می شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که جابه جایی های جمعیتی به سمت مناطق مرکزی شاهنشاهی به منظور تأمین نیروی کار برای طرح های ساختمانی و به سمت مناطق پیرامونی با اهداف نظامی و اقتصادی انجام می شده است که نشان دهنده نقش اساسی جابه جایی جمعیتی در توازن و توسعه کلی شاهنشاهی است.
اقلیم گرم و خشک خاستگاه باغ ایرانی: بازشناسی ریشه های کهن الگوی باغ ایرانی بر پایه راهبردهای اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
33 - 59
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی در زمره کهن ترین و شناخته شده ترین الگوهای منظر در جهان است که به عنوان یکی از ممتازترین ساخته های بشری در تعامل با طبیعت بوده است. در آفرینش این پدیده تاریخی عوامل گوناگونی مشارکت داشته اند که بررسی هریک نیازمند پژوهشی مجزاست. از میان آنها، مؤلفه های فرهنگی، آیینی و اقلیمی از شاخص ترین عوامل در شکل گیری باغ ایرانی محسوب می شوند، به گونه ای که بسیاری از پژوهشگران ضمن پذیرش یک عامل، احتمال تأثیر سایر عوامل را در آفرینش باغ ایرانی مردود و یا بسیار ضعیف دانسته اند. باتوجه به گستره وسیع اقلیم گرم و خشک در ایران که نیازمند دستیابی به الگوهایی مناسب برای منظرسازی در این سرزمین در مواجهه با شرایط اقلیمی و مقابله با پدیده بیابان زایی است، این مقاله بر آن است تا فارغ از سایر دیدگاه ها، خاستگاه اقلیمی نخستین باغ های ایرانی را شناسایی و موقعیت اقلیم را در طراحی باغ های ایرانی با بررسی و نقد آرای مختلف در این حوزه مشخص کند. روش تحقیق در این پژوهش به صورت تفسیری-تاریخی به شیوه تحلیل محتوا در بستر مطالعات کتابخانه ای است. با بررسی نظریه ها و دیدگاه های مختلف در راهبردهای طراحی نخستین باغ های ایرانی و ویژگی های معمارانه باغ پاسارگاد به عنوان کهن الگوی باغ ایرانی، موقعیت و تأثیر اقلیم در شکل گیری باغ های ایرانی در بستر تاریخ نشان داده می شود. نتایج نشان می دهد که پیدایش باغ ایرانی بر پایه شرایط اقلیمی در مناطق گرم و خشک بوده و اقلیم یکی از اصلی ترین مؤلفه ها در شکل گیری آن به شمار می رود.
مسئله های هستی شناختی و معرفت شناختی نگارش تاریخ انقلاب اسلامی
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
82 - 109
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی همچون همه انقلاب ها، پدیده ای چندلایه، چندساحتی و بسیار پیچیده است و تاریخ نگاری آن به دلیل نقش آفرینی دین و رهبران دینی و نیز شعارها، آرمان ها و فرایندهای متفاوتی که پشت سر نهاده است، از دیگر انقلاب ها دشوارتر و مناقشه آمیزتر است. به باور نگارنده دشواری ها و پیچیدگی های تاریخ نگاری انقلاب اسلامی را می توان به چهار دسته هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی و منبع شناسی تقسیم بندی کرد. این مقاله صرفاً به پاره ای از دشواری های هستی شناسانه و معرفت شناسانه تاریخی انقلاب می پردازد و مسائل روش شناسانه و منبع شناسانه انقلاب را به پژوهش دیگری می سپارد. بنابراین، پرسش اصلی این است که شاخص ترین مسئله های هستی شناسانه و پیچیدگی های معرفت شناسانه تاریخ انقلاب اسلامی کدام اند؟ مقاله با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه رهیافت کلان نگر تاریخی که در اینجا جایگزین نگرش های جزئی نگر شده است، می کوشد مهم ترین مسئله های هستی شناختی و معرفت شناختی تاریخ انقلاب را نشان دهد. براساس نتایج پژوهش، انقلاب اسلامی همانند همه انقلاب ها باتوجه به گسست، تنش و برخورد شدیدی که در حیات اجتماعی سیاسی ایرانیان پدید آورد به قطب بندی ها، دودستگی های نخبگان و جامعه، چالش های اجتماعی اقتصادی، کشاکش روایت ها و سرانجام به تاریخ نگاری آشتی ناپذیر در ایران انجامید. ازآنجاکه انقلاب اسلامی هنوز یک جریان زنده و یک فرایند جاری است، همچنان درهم تنیدگی قدرت و حقیقت را در عرصه تاریخ نویسی در پی دارد و به خوانش های ناهمسان از تاریخ انقلاب، آرمان های انقلاب و جنگ روایت های پساانقلابی می انجامد و موجب می شود پیچیدگی ها و دشواری های نگارش تاریخ انقلاب همچنان ادامه یابد.
Investigating the History of Making Islamic Glass in the 5th and 6th Centuries of the Islamic Era(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۱۰, August ۲۰۲۴
41 - 56
حوزههای تخصصی:
In the 5th and 6th centuries A.H., glassmaking in the Islamic era reached its peak of growth and prosperity in Islamic lands and was accompanied by innovations in the field of construction and decoration, which became the inspiration for glassmaking in the world after this period. This article aims to introduce and categorize innovations in the methods of producing and decorating glass products from the fifth and sixth centuries of Hijra. This research is descriptive-analytical with a library method. The results show in the 5th and 6th centuries of Hijri, Islamic glassmaking underwent significant transformation and innovation, evident in four key areas: color and raw materials, form and manufacturing methods, decorations, and applications. Islamic glassmaking in Iran, Iraq, Syria, and Egypt exhibited distinct technical features compared to the preceding era, which in Iran ceased with the Mongol invasion in the 7th century AH, subsequently shifting to the glassmaking centers of Iraq, Syria, and Egypt.
Review on Proto Elamite Tablets(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
25 - 43
حوزههای تخصصی:
In the second half of the fourth millennium BC. Southwest Asia underwent social changes, the result of which was the emergence of writing. In these developments, the cuneiform script in the south of the Mesopotamia and the Proto Elamite in the Iranian plateau progressed rapidly to such an extent that at the beginning of Elamite was scattered throughout the Iranian plateau. These writing systems were used for administrative and accounting purposes, and despite the fact that most of their signs are different from each other; there are important similarities between the two. Chalcolithic era, the best period in which you can see the idea of trading's and keeping of account; for the first time in this course, tools are seen which called them Token; it seems that the tokens in a variety of forms and counting symbols refer to a specific concept. The end of this period coincides with the Proto Elamites era in the south and southwest of Iran. Domestic production in the Neolithic period gave his place to the production of a workshop in the Chalcolithic era, which causes a lot of production. In the present study, firstly, will be investigated, small clay counters and then the Proto Elamite texts.
جام حسن لو ی دشت سولدوز و رب النوعها ی سومر ی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به آثار کشف شده از تپه حسنلوی دشت سولدوز خصوصا جام طلایی حسنلو پرداخته شده و نقش های مندرج در آن بحث می گردد. سپس این نقوش با خدایان سومر ی و از جمله بیلقمیش مقایسه و توضیح داده میشود.
استقرارهای ساسانی حوضه رودخانه قره چای شهرستان تفرش، استان مرکزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی تفرش به صورت ناحیه ای کوهستانی محصور در میان کوه ها قرار گرفته است. این منطقه ازآنجاکه در کنار شاهراه شمال به جنوب که از حاشیه کویر می گذرد در دوران مختلف تاریخی مورد توجه بوده و به این ناحیه جایگاه ویژه ای بخشیده است. در دوره ساسانی این ناحیه جزئی از ایالت جبال بوده و راه هایی که جنوب و جنوب غرب و غرب ایران را به نواحی شمالی و شمال شرق متصل می کرده، از این منطقه می گذشته اند. زیرا به دلیل کوهستانی بودن این ناحیه از امنیت نسبی برخوردار بوده است. در این دوره قلعه ها متعددی برای حفاظت از راههایی که از این ناحیه می گذشته اند ایجاد شده است. در بررسی این منطقه 35 محوطه استقراری از دوره ساسانی بررسی و شناسایی شد. که در کناره راه ها و حاشیه رودخانه قره چای شکل گرفته بودند. مطالعه سفالهای سطحی این محوطه ها در کنار معماری نشان می دهد که این منطقه در دوره ساسانی علاوه بر نواحی همجوار، با نواحی جنوب، جنوب غرب و شمال و شمال غرب و شمال شرق ارتباطات فرهنگی و غیره داشته است. در این نوشتار ابتدا به اهمیت بررسی باستانشناسی به عنوان ابزاری کارآمد، به پیشینه تاریخی تفرش پرداخته شده و در ادامه به محوطه ها و داده های سفالی و معماری بدست آمده از این محوطه ها پرداخته شده و مورد تحلیل قرار گرفته اند و در پایان نیز جمع بندی از کلیه مطالب ارائه شده است.
شیعیان و نوگرایی آموزشی در هند بریتانیا (از میانه قرن هجدهم تا تجزیه شبه قاره هند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
206 - 229
حوزههای تخصصی:
چیرگی بریتانیا بر شبه قاره هند افزون بر پیامدهای سیاسی، بر زندگی اجتماعی و علمی مسلمانان نیز تأثیری ژرف برجای نهاد. به همراه انگلیسی ها، مظاهر فرهنگی و تمدنی غرب نیز وارد هند شد. از جمله رهاوردهای انگلیسی ها، دانش های جدید بود که به لحاظ موضوع، روش و هدف با علوم و دانش های مسلمانان، متفاوت و گاه ناسازگار بودند. این دانش ها به طور گسترده از طرف دولتمردان، دانشمندان، شرق شناسان و دیگر گروه های اروپایی وارد هند شدند و سنت آموزشی مسلمانان را تحت تأثیر قرار دادند. از آغاز ورود این دانش ها، میان علمای مسلمان درباره یادگیری زبان های اروپایی و پرداختن به دانش های جدید، اختلاف و دو دستگی ایجاد شد. بسیاری از علمای مسلمان که به طورعمده، اهل حدیث بودند با یادگیری این زبان ها و دانش ها مخالفت کردند و باور داشتند که این دانش ها با آموزه های دینی ناسازگار است و موجب تسلط کفار بر مسلمانان خواهد شد. پرسش های اصلی پژوهش حاضر آن است که شیعیان در رویارویی با دانش های جدید چه عکس العملی داشتند؟ و عوامل استقبال آنها از دانش های غربی چه بود؟ نتیجه این پژوهش نشان داد که علمای شیعه از آغاز آشنایی با دانش های جدید غربی و شیوه های جدید آموزشی، بدان روی خوش نشان دادند و با فراگیری زبان های اروپایی به یادگیری و ترویج این دانش ها پرداختند. همچنین در پژوهش حاضر نشان داده شد که عواملی، چون همجواری شیعیان و حکومت های شیعی با انگلیسی ها، غلبه تفکر اصولی بر اخباریگری، عقل گرایی شیعیان و التزام به مسئله اجتهاد و پرهیز از تقلید، از عوامل اصلیِ توجه شیعیان به دانش های غربی و یادگیری و یاددهی آن بوده است.
جای نام های نیمه غربی ایران در نگارش های تاریخی سده های سوم تا نهم قمری (جبال و قهستان و عراق عجم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱ (پیاپی ۱۵۱)
81 - 110
حوزههای تخصصی:
جای نام هایی که برای نامیدن گستره وسیعی از نیمه غربی ایران به کار می رفتند، از سقوط ساسانی تا برآمدن صفویان، در عرصه اجتماعی و سیاسی اداری تغییرات فراوانی یافتند و در نوشته هایی که در این مقطع تألیف شدند، به گونه های مختلفی به کار رفتند. در تاریخ نگاری اسلامی این جای نام ها نیز به تناوب استفاده می شدند و مورخان از آن ها برای پرداختن به گستره جغرافیایی مدنظرشان بهره می بردند. پرسش اصلی جستار پیش رو این است که جای نام های جبال، قهستان و عراق عجم چگونه در نوشته های گوناگون مورخان ظاهر شدند و کاربرد آن ها چگونه بود. رویکرد پژوهشی این نوشتار مبتنی بر توصیف عمیق و گسترده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در اندیشه مورخان اسلامی، جبال (تقریباً) در سده سوم به عنوان جای نام رایج گستره وسیعی از نیمه غربی ایران به کار می رفت. به تدریج و بدون آن که تعریف و تحدید مشخصی داشته باشد در انواع نوشته های تاریخی رواج یافت و جایگزین جای نام های باستانی منطقه از قبیل ماه و پهله شد، اما در سده بعد به سبب تحولات سیاسی منطقه و مهم شدن برخی شهرها نظیر ری و اصفهان، شهرمحوری بر نگرش بسیاری از مورخان غالب شد و اجازه نداد جبال به عنوان یک جای نام رایج، اشاعه پیدا کند. همچنین جای نام قهستان که ترجمه فارسی جبال بود، در این مقطع در نوشته های فارسی رواج یافت و بر آشفتگی ها افزود. در سده ششم جای نام عراق عجم به تدریج در نوشته های مورخان جای باز کرد؛ اما به سبب رونق یافتن تاریخ نگاری عمومی در سده های هشتم و نهم هجری که با تکیه بر منابع سده سوم تا ششم هجری فراهم آمدند، جای نام های جبال و قهستان درحالی که در عرصه اجتماعی و سیاسی-اداری تقریباً فراموش شده بودند، نیز در نوشته های مورخان فارسی نویس به حیات خود ادامه دادند، البته مورخان مصر و شام تا حد زیادی از این آشفتگی بر کنار بودند.
برساخت زن مدرن در گفتمان تجددگرای دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم زمان با رویارویی ایران با مدرنیته غربی و شکل گیری تقابلات گفتمانی متأثر از آن، بحث زنان، هویت و شرایط زندگی آن ها به عنوان سوژه ای مهم مطرح شد و دامنه وسیعی از گفتار، پیرامون آن ها در این گفتمان ها شکل گرفت و زنان یکی از محورهای مهمِ بحث محسوب شدند. مقاله حاضر با بررسی گفتارهای تجددگرایانه حول محور زنان، با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان انتقادی به واکاوی معنایی سوژه زن مدرن می پردازد و به این پرسش پاسخ می دهد که سوژه زن مدرن در گفتمان تجددگرای دوره قاجار چه معنایی یافته است، چه ایدئولوژی هایی بر این گفتمان حاکم بوده است، این گفتمان در احراز موقعیت در گفتمان مسلط عصر مشروطه چه جایگاهی به دست آورده است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که زن مدرنی که در تقابل با سنت شکل گرفت، در گفتمان تجددگرا به مثابه سوژه مطالبه گرِ نقاد برساخت می شود و با نقد سنت ها و با در مرکز نشاندن ایده محوری مساوات، عناصر هویتی مدرن را برای زنان همانند مردان طلب می کند. این گفتمان در گزاره هایی که تقابل آشکار با سنت نداشتند، توفیق بیشتری به دست آورده است.
اقتدار دولت و چالش های حقوقی – اجتماعی قانون رسمی شدن ساعت در ایران دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر زمان بندی سنتی با تعیین ساعت رسمی به عنوان زمان رسمی کشور ایران برای هماهنگی با زمان معیار بین المللی دوران مدرن از مهم ترین مسائل سیاست مدرنیزاسیون دوره پهلوی بود. دولت پس از تصویب قواعد و قوانین ساعت رسمی ایران به افق تهران در سال 1307 و 1314 و اجرای مدل 24 ساعته زمان بندی مدرن، برنامه هایی را در سازمان دولت و روابط اجتماعی و فعالیت های اقتصادی جامعه ایران برای اجرای آن در پیش گرفت که همراه با چالش هایی بود. چیستی این چالش ها و چگونگی مواجهه دولت با آنها مساله مقاله حاضر است بنابراین می توان پرسید چالش های رسمی شدن ساعت در ایران دوره پهلوی و برنامه های دولت در مواجهه با این چالش ها و واکنش های مردم به آن چه بوده است؟ فرضیه مقاله این است که چرخش مفهوم زمان سنتی به زمان بندی مدرن در فرایند مدرنیسم دوره پهلوی و رسمی شدن ساعت مسائلی بی سابقه را برای دولت پدید آورد که با استفاده از اقتدار دولت مدرن و ظرفیت حقوقی – قضایی آن، امکان سازگاری فرهنگی و اجتماعی با آن در جامعه ایران شکل گرفت.بررسی اسناد و تبیین رخدادهای آن دوران به روش تاریخی نشان می دهد که دولت در نهایت با توسل به شیوه های سازش، فرهنگ سازی تشویقی تنبیهی در کنار بهره گیری از اختیارات حقوقی قضایی، در نهادینه شدن ساعت رسمی در جامعه ایران معاصر موفق گردید.
نخستین استقرارهای دوره نوسنگی بی سفال در منطقه کُهگیلویه: شواهدی از تپهل بی بی زلیخایی
حوزههای تخصصی:
منطقه زاگرس و کوه پایه های آن، به ویژه بخش های مرکزی و در مناطقی مانند کرمانشاه، لرستان و ایلام، بیشترین شواهد مربوط به دوره نوسنگی و گذار از سیستم معیشتی مبتنی بر شکار و گردآوری خوراک به یکجانشینی و اهلی کردن گیاهان و حیوانات را به دست داده است. در مقایسه با زاگرس مرکزی، بخش های جنوبی زاگرس کمتر موردتوجه پژوهشگران بوده و دانسته های ما اندک. تپه بی بی زلیخایی نخستین محوطه کاوش شده دوره نوسنگی در منطقه کُهگیلویه در بخش های جنوبی زاگرس است که آگاهی های جدیدی را به دست می دهد. پی بردن به جوانب گوناگون زندگی دوره نوسنگی بی سفال در محوطه، به دست آوردن بقایای گیاهی و جانوری برای بازسازی معیشت اقتصادی مردمان دوره نوسنگی و از طرفی بازسازی زیست بوم باستانی منطقه در اوایل دوره هُولوسِن و به دست آوردن نمونه هایی برای تاریخ گذاری مطلق جهت تعیین قدمت محوطه از مهم ترین اهداف این پژوهش است. مهم ترین پرسش های پژوهش شامل: آیا استقرار در تپه بی بی زلیخایی فقط مربوط به نوسنگی بی سفال است؟ نوع استقرار و طول مدت آن در این محوطه چقدر است؟ و معیشت اقتصادی مردمان بی بی زلیخایی تا چه اندازه براساس گردآوری و شکار و چه اندازه براساس کِشت آگاهانه و پرورش و نگه داری حیوانات بوده است؟ مهم ترین فرضیات این پژوهش عبارتند از: براساس مجموعه دست ابزارهای سنگی گردآوری شده و یافت نشدن سفال های قدیمیِ هم زمان، فرض ما این است که این تپه متعلق به دوره نوسنگی بی سفال بوده و با توجه به ویژگی های بوم شناختی محوطه فرض دیگر ما این است که نظام معیشتی ساکنان بی بی زلیخایی ترکیبی از دامداری، گردآوری دانه های گیاهی و غلات وحشی، شکار پستانداران کوچک جثه و در مقیاس کوچک ماهیگیری بوده است. روش پژوهش در این نوشتار توصیفی- تحلیلی است؛ به این معنا بخشی هایی که مرتبط با یافته های کاوشِ محوطه است را تا حد امکان توصیف نموده و سپس آن ها را در بستر مناسب خود ارزیابی و تحلیل می کنیم. نتایج آزمایش های کربن 14 نشان می دهد که محوطه بی بی زلیخایی و منطقه کُهگیلویه دست کم از نیمه اول هزاره هشتم پیش ازمیلاد مورد سکونت قرار گرفته است.
مطالعه تطبیقی مسجد جامع یزد و مسجد مظفریه (مسجد کبود) تبریز برای شناخت وجوه افتراق و اشتراک معماری تیموری و ترکمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
139 - 172
حوزههای تخصصی:
با وجود شکل گیری مسجد جامع یزد در دوره های مختلف تاریخی، بسیاری از صاحب نظران آن را از آثار مشهور دوره تیموری می دانند. هم زمان با دوره تیموری، در غرب و مرکز ایران، حکومت ترکمانان قره قویونلو حاکم بود و مسجد مظفریه تبریز مهم ترین اثر از این دوره است. منابع کمی در مورد وجوه تمایز معماری ترکمانی و معماری تیموری وجود دارد و بسیاری معماری ترکمانی را در زیرمجموعه معماری تیموری معرفی نموده اند. هدف این تحقیق مقایسه تطبیقی مسجد مظفریه تبریز و مسجد جامع یزد است تا وجوه افتراق و اشتراک معماری تیموری و ترکمانی از این طریق به دست آید. این پژوهش از نوع پژوهش های نظری است و منابع موردنیاز برای توصیف و تحلیل تاریخی از مکتوبات تاریخی، سفرنامه ها و مقالات مرتبط، و اطلاعات موردنیاز برای تحلیل های معماری از مقالات مرتبط و مطالعات میدانی دو مسجد به دست آمده است. نتایج پژوهش تشابه ساختار و پلان گنبدخانه مسجد مظفریه و مسجد جامع یزد را نشان داد؛ درعین حال سلسله مراتب ورودی-شبستان -گنبدخانه در مسجد مظفریه نسبت به سایر بناهای تیموری منحصربه فرد است. در تزئینات مسجد مظفریه غلبه تزئینات گنبدخانه با کاشی کاری معرق و ترکیب کاشی های معرق طرح اسلیمی محاط در اشکال هندسی با رنگ زمینه لاجوردی و آجر است که نشان دهنده اوج این هنر در معماری ترکمانی نسبت به تیموری است. در مسجد جامع یزد با وجود حضور کاشی معرق در ابعاد کمتر و طرح های هندسی تر، کاشی کاری معقلی به صورت خطوط بنایی و طرحهای هندسی با رنگ غالب فیروزه ای-نخودی در گنبدخانه اولویت دارد.
احساس تسلط اقتصادی یا پرخاشگری ناشی از دشمنی اقتصادی نسبت به یک کشور و تاثیر آن در تجارت بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم پیشرفت های جوامع، درگیری های سرزمینی، فشارهای اقتصادی، تحریم و تنش های مذهبی بین کشورها و ملت ها تشدید شده و باعث بحرانی شدن روابط بین کشورها می گردد، به گونه ایی که، اگر این اختلافات، توهین آمیز یا ناعادلانه تلقی شوند می توانند موجب بروز خشم، احساس دشمنی و افزایش ملیت گرایی شده و نهایتا احساسات خود را در بازار بروز خواهند داد. بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی احساس تسلط اقتصادی یا پرخاشگری ناشی از دشمنی اقتصادی نسبت به یک کشور و تاثیر آن در تجارت بین الملل در نظر گرفته شد. در این راستا نمونه ای 338 تایی از جامعه 2800 نفری دانشجویان فارغ التحصیل رشته اقتصاد و بازرگانی به روش نمونه گیری دردسترس و هدفمند انتخاب و پرسشنامه ها توزیع و از تکنیک معادلات ساختاری و آزمون سوبل داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد: احساس تسلط اقتصادی یا پرخاشگری ناشی از دشمنی اقتصادی نسبت به یک کشور، از طریق ملیت گرایی، اعتقاد به محصول و تصویرکلی کشور بر پذیرش محصول تاثیر معنی داری داشته و از این طریق تجارت و سطح تعاملات اقتصادی بین کشورها را تحت تاثیر قرار می دهد. در نتیجه، مصرف کنندگان با سطح بالاتری از دشمنی اقتصادی معمولا از واردات بیشتر از کشورهایی که دشمن تلقی می شوند استقبال نمی کنند، سطح غرور کمتری را نشان می دهند و کمتر کلام مثبتی دربارهء آن کشور می گویند. همچنین دشمنی اقتصادی نسبت به یک کشور خارجی احساسات ملیت گرایی را برانگیخته و از طریق تحت تاثیر قرار دادن اعتقاد به محصول و تصویرکلی کشور، سطح پذیرش محصول را به صورت وارون تغییر و ترجیح محصولات/ خدمات داخلی را برای ابراز»میهن پرستی« بیشتر می کند.
شمایل نگاری نقش مایه دوشیزه روشنی و دو بانوی گزیده در هنر مانوی ابریشم نگاره MIK III 6251 محفوظ در موزه هنر آسیایی برلین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی یکی از ابریشم نگاره های مانوی از مجموعه تورفان در موزه هنرهای آسیایی برلین با نقشی از ایزدبانویی-احتمالاً، دوشیزه روشنی است که رهنمایِ پاره های نور به سرچشمه هستی خویش «بهشت روشنی» است. او سبب رستاخیز روشنی ها (آزادسازی پاره های نور) محبوس در گیاهان و دیگر رستنی هاست. از این رو، مقاله حاضر می کوشد خویشکاری های او را در تناظر با ایزدبانو اَناهیتای زردشتی و ایشتار بابلی ببیند. فرضیه این پژوهش، که برای نخستین بار در این جا مطرح می شود، بر این مبنا پی ریزی شده است. ما در این جا می کوشیم با استفاده از روش ِ توصیفی-تحلیلی و با بهره وری از منابع کتابخانه ای به کندوکاو در نقش مایه انسانیِ مرکزیِ «ابریشم نگاره دوشیزه روشنی و دو بانوی گزیده» پرداخته، همانندی های این سه ایزدبانو را در سنجش هم قرار دهیم و نشان دهیم که مانیِ بابلی و ایرانی تا چه اندازه می توانسته از اسطوره های سرزمینش الهام گرفته باشد.
تبیین بحران اقتصادی و تاثیر آن بر گرانی کالاهای اساسی و تورم در سال های پایانی پهلوی دوم (بر اساس گزارش روزنامه ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود و گرانی کالاهای اساسی همراه با تورم افسارگسیخته شاخصه اصلی سال های پایانی حکومت پهلوی است. به دنبال افزایش درآمدهای حاصل از فروش نفت دولت بخشی از این درآمدها را به سرمایه گذاری در خارج و همچنین اعطای وام هایی به کشورهای درحال رشد با بهره بسیار کم و بخشی را نیز صرف خرید تجهیزات نظامی نمود. مسئله ای که نتیجه آن جز عدم موازنه پرداخت ها و تورم شدید نبود. این تورم در وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم تأثیر خیلی زیادی گذاشت؛ چنان که مواد غذایی و کالاهای اساسی مردم درصورتی که در بازار هم پیدا می شد قیمت بالایی به خود گرفته بود و مسکن و اجاره بها چیزی نزدیک به 300 برابر شده بود. در پژوهش حاضر، گرانی کالاهای اساسی و تورم و همچنین نحوه مواجهه دولت پهلوی با این بحران در سال های پایانی حکومت با روش توصیفی و تحلیلی و با مراجعه به اسناد، مدارک آرشیوی، منابع و مطبوعات بررسی می شوند. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که افزایش بهای نفت در بازارهای جهانی و تقاضاهای بیش از حد دستگاه های اجرایی بر حجم نقدینگی کشور به طرز محسوسی افزود و افزایش تقاضا را سبب شد که نتیجه آن رشد بی رویه واردات کالاهای اساسی و مواد غذایی نبود که خود عاملی برای ایجاد تورم حاد و در نتیجه نارضایتی مردم می شد.