فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱٬۳۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
با شیوع ویروس کرونا، تعطیلی مدارس و لزوم تداوم آموزش، معلمان ناگزیر به ارائه آموزش در بستر الکترونیک شدند. در این میان یکی از چالشهای اساسی معلمان، چگونگی حفظ و ارتقاء سطح انگیزش دانش آموزان می باشد. با توجه به اهمیت راهبردهای انگیزشی معلمان در این دوران، پژوهش حاضر درصدد شناسایی تجارب زیسته معلمان در زمینه ارتقاء انگیزش تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در محیط یادگیری الکترونیکی است. مقاله حاضر با روش پدیدارنگاری (تفسیری) انجام شده است. مشارکت کنندگان از میان معلمان ابتدایی شاغل به تدریس در بستر الکترونیکی در سال تحصیلی1400-1399 بودند که 14 نفر از آنان با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه غیرحضوری نیمه ساختاریافته استفاده شد. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از راهبرد کلایزی انجام شد. در مجموع، تعداد 5 مقوله اصلی و 19 مقوله فرعی استخراج شد. یافته های پژوهش نشان داد که راهکارهای مؤثر معلمان برای ایجاد و تقویت انگیزه دانش آموزان در محیط یادگیری الکترونیکی شامل بهبود مؤلفه های آموزشی، توجه به ویژگی -های عاطفی - روانی دانش آموزان، رشد مهارت های اجتماعی، برجسته سازی تربیت علمی و نهایتاً تقویت ظرفیت های زیباشناختی است. نتایج بیانگر آن است که بهبود مؤلفه های آموزشی بیشترین سهم و توجه به ابعاد زیباشناسانه کمترین سهم را در مجموعه راهکارهای انگیزشی معلمان این پژوهش داشته است. لذا جهت دستیابی به نتایج موفق و بهبود یادگیری دانش آموزان کاربرد انگیزاننده های تمام ساحتی با مدنظر داشتن اقتضائات خاص زیست بوم جدید یادگیری و نیز ظرفیت هایی که می تواند پیشروی دانش آموزان قرار دهد، لازم و ضروری است.
اثربخشی راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و باورهای انگیزشی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و باورهای انگیزشی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری انجام شد. ر وش این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری می باشد. جامعه پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری مقطه ابتدایی پایه ششم در مدارس ابتدایی شهر تهران در سال 1401-1402 هستند که از میان آنان 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. با توجه به حجم نمونه 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودکارآمدی دانکن و مک کیچی (۲۰۰۵) و پرسشنامه باورهای انگیزشی پینتریج و دیگروت (۱۹۹۰) استفاده شد. آموزش راهبرد فراشناختی به مدت 8 جلسه در دو ماه ارائه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی افزایش معناداری در خودکارآمدی (01/0>P)، و باورهای انگیزشی (01/0>P) دانش آموزان با اختلالات یادگیری ایجاد کرده است و این نتایج در پیگیری دو ماهه ثابت باقی مانده است (05/0<P).بر حسب نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت راهبردهای فراشناختی یک آموزش بسیار موثر در افزایش خودکارآمدی و باورهای انگیزشی دانش آموزان با اختلالات یادگیری است و همه مربیان و معلمان می توانند از آن بهره ببرند. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای برای اینگونه دانش آموزان به عنوان بخش مهمی از فرایند یادگیری دارد.
تاثیر یادگیری معکوس بر تفکر خلاق دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی در درس علوم تجربی منطقه ۴ آموزش و پرورش شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تاثیر یادگیری معکوس بر تفکر خلاق دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی در درس علوم تجربی منطقه ۴ آموزش و پرورش شهر تهران بود.روش پژوهش از طرح نیمه آزمایشی و زمینه یابی تاثیر روش تدریس وارونه بر تفکر خلاق، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده نمود. جامعه آماری در این تحقیق ، شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی منطقه 4 شهر تهران بود.نمونه این پژوهش شامل 30نفردانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی 15 نفرگروه آزمایش 15نفرگروه گواه بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه استاندارد خلاقیت تورنس(1979) بود. در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و در آمار استنباطی، با توجه به اینکه مقیاس اندازه گیری فاصله ای و با پیش فرض نرمال بودن داده ها از آمار پارامتریک و با توجه به اینکه داده ها پیوسته بوده از آزمون آماری تی وابسته و تحلیل واریانس (آنوای یک راهه) استفاده می گرددیافته ها:. یادگیری معکوس موجب بهبودسیالی ، انعطاف پذیری ، بسط و تفکر خلاق تفکردانش آموزان می گردد. نتیجه گیری: یادگیری معکوس از نوع یادگیری فعال می باشد و با روش های متفاوت آموزشی به سیالی تفکر دانش آموزان منجر می شود. دانش آموزان به صورت فعال در فراگیری و ایجاد دانش مشارکت می کنند و همچنان دانش خود را آزمایش و ارزیابی می کنند.
چیستی، چرایی و چگونگی تربیت بدنی در مدارس ابتدایی از منظر دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان (پژوهشی پدیدارشناسانه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی چیستی، چرایی و چگونگی تربیت بدنی در مدارس ابتدایی از منظر دانشجو معلمان بود. به منظور تحقق هدف فوق از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. میدان پژوهش شامل دانشجویان دختر و پسر (1000 نفر)، ترم های آخر دانشگاه فرهنگیان کرمان در سال 1402 بودند. مشارکت کنندگان پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از قاعده رایج "اشباع نظری" در روش های کیفی انتخاب شدند. حجم مشارکت کنندگان پژوهش، شامل 21 نفر از اعضای میدان پژوهش بوده است. شیوه گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از الگوی چندمرحله ای کلایزی استفاده شد. جهت بررسی روایی داده های حاصل از مصاحبه ها نیز از دو معیار اعتبار پذیری و تأیید پذیری استفاده شد. نتایج در دو مضمون اصلی و دوازده مضمون فرعی خلاصه شده اند. بر اساس نتایج این پژوهش تربیت بدنی یعنی رشته ای علمی با روابط میان رشته ای هستی شناختی. چرایی شامل مضامین فرعی میان رشته ای و چگونگی شامل مضامین فرعی رشته محوری هستند.
چالش های رشد تفکر خلاق و زیباشناسی(هنری) کودکان دوره پیش دبستانی از دیدگاه مربیان شهرستان سقز
حوزههای تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضر بررسی چالش های رشد تفکر خلاق و زیبایی شناسی در کودکان پیش دبستانی بود. روش این پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناختی است و جامعه آماری آن را مربیان پیش دبستانی شهرستان سقز که در سال 1400-1399 تشکیل می دادند که با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به حد اشباع (21 نفر)ادامه یافت. ابزار اندازه گیری مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. نتایج حاصل از مصاحبه در نه دسته کد محوری و چهارکد انتخابی« نقد و سخت گیری و تحمیل کودکان، عدم تمرکز در کودکان یا پراکنده ساختن ذهن، عدم توسعه مهارت های حرفه ای کودکان و عدم ارتقا تفکر انتقادی» طبقه بندی شده است. لذا می توان نتیجه گرفت هنر و زیبایی می توانند به عنوان بستر ذهنی مناسبی برای ایجاد معرفت و تربیت حقیقی تلقی شوند
شناسایی برنامه های درسی کارآمد در تدوین منابع آموزش زبان فارسی با مقاصد عمومی برای غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
67 - 90
حوزههای تخصصی:
یکی از کاستی های حوزه دانش آموزشکاوی زبان فارسی، نبود آگاهی از مناسب ترین برنامه های درسی برای تدوین منابع آموزشی است. هدف این پژوهش شناسایی برنامه های درسی کارآمد برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برای مقاصد عمومی است. در این پژوهش میدانی 43 مدرس آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان از مراکز مختلف آموزش زبان فارسی دانشگاه های کشور به صورت تصادفی شرکت کرده اند. در این پژوهش از یک پرسشنامه محقق ساخته که حاوی 11 گویه در مورد انواع برنامه های درسی که نیز اعتبارسنجی شده است، استفاده گردید. نتایج نشان داد که از 11 برنامه درسی 9 برنامه درسی در وضعیت مطلوب و اثرگذار برای تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برای اهداف عمومی قرار دارند. از نظر رتبه بندی 3 برنامه درسی «مهارت های آمیخته زبانی»، «تکلیف بنیان » و «مفهومی-کارکردی» از نظر میزان اهمیت و کارآمدی برای تدوین منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان برای اهداف عمومی در اولویت اول تا سوم و نیز برنامه های درسی « توانش بنیان»، «محتوا بنیان » و «متن بنیان» در ردیف های نهم تا یازدهم قرار گرفته اند.
شناسایی انواع شایستگی ها برای تحقق تربیت اجتماعی دموکراتیک در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
99 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله معرفی انواع شایستگی ها لازم برای تحقق تربیت اجتماعی دموکراتیک در نظام آموزشی ایران است. بدین منظور از روش سنتزپژوهی استفاده شد. اطلاعات از مقالات و پایان نامه های انگلیسی و فارسی مرتبط با شایستگی های تربیت اجتماعی دموکراتیک کسب و با بکارگیری روش تحلیل مضمون، سبک آتراید-استرلینگ (2001)، تحلیل شدند. با استفاده از یک الگوی مرور نظام دار متون، مقالات و پایان نامه های انگلیسی در سال های 2010 تا 2021 از شش پایگاه و مقالات و پایان نامه های فارسی از چهار پایگاه اطلاعاتی انتخاب، پالایش و سپس با استفاده از نرم افزار MAXQDA در قالب 7 مضمون فراگیر و 28 مضمون سازمان دهنده و 124 مضمون پایه، تحلیل شدند. نتایج نشان داد شایستگی ها برای تحقق تربیت اجتماعی دموکراتیک شامل هفت مؤلفه شایستگی «خرد عملی و کنش تاملی»، «شایستگی معنوی»، «شایستگی عدالت طلبی» (دارای بیشترین مضامین)، «شایستگی سیاسی»، «شایستگی فناورانه» (دارای کمترین مضامین)، «شایستگی فرهنگی» و «شایستگی جهانی اندیشیدن» می باشد؛ که مکمل یکدیگر هستند.
تحلیل محتوای کتب متوسطه اول و دوم بر اساس توجه به مشارکت سیاسی و دینی (مطالعه موردی: کتب مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای کتب متوسطه اول و دوم بر اساس توجه به مشارکت سیاسی و دینی (مطالعه موردی: کتب مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی) می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت از نوع کیفی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کتاب های درسی دوره اول و دوم متوسطه بود. کتاب های مطالعات اجتماعی و جامعه شناسی به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش چک لیست تحلیل محتوا است که روایی آن توسط متخصصین مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب پایایی مرکب 78/0 برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و همچینی آزمون خی دو، آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج نشان داد که در مولفه مشارکت سیاسی، بیشترین فراوانی مربوط به شرکت در راهپیمایی ها با 6 مورد و کمترین فراوانی مربوط به گرامیداشت مناسبت های انقلابی و مذهبی و عضویت در نهادهای سیاسی با 0 مورد است. در مولفه مشارکت دینی، بیشترین فراوانی مربوط به هزینه کردن در مراسمات مذهبی با 6 مورد و کمترین فراوانی مربوط به نماز جمعه، مراسم شب های احیا، اعیاد مذهبی، مراسم اعتکاف، برگزاری مراسم دینی در منزل، امر به معروف و نهی از منکر، پرداخت خمس و زکات و جهاد با 0 مورد می باشد. همچنین نتایج آزمون خی دو نشان داد که تفاوت معناداری بین میزان توجه به مولفه های مشارکت سیاسی و دینی در کتب مورد مطالعه وجود ندارد
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های اصلی ارزیابی کیفیت برنامه درسی کارورزی نظام تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های اصلی ارزیابی کیفیت برنامه درسی کارورزی نظام تربیت معلم بود.روش ها: روش پژوهش با رویکرد آمیخته از نوع (کیفی – کمی) بود. اطلاعات مورد نیاز به صورت هدفمند از 28 مقاله مستخرج از پایگاه های معتبر علمی داخلی (1390- 1400) و خارجی (1997-2021) و بر اساس معیارهای کیفی ورود و خروج به مطالعه، گردآوری شدند. تحلیل داده ها در بخش کیفی با الگوی هفت مرحله ای کوربین و اشتراوس (2008) و کدگذاری باز، محوری و انتخابی، و در بخش کمی به منظور تعیین میزان اهمیت و اولویت ابعاد و مؤلفه های به دست آمده با روش آنتروپی شانون انجام شد. قابلیت اعتبار و اطمینان داده ها به ترتیب با روش بازخورد همتایان و توافق بین کدگذاران و آزمون کاپای کوهن انجام گرفت.یافته ها: یافته ها در بخش کیفی در 145 شاخص، 22 بُعد و 5 مؤلفه اصلی: "سازوکارهای سیاستی و راهبردی"، "شایستگی های تخصصی و عمومی راهنمایان کارورزی"، "سازوکارهای مدیریت و رهبری امور کارورزی"، "سازوکارهای تحول و بهسازی امور کارورزی" و "دستاوردهای عملکردی" و در سه سطح مؤلفه های سیاست گذاری، کارکردی و پیامدی مقوله بندی و ارائه شدند. بر اساس نتایج آزمون آنتروپی شانون مؤلفه های اصلی؛ سازوکارهای مدیریت و رهبری امور کارورزی، شایستگی های تخصصی و عمومی راهنمایان کارورزی، سازوکارهای تحول و بهسازی امور کارورزی، سازوکارهای سیاستی و راهبردی، دستاوردهای عملکردی از اولویت اول تا پنجم برخوردار بودند.نتیجه گیری: چارچوب نظری ارزیابی کیفیت برنامه درسی کارورزی، ابزار علمی مناسبی برای برنامه ریزی توسعه کیفیت برنامه درسی کارورزی نظام تربیت فراهم می سازد.
شناسایی عوامل مؤثر در اجرای یادگیری ترکیبی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
205 - 232
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر در اجرای آموزش ترکیبی در آماده سازی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان انجام شد. در این مقاله از روش ترکیبی (کمی – کیفی) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی اساتید و کارشناسان حوزه فناوری بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مصاحبه با آنان تا اشباع نظری (نفر دوازده) ادامه یافت. جامعه آماری در بخش کمی را، متخصصان موضوعی تشکیل می دادند که بر اساس جدول مورگان نود نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. در مرحله کیفی برای تأیید روایی محتوا از راهبرد تفسیری مذاکره با مصاحبه شوندگان و در بخش کمی به منظور بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، از روایی محتوایی و روایی سازه، به کمک تحلیل عاملی اکتشافی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج بدست آمده با استفاده از تکنیک مدلسازی تفسیری – ساختاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و ارتباط و توالی فاکتورها به دست آمد. ارتباطات بدست آمده نشان داد که ساختارسازی اجرایی و آموزشی، زیرساخت فنی، پشتیبانی مالی و مشوق های آموزشی، اساس بکارگیری آموزش ترکیبی را تشکیل می دهند. بینشی که این مدل به مسئولین دانشگاه ارائه می کند می تواند به آنها در برنامه ریزی استراتژیک در شرایط بحرانی کمک نماید.
بررسی و شناسایی وضعیت اجتماعی - اقتصادی بر میزان توجه، بهره ی هوشی و رشد اجتماعی دختران 8 تا 9 ساله
حوزههای تخصصی:
مقدمه:وضعیت اجتماعی- اقتصادی(SES) یکی از عوامل غیرقابل تغییری است که ممکن است بر بهره هوشی، رشد اجتماعی و شناختی اثر گذار باشد. بنابراین هدف مطالعه حاضر، بررسی و مقایسه میزان توجه، بهره ی هوشی و رشد اجتماعی دختران 8 تا 9 ساله شهرستان مرند در دو وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالا و پایین می باشد. روش: در این مطالعه علی مقایسه ای ، 123 دختر 8 و 9 ساله بر اساس اطلاعات حاصل از پرسشنامه وضعیت اجتماعی-اقتصادی در دو گروه با وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالا و پایین (بالا n=60 پایین n= 63 ) و سنی 8 و 9 ساله قرار گرفتند. برای اندازه گیری میزان توجه از آزمون توجه بوناردل، بهره ی هوشی از آزمون ترسیم آدمک گودیناف و رشد اجتماعی از پرسشنامه اجتماعی واینلند استفاده شد. برای بررسی تفاوت در گروه ها از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد (05/0 >p). یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که اثر اصلی وضعیت اجتماعی – اقتصادی و سنی در میزان توجه و بهره ی هوشی معنی دار است. ولی اثر تعاملی میزان توجه و بهره ی هوشی بین گروه های آزمایشی معنی دار نبود. با این حال، در رابطه با متغیر رشد اجتماعی نتایج نشان داد که اثر اصلی در گروه وضعیت اجتماعی – اقتصادی معنی دار بود. همچنین، اثر تعاملی بین گروه های آزمایشی در مورد متغیر رشد اجتماعی معنی دار بود. نتیجه گیری: براساس این یافته ها، به نظر می رسد وضعیت اجتماعی – اقتصادی بالا می تواند باعث افزایش میزان توجه، بهره ی هوشی و رشد اجتماعی دختران 8 تا 9 ساله شود.
اثربخشی تکنیک های رفتاری مثبت بر کاهش میزان خشونت گرایی معلمان ابتدایی شهرستان نطنز
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بین استفاده از تکنیک های رفتاری مثبت با کاهش میزان خشونت گرایی معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی شهرستان نطنز بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی بوده. جامعه آماری 200 نفر از معلمان مرد و زن شهرستان نطنز و حجم نمونه با توجه به جدول مورگان برابر با 132 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که به منظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفای کرونباخ و همچنین جهت تعیین روایی پس از انجام مصاحبه های با افراد صاحب نظر، اصلاحات لازم به عمل آمده و آلفای پرسشنامه مذکور بالای 78% به دست آمد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون لوین و سپس در جهت رتبه بندی این عوامل از آزمون فریدمن به وسیله نرم افزار spss18 استفاده شد و درنهایت نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها حاکی از آن بود که روش ارتباطی مثبت معلمان بر کم شدن زورگویی معلمان ابتدایی زن و مرد شهرستان نطنز تأثیر گذاشته که دراین بین مؤلفه مسئولیت و آزادی بیشترین تأثیر را بر کم شدن زورگویی معلمان ابتدایی زن و مرد داشته است.
رابطه آموزش مجازی با هوش تجربی، ادراک شایستگی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضربا هدف تعیین رابطه آموزش مجازی با هوش تجربی، ادراک شایستگی و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان پایه چهارم مقطع ابتدایی ناحیه دو شهر کرمان در سال 1402 انجام گرفته است. تحقیق موجود یک تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه چهارم مقطع ابتدایی ناحیه دو شهر کرمان در سال 1402 که به تعداد 7886 نفر می باشند. نمونه پژوهش 290 نفر (153 پسر و 137 دختر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و براساس جدول مورگان بوده است. ابزار این پژوهش، پرسشنامه آموزش مجازی، هوش تجربی، ادراک شایستگی، اشتیاق تحصیلی بوده است. ضریب پایایی و روایی پرسشنامه به ترتیب 71/.،78/. و 63/. بود. تجزیه و تحلیل داده ها به روش رگرسیون چند متغییری و ضریب همبستگی نشان داد آموزش مجازی باعث افزایش هوش تجربی و کاهش ادراک شایستگی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان می گردد
تحلیل محتوای کتب جامعه شناسی متوسطه دوم بر اساس الگوی خلاقیت گیلفورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
31 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کمی متن، تمرین و خودآزمایی های کتب جامعه شناسی متوسطه دوم بر اساس عوامل خلاقیت گیلفورد (حافظه شناختی، تفکر همگرا، تفکر واگرا و تفکر ارزشیاب) می باشد. روش: روش پژوهش حاضر تحلیل محتوا می باشد و جامعه آماری آن کتب جامعه شناسی(1)، جامعه شناسی(2) و جامعه شناسی(3) چاپ سال1400 می باشد. ابزار گردآوری داده های این تحقیق شامل فرم تحلیل محتوای محقق ساخته می باشد که بر مبنای شاخص خلاقیت گیلفورد تهیه شده است. یافته-ها: بررسی زمینه ی میزان تطبیق محتوا در متن با عوامل خلاقیت گیلفورد نشان داد که سطح حافظه شناختی با تبیین 83.8 درصد از محتوای کتب مورد بررسی بیشترین اهمیت را داراست و بعد از آن تفکر همگرا با 8.33 و تفکر واگرا با 4.51 و تفکر ارزشیاب با 0.13 درصد کمترین میزان را به خود اختصاص دادند. در زمینه تطبیق تمرین ها و خودآزمایی ها، حافظه شناختی با 56.98 بیشترین میزان و پس از آن تفکر واگرا با 24.30 درصد و سپس تفکر همگرا با 52/7 درصد و در آخر تفکر ارزشیاب با 0.86 درصد کمترین عبارات را به خود اختصاص دادند؛ نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که هم در متن و هم تمرین و خودآزمایی های کتب جامعه شناسی به حافظه شناختی توجه بیشتر و به سطوح خلاقیت توجه کمتری شده است.
ارائه الگوی برنامه درسی چندفرهنگی برای دوره دوم متوسطه (مطالعه موردیِ مدارس شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
79 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی چندفرهنگی برای دوره دوم متوسطه بود. این پژوهش ازنظر هدف جز پژوهش های کاربردی و با توجه به ماهیت داده ها از نوع آمیخته است. نمونه در بخش کیفی عبارت بودند از تعداد 18 نفر از خبرگان و متخصصان رشته برنامه درسی که همگی دارای مدرک دکترای برنامه ریزی درسی بوده و سابقه تدریس 10 سال در دانشگاه را داشتند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی نیز شامل معلمان نواحی پنج گانه شهر تبریز بودند که در دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی (98-99) تدریس می کردند که تعداد 274 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته های پژوهش 9 عامل را شناسایی کرد که دارای مقدار ویژه بزرگتر از 2 بودند و توانایی پیش بینی بیش از 60 درصد از واریانس نمره ی پرسشنامه را داشتند. عامل های استخراج شده به ترتیب اولویت عبارت بودند از ارتباطات انسانی، تجربه ی جمعی و ارتقای مشارکت، ایجاد برنامه درسی کثرت گرا، رشد صلح و تفاهم، توسعه عدالت و برابری، افزایش دانش چندفرهنگی، وظایف نظام حاکم در جامعه چندفرهنگی، راهبردهای آموزش چندفرهنگی، پذیرش تنوع فرهنگی. بنابراین به منظور طراحی الگوی برنامه درسی چندفرهنگی، ابعاد اصلی الگو و مولفه های هر بُعد براساس یافته های مراحل کیفی و کمی پژوهش استخراج شد.
تاثیر آموزش خودراهبری به شیوه بر خط بر بهبود عملکرد تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
302 - 283
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تاثیر آموزش خودراهبری به شیوه برخط بر بهبود عملکرد تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه دوم دوره دوم متوسطه شهر ساری در سال تحصیلی 1400 – 1401 بود. حجم نمونه پژوهش شامل 34 نفر (هر گروه 17 نفر) از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شد. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه عملکرد تحصیلی و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی. از تحلیل کوواریانس یک متغیره و چند متغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. زمان سپری شده بین پیش آزمون و پس آزمون 2/5 ماه شد. نتایج نشان داد که آموزش خودراهبری بر سه خرده مقیاس عملکرد تحصیلی به نام های خودکارآمدی، تاثیرات هیجانی و انگیزش اثربخشی معناداری دارد و بر خرده مقیاس های برنامه ریزی و فقدان کنترل پیامد اثربخشی معناداری نداشت. همچنین نتایج نشان داد که آموزش خودراهبری برسرزندگی تحصیلی اثربخشی معناداری دارد. با توجه به شیوع بیماری کووید – 19 استفاده از شیوه برخط آموزش خودراهبری می تواند منجر به بهبود عملکرد تحصیلی و سرزندگی تحصیلی گردد.
آسیب شناسی کیفی درس تفکر و سواد رسانه ای دوره متوسطه در مرحله اجرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
129 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر آسیب شناسی کیفی درس تفکر و سواد رسانه ای دوره متوسطه در مرحله اجرا بود. پژوهش با روش پدیدارشناسی با مشارکت 18 نفر اجرا شد. یافته ها نشان داد آسیب های اجرایی شامل محتوای ناسازگار (عدم توفیق دانش آموزان در تعیین صحت و درستی اطلاعات، عدم منجر شدن دانش آموزان به تأمل ورزی و فهم انتقادی اطلاعات، ناتوانی نسبت به نیازهای اطلاعاتی دانش آموزان، عدم توفیق دانش آموزان نسبت به ارتقاء مسئولیت پذیری انتخاب و استفاده از پیام ها، اشکال دانش آموزان در شناخت شکل های بصری ارتباط)، ضعف کنشگران مدرسه ای (ضعف سواد رسانه ای مدیر، معاونان و دبیران)، والدین ناآگاه و غیرهمراه (کم توجهی به آموزش والدین و نقش آن ها در حمایت از آموزش سواد رسانه ای، ناآگاهی والدین در مواجهه معقول با رسانه ها و درس سواد رسانه ای)، نادید گرفتن سخت افزارها (در نظر نگرفتن فضا و مکان مناسب، نبود امکانات لازم جهت تولید محتوای چندرسانه ای، عدم وجود نیروهای پشتیبان جهت تعمیر، نگه داری و به روزرسانی سخت افزارهای کلاس) هستند.
بررسی تطبیقی پیامدهای تربیتی وطن دوستی در شاهنامه و آموزه های اسلامی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تطبیقی پیامدهای تربیتی وطن دوستی و مولفه های آن در شاهنامه فردوسی و آموزههای اسلامی است. این پژوهش با روش کیفی و از نوع تحلیل اسنادی انجام شد. در بخش یافته ها ابتدا با موضوع وطن دوستی به بررسی مولفه هایی در شاهنامه فردوسی از جمله؛ عشق به وطن، توجه به سرنوشت وطن و حساسیت به آن، دفاع از وطن، ایجاد حس وطن دوستی و افتخار به وطن، ایثارگری در راه وطن، ایجاد حس مثبت نسبت به وطن و آزادی و آزادگی مردمان وطن پرداخته است. همچنین در ادامه در بخش آموزه های اسلامی مولفه هایی همچون امنیت وطن شهر و زندگی، دفاع از وطن، حساسیت بر سرزمین، ارزش ذاتی وطن، حب وطن، اهمیت وجود امنیت و رفاه در وطن مورد بررسی قرار گرفت و در پایان به بررسی و تطبیق تفاوت ها و شباهت های نگاه شاهنامه و آموزه های اسلامی در ارتباط با بحث وطن دوستی پرداخته شد. در نتیجه با الهام از یافته های به دست آمده می توان با آشنایی نسل جدید به ارزش های ملی و دینی خود، بهترین راهکار را جهت حفظ غیرت و عزت وطن، و پاسداری از خاک و میهن در نسل جدید ارائه داد؛ لذا از اهداف این پژوهش، تامین محتوای نظری در جهت استفاده در کتب درسی دوره ابتدایی و متوسطه است.
طراحی الگوی برنامه درسی تربیت جنسی در دوره اول متوسطه: مدلی برآمده از نظریه داده بنیاد
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر تاثیر برنامه درسی پنهان بر اشتیاق تحصیلی و سرزندگی تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی در دانش آموزان بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر شهرستان دهاقان می باشد که در سال تحصیلی 1401 -1400 به تحصیل در دوره دوم ابتدایی اشتغال داشتند، شامل 1900 نفر بود. که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد 320 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس امید به تحصیل خرمایی و کمری(1395)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و فرومنفیلد(2004)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینک و مورگان (1999)، و پرسشنامه برنامه درسی پنهان شیخی و همکاران(1388) بود. نتیج نشان داد که برنامه درسی پنهان بر اشتیاق تحصیلی(584/0=R2 و P<0.01) و سرزندگی تحصیلی(425/0=R2 و P<0.01) و خودکارآمدی(565/0=R2 و P<0.01) تاثیر معنی داری دارد. همچنین خودکارآمدی بر اشتیاق تحصیلی(052/0=R2 و P<0.01) و سرزندگی تحصیلی(051/0=R2 و P<0.01) تاثیر معنی داری دارد. همچنین بدست آمد خودکارآمدی در رابطه بین برنامه درسی پنهان و اشتیاق تحصیلی (381/0=Vaf) و سرزندگی تحصیلی(416=Vaf) نقش میانجی در حد متوسط دارد. با توجه به نتایج پژوهش می توان با اجرای برنامه درسی پنهان، اشتیاق تحصیلی، سرزندگی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان را در سطح مطلوبی بالا برد.
تبیین نظریه پردازی شخصی اعضای هیأت علمی از نظر متخصصان و تعیین دیدگاه های مدرسان نمونه دانشگاه اصفهان پیرامون نقش آفرینی آن در عرصه تعالی تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاه متخصصان در ارتباط با جایگاه نظریه پردازی شخصی و نقش آن در تعالی تدریس بود. بر این اساس از اساتیدی که دارای تجارب و سوابق علمی بودند، مصاحبه به عمل آمد. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه ها به صورت حضوری و مجازی انجام گرفت. اطلاعات جمع آوری شده بعد از کدگذاری، با استفاده از روش مقوله بندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از دیدگاه اکثر اساتید داشتن تجربه، دانش و آگاهی علمی ازجمله پیش بایست های نظریه پردازی شخصی به شمار می رود. همچنین، اساتید معتقد بودند که ربط و نسبت نظریه های عام و نظریه پردازی شخصی به سه شکل کل به جزء، تلفیقی و فنی- هنری می باشد. مطابق دیدگاه اساتید، افزایش دانش و بهبود عملکرد اساتید مهم ترین فرصت ها، و کم تجربه بودن اساتید، مهم ترین چالش فراروی نظریه پردازی شخصی عنوان شد.