علی  بابازاده اورموی

علی بابازاده اورموی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

چند نکته درباره ابراهیم پور داود

کلیدواژه‌ها: ایران باستان زرتشتی فارسی پهلوی ترکی آذری آذربایجان تاریخ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۲۱
      ابراهیم پورداود زاده رشت در گیلان و یک گیلک بود، لیکن به مانند جمعی دیگر از روشنفکران و نویسندگان اقوام مختلف ایرانی قرن اخیر، تحت تأثیر عواملی چند به زبان و فرهنگ خودی پشت کرده، به ستایشگری از زبانهای فارسی، پهلوی، دوران ایران باستان و دیانت زرتشتی پرداخت و بیش از پنجاه سال از عمر خود را صرف پژوهش و تألیف در موضوعات مورد اشاره ساخت و آثاری در موضوعات: جمعآوری بخشهای مختلف اوستا، تفسیر اوستا، واژه شناسی زبان اوستایی، تاریخ پارسیان هند، جشنها و سنن پارسیان و ایران باستان، مباحث لغوی زبانهای فارسی و پهلوی و دیگر مطالب مرتبط با دین اوستا و عهد باستان ایران پدید آورد.      محققان حوزه زبان، ادبیات و تاریخ ایران در اواخر قاجار و عصر پهلوی نامهای بزرگی داشتهاند و درست یا غلط؛ به عمد یا بر سهو، در هالهای از تقدس و شکوه و بزرگی قرار گرفتهاند، تا کمتر کسی جرأت یا اجازه چون و چرا در باره احوال، افکار و کیفیّت آثار ایشان را به خود داده، به نقد شخص و آثار ایشان بپردازد. واقع مطلب آن است، که اکثریّت قاطعی از این نامهای بزرگ جز طبلهای تو خالی و جز دروغگویانی بزرگ، کس و چیز دیگری نبودهاند. آنها دانش و پژوهش در ایران را به انحراف کشانده و دروغها و جعلیّات را در جایگاه حقایق نشاندهاند. ابراهیم پروداود نیز یکی از این نامهای سرشناس و تغذیه کننده جریان باستانگرایی میباشد، که به ناحق در جایگاه مرجعیّت علمی در حوزه ایران باستان، دیانت زرتشتی و ایرانشناسی قرار گرفته است.      بررسی و مرور همه موضوعات مورد علاقه، یا همه ویژگیهای آثار، افکار و روشهای پژوهشی ابراهیم پورداود مستلزم تلاشی پردامنه است، تا شناخت قابل اتکایی در باره این عنصر مرموز حاصل گردد. این گفتار بر آن است برخی مختصات اندیشه و موضوعات مورد علاقه پورداود را بر پایه آثار وی، در معرض دید خوانندگان گذارد و نکاتی در باره مضامین اشعار، اندیشه های جاری در اشعار، نوع نگرش وی در باره مسائل زبانی و تاریخی ایران، فرضیه زبان آذری و نیز نگرش او در باره پارسیان هند عرضه کند.
۲.

چوب فدرالیسم و تکاپوی غوغاسالاران

کلیدواژه‌ها: فدرالیسم تمرکزگرایی تمرکززدایی ایران اقوام ترک تجزیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۸
      طرح موضوع واگذاری اختیارات بیشتر به استانداران در جلسه شورای اداری پنجم دی ماه 1403 از سوی معاون اوّل رئیس جمهور و سپس تأکید بر موضوع از سوی رئیس جمهور، رئیس مجلس و برخی مقامات دیگر کشوری در زمره اتّفاقات مهم و پر سر و صدای ماه های اخیر بود. با وجود اینکه در صحبت های مقامات مذکور نامی از فدرالیسم به میان نیامد، لیکن گروهی از فعالان سیاسی، اساتید دانشگاه، روزنامه نگاران و صاحب نظران این گفته را به فدرالیسم تأویل کرده و به اظهار نظر پیرامون موضوع پرداختند.       با صرف نظر از جدی بودن یا نبودن و قابلیّت اجرائی داشتن یا نداشتن طرح؛ گروهی این رویکرد را مثبت ارزیابی کرده و بر تناسب آن با ساختار جغرافیای انسانی ایران تأکید کرده و آن را راه حلی برای گریز از ناکارآمدی نظام اداری سنگین و فاقد انعطاف ایران دانستند. گروهی دیگر نیز با تندی و عصبیت خاصی به این طرح تاختند و طراحان آن را به جهل، بی سوادی، مسئولیت نشناسی و بی توجهی به شرایط خاص ایران متهم کردند. مخالفین طرح عمدتاً در زمره پیروان تندرو پان فارسیسم قرار داشتند و به روال همیشه به این موضوع نیز از دریچه منافع و هزمونی قوم پارس و در کنار آن ترکی ستیزی نگریستند.       با وجود اینکه طرح پیشنهادی مذکور شامل همه ایالات می شد، لکن انگشت اتهام و حمله آنها عمدتاً به سمت آذربایجان و ترک ایرانی نشانه رفت و منتقدان به سبک ادبیات صد سال اخیر پان فارسیست های ایرانی تمرکززدایی یا فدرالیسم را به عنوان عاملی برای تقویت واگرایی و فرصت دادن به نیروهای گریز از مرکز تفسیر کردند. موضوع این نوشتار بررسی، تحلیل و پاسخ گویی به اظهارات مخالفان تمرکززدایی، یا اعطای اختیارات اجرائی بیشتر به استان ها می باشد. اظهارات مورد اشاره مخالفان در دو نشریه «مانتره» ارگان کانون ایران شناسی دانشگاه تهران و هفته نامه «تجارت فردا» درج گشته است.
۳.

نگاهی بر کتاب «کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او» نوشته غلامرضا رشید یاسمی

کلیدواژه‌ها: کرد ایران نژاد آریایی م‍اد ساسانیان کردستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۴
      کتاب «کُرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او» نوشته غلامرضا رشید یاسمی است، که آن را در سال 1316 به درخواست وزرات فرهنگ ایران به رشته تحریر درآورده است. موضوع کتاب چنانکه از عنوان آن پیداست، به تاریخ و مسائل تباری و نژادی قوم کُرد مربوط می گردد. در زمان سلطنت رضاشاه دستگاه فرهنگی حکومت بر اساس یک تمایل شدید و مرموز، غلامرضا رشیدیاسمی، مردوخ کُردستانی و ولادیمیر مینورسکی را مأمور تدوین تاریخ کُرد و تعیین منشأ نژادی و اثبات ایرانی بودن این قوم نمود. نگارنده در مطالعات خود به نکته قانع کننده ای در باره علل این اشتیاق برنخورده است. به عنوان یک احتمال عمده می توان معتقد بود این تمایل شدید حکومت نژادگرا و آریایی باز پهلوی برای اثبات همریشگی نژادی برخی اقوام ساکن در ایران با فارس زبانان، ریشه در علاقه این حکومت برای یارگیری از اقوام غیر ترک ایرانی، جهت طرح ادّعای غلبه جمعیّتی مردم فارس زبان و برادران نژادی آنها در مقابل جمعیّت ترک بوده است. شاید غرض آینده نگرانه ای برای طرح دعاوی ارضی نسبت به اراضی کُردنشین کشورهای همسایه هم در این اشتیاق دخیل بوده باشد. دعوی ارضی نسبت به سرزمین های کُردنشین عثمانی در ادعانامه استرداد اراضی تسلیم شده به کنفرانس صلح پاریس از طرف هیئت ایرانی در مارس 1919 و تأکید بر ایرانی نژاد و ایرانی زبان بودن این قوم شاهد دیگری است، که این گمان را تقویت می کند.       نویسندگان سه گانه مذکور به عنوان مؤلّفانی پروژه کار در قبال دریافت اجرت، اسناد و امکانات تحقیق به تدوین تاریخ کُرد بر اساس اصول و معیارهای تعیین شده از طرف حکومت پهلوی پرداخته و تاریخی مشوّش و مجعول برای قوم مذکور ساختند. اساس کار در تدوین این تاریخ بر اثبات ایرانی بودن اکراد بر اساس تعریف خاص نخبگان حکومت از مفهوم ایرانی بودن، اثبات آریایی بودن کُرد و اشتراک نژادی کُرد و فارس، اثبات حضور کُرد در همه جای فلات ایران، ادغام کُرد در جامعه آریایی و فارسی، زیر مجموعه فارسی قرار دادن زبان کُردی، منتسب ساختن برخی سلسله های پادشاهی ایران به اکراد و در نهایت منتسب ساختن کُرد به سلسله یا تمدّن ماد استوار بود. تألیف کتاب «کُرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او» در شرایط خلأ فرهنگی و فقدان آثار مکتوب در موضوع مذکور به انجام رسید و مطالب این کتاب با وجود معایب و اغلاط بسیار، در سایه تبلیغ و پیرایه بندی دیگران قبول عام یافت.       متأسّفانه در سایه سوء استفاده مسئولان فرهنگی حکومت پهلوی از موقعیّت خاص تاریخی و خلأ فرهنگی برای تدوین آثار مکتوب بر اساس اصول و علائق آریایی محور و فارسی محور خود و تلاش های بعدی دستگاه های فرهنگی این حکومت در جهت به کرسی نشاندن تاریخ های دست ساز و مجعول خود و استمرار این رویه در دوران بعد از انقلاب اسلامی، این قبیل نوشته های غیر علمی و غیر مستند در جایگاه کتب مرجع نشسته و ساختار فکری و نگرشی جامعه روشنفکری و دانشگاهی ایران را شکل داده و به منابعی برای تدوین کتب بعدی در موضوع خود بدل شدند.
۴.

علی اکبر سعیدی سیرجانی و سلسله های ترک تاریخ ا یران

کلیدواژه‌ها: ناسیونالیست ایرانی ترک فارس صفوی سلجوقی غزنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۱۷
به اعتقاد ناسیونالیستهای فارسی گرای ایرانی سلسله های ترک تاریخ ایران در دوران اسلامی، کارنامۀ مثبت و قابل دفاعی نداشته اند و حاکمیت ایشان جز استمرار ظلم، خشونت، غارت و کند ساختن پیشرفت در حوزه های مختلف، حاصل دیگری برای ایران به ارمغان نیاورده است. از نظر این گروه اگر در دوران اسلامی اتّفاقات مثبتی نیز رخ داده، این اتّفاقات از دو منشأ سرچشمه گرفته اند. منشأ اوّل سلسله های ایرانی و پارسی دوران اسلامی بوده اند، که ماهیّتی تمدّنساز و فرهنگ پرور داشته و حکومتی مبتنی بر یک مکتب و فلسفۀ حکمرانی مجرّب و والا تشکیل داده بودند. منشأ دوم اتّفاقات مثبت دوران اسلامی وزرای فارسی و ایرانی بوده اند، که به مدد نبوغ و هنر زمانشناسی خود، ضمن راه گشودن به دربار ترکان و در اختیار گرفتن زمام سیاست در این دربارها، شاهان بی فرهنگ و سرکش ترک را به خدمت اهداف هنرپرورانه، تمدّنسازانه و فرهنگدوستانۀ خود درآورده اند!بر همین اساس ناسیونالیستهای فارسیگرا و ترکستیز معاصر ایرانی بر اساس یک قاعدۀ مورد وثوق و عمل در میان همۀ پیروان این مکتب، در تحلیلهای تاریخی خود، همۀ اتّفاقات مثبت در موضوعات مختلف را به سلسله های ایرانی و وزرای نفوذ کرده در تشکیلات سیاسی ترکان منتسب کرده و در نقطۀ مقابل مجموعهای از رذایل فکری و عملی را به پادشاهان و سلسله های ترک منتسب میکنند. علی اکبر سعیدی سیرجانی به عنوان عضوی از این مکتب به این بخش از اصول تعیین شده برای تحلیل وقایع تاریخ ایران توجه کاملی نشان داده و سلسله های ترک دوران اسلامی اعم از غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، صفویان و قاجار را آماج حمالت و عیبجوییهای خود قرار داده و چهره ای واپسگرا، ضد فرهنگ، بی تمدّن، بی نصیب از فلسفۀ حکومت و محروم از اندیشۀ پویا از سلسله های ترک ترسیم می کند و سرداران ترک را عامل توقّف آزادگی و فضای علم و اندیشه و تضارب آرا در ایران معرّفی کرده و در کنار آن برخی چهره های به زعم خود ایرانی، همکاری کننده با سلسله های ترک را مورد حمله قرار میدهد.  

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان